خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یک لقمه حرف بچگانه با طعم درد و دل

بله. امام حسین. داشتم می گفتم. حالا که اینقدر اشک ریختم و نفسم بالا آمده بگذار ادامه بدهم. هفت سال است که دارم می گویم و می نویسم و تقریبا به انتهای حرف هایم رسیده ام. بله. امام حسین. شما که این حاجآقا می گفت خیلی مهربان هستی، شما که می گفت به حرف همه گوش می دهی، حالا من چند روز است که دوباره و سه‌باره و چند‌باره دارم مثل سال گذشته و سال قبلش و سال قبلترش با شما حرف می زنم و شما هم مانند سال های پیش، امسال هم به حرف های من گوش نمی دهی. داشتم می گفتم. آن بچه های چشم‌دار، من را