جدی نگیرید: *** کمپستی، کمکامنتی، بیپستی، بیکامنتی، بیمحتوایی، بعضا محتواهای زرد و ضعیف، محتواهای هرجایی و همهجایی، چیزی شبیه به یک سکون نیمهمطلق در حال حرکت به سمت بدترشدن، خبر از چه چیز میدهد؟ به نظر شما، چه چیز میتواند باعث بشود یک قشر به این بزرگی و پرادعایی، نسبت به ایجاد یا شرکت در یا تقویت برنامهها، مراسم، نشریات، رخدادها، حقطلبیها، و نسبت به اطراف خود چه در جامعهی مجازی و چه حقیقی، چنین بیتفاوت و بیانگیزه و تنبل باشد و بماند؟ چرا برخی که تعدادشان کم است صرفا به کمیت اهمیت می@دهند؟ و چرا اکثریت که تعدادشان بسیار زیاد است نه به کمیت و نه به کیفیت
Tag: چرتنوشت
دستهها
26 خرداد 93
خوب. راستیاتش من ی آدم کلا شادم و غم ها اگرم اثری روم بگذارند زودی از بین میره. فقط خواستم یک سری واقعیت یا رویداد روزمره که هزاران بار در روز واسه هزاران جنبنده ی این کره ی خاکی تکرار میشه رو بنویسم و بگم که واسه منم اتفاق افتاد و تکرار شد. بابام بیچاره کهولت سن باباش رو درآورده و حواسش پرت شده شدید. دکتر میگه پتانسیل و آمادگی ابتلا به بیماری فراموشی رو داره ولی من میگم حتما فراموشی رو گرفته و بدجورم گرفته. مثلا دیگه منو نمیشناسه یا به زور میشناسه. اه. پستم داره میره توی فاز دلسوزی و غم و اون چیزایی که نمیخوام. اصن