خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تقریبا1ساعت زنده از دیشبم!

شب4شنبه. از هفته پیش تا الان منتظرشم. حالا اومده و من بیدارم بدون اینکه بدونم دقیقا واسه چی. شب آرومیه. حتی نسیم هم نمیاد. فقط هوای ساکت شبانه و عطر شب بو و من که به شدت گرممه. شاید از شدت استرس و انتظار. می خوام در و پنجره رو ببندم و گرما رو بسپارم دست کولر تا به حسابش برسه ولی در اون صورت عطر شب بو و صدا های شب هم همراه گرما می مونن پشت در بسته و خوشم نمیاد. اینجا نشستم و گیج می خورم. گل کریستالی بافتم و کتاب های بی محتوا خوندم و چرت زدم و چایی گیاهی خوردم و خوردم و اونقدر