خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بازیگری سخت است!

برای خودم که خیلی جالب بود. همیشه فکر میکردم بازیگری کار ساده ای میتواند باشد ولی وقتی صدای کلیک دوربین، تمام تواناییهایم را به یک باره صفر کرد، فهمیدم کار هر بز نیست خرمن کوفتن. تازه به نتایج جالب دیگری نیز رسیدم و خیلی از مفاهیم و باور ها توی ذهنم جابجا شدند و شاید زیر و رو شدند. بحثی که در کنفرانس شماره ی شش تحت عنوان امکان یا عدم امکان و الزام آموزش حرکات چهره به نابینایان داشتیم، لحظه به لحظه در تصویر ذهنیم پررنگ تر میشد تا به این نتیجه رسیدم که بله، خیلی از حرکات هست که بعضی از ما نابینایان بلدشان نیستیم و احتمال اینکه بتوانیم یاد بگیریمشان کم است. قیافه ی خشمگین داشتن، اخم کردن، مضطرب بودن در چهره و خیلی از مهارتهای دیداری که مربوط به چهره میشود را باید با کسی که در تغییر میمیک صورت سررشته دارد کار کنم ولی تازه آن شخص را از کجا پیدا کنم و چه قدر پول بدهمش تا یادم بدهد را خدا میداند و شاید اگر خودم نیز کمی فکر کنم، بتوانم بدانم. فکر. فکر… فکر. . . فکر… فکر . . . آها! پیدایش کردم. احسان خادمی! بچه داداشم که دانشجوی کارگردانی سینماست. البته این احسان خان همیشه مثل خودم دوق صبح از خانه بیرون میزند و بوق شب به خانه میرسد و به او هم شاید امیدی آنچنانی نباشد و شاید هم باشد! خدا را چه دیدی. شاید گفتم و قبول کرد. به هر حال، بازی در فیلم کوتاه دوستم، خاطره ی جالبی برایم رقم زد و شاید نیمه ای دیگر از کار مانده باشد که فردا سکانس های نهایی را خواهیم گرفت! حالا تازه فهمیدم کارگردانی، فیلمبرداری، صحنه آرایی و بازیگری حتی در مقیاسی بسیار کوچک، چه قدر وقتگیر است و چه قدر پشتکار و تمرین میخواهد!

۱۵ دیدگاه دربارهٔ «بازیگری سخت است!»

سلام خب منم امضا می خوام
.
.
.
.
.
هان اینم یه کاغذ سفید تر و تمیز
.
.
.
امضا کنید که کلی چیز هست بعداً سر فرصت خودم زحمتش رو می کشم
.
.
.
مرسی.

فقط یه چیزی یعنی دو تا چیز؟
حالا من درس ندارم دانشجو نیستم مگه شما ها الآن فصل امتحانات تون نیست؟؟؟؟
بعدش اینکه در مورد حرکات و حالات صورت … من خیلی باهاش مشکل دارم یعنی تو رفتارم نه ها همیشه در زمانش حالت صورتم گویای درونم هست ولی خب وقتی مثلاً میخوام حالتش رو بگیرم نمی تونم خیلی خیلی هم سعی کردم که این موارد همیشه همراه با خنده و مسخره بازی میشه چون حالت هایی که به صورتم میدم اونی که باید نمیشه و خب خیلی خنده دار میشه … من اصولاً نمی دونم چرا یه لبخند رو صورتم هست که خب ناخواسته هست یه جورایی بعد مثلاً یکی میگه چرا میخندی و من دیگه اون وقت قاتی پاتی و خنده دار میشم چون بازم ارادی سعی در کنترل لبخندم می کنم و خب اونم از عهدم بر نمیاد و نمیشه و دیگه اینکه مثلاً من هیچ وقت یاد نگرفتم چشکلی چشم قره برم یا …. اگه استاد خوبی پیدا کردید که تضمینی کار کنه منم بگید بیام کلاس ….

تو حقوق دانی، خطرناکی، امضا بی امضا!
عجب گیری افتادیم هااااا!
در ضمن، دانشجو جماعت واسش افت داره درس بخونه. اگه نمیدونستی بدون.
راستی، خوش به حالت حد اقلش تو به موقع حالتی که میخواهی مییاد توی صورتت و مصنوعی نمیتونی ولی من بدبخت که هیچ وقت نه ارادی و نه غیر ارادی نمیتونم چهره ام را غیر از خوشحال طور دیگه ای تغییر بدم! اون لبخندی که گفتی همش روی صورتمه!
استاد گیر آوردم خبرت میکنم.

درود مجی جان بله بازیگری خیلی سخته هر کی گفته راحته اشتباه میکنه وقتی تو هر کاری نری فک میکنی راحته وقتی رفتی تازه میفهمی که اون کار چیه من کلاس تئاتر رفتم چنتا تئاتر صحنه ای هم کار کردم حالا سختیش برا همه به کنار برای ما ویژه تر سخته علاوه بر میمیک صورت حرکات بدن و کلا حرکاتی که بیشتر در نمایشهای عروسکی اجرا میشه خیلی سختتره اول این خاطره را از دوران کلاسم بهت بگم بعد ادامه داستانو واست میگم ما یه روز که سر کلاس بودیم بهم یه منولوگ دادن که اتود بزنم خلاصه اونجا باید بیشتر از میمیک صورت استفاده میکردم در صورتی میشه گفت اکثرش پانتومیم بود که یه نفر دیگه رو من نقشش اجرا میشد من نقش درخت را ایفا میکردم فک کنید اون لحظه مثل درخت که نبودم هیچی مثل مجسمه وایساده بودم اون نمایش به طنز تبدیل شد اما ادامه بحثم اگه داداشت کارگردانی میخونه ازش حتما استفاده کن چون دانشجوهای کارگردانی خیلی راحت برات توضیح میدن من خیلی از حرکات چهرم را با یه کارگردان تمرین کردم و یاد گرفتم حد اقل برا منی که هنرو دوس دارم و حاضرم براش هر کاری بکنم مهم بود اگه واقعا برات مهمه خیلی کار میبره تا بتونی در حد یه آدم عادی بشی بازیگری فقط میمیک صورت نیست بلکه فن بیان هم هست تو میتونی بازیگر باشی اما بازیگر رادیو پس هر رسانه ای برا خودش دنگ و فنگهعایی داره اما بازی کردن خیلی لذت بخشه خیلی تا اون حدی که زندگی کردن خودمون شاید لذت بخش نباشه میگم شاید این برا من صدق کنه که دوسش دارم مرسی میبوسمت دوست دارم شدید به مدت مدید مواظب خودت باش همیشه خوش باشی

سلام مجتبا به نکته جالبی اشاره کرد من هم تجربه بازی در یک فیلم صامت که در باره تاریخ چه زاینده رود بود را داشتم که موضوعش در باره نابینایی بود که بعد از سالها از خارج بر می گرده و با رود خانه خشک مواجه می شه.

نمی تونم بگم تجربه تازه ای بود چون قبلاً فیلم هایی با محوریت نابینایان دیده بودم ولی جالبیش برای من این بود که اولین فیلمی بود که توش بازی می کردم و از قضا فیلم صامت هم بود که چون تجربه ای نداشتم برام خسته کننده بود اما باز هم می خام این جور تجربه ها را داشته باشم تا از این طریق بتونم از حرکات غیر ارادیم پیش گیری کنم.

باسلام شاعر میفرماید
آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم
عزیزانم این منم فردین با سابقه طولانی در عرصه بازیگری اسم فیلم های کوچه مردا,سلطان قلب ها,دوستی که حتما به گوشتون خورده ان شاء الله حالا بنده در خدمتتونم هر سوالی در مورد هنر اصیل بازیگری داشتین از خودم بپرسین منم قول میدم یه وقتی براتون بزارم به همه پرسش هاتون پاسخ بدم.

عه شما همون مجتبی خان معروفین ؟؟ همون که تو فلان فیلم بازی کرد؟؟ بابا خوشا به سعادتمووووون .. بابا ایول شاااانس .. بابا دکوپااااااااژ .. بابا اسلوموشن .. بابا لوکیشن .. بابا کااااااات
خخخخ ایول .. مجتبی تو داری دونه دونه آرزوهای منو رو خودت پیاده می کنی .. حقِ منو تو داری میخوری یه آبم روش 🙁 این بود آرمان های اماااااام ؟
—————————————-
بعد از ساختش لینک دانلودشو بده ما هم ببینیم مدیرمون چه گلی کاشتههههههه

میگم تو هنو توی محله ما هستی؟ بابا ایول! راستی به شما خانمها باید بگیم بابا ایول یا ماما ایول؟! آخه دختر بچه ها رو دیدم توی بازیاشون به هم میگن: “آقاااا! آقا بیا فلان بازیو کنیم” هیچ وخ ندیدم ی دختر بچه به دوسش بگه خانم خانم!
راستی ازم امضا نخواستی چراااا؟
الان شکلک: (خیلی بهم برخورده، زانوی غم و اینا…)
خخخ!

منم تو ماه مهر معرفیم کردن واسه بازیگری یعنی خود اون آقایی هم که گفته بود اومد شماره ی چند نفر رو هم گرفت ولی نمیدونم چرا پشیمون شد آخه ازش خبری نشد ولی منم خیلی دوست دارم
جایی خبری بود منم هستم
راستی من نمیتونم امضا داشته باشم مهر دارم یا انگشت میزنم خیلی دوست دارم بتونم امضا کنم البته یه خطخطی کردن هم خودش امضاست ولی دوست دارم ثابت باشه که نمیشه

دیدگاهتان را بنویسید