سلام بر دوستان عزیزم. تعجب نکنید این خودمم. کامبیز همیشه حاضر در صحنه.
حالتون کوکه؟
دیشب خوابی گوشیدم عجیب و مرموز که بسیار ذهنم را به خود درگیر کرد.
وقتی که خواب رو میگوشیدم، خودم هم متوجه بودم که این حقیقت نداره.
با دوستم سوار ماشینش بودیم که ناگهان تصادف شدیدی کردیم و از ناحیه سر درد زیادی حس کردم و از هوش رفتم.
بعد از اندکی صدای نامفهوم آژیر آمبولانس رو شنیدم و بعد گریه دست جمعی مردم.
ناگهان حس کردم که در خیابون تنها شدم و به آسمون پرواز کردم.
مسافت زیادی رو طی کردم تا ب یک ساختمان بزرگ رسیدم.
بعد چند نفر مامور من رو وارد یک سالن کردند و گفتند اینجا باید حمام کنی بعد مسواک بزنی. حس عجیبی داشتم.
از آنجا که من اندکی میبینم حس کردم مامورین لباس سیاه پوشیدن.
خوب که توجه کردم حالم گرفته شد و گفتم ای خدا یعنی من اینجا هم نمیبینم و نابینا خواهم ماند؟
بعد احتمال دادم مرحله بعد بینا خواهم شد. پس از لباس پوشیدن، من رو وارد سالن بسیار بزرگی کردن که جمعیت زیادی در آن بود. با خود اندیشیدم که این احتمالا یک سالن اجتماعات هست.
شوهر یکی از همکارانم رو که دو سال پیش در حقیقت مرده بود رو تنها یکجا دیدم که نشسته.
چند نفر دیگه رو که از آشنایان بودن و قبلا مرده بودن رو دیدم و باهاشون حرف زدم
دوباره تعجب کردم که چرا نمیبینم. اندکی دگر فکر کردم و گفتم این که خوابه من دارم میبینم و میترسیدم از خواب بپرم.
چند کلمه مهم در این خواب به من گفته شد که حفظ کردم و گفتم بیدار بشم درباره آن کلمات تحقیق خواهم کرد که یادم رفت.
در سالن اجتماعات که بودم حس کردم بهشت هست و منتظر بودم خدا بیاد حرف بزنه تا صداشو بشنوم. از فکر کردن بهش بدجور ترسیدم.
آخه به ذهنم اومد که خدا وارد میشه و سلام میکنه. شوق زیادی داشتم که صداشو بشنوم.
فکر کنم اون سالن اجتماعات برزخ بود نه بهشت که از خواب پریدم.
بچهتر که بودم یک بار خواب دیدم بهشت هستم و از خوشحالی گریه میکردم.
جای بسیار عجیب و قشنگی بود.
میدونید که عاشقتونم.
نظر شما چیست؟
۹۴ دیدگاه دربارهٔ «خواب عجیب من»
سلام خب شام سبکتر بخورین دیگه از این اتفاقا نیفته خخخ
من خیلی به خوابهام اهمیت نمیدم . شمام جدی نگیرین خواب بوده دیگه…
منم از این ک بعضی از چیزا رو بعد خواب تو ذهنم داشته باشم خیلی خوشم میاد .یادمه حتی یه بار هم تو خواب شعر هم گفتم اما فرداش هرچقدر فکر میکردم هیچی یادم نمیومد خخخ
سلام. من شام کم میخورم. طلا هم بهت نمیدم.
تعجب شدید کردم خوابش یه شکلی بود.
آفرین ابن سینا.
نخند! گریه کن شاید من مردم
سلام
انشا الله که خیر هست. نظر خاصی ندارم.
موفق باشید.
سلام. من هم نظر خاصی ندارم.
سعی میکنم موفق باشم.
شما همین که تشریف آوردید و زحمت کشیدید کامنت دادید این خودش یک دنیا ارزش داره
من که هر شب خواب میبینم و یه وقتایی خسته میشم هم از اینکه اینقدر خواب میبینم و هم از اینکه خسته تر از قبل از خواب پا میشم و خواب اینقدر ازم انرژی گرفته که رفع خستگی نشده.
یه عادت خیلی بدی هم دارم و اون اینه که: به قدری دنبال تعبیر خوابهام تو نت گشتم که میتونم یه کتاب تألیفی بنویسم.
هرچی هم تلاش میکنم بدتره، یعنی اگر خوابی ببینم و تصمیم بگیرم به دنبال تعبیرش نگردم، دقیقا تو ذهنم میمونه و شده یک ماه بعد آآآخرش میرم سرچ میکنم.
نمیدونم تعبیرهاش چقدر اتفاق افتاده کما اینکه من خیلی وقتا اتفاقی که میفته رو ربط میدم به خوابی که دیدم.
از بعضیشم حسابی میترسم و منتظر تعبیرشم، از بعضیش هم کلی خوشحال میشم.
در صورتی که همه اینا بستگی به شرایط کامل یک خواب داره، ولی خوره ای هست که افتاده به جونم و دست بردار هم نیست.
ببخشید طولانی شد واقعا یکی از دغدغه های این روزهام شده!
سلام نگران نباش.
منم دقیقا همینطورم مثل خودت.
البته من به خوابهای مهم خیلی بها میدم و هیچوقتم یادم نِمیره.
سلام. جمله اول خیلی سنگین بود.
مغزم نمیکشه.
عاداتمان را تغییر دهیم.
امیدوارم همه تعابیر خوب باشه.
حل میشه نگرانش نباش
سلام دوست عزیزم
از این خوابهاست که فردا یادت میره
بی خیال بهش توجه نکن دادا
ایشالا خیره
موفق باشید
سلام عزیزم. دقیق همونه که میگی.
فدای تو که خیلی نازی
تعبیرش اینه که به زودی میمیری. ولی جدی میگم اگه خواب ببینی پرواز کردی یعنی میمیری. خدا رحمتت کنه. آخ جون بعد یه مدت یه حلوای درستو حسابی میخوریم.
رااستی اینکه بعضی چیزا هم تو خواب یادمون میره بنظرم خب شاید صلاح نباشه که یادمون بمونه. به هر حال این موضوع اعتقادیه.
زودتر بمیر. منتظرم.
کوفت هم بهت نمیرسه.
من تا تو رو نکشم نمیمیرم.
منتظر بمون صد سال دیگه میام پیشت
پر خوری کردی؟؟
خخخ
نخند! فکر کردی همه مثل خودت شکمو هستند؟
تراختور میبره
امید بن فضلالله گوید، دیدن بهشت در خواب بر هشت وجه است. ششم فلاکت، اول هلاکت، چهارم شقاوت، دوم اسارت، هفتم خیانت، پنجم شماتت، هشتم ملامت، و سوم بشارت. اگر در خواب بیند که بر اتومبیلی سوار بود و تصادف کرد، همچنان کور بماند. اگر در خواب دید که با مردگان سخن همی گفت، بزرگی در زیر پست وی کامنت گذارد و خواب او را تعبیر کند. اگر در خواب دید که با شوهر دوست خود سخن می گفت، هر آیینه زنی اختیار کند که از هزار شوهر او را کفایت کند. اگر خواب بیند که منتظر سلام خداوند بود، بزرگی شعری برایش ضبط کرده بفرستد.
گزینه ۶ و ۳ در تضاد هستند یه جوری ربط بده به هم.
اگر مورد آخر درست باشه و اون بزرگ هم کلاه سرش بذاره چی؟
وایی دکی تونی؟ ارادت فراوون
خب مثلا یکی بیاد تو رو به فلاکت بشارت بده. یعنی میگی نمیشه؟
اگر فلاکت چیز خوبی باشه میشه ولی اگر نباشه انذار میده.
سلام.
تعبیرش رو میدونم.
یعنی میدونم که برای چی باید تحقیق کنین!
اما اینجا نمیتونم بگم.
سلام. شما قرار بود از ابداعتون واسه عدم نیاز به آنتیویروس هم بگید که نگفتید. کلا فکر کنم شما منبع اسرار مگو باشید.
خَخ. خعییییلی باحالی داش امید. میخوامت.
ما ارادت داریم.
سلام.
من که گفتم فعلا رازه باید تو سازمان ثبت اختراعات اول منتشرش کنم.
فعلا با هرکی تماس گرفتم کمک زیادی بهم در این باره نکرده که زودتر جهانی بشه!
سلام خانم آیت.
خوشحال میشم اگر کمکی به من بکنید.
هر وقت تونستید راهش رو بهم بگید. متشکرم
سلام کامبیز خب من فکر کنم عمرت زیاد شده بعدشم میتونی از سوپ یا سالاد بعنوان شام استفاده کنی بعدش اگه این شانس . شانس ماست تا ابد نابینا میمونیم بی خودی هم دلمونو خوش نکنیم که اون دنیا میبینیم خخخخخخخخخ یه سن نار بده آش به همین خیال باش
سلام هستی.
وای نمیخوام عمرم زیاد بشه.
بابا چرا کسی باور نمیکنه؟ من قبلا زیاد میخوردم الآن کم میخورم.
سوپ برا معده ام ضرر داره.
از این به بعد برا شام آب میخورم تا از گشنگی بمیرم.
یعنی من هیچ وقت نخواهم دید؟
اگر اون دنیا جهنم هم برم بدون چشم تحمل نخواهم کرد و فورا به خدا میگم من رو منهدم کنه.
این کامنت حذف شد.
علی دارم گریه میکنم به حالت. خدا شفات بده.
سلام. ظاهرا آقای کریمی به اشتباه متن اینجا کپی کردند. لطفا بررسی شود.
علیک سلام. مسخره نکن. دوست داشتی تو جای این علی کندذهن بودی؟
این بنده خدا هم مثل بقیه ماها انسانه با شرایط ویژه. خخخخخ
این چه حرفیه؟ من کی مسخره کردم؟ اصلا مگه علی فقط مسخره منه؟
پس چی؟
اومدم که بگم از پاسخها و واکنشهای متین شماها خععلی خوشحالم کسی جز تا حدودی بی ادعا کریمی سعی نکرد قضیه رو ماورایی ببینه علی هم حالشه دیگه باید یه جورایی آسمون ریسمون بهم ببافه خخخخخ. البته چون دوستش دارم اینو میگماااا. بله دوستان خواب معمولا بازتاب آرزوها خواستها تشویشها استرسها و دیگر کوفت و زهرمارهای ذهنی ما هستند. یعنی اگر مغز رو غیر فعال کنند مثل بی هوشی دیگه هیچ خوابی نمیبینیم پس همش همین بازتابها واکنشها و انعکاسهای جهان بیرون هستند که ذهن ما را بخود مشغول میکنند مثلا من همش خواب حوری میبینم و این میرسونه که جز به حوری اونم همراه قوری فکر نمیکنم خخخ. به مظاهری بانوی گرامی هم توصیه میکنم که بجای گشتن بدنبال تعبیرهای غیر علمی و غیر عقلی و منطقی خواب به یک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند احتمالا خواسته یا ناخواسته دغدغه فکری و ذهنی زیاد دارند احتمالا به خواب عمیق فرو نمیروند و این مشکل خواب دیدنهای زیاد و خستگی بعد از خواب ایشونه. پزشک میتونه با تجویز داروهای لازم شما را بخواب عمیق که نیاز هر انسانیه ببره.
برای همگی شما نازنینانم آرزوی سلامتی و آرامش خاطر دارم. منظور علی کریمی از کپی کردن مطالب سایت انتخاب را هم متوجه نشدم اگه عمدی بوده که کار قشنگی نبوده. پیروز باشید.
سلام عمو. تو رو خدا من رو هم تحویل بگیر.
من هم هستم. علی رو میبریم تیمارستان بستریش میکنیم.
خوب میشه نگرانش نباش
تو که تاج سری کامبیز خان عزیزم. ارادت تام و تمام دااارم. کلا همه جانبه لاایک داری. مرتب دیدگاهها و نظراتتو میخونم و کیف میکنم. جوان واقع نگر و منطقی هستی. مهربون و دوست داشتنی هم که هستی پس دیگه همه چیز تموم و همه فن حریفی. مهربانیت پایدار نازنین پسر.
فدایی داری عمو
ابن سینا حقوقدان یا فکر کنم قاضی بوده! البته مطمئن نیستم اما خب شنیدم کتاب قانون داره… گفتم که من فقط یکی دو خط شعر گفته بودم! راستی برا مدال هم خیییلی مرسی
اون ناصر کاتوزیانِ که حقوقدان بوده.
ابن سینا کاشف مدال طلا بود
سلام مجدد.
چطوری میتونم باهاتون در ارتباط باشم؟
خوشحال میشم بتونم کمکی کرده باشم.
سلام. شما لطف دارید. بهتون خبر میدم.
متشکرم
ایمیلی اسکایپی چیزی دارین بفرستین؟
خصوصی میفرستم خدمتتون
سلام کامبیز جان من خواب بسیار ترسناکم ببینم از خواب نمیپرم صبح که بلند میشم تمام خوابم جلو چشمم مرور میشه
هیچ خوابی ندیدم که یادم نمونه حافظم بسیار قوی هست زیاد حرف زدم ال فرار در پناه حق تو جهنم میبینمت خخخ
سلام حسین. صدا رو کشف کردی؟
با هم میریم بهشت عزیزم
سلام. منم خوابای عجیب زیاد میبینم، از بهشت و جهنم گرفته تا پریسا و قناری خخخ
ولی اگر پدربزرگم زنده بود حتما میگفتم خوابتون رو تعبیر کنه
تعبیر بلد بود، از روی قرآن و آیات تعبیر میکرد و همه تعبیراشم عین حقیقت بود
کل محلمون شهره شده بود دیگه
آخرین تعبیرشم تعبیر خواب من بود که گفت یکی از نزدیکات رو از دست میدی، یه هفته نشد خودش فوت کرد
سلام. خدا رحمتشون کنه.
یعنی خواب پریسا و جهنم رو باهم میبینی؟
وای من میترسم.
تعبیر میکنم به زودی
سلام
خخ خخ هاهاها این دیگه چه خابی بود
میگم شاید اگه شبا سبکتر شام بخوری آخر شبم کمتر فیلم بیبینی در طول روز هم با مراجعینت خوش رفتار باشی دیگه ازین خابا نبینی
اما بازم خخخ خخخخ بیخیال جدی نگیرش
سلام روشنک. میخوای از اول تعریف کنم تا شاید این دفعه متوجه بشی؟
اول این که من شام کم میخورم. دوم بهتر از من در دنیا پیدا نمیشه خخخ.
سومش رو یادم رفت، اها فیلم ترسناک نگاه نمیکنم.
سلام. من فکر میکنم از اونجایی که شما الهیات خوندین روحتون دورو بر بهشت سیر میکنه. چ بسا اگر چیز دیگه ای خونده بودین خواب همونو میدیدین خخخ. حالا ی بارم پرخوری رو امتحان کنید شاید جواب بده اینقد ب خودتون گشنگی ندین خخخ
سلام. اگه روانشناسی میخوندم الآن ادعا میکردم با فروید در خواب غذا خوردم و روشهای جدیدی هم بهم گفته که یادم رفت.
از خدا بترسید و بدانید که من یک بهشتی هستم خخخ
کامی پسرم تو به زودی زود خواهی مرد . فقط وصیت نامه رو بنویس و همه چیو به نام امید صالحی بزن . خخخ من برم که باید بخوابم هههه می خوام بخوابم و بمیرم ببینم مردن چه حسی داره هاهاها
درود ای پدر.
مرگ برای ما فضل است چون در خود شکی نمیبینیم که از بهشتیان هستیم.
اموالم را به نام امید به کام خودم میزنم.
کاش یک بار بعد از زدن کامنت نمیرفتی
ماندن در مرام ما نیست .
نه تاب ماندن دارم نه پای رفتن خخخ ولی در مرام رعد آسودگی نشاید .
مگه من دستم به امید نرسه . ی غرررش توی گوشش کافیه که ….. امید خان رفتن های منو کشف کرد و باعث شده من خودمم همش بگم برم هههه
خخخ
وقتی که شام کشکو بادمجون میشه, باعث خوابای پریشون میشه.
اه اه خوشم نمیاد
سلااام و درووود بر داش کامبیییز جااان
جااان! چییی! الو الو داش کامبییز ببینم این روحت نبود که این پسسسست رو نوشت نکنه خودت بودییی
چی یعنی رفتی بهشت و برگشتی بابا عجب سعادتی عجب شانسی میگم بهشت چیطوری بود خوش میگذشت آیا خوب بود آیا
آیا در خواب میوه های بهشتی هم دیدی نعمات بهشتی چییی
وااای عجب خوووووابییی بووودا من که اگه خواب هم ببینم فک نکنم دیگه بتونم به یادم بیارم ببین من که چراغ خاموشم و به طور کلی نبین شدم الآن یه دوازده سالی هست اگه خواب هم ببینم بعضی چیزاش برا من نامفهوم و گنگه به هر حاااال عجب خوابی دیدیا داش
به هر حال مرسی بابت تعریفیدن این خوووووووواااااااااااااااب بااااا حاااالت
شبت خوش و خوابای رنگی ببینی ایام به کام و خدا نگهدار
سلام احمد جان. من یک روحم.
یوووووهوووووهووووهووووهوووو.
بهشت خیلی باحاله.
کمی سرده ولی از جهنم آتیش میگیریم گرم میکنیم خودمونو.
میوه؟ اونم توی این زمستون؟ چیزی یافت نشد.
قربونت عزیزم.
بهشت خیلی باحاله.
کمی سرده ولی از جهنم آتیش میگیریم گرم میکنیم خودمونو. خخخ. یاد اون لطیفه افتادم خخخ. بگذریم. به طور کلی بیشتر خوابهایی که میبینیم تعبیر ندارند. این هم که کلا کدوم خوابمون جز رویاهای صادقه هست و تعبیر داره، تشخیصش با ما نیست. ممکنه یه خواب رو فکر کنیم از همون خوابهای آشفته هست که اتفاقا همون تعبیر داشته باشه. عکس قضیه هم میتونه اتفاق بیفته. ولی کلا شخصا به خوابهایی که میبینم اعتنا نمیکنم.
متأسفانه برخی عوام هستند که یه خوابی میبینند. بعد هم فکر میکنند فلان کار براشون تکلیف هست که انجام بدند. هم خودشون و هم دیگران رو به زحمت میندازند. بمانه که برخی هم همین تعریف کردن خواب براشون شده یه ابزار که بخوان دیگران رو توجیه کنند که تو فلان کار کمکشون کنند خخخ. البته اینو کلی گفتم منظورم هیچ کدوم از شما هممحله ایهای بزرگوار نیست. خواستم بگم که مراقب باشید برخی هم هستند که اصلا خوابی ندیدند ولی بنا به دلایل مختلف از خودشون یه خوابی میسازند که برای دیگران بتعریفند. اینه که میگم مراقب ترفند اینطور افراد هم باشیم و باشید.
راستی به هر تعبیر خوابی هم اعتماد نکنیم. مخصوصا فضای مجازی که همه نوع مطلب راست یا دروغ توش منتشر میشه.
شبتون به خیر.
به من تکلیف شده که برم بهشت.
بعضیا با دیدن یک خواب پولدار میشن.
سلام کامبیز جان.
امیدوارم همیشه خوابهای خوبی ببینی. تو بیستی و ماه.
شاد باشی عزیزم.
سلام وحید عزیز.
تو بیست و یکی و دو تا ماه.
مرسی
درود به شما.
خواب جالبی بود.
و اما دیدگاه من: به نظر من شما نتونستید توی خواب ببینید به این دلیل که هرگز دنیای بینا بودن و دیدن کامل رو تجربه نکردید که بدونید چطوریه و هیچ تصوری ازش توی ذهنتون نیست که واقعی باشه و وقتی ما راجع به چیزی هیچ تصوری نداشته باشیم ذهنمون هم نمیتونه اون موضوع رو درک و پردازش کنه.
من هم خواب های شبیه به خواب شما زیاد دیدم. ولی چیزی که همیشه برام جالب بوده اینه که وقتی خواب رو به قول شما میگوشیدم توی عالم خواب میدونستم که نمیبینم. ولی از این که مشکلات مربوط به نابینایی توی خواب برام پیش نمیومد تعجب میکردم.
مثلا توی اون خواب ها من به راحتی میتونستم رانندگی کنم و بدوم و همه جا به آسونی برم و هرگز مسیرم رو گم نکنم.
به هر حال جالب بود و امیدوارم که تعبیر خوبی داشته باشه. شاد باشید
سلام. دقیقا همینطوره. خواب از جنبه دیدن با تصویر عینی مربوط میشه ولی بعضی اوقات شده که من خواب کوتاهی دیدم که دارم میبینم. خیلی عجیبه این مغز.
برا من هم با وجود اینکه نمیدیدم راحت حرکت میکردم بدون عصا یا کمک کسی.
یک بار خواب دیدم که دارم رانندگی میکنم ولی استرس داشتم که به کسی یا چیزی بزنم چون واقعا نمیدیدم. در خواب هم تعجب میکردم که چطور میتونم رانندگی کنم.
خیلی ممنون که بهم سر زدی. شاد بودن دوستان، آرزوی منه
سلام بر کامی
چند نکته
۱ خواب دیدید خیر باشد
۲ خاب یا رویا متشکل از فعالیتهای روزانه, آرزوها و بخش ناخودآگاه انسان است.
۳ در احوال و اوضاع خویش غور نما و ببین کدام یک از اجزای بالا بر سایر اجزا چربیده است و شما را به بهشت یا حد اقل آن دنیا برده است.
۴ چرا سهل انگاری نموده و کلمات قصار و اسرار ازل را که در گوش شما خواندند فراموش نمودید و جهانی را از بهره های معنوی آن محروم ساختید؟
۵ برخی از دوستان حکم دادند که پر خوری شما باعث و بانی چنین کابوسی شده, که من در پاسخ اعلام می دارم چنین رویا هایی نه تنها کابوس نیست بلکه دیدار خداوند آن هم در چنین شرایطی رحمت بلامنازع است. اینکه شامل شما نشده است بحث دیگری است و باید دلایل احتمالی آن را در زندگی شرافتمند شما جستجو نمود.
۶ برای من جای سوال و بسی شگفتی است که شما چگونه دوستانی را که مرده بودند با استفاده از قوه ی بصر شناسایی کردید؟ چون که شما قبلا آنها را ندیده بودید فقط صدای مبارکشان را استماع کرده بودید.
۷ کار از کار گذشت, اسم یکی از رومان های اگزیستانسیالیسم مشهور, ژان پل سارتر است که بخشی از این رومان به طور عجیبی با رویای شما شباهت زیادی دارد. لطفا این رومان جذاب را مورد عنایت خویش قرار داده, آن را تفقدی فرمایید و اگر چیزی دستگیرتان شد, حقیر را نیز از نتایج آن بی اطلاع نفرمایید.
۸ یک دعا برای سلامتی شما
انشالا تا عمر دارید زنده باشید
شاد باش ای دوست نظر کرده و از آن جهان باز آمده ام.
سلام دکتر.
یک. قابل شما رو نداره.
دو. رویای صادقِ بوده چون من یک بهشتی هستم.
سه. هیچ کدام.
چهار. کلمات رو در خوابهای بعدی حفظ خواهم کرد.
۵. چون اونجا برزخ بود پس خدا هم باهام کاری نداشت.
۶. منظور از دیدن همان شنیدن است. من آنها را شنیدم.
۷. صد بار گفتم دکتر جان انقد با احترام با من حرف نزن مغزم نمیکشه! خواهم خوند و نتیجه رو اعلام خواهم کرد.
۸. مشخصه بعد دیگه عمر نداشته باشم، زنده نیستم.
۹. دعا کن پریسا نیاد. میترسم.
۱۰. تشکر
کو؟ این کامبیز کو؟ کجاست نشونم بدید می خوام نصفش کنم! این میاد داخل پست من خودش کامنت می زنه بعدش میگه فلان کامنت بی جواب موند منه چیز هم بدون خوندن شماره های بالای کامنت۲ساعت دارم می چرخم اون کامنت بی جواب رو پیداش کنم جواب بدم هی از بالا میرم پایین از پایین قدم می زنم بالا می بینم نیست آخرش اتفاقی دستم خورد به۱کلیدی شوت شدم روی شماره ها دیدم شماره۳۸همین کامنت خودشه که باهاش گذاشتم سر کار! کااااامبیییییز بیا می خوام پودرت کنم!
من چند دفعه خواب دیدم در حال پروازم ولی همچنان نمردم. یادمه۱دفعهش دست هام رو باز کرده بودم صاف رفتم بالا بعدش هر طرف دلم می خواست می چرخیدم ولی هرچی می کردم از۱ارتفاعی بالاتر نمی رفتم. خیلی پایین بودم خودم رو کشتم برم بالاتر نشد.
عاشق تعبیر خوابم. دلم می خواست علمش رو داشتم. گاهی خواب هایی می بینم که واقعا دلم می خواد بدونم تعبیرشون چیه. گاهی هم بقیه خوابم رو می بینن و دلم می خواد تعبیرش رو بدونم. مثلا همین خوابی که غزل در موردم دید. عجیب دلم می خواد بدونم این چه تعبیری داشت. بهش نمی اومد از اون بی تعبیر هاش باشه!
ولش کن دیر کنم کامبیز در میره من برم نیستش کنم الان میام!
کاربر مورد نظر به علت نصف شدن، درگذشت!
سلام. حال شما خوبه؟ چه خبر؟ از این طرفا؟
میگفتین گاوی گوسفندی میکشتم براتون.
از طرف صاحب پست دعا میکنیم که بالاتر تشریف ببرید.
شما همین که قفسههای فروشنده رو خراب میکنید خودش کلی مهمه، لطفا به دنبال تعبیر خواب نگردید.
برای شاد شدن روح صاحب پست یک شعر بخونید
وووااااییی روح! بچه هاااا روح گرفتم! صاحب قفسه خیلی هم دلش بخواد قفسه هاش رو داغون کردم! شکلک اعتماد به نفس از اینجا تا فضا. البته در توصیف این اعتماد به نفسم باز توضیح داشتم ولی ترسیدم بگم اوضاع چیز بشه! بیخیال. خوب شعر! الان می خونم! اهم! اهم! بچه ساکت. آقا بشین! جناب اون در رو ببند!
خوب! آماده اید آیا؟
۳، ۲، ۱!
یه توپ دارم قلقلیه! سرخ و سفید و آبیه!
می زنم زمین هوا میره! اینجا میره اونجا میره!
من این توپ رو نداشتم! از سطل آشغال برداشتم! بابام بهم کتک زد! یه سیلی و یه چَک زد!
شادیه روح پودر شده همه با هم تحریر های این رو برید تا من از زیر این پرده بلنده در برم! آقا من نمی دونم اون بالا چی نوشتم۱کسی محض خاطر خدا بیاد حلش کنه!
خطرناکه به من نزدیک نشوووو. تو کی هستی؟
اعتماد به نفس که نیست، سنگ پایِ قزوینِ.
نخون روح رم میکنه.
توپا همه قلقلی هستن، نکنه مربع هم داریم من نمیدونستم!
کتک حقته. از بس که شیطونی. زود بیا حلش کن تا نزدم نصف بشی
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایره قسمت اوضاع چنین باشد. . ارادتمندم
من جام می میخوام.
ارادت بیشتر از طرف ما
سوراخ موش خریداریییییم. همش تقصیر این کامبیز خانهههههه منو اغفال کرد. هنوز زندس کهههههه! خخخ.
از طرف من کامنت نذار شب میام به خوابت.
دست از سر مرده بردارید ای مدیران بد.
این پست طلسم شده. کاری نکن به کل سایت نفوذ کنم
یعنی واقعا خوابه تعبیر شدش؟باورم نمیشه عجبا! آخه یه کم از روح میترسم…
تو نترس این پریسا کلاه سرش میذارم تا بترسه. من کامبیزم نمردم.
جدی گرفته خخخخ. بهش چیزی نگی
اها این نازنین هم فکر میکنه جدی میگم. از ترس شام نخورده
توپ مربع و۳گوش هم داریم. توپ چند وجهی هم داریم. کلا هر مدلش رو دلت بخواد داریم. حالا با کدوم مدلش شلیک کنم بهت شوت شی هوا نمی دونم تا کجا؟
من چه مدلی حلش کنم به من چه من فقط خراب کاری بلدم آبادی ازم بر نمیاد کار بلد ها بپرید وسط!
به روح شلیک کنی به خودت بر میگرده. ای کار خراب کن. بترسید ای پریسا و نازنین یهووووهوووهوو
بچه ها۱نارنگی توخالی جایزه میدم به اون پرتقالفروشی که بیاد بگه الان کی به کی شد اینجا!
من برنده شدم.
حالا جایزه ام رو بده
اتفاقا هم امشب هم دیشب شام رو سیر و پر خوردم خخخ.
امشب خواب جهنم رو میبینی.
حالا ببین جدی میگم یا جدی
راستی کامنت ۳۳ و ۳۴ رو فراموش نکنی جواب بدی خخخ.
من میتونم به کامنت منفی ۳۳ و ۳۴ هم جواب بدم.
کلاه خودم رو سر خودم میذاری؟
کامنتهای ۴۷ و ۵۲ هم هستند خخخ.
یافت نشد
نظر شما با موفقیت ارسال شد. متشکریم!
سایت طلسم شده. ای شیاطین برید بیرون از محله
خب من که اخرشم نفهمیدم چی به چیه! اصلا روحی در کار هستش یا نه! این وسط کسی هم ترسیده، نترسیده! چی شد بلاخره؟ عجباااا!
این دو نفر به جلو فرار میکنن. بدجور ترسیدن. کنترل سایت از دست نازنین خارج شده. از ترس کنترلشا داده به همساده
یوهاهاهاهاااا! کامبیز هرچند تو معما رو حل نکردی و ادعای بردت سوتی شوتیه، ولی چون عشقم رسیده الان بهت جایزه میدم. چیه تعجب نکنید الان میگم. خوب حالا جایزه. شکلک۱دونه نارنگیه خیلی خیلی گنده رو با تمام وجود بردم بالا، شکلک کشیدم عقب، شکلک پرتاب دیسک، شکلک خیلی ورزشی و قهرمان دیسکی و تمیییز دستم رو تاب دادم این صاف فرود اومد وسط دماغ کامبیز! نارنگیه همراه دماغ کامبیز جفتی ترکیدن و از داخل نارنگیه۱خروار آب معدنی زد بیرون و حسابی سر صبحی جد و آبای خواب رو هم از هوالیه کامبیز شوت کرد ناکجا. حالا فهمیدید واسه چی جایزه بهش دادم آیا؟ چیه خیال کردید من خیرم به کسی می رسه آیا؟ روشنک کجایی بیا من اینجا۱عالمه شکلک زدم یادش به خیر اون زمان ها که شکلک زیاد داشتم می گفتی این رو دوست داری. شکلک هام رو میگم. عه راستی خاطرم نبود کامبیز شکلک دوست نداره آخجون! آخیش تا تو باشی سرم بلا نیاری وسط شماره ها بچرخم! خوب من برم باقیه خونه رو به هم بریزم!
اون وقت که نیت پلیدت رو به اجرا گذاشتی من خواب نبودم.
شکلک جاخالی زدن و فرار.
روشنک همچنان زنده هست به رهگذر بگو بیاد که فکر کنم مرده.
چند بار بگم مدیر نیستم؟ خخخ. تازه دستام به پوست گردوی فعلی عادت کرده، میخوایید بذاریدشون تو اون سفتتره آیا؟ نمیخواااام خخخ. مدیر بودن اسمی خوبه ولی عملا دوست ندارم مسئولیتش سنگینه. یه بار دیگه بهم گفتید مدیر شیلنگ آبو میگیرم روتون اونم وقتی که خوابید خخخخ. مدیر نیستم نیستم نیستم چند بار بگم؟ خخخ.
خانم مدیر از ترس میگی مدیر نیستی؟
شوخی کردم من روح نیستم. نترس! به پریسا هم بگو نترسه. حالا کنترل رو از همساده بگیر خودت هدایتمون کن