خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دفاعیه از حق بانوان نابینا

 

*دددرررووووددد*
در ابتدا ذکر چند نکته الزامیست,
*اینکه هیچ وقت نباید رفتار یه قشر رو تعمیم داد به همه ی اون قشر ..
*قصد هیچ گونه توهینی در این پست نیست و فقط خواستم یه درصد از آقایون هم نوعی که خودشون رو خیلی دست بالا فرض میکنن رو ببرم زیر ذره بین تا بلکه به خود بیان و

خب بریم سر اصل مطلب,
همین اول کل مطلب رو در یک سؤال خلاصه کنم که دستتون بیاد کجا چه خبره؟!
واسه چی یه سری از شما آره خود شما رو میگم آقایون هم نوع, چرا اینقدر خودتون رو دست بالا میگیرین؟
میدونین یه نقطه ی مشترکی بین ماها و شماها هست اونم نابیناییمونه و چه بسا حتی شماها بیشتر از ما خانمها محدود باشین,
خانم های نابینا کار خونه بلد نیستن, خانمهای نابینا جهتیابی بلد نیستن, خانم های نابینا وابستن, خانمهای نابینا همش پای اسکایپن, خانمهای نابینا پر توقع اند, و و و .. اولش که من فکر میکنم هر کسی خودش مسئول کارها و زندگی خودشه . این ازین, دومش بهتون این اطمینان رو میدم که, درصد زیادی ازین برچسبهایی که به ما میچسبونین رو خودتون هم شاملش میشین, ,
یه خانم نابینا مثل بقیه دخترا مجبور نیست بره کار, یا حتی به شدت شما مجبور نیست بره بیرون, ولی شما چی, شمایی که خودت اراده ی اینو نداری به تنهایی بری بیرون, چرا برچسب میچسبونی, شمایی که به هر دلیلی خودت هم هنوز دستت تو جیب باباته چرا برچسب میچسبونی, شما که باید بیشتر کارهای شخصیتو خانوادت انجام بدن چرا, …
وااالااا, به نظرم شمایی که میخای صحبت کنی اول بشین کلاهتو قاضی کن ببین همینایی که میخای بگی رو چند درصدشو خودت انجام میدی…. یعنی شما رو میگن هم نوع, آخه شمایی که خودت از محدودیتهای نابینا در جامعه خبر داری دیگه چرا, هرچقدر شما میتونی تو این جامعه دستی بجنبونی ما هم میتونیم, هر کسی در توان خودش داره گلیمشو از آب میکشه بالا, حالا یه عده هستن که خودشون به هر دلیلی نمیخوان خب نخوان,
اینم رک و راست بهتون بگم, ما لزومی نمیبینیم به به تک تک شماها ثابت کنیم که ما کار خونه انجام میدیم, مستقلیم, و و و و ..به موقعش خودمون میدونیم کجا خودمون رو نشون بدیم,و به کی خودمون رو ثابت کنیم,
حس میکنم زیادی ساکت موندم و موندیم, دلیل نمیشه هرچی ما عکس العمل نشون نمیدیم شما به کارتون ادامه بدین
***
من نباید چیزی باشم که تو میخواهی
منی که تو ازمن میسازی

آرزوها و یا کمبودهایت هستند !!
***

۱۱۵ دیدگاه دربارهٔ «دفاعیه از حق بانوان نابینا»

دمت گرم خواهر….من با تو ام…
کی جرأت کرده به دوستای من برچسب بزنه؟ آهااااااااااای نفس کش…یه قدم دیگه بیای جلو، زدم نصفت کردم…
حالا از شوخی گذشته زهره جان صلوات بفرس!!! چرا جوش آوردی دختر؟!!!بارها گفته ام و بار دگر می گویم: من که همه جوره از دخترای نابینا کم میارم…بچه های بسیار توانمند و پرکاری ان!!!پر انرژی، با پشتکار، و از همه مهمتر بسیار با اخلاقن…چیزی که کم پیدا می شه کرد تو بیناها…یه سر و گردن که نه، شماها ده تا سر و گردن از بقیه بالاترین…حالا اون کی بوده که چنین جسارتی کرده، نمی دونم…منکه به صد ضربه شلاق محکومش میکنم….همین حالا…

سلاااام زهره
توپت پره هااا
بابا بذار هر کس هرچی میخواد بگه ولشون کن خودت باش برا خودت راحت زندگی کن
منم اولها مثل تو حساس بودم البته یه کم کمتر از این خیلی برام مهم بود که دیگرون چه فکری میکنن بذار غذا بپزم نشون بدم که منم میتونم بذار برم بیرون تا اطرافیان بفهمن که ما میتونیم ولی بعدش به خودم اومدم گفتم اصلا به کسی مربوط نیست که من نوعی چطور زندگی میکنم
من اگه کار خونه بلد نباشم خودم لنگ میمونم پس تلاشمو میکنم تا این کارو برا خاطر راحتی خودم به نحو احسنت انجامش بدم
من اگه نتونم برم بیرون اگه وابسته باشم خودم لنگ میمونم لنگ اینکه یه روز یکی باشه بیاد دستمو بگیره ببره بیرون آیا بشه آیا نشه پس خودم عذاب میکشم
پس دخترا بیایید به خاطر خودمون هم که شده مستقل باشیم و خودمون برا خودمون کسی باشیم و به این حرفهای بی ارزش هم اهمیت ندیم و زندگیمونو بکنیم بدون توجه به دنیای اطرافمون

سلام پریسیما جونم,
ببین من که زندگیمو میکنم ولی خداییش یه وقتایی آخرش نمیشه نگفت, چرا اونا هرچی بخوان بگن ما ساکت بشینیم, نه من که نمیتونم خخخ
اتفاقا من عکس تو کم پیش میاد دوست داشته باشم ثابت کنم, البته بستگی به طرفم هم داره, به قول تو ما هرچی هستیم برای خودمون هستیم, هر کسی اجازه نداره هرچی دلش خواست در مورد خانمها بگه, مگه الکیه,
درست میگی ما باید نهایت تلاشمون رو بکنیم, ولی قرار هم نیست خودمون رو اذیت کنیم تا به بقیه بفهمونیم آره ما هم فلان کارو فلان رفتارو میتونیم انجام بدیم, ممنون از حضورت

سلام زهره جان،پست خوبی رو گذاشتی عزیزم. بله باید آقایون نابینای ما منطقی فکر کنند و با دید دیگری به این قضیه نگاه کنند. چون همانطوری که خودت گفتی آقایون نابینایی هم هستند که استقلال ندارند و حتی زمانی که ازدواج میکنند. حتی نمیتونند خرید بیرون رو انجام بدن. ما میدونیم که در انجام دادن یکسری از کارها خانواده ی فرد نابینا برای فرزندشون محدودیت ایجاد میکنند و اجازه ی فلان کار رو نمیدن. و این فقط برای خانمها نیست آقایون هم چنین محدودیتهایی دارند. پس بهتر این هست که آقایون اول شناخت نسبت به خانمی کسب کنند و بعد نظر بدن. همچنین آقایون میتونند به خانمی که میبینند استعدادی در زمینه ای دارند به فرد مقابل فرصت بدن و حتی کمکشون کنند تا در کاری مهارت کامل رو کسب کنند. که این بیشتر زمانی امکانپذیر هست که دو تا از همنوعان خودمون قصد ازدواج داشته باشند.

سلام زهره
این پست رو نمیپسندم چون می تونست با لحن و ادبیات قشنگترین نوشته بشه.
دلیل این لحن تهاجمی و این عصبانیت که در نوشتت موج می زنه رو نمیدونم اما بهتر بود این مسائل که تو بهش اشاره کردی و خیلی هاش واقعیت امروز جامعه ی ما هم هست، با نظرخواهی از بچه ها به بحث گذاشته بشه و بخوای که آسیبشناسیش کنن.
این که حالا مثلا چند نفر از دخترای محله هم بیان از این پست حمایت کنن آیا ما رو به نتیجه مطلوب و مشخصی میرسونه.
نظر خودمو در خصوص کلیت این پست شب اومدم خونه مینویسم.
موفقتر باشی

اینا رو وللش, جواب آزمایشتون چی شد, البته فکر کنم رضایت بخش بوده, پس لیلیلیلی,لیلیلیـ, تو که نباید پست رو بپسندی فعلا فقط تبسم, اوکییی, خخخخ
ببین یه کم تند بود ولی خدایی جایی توهین یا حرف به دور از ادبی هم نگفته بودم,
میدونی اگه بیان حمایت کنن چی میشه, یه کم دلشون خنک میشه,
والااا, آخه حرف هم بزنن که متهم میشن که فلانن و بهمانن,
به هرحال شرمنده اگه ادبیاتش جالب نبود,

سسسسسسسسسسلااااااام.
میگگگگگم چچچچچچییییزه.
خخخخخااااننننمممم اججججااااااززززززززهههه؟
مممممماااااااا مییییترسییییییییم.
میگم دمپایی چیزی دستت نیست که یه وقت؟
این که دیگران درباره ی ما چی میگن اصلاً اهمیتی نداره درست.
ولی خیلی وقتها ما خودمون این موقعیت رو به دیگران میدیم که بهمون برچسب بزنن.
تو به خودت نگاه نکن.
من دختر میشناسم که توی خونش هم با راه رفتن مشکل داره.
البته پسر یا دختر بودن دلیل نمیشه.
ولی شاید به قول تو این که پسرا مجبورن بیشتر بیرون از خونه باشن و توی جامعه باشن، درصد کسایی که مستقل هستن از دخترا بیشتر باشه.
در ضمن این رو هم اصلاً قبول ندارم که چون دخترا کمتر لازمه بیرون باشن پس نباید خیلی دنبال استقلال باشن.
اتفاقاً یه دختر نابینا هم باید بتونه کار کنه، درس بخونه، مهارت یاد بگیره، آشپزی کنه، خونه داری کنه، سفر بره، تفریح داشته باشه، با دوستاش معاشرت داشته باشه و خیلی چیزهای دیگه.
من اصلاً کار این آقایون پر ادعا که آخرش اگه خودشون رو تحلیل کنی هیچی نیستن رو تعیید نمیکنم.
ولی باید بپذیریم که خواستن و اراده ی دخترا برای مستقل شدن یه کمی ضعیف هست که بهتره اینطور نباشه.
من دختری رو میشناسم که با راننده ی شخصیش میره این طرف و اون طرف و صد در صد آژانسی هست و به این کار هم اعتقاد داره.
حتی یه چای ریختن ساده رو بلد نیست و هیچ استقلالی نداره.
مشکل بزرگترش هم اینه که به این روش زندگی اعتقاد داره و بقیه ی خانواده و جامعه رو موظف میدونه که بهش سرویس بدن و اصلاً از شرایطی که داره ناراضی نیست.
خب مطمئناً اگر منصف نباشیم میتونیم این آدم رو به همه ی دخترای نابینا نسبت بدیم.
ولی اصلاً اینطور نیست.
ولی باز هم میگم.
دخترای نابینا به نظر من اون طور که واقعاً باید باشه تلاششون برای استقلال کافی نیست.
یعنی حد تعادل ندارن.
یا کاملاً مستقل هستن، یا اصلاً مستقل نیستن.
یعنی یا اراده دارن یا ندارن.
در صورتی که پسرا اینطور نیستن.
بالاخره یه سریهاشون کمتر مستقلن و یه سریها بیشتر.
ولی این شدت و ضعف خیلی در دخترای نابینا به نظرم دیده نمیشه.
باشه باشه رفتم.
خدافظ.

زهره جان…خواهرم…اینا منا سانسورم می کنن!!!پس مثبت می نویسم تا شطرنجیم نکنن….
خواهرم صلوات بفرست، به خدا پناه ببر از شر شیطان رجیم و خشمت را کنترل کن تا بزودی زود رحمت الهی شامل حالت شود…..
اینطوری بنویسم یعنیییییییییییی؟ من دستم به تویی که اونجا نشستی و سانسور می کنی برسه، زنده نمی مونی!!!!
بگذریم…زهره بی خیالی طی کن… بقبقوووووووو

سلام رهگذر.
بابااا ما کِی سانسور کردیم آخه اینطوری میگی یه دفه باور میکنن ملت.
راستی چرا توی سایت ثبت نام نمیکنی که کامنتات دیگه تو صف بررسی نره؟
اگر خواستی ثبت نام کنی، اسم و فامیل واقعی، با یه زندگینامه ی کوتاه به این آدرس ایمیل کن تا ثبت نام بشی.
hosseinishahrooz@gmail.com

هاهاهاهوهوهو, نه فعلا هیچی دستم نیست, سلام بر تو ای شهروز الدوله, احوالت چطورست, مملکت در چه حال است, آیا تو هم دستی در گرانی بنزین داشته ای!؟

آره خدایی این رو قبول دارم خب, خیلی وقتا خودمون باعث میشیم ولی خب شماها هم یه جاهایی خعلی بی انصافی میکنید, آخه نمیگین ما روحیات حساسی داریم, خخخخ,
بعدشم خدایی اگه توجه کرده باشی کسی از خانمها هیچ وقت اعتراضی نمیکنه, خب گناه داریم ما,
ببین همون طور که میدونی یه سری از خانواده های دختران یا کلا بچه های نابینا هم خیلی کم لطفی میکنن, درسته اگه خود آدم بخواد میشه ولی خب خیلی جاها هم شرایطی هست که نمیشه باهاش جنگید, متأسفانه بعضیها حتی از لحاظ روحی هم تو خونشون, فلج میشن جرأت اعتراض به خانوادشون رو هم ندارن, خب هی تو خونه که بهشون اهمیت و توجه خاصی نشه هم نوعهاشون هم که شما ها باشین هی بار غمشون رو با حرفاتون زیادتر کنید, حرف هم که بزنیم که میگین روشون زیاده فلانن بهمانن, خب من نمیخوام به دوستان گلم برچسب بچسبونم ولی خب کم کم باعث از دست دادن روحیشون میشه و اوضاع روحیشون روز به روز بدتر میشه و افسرده میشن,, بله موافقم که ما ها هم تلاشمون کمه ولی دلیلی برای این حرفا که در بارمون زده میشه هم وجود نداره,
راستی من منظورم این نبود که چون ما کمتر میریم بیرون باید کمتر برای استقلال تلاش کنیم منظورم این بود با وجود این حرفا حدیثا اگه بخوایم حساب کنیم وضع آقایون ممکنه بدتر از ما هم باشه, ولی به چشم نمیاد,
در مورد تفریحو معاشرت هم تو یه قسمت پستم بهش اشاره کرده بودم ولی پاکش کردم, همه چیز در کنار هم مثل بقیه,
درست میگی ما ها هم باید تلاشمون رو چند برابر کنیم ولی نه فقط برای ثابت شدن به بقیه بلکه برای زندگی بهتره خودمون,
ممنون از نظراتت, میموندی حالا, تازه میخواستیم چایی بیاریم بفهمین بلدیم چایی دم کنیم,
بچهها یه ده تا چایی بریزین بیارین خخخ

سبب آنست که هر دم,، رسد طءنی به هر دخترو زن,
همه باشند در سکوت مطلق, نمانم من به این حالت تا دم مرگ,
مرا عفو فرما ای مرد دانا, نباشد سو قصد بد در ذهن ماها,
ایول دوباره شعر گفتم خخخخ
مررسی آقای صابری گرامیی, من تو پستم هم اشاره کردم یه درصدیییی از آقایون, ممنون که بازم ذوق منو شکوفا کردین

سلام زهره با حرفت موافقم کسی که خودش عیب داره نمیتونه عیوب دیگران را که با خودش مشترکه را به سخره بگیره.
شهروز با تو هم موافقم,‏ چرا باید استقلال در خانما کمتر از پسرا باشه? چرا باید دختر ۲۷‏ ساله که من میشناسم نتونه یکقدم بدون همراهی کسی برداره?‏

سلام بر امین, ممنون از نظرت, والا بیشتر مقصر خانواده هان, اون یه تیکه ای رو هم که حذفش کردن مقصر خودتی, وقتی گفتی حاشیه اینا به حاشیه گرفتن, کلا نمیگفتی زیاد بهش توجه نمیشد, به هرحال من قبل از اینکه بپره خوندم اینترنتم اذیت میکنه تازه جواب دادم, خوبه که منبع سخن رو نوشتی ولی خب … من شرمنده .. متأسفم که قیچی شد, بازم ممنونم

سلام زهره, خوب این سایتم قوانین عجیب و غریب خودشا داره.
خوب شد که شما جلوتر از ویرایشگرررررررررراااااااا خوندی.
خوب درد اینه که اگر نمیگفتم فردا علیهم اعتلاف میکردن که سایتا به عاشوب کشیدی.
در بحث تقصیر خانواده هام باید بگم که فرزند حالا چه دختر و چه پسر باید سماجت کنه و استقلالشا بگیره. البته با رعایت احترام.

درود بر شما از لطفتون ممنون, اختیار دارین, من از بیگانگان ترسی ندارم که هرچه کرد با من, آشنا کرد, خخخ
راستی دیگه از من نمیترسین, مدیونین اگه با ترس کامنت بذارین خخخ, آخه من یه بار اومدم تو پستتون نوشتین من از شما میترسم گفتم زهره ترک نشین دیگه نیومدم, ههه

سلام عزیزم.اولا مرسی بابت پست.
ثانیا درسته, اکثر مواقع همچین موقعیتهایی برای دختران پیش میاد, که ….
ولی اینجوری که بیشتر آقایان میپندارند نیست, شاید با چند مورد رو به رو شدن که تعمیم دادن آن به تمامی قشر دختران, اصلا درست نیست.
والا چی بگم, من شخصا تا به حال با همچین دختری که نتونه از کارای شخصی خودش برنیاید مواجه نشدم.
اما نمیشه استثنا ها رو غافل شد, که این موارد مؤنث و مذکر نمیشناسه.
در هر نوعی میتونه باشه.
مگه کم داریم از آقایانی که قادر به هیچ کاری نیستن, در هیچ کاری!.
خیلی حرف زدم. بازم میام

با درود.‏ همیشه ی سری افراد هستن تو همهجا و همه قشری که خودشونو بالاتر از بقیه میدونن.پسرایی که این حرفارو میزنن باید بدونن که در کل محدودیتهای جامعه برای خانوما بیشتر از آقایون هستش.‏ حالا اینکه خانوم باشی نابینا هم باشی محدودیتها بیشترم میشه.‏ من نمیخوام اینو بگم که خب خانوما محدودن پس نباید مستقل باشن.‏ ولی باید قبول کرد با این همه محدودیتها خانوما تا حدودی حق دارن از آقایون کمتر مستقل باشند.‏ زهره خانوم خانواده ها شاید کم لطفی کنن بعضیجاها.‏ ولی با جامعه امروزی اونا حق دارن به نظرم نگران دختر نابیناشون باشند.‏ ناخواسته بعضیجاها نگرانیشون زیاد میشه که خب تقصیری به نظر من ندارند.‏ نکات زیاد دیگه ای هست که بگم ولی کامنتم طولانی شد.‏ مرسی از پست.

درود بر زهره بانوی همشاگردی خوبیییی. حرفاتو در مجموع لایک میکنم. ببین زهره بانو و دیگر بانوان و دوشیزگان معظم و مکرم محله اینکه گاه روی توانمندی بانوان زون میشه و همه روی آن تاکید دارند علتش اینه که نقش خانمها در زندگی واقعا اساسی و انکار ناپذیره یعنی اگه یه مرد یه ماه هم تو خونه بیفته و نتونه بیرون بره هیچ اتفاق خاصی نمی افته ولی وای اگر یک روز یک زن نباشه یا مریض باشه واقعا زندگی فلج میشه. یعنی اگر زن در خونه نباشه انگار روح و جان تو اون خونه نیست حتی ممکنه کار خاصی هم نکنند ولی همین حضورشون به بقیه اعضای خانواده اعتماد به نفس میده آرامش و آسودگی خیال میده. پس حتما قبول دارید که شماها چه نقش مهم دارید یعنی انتظار از خانمها خیلی بیشتر از یک مرد است. چون در فرهنگ ما جا افتاده که زن باید اداره کننده ی مرد و بچه ها باشه. اگر خانه ای به هم ریخته باشه لباس مرد یا بچه ای تمیز یا مناسب نباشه هیچ کس نمیگه که این مرد بلد نیست زندگی رو اداره کنه بلکه همه میگن که این زن زن نبوده یا مادر خوبی نبوده.
خلاصه انتظارات از شماها خیلی زیاده. اگه آقا پسری درآمدی داشته باشه که نیاز به کار نداشته باشه دیگه هم خودش و هم دیگران انتظار دارند که یک زن خوبی داشته باشه که زندگیشو اداره کنه. دیگه چه میشه کرد اینطور تربیت شده ایم حتی خود شماها هم اگه بخواهید برای برادر تون زن بگیرید تحقیق میکنید دقت میکنید که آیا این فرد زن زندگی هست یا نه آیا میتونه یک زندگی رو اداره کنه یا نه. خب این همه رو بافتم که بگم شماها خیلی خوبید خیلی نقش دارید خیلی مهمید پس بیشتر از پسرها باید تلاش کنید. چرا میگی که لازم نیست ثابت کنید که توانمند هستید؟ باید ثابت کنید که هستید توانمند هم هستید و میتوانید همچون یک زن و مادر بینا به وظایفی که قانون و عرف بر عهده تان گذاشته بخوبی عمل کنید. باید به مادران پسرها که از جنس خود شما هستند ثابت کنید که میتوانید پسرش را بدارید مدیریتش کنید زندگیش را اداره کنید تا آنها هم حاضر و راضی به ازدواج پسرشان با دختران خوب و نازنین نابینا بشند.
شما بیشتر از درون خودتون مشکل دارید منظورم خود خانمها با هم مشکل دارند نه اینکه خانمهای نابینا بلکه کل خانمها. این خانمها هستند که در انتخاب دختر اذیت میکنند و سخت میگیرند میگویند زشت است سنش بالاست اینطور هست و آن طور هست. به هر حال بنظر من بیشتر از شماست که بر شماست. خخخخ. اگه متوجه شدید که چی میخواستم بگم یه کف محکم برای خودتون بزنید چون خودم درست حسابی نفهمیدم. خخخخخ. پیروز بااااشید

همووونن پسره رو بداریم خخخ,
آخه مگه خانم خونه فقط برای کار خونه آفریده شده؟, تازه من گفتم که به موقعش به اونی که باید توانایی هامون رو نشون بدیم نشون میدیم,
یه کم ممکنه منظورم خوب دریافت نشده باشه, اینکه وقتی مثلا یه آقایی بشنوه من ظرف میشورم کلی تعجب کنه و و و .. بی خیال .. ههه
مررسی عمو حسین

با سلام خدمت سرکار خانم مظاهری من ببه عنوان یک فرد نابینا این توهین ها را محکوم میکنم و آن رایک بیشرمی میدانم
و به عنوان کسی که با یک نابینا ازدواج کرده از شما خواهران نابینای عزیز دفاع میکنم
و به شما توصیه میکنم صبور باشید چون باید با توانایی های خود این گونه افراد را محکوم کنید نه با زبان
موفق باشید

درود به شما, اگه شما و امثال شماها ما رو درک کنن,
ممنون از لطف بی نهایتتون, به امید استقلال همه ی خانمها و درک بیشتر و بهتر آقایون نابینا,
سلام به خانواده ی محترم به خصوص خواهرهای مهربونتون برسونین,
دل عالی پر شادی

سلااااام به خانوم مظاهری
من هم هرفهای عمو حسین را لایک میزنم
من بیشتر کارهای خودم را انجام میدم و به کسی نیاز ندارم به دوستانم هم کمک میکنم
وقتی شما میگید نیاز نیست به کسی ثابت کنیم
هالا یه پسر نابینا چه گونه باید متوجه بشه که این دختر نابینا میتونه چه کارهایی انجام بده

سلام بر پترس محله, غیر مستقیم که گفتم, خخخخ
این جمله رو میگم,
به موقعش خودمون میدونیم کجا خودمون
رو نشون بدیم,و به کی خودمون رو ثابت کنیم

آخه بعضی از آقایون نابینا یه حرفایی میزنن که آدم میمونه,
البته به شما که نمیومد ازین دسته باشین,

سلام، بر خانم مظاهری پست جالبی هست. منم با شما موافقم. ما یه ضرب المثل غلطی بینمون رایج شده مشت نمونه خروار است. من شخصا به این ضرب المثل اعتقاد ندارم. من تو شهر خودمون با این که خیلی کوچیک هستش و به لحاظ فرهنگی مشکلات زیادی داره خانم ها خیلی مستقل هستن، خیلیاشون. افرادی هم هستن که استقلال ندارن اون دیگه مشکل از خودشونه متاسفانه. ما آقایون هم همین طور هستیم. بعضی مستقل بعضی نه. به نظرم بله ما آقایون هم باید منطقی باشیم. البته این نظر شخصیه منه. موفق باشیم.

سلاام زهره
خوبی؟
میگمااا
عجب پستی گذاشتی,یکم نوشتت تند بود
خب حقم داری که عصبی باشی,منم دختر بودم همین حس رو بهم دست میداد
به نظرم بعضی پسرا ادعاشون میشه که همه کارو میکنن
ولی من خودم شخصا دخترایی میشناسم که با وجود سختیهای جامعه هرکاری بگی میکنن
من از همینجا به اونایی که همش میگن دخترای نابینا نمیتونن بعضی کارا رو انجام بدن بعضیا رو نمیتونن انجام بدن یا اینکه میگن دخترا استقلال ندارن میگم که منطقی فکر کنن
اصم خودمم متوجه نشدم که چی نوشتم
اگه متنم تند بود منو ببخش
در کل کامنت عمو حسین رو هم لاااااااایک میکنم
خدا کنه من از نظر تو من از اون پسرایی که همش برچسب میزنم به اینو اون نباشم

درود به خانم مظاهری
اول بگم: پست تو و حرفهای عمو حسین و شهروز رو لایک میکنم.
و اما بعد چند نکته به نظرم میرسه که میگم:
۱. دختر و کلاً جنس مؤنث در فرهنگ ما یعنی محدودیت یعنی آبروی یه خانواده که خوب تا حدودی هم درسته و خانواده ها باید نگران باشند. ولی عدم ایجاد تعادل بین مواظبت از آبروی خانواده و مستقل بار آوردن دختر کاری نیست که از عهده ی هر خانواده ای بر بیاد
۲. من به عنوان یه آقا خواهان پیشرفت همنوعان خودم هستم. دخترو پسر هم نداره. گفتنش: با من باور نکردنش با شما.
۳. حساسیت بیخودی مرضی هست که متأسفانه برخی از ما گرفتارش شدیم. زندگی با این مشکلات اگه سنگ هم باشی نَرمَت میکنه. دیگه وای به حالت که نابینا هم باشی و دختر هم باشی تو این شرایط فرهنگی. واقعاً سخته. پس ما نباید حساس باشیم که اگه باشیم به خودمون آسیب زدیم. تجربه به من اینو میگه:
۴. بازی کردن با احساسات پاک خانمها یکی دیگه از مشکلات جامعه ی ماست. که خدا لعنت کنه کسیو که این کارا رو انجام میده. این مورد البته بینا و نابینا هم نداره.
۵. حق دادنی نیست. پس اگه حق کسی ضایع میشه. باید طرف از حق خودش دفاع کنه. دقیقاً مثل انتشار این پست که شما باب گفتگو رو در این مورد باز کردین تا مشکلاتو تحلیل کنیم و راه حل پیدا کنیم.
۶. ما میتونیم برای ریشه یابی و حل مشکلاتمون گردهمایی کنفرانس برگذار کنیم. با حضور خانمها و آقایون. البته اگه خانما بیان.
۷. من وقتی کسی ازم انتقاد میکنه. به هیچ وجه نباید فکر کنم طرف موجودیتمو نشونه رفته. هر چند ممکنه طرف دایره ی لغاتش محدود باشه. یا با نیشو کنایه یه چیزیو بگه: پس ما باید از بدترین چیزها هم نکات خوب در بیاریم و در جهت پیشرفت خودمون استفاده کنیم.
۸. به نظر من هر کس نتونه ازدواج کنه و کار پیدا کنه. مشکل از خودشه. درسته مشکلات زیاده قبول دارم. ولی کسی که نمیتونه یه منبع درآمدی برا خودش دستو پا کنه. خوب معلومه که زیادی مغروره. کار بر آدم آر نیست. چه کنم چه کنم آره. در مورد ازدواج هم فقط میتونم بگم: کسایی که ازدواج نکردند یا نمیکنند. توقعاتشون زیادی بالا هست. بینا و نابینا هم نداره. ما مخصوصاً ما نابیناها نباید زیاد آرزوهای آنچنانی داشته باشیم و همش تو رؤیا زندگی کنیم.
۹. من پسری میشناسم که با یه همنوع ازدواج کرده. خانمش هیچی بلد نیست. حتی یه چای درست کردن ساده. پس آقایون حق دارند در این مورد نگران و حساس باشند. البته که نسبت دادن یه مورد یا گروه به کل جامعه کاری زشت و ناپسنده.
۱۰. به نظر من ارتباط با افراد عادی خیلی میتونه رو رفتار ما تأثیر بذاره. تا اخلاقهای نابیناییمونو کنار بذاریم. من خودم این موردو تجربه کردم. سعی میکنم منفی نگر نباشم. حساس نباشم. دنبال تأیید دیگران نباشم. برای هر موضوعی یه دلیل پیدا کنم. تعریف. اخلاق نابینایی به اخلاقهایی گفته میشه که به دلیله عواملی مثل ستح فرهنگ جامعه. محدودیت نابینا و آموزش غلط خانواده به فرد نابینا به وجود میاد.
۱۱. شاید که نه. حتماً یه نکات دیگه ای هم هست که یا میگم یا میگن. موفق باشید.

سلام
۱ عالی,
۲ چرا باور نکنم من که مطمئنم همینطوره,
۳ رو میپسندم ولی نمیدونم چرا یه سری عکس العملها اگه از سوی دخترا باشه حساسیته ولی از جانب آقایون باشه, به این دید بهش توجه نمیشه, البته من قبول دارم ممکنه من به یه سری مسائلی که برای کسی مهم نیست توجه کنم,
۴ لعنت خدا بر همونا که گفتید,
از ۵ به اون ور هم همش عالی, خیلی قشنگ تحلیل میکنید, منطقی و بادید باز, ممنونم, بازم اگه نظری بود خوشحال میشم بخونم

سلام! راستش منم خیلی ترسیدم الان میخوام بخوابم نمیتونم. میترسم کاووس ببینم.
اینجوری که من میبینم این حرکت منشأ یه انقلاب میشه. تا حالا که ۳۳ نفر پسندیدن حد اقل سی نفرشون خانم بودن. نزدیک هزارتا هم بازدید داشته…
ولی خوب بود. شایدم لازم بود. ولی همونطور که بچهها هم گفتن، تقصیر خانوادهها که هست. صد در صد. و تقصیر بچهها هم هست و باید مقاومت کنن تا به نتیجه برسن. ولی آره. خیلی از آقایونم اینطورین. خیلیها از خانم یا آقا هستن که فقط با آژانس اینور اونور میرن. تازه اینا پیشرفت کردن. قبلا تو خونه مینشستن تا خانواده بخواد بره بیرون تا اونا هم برن. آخ که چقد بدم میاد از این آژانسیها. ولی من خانمی رو هم میشناسم که از شهرستان اومده تهران و داره تنهایی زندگی میکنه. قایونی که اینجوری فکر میکننو دیدم و همیشه برام عجیب بوده.
جدیدا من یه کفش کردم اونم اینه که متأسفانه خیلی از نابیناها چه دختر چه پسر، چه کوچیک چه بزرگ، از فرط بیکاری یا به خاطر چیز دیگه ای، همش نشستن پشت کامپیوتر و تو سایتهای مختلف مثل گو… چه اسکایپ و… میگردن و هی با هم حرف میزنن و در نهایت فقط وقتشونو طلف کردن. خوب منم خیلی وقتها اینجوری میشم.

سلام امیدوارم که کابوس ندیده باشین,
چیی فکر کردییینن, خانمها همیشه پرچمشون بالاست هیچ وقت نخواستن که انقلاب کنن وگرنه … خخخ امیدوارم این پست یه جنبشیی جوششیی در ماها ایجاد کرده باشه و یه کم هم خوشبین تر بودن به شماها القا کرده باشه,آره منم خانم های مستقل زیاد میشناسم, اینترنتو هم کاملا موافقم,
ولی میدونین به نظرم اینترنت مثل یه معجزه بود ولی خب متأسفانه ازش درست استفاده نمیشه,

سلام سلاااام سلاااااااااااام به زهره جونم. خوبی؟ من ظهر پست رو خوندم ولی عجله داشتم نشد بیام نظرمو بگم.
در کل اگه بخوام بگم، نظر آقا یا خانم بی ادعا رو لاااااااااایک میکنم. اما مفصلترش:
ما و آقایون چه قبول کنیم و چه نخوایم بپذیریم، این حرفها در مورد ما خانمها هست.
باورت میشه من یه روز توی یه جمع نابینایی نشسته بودم که بین دوتا آقای نابینا در مورد دختران هم نوع بحث بود. اونا معتقد بودن که دخترای نابینا کمتر از یک پسر نابینا هستن. این خیلی برای من سنگین بود. یعنی یه پسر نابینا خودشو از یه دختر نابینای در حد خودش، بالاتر میدونست و سعی میکرد که عقاید مسخره شو به دوستش هم بقبولونه.
بعضی آقایون بعضی حرفها و رفتارها رو دیگه به اوج بی انصافی رسوندن.
اما زهره جان، من فکر میکنم به آقایونی که از توانایی خانمها آگاه نیستن و اطلاعی ندارن و میشه که با آگاه شدن دست از این حرفها بردارن یکم فقط یکم حق میدم. اما آقایونی که خودشون میخوان که به هر دلیلی آگاه نشن یا سعی دارن که نا آگاه بمونن و توانایی همنوعشون رو قبول نکنن، سعی میکنم مثل خود اونها بهشون اهمیت ندم و حرفاشونو نشنیده بگیرم.
به نظرم گروه دوم کسانی هستن که به میزانی که خودشون در هر امری حتی کوچیک ناتوان هستن به همون میزان در مورد خانمها نظر میدن. خب کاریش نمیشه کرد. نمیتونن باور کنند. چون خودشون هنوز به اون توانایی نرسیدن.
این حرفت رو که میگی نباید به هر کس ثابت کنیم که توانایی داریم رو لایک میکنم. دلیلی نداره که ما خودمونو به اونها اثبات کنیم. ممکنه که آقایون محترم بگن که خب از کجا باید آگاه بشیم. در جوابشون باید بگم که یکم که دقیقتر به اطرافشون نگاه کنن و یه ذره دیدشون رو وسعت بدن، متوجه این امر خواهند شد.
خیلی بده که یه همنوع نتونه همنوعشو درک کنه و باور نداشته باشه. دیگه از افراد بینا چه انتظاری میشه داشت؟.
در کل من یاد گرفتم که خیلی به این حرفهای نسنجیده توجه نکنم و هیچ وقت دلگیر نشم. هر کس که یه ذره بخواد که آگاه بشه رو کمک میکنم. اما اونایی که نمیخوان رو به حال خودشون میذارم. چون در غیر این صورت فقط خودمو عذاب میدم. پس زهره جان برای بعضی رفتارها و حرفها باید یه گوش در و دیگری دروازه باشه.
آخر شب هست. بعد یه روز کاملا شلوغ و پر از کار، فعلا همینا رو تونستم بنویسم. اگه چیزی به ذهنم رسید میام میگم.

سلااام و هزارتا سلاام به زهرا جونم,
آره منم قبول دارم کسی که واقعا نا آگاه باشه و قصد تحقیر کردن نداشته باشه رو حاضرم کمکش کنم حتی حاضرم در صورت نیاز عملی هم براش یه کاری رو انجام بدم هم آگاه بشه هم اصلا خودش هم یاد بگیره, همچین آدم خوبی هستم من!! خخخ
ولی کسی که خودشو به خواب زده باشه به هیچ عنوان, واقعا برای اون قضیه هم متأسفم, خوب کاری میکنی که اهمیت نمیدی,
خیلی هم عالی و کامل نوشتی, بازم اگه چیزی به نظرت رسید میخونم, ممنون دوست گلم,

سلام بر خاله زهره خشن خودمون.
بابا پیاده شو از این اسب تیزپای خشونت علیه مردان خخخ.
چرا اینقدر افترا میبندی؟
ما کی، چه وقت، و در کجا هم چین جسارتی رو به خرج دادیم؟
ای تو رو خدا کمک، یکی بیاد منو از دست این موجود بد جور عصبانی نجات بده.
ولی خداییش با ۹۳ درثد از حرف هات موافقم.
اینم قبول میکنم که در خیلی از موارد شما بانوان نابینا از ما مستعد تر و قویتر هستید.
حالا تازه برم کامنتها رو بخونم ببینم چقدر نظرات بچه ها با من منطبق هستش.
لطفا رحم کن و یک کمی هم کوتاه بیا دختر جون، کشتی همه رو قاتل.

سلااام بر دایی زلالتر از چشمه,
کلا اتمام حجت کردم خخخ,
ولی خب من از همه عذر میخوام اگه لحنم تند بود, هیچی تو دلم نیست به خدا, فقط روده و معده و ایناست خخخ,
باشه سعی میکنم مهربونتر بشم, اصلا میخاین برم دلمه بپزم لینکش کنم اینجا دانلودش کنید؟

سلام. من نمیگم با کی و با کدوم نظر موافقم.
اما این رو خدمت همه دوستان که احتمالاً کامنت بنده رو می خونند مخصوصاً خانم مظاهری عرض می کنم که تمام مسائلی که شما نوشتید ریشه ای هستند و به نظر من زیاد ربطی به بینا و نابینا ندارند.
مشکل با جنس زن هست یعنی این مردان هستند که لا اقل در کشور ایران زنان رو پایین تر از خودشون می بینند که این باعث میشه این نگرش به نابینایان و مخصوصاً خانم های نابینا نیز سرایت کنه یعنی مردان نابینا به تبع نگرشی که مردان بینا نسبت به زنان دارند این قضیه رو تعمیم میدن.
توضیح اضافی نمیدم و برداشتاز نظرم رو به بقیه دوستان واگذار می کنم.

درووود خب مطلب جالبی بود حرفاتون درست تمامشو لایک نمیکنم خخخ آخ فکردید لایک میکنم نه آبجی درحمایت ازحقوق آقایون مجبورم در جبهه مخالف باشم خب گذشته ازشوخی نظر کارشناسی من؛ فکر نان کن که…. شکمن گرسنه نه عشق سرش میشه نه استقلال البته این استقلال نه اون استقلال. خب دیگه بقیشو بعدمیگم

گاندی خطاب به همسرش چه زیبا نوشت:

خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ؛
زیاد نزدیک به هم می سوزیم،
و زیاد دور از هم ، یخ می زنیم .

تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم،
و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.
کسی که تو از من می خواهی بسازی،
یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.

من باید بهترین خودم باشم برای تو.

و تو باید بهترین خودت باشی برای من .

خوبِ من ، هنرٍِِ عشق در پیوند تفاوت هاست،
و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها .

زندگی ست دیگر…
همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست؛
همه سازهایش کوک نیست.

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید؛
حتی با ناکوک ترین ناکوکش.

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن؛

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد؛

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند.
به این سالها که به سرعت برق گذشتند؛

به جوانی که رفت؛
میانسالی که می رود.

حواست باشد به کوتاهی زندگی،

به زمستانی که رفت؛

بهاری که دارد
تمام می شود کم کم،
آرام آرام.

زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی
گاهی می بارد و گاهی هم صاف است.
میگذرد، هر جور که باشی
……..پس شکر.

سلام به به زهره جون اصلً کاری به دختر بودنم به مثلن تحت تاثیر قرار گرفتنو از این حرفا یا به خاص بودن پستت ندارم پستت عالی بودو حرفات درست ولی یه چیزی بگم بخندی
این غرورای الکی نشونه کمبود داشتن یا مشکل داشتن این جور افراده البته من تعمیم به همه پسرا نمیدما هرکی واسه خودش ازین حرفا میزنه و عقایدش پایه درستی نداره
دنیا و جامعه اگررچه به نفع آقایونه یه خورده زیادی بیشتر از ما ولی طبق حدیث خدا به ما مهربون تره و این به موقش معلوم میشه
و سوم هم اینکه من به این باور رسیدم اگرچه پسرا جسم قویتری از دخترا دارن و به ظاهرشون و به رفتارهای ظاهریشون افتخار میکنن خانوما خیلی قوی تر هستن از خیلی لحاظ البته اگه
خانومای گل ارزش عالی خودشونو بفهمن و مردا هم اگه و به یاری خدا و با دستگیری او روی خودشون کار کنن و روحیه قوی و دل بزرگی پیدا کنن
این مربوط به کل قشرهاست و اما درباره نابینایی
یکی نیست بهشون بگه دقت نکردی شرایط هر کسی متفاوته و نباید چیزی که به خودت مربوطه به دیگری ربط بدی و یعنی خودت محتاج نمیشی و همین چیزایی که زهره گفت

خب خانمای محترم گوشتونُ بیارین جلو!!! خخخ این آقایونی که به این صورت انتقاد میکنن از خانمهای نابینا اکثرا مجرد هستن. خب بنده های خدا زن میخان دیگه با دست پس میزنن با پا پیش میکشن. از طرفی میخان ازدواج کنن از طرفی هم ترسهای مختلفی دارن و همین واقعبینی رو ازشون میگیره. شما هم در جریان باشین خیلی خودتونُ اذیت نکنین.

ممنون که اسرار نظامیرو فاش کردی,
ههه, ببین بین خودمون باشه ولی از قول ما بهشون بگو, ما بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم, ازدواج هم که ترس نداره اینقدر مهربونه, از متأهلها بپرس, مدیونی اگه لو بدی من اینا رو بهت گفتم

سلام زهره جااان واقعا باید گفت جانا سخن از جانب ما میگویی من اگر یه پسر نابینا بهم بگه که آیا به عنوان یه دختر نابینا میتونی کارای خونه رو انجام بدی و بسیار هم حق به جانب صحبت کنه که بله یه خانم نابینا نمیتونه کارای خونه رو مثلا به خوبی انجام بده اولین چیزی که بهش میگم اینه که اگر من دختر نابینا نتونم کار خونه رو انجام بدم پس شما هم نمیتونی کار بیرون از خونه انجام بدی هیچ فرقی هم نمیکنه اگر کار خونه وظیفه یه خانمه کار بیرون هم وظیفه ی یک آقاست پس اگر نتونه کار بیرون از خونه انجام بده پس اون مرد نیست باید بشینه و تا آخر عمرش دستش تو جیب پدرش باشه و به ازدواج مثلا با یه هم نوع فکر نکنه واقعا نمیدونم این آقایون نابینا چه فکری میکنند بعضی هاشون وقتی اونا که هم نوعان ما هستند با تمام شرایط هم آشنا هستیم نمیتونند ما رو درک کنند پس از افراد بینا اصلا نباید انتظار داشت خلاصه حرفم اینه اگر کسی از نابینایان شرایط منه دختر رو درک کرد باور کرد که من توانایی انجام هر کاری رو دارم منم میتونم درکش کنم که مثلا به عنوان یک مرد میتونه بیرون از خونه کار کنه و درآمد کسب کنه خخخخخخخ

سلام مجدد
خب من به خاطر حرفه ای که در اون مشغول هستم، با خیلی از همنوعان در ارتباط بودم. از قشر ورزشکارش بگیر تا قشر تحصیل کرده نابینا و حتی تحصیل نکردش.
تمامی برچسب هایی که گفتی، در هر دو گروه به صورت نسبی وجود داره و اصلا نمیشه گفت فلان چیز در پسرا بیشتره فلان چیز در دخترا کمتر.
البته به استثنای استقلال در رفت و آمد، که اونم به خاطر موقعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه ما، طبیعتا در بین بیناهاش هم همینطوره که استقلال پسر ها بیشتر از یک دختر در جامعه ی ماست.
به غیر از مسئله مستقل بودن به معنی رفت و آمد که در پسر های نابینا کمی بیشتره، در سایر موارد تمامی نکات نسبی هست و در هر دو گروه وجود داره.
اما به نظر من، غرور، خودپسندی و دسته بالا گرفتن خودی در بخش عمده ای از نابینایان و کمبینایان وجود داره.
دخترو پسرشم اصلا فرقی نمیکنه. واقعا نمیدونم چرا همنوعان من عمدتا دچار غرور کاذب و خودپسندی هستند.
خب حالا بگو ببینم تو که تو پستت این همه برچسب زدی چرا دسته هاشو مشخص نکردی؟ خخخخخ خخخخ خخخخ
در خصوص آزمایش ژنتیک هم خدا رو شکر تمامی فاکتور ها نرمال بود. تنها در بحث احتمال انتقال نابینایی به فرزند، دکتر حدود ۱۰ درصد این احتمال رو داد و گفت این دیگه با خودتونه بخواین این ریسک رو کنید یا نه.
البته اینو هم بگم ده درصد اونقدرام درصد پایینی محسوب نمیشه. مثلا اگه در بین افراد عادی از هر ده هزار تا ده مورد منجر به نابینایی فرزند بشه، زوج هایی که شرایط مثل ما رو دارن، از هر صد مورد، ده تا میتونه منجر به نابینایی فرزند بشه.
به هر حال ما این ریسک رو میپذیریم. توکل به خدا.
تو هم انقدر حساسیت به خرج نده. معمولا افرادی چیزی رو به فرد یا گروهی منتسب میکنن که خودشون فاقد اون ویژگی ها هستن. پس اصلا واست مهم نباشه.
به فکر این باش که کجا خودتو نشون بدی و به کی خودتو ثابت کنی. خخخخخخخخ
موفقتر باشی.

سلام مجدد,
ولی خودمونیم دیگه قبول کن غرور و خود پسندی یه کم تو آقایون بیشتره دیگههه,
بقیه حرفاتو هم میپسندم,
امید به خدا انشا الله که به همین ماه عزیز مشکلی پیش نمیاد, بادا بادا مبارک بادااا, ایشالا مبارک بادا, مرسی که نظرتو گفتی شاه داماد,
نگران نباش من کارم رو خوب بلدم خخ خخخخ, سلام به عروس خانم هم برسون,

سلام بر زهره خانم ,
من که هنوز دستم به عصای سفید نخورده و فابریک تر از من پیدا نمی کنی. از آشپزی و کار خونه که چشم و چال داشتیم عددی نبودیم , حالا که هیچ . تازه یاد گرفتم درب کنسرو رو باز کنم , اونم از سر ناچاری و تنهایی . تازهاش میگم از اون کنسرو ضامن دار ها بده که نیازی به چاقو و در بازکن نداره و مثل نارنجک میمونه .آهان یادم اومد چایی شیرین هم بلدم بخورم , اونم به خاطر درد مجردیه . میگن یه سوزن به خودت بزن , اگه خوشت اومد , بعدش میتونی یه جوال دوز به دیگران بزنی . خانم های نابینا رو هستم . به نظر من کارهایی که برای مثال من بلدم , خیلی هاش برای یک نابینا سخت هستش چون فکر کنم مرد ها بیشتر به بینایی برای کار در بیرون منزل احتیاج دارند تا خانم ها. کارهای مردونه بیشتر به جنب و جوش و تحرک احتیاج دارند , که خانم ها فکر کنم کمتر . ولی من به ششمین حس خیلی اعتقاد پیدا کردم که برای من با احتیاج و نیاز شروع شد و در بینایی اون رو نمیدیدم ولی خیلی از اشکالات زندگی رو با اون درک کردم .
روی هم رفته لایک داشتید و ۴۲ اش رو هم من زدم .
ممنون و موفق باشید .

سلام,
واقعا ناراحت شدم واستون فقط دعا تنها کاریه که از دستم بر میاد,
میگم من اشتباه میکنم یعنی, آخه یادمه شما از بچه هاتون صحبت میکردین, حتما من جا به جا گرفتم,
حقیقتش من حس میکنم حس ششمم قوی نیست, واقعا من حاضرم اگه خدا میخواد بیناییم رو برگردونه ببخشم به کسانی که در نیمه ی راه زندگیشون بیناییشون رو از دست دادن, ممنون از حضورتون,

درود! من هزار بار این پست را میپسندم و خوشحال شدم که یک دختر آنقدر اراده دارد که توانست از پس این در ظاهر مردها که بیشتر آنان پاستوریزه و سوسولند بر آید از خانمهایی که این پست را پسندیدند هم انتظار دارم هفته ای یک پست در همین مورد بزنند تا شاید روزی برسد که به ظاهر مردها از خواب غفلت بیدار شوند راستی حرفهای جوانمرد را هم میپسندم یه ضرب المثل هست که میگه گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت پیف بو میده حالا بعضی از همین در ظاهر مردها که با بینا ازدواج کرده اند و در زندگی شکست خورده اند برای ازدواج با نابینا با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند یعنی در باطن التماس میکنند که با یک نابینا ازدواج کنند! با تشکر از صاحب پست!‏

من ی مرد نابینای به شدت تنبلم!
.
.
.
میدونم ربطی نداشت. همینطوری کل پست و کامنت ها رو خوندم این به ذهنم رسید.
من هم پسر دستو پا چلفتی نابینا زیاد دیدم هم دختر دستو پا چلفتی نابینا زیاد دیدم.
برعکس. پسر و دختر نابینای کاملا مستقل که در حد افراد بینای زرنگ نه، در حد افراد بینای معمولی باشند کم دیدم. خیلی کم ولی بودند، دیدم.

سلام بر تنبل خان خخخ,
یعنی خودت اعتراف میکنی, بابا ایول به تووو, بهت نمیاد اصلا, تو کلا ظاهرو باطنت یکی نیست, ههه,
خب آخه ما مجبوریم از دست و گوشمون بیشتر کمک بگیریم و تمرکز کنیم واسه همین ناخواسته چند ثانیه از قافله اونم بعضیی جاها عقب میمونیم, حقیقته دیگه, هرچند با طعم قهوه ی ترک,
ممنون مدیر صادقـدقـدق,دقــ,دقدق

سلام بر زهره خانم گرامی
پستتون رو لایک میکنم به شدت
شهامت زهره خانم رو هم تحسین میکنم،اونم به شدت
اما من کامنت کسی رو لایک نمیکنم مثل بعضی دوستان گل و عزیز
خب چیکار کنم هرکی یه سلیقه ای داره دیگه،خخخ
خانم مظاهری و هم محله ای های عزیز،من زیاد منبر نمیرم
اگه حرف بزنم درمورد این پست،حرف بسیار است
پس حرفی نمیزنم ،راستش فقط ۸ الی ۹میگ از اینترنتتون رو لازم دارم
واسه خودم نمیخوام ها،واسه خودتون میخوام
دوتا فایل براتون آوردم،که خواهشا دانلود کنید و گوش بدید
متوجه میشید که چرا حرفی نزدم در این پست
تمامی حرفای من ،خلاصه میشه در این دو فایل
دانلود کنید منظورم رو متوجه خواهید شد
قبل از اینکه این دو فایل رو لینکاش رو برای دانلود بذارم،اجازه بدید بازهم به خاطر پستهای ناب و بسیار عالی زهره خانم،ازشون تشکری دیگر داشته باشم
زهره خانم متشکرم
و اما این دو فایل

فایل اول:

http://tofandl.nazuka.net/music/single/02 Mard salar.mp3

اینم فایل دومی،تقدیم به تمامی دختران و زنان پاک و آزاده ایران زمین ،چه بیناش،و چه نابیناش

زنان و دختران ایران زمین،بهترینند

http://tofandl.nazuka.net/music/single/01 – Atr e Zan.mp3

امیدوارم همه روزی بفهمیم،که همه برابرند،مرد و زن ،در کنار هم،و مکمل همدیگه

مرسی و مخلص همه شما دوستان خوبم

سلام خانم مظاهری من هم با حرف شما موافقم و هم با نظر آقا شهروز چون هر دو ی شما درست میگویید ولی یک چیز را یادتان نره که اینجا ایرانه و دخترها نسبت به پسرها محدود تر هستند البته این مسأله فقط مربوط به ما نیست ولی به خاطر ضعف بینایی که داریم این محدودیت بیشتر است دخترها به خاطر بعضی از این محدودیتها و شاید رسم و رسوم خانواده و یا جامعه نسبت به پسرهااز فعالیتهای کمتری برخوردار هستند من خودم قبل از این که اینطوری حرص بخورید از خیلی از دخترها این سؤال را میپرسیدم که چرا شما آن قدر میترسید و از قفص خانه بیرون نمیآیید چرا آنقدر اعتماد به نفس تان پایین است و خودتان را بابر ندارید چرا مثل پسر ها از خانه بیرون نمیآیید چرا مثل ماها با دوستانتان بیرون نمیروید و از این قبیل سؤال ها اما آنها پاسخ میدادند من نمیتوانم بیرون بیام آخه میترسم بیفتم و بهم بخندند یا اینکه دوست ندارم مردی بیاید و بهم بگه میتونم کمکم کنم ویا اینکه دوست ندارم مردم در خیابان یا اماکن عمومی من را نشان دهند و نچ نچ کنند متأسفانه دخترها نسبت به پسر ها از حساسیت بیشتری برخوردار هستند و این عوامل به نظر من باعث گوشه گیری خانمهای هم نوع به خصوص نابینا شده است البته نباید در این بین نقش خانواده را نادیده گرفت حال من از آقای مدیر درخواست دارم یک کنفرانس در همین مورد برگزار نماید

سلام بر آقا حمید گرامی,
خب متأسفانه باید بگم که بله منم دیدم که میگن میترسیم بیفتیم, والا من که روز اول افتادم تو جوب البته خشک بود ولی کلی دستو پام خراش برداشت, بعدشم مامانم گفت فوقش چند بار میفتی بعدش دیگه غلقش دستت میاد, در مورد کمک کردن آقایون به خانمها هم باید عرض کنم که هر کسی یه یه عقیده ای داره, بله این نمونه رو هم دیدم, من خودم بیشتر اوقات آقایون کمکم میکنن ولی به جرأت میتونم بگم, حتی قسم هم میخورم که از ۸۸ که به طور کامل من مستقل شدم شاید دو یا سه بار به اشخاصی برخوردم که قصد سو استفاده داشتن اون هم در حد خیلی کم که من با جرأت و بدون اینکه خودم رو ببازم سریع حلش کردم,
و مطمئنم چه بسا برای خانمهای بینا موارد بیشتری نسبت به ماها ازین قبیل پیش اومده, چون من حس میکنم با فرهنگی که ما داریم به خودشون میگن این که نمیبینه پس کاریش نداریم حد اقل اینجا نابینایی کمکمون میکنه, خخخخ
بله صد در صد این ترسها که ۹۹ درصدش بی مورد هست باعث گوشه گیری خانمها میشه,
نقش خانواده هم که بسیار بسیار پر رنگ هست, مثلا من خودم حس میکنم اگه تمام خانوادم همینا بودن فقط مامانم یکی دیگه بود اصلا به این استقلال نمیرسیدم,
امیدوارم مدیران و مربیان مدارس استثنایی جلسات اولیا مربیان رو بیشتر برگزار کنن و هرچه بیشتر خانواده ها رو آگاه کنن, با تشکر از حضور شما که نظراتتون رو کامل و واضح و صادقانه نوشتین,

درود! شما دخترها هم اگر به اندازه ی من ‏۹۸‏ درصد این در ظاهر مردها را میشناختید به کمک من میشتافتید تا آنان را چنان بکوبیم که زبانشان قیچی شود و همیشه خودشان را لعن کنند که چرا اسم مرد را با خود به یدک میکشند! من همیشه؟ دنبال فرصت هستم که به کمک چند خانم چنان نیشی به بعضیها بزنیم که از مرد بودنشان پشیمان شوند:‏ اما خوشبختانه آن فرصت هرگز پیش نخواهد آمد یا اگر هم پیش آید من دوست ندارم کسی را اذیت کنم!‏

سلام, یعنی الآن من دارم به خودم جواب میدم, خخخ, والا فکر کنم اون قدر هم باب میل خیلی ها نبوده چون حد اقل اگه
یک دهم از بازدید کنندگان از این پست هم لایکیده بودن حالا تو تاپها بود, البته من که واقعا قصدم همینا بود که گفتم, ولی خب خوشبختانه همین هم که خیلیها اومدن خوندن خودش جای بسی خوشحالی داره,
با تشکر از خودم خخخخ

خخخ. هاا ای که وگفتی یعنی چه؟ خخخ. سلام زهره جان جمله بالا را با آقای عدسی بودم، در مورد پست شما به نظرم گفتنیا رو دوستان گفتند. به طور کلی نظر من اینه که ای کاش به جای پرداختن به عیوب و ضعف های دیگران قدری هم به خودمون توجه می کردیم! البته خودم رو از این موضوع مستثنا نمیدونم! و هم چنین اگه به جای کوبوندن هم دیگه به هم در جهت رفع عیوب کمک می کردیم که خیلی عالی میشد. نمی دونم چی بگم فعلا همین به نظرم رسید. موفق باشید.

سلام بر قهرمان محله
پستت عالی بود پستت و کامنت شهروز رو میلایکم
متنفرم از مرد هایی که خودشون رو بالا میگیرن. بین زن و مرد هیچ فرقی نیست جوز تفاوت قدرت بدنی و دیگر هیچ
پسری که هم نوع خودش رو نا دیده میگیره و این هرفاشو میزنه از نوزادم زعیف تره که زعف خودش رو پشت تز دادناش مخفی میکنه
ممنونم از پستت دوست گرامی
شاد و در پناه حق باشید

سلام زهره خانم من هم اصلا با این تبعیضها موافق نیستم هیچ کدوم از ما حق نداریم به جنس مخالفمون انگ بچسبونیمما توی آقایون آدمهای مستقل داریم آدمهای وابسته هم داریم توی خانمها هم همینطور خیلیهاشون افراد توانمند و زرنگی هستن
یه عده هم وابسته به دیگران هستند پس هیچ کس حق نداره طرف مقابل رو محکوم کنه بعدشم همینطور که خودتون گفتین رفتارهای یه قشر رو نباید به قشرهای دیگه تعمیم بدیم شما هم خودتونو ناراحت نکنیدباور کنید خیلی از اونایی که منم منم میکنن و دم از استقلال میزنن خودشون از همه ناتوانترند
خلاصه عقیده من اینه که آقایون و خانمهای نابینا با هم برابرن و ما نباید جنسیتمون رو به رخ هم بکشیم باید به عنوان یک همنوع هممون همدیگه رو درک کنیم و رفتارهامون شایسته باشه

سلام
ماها گاهی دیدگاههایی داریم که خودمون مسبب داشتنشون نیستیم بلکه محیط خانواده و اطرافیان و از اون بالاتر محیط زندگیمون این عقاید رو برامون ایجاد میکنه و چون خلافش رو هم کم پیش میاد تا ببینیم یا شاید هم نبینیم اصلا باور نمیکنیم که وجود داشته باشه…اینا رو گفتم که بگم: با وجود این که خودم چهار سال با بچه های نابینا درس خوندم و زندگی کردم بعد از فاصله گرفتنهای طولانی خیلی چیزها رو فراموش کرده بودم و بهشون اعتقادی هم نداشتم یعنی اصلا فکر نمیکردم تا بدونم بهشون اعتقاد دارم یا نه گاهی هم که توی جمع دوستانم اینجا بحثی میشد یا بیطرف بودم یا بعضا سؤالی میپرسیدم که حاکی از بی اعتقادیم بود…من یه دختر نابینام اما خیلی تواناییهای نابینایان رو ندیده و نشناختم چیزهایی هم که خودم بلد هستم با اصرار به مادرم و خانواده به دست آوردم…اما حالا بعد از گذشت یه مدت دیگه اعتقادات چند وقت پیش رو ندارم…خیلی پر حرفی کردم که بگم اگرچه کم نیستن کسایی که زهره خانم با لحن تند خطابشون قرار داده اما همینها هم ممکنه شرایط براشون مثل من بوده که اینجور فکر میکنند و به دلیل این که ماها گاهی بلد نیستیم منظور خودمون رو خوب بیان کنیم طوری برخورد میکنیم که نوع برخوردمون طلب کارانه قلن داد میشه…زهره جان با این حرفت موافقم که نیازی نیست ما بخوایم خودمونو به دیگران ثابت کنیم. ما همینقدر که بتونیم برای خودمون اثبات بشیم کافیه در این صورت دیگه چه باکی داریم کی چی میگه…میدونم گاهی حرفها اگرچه هم بی اهمیت باشه بازم شنیدنشون یه حس ناخوشایند رو منتقل میکنه. ولی اگر یه دید مثبت نگرانه بهشون داشته باشیم مثل این که از روی نا آگاهی و بی اطلاعی چنین چیزهایی گفته میشه مسلما نوع برخورد ما هم متفاوت میشه.بازم زیاد حرف زدم ببخشید.

سلام شفیعی جان,
این که میگی بسته به شرایط این نا آگاهی ها به وجود میاد رو قبول دارم, ولی اصلا از همین جا آدم بیشتر به تنگ میاد که بدونی طرفت هم نسبت به تواناییها آگاهی کامل داره هم محیط و جو زندگیش طوری نبوده که بخوای بهش حق بدی, تنها از روی غرور این حرفارو میزنه,
البته خب من واقعا تا حدودی با کامنتت متقاعد شدم, این بحثها همینش خوبه, هرچند ممکنه جنجالی بشه و خاطر بعضیها رو مکدر کنه ولی حد اقل آدم ۴ تا چیز یاد میگیره, من با کامنتهای تک تک بچه ها کلی دیدم وسیع تر شد, چه اونایی که حمایت کرده بودن چه اونایی که یه جورایی جبهه گرفته بودن و خلاصه همه ی افرادی که زحمت کامنتیدن رو کشیدن و خواهند کشید, من چون دیدم اینجا تعداد هم نوعان از هر دو جنس در یه حدی بود که بشه از داخلش راه حل و نظرات متفاوت بیرون کشید پست رو زدم, به خصوص که از سراسر ایران با عقاید و فرهنگهای مختلف اینجا رو میخونن,
بنابرین بازم از همه می سپاسم, خیلی زیاد, از خودت هم که زحمت کشیدی نظرتو جامع و صادقانه نوشتی ممنونم هزارتااا, اصلا هم پر چونه گی نبود استفاده کردم دوست عزیزم

خب این نشون میده که حرف دل خییلیها رو زدم, متأسفانه هر وقت یه خانمی حرفی بزنه صدتا حرفو حدیث و حاشیه دنبالش به بار میاد که همین باعث میشه بگه بی خیال چیزی نمیگم, ولی خب من همه چیزو به جون خریدم البته تا حالاش,

درود
اول خدا به من رحم کرد حکه دیدگاهم منتشر نشد به شرطها و شروطها که به تازه گی از عمو حسین عزیز یاد گرفته بودم که تیک را بزنم و خیلی هم راحت بودم اما گویا سه شنبه به پست مرتفع شدن این تیک برخوردم و نشد اون دیدگاه من ارسال بشه که از خدای خودم شاکرم ؟
دوم از مدیران مرد و ویرایشگران مرد گلایه مندم که چرا این پست منتشر شد ؟ و اگر هم توسط خانم ها این مطلب منتشر شد چرا مدیریت نشدواللااا ! آخه من فکر کردم که خانم های محله از افراد خارجی شبه تعرض شده است والا که مناسبات شخصی شما بانوان ؟!!! به محله ربطی ندارد که ؟ شکلک الان زهره دارد با این کلمه بانوان مجادله می کند ؟خخخ .
دو دوم اینکه خط قرمز های محله یکی اشان همین است که هجمه به سوی جنس مخالف یا قوم مخالف و یا نژاد و گویش یکدیگر وارد نسازید و اگر هم چنین اتفاقی افتاد به جان همه گروه مخالفین نیفتید ها ! این که نشد که من مثلا طرف می شویم و دختر ها هم طرف می شوید بیائیم کور کرووری بخوانیم که بعله شما دخترها کاری بلد نیستید و طرف شستن هم پسرها بلدند .این را هم ول کنید که هی دارید از توانائی هائی دم می زنید که اختصاصی است ؟ بله در امور اختصاصی نابینایان شما ها همه واقعا ترقی داشته اید و شکی در آن نیست اما در مراودات اجتماعی افسوس که هنوز راه دراز است .در مراودات اجتماعی باید تلاش شود که فرهنگ اجتماع خودمان را به با عنایت به فرهنگ غالی ب تاچنکتهی تکری پسندیده است و روال شده است اما ما نابینایان به دلیل محدودیت خاص در انجام آن مدرددیم و اشتباهات آحاد ملت را انجام می دهیم .گونه ای منطقی بپذیریم و در محله به اجرا بگذاریم .خیلی ها اقداماتی انجام میدهند کهزهره این جوش آوردنای شما هم داره فرهنگ میشه به خدا ؟ من با خواندن این مطلب برداشتم این است که زهره نتوانسته پاسخ مناسب در زمان مورد نظر بدهد واکنون با انتشار این مطلب سعی در ایجاد آرامش برای خودش نموده است ولی خسارات دیگر به بار آورده است .من دوست ندارم زهر هزهره و امثال زهره که دارای توانمندی های خاص و قابل لمس هستند اینچنین بخاطر رفتار نامعقول افراد وارد میدان شوند و بر تار و پود تمام آباء و اجداد طرف مقابل هجوم ببرند ؟! ناخواسته افرادی مثل ما هم در زمره و گروه نقدی سخنان شما وارد است .سعی کن بیشتر بر خودت مسلط شوید و به راحتی از کنار این امور گذر نمائی والا که زندگی بسیار سخت خواهد شد زهره ؟

سلام خیلی دلم میخواد بدونم کامنت قبلیتون چی بوده که اینقدر بابت منتشر نشدنش خدا رو شکر میکنید,
در مورد منتشر شدنش هم فکر نمیکنم پستی بوده باشه که بر خلاف قوانین سایت بوده باشه, چون یه به نظر خودم که یه بحث خیلی مفید و قابل توجه برای هر دو طرف چه خانمها چه آقایون هستش,
و در مورد مدیریت نشدنش هم من مدیر این پست بودم فکر نمیکنم کامنتی منافات با قوانین محله منتشر شده باشه, همه نظر خودشون رو گفتن که تک تک کلماتشون برای من کلی ارزش داره چون به من احترام گذاشتن حتی با اینکه ممکنه زیاد هم باب میلشون نبوده باشه, نظر گذاشتن,
ربطش هم من فکر میکنم اتفاقا همینجا جاش بود, چون اگه من اینجا یاد نگیرم کجا میتونم به جامعه ی آماری نابینایان اونم با این افراد با درک و شعور دسترسی داشته باشم,
مجادله هم نه, برای چی مجادله کنم با کلمه ی بانوان من که این کلمه رو تو تیتر پست اوردم,خخخ
بعدشم ما به جان طرف مقابل نیفتادیم یه بحث دو طرفه بود که تا اینجاش صد هزار مرتبه شکر با مدیریت پست و با کامنتهای به جا و به دور از جنجالی که هم محله ای ها زحمت نوشتنشو کشیدن خیلی هم عالی پیش رفته, شاید اینم که همه فکر کردن من یه کم تهاجمی نوشتم اینه که من باید مینشستم کلی کتابی و کارشناسانه متن پست رو تنظیم میکردم که نه دوست داشتم اون قدر رسمی بشه نه راستش بلد بودم, به نظرم خیلی هم خودمونی و با حاااال شدد خخخ, در مراودات اجتماعی هم به نظرم برمیگرده به فرهنگ و جو محیط زندگی و خانواده ی افراد که خانم و آقا هم نمیشناسه,
و این رو باید تک تک ما معلولین در جهت بهتر شدنش تلاش کنیم,
..
این جمله رو هم هرچی زیرو روش کردم ازش سر در نیوردم به خصوص قسمت آخرشو, فقط به جای غالی تونستم کلمه ی عالی رو جایگزین کنم که با توجه به بقیش بازم متوجه نشدم, در مراودات اجتماعی باید تلاش شود که فرهنگ اجتماع خودمان را به با عنایت به
فرهنگ غالی ب تاچنکتهی تکری پسندیده است …
.. البته خب فکر کنم منظورتون همینه که برای فرهنگ سازی بیشتر و بهتر خودمون تلاش کنیم,

کلا انگار متوجه نمیشم, جوش اوردنهای من چرا باید فرهنگ بشه در صورتی که من جوش نیوردم تازه قسم هم که خوردین,
اینم که در زمان مناسب نتونستم جواب مناسب بدم رو رد نمیکنم, حقیقتش همینه ولی نه تنها در مورد من بلکه با توجه به نظرات دوستان چه در محله چه در جاهای دیگه همین درسته که شما میگین, همینجاش من اینا رو نوشتم شما اینو به من میگین, دیگه جاهای دیگه کلا آدم از خیر جواب دادن میگذره, البته من که حرفم رو تا اونجایی که شر نشه نه برای خودم نه برای بقیه, میزنم, ولی این پست یه درد دل کلی از طرف خودم و دوستام بود, حد اقل از تعداد لایکهاش میشه فهمید که حرف دل خیلی ها بوده,
بالاخره که چی همش که نمیشه سکوت کرد, باید آدم بحث کنه گفت و گو کنه, تجربیاتشو به اشتراک بذاره تا متوجه بشه در اذهان عمومی چی میگذره, چه اشکالی داره,
به نظر من که خیلی هم خوبه, در مورد این هم که شما در زمره صحبتهای من قرار میگیرین باید عرض کنم من در دو سه خط اول پست نوشتم قصد توهین ندارم و یه درصدی از آقایون رو منظورمه,
من حس میکنم بر خودم کاملا مسلطم, و اتفاقا اصلا همین ساکت موندنهاست که افسردگی و کینه و شاید هم عقده به بار میاره, چرا وقتی آدم میتونه از تجربیات دوستانش به خوبی استفاده کنه چرا مباحثه نکنه, چرا بریزه تو خودش, .. اتفاقا همینهاست که اگه تو دل آدم بمونه راه رو دشوار تر میکنه, و اگه حل بشه افراد میتونن راحتتر از قبل به راهشون ادامه بدن,
به هر حال با عرض پوزش از شما و همه ی کسانی که نظر شما رو دارن باید بگم که من اصلا از انتشار این پست پشیمون نیستم,

ارادت عمو قنبر مهربون, بازم عذر من رو پذیرا باشید اگه ناراحت شدین

سلام مجدد! خخخ. اولا اتهم نه ادهم! جناب عدسی تا اینجا رو درست راهنمایی کردند! میخوایید آدرس خونه رو کامل بنویسم آیاااااا؟؟؟؟!!! زهره جان امامزاده ادهم واقع در دستگرد برخوار می باشد. جمله بندیم یه جوری شد، خب بی خیال مهم نیست. من فاطمه میرزاعلیان هستم، خواهرتون منو میشناسند! شرمنده اینجا رو کمی تا قسمتی به چت روم مبدل نمودم. خخخ.

درود
اولا زهره من اصلا ناراح۰ت نشدم بخاطر این پستت و اصلا هم توهین نبود به ما ؟ البته که من اصلا هم این حرف ها رو نمی زنم و کاملا به توانائی های دختران محله آگاه هستم و یک چشمه از این فعالیت ها را دیدم و هنوز هم نمی توانم باور کنم ! برای تعطیلات عید به گرگان رفتم و دوستی دارم که نابینا بود و هست ؟ از مکه آمده بودند و به همراه دوست همکارم به منزلشان رفتیم ایشان حدودا نه ماهی ازدواج کرده و همسرشان نابینا هستند ؟ هنگام مراجعه ما همسر این دوست اقدام به دم کردن چای نمود و برای ما آوردند و در نزدیکی ما قرار دادند و چای ایشان آنقدر گرم بود که ما با مشکل سردش کردیم و خوردیم ؟ اما هنوز هم جای کار دارد این قضیه و افراد تحصیلکرده هستند که توان نگهداری فرزند را از سوی مادران نابینا قبول نمی کنند ؟ بگذریم من هم به قصد اینکه باید همراه شویم تا فرهنگ اجتماع را از بین ببریم وارد شدم اما حمایت حمایت حمایت های سرفصل مطلب و خواندن متن باعث شد بدانم که ای بابا تمام گلایه ها از خود ما است از جنس مخالف نابینا جماعت ؟ و افسوس خوردم بخاطر اینکه تصورم بروز مشکل بود ولی این را هم نمی پسندم که بخواهیم اینچنین بحث داشته باشیم اما اگر صرفا عنوان مسائل باشد و بخواهیم که از تجربیات یکدیگر و بالا بردن فرهنگ اقدام کنیم بسیار هم پسندیده است و نهایتا اینکه توصیه من اکیدا دوری از مناقشاتی است که باعث بروز تنش های برتری جوئی می شود است ؟ یعنی اینکه قبل از هر چیز همه ما نابینا و کم بینا هستیم و نباید بر یکدیگر هجمه ببریم ولی لازم است فرهنگ برخورد خودمان را با یکدیگر و با اجتماع بالا ببریم و راه اصلی آن هم عنوان کردن مسائل است و بهره جستن از نظرات یکدیگر .خوشحال هستم که قصد مجادله نداشتید و این محله را بهترین جا برای درد دل دانستید . یادم هست که مجتبی در مطالبش و دیدگاه هایش همواره عنوان می کند که این محله از تمام ایران و با تمام قومیت ها بازدید کننده دارد و همه اینان گوش کنی هستند و ما به این تفاهم و یگانگی واقعا افتخار میکنیم .دختران این محله خواهران ما هستند و از روزی که محله بر پا شده است مسائل عدیده و م دیده ای را حل وفصل کرده ایم و باعث تشکیل سایت های متعدد شده ایم .دوستانی آمدند و رفتند و با توانائی اشان تلاش می کنند تا اطلاعات نابینایان را بالا ببرند و این قضیه شما هم با مدیریت درست قطعا نتایج شگرف ببار آورده و خواهد آورد .از لایت این صفحه اصلا به عنوان استقبال از مطلب بصورت مطلق بهره نبر .یکی اینکه این قضیه خودش بیانگر محدودیت اشاره شده توسط شما و سایرین برای خانم ها هستش . اینکه بیشتر ما سعی داریم خودمان را در لوای اسمهای مجازی و یا با عنوان بازدید کننده خاموش بیائیم و برویم و اصلا وارد وادی بحث های منطقی نشویم آمخته ایم و تا زمانیکه یاد نگیریم که سخنمان را با زبان خودمان همانند شما و با قلم خودمان و با ادبیات خودمان باز گو کنیم مطمئنا با این تائید کردن ها به حق و حقوقمان نخواهیم رسید اما برای شروع قطعا مناسب است این روش ها .در آینده ای نزدیک قطعا با انتشار مطالب مفید توسط شما و سایر دختران خوب محله می توانیم با مدیریتی مناسب از این مرحله هم با موفقیت عبور کنیم .
کامنتا اول من همه اش لج در آوردن شما بود که اگر ارسال می شد مطمئنا توسط همان لایت کنندگان بالا مورد هجمه قرار میگرفتم خخخ . زهر با کامنتی که در جوابیه من ارسال کردید خوشبختانه بسیار زیبا نوشتید و نشان از آرامش شما بعد از کامنت من داشت .این قضیه خوب است و خوشحال هستم که از این حقیر ناراحت نشدید ولی من دوباره عنوان میکنم که فریب خوردم و به قصد حمایت واقعی از شما وارد مطلبت شدم اما … .
از اینکه مطالبم ناقص بود معذرت می خواهم برای اینکه صفحه خوان من دچار مشکل شده بود و هنگام نوشتن تعلل داشت و سکوت محض را دنبال میکرد تا اینکه شانسی عصر دیروز توانستم کمی به کنترل خودم بگیرمش و مقصود من فرهنگ سازی بود .
اگر صرفا تبادل نظر برای بالا بردن فرهنگ اجتماعی باشد دقیقا این رویه را می پسندم و درخواست جدی من این است که مطالبمان هدف مستقیمش نابینا و جنس یا قومیت و نژاد و محدوده خاصی نباشد که قطعا شما هم این را می پسندید و از برتری های این محله هم همین نکته است .ما همه برادریم و خواهر ، بحث داریم ، مطالب ارزشمند ارائه میکنیم ، یکدیگر را مورد نقد قرار می دهیم ، موجب ترقی هم نوعمان هستیم و می شویم و نهایتا هم با دست آوردی قوی و هدفی مناسب به زندگی عادی و مودت و دوستی خودمان در محله ادامه می دهیم .
به هر حال قصد تشویق شما را برای ادامه این روند بصورت مدیریت شده برای رفع تبعیض ها هستم و بدین منظور باید تمام محدودیت ها برای حضور خانم ها در محله زدوده شود و با حضور حداکثری شما می توانیم نتایج شگرفی بگیریم .اگر خدا بخواهد .

سلام خانم مظاهری من دیشب متن رو خوندم ولی خواب آلود بودم نشد جواب بدم.
من هم نظر شهروز رو لایک می کنم. و این رو نمی پسندم که چه خانم چه آقا مخصوصا این که نابینا باشند بخواهند خود را برتر از هم نوع خود بداند و سبب شود احساسات طرف مقابل جریحه دار شود و دست و پای ایشون رو برای قدم برداشتن برای موفقیت و کار های روزمرعه سست کند. الان این خود خانم ها هستند که تمایل به کار خارج از خانه را دارند و همه ی آنان به اجبار مجبور به کار نشده اند. بله مردانی هم هستند که هنوز برای رفت آمد خود وابسته به دیگران هستند که این اصلا خوشایند نیست.
انشا الله همه دوستانی که در این محله گرد آمده اند چه خانم چه آقا سعی کنند از این رفتار ها دوری کنند تا حد اقل این گونه پست ها تاثیر خود را داشته باشد و فقط گذرا از رویش گذر نکنند. موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید