خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
قانون

من تو را می فهمم
آره من درد تو را می فهمم نگو که تو نکشیدی.
من نکشیده می فهمم.
من هم می دانم تو گیر کردی در دور باطل. بطلانی که می ترسی ازش بیرون بیایی.
بطلانی که هرچند عضاب آور است ولی ترسش از بیرون از آن کمتر است.
بطلانی که به باتلاق می ماند که تو نادانسته در آن افتادی. اول فکر کردی می توانی با دست و پا زدن از آن بیرون بیایی ولی هرچه دست و پا زدی بیشتر فرو ریختی و فرو رفتی آره من می دانم به من اعتماد کن.
تو داد زدی که من مقصر نبودم ولی هرچه داد زدی نه تنها راحت نشدی تازه بیشتر ترسیدی
گریه کردی شاید فرجی حاصل شود ولی نشد که نشد. تازه اخمهایت هم توی هم رفت. تو که همیشه می خندیدی.
بعد از آن خدا را قسم دادی.
دعا کردی.
نذر و نیاز کردی.
مشاوره گرفتی.
با دوستانت حرف زدی.
ولی انگار این گره باز شدنی نیست نه با دست. نه با دندان.
چشمانت را به آبی آسمان دوختی. به ستاره ها. به تاریکیی شب. به فردا. ولی نه تو حتا از نگریستن به این همه چیز هم نتیجه نگرفتی.
خودت را نشکون گرفتی. دستت را گاز گرفتی زدی توی سرت. موهای بلندت را کشیدی. ولی آه
آه
آه
حتا تو خواب هم نبودی که بیدار شوی.
با زندان بانت حرف زدی. آرام. ولی او خیلی خشن است باور کن.
هر کاری توانستی کردی.
هر کاری.
ولی تو حواست نیست
به خدا
به جان چشمک
تو داری تلاش می کنی به شدت. ولی حواست نیست.
به این که توی باتلاق داری تلاش می کنی
توی باتلاق دست و پا زدن تلاش نیست.
داری اشتباه می کنی.
توی باتلاق فقط تلاش آرام گرفتن است
باور کن به من اعتماد کن. من بلدم
من خودم تازه از آن بیرون آمدم شاید باتلاق من یکم با باتلاق تو فرق می کند. ولی قانون یکیست
دست و پا نزن. صبر کن. یکم دیگه اگر دست و پا بزنی کلا می روی پایین. خفه می شوی. راست می گویم. من بارها و بارها دیدم. بارها و بارها
صبر کن
تو باید از این باتلاق بیرون بیایی. چاره ای جز این نیست. تو نمی توانی قانون باتلاق را عوض کنی. تو توانایی نداری. من هم ندارم. گوش کنی ها هم ندارند. حتا همین کسی که حالا داشت کالم می کرد هم ندارد. شوخی نمی کنم.
نترس آخر دنیا نیست.این دور باطل را پایانی هست. بیرون از این دور ترسناکتر از درون آن نیست. یک بار هم که شده به من اعتماد کن. قوی باش . دختر و پسر ندارد قوی بودن. شهامت داشته باش. خودت را بیرون بکش. یک بار دیگر قانون را رعایت کن. قانون باتلاق فرو رفتن است. دست و پا نزن. آرام باش بیرون بیا. تو نمی توانی قانون باتلاق را عوض کنی. تو زیبایی. عزیزی. دوست داشتنی هستی. این را باور کن
حتا اگر صد سال دیگر هم صبر کنی چیزی عوض نمی شود
تا صد سال دیگر هم قانون باتلاق همین هست که هست
فرقی نمی کند که چرا تویش افتادی. فرقی نمی کند که خودت احمق بودی یا کسی حولت داد یا کسی نبود راهنماییت کند یا حتا خدا سر راهت قرارش داد
دیگه مهم نیست. نبش قبر کردن این حادثه چیزی جز عمیقتر شدن آن را به دنبال ندارد. حالا هرچه که بوده و نبوده تمام شده.
بیرون بیا قانون عوض نمی شود. دعا نکن. گریه نکن. دست پا زدن فایده ندارد.
به من اعتماد کن

۳۲ دیدگاه دربارهٔ «قانون»

درود! عزیزم مطالبی که مینوی زیبا و دلنشین و دوست داشتنی و زیباست:به نظر بنده این دنیا میتواند هم زندان باشد هم باتلاق هم بهشت،البته بستگی به اشخاصه دارد که در آن زندگی میکنند،‏ چه کسی چگونه زندگی میکند،‏ آیا قانع است،‏ آیا تمع کار است،‏ آیا خودش را قبول دارد،‏ آیا به خودش ایمان دارد،‏ آیا و آیاهای بسیار!‏

آقای چشمک چطور میشه از باتلاق به تنهایی بیام بیرون
مگر که به شانس اعتقاد داشته باشیم که من ندارم
قانون باتلاق مرگه
چه با آرامش و ب کندی
چه با دستو پا زدن و به تندی
مگر اینکه بشینیم دعا کنیم یکی ما رو بکشه بیرون
که شما گفتی دعا نکنیم
گیج شدم
میشه کمک

سلام.
این کامنت رو با اینکه برای یک پست دیگه گذاشتم ولی برای شما هم میذارم، شاید به جوابت برسی:
در باره شانس باید عرض کنم که من کوچک ترین ارزشی برای این واژه در نظر نمیگیرم، چون مردم برای توجیه و قبول کردن و تحمل اتفاقات بد و ناخوشایند از اون استفاده میکنند.
ولی در قبال اتفاقات خوب و خوش آیند معمولا درایت و هوشمندی خودشون رو عامل اصلی موفقیت ابراز میکنن.
اما قسمت با اینکه موارد استفاده اش معمولا مانند شانس میباشد، ولی یک فرق اساسی با شانس دارد و آن این است که قسمت همان چیزی است که برای ما اتفاق می افتد، و این همان چیزی است که باید بشود، همان چیزی که همان لحظه به دلیل عاملی که همان لحظه باعث آن میشود بوجود می آید.
یعنی هر اتفاق در لحظه زاییده عاملیست که در همان لحظه بوجود می آید نه شانس یا قسمت یا موارد مشابه.

درود بر چشم و چشمک و هر چیزی که بهش ربط داره
باتلاق رو هستم خیلی باحاله جیم ثانیه هوتوتو میشی فرصت زیادی نداری هر چی هم دست و پا بزنی بد تر میشه هی فرو میری واسه خودت
باید بی حرکت باشی حالا اگه به قول استاد کارا قسمتت باشه یکی میاد نجاتت میده اگه نباشه کمی دیرتر میمیری کلا محکوم به مرگی دست و پا بزنی زودتر نزنی دیرتر خب زودترش بهتره دیگه اونجا وایسی چه غلطی بکنی اینترنت هم نیست که بیایی توی محله بهشون خبر بدی بیان درت بیارن پس دست و پا بزنی بهتره زودتر یه دنیا رو از شر خودت راحت میکنی اگه قسمت باشه نجات پیدا کنی چه دست پا بزنی چه نزنی نجات پیدا میکنی ولی اگه قسمت نباشه حتی اگه دست و پا نزنی بازم رفتنی هستی برادر ملک الموت حتما به دیدنت خواهد آمد
شایدم اگه قسمت باشه تو نجات پیدا کنی خود به خود دست و پا نزنی چون توی قسمت هست که تو نباید دست و پا بزنی بعد نجات پیدا کنی
کلا تو اسیر قسمتی هر چی اون بگه تو باید بگی چشم کشته مارو این قسمت آخرشم به کجا میبره خدا میدونه

محسن من که کلا نه از بحثهای مربوط به قسمت و شانس و این حرفها خوشم می آید نه حال دارم خودم را گیر این حرفها بیندازم که چی هستند و چی نیستند و این حرفها ولی
وقتی ما در مشکلی گیر می کنیم مثل این است که در باتلاقی گیر افتاده ایم
ما راه حلهای بسیاری را برای رهایی از این مشکل در پیش می گیریم راه حلهایی که معمولا نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه بر عمق آن می افزاید.
بله این مثالی است از باتلاق. که هرچه در آن دست و پا بزنی و بیشتر هول کنی بیشتر پایین می روی
حالا اگر یکم صبر کنی فکر کنی ببینی که واقعا کجا هستی چطوری می تونی ازش خارج شوی و ….
می توانی از آن بیرون بیایی
این بیرون آمدن خود شکلهای مختلفی دارد از یک باتلاق می توان با کمک دیگری بیرون آمد از یک باتلاق با کمک آتش نشانی
اما چیزی که مشترک است این است که باید اول آرام بگیری تا بتوانی فکر کنی و بعد ببینی چی می شود یا چه کنی
مشکل هم همین است اگر به جای جار و جنجال راه انداختن یکم صبر کنی میفهمی که حالا چه باید کرد این چه باید کرد از کسی به کسی فرق می کند
این نظر من یا بهتر بگم نظر موج سومی ها از روان شناسان

منم تو همین کتابای روانشناسی خوندم
نظر اونا اینه که شانس یه حرفه فام پسنده
یکی از بزرگترین روانشناسان سوئدی اینو گفته
بعدشم مشکلات اصلا باتلاق نیستن چون یه فرق بزرگشون با باتلاق اینه که
تو نمیتونی خودتو به تنهایی از باتلاق بکشی بیرون و تنها مرگ پایان این گرفتاریه
اما تو مشکلات میشه تنها از خودت کمک بگیری..در نهایت اگر نشد از دیگری

درود! راستی یلدام جان نوع باتلاقی که شما در آن گیر کردید چیست؟ بگو تا خودم کمکت کنم از آن بیرون بیارمت،‏ باور کن بعضی اوقات شیطون به آدم بهتر از بقیه کمک میکنه تا نجات پیدا کنه،‏ منم که شیطون محله هستم و همیشه در خدمت خواهم ماند!‏

سلاااااااااااام استاد خوب خودم .
من نمیدونم تو کی هستی که استادم داشت باهات حرف میزد ولی من به این چشمک ایمان دارم و میدونم که راست میگه بهش اعتماد کن چون هم پسر خوبیه و هم کارشناس ارشد روانشناسی بالینی هست پس بهش اعتماد کن چون استاد منم هست بهش اعتماد کن دیگه ااااه چرا اعتماد نمیکنه ؟؟؟ استاد ببخشید من خیلی سعی کردم که راضی شه که بهت اعتماد کنه ولی قبول نمیکنه من دیگه نمیدونم چه کار کنم میزارمش به عهده ی خودت .
هاهاهاهاهاهاهاهاهیهیهیهیهیهیههوهوهوهوهوهوهوهو
همیشه شاد باشی استاد چشمک خودم …

درود بحث من سر باتلاق بود مشکلات بر اساس کوچکی و بزرگی راه حلهای مختلف دارن که بعضیاشون زودی حل میشن بعضیا با صبر حل میشن بعضیا با کمک دیگران حل میشن بعضیا با گذشت زمان حل میشن بعضیا هم هیچ وقت حل نمیشن و این همون باتلاقه که نمیتونی ازش در بیای

دیگه حال ندارم کلا به همه یک۰ی یکی پاسخ بدم کلا همین جا به همه
اول این که روان شناس سوئد معروف نداریم اون کی بوده من که نمی دونم
دوم این که باتلاق یک اصطلاح معروف موج سومی ها هست
سوم باتلاق یک استعاره است نه یک چیز که باید همه اش به مشکل بخورد یعنی این که هر مشکلی هم می تواند مثل آن باشد برخی باتلاقها هست که می شود خودت هم بیرون بیایی ازش برخی نه فقط باید صبر کنی و تلاش بیخود نکنی
چچهارم من این پست را فقط و فقط برای یک نفر نوشتم که خودش هم خوند و گرفت مطلب چیه بقیه دیگه اشکال نگیرید که حال پاسخ ندارم که خیلی خیلی سرم شلوغه
این قدر درگیر پایان نامه و استخدام هستم که نمی دونم کی بخوابم

خسته نباشید
شرمنده که پست خصوصیتون رو خوندمو کامنت دادم
ممنون که خیلی رک و دوستانه گفتید این پست خصوصی بوده
و چقدر عالیه که چشمک جان شما همه ی روانشناسان رو می شناسید
من هم درست مثل شما رک هستم بنابر این
یه خواهش
میشه لطفا آخر پست ها اگر که شخصی هستند ذکر کنید که ما اعصابتونو در هم نکنیم با کامنت هامون
مثلا بنویسید تقدیم به فلانی
با تشکر و پوزش از بابت کامنت

دیدگاهتان را بنویسید