خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

ی دو سه روزی نیستم!

سلام.
الان که دارم واسهتون مینویسم خونه داداشیمم و با کمترین امکانات یعنی یک ویندوز هفت 64 بیتی و ی صفحه خوانی به نام ان وی دی آ دست و پنجه نرم می کنم. تازه کیبردشم استاندارد نیست. دو تا دیدگاه رو هم که تایید کردم با بدبختی بود. مشکل دیگه این که بچه ها توی آموزشگاه فلش ویروسی آوردند که بازی ببرند و فلش منو با ویروس یکی کردند به حدی که وقتی رسیدم خونه داداشم مجبور شدم با جاز 12 به دون پارس آوا بیام توی سایت خودم و صفحه خوان فارسی رو دانلود کنم. ی وضعی دارم نا جور. در کل فردا عروسی دختر دختر خالهم هستش و من احتمالاً برم جشن عروسی. شایدم نرم. آخه من از عروسی های تالاری بدم میاد. اولاً که بیکار میمونم و چشم ندارم که مثل بیناها همه جا رو دید بزنم. دوماً موقع غذا خوردن تا من بیام چیز های خوب و خوشمزه رو پیدا کنم همه همه چیز رو قاپ زدند رفته پی کارش. شاید نباشم که آپ کنم ولی فکرم با شماست. بچه ها راستی ی چیز. یکی از عزیزان گل از همنوعان خودمون ی مشکلی واسهش پیش اومده, نپرسید کی و کجا و چی فقط دعاش کنید. فقط دعا. دیگه جونم براتون بگه که الان ساعت پنج بعد از ظهره و من توی هدفون به سر میبرم چرا که زن داداشم, داداشم, خواهرم و خواهر زن داداشم در حال خر خر کردن به دیار رویا شتافته اند. باد کولر بیرحمانه منو در می نورده و از من عبور می کنه و ننه سرما رو توی کل فضای خونه تابش میده! دیگه از لواشک هایی باید بگم که کوچولو هستند و دونه ای پنجاه تومن و من بیست تا خریدم و بین بچه های بلوک 31 یعنی بلوک داداشم اینا تقسیم کردم. نزدیک بود دعواشون بشه که دو نفر رو برای کنترل از خود بچه ها انتخاب کردم که مواظب باشند کسی دوتا نگیره و به همه برسه. برای این لواشک ها رو بهشون دادم که اولا دوستشون دارم و دوما این که بچه ها تا منو دیدن که دارم به سمت بلوک میام به خاطر من فوتبالشون رو کنسل کردند و گروهی دویدند طرف من! دمشون گرم! مهدی و پرهام و علی و پوریا و ی عالمه بچه گل دیگه که اسماشون خیلی میشه اگه بخوام این جا بنویسم. به هر حال این من بودم و وضعیتم. تا بعد. دعا واسه اونی که گفتم یادتون نره. دعا!

۵ دیدگاه دربارهٔ «ی دو سه روزی نیستم!»

دیدگاهتان را بنویسید