خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یه سوال که خودم تو طول عمرم به جوابش نرسیدم!

سلام!
حال کردم این بار خوب باشید!
خودم که یه سوال راجع به این مشکل بیناییم برام پیش اومده که از این باوت خوب نیستم!
ولی خوب دیگه بد نیستم!
یعنی یه سوال نه!, 1000000 تا سوال!
چه جوری تو این پست بنویسمش؟
مگه میخوام همشونو بنویسم!
حالا سوال!:
چرا ما بهزیستی داریم؟
و یه سوال دیگه که از سوال اولی زاده میشه اینه که چرا بهزیستی مایه ننگ همه معلولاست؟
و یه سوال دیگه که از اون دوتای بالایی به وجود میاد اینه که وقتی مایه ننگه, وقتی کاری نکرده, فلسفه وجودش چیه؟
با عقل کدومتون جور درمیاد که بهزیستی وقتی که کاری نکرده باید وجود داشته باشه؟ وجود داشته باشه؟
یه سوال دیگه که به این 3 تا سوال مربوطه اینه که چرا معلولا نمیریزن از خودشون دفاع کنن؟
مگه معلولا عقل ندارن؟
ببینم, چرا ما فقط شعار میدیم؟
شاید بگید تو یا آموزش سیستم عامل نویسی میزاری, یا دیونه میشی چرت و پرت میبافی میدی تحویل ما!
ولی بیاید خواهشا بگید ببینم چرا کسی (حتی یه نفر (منظورم با خودمم هستا!)) نمیره از حق خودش دفاع کنه؟
چرا ما باید بشیم مثل یه مشت جونور تو این جامعه که بهزیستی هر غلطی دلش میخوادش میکنه؟
ببینم, اگه اینجوریه!, چرا ما میایم تو گوشکن میگیم میبافیم بعد از چند روز پست بیچاره میفته یه گوشه به امون خدا, یکی نیست بهش سر بزنه؟
چرا ماها نزدیکترین پستو میخونیم, ولی زورمون میاد بریم 2 صفحه قبل دوتا کامنت بدیم این مجتبی دلش شاد شه که تو سایتش کامنت میزاریم پهنای باند سایتشو میخوریم؟
اون وقت میاید تو سایت آمار میشه بیشتر از 1000 نفر, ولی از کامنت خبری نیست!
واسه همینه که پهنا باندم میره دیگه!
حالا شما چه کامنت بدید, چه ندید!, این پهنای باند بدبخت میره!
برگردیم به بحث بهزیستی!:
چرا بهزیستی میگه 45000 تومن ماهی میدیم به یه معلول؟
من که چیزی نمیبینم!
من که دارم خودم سگدو میزنم!
ببینم, تا کی بهزیستی باید اینجوری باشه کرم جامعه معلولین؟
چرا من یه ثانیه این فکر لعنتیم از دست این بهزیستی آرووم نمیشه؟
یاد چند سال پیش (7 8 سالی فکر کنم میشه!)
که هر روز تو بهزیستی سگدو میزدیم که خیر سرمون مثلا با آقایون مسئولین صحبتی نموده باشیم
یه وقت بهشون بی احترامی نشه ها!
اینا بیشتر از تمام معلولای جامعه ارزش دارن!
بابا اینارو نمیشه با هیچ شیء یا شخصی مقایسشون کرد!
بابا ایول به کارشناساشون!
ماشا الله فکر میکنن و نظر میدن که نه جامعه معلولا, بلکه کل دنیا پیشرفت میکنه!
میرن 100 میلیون تومن دو دستی میزارن تو دست پکتوس که دل ماها خوش بشه که یه نرم افزار اومدش!
ولی من که یه فایل exe مرغوب از این شرکت ندیدم!
به پکتوس توحین نشه ها!:
ولی یه پیشنهاد خیلی خوب دارم
اگه لطف کنن اجراش کنن, دیگه همه چی جور میشه
میگما, کارکنای پکتوس, بیاید یه نرم افزار صفحه خون دیگه بزنید با جاز رقابت کنید
اینبار به جاش 100 میلیارد از بهزیستی بگیرید!
چه طوره؟
البته همینجوریشم بهزیستی دو دستی میده خدمتتون
لازم به نوشتن نیست!
فقط پولرو بگیریدو!, برید صفا سیتی
یه سوال دیگه!
تو این ایران که این همه میگن اسلام اسلام!, (همش چرنده!), چرا بهزیستی اسلامی رفتار نمیکنه؟
آره!, برا بهزیستی حلاله!
مسئولای بهزیستی اگه خدارم قبول نداشته باشن کلا میرن تو بهشت (البته اگه بهشتم قبول داشته باشن!)
من نمیتونم اینجوری خودمو بزارم جای اشیاء وگرنه جای کامپیوترای پکتوس حرف میزدم
خواهشا یکی یه پست بزنه به کامپیوترای پکتوس یه جانبخشی کنه ما این آخر عمری یه فیضی ببریم!
فعلا!
(خندم گرفت!)
بای بای!

۷ دیدگاه دربارهٔ «یه سوال که خودم تو طول عمرم به جوابش نرسیدم!»

ما موجودات بدبختی هستیم.
هیچی نداریم.
ولی تحت تهدید گرفتن همون هیچی از ما هم هستیم.
من ایمان دارم با حضور عزیزی چون دکتر روحانی اتفاقات خوبی می افته.
بیایید یک نامه حاوی واقعیت بهزیستی و کاکتوس بنویسیم از طرف جامعه مجازی نابینایان به دفتر رییس جمهور.
هر کس بخاد فقط اسم و فامیلش پای نامه باشه. همین.
اصلا مهم نیست کسی توجه میکنه یا نه.
چون اگر به این مساله توجه کنیم
انگیزه ها کم میشه.
دیگه بحثی نیست.
یکی از از همون نامه های توی پست گریه کنید تا پکتوس کاکتوس بخندد رو انتخاب کنید و هرکی میخاد اسمشو بزاره پاش.
همین

سلام.
اولا که اولم.
هههه.
جالب شد.
اولا که اولم.
امیرجان دوست من زیاد به این چیزا فک نکن.
الآن بیناهاش که بینان همه از دم معتادن دیگه چه برسه به ما.
ماها نه که خیلی سرمون شلوغه و این حرفا خیلی حال اینجورچیزا رو نداریم.
بیخیخی حاجی بیخیخی.‏ ماها به درد عادت کردیم.
یعنی اصلا نباشه باید چی کار کنیم؟
ولی امیرجون یه چیز بهت میگم یادت باشه.
همیشه سیر میمونی اگه بخوری حرفاتو.
آره داداش.

مسعود ما باید نسبت به اطرافمون واکنش نشون بدیم.
چون فکر و اندیشه داریم.
نمیتونیم مثل یک درخت یک جا وایسیم و کاری به هیچ چیز نداشته باشیم.
با امیر موافقم.
و این تفکر و نگرانی برای جمع ارزشمنده.
حتی اگه ما یک نامه هم ننویسیم
ولی باز نشون دادن احساسمون
و گفتن حقایق حتا در سطح این محله
باز هم تاثیر خودش رو میزاره.
دیر یا زود

امیر جان بیکاری خودتا پیر نکن بابا اینها ازز بالا دستشون تا خدمهشون مفت خور هستن بهزیستی نه بد زیستی …………. ولشون کن برن گم بشن روزیتا از خدای یکتا بیگیر اینا حرام کاری یه ویژهگی خوبشان هست غصه نخور روز قیامت پس میگیریم

سلام.
امیر! نگرانیت قابل احترامه.
ولی خودتم میدونی که حرفایی مثل حذف بهزیستی اولا پاک کردن صورت مسئلهست, بعدشم فکر میکنی اگه بهزیستی نباشه چه اتفاقی میفته؟
به نظرم ما همیشه باید به اصلاح فکر کنیم هرچند این اصلاح خیلی دور از دسترس باشه.
سازمانی مثل بهزیستی باید باشه. ولی باید وظیفهش رو هم درست انجام بده.
ولی از یه جهت راست میگی!
این همه داد و بیداد که سر پکتوس کردیم, تهش چی شد بالاخره؟
اونایی که قرار بود برن با رئیس هیأت مدیره جلسه داشته باشن: ۱. رفتن؟ ۲. میخوان برن؟ ۳. پشیمون شدن؟ ۴. پکتوسیا زدن زیرش؟ ۵. یادشون رفته برن؟ ۶. هیچ کدام؟ ۷. گزینه‌ی الف و ب؟

سلام. اگر یه نفر که حال و حوصلش رو داشته باشه و کل پستهای محله رو بگرده فکر میکنم ۱۰ ۲۰ تا پست درباره ی بهزیستی و جنایتهاش میتونه پیدا کنه و توی همه ی پستها هم هممون اومدیم گفتیم که باید حقمون رو بگیریم و کلی شهرو یا پست رو شلوغ کردیم.حالا من از امیر و جناب آزادمرد میپرسم. نتیجش چی بوده؟ چندتا تجمع جلوی بهزیستی کل کشور انجام دادیم؟ چندتا نامه و تومار امضا شده به نشانه ی اعتراض بردیم دادیم بهشون. چی کار کردیم. اصلً چند نفر پای کامنتی که گذاشتن وایستادن. یکیشون هم که یه کم راه حل ارائه داد وجود نداشت تا اسم واقعیش رو بگه. معلوم نبود جاسوسه یا خودی. بابا بیخیال شید. مگه مجتبا پولشو از تو جوب پیدا میکنه که باید به خاطر جوگیر شدنهای ما خرج کنه. یا یه بار محکم عمل کنیم که تقریبً غیر ممکنه یا دیگه هیچ کس درباره ی بهزیستی پست نذاره. آقای مدیر. آقای خادمی. آقا مجتبا. مجتباجان. داداش مجتبا. بیا از این به بعد هر کس درباره ی بهزیستی پست گذاشت تإییدش نکن. ازت خواهش میکنم. چرا تمومش نمیکنید؟ اونها میخورن و میبرن ما میشینیم پست میذاریم سوژشون میکنیم که پستمون کامنتاش زیاد بشه. بسه. خواهشً بسه. فقط میتونم بگم باید صبر کنیم تا رئیس جدید بهزیستی بیاد تا ببینیم چی میشه. من میدونم کیه ولی چون رسمی نشده اسم نمیارم.فقط سربسته میگم در گذشته ای نه چندان دور در روز عصای سفید در صحبتهاش از استخدام معلولین و رسیدگی اساسی به وضعیت آنها خبر داد. البته این رو همشون گفتن. خلاصه امیدوارم تا روزی که یه اراده ی قوی وجود نداره دیگه پستی درباره ی بهزیستی توی محله کسی نذاره. چون به جز عصبی کردم و افسرده کردن بچه ها نتیجه ی دیگه ای نخواهد داشت. موفق باشید.

درود
بچه ها امیر جان یک سئوال پرسید ناراحتی نداره نمی خواهید شرکت کنید یک h بزنید تمام ، اما از بزرگمهر و آقای درفشیان متشکرم .و موافق با این مسئله که چون دارای فکر و اندیشه هستیم نمی توانیم مانند درخت بدون حرکت بایستیم .آقا سعید هم نکته حسسی را بیان داشت من به دنبال نتیجه شرکت بوده و هستم و جا دارد مجتبی و کلیه دوستان عزیز به یکی از گزینه های سعید پاسخ دهند !
شهروز عزیز فکر می کنید مدیر جدید کمکی به معلولان کند من با انتصابات جدید و انتقام کیری های افراد در سطح استان خودم آشنا هستم و به کار گماری افراد با مدیریت قدیم و دهه هفتاد و قبل از آن هرگز به مدینه فاضله که چه عرض کنم به حداقل رفاه نسبی هم نخواهیم رسید ! دوستان من و شهروز عزیز همه اشان در روزهای مخصوص عرض اندامی دارند اما به دلیل عدم آشنائی با قوانین و عدم درک معلولان ، همواره به قصد خدمت به معلولان اقدام به فعالیت هائی زده و میزنند که نتیجه اش جز منافع عده ای از اطرافیانشان چیزی را به همراه نداشته و ندارد .اگر بخواهیم وضعیت چنین سازمانی را معطوف به خدمات به معلولان کنیم باید مباحث فعال شود .دیدگاه ها شنیده شود و با یک نتیجه گیری مناسب و قرار گرفتن در مجرا اصلی و پیگیری های مناسب و بدور از برداشت ها و دیدگاه های شخصی و صرفا برای کل گروه اقدام و لحظه ای هم از فعالیت دست نکشید و الا که همواره به دلیل عصبانیت ما و سکوت ما و … این مدیران بوده اند که به راحتی خدمت ! کرده و بعد هم سیاست ودولت تغییر یافته و به این واسطه متحول شده اند .!

دیدگاهتان را بنویسید