خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

از فرصت های کوچک زندگی ، در کنار کار و تلاش و درآمد ، آینده ای طلائی برای خودتان رقم بزنید !

درود

دوستان ارجمندم در محله گوش کن با عرض ارادت خالصانه حضور تک تک شما عزیزان خودم ،و جناب مدیر محترم محله ، و خدمت دوست خوبم شهروز عزیز

انسان وقتی پا به عرصه زندگی میگذارد ،خواسته یا ناخواسته باید راه پیش روز خود را بپیماید و به سرانجام مقصود برسد ،در این میان راه ها و میان برهای فراوان و دو راهی های متعدد در مقابل هر کدام از ما  موجود است و تفاوتی هم ندارد که دست تقدیر و سرنوشت ما را بینا آفریده است یا نابینا !تمامی مراحل برای انسان یک جور و یکسان است .در این عرصه ما باید زندگی کنیم ، تحصیل کنیم ،خانواده تشکیل دهیم ، به کار خاص مشغول شویم ، از محل درآمد ناشی از کار اقدام به مرتفع نمودن مسائل زندگی و هموار نمودن نیازهای اساسی و غیره بپردازیم و اصلا اگر کار نکنیم نمی توانیم به این طریق ادامه دهیم و در این موضوع شکی نیست .در این میان راه ها و میان برهائی وجود دارند همانند همین رایانه شخصی شما که با توجه به نیاز و همچنین آگاهی از وجود آن و بهره گیری از آنها می توان ادامه راه را تسهیل و ساده نمود .یکی از مواردی که ما از آن بهره مند شده و می شویم بهره گیری از اندوخته های اندک حاصل از درآمدهای ماهیانه افراد حقوق بگیر است که مطابق قانون بازنشستگی بصورت ماهانه در طول مدت اشتغال به کار ا زحقوق ما کسر و نهایتا رد دوران بازنشستگی بصورت حقوق بازنشستگی به افراد مشمول پرداخت می گردد که تامین آتیه و امنیت شغلی فرد را رقم میزند . در این میان سوال اساسی مطرح شده این بود که تعداد کارمندان چقدر است و همین سوال دلیل اصلی تلاش مردم برای کسب شغلهای دولتی بیشتر احساس گشت ! به دنبال این روند قوانینی مصوب گشت که افراد دارای کار آزاد نیز می توانستند با پرداخت مبالغی مشخص و مطابق با قرارداد های منعقده پس از طی سنواتی به عنوان بازنشسته تلقی و از حقوق و مزایای دوران بازنشستگی نیز بهره مند شوند و هم اکنون نیز افرادی هستند که حقوق دریافت می کنند .و بعدها که در زمان حاضر باشد بمنظور کنترل اجتماع و بهره گیری از توان کار افراد اشتغال به کار در واحدی صنعتی را ملاک قرارداد قرار داده اند .تا به قول شهروز عزیز افراد احساس به کار را از دست ندهند و همچنین اگر افراد دارای شغل و در آمدی نباشند جامعه به رکود می رسد و نیاز به کار همیشه در نوع بشر وجود داشته و دارد و حال آنکه این روند با نحوه خواست و درآمد افراد متفاوت است برخی به حداقل کفایت کرده و خوش هستند و برخی واقعا سیرائی نداشته و هر مقدار هم داشته باشند باز احساس لذت از داشته های خود ندارند.پس تا اینجا نتیجه می گیریم که کار اصلی ترین رکن برای تداوم زندگی و استمرار آن لازم است

برخی از مردم تا زمانی کار می کنند که بتوانند نیازهای مقدماتی خود و خانواده اشان را مرتفع سازند و بعد از سپری نمودن مدتی دیگر نیازی به کار مستقیم و سخت نمی بینند و از نتیجه تفکرات و تصمیمات اقتصادی خود بهره مند می شوند و برخی تمام عمر خود را بدون تفکر به کار سخت تن داده و همواره هشتشان گرو نه شان می باشد .که من م یخواهم به این قسمت بپردازم که چطور بتوانیم از درآمدهای اندک و خرد خود نهایت بهره و استفاده را ببریم و هم هم اکنون زندگی راحت و بدون دغدغه را بگذرانیم ،شاید بدون دغدغه کلمه صحیحی نباشد لذا با دغدغه های اندک را بگذرانیم .

آیا به نظر شما می توان یک نابینا به مرحله ای برسد که از نظر اقتصادی هم شکمش سیر باشد و هم با اندوخته های اندک خود بهترین نتیجه و آسایش را در آینده کسب کند ؟البته این را هم بگویم که تمامی موسسات وشرکت های اقتصادی تنها و تنها به سود و منافع آنی و آتی خودشان فکر می کنند ،اما این را هم نباید فراموش کنیم که اگر این جاده منفعت پرستی یک طرفه باشد نتیجه آن برای هر دو گروه معکوس خواهد بود و با یک مطالعه و دقت می توان با تصمیمات صحیح آینده ای بهتر را برای خود رقم بزنیم .به عبارتی می توان در یک بازی نتیجه و حاصل برد برد برای هر دو طرف باشد .

برخی افراد بیمه عمر را بهترین نوع سرمایه گذاری و دارای امنیت می دانند ،من نیز سالها به آن فکر کرده ام و قصد داشتم تا اقدام به افتتاح بیمه نامه نمایم ، اما سوالات عدیده ای داشتم که به دنبال جواب آنها گشته و با حصول به جواب هم قانع به افتتاح بیمه مذکور نشدم و در خلال آن مسائل گنگ زیادی دیدم که البته در سالهائی این نوع سرمایهگذاری بهترین وسود آور ترین نوع آن بود ، اما هم اکنون که شرایطی خاص در شعب بانکهای کشور (برخی از بانک ها ) فراهم شده و با عنایت به روزگاری که در آن هستیم و شرایط حاکم بر جامعه این نوع یعنی بیمه عمر پاسخگوی مسائل افراد نیست .من با تحقیقی  که داشته ام و در اینجا مطرح می کنم قرار بود که با مبلغ اولیه ماهانه بیست هزار تومان با افزایش سالانه 15 درصد که بصورت سالانه بر روی اقساط افزوده می شد و قسط سال بیستم آن حدود سیصد هزار تومان می شد جمعا به مبلغ بیست و چهار میلیون تومان برای متولدین سال هشتاد ! بپردازم و در نهایت بعد از بیست سال مبلغی حدودا هفتاد میلیون تومان از بیمه بعد از کسر فرانشیز دریافت کنم اما اگر در طرح خاص این بانک شرکت می کردم وحسابی افتتاح کی کردم و ماهانه ثابت یکصد هزار تومان به مدت بیست سال می پرداختم مبلغی حدود یکصد و سی و پنج میلیون دریافت می کردم که تفاوت این دونوع در مبلغ قسط های متغییر سالهای آخر و همچنین دریافتی آخر دوره است که ارقامی متفاوت هستند ،می باشد .

حالا یک کارمند را در نظر بگیرید ارقام بازنشستگی کسر شده از حقوقش از یکصد تومان بوده تا سال سی ام کار که یکصد و پنجاه هزار تومان می رسد و بعد از سی سال جدیدا مبلغ چهل و پنج میلیون تومان پاداش بلا عوض !به او پرداخته و تا زمانی که زنده است یا همسر او زنده باشد و یا فرزندان او به سن قانونی نرسند ماهیانه مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان به آنها با افزایش سالانه مطابق ضریب ریالی تصویب شده می پردازند .

حال تصور کنید همین کارمند اگر شرایط بانک امروز برایش مهیا می شد ، یعنی اشتغال به کار داشت و کار می کرد و همچنین حق بازنشستگی هم از حقوقش کسر می شد و علاوه بر آنها مبلغی را که میانگین مثال بالا هفتاد و پنج هزار تومان است را به مبالغ زیر می پرداخت یعنی صد هزار تومان اولیه و بعدش ماهانه میلغ پنجاه هزار تومان بمدت سی سال می پرداخت ،تصورش را بفرمائید که بعد از مدت سی سال علاوه بر حقوق بازنشستگی کشوری مبلغی به مقدار نهصد و نود ودو میلیون تومان دریافت می کرد که اگر بانک سپرده گذاری مجدد می داشت با دریافت سود ماهانه در سال مبلغ یکثد و هشتاد نود میلیون تومان می گرفت که این مبلغ بصورت ماهانه چیزی در حدود پانزده یا شانزده میلیون تومان می شد .این را هم بگویم که مبلغ نهصد میلیون نیز در اختیار خودش بود و هر موقع که نیاز می داشت می توانست با حذف سود ماهانه اقدام به سرمایه گذاری های متعدد دیگر نماید .ضمن اینکه مبلغ پنجاه هزار تومان همواره ثابت نیست و می تواند شخص در موقعیت های مختلف مبلغ قسط ماهانه را زیاد نماید و از نکات برجسته دیگر این است که ماهانه بیست درصد سود به مانده حساب بعد از واریز سود ، سود پرداخت می شود و رسید آن در دفترچه ثبت می شود .

این مطلب به درازا کشیده شد ، همینجا از دوست خوبمان آقای شهروز حسینی که در کامنتی نظر خودش را بیان داشته بود تقدیر و تشکر به عمل می آید .ایشان ضمن احترام به اینجانب نظر خودشان را ثبت نموده بودن و اگر این ایراد نظرات نباشد و ما به درخواست های منطقی و قابل قبول پاسخ ندهیم ، حضور خالی ، صرفا بدور از هر لطف و طراوت خاصی است .بنده ضمن احترام به نظر دوست عزیزمان و با عنایت به تجربیات خودم لازم دانستم تا هم نقش و تاثیر کار را مسلم و بدیهی به شما اعلام نموده و به همه دوستان خوبم ابلاغ کنم که با عنایت به اینکه محدود کارما وسیع نیست ضمن انجام کار و فعالیت می توان از دریافتی ها و اندوخته های اندک ما به نتایجی شگرف رسید .و این را هم قبول دارم که تورم و ارزش پول سخنی است که بر سر زبان ها است و کسی نمی تواند منکر آن شود ولی با پنچاه هزار تومان پول چه کاری هم اکنون می توان انجام داد که حداقل نتیجه را برای ما فراهم سازد .دوستان مطلب فوق ،مطلبی است که من برای افراد 45  ساله بیان کردم ،احساس ناراحتی واندوه خودشان را به این صورت بیان داشتند که اگر دوباره متولد شدم حتما این کار را خواهم کرد !؟ اما همه شما جوان و در آستانه ورود به کار و تلاش هستید ،هرگز نشه فراموش ،لامپ اضافی خاموش .

همه شما را به خدا می سپارم و این محله را اگر نبود به خاطر شعور ودرک ساکنان آن واحترام متقابلی که طرفین به هم می گذارند شاید خیلی قبل تر از این رها می کردم .

اما این محله دوست داشتنی ترین محله زندگی من است . من با داشتن دوستان خوبی در این محله خوشنود و شاداب هستم.

نتیجه این سوال برای افراد نابینا با توجه به تفکرات و نحوه زندگی اشان شدت وضعف دارد و نمی توان تضمین نمود. دوستان من کمی در مورد پیشنهاد فوق تفکر نمائید فاحساساتی عمل نکنیم و مانند سایر بحث های داستان  نویسی و خاطره نویسی که شرکت فعال دارید در این موضوع هم شرکت نمائید فقط بدون تفکر اندیشه تند و جبهه نگیرید و اگر واقعا بعد از تبادل نظر به نتیجه رسیدیم که این نحوه سپرده گذاری سودمند نیست من هم به خواسته شما عمل خواهم کرد .ضمن اینکه واقعا در شرایط کنونی بیست درصد از ارزش پول را این طرح حفظ کی کند .

۲۴ دیدگاه دربارهٔ «از فرصت های کوچک زندگی ، در کنار کار و تلاش و درآمد ، آینده ای طلائی برای خودتان رقم بزنید !»

درود عمو قنبر
خب خیلی خیلی ممنونم که تجربیاتتونو در اختیار ما جوانترها میذارین با این قسمت صحبتتون خیلی موافقم که کار اصلی ترین رکن برای تداوم زندگی و استمرار آن است
ولی ببینید الآن باید یه پولی باشه که ما سپرده بذاریم نیست که
ولی من بیشتر توجه میکنم به مطلبتون ببینمشاید خدا خواست تونستم کاری انجام بدم
خب فقط من معنی لغت فرانشیز رو نمیدونستم البته میدونم جای تأسف داره
کاشکی یه نفر دیگه هم مثل من پیدا بشه من دچار یأس فلسفی شدم خخخ ولی خب رفتم سرچ کردم حالا اینجا مینویسمش
مفهوم فرانشیز
تعریف لغوی فرانشیز: فرانشیز نوعی از کسب و کار است که بر اساس آن به یک شرکت اختیارداده می شود که تولیدات و یا محصولات شرکت دیگر را را بفروشد و در قبال آن مبلغی دریافت کند که به این مبلغ ، مبلغ فرانشیز می گویند.
مفهوم عملی فرانشیز: فرانشیز یک شبکه ارتباطی بین کسب و کارهای مستقل کوچک می باشد که به هر یک از این کسب و کار های کوچک اجازه می دهد که تحت یک نام تجاری مشترک و یک هویت فعالیت کنند و همگی از یک متد موفق (که قبلا آزمایش شده) و بازاریابی مشترک استفاده کنند. در عمل فرانشیز دقیقا یک استراتژی کسب و کار است برای جذب و نگهداری مشتری، نه بیشتر نه کمتر! یک سیستم بازاریابی است که هدف آن ایجاد یک تصویر درباره محصولات و یا خدمات یک شرکت در ذهن مشتری می باشد،
در حقیقت یک روش است برای تعریف محصولات

درود بر شما زهره خانم قهرمان ،دیگه حالا حالا ها شما قهرمان هستید ها برای اینکه چشمک دیگه نیست ها.
اما در خصوص کار و تلاش یک واقعیت است که اکثر مردم اعتقاد دارند اما به دلیل مکانیزه شدن و وابستگی شدید به انجام امورات ذهنی توسط ماشین ها از یاد همه رفته و اینچنین به نظر می آید که در آینده کسی کار نکند و اصول هم فراموش شود و دیگه معلوم نیست ….
اکثر افراد جامعه فجامعه خودمان ،با توجه به فرهنگ حاکم به دنبال کسب ثروت هنگفت هستند و دست به اموری منحصر به فرد می زنند حالا قانونی یا غیر قانونی اما با حصول به نتیجه باز هم دست از کار و تلاش و ادامه روش خود بر نداشته اند و به قول ما حرص دارند ،اما این حرص نیست شاید بتوان گفت که این روند زندگی ما سرمنشاء آن تجربه گذشتگان ما است که سرمایه ای که بر آن افزوده نگردد وانگهی تمام خواهد شد ! پس کار و تلاش اصلی ترین رکن کسب درآمد و زندگی راحت است .
در خصوص فرانشیز من هم چیزی نمی دانم و اکنون از بررسی شما و درج آن در این کامنت متوجه شدم . اما در بیمه مطابق قرار داد منعقده درصدی از درآمد زمان حصول آن به عنوان فرانشیز بیمه بر یم دارد و بر آن حقوق قانونی دیگر هم وارد است .که بعد از کسر آنها باقیمانده به شخص پرداخته می شود .ممنون از دقت توجه و راهنمائی ارزشمندتان .زندگی جدای از باید ها و نباید ها یک فرصت است که بصورت محدود برای افراد رخ می دهد و هر فرد با عنایت به عملکرد خودش از آن بهره مند می شود .بدرود .

سلام. از مطلب خوب و مفیدتون ممنون. فقط چند سؤال پیش میاد.
۱: کسانی که بیکار هستند و درآمد ندارند چه طور باید همین مبلغ هرچند ناچیز را پرداخت کنند.
۲: کسانی که شاغل هستند و کارمند و کارگر، با توجه به مخارج سرسامآور زندگی کنونی نظیر اجاره ی مسکن یا اقسات وام خرید مسکن، پرداخت قبوض، مخارج تحصیل فرزند، خورد و خوراک، پوشاک، بنزین ماشین و تعمیرات احتمالی آن، اقسات وام ازدواج هزینه های درمانی و بهداشتی و و و حقوقی که دریافت میکنند در کنار یارانه ها نیز کفاف مخارجشان را نمیدهد. کما این که اکثر کارمندان در آژانسها کار میکنند یا مسافرکشی میکنند تا بتوانند کسری مخارجشان را جبران کنند در حالی که یک نابینا قادر به این کار نیست. از این رو پرداخت این مبالغ هر چند کم چگونه ممکن است؟
۳: ارزش پولی مبلغ پایانی که در پایان ۳۰ سال دریافت میشود در آن زمان چه قدر تضمین کننده ی مخارج جاری زندگی ما میتواند باشد؟ آیا نرخ سود با نرخ تورم مطابقت دارد؟ در حالی که این تطبیق در حال حاضر وجود ندارد و با وجود تورم ۳۵ تا ۴۰ درصدی فقط ۱۸ درصد افزایش حقوق را شاهد بودیم.
۴: میزان درآمد فعلی افراد نابینا نسبت به افراد بینا قابل مقایسه در اکثر موارد نیست. زیرا نابینایان در صورت استخدام بودن هم شغل تخصصی و مطابق تحصیلات خود را ندارند و اغلب با حقوقهای کم و معمولً پایه ی حقوق استخدام میشوند. در نتیجه مخارجی که بالا ذکر شد فشار بسیار بسیار بیشتری به نابیناها نسبت به بیناها وارد میکند و دیگر پولی برای پرداخت پول به بانک باقی نمیماند. پس باید چه کرد.
ولی اگر بخواهیم راهکار دهیم اینگونه میشود که در صورت اجرای درست قانون جامع حمایت از معلولین میزان مستمری که باید به معلولین پرداخت شود ۳۳ درصد حد اقل حقوق میباشد که در حال حاضر این مقدار نیست و کمتر از ۱۰ درصد است. اگر این خلء پر شود و در کنار آن هزینه های درمانی کسانی که از داروهای خاص استفاده میکنند از طرف بهزیستی پرداخت شود میتوان تازه شاید میتوان روی این طرح فکر کرد. ولی چنین بهشتی هنوز در ایران به وجود نیامده. بهزیستی هم که …

درود بر شهروز عزیز و بزرگوار راستش من این مطلب را در پاسخ به کامنت شما بزرگوار که در عین ادای کامل احترام به من عنوان کرده بودید نوشتم و بصورت مجزا آوردم تا مابقی بچه ها نیز بهره مند شوند و اینکه بیشتر هم محله ای ها نسبت به این مسائل به دلیل کم تجربه بودن و عدم قرار گرفتن در این مباحث اطلاعاتی نیز ندارند و دیگر اینکه واقعا فرهنگ عمومی جامعه بیشتر منافع آنی را بر منافع آتی می پسندد و شاید علت اصلی آ« نیز تورم و ارزش پول باشد .همین دیروز در آرایشگاه محل زندگی خودمان که متولد شهر ما است اما نسل قبل از ایشان مهاجر بوده اند سخن به میان آمد و اینکه از سوی من بیان شد که برخی از بزرگان شما در حال دریافت حقوق تامین اجتماعی هستند و زندگی نسبتا راحتی را در حال تجربه کردن می باشند ،ایشان بیان داشت که همه پا به سن ها اکنون در حال دریافت حقوق تامین اجتماعی هستند و من و افراد دیگر که کارمند نیستیم هم در خحال پرداخت حق بیمه هستیم و ماجرا را این گونه بیان داشت که پدر ایشان در قبل از انقلاب خودش را بیمه نموده بود با ماهی شصت تومان و با انقلاب نیز ادامه داد و همه به او ایراد می کردند که کجا چنین کاری ممکن است اصلا مگه می شود که بیمه این کار را انجام دهد دارید بیخود پول بی زبان را به دهان گرگ می دهید ،با بازنشسته شدن پدر آرایشگر و دریافت حقوق مکفی و ادامه آن سبب شد تا همه افراد و فامیل ها اقدام به انجام این کار دهند چون سن ایشان به شصت می رسید و ده سال هم حق بیمه پرداخت کردن هم اکنون در حال دریافت حقوق های یک میلیون تومانی هستند در حالیکه در سال ۱۳۷۲ من همین طرح را به پدرم گفتم که پدر دوستم چنین کاری را انجام داده بیا و شما هم انجام بده که از من ناراحت شد و متاسفانه با ایراد سخنانی از انجام آن سر باز زدو افسوس که دیگر زمان جبران آن از دست رفته است .یکی از علت های اصلی آن همانا من اگر دو هزار تومان می داشتم ماهانه برای شما خرج می کردم که این مبلغ تا سی هزار تومان هم در ماه رسید و دوستان هماکنون باید حقوق بالای یک میلیون تومانی را دریافت می کرد .
شهروز عزیز سوال اول شما را من در متن پست و اگر خصوصی تر نمائیم شما رد گزینه چهارم پاسخ دادید .
سوال دوم شما در متن فوق آورده شد و من ینز با عنایت به تجربه خودم همه موارد عنوان شده شما را قوبول دارم اما با عنایت به همه اینها باز هم نیم توان توجیه مناسبی برای عدم انجام آن داشت.تجربه واقعی خودم در اوایل سال حتی پیش بینی ماهانه شصت هزار تومان برای فرزندانم را در کنار تمام امور ذکر شده توسط شما بسیار سخت جلوه داد اما با مشورت با رئیس بانک و بررسی عوامل دیگر هم اکنون ماهانه سیصد هزار تومان در حال پرداخت هستم .می شود با حداقل ها هم حداکثر آسایش را برای خود فراهم نمود .
جواب سوال سوم با انجام این طرح اگر به صورت قسطی باشد ماهانه بیست درصد تورم و خسارت های ناشی از آن جبران می شود و این تا مبلغ ۳۴ درصد بصورت سالانه به شرط اتمام کامل دوره ۵ ساله می رسد و نگرانی بابت تورم را بر سپردهاندک خود کاملا مرتفع می باشد و اگر تورم از این نرخ بالاتر رود ،به هماناندازه افزایش تورم ضریبی از صد درصد را این سپرده گذاری جبران می کند و می توان بیان کرد که ارزش پول خودمان را چند برابر امروز در سالهای آینده خواهیم داشت مثلا با یک میلیون تومان چه کار یم یشود کرد و اگر بخواهیم بصورت نقدینگی برای خانواده داشته باشیم با این تورم سال بعد چه مقدار ارزش خرید دارد اما سپرده گذاری منابع اندک ما آن هم از روال صحیح زندگی و اقتصاد که منظور من این است که هر مقدار درآمدی که مصورت ماهانه داریم ۲۵ تا سی درصد آن باید پس انداز شود که فرمول اقتصادی تائید شده هم می باشد اما به دلایل تورمی این موضوع فراموش شده و روز به روز ما فقیر تر می شویم .همانند افزایش خحقوق و فقر تدریجی کارمند
سوال ۴ را هم که پیشنها دجالبی است ولی اگر هدایت شود و معلولان با عنوان از کار افتاده از یکی از سازمان های بازنشستگی کشوری یا صندون بازنشستگی تامین اجتماعی پرداخت شود مسئله ای باقی نخواهد ماند .
از اشتباهات احتمالی متن به دلیل عدم پشتیبانی ماهور از تک تک شما عذر می خواهم بدرود .

درود
جوانمرد عزیز نه چیزی از آن و بانک در پست اشاره ای نداشتم اما بیشتر این مطلب را نوشتم تا بررسی شود از دوستان محله و نقاط ضعف و قوت آن بیان شود و کمی اقتصادی بنگریمش از شما و همه دوستان هم محله ای درخواست دارم اول به محاسن و معایب آن رای دهند بعد از حصول به نتیجه و ارائه راه حل مناسب تصمیم بگیریم .راستش اگر بخواهیم به فکر بهزیستی و قانون حمایت باشیم و دیگر اینکه همه ما سد بزرگی را در مقابل خود داریم هرگز روی آرامش را نخواهیم دید دوستان .تجربه و بهره گیری از تجربه دیگران و همچنین بهره گیری از فرهست های می تواند در کنار آسایش و آرامش امروز ما آینده ای روشن برای ما رقم بزند .اول کار بعد پس انداز در مجری صحیح و سودمند به طوری که هم ما از سپرده سود کسب کنیم و هم بانک یا شرکت طرف قرار داد ما .بیائیم با بررسی و تجزیه وتحلیل کامل ابتدا اصل انجام کار را هویدا و سپس با درایت و درآمد و شرایط زندگی خود اقدام به عمل بزنیم .

ببین قنبر جون از این دست سرمایهگذاریها تقریبا زیاد هست ولی هر کس به تناسب شرایط و محاسن و معایبی که در این سرمایهگذاریها هست خودش باید تصمیم بگیره و انتخاب کنه همه این نوع سرمایه گزاریها به نوعی محاسن و معایبی دارن که به تناسب شرایط و امکانات و حتی هیجانات و احساسات هر فرد ممکن از طرف کسی انتخاب بشود یا نشود. من به نظر خودم با شرایطی که دارم این نوع سرمایه گذاری برام مناسبه حالا دوستان با تجربه تر نظر خواهند داد.

درود
دقیقا مطلب شما را می پسندم و قبول دارم هر کدام با تفکر خاص خودمان زندگی می کنیم و با توجه به شرایط که می پسندیم تصمیم و عمل به آن را برای خود اختیار می کنیم ..واقعا خیلی دوست دارم که دوستان نظرات و تفکرات خودشان را بنویسند حالا در این محل یا هر کجا با عناوین پست مجزا اما هر چه زودتر تصمیم بگیریم و به دوستانمان هم بگوییم زودتر به نتیجه خواهیم رسید .
http://sepordeh.bsi.ir/
در لینک بالا که این هم برای من نوعی هنر است برای لینک درج کردن و نمی دانم چطور شد که لینک شد را برای شما می گذارم چون فکر می کنم به درد شما بخورد ،لطفا به آن سر بزنید و از بالا بر روی گزینه ها قرار بگیرید و اولین را حداقل یک میلیون ریال انتخاب کنید ،سپس در کادر بعدی مبلغ قسط را هر طور که می توانید ضریبی از ده هزار تومان یا بیست یا بالاتر بنویسید فقط دقت کنید که مبالغ دوازده یا سی و پنچ یا ضریبی کمتر از ده هزار تومان نباشد مثلا سی هزار تومان یا چهل هزار تومان باشد ،بعد مدت را انتخاب کنید و سپس نوع پرداخت و محاسبه سود را خود انتخاب کنید و محاسبه را بزنید کاملا جاز پشتیبانی می کند این موارد را .با بررسی این موارد مثلا ده هزار تومان در سی سال را بسنجید و نظرتان را در این کامنت دونی قرار دهید ،قطعا موجب تصمیم گیری برای دوستان و خود من خواهید شد .من تمام تلاشم برای این است که بتوانم ضمن بهره گیری از علم جدید ، در کنار کار و تلاش پشتوانه ای برای خود بسازم واز تجربیات خودم چراغی را برای دوستان قرار دهم .

من هم نظر شهروز را دارم و کلا نفهمیدم جوابهایی که به ایشان دادید چطوری می شود فهمیدشان
یعنی منظورم این است تا زمانی که من سر کار نروم و ماهانه بیش از چند صد هزار نگیرم چطوری می توانم این پول را بپردازم
ولی اگر واقعا کسی در آمد داشته باشد واقعا این یک کار خیلی خوب است که مثلا ما ماهانه صد هزار تومان بدهیم
تازه این را هم می دانستید اگر فردی که این پول را می پردازد مثلا من اگر بعد از یک سال بمیرم بیمه موظف است تمام پولی که باید در پایان مثلا بیست سال می داده را به شخصی که قبلا من مشخص کردم بپردازد
مرسی عمو

درود
خوشحال هستم که هستی ، دوستان شما در این محله به وجود شما برای رفع مشکلاتشان خیلی نیاز دارند .
نظر من با بیمه هرگز نبوده و نیست و دقیقا حرف شما را قبول دارم که با واریز یک ماه کل مبلغ در صورت بروز حادثه به وراث پرداخت می شود ،اما من برای خودم می خواهم زندگی کنم و بانکعامل نیز دو برابر مبلغ بیمه را در پایان مدت به من خواهد پرداخت و پول زیاد نمی خواهد و برای افراد که پس انداز کردن را یاد دارند حتی با درآمد بسیار ضعیف هم سودمند است .
اگر صد هزار تومان اولیه را داشته باشیم و ماهانه مبلغ ده هزار تومان بخواهیم بدهیم بعد از مدت سی سال مبلغ ۳۶۴۰۰۰۰ تومان می پردازیم بعد بانک در پایان دوره مبلغ ۲۲۴۰۰۰۰۰۰ تومان به ماخواهد داد .محاسن و مزایائی هم دارد از محاسن شاید بتوان گفت که الان ده هزار تومان برای ما چقدر ارزش دارد که سی سال دیگر بخواهد داشته باشد بعدش ما در مدت مدیدی این را می پردازیم ف، از دیگر محاسن آن نداشتن محدودیت سنی و قابلیت افزایش سالانه مبلغ فوق با توجه به در آمد هر شخص دارد و بانک دقیقا به مانده وجه دفترچه به همراه سود آن در ماه بعد ۲۰ درصد سود می پردازد ! هر زمان هم قرار داد به هم خورد از طرف بانک بعد از منقضی شدن دوره پنج ساله تمام موجودی و سود را می توانید بردارید . مانند بیمه نیست .لذا دوست من افتتاح این حساب نیازی به درآمد آنچنانی ندارد و از همین امروز می تعوانید این حساب را افتتاح کنید و در فواصل زمانی مبادرت به افزایش آن نمائی .به آدرس و لینک کامنت بالا بروید و با محاسبه موارد متعدد که مبالغ قسط لازم است ضریبی از ده هزار تومان باشد نظر نهائی خودتان را برای بهره گیری دوستان در محله برای ما به ثبت برسانید .از اینکه در هم می نویسم از شما ،شهروز و همه هم محله ای ها عذر می خواهم .به امید اینکه با قلم توانای خودتان این نقص بنده را جبران نمائید .

خب قنبر جون, من رفتم این سایت جالبی که لینک کرده بودی دیدم. من کمترین حدی که میتونستم بسپرم زدم, افتتاح حساب ۴۰۰۰۰۰۰ ریال ماهانه تابیست سال هر قسط ۳۰۰۰۰۰ ریال و محاسباتش این شد: جمع مبلغ افتتاح حساب و کل اقساط پرداختی تا پایان دوره (به ریال):۷۱,۲۰۰,۰۰۰

مبلغ کل سود در پایان دوره (به ریال):
۷۷۰,۸۵۸,۹۲۲ مبلغ کل سرمایه (اقساط + سود) در پایان دوره (به ریال):
۸۴۲,۰۵۸,۹۲۲
خب به نظر من که چیز چشمگیری نیست البته من مبلغ رو کمترین زدم دیگه هر چی پول بدی آش میخوری هاهاهاهاها! خب دوستان با تجربه تر نظر بدن ببینیم ولی در کل این که آدم ملزم به پس انداز بشه به نظرم از این دید خوبه ولی بهتره بیشتر بررسی بشه که میمونه بعد از درگیریهای فکری که دارم چون الآن متاسفانه اصلا متمرکز نیستم.

درود
ممنون از شما با خواندن کامنت آخری شما فهمیدم که تحقیقات ارزشمندی را در این زمینه دارید ،واقعا از شما درخواست دارم تا این تجربیات خودتان را علاوه بر روانشناسی در اختیار هم محله ای ها قرار دهید .چرا بهترین نوع سرمایه گذاری در این زمینه ها بیست سال منطقی تر است کمتر از پانزده سال سود دهی نداشته و برای مدت بیش از بیست سال هم مقرون به صرف نیست و منافع نصیب ما نمی باشد .از نظر پس انداز هم به نظر من بهترین توع پس انداز است و در این نوع پس انداز کمترین مبلغ و به قولی بی ارزش ترین وجه را می پردازیم و نتایج سود در خور و مطابق با تورم را دریافت می کنیم .ضمن اینکه احتمالا در نحوه محاسبه مواردی را در سایت فوق با هم تفاوت داریم .من مبلغ اولیه ۴۰۰۰۰۰۰ و قسط ماهانه به مدت بیست سال را کامل نمودم و در مراحل بعدی ماهانه را انتخاب کردم و سپس جدول یک ماه را برگزیدم و نتیجه اینگونه حاصل شد که کمی متفاوت از شما است :
کل مبلغ واقساط پرداختی ۷۴۸۰۰۰۰۰ و سود و کل سرمایه پرداختی یعنی مبلغی که می توانیم بعد از بیست سال دریافت کنیم کمی بیش از ۱۰۱۱۰۰۰۰۰۰ ریال است بله دوست من واقعا نمی توان تصمیم گرفت من هم هنوز گیج هستم و مانند شما از سایر دوستان باتجربه درخواست دارم که با نظراتشان بیشتر راهنمای من باشند ،ضمن اینکه از شما دوست عزیزم بصورت اختصاصی درخواست راهنمائی بیشتر را دارم .جوانمرد ، شهروز ، چشمک و همه خوانندگان خاموش ، ببخشید زهره خانم و … بیائید با توجه به شرایط خودمان و کمترین مبالغ راهی را برای خود و هم نوعانمان که دارای ریسک کمتر باشد و در توان ما باشد و همچنین آرامش ما را نیز بر هم نزند را به دوستان سفارش کنیم .راه ها و فرصت های زیادی وجود دارد ،شما لطفا نوع دیگر را معرفی کنید .زمان می گذرد و بعد از گذشت مقصر یافتن چیزی را جبران نم یکند .جوانمرد منتظر هستم تا به مدد الهی مسائل به زودی زود مرتفع شود و از راهنمائی های شما بیشتر بهره ببرم و ببریم .

با سلام. از عمو قنبر عزیز که سر صحبت را باز کرد ممنونم. حق با ایشان است باید سعی کرد راه های مختلفی را برای حال و آینده جستجو کرد و بعدا غصه و حسرت نخوریم. البته از من ک گذشته ولی شما جوانان به فکر آینده باشید. ۲۰ سال آینده هم بزودی خواهد آمد. حال اگر فرد قدری پول پس انداز داشته باشد بهتر از نیست که سرگردان و حیران باشد که با این اوضاع بد اقتصادی چه کند؟ اما کاش دوستان مبالغ را به تومن و روند مینوشتند اینقدر ۰۰۰۰۰۰ شنیدم و آخرش متوجه نشدم چی شد چقدر باید گذاشت و چقدر باید برداشت. در مورد بیمه عمر هم باید عرض کنم که شیوه خوبی است چون آن بیمه هم مربوط به بعد از فوت نمیشود و چنان چه فرد دوران پرداختش تمام میشد میتواند از مزایای آن استفاده کند اما اینجا هم یک تبعیض وجود دارد که اتفاقا باید یکی از صحنه های مقاومت و مبارزه ما علیه تبعیض تلقی گردد. قضیه این است که برخی بیمه ها و شاید همه آنها از بیمه کردن نابینایان سر باز میزنند.و بهانه و دلیلشان هم این است که ریسک زندگی نابینایان بالا است و بیمه نباید منطقا کارهای ریسک دار و خطر پذیر انجام دهد. آنها می گویند امکان این که یک نابینا دچار سانحه شود و قبل از پایان پرداخت حق بیمه فوت شود یا زمین گیر و از کار افتاده شود بیشتر از افراد عادی و بیناست. من خودم سالها پیش این مشکل را با بیمه دانا داشتم که رفته بودم خودم را بیمه عمر کنم و آنها گفتند که متأسفانه نمیتوانند این کار را بکنند. این تبعیض در دفاتر اسناد رسمی هم وجود دارد و حتی اگر من بخواهم رضایت بدهم که همسرم کار کند یا پاسپورت بگیرد باید دو امین را با خودم به دفاتر ببرم و آنها مرا تأیید کنند که مثلا من عقلم سر جایش است و کسی در حال کلاه گذاری روی سرم نیست. بگذریم بیمه عمر خوب است بیمه تأمین اجتماعی هم خوب است. یکی از مطالبات ما از دولت میتواند همین باشد که معلولین را از دوران جوانی زیر پوشش بیمه ببرد تا لا اقل در دوران بزرگسالی سربار نباشند. شنیده ام که ظاهرا این اتفاق در بعضی مقاطع و در بعضی مناطق افتاده و حتی زمانی سازمان کودکان استثنایی دانش آموزان را بیمه میکرد شنیده بودم که بهزیستی هم این کار را انجام میداد ولی گمان نمیکنم ادامه پیدا کرده باشد. البته منظورم بیمه درمان نبود ها منظورم همین بازنشستگی بود. عرصه دیگر برای سرمایه گذاری بورس است که لازم است نابینایان هم با بورس و نحوه خرید و فروش سهام آشنا شوند.
دوستان من هنگام نوشتن اگر کمی متن طولانی باشد با مشکل رو به رو میشوم. مینا کاملا کف میکند و نمیتواند کاملا انجام وظیفه کند مثل همین الآن که دارم بدون اینکه مینا حروف و کلمات را تکرار کند تایپ میکنم, آیا شماهم چنین مشکلی دارید یا آن هم جزو خصائص منحصر به فرد من است که این خصائص کم هم نیستند.

درود بر شما عموی عزیز
سخنان شما کاملا برخواسته و مبتنی بر تجربیات ارزشمند زندگانی شما بوده و هست و من به شخصه از مطالب ارزشمند شما بهره بردم .به شخصه به دلیل اینکه مسئله حقوق و بازنشستگی مرتفع می باشد برای من ،مختصر توضیخ ناقص داشتم که شما بطور کامل این نقص نوشته مرا مرتفع نمودید .در خصوص بیمه عمر با مشکل شما مواجه نشدم اما دقیقا بحث منافع بیمه با ریسک کمتر همراه است و محدودیت های خاص خودش را دارد که بر این محدودیت سود دهی بیمه نسبت به بانک نصف و در مدت طولانی کمتر از آن است .گفته ام اگر پنج میلیون تومان را در حساب برکت بانکی بگذاریم بعد از مدت سی سال بیشتر از دو میلیارد تومان دریافت می کنیم .! ولی اگر سالی دو میلیون و پانصد تومان را بمدت سی سال بپردازیم یعنی هفتاد و پنج میلیون تومان داده ایم و بیمه در پایان سی سال اگر زنده باشیم هشتصد و پنجاه میلیون تومان اگر درست بگویم می پردازد و اگر بد بینانه نیز نگاه کنیم این مبلغ را در موقع بروز حادثه درج شده در قرار داد زودتر می پردازد ضمن اینکه باید سلامت جسمانی و انجام تست های پزشکی که شاید پانصد هزار تومان مخارجش شود را برای بیمه به انجام برسانیم اگر سالم بودیم هزینه با بیمه است و در غیر این صورت علاوه بر پرداخت هزینه بیمه با ما قرار داد نخواهد بست !
اما طرح این بانک نیازی به این موارد ندارد و همواره بیش از دوبرابر مشابه آن توسط بیمه هم نتیجه دارد .
بورس هم محل خوبی است و همین امروز دائی بنده خطاب به من گفت چرا به بورس فکر نمی کنی ؟ جواب ایشان از سوی من این بود که بورس فشار روانی و استرس زیاد دارد .به بکباره سود کلان و به دفعات ضرر و زیان فراوان دارید . به تنهائی نمی توان اقدام به قدم نهادن در بورس نهاد .صندوق هائی هستند که سرمایه افراد را می گیرند و با آن خرید و فروش انجام میدهند و سرانجام بیست درصد سود می دهند که اگر بخواهیم در بورس این کار را در سالهای پی در پی انجام دهیم نمی توان بر آن بورس نهاد .برای یک نابینا بورس غیر از صرف وقت و از کف رفتن سرمایه چیز دیگری نیست علاوه بر این اکثر ما واقعا منابع زیاد برای سرمایه گذاری نداریم و باید از خرد و سرمایه های اندک بهره بجوئیم .عمو جان اگر ممکن است به لینک درج شده در کامنت هشتم بروید و بعد از کسب نتیجه نظر ارزشمندتان را در کامنتی برای ما بگذارید .
ضمنا ماهور با جاز چهارده در ویندوز اکس پی نیز با من همین را انجام میدهد و صدایش و گامهایش کند است عمو جان و ناتوان از حل آن هستم .

سلام
از نظر من اگه آدما هدف داشته باشن واسه رسیدن بهش هر کاری می کنن ..
اصلا وقتی هدف داشته باشی حتی اگه سنگ هم بی افته جلوی پات ازش میشی ..
اما این هدف باید دلی باشه نه اینکه زبونی .. حالا تو رویاهام بخوام فلان کارِ بشم و همش آرزو کنم خدایا کمک کن .. نه باید برا رسیدن بهش تلاش کرد
اینی هم که میگن کار نیست من قبول ندارم .. امروزِ جوونای ما خیلی راحت طلب شدن .. دوست دارن یه کارِ اداری گیرشون بیاد پشت میز بشینن ماهی هم فلان قدر حقوق بگیرن ..
حتی عزیزای نابینای ما هم باید خلاقیت نشون بدن .. این همه نابینا تو دنیا هست .. یعنی همشون بی کارن؟؟ همشون بیمه میگیرن؟؟ نه اونا هدفشون رسیدن به نقاط بالاست .. از ذهنشون از سایر تواناییاشون کمک می گیرن ..

درود
احسنت بر شما یکی دیگر از اهداف من برجسته نمودن همین نکات کلیدی توسط شما دوست گرامی بود .هدف ، گام نهادن در مسیر رسیدن به هدف ،نه راضی شدن به حداقل زندگی یا بیمه بهزیستی است .
کار مهم است و همه اش کار اداری نباید باشد .نابینایان هم باید دست روی دست نگذارند در جامعه ای که همه تحصیلکرده هستند و همه قانون را رعایت می کنند و این قانون خود ظلم آشکار است بر مردم .
کار هم مثل پول است دوستی در تحلیل خودش م ی گفت که پول همین طوری نیست که بنشینی و پول در بیاوری بلکه باید پول ساخت .کار هم موجود نیست ،به قول شما راحت طلبی طوری شده که همه کار اداری می خواهند کسی به فکر ایجاد نیست !همه کارها هم جسمانی نیست ، متاسفانه به دلیل عدم فراهم شدن و بودن آموزش ما از خواندن ریاضی در دبیرستان تفره رفته و اغلب ما با محدودیت ها و کمبود ها مواجه هستیم .اما بهترین سرمایه و کار فکر ما است .به مثالی دیگر در همین امروز به آن واقف شدم بسنده می کنم .
امروز بخاطر فراهم نمودن شرایط دریافت وام به بانک معتبر ورسمی مراجعه نمودم که با نتیجه مثبت همراه بود حضورم اما مشکلی را احساس نمودم و آن چیزی نبود جز تغییر روال دریافت سود از سوی بانک با روشی فریب کارانه که توضیح خواهم داد !
اگر در گذشته یعنی چند ماه قبل چهار میلیون تومان وام می گرفتی برای مدت ۳۶ ماه می شد تقریبا پنج میلیون تومان که ماهانه صدو سی وهشت هزار و هفتصد می پرداختیم با نرخ سود ۱۶ درصد .
امروز همان مبلغ و مدت ۳۶ ماه با نرخ سود ۲۶ درصد با ترفندی بسیار زیرکانه یعنی چهار میلیون تومان را تقسیم بر ۳۶ماه می نمودند برای ماه اول ۲۴۰۰ تومان بر قسط و یازده هزار یازده هزار و خوردی بیشتر می گرفتند که در واقع قسط های اول خیلی کمتر از صد و سی ونه هزار تومان بود که تا صد و نود میرسید و تفاوت سود با روند قبل ششصد هزار تومان بیشتر بود ولی ظاهر قسط ها برای سال اول وام گیرنده را فریب می دهد .
با عنوان نمودن روش بالا می خواهم بگویم که فقط کار جسمانی نیست بلکه فرایند کار فکری برای ما نابینایان باید به مراتب سود مند تر از بینا ها باشد به قول نسیم هدف اگ رمشخص باشد راه خود هموار می گردد .ماه دوم ۴۸۰۰ تومان و ماه سوم ۷۲۰۰ تومان علاوه بر صد و

فعلا با یکی از دوستانم مشغول چگونگی ورود به بورس فلزات هستیم یه برنامه نوشته که شصت تا هفتاد درصد میتونه وقایع بورس رو در آینده پیشبینی کنه حالا اگر به جای خوبی برسیم البته او رسیده ولی من به عینه باید تجربه کنم که ببینم چه طوره خلاصه شاید اطلاعاتی بدم زات البته بورس جهانی کانادا بیشتر,

درود
ممنون جوانمرد عزیز قطعا دارای تجربه های فراوان هستی و می توانید دوستانتان را مدد برسانید و من مطمئن هستم که جوینده یابنده است .پیش بینی وقایع بورس خیلی مشکل و پیچیده گی های خاص خودش را دارد و قابل پیش بینی نیست .کسانی بودند که روی صنایع خاصی حساب بازکرده اند در کوتاه مدت و دو سال نتیجه داشته اما با مرور و گذشت زمان متحمل ضرر شده اند .بورس با تمام مسائل سیاسی و اقتصادی تاثیر می پذیرد .خیلی ها بورس وارد شده اند اما با توجه به اهداف خودشان در مسیرهای دیگر اقتصادی به نتیجه رسیده اند .بورس کانادا ! با تحریم ها چطور ،حتما جالب است اطلاعات خودت را اگ ربه نتایجی رسیدی در محله منتشر کن .باز هم ممنون از پیگیری های شما .
در ایران با توجه به مسائل و مراتبی که شهروز عزیز گفتند سرمایه گذاری بلند مدت اصلا به سود و صرفه نیست اما با این درآمدهای کم و عدم اشتغال کاری هم جز همین اقدامات نداریم و کاچی بهتر از هیچ چیز است .

سلام خداییش این پست و کامنت هاش رو درست حسابی خوندن کار حضرت شاگرد اوله که ما خیلی وقته این پست رو رها کردیم چسبیدیم به اون آخر آخرا :()
دو تا مطلب: خواهر من چنین پس اندازی رو برای خودش از طریق بیمه پارسیان انجام داده و البته فرم هاش رو آورد من هم پر کنم و … اما خب یه سری مسائل و پرداخت های دیگه بود که موقتاً اون موقع از افتتاح چنین سپرده ای صرف نظر کردم “ولی به عقیده من اگه بخوایم چنین سرمایه گزاری و به قولی آتی نگری کنیم بهتر هست از طریق بانکها و مؤسسات معتبر باشه “البته من وارد لینک سایتی که گذاشتید نشدم شاید اون هم معتبر باشه و البته حتماً هست که شما معرفیش کردید ولی برای محکم کاری گفتم”

دوم اینکه: آقای جوان مرد من شدیداً رفتم تو فکر بورس و خب خیلی دلم می خواد حالا یه طوری بتونم وارد بورس بشم میشه حالا یا اینجا یا تو یه پست جدا “ولی خداییش نه خیلی تخصصی” بگید اصلاً اولش چه شکلی باید وارد بورس شد و شروع به فعالیت کرد “حالا حساب کتابها و محاسباتش بماند”؟؟؟؟؟؟؟؟

درود بر نخودی نایاب و کم پیدا
از شما و سایر دوستان واقعا تشکر می کنم که تتجربیات خودتان را نوشتید و نظرات با ارزشی را درج نمودید .خدائیش نسبت به اوایل که در این موارد پست می گذاشتم هم اکنون استقبال دوستان از این مباحث بیشتر است و بیشتر هم خواهد شد .این هم ناشی از همت شما بزرگواران است و باید محله در تمامی امور اجتماعی توانمند شود .خوب کاری کردید که بیمه ننمودید که بنده با تفکر شما موافقم بانک ها مهم ترین بحث و بخش سرمایه گذاری هستند و موسسات مالی را اصلا تائید نمی کنم .همین دیروز در خصوص صندوقی از رئیس بانک ملی شهرمان پرسیدم ، بسیار خودمانی به من جواب داد که هر کسی مغازه ای اجاره کند و حق و حقوق بانک مرکزی را نیز بپردازد که واقعیت واصل بانک هم همین است بانک مرکزی بهاو مجورز فعالیت می دهد .اما بانک ها معتبر هستند و لینک بالا از بانک های رسمی و با سابقه است در شهرستان ها و استان های کشور و دارای اعتبار خاص .که در آدرسش آمده است bsi البته اگر درآمد داشته باشیم و بتوانیم سرمایه گذاری کنیم ،سرمایه ها در یک طرح و مسیر قرار بگیرد اشتباه است و اگ ربتوانیم در چندین طریق از سرمایه پس انداز شده اقدام به عمل نمائیم ریسک آن پائین خواهد آمد و اگر در روشی سودی حاصل نشد در روش های دیگر جبران می کند و در حالت بدبینانه هم متحمل ضرر دفعی نمی شویم و امکان حفظ سرمایه اصلی همواره موجود است .اما قبلا هم گفته ام بورس هم خوب است اما ریسک بالائی دارد و اگر در صندوق های وابسته به بورس وارد شویم همان بهتر که از مزایای بانک ها برخوردار شویم .
نخودی شاید ردر پستی نوشتم اما اگر اشتباه نکنم ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی یعنی چه ؟ مگر مورد ششم آن جزء موارد یک تا پنج و جزء امراض است و این چه قانونی است ؟لطفا جهت بهتر و روشن شدن مطلب برای من توضیح دهید .

سلام قنبر آقا، ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی در مورد فسخ نکاح هست، بذارید یه کم از قبل ترش براتون بگم در عقد نکاح یعنی همون ازدواج یا با طلاق عقد خاتمه پیدا می کنه یا با فسخ نکاح، پس طلاق یه چیز هست فسخ نکاح یه چیز دیگه.
یک سری عیوب هست که اگه در مرد باشه برای زن حق فسخ نکاح ایجاد می کنه و البته برعکسش هم …. البته می دونم احتمالاً که نه حتماً “نابینایی از هر دو چشم” که جز عیوب زن هست که برای مرد حق فسخ ایجاد می کنه چشم شما رو گرفته…
چندتا نکته بگم: یکی اینکه “نابینایی از هر دو چشم” فقط نابینای مطلق مطلق رو شامل میشه، مثالش رو این طور بزنم براتون زن و مردی با هم ازدواج می کنند و بعد از عقد آقا متوجه نابینایی مطلق همسرشون میشند اینجا ایشون حق فسخ نکاح رو پیدا می کنند به دلیل اینکه اولاً ایشون در زمان عقد حالا به هر دلیل متوجه نابینایی مطلق همسرشون نشدند و بعد از عقد ازدواج متوجه اون میشند، وقتی ماده ۱۱۲۳ رو می خونید در کنارش ماده ۱۱۲۴ هم حتماً باید خونده بشه “عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است”، اگه مثلاً دختر خانم بینا یا نیم بینایی با مرد بینایی یا حالا نابینایی ازدواج کنه بعد از عقد به دلایلی نابینا بشه اینجا حق فسخ برای آقا ایجاد نمیشه و البته با توجه به تغییرات رسم و رسوم ازدواج دیگه فکر نمی کنم امروزه آقایی بتونه به استناد این عیب نکاحش رو فسخ کنه چون قبلش دختر پسر با هم صحبت کردند و یه چند باری رفتند بیرون و نمی دونم …. دیگه ندیده و چشم بسته بله نگرفته …. “امیدوارم تونسته باشم جواب بدم”

درود
بسیار عالی جواب دادید و کامل تفاوت فسخ با طلاق هم این است که فسخ عقد باطل یا هر چیزی که شما می گوئید و مهر هم ندارد!و می تواند کلیه عایدات را مرد برگرداند .و این قانون الان مردود شده است .اما چرا این نابینائی مطلق را جزء عیوب زن دانسته اند .نابینائی که مریضی نیست مانند چهار مورد قبلش و زمین گیری نبوده و نیست نابینائی معلولیت است و بس اگر یادم باشد چند سال قبل فرزندان ذکور که به سن سربازی رسیده اند اگر با یک معلول ازدواج می کردند از خدمت معاف می شدند . اما با وجود این قانون معلول به همه به جزء نابینا گفته و اطلاق شده است .شاید تفسیر بتوان بر آن نهاد اما نهادهای حمایتی و حقوقی کجا بودند و هستند تا این معضل را مرتفع کنند .این جور قوانین اعتماد افراد را به قانونگذاران و قوه قضائیه از بین می برد .
مثال دیگر اینکه من داشتم به دنبال قوانینی می گشتم که زن حق ندارد بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود اما اخطار از سوی دادگستری و حل اختلاف برای زن می آید و محل اقامت زن هم محل زندگی شوهر اوست اما آدرس درج شده با آگاهی مغازه برادر زن است ! ،ضمن اینکه لایحه را از دست همسر او با اکراه بر می دارند در حل اختلاف و دیگر اینکه کپی برداری را با اینکه درخواست کتبی همسر خود را برای دریافت آن معرفی کرده را قبول نکرده و حضور ذی نفع یا وکیل را در حل اختلاف قانونی میدانند و این درحالی است که نوشته درخواست با امضاء ذینفع به عنوان سند عادی برای محاکم قانونی قابل قبول است !که همه اینها تضاد است .مگر وکیل گرفتن و قرار داد بستن در دفترخانه رسمی یا اسناد واملاک ثبت یم شود ببخشید در اداره املاک ثبت می شود اما سند عادی هم در قانون داریم .به هر حال این بود که ببه ماده ۱۱۲۳ رسیدم و اصلا هم قبول ندارم که نابینائی مریضی است بلکه معلولیت است واگر قانونی هم باشد برای همه معلولان باید باشد .وحدت رویه هم باشد در همه جا باید قانون یک جور باشد .

درود
ممنون و جالبه این قانون ایران !!!
اطلاعات من زیاد شد و جالبتر اینکه جهل به قانون رافع مسئولیت نیم شود و قانون را همه باید بدانند !
کدام قانون و سردرگمی مردم و خود قوه محترم هم همین است که قانونگذار با مدارک عالیه تخصص و درک صحیح از روند موضوع ندارد و نهایتا تضاد ابلاغ می گردد .به هر حال نابینائی معلولیت است نه مرض همانطور که کر ولالی معلولیت است و نباید در قانون مذکور باشد و تا این قوانین باشند دیگر نماینده داشتن نابینا به چه کار آید ؟

دیدگاهتان را بنویسید