خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
برای رسیدن به آرامش و زندگی بهتر

سلام به دوستان خوب محله در خدمت شما هستم باز با چند مطلب یا نکته روان شناسی انشا الله که خوش تون بیاد و براتون کار بردی بشه

چگونه فردی جذابُ خوش مشرب باشیم
زیاد به دوستانتان زنگ نزنید
سعی کنید زیاد دنبال دوستانتان نرفته و مدام به آنها تلفن نکنید. حد مشخصی برای این مسئله وجود ندارد، اما دقت کنید همیشه کمتر از مقداری که آنها به شما زنگ
می زنند به آنها زنگ بزنید.
خوب لباس بپوشید
سعی کنید همیشه مرتب و خوش پوش باشید. یادتان باشد که مردم معمولاً از روی قیافه و ظاهر در مورد افراد نظر می دهند.
مطلع و آگاه باشید
مردم دوست دارند با کسی رفت و آمد کنند که بتوانند از او مطلبی یاد بگیرند. اما هول نشوید، اطلاعاتتان را زمانی در اختیار آنها بگذارید که از شما سوال کنند.
چون ممکن است فکر کنند قصد پز دادن دارید. و این اصلاً خوب نیست.
افسرده  نباشید
اگر حالتان خوب نیست، بهتر است که در خانه بمانید. چون مردم دوست دارند که وقتی با دوستانشان بیرون می روند به آنها خوش بگذرد. کسی دوست ندارد در آن زمان شما را مشاوره روانپزشکی کند. بله، می توانید به یکی از دوستان نزدیکتان مشکلتان را در میان بگذارید، اما وقتی یک شب با دوستان بیرون رفته اید سعی کنید که مشکل
را فراموش کنید.
اگر همه ی جزئیات زندگیتان را به دوستانتان بگویید، ممکن است زیاد جذب شما نشوند. همیشه چیزی را ناگفته نگاه دارید، و افراد همیشه علاقه مند به دانستن آن موضوع
باقی می مانند.
هر کسی ضعف و ناتوانی دارد، اما لازم نیست که این مسئله را به اطلاع همه برسانید. اگر این کار را بکنید، آن ضعفتان را باعث شوخی و خنده ی اطرافیان می کنید.
اگر طبع شوخ دارید، کمی از آن را به دوستانتان نشان دهید. لازم نیست که منبع سرگرمی و خنده شوید. تعادل را حفظ کنید
با افراد اجتماعی و باحال رفت و آمد کنید
اگر بخواهید همیشه افراد شکست خورده را وارد اکیپ دوستانتان کنید، خودتان هم خیلی زود جزء همان ها به حساب خواهید آمد. و از طرف دیگر، اگر افراد
اجتماعی و درست و حسابی را در اطراف خود داشته باشید، مردم هم همان فکر را در رابطه با شما خواهند کرد.
جزء آن افرادی باشید که گروه ها و اکیپ های مختلف را به هم معرفی می کنند. اگر شما دو اکیپ دوست دارید، آنها را به هم معرفی کنید. البته اگر فکر می کنید که
این دو گروه به هم می خورند. و از آنجا که آنها فقط شما را می شناسند، احتمالاً وقتی با هم روبه رو می شوند در مورد شما صحبت خواهند کرد.
به حرفهایتان عمل کنید
عمل کردن به حرفها و قول هایتان به دیگران ثابت می کند که فرد قابل اعتمادی هستید و می توان رویتان حساب کرد. اما عمل نکردن به حرفهایتان، نه تنها شهرتتان را
لکه دار می کند بلکه باعث می شود چند تا از دوستانتان را هم از دست بدهید.
برای بیرون رفتن برنامه ریزی کنید
هر چند وقت یکبار برنامه ریزی کنید و دیگران را جایی دعوت کنید. همه چیز را مرتب کرده و بعد همه را دعوت کنید.
سعی کنید تحت هیچ شرایطی خونسردیتان را از دست ندهید
کسی دوست ندارد که با کسی بیرون برود که سریعاً عصبانی شده و کنترل خود را از دست می دهد. اتفاقات بد ممکن است بیفتد و شما هم باید واکنش نشان دهید. اما لازم
نیست که کنترل اعصابتان را از دست بدهید. همیشه خونسردی خود را حفظ کنید.
رعایت همه ی این نکات باعث می شود که در جمع دوستان به عنوان فردی باحال و خوش مشرب شناخته شوید. اما لازم نیست که برای این کار خیلی تلاش کنید. بگذارید همه چیز عادی پیش برود.

دکتر محمدولی علیئی جمعیت شناس و مدرس دانشگاه درباره عوامل موثر بر امید به زندگی می گوید: این شاخص به عوامل اجتماعی گوناگونی از جمله تحصیلات، شغل، درآمد، محل زندگی، نوع ارتباط با خویشاوندان و میزان اعتقادات مذهبی بستگی و رابطه مستقیم دارد.
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی ضمن اشاره به نقش موثر تحصیلات و شغل افراد در بالابردن شاخص امید به زندگی، به عامل اقتصادی اشاره میکند و می گوید: از آن جایی که قدرت اقتصادی بیشتر، آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی بهتری را برای افراد فراهم می کند، می توان عامل اقتصادی را یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر میزان امید به زندگی در جوامع کنونی دانست.
اعتقادات مذهبی از دیگر عوامل موثر بر این شاخص است چرا که تحقیقات نشان داده است افرادی که از سطح اعتقادات مذهبی بهتری نسبت به دیگران برخوردار هستند
کمتر دچار افسردگی و به طور کل بیماری های روحی و روانی می شوند همچنین این گروه از افراد هنگام روبه رو با مشکلات زندگی، انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان میدهند.
تغذیه کافی برای حفظ سلامت بدن و تامین نیروی مورد نیاز برای انجام فعالیت های روزانه از اهمیت زیادی برخوردار است.
افرادی که از تغذیه مناسبی برخوردار نیستند، در مقابل ابتلابه انواع بیماری ها ظعیف تر بوده و از توانایی جسمانی کمتری برخوردار هستند. دکتر علیئی در این
باره می گوید: تغذیه از عوامل تاثیرگذار بر تعداد سال هایی است که افراد عمر خواهند کرد چرا که سلامتی با دریافت تغذیه کافی و مناسب رابطه مستقیم دارد.
نوع برقراری ارتباط با اطرافیان و خویشاوندان در داشتن امید به زندگی بیشتر و به دنبال آن طول عمر بیشتر موثر است.
یکی از عوامل موثر بر سلامت روانی افراد یک جامعه نحوه و سطح برقراری ارتباط میان اعضای آن جامعه است.
هرچه این ارتباط قوی تر باشد، آن جامعه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد بود.
درباره نقش ارتباط و تاثیر آن بر امید به زندگی ذکر این نکته نیز ضروری است که برقراری ارتباط میان افراد خانواده و یا در یک جامعه به صورت خطی نبوده و
شبکه بزرگی از افراد را شامل می شود.
به همین خاطر همه افراد یک جامعه باید برای برقراری ارتباط با اطرافیان و خویشاوندان خود آموزش های لازم را دیده باشند تا آن جامعه از سلامت روانی مطلوبی
برخوردار باشد.
ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که تنها پیشرفته بودن و وضعیت اقتصادی مطلوب، کیفیت زندگی بهتر و به دنبال آن امید به زندگی بیشتر را به همراه
ندارد چرا که کشورهای صنعتی بسیاری وجود دارند که با داشتن وضعیت اقتصادی مطلوب، از میزان امید به زندگی پائینی برخوردار هستند.
به همین دلیل جمعیت شناسان ارتقای جنبه های مختلف زندگی انسان را برای بیشتر شدن متوسط طول عمر، ضروری می دانند.
از طرف دیگر امید به زندگی تنها به بیشتر شدن طول عمر انسان منتهی نمی شود بلکه تحقیقات نشان می دهد، جوامعی که از سطح امید به زندگی پائینی دارند، میزان
خودکشی و ارتکاب به انواع جرایم، آمار بیشتری را به خود اختصاص می دهد تا جوامعی که در آنها امید به زندگی در حد مطلوبی قرار دارد.

در اینجا چهار قانون مهم شادکامی و موفقیت بیان شده توصیه ما به شما این است که در طول ماه، هر هفته یکی از قانون ها را به کار ببرید و بعد از این،
هر روز از این قانون ها استفاده کنید و آنها را در زندگی تان به کار ببرید.
قانون اول: نعمت هایت را بشمار
نعمت هایی را که در زندگی داری، بشمار. چرا فقط توجهت را بر روی نداشته هایت متمرکز می کنی و فکرهایت را درهم می ریزی؟ این اولین قانون است. از هم اکنون تمام داشته هایت را که خدای مهربان، تقدیمت کرده بنویس و به خاطر آنها، او را ممنون باش،
نعمت های تو از ظرفیتت بیشتر است و تو هرگز به آنها فکر نمی کنی و از آ ها بهره نمی بری. خداوند، این نعمت ها را که با سخاوت به تو اهدا
کرده، در نظرت خیلی عادی و معمولی جلوه کرده است.
حتی اکنون، تو از نعمت هایی که می توانند به تو سربلندی و افتخار ببخشند، برخورداری. این ها گنجینه هایی هستند که مانند ابزاری برای ساخت، می توانند آینده بهتر
تو را پی ریزی کنند. از امروز شروع کن، ضعف هایی که شکست تو را فراهم می آورند، فقط در فکر تو زندگی می کنند.
فهرست نعمت هایت را دوباره مرور کن، دارایی هایت را حساب کن. تو خیلی از چیزها را داری که دیگران از آن محروم اند. روی این قانون، خوب فکرکن.
قانون دوم: بی نظیر بودنت را جار بزن
از قبرستانی که در آن، جز ناکامی و ناامیدی نیست، بیرون بیا و به خودت هر روز بگو:
من گنجینه با ارزشی هستم، چون خدای یکتا من را آفریده و در دنیا یکی مانند من خلق نشده است. بی نظیر بودن و نادر بودنت را جار بزن و به آن افتخار کن.
چرا به کسانی که تو را خوار می پندارند، گوش می دهی و از همه بدتر، آنان را باور داری؟
من بی نظیرم و به خودم افتخار می کنم. این را با فریاد، هر روز بگو.
قانون سوم: یک کیلومتر، بیشتر از آن چه باید راه بروی، راه برو
تنها عامل دست یابی به موفقیت، آن است که خدمتی بهتر و بیشتر از آن چه از تو انتظار می رود، ارائه دهی. مهم نیست که وظیفه تو چیست. مطمئن ترین راه برای این
که خودت را به حد متوسط بکشانی، این است که به اندازه وظیفه ای که برایت مشخص شده است، کار کنی. به این فکر نکن که اگر بیش از دستمزدت کار کنی، به تو اجحاف شده است زیرا اگر پاداش کار تو، امروز به تو بازنگردد، فردا به طور حتم، بازخواهد گشت.
یک کیلومتر، اضافه راه برو. نگران خودت نباش، لیاقت تو بیش از این هاست، آن را به سوی خود بکش. هر خدمتی که انجام می دهی، بی پاداش نخواهد بود و اگر پاداشت را زود دریافت نکردی، نگران مباش زیرا هرچه دیر آید، خوش آید.
تو نمی توانی موفقیت را احضار کنی، تو فقط می توانی لیاقت و شایستگی آن را داشته باشی.
قانون چهارم: از نیروی انتخابت، عاقلانه استفاده کن
تو حق انتخاب داری، تو می توانی بین شکست و ناامیدی یا شادمانی و کامیابی، یکی را انتخاب کنی
تو با قدرت انتخابی که داری، می توانی در شکلی بالاتر، دوباره متولد شوی.
به خودت بنگر، به انتخاب هایی فکرکن که تاکنون کرده ای، به لحظه هایی که روی زانو افتاده ای تا فرصت انتخاب دوباره به تو داده شود. آن چه گذشته، گذشته است.
از قدرت انتخابت، عاقلانه سود ببر.
به جای تنفر، عشق، به جای ایستایی، پویایی، به جای تأخیر، عمل و به جای فکرهای منفی، فکرهای مثبت را انتخاب کن.
حالا که چهار قانون شادکامی و موفقیت را یاد گرفتی، فراموش نکن که در هر حال آن ها را به کار ببری. دیگر به فکر گذشته نباش، از امروز، امروز لذت ببر و از فردا،
فردا. تو توانایی این را داری که شگفتی های عظیمی در زندگی ات به وجود آوری. پتانسیل تو نامحدود است. خودت را همیشه باور کن.

پرسیدم.چطور بهتر زندگى کنم  با کمى مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تاسفى بپذیر  با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس براى آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه اى انداز.شک هایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن
زندگى شگفت انگیز است .در صورتیکه بدانى چطور زندگى کنى . پرسیدم.آخر .و او بدون اینکه متوجه سوالم شود ادامه داد : مهم این نیست که قشنگ باشى.قشنگ این است که مهم باشى ! حتى براى یک نفر..کوچک باش و عاشق .. که عشق خود میداند آئین بزرگ کردنت را.!بگذار عشق خاصیت تو باشد.نه رابطه خاص تو با کسى‌.
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن

۱۶ دیدگاه دربارهٔ «برای رسیدن به آرامش و زندگی بهتر»

از ثنا خانم گرامی بخاطر ارسال مطالب ارزنده و آموزنده کمال تشکر و سپاس را دارم.
اشاره شده بود که در تحقیقات نشان داده شده که افراد مذهبی چنینند و چنانند, کاش اصل این تحقیقات معلوم بود که کی انجام شده کجا انجام شده جامعه هدف چه کسانی بوده اند و… متأسفانه مد شده که افراد دیدگاه های خود را با گفتن یک جمله ی تحقیقات نشان داده یا ثابت کرده, برچسب علمی بودن میزنند.
البته امیدوارم که برای ثنا خانم سوء تفاهم نشود چون ایشان هم مطالبشان را از اساتید جامعه شناسی و روانشناسی نقل کرده اند. البته از یک نظر ممکن است که افراد مذهبی احساس آرامش بیشتری داشته باشند و آن نظر این است که همه مسائل و مصائب را به خدا نسبت میدهند و هر اتفاقی بیفتد می گویند خواست خدا بوده و چون خواست خداست پس باید راضی بود و گلایه و شکایت نکرد.
یا آنانی که در فقر غرق هستند و نمیتوانند خود را از چنبره فقر رها کنند و یا نمیتوانند ریشه های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی فقر خود را شناسایی نمایند, لذا ساده ترین کار را در این میبینند که بگویند بدبختی و فقر ما هم دست خداست و خدا چون ما را دوست داشته است لذا فقیرمان کرده تا مرتب خدا خدا کنیم و او دوست دارد که بندگانش مرتب صدایش کنند. یا در مورد خود ما معلولین اینطور وانمود میکنند که باز یا خدا دوستمان داشته که ما را معلول آفریده یا می دانسته است که اگر ما سالم باشیم مثلا جنایتکار دزد شرور و….. میشدیم, پس باز چون خدا ما را دوست می داشته است معلولمان کرده تا نتوانیم به راه کج و خطا برویم.
آری شاید افراد مذهبی با این دلایل ذهنی و توهمی خود را آرام نشان دهند, اما این موضوعات بیشتر در گذشته صدق میکرد و امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی و هشیاری و آگاهی مردم, دیگر این توجیهات و خود فریب دادنها چندان تأثیر گذار نیست.
امروزه ابلهانه به نظر میرسد که کسی معتقد باشد که چون خدا می دانسته اگر ما سالم باشیم خطاکار و جنایتکار میشویم و بخاطر جلوگیری از این امر معلولمان کرده است. امروزه ساده اندیشانه و کودکانه است که باور داشته باشیم که فقر در جامعه کار خداست و چون او فقرا را دوست داشته و میخواسته که مرتب صدایش بکنند آنها را فقیر کرده است.
بنا بر این وقتی آگاهی و بینش مردمان رشد یابد و بدانند که همه این مسائل و مصائب دست پرورده خود انسان است لذا توجیهات پیش گفته دیگر رنگ باخته مردمان مذهبی هم به دنبال علل و عوامل مشکلات خواهند بود و لذا به اندازه افراد لائیک و غیر مذهبی از بیعدالتیها و تبعیضها گله مند خواهند بود.
به هر حال هر ادعایی میبایست درتحقیقات و پژوهشهای علمی به اثبات برسد و صرف گفتن اینکه تحقیقات نشان داده است, کافی نیست.
من با قانون دوم هم مخالفم. چرا باید خود را فریب دهیم و بگوییم که من بینظیرم در حالی که مثلا شخص من می دانم که در مورد خودم صدق نمیکند و به هیچ وجه بی نظیر نیستم, یا وقتی می دانم نقشی در جامعه جز تولید کود ندارم چرا باید ادعای بی اساس بکنم.
درست است که انسان باید خود را باور کند تا اعتماد به نفسشبالا برود ولی برای این کار لازم نیست بخود دروغ بگوییم.

سلام عمو حسین مرسی از شما و باز ممنون که چنین دغدغه ای رو اینجا مطرح کردید
من در حد اطلاعات خودم جواب میدم و خب هر عقلی اگه به کار گرفته بشه میتونه یکی از دلایل علمی بودن این قضیه رو اثبات کنه
خب درسته که من اینها رو نقل و جمعآوری میکنم ولی تا به نتیجه نهایی لا اقل برای خودم نرسم و با عقاید و علایقم تیک نخوره یا مچ نشه نمیتونم انتشار بدم اینم یه خصلته دیگه
خدمت شما بزرگوار عرض کنم که اولً تا منظور از علمی بودن چی باشه آیا علم همون تکنولوژی هست که اگه پایه های اصلی نبود همینم نبود چه طور ما هر خبری که از دانشمندان آمریکایی بشنویم راجع به یک ماده فوری برچسب علمی بودن بهش میزنیم ولی حقیقت ممکنه چیز دیگه ای باشه و ما آزمایشات این دانشمندان رو همه چی تموم میدونیم اما سخنان بزرگواران رو چون شاید نقل شده حاضرُ آماده به دست ما رسیده و حالا غربیها دارن به نتیجه ای میرسن که اونها گفتن سخت قبول میکنیم قدر نمیدونیم ذات انسان این طوریه که البته اگه به این نفس خودش غلبه کنه به خیلی جاها میرسه این یه مساله مهم و ثابت شده برای چه مسلمون و چه نامسلمون هاست
حتی ما نمیخوایم برا مسایل چنین با ارزشی یه کم تحقیق کنیم تا به نتیجه ای برسیم که بله اثر این دو مستقیم هست یا نه
بخاطر شاید اعتقاد محکمی که گاهی به مسایل ضد این مقوله پیدا میکنیم
خب البته مقصر اصلی ما نیستیم رسانه خیلی کم کار کرده اکثرً همه جا اسم اسلام یا مذهب هست نه رسم و اصل و حقیقت نابش در عوض عکس اون رو به این نام نشون میدن و خیلی عوامل باعث گمراهی انسان میشند که ما نباید این اجازه رو حد اقل به خودمون بدیم که هر چی شنیدیم بدون فکر قبول کنیم و از منابع غنی خودمون بیبهره باشیم
مسلمً اگه کسی بره با روش صحیح کتاب خدا و دستورات یا بهتر بگم روشهای دین رو مطالعه و بررسی کنه متوجه میشه که این تحقیقات حرفی برای گفتن داره نه واسه کلاس
خب معلومه وقتی منم برم شب تولد یک امام که همش روضه خونی میکنن افسرده میشم باید با این موارد برخورد بشه تقصیر مذهب واقعی چیه
همش تقصیر خودمونه که درستُ حسابی سراغ سخنان بزرگ وارانی رو که اصلً خودشون اهل شوخی به جا و شادی و سراسر رحمت و لبخند بودند نمیریم و با دیدن مسجدیهایی که همش کارشون نماز و سینه زنی هست فوری برچسب میزنیم به همه هیأتی ها که دور شوید افسرده خواهید شد
ثانیً اینکه مد شده با دیدن یک جمله بگیم علمی هست همیشه هم صدق نمیکنه اصل منابع این صحبتهاست که بهتره به جا زیر پا گذاشتنش دقت کنیم آیا این جملات منشا عقلی تجربی و نقلی قابل قبول دارند یا نه منفعتی و غیره
ثالثً راجع به مصایب اینطور نیست که خدا گفته باشه هر بلایی سرتون اومد صدا تون در نیاد خودم میخوام بلکه این همه سخنانی داریم که گفتند بپرسید تا بدونید و علت هر معلول رو بیابید و مجهولات رو معلوم کنید با این حرف شما یاد آدمهای سالخورده بیچاره افتادم که بنده های خدا گرچه دلشون پاکه ولی اطلاعات زیادی نداشتند و بدنبال دلیل نبودند
اصلً ما یه مناجات از حضرت سجاد داریم که مخصوص شاکیان هست
خدا هر دردی داده درمونشم داده و فرموده در صورتی که تلاشتُ کردی و باز نشد به مصلحتت راضی باش
که البته با عدالت و رحمتش جبران خواهد کرد
من قصد تغییر عقاید شما رو ندارم اگه دوست دارید میتونید شما نیز در این توهمات بمانید منظور خود شما نیست اونهایی که نمیخوان حقیقت رو بفهمند منم امیدوارم سوِ تفاهم نشه
دنیایی که توش زندگی میکنیم و هیچ یک از آدمهاش کامل نیست مگه افراد ثروت مند یا مسلن سالم بی دردند و ما بدبخت این قضاوت بنظر من بچگانست و من متاسفانه شاید قدرت رسا کردن مفهوم حرفمُ ندارم ولی میدونم که خدا به هر کس به اندازه ظرفیتش امکانات موفقیت سختیها و راه رو میده و با اختیار و انتخابی که بهش داده دست بشر رو برای پذیرفتن یا نپذیرفتن حقیقت و تلاش و تحقیق مطالعه و تحلیل مسایل باز کرده و اگه ما همش بنالیم و الکی خودمونو آرام و مذهبی نشون بدیم مشکل از خودمونه که به عمق معنای هستی پی نَبُردیم
آها این که من بگم بینظیرم نه اینکه بخوام خودمُ فریب بدم که از همه بهترم بلکه هر کس بعنوان فردی در جامعه و بنوبه خودش و در حد ظرفیتش میتونه بهترین بشه چرا که نه هر انسانی اگه از استعدادها و مواهب بتونه بهره مند بشه جای خودش به مرتبه ای که درش قرار داره میتونه دست پیدا کنه با آرزوی موفقیت

سلام. مثل همیشه کاربردی و کامل و مفید. از زحمات شما به خاطر جمعآوری و تدوین این مطالب ممنونیم و به شما خدا قوت میگویم. فقط یک جمله میگویم که کاملترین دین انسانیت است. حالا میخواهد اسمش اسلام باشد یا زردشت باشد یا مسیحیت یا یهودیت یا هر چیز دیگری. فراموش نکنید که کوروش کبیر زردشتی بود. ولی قرآن او را تحسین کرده است. پس مذهب خاص دلیل بر انسان کامل بودن نیست.
یک پیشنهاد هم داشتم. اگر ممکن است در یک پست طنزهای مذهبی را جمعآوری کنید. البته اگر منبعی در این مورد موجود باشد. مثل شوخیهایی که امامان و معصومین با هم و با یاران خود میکردند.
موفق باشید.

سلام آقا شهروز ممنون نظر بسیار جالبی دادید اینکه صد در صد درسته کاملترین دین انسانیت هست و همه ادیان در اصل متکی بر این اصل بودند اما اینکه فرقی نداره اسلام باشه یا چیز دیگه رو نمیشه پذیرفت چون خب دین ما طبق مسایل روز هم بصورت مدون پیش میره و چون با گذشت زمان به نیازها پاسخ داده نمیشد و عقل بشری طالب قانون جامع تری بود این آیین آسمانی نیز برای ما به ارمغان آورده شد شما اینا رو بهتر از من میدونید ولی این سخن به برداشت من مثل اینه که ما بگیم درس خوبه و فرقی نداره کلاس چارم بمونیم یا که بریم بالاتر
راجع به درخواست شما چشم من توی سایت پر پرواز به این قضیه اشاره کردم و باز بررسی میکنم ولی اینکه اینجا بذارم یا نه هر طور صلاح آقا مدیره موفق باشید

درود ثنا جان
من گنجینه با ارزشی هستم، چون خدای یکتا من را آفریده و در دنیا یکی مانند من خلق نشده است.
بی نظیر بودنم را جااااااااار جااااار جاااار میزنم
اعتماد به نفسو داشتی خخخخ
خیلی کاربردی بود ایول مختصر و مفید
دستت طلا
موفق باشی

سلام مجدد. ثنا خانم بار دیگر ادعایی را مطرح کردند که البته تازگی ندارد و همه ما در دوران مدرسه و دانشگاه در درسهای بینش اسلامی یا معارف اسلامی و… خوانده ایم و از رسان های مذهبی هم بطور مکرر و شبانه روزی از اینگونه ادعا ها مطرح میگردد. من هر وقت میشنوم که کسی ادعا میکند که اسلام کاملترین دین است و مثلا ثنا خانم کلاس مثلا چهارم و بالا تر را مطرح میکند, این سؤال در ذهنم خطور میکند که واقعا ما چه شواهد و قرائنی در دست داریم که ادعا کنیم اسلام از همه ادیان دیگر کاملتر و برتر است. آیا اینکه آخرین دین توحیدی تلقی میشود میتواند ثابت کننده این باشد که اسلام کاملترین هم هست؟
البته تا کنون به جواب این سؤال نرسیده ام و امیدوارم ثنا خانم زحمت کشیده در این خصوص تحقیقی بکنند و من و کسانی که مبتلا به این سؤال هستیم را راهنمایی فرمایند.
پس سؤال این است که چه شواهد و قرائنی مبنی بر کاملتر بودن دین اسلام جز متأخر بودن و جز اینکه چون دیگران گفته اند پس ما هم باید بپذیریم, در دست هست؟
این میطلبد که ما ادیان دیگر را بخوبی بشناسیم با نقاط و ضعف آنها آشنا بشویم و بعد ادعا کنیم که اگر اسلام نیامده بود مثلا فلان اتفاق مثبت رخ نمیداد یا بشر به بهمان پیشرفت و ارتقا دست نمییافت.
موفق باشید.

سلام بر شما
مرسی هاها حقیقتش من که عالم دهر نیستم بخوام همش تحقیق کنم و جواب سوالهایی رو بدم که هر کسی اگه واقعً واقعً و باز واقعً بخواهد که بداند تلاش خواهد کرد تا نجات پیدا کند از سر در گمی و به جواب آنها برسد
آخرش هم با پژوهش یک نفر برای همه و این همه شخصیتهای متفاوت برداشت و نگرشها فرق داشته باشد و این طوری امید چندانی به روشن شدن و ادای حق مطلب نیست
امیدوارم هر یک از شما خودتان اگه تشنه حقیقتید به سراغ علت مجهولات ذهن تان بروید من هم خوشحال میشم کمکی بکنم اگه بخواهید و امیدوارم از پس وظایفم به خوبی بر بیام البته اسلام ما رو که منع نکرده که کتابهای غیر از خودمونُ بخونیم گفتم که راه هست بیراهه هست انتخاب و اراده هم هست یا علی

بچه ها بزرگا دعوا نکنید! ببینید تو این مطلب به این صورت بیان شده: دکتر محمدولی علیئی جمعیت شناس و مدرس دانشگاه درباره عوامل موثر بر امید به زندگی می گوید: این شاخص به عوامل اجتماعی گوناگونی از جمله تحصیلات، شغل، درآمد، محل زندگی، نوع ارتباط با خویشاوندان و میزان اعتقادات مذهبی بستگی و رابطه مستقیم دارد.
در مورد این مطلب میتونم بگم که تحقیقاتی که انجام شده نشان دهنده ی ارتباط هست ولی نه به صورت مستقیم و فقط کلمه بستگی یا همبستگی در اینجا صحیح است که یا نویسنده این مطلب برای تاکید کلام از رابطه مستقیم استفاده کرده یا آقای دکتر به همین صورت بیان کرده که دومی رو کمی بعید میدونم. ضمنا چندین متغیر یعنی تحصیلات شغل میزان رابطه با خویشاوندان محل زندگی و اعتقادات مذهبی رو کنار هم چیده شده و رابطه مستقیم بین اینها بیان شده که به هیچ وجه علمی به نظر نمیرسه حداقل در بیان نتیجه تحقیقات به این صورت بیان نمیشه. من در مورد ارتباط مذهب و متغیرهای مختلف به خاطر کارم و علاقه ام مطالعات زیادی داشتم ولی تنها رابطه هست نه مستقیم هست, نه بیشتر و کمتر داره, ضمنا در جامعه ما هنوز تحقیق مشخص و مدونی در این موارد صورت نگرفته.

آره واقعً خیلی عوامل برا شکل گیری شرایط برای یک نفر و شخصیت او موثر هست و نمیشه فقط به یک جنبه توجه داشت و قضاوت ناصحیح داشته باشیم البته من منظورم مذهب یا غیر اون نیست اونایی که تحقیق کردند خودشون لابد همه اینها رو در نظر داشتند ولی ما هم نباید هر چی شنیدیم فوری بگیم ها درسته یا نه درست نیست.اینم طبیعیه که اگه مذهب به شکل ناصحیح و خلاف یا انحرافی خودش بر ما تحمیل بشه یا حتی در زندگیمون نمود پیدا کنه میتونه مخرب سلامت روان بشه چیزی که متاسفانه توی کشور یا دنیای ما کم نیست

جناب جوانمرد دانا از شما صمیمانه سپاسگزارم. من عاشق این حرفهای علمی هستم.
لطفا اگر مطالب بیشتر و محققانه تری داشتید از دوستانتان دریغ نکنید.
همه ما باید بیاموزیم علمی بحث کنیم علمی تحقیق کنیم و علمی سخن بگوییم.
باز هم از شما و ثنا خانم ممنونم.

سلام ثنا جون کاشکی یکی از دوستای من هست این بند اول مطلب تو رو می خوند خدایا اول یه کامپیوتر نه یه لپتاپ آخرین مدل بهش ارزانی دار بعدش خط شون رو یه طرفه کن “خدایا ……”
خارج از شوخی این مطلب رو باید یه جا بسیوم هرز گاهی نگاهی بهش بندازم … جدی می گم … خیلی جالب بود … مرسی …
“ادامه بعد از خوندن کامنت دونی”:
ثنا جون باریکلا یعنی هزار هزار بار باریکلا خیلی قشنگ و زیبا تحلیل کردی و پاسخ دادی ممنون …

سلاام علیک نخودییی جونم
آمییین
هاهاهاهاهاها البته منظورم تلفن نبود
منم خیلی دوستا دارم که کاش نت داشتن خدا روزی همه رو بیشتر کنه
خواهش میکنم آفرین به تو که کارت درسته از همون بینظیر هایی که میشه قبولشون داشت
مییییخواااامت نه فقط به خاطر تایید من که البته لطف داری بلکه در اصل به خاطر تایید حقیقت
به وجود داشتن دوست حقوق دانی چون تو مفتخرم و شاااد عزیییزم

دیدگاهتان را بنویسید