درود
بچه ها هلو عليكم. ميگما، ي وقت خيال نكنيد ما كنفرانس ها رو شنبه ها ساعت شيشو نيم بعد از ظهرها برگزار نميكنيم هاااااا! اتفاقا دو تا كنفرانس آخرمون هم الان در دسترسم هست يكي مربوط به دهم اسفند كه الان آماده ي دانلودش كردم و يكي كنفرانس ديروز كه مربوط به هفده اسفند هستش و هنوز دارم ويرايشش ميكنم. علت تاخير اينه كه من تا مييام وقت كنم اين كنفرانسها رو تدوين صوتي كنم طول ميكشه و خوب ميدونيد كه اين كارها واقعا وقت گيره. اين آخري خيلي كنفرانس باحالي بود و به دل خودم كه خيلي چسبيد. ميشه كنفرانس دوازدهم كه به زودي ويرايشش رو تموم و آماده ي دانلودش ميكنم. فعلا دست به نقدم و اين كنفرانس يازدهم رو تقديم ميكنم كه اميدوارم خوشتون بياد و نظر بديد و بعدا توي كنفرانسهاي محله شركت كنيد. من نميفهمم واقعا پيش خودتون چي ميگيد و شركت نميكنيد. آخه مگه آسمون به زمين ميياد كه ي چيزي ياد دوستاتون بديد كه اينقدر كلاس ميذاريد. به هر حال، توي اين كنفرانسي كه هفته ي قبل برگزار كرديم افراد جديدي مثل رضاي چراغي عزيز و مريم بودند و نظرات جالبي راجع به اشتغال دادند و كلا بحث جالبي بود. اينكه نابيناها توي ايران آيا پول در مييارند و اگه آره، چطور پول در مييارند. اينكه چه مشكلاتي واسه اشتغال داريم و راه حلشون چيه و چيزهاي ديگه اي هم گفتيم كه خوب خودتون از اينجا با حجم 25 مگا بايت بگيريد گوشش كنيد. زمان كنفرانس يازدهم حدود يك ساعت و ربع ميشه. راستي كنفرانس دوازدهم كه ديروز يعني هفده اسفند برگزار كرديم رو به زودي ميذارم كه بحث خيلي خيلي جالبي توش مطرح كرديم و بچه ها خواستند كه هفته ي بعدي توي كنفرانس سيزدهم همينو ادامه بديم اونم تنهايي نابينايان بود. تنهايي نابينايان. آيا نابينايان تنها هستند؟ اگه آره، چند درصدشون؟ چرا و توي چه جمع هايي بعضي از ما نابينايان تنها ميشيم و چي كار كنيم كه تنها نشيم. اينها بحث هاي كنفرانس دوازده بود كه به زودي ميذارمش واسه دانلود ولي هفته ي آينده هم بحث ما همينه مگر اينكه موضوع بهتري پيش بياد. اگر خواستيد ميتونيد هفته ي بعدي، دوشنبه، مورخ 26 اسفند 92 خورشيدي ساعت شيشو نيم بعد از ظهر، توي سيزدهمين كنفرانس ما گوش كني ها شركت كنيد. خوب برم كه دير شد و همش دارم به تكرار گويي مي افتم. باي باي.
3 دیدگاه دربارهٔ «دانلود يازدهمين كنفرانس محله مورخ دهم اسفند 92»
سپاس، حالا اولین عصر تاحالا دیدم بچه ها خوابشون برده:دارم دانلودش مینم،فردا میگوشمش! دوباره میام!
سلام
ممنون مجتبی
با سلام من دانلود کرده گوشیدم. متأسفانه ضعف در بیان نیازها و تحلیل علمی از مشکلات, همچنان نمایان و چشمگیر است. همه ی ما فقط با کلماتی ساده و عامیانه به بیان دیدگاه های خود میپردازیم. کاش بودند در بین ما کسانی که میتوانستند اوضاع و احوالمان را در همه ی زمینه ها تحلیل علمی میکردند و در نتیجه احتمالا به نتیجه علمی و منطقی هم دست مییافتیم. همچنین در خلء نمیشود سخن گفت. موضوع مهمی مثل اشتغال میطلبد که حد اقل چند تن از مسؤولین تشکلها و سازمانهای ذیربط در کنفرانس حضور یافته لا اقل آماری از شاغلین و فاقدین شغل و همچنین سطح سواد و معلومات و تخصص افراد جویای کار ارائه میشد.
در اینجا از مجتبی ی عزیز میخواهم که افرادی را که گمان میکند در خصوص هر مبحثی کارشناس و متخصص هستند, دعوت به شرکت در کنفرانس کند. از همه ی افراد که نمیشود انتظار داشت که بطور خودکار و خودجوش به کنفرانس بیایند. همه دیدیم که در کنفرانسی که آقای بهزاد پور شرکت داشت و قدری تخصصی حرف زد با چه میزانی از استقبال برخوردار شد. مثلا خیلی دوست دارم یکی از موج نوریها بیاید و بگوید که آیا آموزشهایش عملا در ایجاد اشتغال نابینایان مؤثر بوده است یا نه.
نکته ی دیگر اینکه تلویحا همه ی شرکت کنندگان محترم اذعان داشتند که نابینایان باید مهارتهای فردیشان را افزایش دهند. این سخن منطقی و بجاییست, من هم بر این عقیده ام که نابینایان باید دارای تخصص در زمینه های مختلف شوند و بتوانند با ارائه خدمات به کسب درآمد بپردازند. ولی این مهم میطلبد که در نظام آموزشی تغییراتی داده شود بگونه ای که یک نابینا از همان زمان ورود به مدرسه تحت آموزشهای مورد نیاز قرار گیرد تا وقتی به مرحله ی دیپلم میرسد در رشته ای متخصص شده باشد این اشتباه است که بگوییم هرچه بیناها میخوانند ما هم باید بخوانیم. آنها در بسیاری جهات با ما فرق دارند.
نکته ی دیگر تأکید بر توانمندیهای فردی و اجتماعی است که بعضی دوستان بنا به شرایطی بدست میآورند و انسانهای موفقی هستند, ولی این توانمند سازی باید بطور کلاسیک به نابینایان آموزش داده شود تا هم قدرت خلاقیتشان افزایش یابد هم اعتماد به نفسشان و هم ارتباطات اجتماعیشان تا بتوانند بعنوان عنصری موفق در جامعه به ایفای نقش بپردازند