خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

آخ جونمی عید امسال میریم هاوایی

بح بح , حالم چقدر خوبه هوا چه آرومه تا دیروز دیروزا حالم یه جوری خیلی خاص گند بوده
سلام سلام سلام تا ,خوبین خوشین یا بهترین آیا
بله بله بله بله عید همگی یه دو روزی زودتر مبارک دُم پرنده های خونگیتون سه چارک
بله متشخص میشویم عزیزان لطفا به ادامه ی برنامه توجه بفرمایید

فرض کنید , بله ,فرض کنید ترانه در یک عملیاته دل شاد کننده , تصمیم گرفته باشه یک بلیط خوشگله خوشمزه ی مفتکی , البته به عنوان عیدانه بده به شما
یک بلیطه رفتو برگشت به جزایر قناری ,پرستو یا گنجشک , بعد شما با پا  که نه , کله معلغ زنان بارو بندیل رو جمع کرده باشیدو زده باشید به جاده ,
اینطور دست به چونه نشید قرار نیست چیزی از جریانات بین راه  بنویسم چون حسش نیست تازه بیدار شدم گشنمه , انگشتام جون نداره رو کیبرد بدوه
خب دویدیمو دویدیم به جزیره ی قناری رسیدیم   آنجا دو بانو دیدیم شاید دو آهو دیدیم
یعنی چیزه شاید هم دوتا از پسرا رو دیدیم که بنا به دلایلی از قبل می شناسیمشون
از اونجا که ایرانی جماعتو اگه برگردونی به زمان عصر یخبندان یا عصر دایناسورها اونجا هم یک هم ولایتی رو پیدا میکنن خب زدو رفتیمو آشنا ماشنا دیدید
بعد یکهو مایو نپوشیده نرقصیده نخورده نخندیده , دیدید انگار موش به انبار مرغو خروسا افتاده باشه ,
ملت بال بال زنان , پر پر زنان , این ور میپرن اونور میپرن , آقا هی جیغ , داد , قال , فریاد , بدو در برو , آتشفشان طغیان کرده , زده به تیپو تاپه جزیره , قناری ها رو پر پر کرده
همینجوری داره درو میکنه و میاد جلو , شما رو که من یقین دارم ببخشید شلوارتون رو زدین داغان کردین رفتین , یعنی چیزه آلوده به اوره و اینا کردین ,
اصلا هم خجالت نکشید درکتون میکنم که از ترس بوده
مقداری اندک اولش میترسیدو میلرزیدو اینا بعد یکهو خنده ی عصبیه دهشتناکی میکنیدو سریع با همان شلواره آلوده میپرین سره کوله پشتیتون
و از لای پیکنیکو سیخو زغالو آفتاب لگنو گل و گلدونو پارجو نسکافه که برایه بهبود رفاه در سفر به دنبال خودتون آوردین
یک عدد زرد رنگه کوچک , که بعدا بعدنا فهمیدم از این قایق بادیا بوده رو در میاریدو هی تند تند , نفس نفس زنان
با کمک اون دو تا آشنا باد اش میکنیدو میندازین به آب
که بسم لا بزنین به چاک یعنی چیزه در برین
بعد یکهو میبینین دو جفت دست , محکم محکم محکم , متصل شدن به شلواره  آلوده ی پر از اوره تون ,
نگاه میندازینو با دو جفت چشم ملتمس مهربان خوشگل خوشگل مشکی با مژه ی فر دارو اینا مواجه میشین
که خیره خیره دارن نگاهتون می کننو میخوان که نجاتشون بدی
بعد اونقدر عاقلید که میدونید درنگ در این آشوب جایز نیست , مطمئنید که مرد عنکبوتی یا زورو هم نیستید
و احتمالا یک دانشجوی در حال کسبِ  علمید
که تنها دارائی تون یک عالمه بی پولیه تازه از خیر سر ترانه هم زدید رفتید ددر
نمیتونید هم قانعشون کنید که بله ببینید قایقم فقط جای یکیتونو داره مطمئنم
اگه اون دو بینوا زن باشن که موی هم رو حتی با دندون که شده , می کنندو میرسن به مژه ی هم
اگرم که مرد باشن شروع میکنن به هم لگد تعارف کردن البته شاید هم زرنگ تر از این حرف ها باشن و بخوان ضربه شصته بهتری به هم نشون بدند ,
من با توجه به اینکه دستشون به پای شما بند این مدل زدو خورد رو پیشنهاد کردم , حال سوال من از شما چیه ؟
اگه تو جزیره ای بودید که آتشفشانش طغیان کرده بود , یک قایق داشتید که فقط میشد دو سرنشین داشته باشه یکیش مطمئنن خودتون بودید
از بین دو نفر کدوم رو انتخاب میکردید , اونی که دوستون داره یا اونی که شما دوسش دارین

دیدید ,دیدید دیدید دیدید ,تموم شد دیدید
پایان , تمام , تماس فرت

۲۷ دیدگاه دربارهٔ «آخ جونمی عید امسال میریم هاوایی»

سلام یا خود خدا یعنیی من اول شدم من که باورم نمیشه بچه ها یلدا من میدونستم یه روزی به آرزوم میرسم میگفتن آرزو بر جوانان عیب نیست من باور نمیکردم خب نمونه عینیش خودم خب فک کنم زیادی دارم میرم تو فاز چرند پرند دعوام نکنید اثرات خوشحالی اولی هست من یه شوک فروتنی به دم به محله من خودم سوار نمیشدم اون دوتا رو میفرستادم برن بابا فروتن اتیکت سال جدید واسه خودم

سلام یلدا.
اول تعیین کن که ربط بین هاوایی در عنوان و قناری در متن چی بود؟
من اگه این شرایط برام پیش بیاد بدون اغراق اون دو نفر رو میفرستادم، چون من عاشق کسی هستم که من رو دوست داره، و دیوونه کسی هستم که دوسش دارم.

سلام بر آریای بزرگوار
میگما از خر شیطون بپر پائین
این آتشفشان میزنه زغالت میکنه ها
ببین یک راه حل بهت نشون میدم
اون دو تا رو بزار تو قایق خودتو حد اقلش با طناب ببند به قایق بعد هر سه خوش خوشی بزنین به دریا
ببین , کوسه بخورتت دردش کمتر از اینه که زغال بشی ها , باور کن

سلام یلدایی
آخه الاهی بمیرم واقعا انتخاب سختیه
خوب از اونجایی که من فداکارم و از خود گذشته یا نه بهتره حقیقت رو بگم اینکه اون دوتا رو میزارم سوار بشن خودم میام فدا میشم چون واسه اونی که دوسم داره میمیرم و واسه اونی که دوسش دارم جون میدم.
ای بابا این دوتا که تقریبا یکیی شد یعنی اول جون میدم بعد میمیرم
فدا فدا فدا فدا
هه هههههههههههه
بوس بوس بووووووووووووووس
با باییییییییییییی

بح بح گوگولییه من
سلام
نه بابا چی چیو فدا میشم
ببین اونا مردن , زورشون زیاده , تو مریخ میخورنو میخوابن , مثل ونوسیا خستهی ظرف شستن نیستن که
بابا بشین به مثال یک ملکه ی ونوسی بزار اونا قایقو هل بدند
تازشم بهشون لطف میکنی میزاری کوسه بخورتشون
از به تدریج زغال شدنشون جلوگیری میکنی
خدا هم یک در دنیا صد در آخرت پاداشت میدهد

اگه یکی زن باشه و دیگری مرد, زن را سوار میکنم.> اگه هردو زن باشند قایق را به اونا واگذار میکنم. اگه هر دو مرد باشند اونی که بیشتر دوستم داره را سوار میکنم. حال یلدا نگار پیدا کن پرتغال فروش را. از نظر روانشناسی بگو من چیم کی ام؟ خوبم؟ بدم؟ ضعیفم؟ قویم؟ عاشق پیشه ام, خلاصه چیم؟
بازم از نگارش زیبایت لذت بردیم نگارا.

من خودم با قایقم میرم و اون جای خالی قایق رو هم میذارم خالی بمونه تا بینشون فرق نگذاشته باشم.
آخه من خودمو خیلی دوس دارم و کسی هم که خیلی منو دوس داره بازم خودمم.
البته اگه بچه باشند، خودم سوار میشم و جفتشون رو سوار میکنم چون هر کودوم میشند نصف یک نفر و سر جمع، من با دو تا بچه میشیم دو نفر. هوهوهو.
در نهایت من هر کاری بکنم میشه برد برد.

بح بح مجتبای عزیز
خب سلام
یعنی جز خودت هیچ کسی نیست که دوستت داشته باشه
خب یعنی اگه یکی از اونا مثلا مادرت بود چی
بی شک اون تو رو بیشتر از خودت و بیشتر از تویی که اونو دوست داری دوست داره
الان حقت نیست خودم دستی زغالت کنم هان هان هان

بچه رو خوب اومدی ای ول به وَل ات

تازشم مجتبی کوسه ها که بچهی دماقو دوست ندارن تو رژیم غذاییشون نوشته غذا بی سس
طناب بنداز دورشون صفا سیتی منگوله
هح

سلام یلدا خوب انتخاب سختی است اما من از قدیما تا الان که به این سن رسیدم از زبان بزرگان شنیدم گذشت خوبه .پس من در اون شرایط از خودم میگذرم و قایق را به اونها میسپارم چون خودش سبب دوست داشتن میشه .هخخخخخخخخخخخخخخخخخخ بعد میرم شمارش را میگیرم ازش هخخخخخخخخخخ

سلام یلدا. زیبا بر بال رویا سوار میشی و تصویر سازی میکنی. میدونم هدفت از سوال اینه که فقط یکی از اون دو تا رو انتخاب کنیم پس این که بگم هر ۳ تا رو یه جوری سوار میکنم در حقیقت جواب سوال تو رو ندادم. راستش من فکر کنم همه ی ما آدما وقتی در چنین شرایطی قرار بگیریم همه اول به فکر نجات خودشون هستن و شاید انقدر استرس و فشار روانی بالا باشه که دیگه به فکر از خود گذشتگی و این حرف ها نباشن. پارسال که در ارتفاعات کلکچال تهران با چند نفر از هم دانشگاهی هام در برف و کولاک شدید گرفتار شدیم و مرگ در یک قدمی ما بود اونجا بود که حاضر بودم هر چی دارم بدم اما خودم به سلامت از اون معرکه نجات پیدا کنم. خلاصه من خودم میرفتم با اونی که دوسش دارم. چون اونی که دوسم داره معلوم نیست واقعا دوسم داره یا تظاهر به دوستی میکنه. اما دیگه به قلب خودم که مطمئن هستم و اونی که دوسش دارم رو انتخاب میکنم تا با خودم ببرمش.

سلام میلاد
ببین این بزرگان در معرضه زغال شدن قرار نگرفتن تا به حال
این حرف هایی هم که گاهن باد کولرشون به گوش ات میاره فقط مخصوص تابستون هاس
نه خب باشه من بیراه میگم
باشه قبول , خودت بگو زغال چطوری میتونه مداد بگیره دستش تا شماره بنویسه
نه خب بگو دیگه بگو بگو بگو نه باید بگی راه نداره بگو بگو بگو

“اولش خودت گول خوردی خودت گول خوردی خودت گول خوردی …”

سلام یلدا خانمی عزیز … اووووو کی میره این همه راه رو … خب همون اول مثل بچه آدم سؤالتو میپرسیدی این همه بلاملا سر ما در نمی‌اوردی ….
خب بریم سر سؤالت خب مگه ما با اون دو تا آشنا قایقمون رو باد نکرده بودیم!؟ خب اگه اون دوتا منو قال نذارند برند چون قایق دو نفره هست بعدش من با اونی که منو دوست داره میذارم میرم البته چون همه اصولاً منو دوست دارند میرسیم به تعارض که بخاطر حلش با اونی که من دوسش دارم میذارم میرم و بعدش چون من دوباره اصولاً همه رو دوست دارم دوباره میرسیم به تعارض که خب از خودم فداکاری در می‌کنم می‌گم بیاید شما دوتا برید دست از سر کچل نشده ما بردارید …. بعدش چون فداکاری کار خیلی خوبی هست و صفت نیکویی …. خدا هم در بیابانمان می‌دهد باز و یه کشتی مسافرتی گردشگری از اون باکلاسهاش میاد منو نجات می‌ده بعدش رو هم دیگه خب نمی گم برید تو خماری ….

هح کی گفته من امروز بستنیو لواشکو پفک خوردم با مهمونام , دلتم لواشک , اوهوم
بعدشم سلام
بعدشم از کجا فهمیدی من آدم نیستم فرشتم ای ول فکر کنم گولی که به خوردت دادم هوشتو دوپینگ کرده
پس ترجیح دادی زغال بشی
نه دیگه من بانوی پرتقالیمو نمیدم زغال بگیرم
مگه دست خودته

سلام یادا جان در اصل نفر سومی وجود نداره آنها دو نفرند یکی شون منم که عاشع آن یکیم آن یکی هم کسی که عاشق منه و منا دوستداره پس ما دو نفر با هم سوار قایق میشیم فرار را بر قرار ترجیح میدم با هم میریم قایق سواری جاتون خالی بای بای ما که رفتیم.

سلام.
اگه من و اون دو تا آشنا ایرانی باشیم که دیگه چو دانی و پرسی سؤالت خطاست!
مطمئنا خودمون سه تا که هیچی! حتّی به قیمت غرق شدنم شده، هفت هشت نفر دیگه آشنا جور میکنیم و میزنیم به چاک و مطمئن باش که همگی به ساحل سلامت میرسیم!

سلام
هح ایرانی ها به پیکان مدل ۵۷ ارادت دارن میترسن لک برداره نمی برندش به جزیره
تازشم خیلی پول خرج کنن دو گانه سوز بشه دیگه تبدیل به قایق که نمیشه طفلکی
باور کن من خودم دیگه هر چی ام ایرانی باشم جلو کوسه ها آبرو داری میکنم سعید جان

درود! فعلا تو در خواب خرگوشی هستی و من که ساعت۴‏ و نیم خوابیدم اکنون در اداره هستم!در ضمن تجربه نشون داده مرد شلوارشو خیس نمیکنه،‏ بلکه زنها این کارو میکنند خخخخ! من با اون دوتا ‏۳تایی یکدیگر را بقل میکنیم و هر۳‏ نجات پیدا میکنیم،‏ با یه آغوش گرم دوستانه۴‏ نفرم که باشیم باز هم نجات مقدور است،‏ لاله و لادن ایرانی بودند و هر کدام راضی بودند فدای هم بشوند و هر۲‏ فدا شدند،‏ تقدیر هر چی باشه نمیشه فرار کرد!‏

سلام مستر عدسی
از درجهی حرارت صندلیتان بگویید
به جبران تمام سر به سر گذاشتن هایت هم که شده باید در پستت آتش بسوزانم هح
ببین برادر اون طفلک زرد رنگ قایقیست ناقابل و بادی
موتور هوندا یا رکس زمان قل قلی میرزا که نیست چهار ترک چطور میزنید به آب و به استقبال کوسه ها میروید

اون که دوستم داره
خخخ
اونکه دوستش ندارمو فکر نکنم بعد هم دوستش داشته باشم ولی اون که دوستم داره شاید بعد بتونم دوستش داشته باشم
اما نه انگار هاااان

اونکه دوستش دارمو میبرمش گناه داره اونم میذارم حسرت بخوره خخخ اصلا از کجاش بفهمم کدومشون منو دوست دارن شاید تو اون لحظه واسه ی نجاتشون الکی یه چیزی بگن که منو گمراه کنن
واااااای جازم هنگ گکرد اووووه خدای من نکنه آتشفشان فوران کرد خخخخ

دیدگاهتان را بنویسید