خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مشاعره

به نام و یاد الله
یه بیت شعر می گیم ولیییییییییی این ولیش خیلی مهمه مثه بقیه مشاعره ها با حرف اخر از مصراع دوم ادامه نمی دیم بلکه هر کس بیت رو گفت تعیین می کنه حرف بعدی چی باشه خب من شروع می کنم
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

نفر بعدی با حرف ج شروع کنه لطفا”

۸۹ دیدگاه دربارهٔ «مشاعره»

اقا بهنام سیتا گفته بود با حرف ذال از خودتونم شعر می گفتین می بایست با حرف ذال باشه یک کارت زرد !
پس جریمه تون میشه این که حرف بعدی بشه ذال که من می گم !
ذره خاکم و در کوی تو ام جای خوش است ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم

نفر بعدی با حرف خ بگه

سلام.
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است.
آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است
گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است
دهقان به تعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار
بعدی با ظ.

گشته ام در جهان و آخر کار، دلبری برگزیده ام که مپرس.

یعنی حافظ بیتی به از این نبود که تقلب بده “منم گفتم مراتب تقلب رو صحیح بجا بیارم عیناً نقل کردم”
حالا گل گل گل … گل از همه رنگ سرت رو با چی میشوری با سه نقطه که تبلیغات نشه ……
بعدی ژ بده لطفاً

ضاد صاد الفبا
هاچین و واچین یه پاتا ورچین … حافظا …
ببین بانوی آلبالو گیلاسی نداشتیم ها همون ژ بده که ژ هر چند تکراریست ولی به قول بابام تو روز هم سه بار غذا میخوری فرداش هم و بازم فرداش هم و … خب اونجا هم بگو تکراریه خخخ خخ همون ژ بدید لطفاً

سلام دوستان عزیز و بزرگوار. من هم با وجودی که هیچ پستی تو این محل ندارم گفتم با اجازتون بیام یکم باهم گپ بزنیم. آخه منم عضو این محله ام دیگه نه؟ از اونجایی که خیلی از دوستان بزرگوار دانسته یا ندانسته مارو روشندل خطاب میکنند خواستم از زبون هاتف اصفهانی از چشم دل و دیدن و اینجور چیزا براتون بگم. ولی اگه اشکالی نباشه خواستم یه بند از این ترجیعبند رو براتون بنویسم و بعدی هم با حرف “و”
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد
گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد
وانچه خواهد دلت همان بینی
بی‌سر و پا گدای آن جا را
سر به ملک جهان گران بینی
هم در آن پا برهنه قومی را
پای بر فرق فرقدان بینی
هم در آن سر برهنه جمعی را
بر سر از عرش سایبان بینی
گاه وجد و سماع هر یک را
بر دو کون آستین‌فشان بینی
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جوی زیان بینی
جان گدازی اگر به آتش عشق
عشق را کیمیای جان بینی
از مضیق جهات درگذری
وسعت ملک لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی
وانچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی
از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورز از دل و جان
تا به عین‌الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست
جز او   وحده لااله الاهو

آقا من یه شیطنت بکنم برم بخابم باشه
شبا که ما میخابیم آقا پلیسه بیداره ما خاب خوش میبینیم اون دنبال شکاره
خخخخ
هرکی تونست با این بگه ؤ
اهاهاههاههها
شبتون شاعرانه
حیف که ستاره ها رو نمبینیم
من که دوست داشتم آسمونو میدیدم خخخ
بای بای

عجب شیر تو شیری شده اینجا
چرا پس هیچ کس با حرفی که اعلام شده شروع نکرده و هر کس تمبک خودشو زده هاااااان؟
فکر کنم کامنتا همزمان بودن اینطوری شده ولی خب الان که حرف لام هستش منم یه بیت میگم حرف بعدی هم ص باشه
لب جان پــــــــــــــرور خود را به لبم نه ز وفا
که ترا جان به لب‌ای‌جان و مراجان به لب است

نخودی خانم مثل اینکه قبل از شما حرف الف رو جناب سرمدی فرمودن شما باید لطف میکردید با لام میفرمودید
حالا من با لام میگم
لـبِ چـون غـنـچـه ی گـل، بازکن و فاش بگو

سـرّ آن نـقطه که کار من و دل مشکل کرد
حالا به گفته ی نخودی خانم قاف

سلام
یه توپ دارم غلغلیه,
سرخو سفیدو آبیه
بزنی زمین هوا میره
نمدونم تا کجا میره
میبینید چقدر تحت تثیر قرار میدمتون؟ اصلا تلاش نکنید دیگه وقت ندارم بیام واستون از این شعرای تثیر گذار بذارم که تا سه روز فقط حواستون باشه به این شعره. خوب بعدیم با ّ بگه.
هیچ شعری به زیبایی شعر من نمیشه
فقط شاعرش کیه نمیدونم اگه کسی میدونه بگه.
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
واااااااااااااااااااااا چرا چپ چپ نگاه میکنین؟ بده شماها رو به یاد کودکی انداختم؟

بجاش میذاریم حرف ع

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده تو رختخواب مخمل آبی خوابیده …… البته من عروسک ندارم منظورم عروسک خواهر جون دومی م هست که مشالاش باشه از کودکی فقط عروسک هاش رو نگه داشته … بگذریم بعدی با آ کلاه دار لطفاً :

نداشتیم ها بذار خودم یه شعر از خودم در می کنم:

تشدید بذار رو سر یه گاف بلند …. حافظا …. بعدی با ش بگه “البته گمانم کسی دیگه نیاد اینجا چون این خانم توپ قلقلی زد مشاعره رو خراب کرد … راستی یه دوستی هم دیدم اون آخر ضاد داده بود که الآن کتاب دم دستم نیست بگردم بیابم پس خودمون رو میزنیم به ندیدن …. بعدی لطفاً شین ….؟؟؟!!!!؟؟

درود!شد جمهوری اسلامی بپا،‏ که هم دین دهد هم دنیا بما.‏ برو کار میکن مگو چیست کار،‏ خودت…‏ مگو نیست کار.‏ برو کار میکن مگو چیست کار،‏ که سرمایه ی جاودانیست کار.چو عضوی به درد آورد روزگار،‏ دگر عضوها را نماند قرار….ی بده

دیدگاهتان را بنویسید