دیشب , خواب یک بشقاب را دیدیم
درونش پر بود از سالاده الویه
رویش را نمی دانم کدام کدبانویی تزیین کرده بود که نمیتوانستی چشم ازش برداری
بح بح خیار شور ,تخم مرغ ,چیپسو کاهو هویجو زیتونو بقیه چیزها
همین که دست بردیم تا یک لقمه ی گنده ازش برداریم , زنگ تلفن ناجوانمردانه ما را از جا پراند
دلمان که کلی لواشک شده بود گفتیم ,امروز به هر قیمتی شده باید برای خودمان یک سالاد الویه دستو پا کنیم
این شد که سیب زمینی ها را چپاندیم در قابلمه , مرغ را هم جدا فکندیم در قابلمه ی دیگر , بعد تخم مرغ ها را گذاشتیم تا بپزد
خودمان هم شیک نشستیم تا خیارشور ها را اسلایس اسلایس بفرمائیم , البته جایتان خوب شد که خالی کمی ناخنک هم به اسلایس ها زدیم
بح بح , دلتان لواشک , عجب خیارشورهای تندی بود
اندکی این پا آن پا کردیم , سرمان را به کارهای دیگری گرم نمودیم تا انتظاره پختن مواده الویه را نکشیم
رفتیم نشستیم در بالکن , کمی سرما نوش جان نمودیمو فلکه ی بینیمان را باز کردیم , آنوقت هی با دستمال خواستیم جلوی چک چک آب را بگیریم
بعد کمی احساسه لطیف مخملیمان را به تحریک در آوردیم , کنار گل ها نشستیم , حالشان را پرسیدیمو برایشان از شعر های سهراب خواندیم
احتمالا در آن محفل سوسک ها و حشرات موضی هم بودند , اما دلتان خنک نشود که ما ترسیده باشیم
هح , نه , یک صندلیه چوبی از آنها که تکان تکان میخورند را کشان کشان آورده بودیم
و نشسته بودیم در آن , پاهایمان را هم کشیده بودیم تو آغوشمان , تا سوسک ها ما را مورد عنایت قرار ندهند
بله آنقدر سر گرم شدیم که قابلمه ها با محتویاته درونشان رفتند هوا,
تقریبا مسافران , نزدیکی های کهکشان راهه شیری بودند که ما یکهو صدای جیکو جیکه جوجه ای را شنیدیم . دست جنباندیمو
دوان دوان فشنگی سوسک ها را با عجله لهیدیم و به در و پنجره , میز , کتابو کتابخانه , اصابت کردیمو
خیلی فضایی و با مهارته زیاد , همه چیز را در بین را منهدم ساختیم تا رسیدیم به آشپزخانه
دیدیم یعنی چیزه شنیدیم یا بهتر لمس کردیمو دیدیم , بح بح تخم مرغ ها جوجه شدندو تا ما بخواهیم به آشپزخانه برسیم بالغ گشتند
از شوخی که بگذریم کمی تخم مرغ ها ته گرفتندو پوستشان برنزه ی شکلاتی گشت
یعنی چیزه , کمی سوخت , بح بح پوستشان را تندی کندیمو در زباله دان چپاندیم
تا مرد مریخی فردا فردا ها با خودش فکری نشود که بح , این هم از یک دستو پا چلفتیه ونوسی
بله بعد از مقداری انتظار , بقیه ی خرتوپرت ها هم پختندو از قابلمه , سوزان سوزان کشیدیمشان بیرون
اما دیدیم یعنی حس کردیم وای , وای وای , وای وای وای چه داغه , گویی نعل گداخته شده ی اسبی را در دست گرفته باشیم
هی از این دست به آن دستشان کردیم , دیدیم نه خیال سرد شدن به جانشان نیست
چرا دروغ
آنقدر گرسنمان بود که مثل سوسکی که لنگه کفش بر فرق سرش کوفته باشن , داشتیم حالی به حالی میشدیمو می افتادیم به کف
خب به مثال نیوتن که بعد از اصابت سیب به مخش چاره ای برای درد سرش اندیشید , چراغ ذهنمان جرقه ای زدو منفجر شد
درجه ی یخچال را چسباندیم به سقف و فرآورده ها را قبل از اینکه علویه ازشان بسازیم , همانطور داغ داغ نهادیم در آن
بعد بدو با همان ضعفه شدید که بر مامستولی بود نشستیم به مطالعه , خواندیمو خواندیمو خواندیمو , یکهو ناباورانه دریافتیم که , بله خوابمان برده
حسابی تلافیه این چند وقت بیخوابی و خانه لرزانی را به در کردیمو اینها
شب که از گشنگی بیدار شدیم یادمان گرفت , محتویات قابلمه الان سرد شده , بح بح دلمان را صابون گلنار مالاندیمو
همچنان کف کف کنان رفتیم سراغ یخچال
چشمتان نبیند روز بد را , چقدر باحال , ناباورانه یخچالی نیافتیم بلکه یک صخره ی یخی یافتیم سرد سرد سرد برفیو داغان
همه چیز در یخچال یخ زده بود , وای اگر بدانید چه سوختنی کردیم , آخ سوختیم آخ سوختیم
انگار اینبار نعل اسب را قورت داده باشیم معده مان عصبی می سوخت غصه ی تمیز کاریه یخچال از طرفی
غصه ی گشنگی و انتظاره دوباره هم از طرف دیگر
خلاصه به زحمت قابلمه ی ماسیده به طبقه ی زیرین یخچال را جدا کردیم بعد در درون سینگ نهادیمش تا یخ اشآب شود
بح بح , باز بالشت را زدیم زیره , بغلمان و به مثال یک سوسکه لهیده ی افسرده رفتیم افقی گشتیم روی تخت
چشممان را بستیم و دعا کردیم تا شاید خواب مارا ببرد و شانس بی آوریم الویه بیاید باز به خوابمان
لی لی لی لی لی
پایان
تمام
تماس , داغون
هح
۸۱ دیدگاه دربارهٔ «دیشب خواب دیدم . خواب یک بشقاب را !»
سلام خخخ یعنی همون دقیقاً خخخ
منم از این صندلی ها میخوام سالاد الویه هم بسیار دوست میداریم که الآن هم وقت نداریم بریم درست کنیم باید کوفته دست پخت مادر گرامی رو بخورییم که دل شما لواشک دل من هیچی چون کوفته دوست ندارم بعدش هم یعنی اول میشم یا نه ؟؟؟؟
بانوی پرتقالی ی من سلام
چطوری یا بهتری گویا آیا
بح بح چقدر کیفور شدی که اول تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر از همه شدی
بعدشم که من کوفته می خوام
دلم تمر هندی شده
من کوفته کوفته کوفته میخوام میخوام میخوام
ندی دعا میکنم تبدیل به کفش دوزک بشی
هی کفش بدوزی بدوزی بدوزی
شکلک گریه جیغ لجو لج بازی
شکلک مهربونو بغضی به بشقابه کوفته نگاه کردن
شکلک دلت برام بسوزه
سلام یلدا، اول.
سلام نخودی، در کمین نشسته بودی؟ بابا شکارچی!!!
ببین محمد رضا
ببین اصلا نباید غصه دار بشی
ببین من میدونم تحملت بسیاره
ببین من میدونم تو میتونی
ببین میخوام یه چیزی بهت بگم که مطمئنم طاقتشو داری بشنوی
ببین محمد رضا اول نشدی که
شکلک مرموز نگاه کردن
شکلک دلداری دادن
شکلک بیا با هم لواشک بخوریم
بازم سلام بر یلدا.
حالا که اول نشدم و نتونستم منقلب بشم، میخواستم بگم که حسابی دل مریض و تبدار از بیماری رو به قار و قور انداختی.
البته در اینجا یک سوال فنی برام پیش آمد: شما طبقه پایین یخچال تون ظاهرا از فریزر و منطقه مسکونی اسکیموها هم سرد تره، که این بلای آسمونی رو بر سر یخچال و قابلمه ها آورده، لطفا بدون فوت وقت توضیح بده، به قول کارگاه خصوصی قدیمیها جانی دالر: زود، تند، سریع.
بح بح سلام
بح بح دوم تر تر تر تر شدی
واقعا بیماری آیا
بح بح که بگویم خب یخچال ما نیمه فریزر می باشد
تا ۹ عدد درجه دارد برای تنظیم میزان سرما
بعد در حالت عادی درجه رو دو می باشد
بعدش که رو چهار بگذاریم آب در طبقه ی بالای یخچال یخ می بندد
حالا دیگه گذاشتم رو ۹ خودت بقیشو تصویر سازی کن
هح
بح بح
شکلک ریز ریز خندیدن
سلام یلدا.
من الآن با تب ۴۰ درجه دارم کامنت میذارم، البته ۳ روزی میشه که با وبد افزارهای غیر، رایانه ای دست و پنجه نرم میکنم.
خوب که این جور ویروسها از طریق کامپیوتر منتشر نمیشه، وگرنه همه مریض میشدید.
دوباره سلام یلدا.
راستی میگم شما که رفتید یک وسیله همه کاره خریدید، لا اقل از اون نوعش میخریدید که ماکروفر و تستر داره، اینجوری دیگه لازم نبود که قابلمه هارو بیرون بیاری درجهش رو میذاشتی روی گرم کن، تا کارت راحت تر بشه، به پیشنهادم فکر کن و برو بخرش.
سلام محمد رضا
من نگرفتم مطلبتو
ببین من مواد الویه رو چون داغ بود گذاشتم تو یخچال زودتر سرد شه
ماکروویو داریم
اما سرد نمیکنه که
شکلک گیج زدنو اینا
شکلک بهم نخند
ححح
سه باره سلام یلدا.
این که اینقدر پیچیده نبود، گفتم که یخچال شما که کار فریزر رو هم انجام میده، اگه امکان گرم کردن رو هم داشته باشه راحت تر میشدی، این طنز بود.
شکلک تعجب.
هان
چی
مگه یخچال بخاری هم داریم آیا
نه خداییش داریم
ححح سلام
چهار باره سلام یلدا.
نه نداریم، من میخوام اختراعش کنم، اسمش هم بذارم گرم چال یا یه همچین چیزی، به کسی نگی؟ اون وقت این اختراع به نام کس دیگه ثبت میشه.
حح یه جوریه اما بازم میگم سلام
میگما ای ول
من میدونم که می تونی
رو منم حساب کن
ما می توانیم
شکلک تشویق
وااااااای برو دکتر
تب بالا خب خطرناکه
ببین اینهمه حالت بده چرا میای میشینی پشت سیستم
استراحت کن بابا
شکلک دعوا کردن
شکلک اخم
شکلک برو دکتر تبت کنترل شه
سلام یلدایی
عزیزم شبها خواب خوردنیهای ساده تر ببین که بعدش توی دردسر نیفتی
وای خدای من چقدر خندیدم
لاله لاله لاله لاله لاله لاله لاله لاله لاله لاله
نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه
نه بگو خودتی
دوست منی آیا
همون لاله همون فروغو اینا
وای نه باورم نمیشه
شکلک جیغو دستو هورا
شکلک بوسو گازو نیشگون
شکلک خوشحال خوشحال
سلام
سومی هم آلمی داره
زیبا نوشتی
هیفه اون سالاد
فقط آمدی دهنمونو آب بندازی نه
هح سلام
خوبی آریای کبیر
بابا , حیفه اون همه سوسکه چاقالو که لهیدمشون
هح
راستی
شکلک گرسنگی
حح هه خخ
ها ها ها ها ها
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
هح هح هح هح هح
شکلک شیطانی خندیدن
سااااااااآااااااااآاااااآااآآآآااام نه راستی سلآآآآآآآآااااااآآآآآااام
خوبی جیگیلی
نمیخوااااااام
اصلا من این لپتاپ رو نمیخواام
این امروز خراب شده
اه اه اه اه اه اه اه اه
من میخواستم بشم اولییییییی
اما این با من امروز سر دشمنی پیدا کرده هه
دیگه دوستش ندالم
خوب جیگیلی ویگیلی دیگیلی سیگیلی ریگیلی خودم خیلی زیبا و ناز نه راستی ناناز نوشتی و من که کلی از مطلبت فیض و خنده و از اینجور حرفا بردم
مرسی زیاد فراوون
بوس بووووووس بوسسسسسسس بوووووووووووووـوووووووووـوووووووس
سلام
سیلام
سولوم
چطوری گیگیلی بیگیلی
تو همیشه اول تر تر تر تر تر تری
ببین بیالپتاپ منو بگیر
به درک من حاضرم بمیرم نیام نت , تو بی یای
شکلک فرشته ی مهربان
شکلک بوسو گازو نیشگونو اینا
شکلک قربون صدقه رفتن
شکلک دوستت دارم
سلام بابا اگه شما مهمون داشتین چیکار میکردین بیچاره ها گشنه میموندن خدا نسیب نکنه خخخ
سلام
خب کارای زیادی دارم برا انجام دادن
خب باید جارو برقی بکشم
دستمال بزنم اینورو اونور
بعد کلی فکر کنم که چی باید بپزم
بعد باید ظرف بشورم
بعدشم باید همین ها دیگه
هح ههه
درود! خیالبافی و داستانسرایی قشنگی بود، ۱۳همیم عالمی داره!
عدسی سلام
خیال نمی بافم برادر
کج اندیش نباش
عینه حقیقت بود جز قسمت لهیدن سوسک ها
سلام یلدا جون بخدا کلی حال کردم با این الویه ت !نگفتی نهایتا خوردنی شد یا دور ریختنی !!!!!
بهر حال نوشتنت ای والله داره آفرین
وای وای وای ترانه گوگولی ی من
چطوری یا بهتری گویا آیا
نه بابا دور نریختم
لطفت رو بی اندازه سپاس
درود! قابل توجه: بنده از ساعت۱۰صبح تاحالا روی صندلی داغ مشغول پاسخ گوئی به سؤالات ۳۰تا و عقرب شدن و نیش زدن به بچه های محله بسر میبردم وگرنه اینجا اول میشدم!
ببین اما اگرو شایدو بایدو حیفو کارو دلیلو این چیزا نداریم
ححح اول نشدی
ححح
واااای سلااام بولوری
خیلی با حال بود
آخی آخرش هم نخوردی
ولی خیلی با مزه مینویسی ایول
ناجی ناجی ناجی جیگیلی
ححح فرداش خوردم اما
فدات گوگولی مگولی
بوس بوسک
خیلی دارم می لرزم و این را می نویسم ولی خوب می نویسم
خدا را شکر که من مرد مریخی شما نیستم که فکر کنم باید کل سال گشنگی بخورم
خدایا ما را از سیاره ای دیگر دختری کدبانو عنایت کن
ححح چشمک
من لولویم گویا آیا
ببین اصلا ترس ندارم یا نداریم
مگه میشه با سلاحی که همیشه به همراه داری باهات در افتاد
زبانت را میگویم حح
ببین آشپزیم که خوبه
یک کمی بد بیاری آوردم
ببین یا ونوس یا هیچی
حالا اگه از ونوس کسی بخواد به یه مریخی ی مسلح دختر بده
ححححححح
یه چیزی آروم یواشکی تو گوشتون میگم:
من از سالاد الویه متنفرم خخخخخخخخ
ولی کلی خندیدم مرسی یلدا جووووووون
حح مروارید
عیب نداره برات سالاد ماکارانی درست میکنم . خوشمزه تره
فدا فدا
سلام.
وای! آخ آخ آخ!.
همه رو ول کن، شکم گشنه رو بچسب!.
طفلک یلدا! هیچ دلم نمی خواد جات باشم. ولی هم دردی می تونم کنم.
هم دردی خیلی هم دَردانهم رو از شهر همسایهت برات پست می کنم. بگیرش اومد.
ایام به کام.
سلام
ببین من بی دلیل نیست که می دوستمت اینهمه زیاد
ببین تنها تو بودی که دلت به حالم سوخت
ببین تنها تو بودی که نگرانم بودی
ببین چشمک و اصغرو اینا بچه بدن
ببین به من چی گفتن
ببین شکلک دستمو ول کن خودکشی کنم
راستی پریسا شهر همجوار ما یهنی کجا آیا
ببینم نکنه نزدیک منی
من هنو ندیدمت
ها
ها ها ها
سلام. خب خواهر من برو یه بسته الویه از سوپر مارکت بخر بخور که اینطوری شهر رو به هم نزنی. در ضمن من هروقت میخوام برای الویه سیبزمینی و تخم مرغ آبپز پوست بکنم ولی داغ باشه، یه ۴ ۵ دقیقه میذارمشون زیر شیر آب سرد خنک میشن. نه این که یخچال رو عصبانی کنم بزنه همه چیز رو منجمد کنه. میگم تابستون که هوا گرم شد نری یه وقت یخچال رو زیاد کنی درشو باز بذاری.
شکلک بدجنسی.
میگم یلدایی من
جیگیلی من
ویگیلی من
دیگیلی من
نانازی من
من سالاد الویه رو عاشششششششششششـششششششششششـششششششششـششششششششقم و خیلی خیلی دوست میدارم
بووووووووـوووووووووووـووووووووووـووووووووـوووووووووس
ححح شهروز سلام
ببین برادر من از یک مریخی ی شیکمو بعیده اینجور پیشنهاد بده
خب شهروز دو لقمه الویه برم بخرم که چی
میشینم میخوابم خواب میبینم بهتره که
بعدشم که خوب شد نگفتی تو سینگ می خیسیشون بعد پوست میکنی
پسر خوب آخه این غذا خوردن داره آیا
اینجور بشور بشورش کردی چرا
بعد بعدشم که ببین کارای بد بهم یاد نده به مجتبی میگم کبودت کنه ها یعنی چیزه دعوات کنه ها
بهم یاد دادی برم در یخچالو تو تابستون بکنم بندازم دور
شکلک متعجب
شکلک اینجوری چپ چپکی زل زل نیگا کردنو اینا
بترس ازم
حححححححححححح حححححححححححح
سلام یلدایی. خاری؟ سلامتی؟ چکار وکردی؟ اووه (تعجب به سبک بابلی ها) وای منم عاشق الویه م. فردا ظهر درست کنم آیا؟ نه مامان جون و بابا جونم برا اولین بار مهمونم میشن زشته با الویه پذیرایی کنم. فک کنم فردا شب…
اوخی اوخی
ناجی ناجی
گیگیلی بیگیلی
حح سلام
چطور مطوری
خب نه زشته الویه مناسب نیست که
کدبانویی برا خودت بسیار بسیار زیاد فراوان
میخوامت به شدت
شکلک گاز گاز گاز گاز
شکلک جیغ نکش ححح
درود ما نیز موافقت خودمان را با فرمایشات جناب چشمک اعلام نموده
و مراتب خوشحالی خودمان را به اطلاع عموم بالاخص اکوار گرامی رسانده
و از خداوند منان برای شوهر مریخی بانو یلدا طلب عافیت مینماییم.
پرسپولیس
نه دیگه نداشتیم
این چشمک بد آموزی داره به شدت
آی یکی این چشمکو بده دست من
حح بترسین
من لولویم
البته شکلک با حرص زبان درازی کردن
شکلک اخم قهر و اینا
سلام جیگرم، هه، خیلی باهال بود کّلی خندیدم.
بح بح سلام
خدا جون جونم چقدر تو این پست کیفورم کردی
هح همه ی دوستامو دیدم یعنی چیزه خوندم
ستایش
گاااااااااز
حح
بازم بیا محله گیگیلی
سلام یلدایی عالی بود.من که آشپزیم زیر صفره
سلام گیگیلی
عیب نداره بابا
زیر صفر هم عالمی داره
شکلک بیخیال باش
شکلک ایشالا یه مرد مریخی ی کدبانو قسمتت میشه
یلدایی بهتره بگی مرد مریخی با رژیم غذایی سه وعده ماست.
گیگیلی جونم
اون همینجوریش هم زیادی لاغره
نیست میشه یکهو
درود! هاهاهاهاهاهاهاهاهاها یلدا روی صندلی جزقاله شده دیگه نمیتونه سؤالاتو جواب بده، هاهاهاها غذاشم جزقاله شده، حالا تعریف آشپزی میکنه،ههههههههاهاهاهاهاهاهاها عقرب نیشش زده ، نیش عقرب آدمو دیونه میکنه،هاهاهاهاهاهاهاها اگه تونسی نیش عقربو درمون کنی،هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
ببین عدسی
ببین ترورت می کنم ها
اوف نمی دونم چرا دیگه حوصله ی اون تاپیکو ندارم
باشه حالا
یعنی من تا ابد باید بشینم رو اون صندلی
گریه
مامان
الهی! عزیزم آخی! عیبی نداره تجربه شد دیگه! یه چیزی یواشکی بگم؟ بیچاره شوهرت!!! مریخیا نخونن! مریخیا نشنون! خصوصی بود!!!!
آخی نازی چقدر اسمت قشنگه
سلام پر پری جون
به خدا آشپزیم خوبه
دیگه دارم افسرده میشم
هیچ کی منو دوست نداره
شکلک دستمو ول کن میخوام بمیرم
غمگین
نه نه گریه نکن کوچولو فقط یادت باشه دیگه به هر قیمتی مطلب ننویسی اصلا تا چند روز نیا تو محله افسرده میشی خو.
ها خوب شد این پستو گذاشتم
ها خوب شد دوستامو شناختم
ها خوب شد
قهرم که
شکلک منت کشی کنینو اینا
گریه نکون زار زار-میبریمت بازار-میفروشیمت چارهزار-چاریزار قدیمی-خاکبسر رحیمی!هاهاهاهاهاهاهاهاهاها یادآوری شعری از کودکیام، خوب حالا دیگه دوستان جدیدم پیدا کردی-پری دوسالونیم و ۴تایش!ههههههه
نگاه , نگاه
نگاه کنین اینم از دوستای ما
می برن ما رو بفروشن
شکلک نه دیگه راه نداره دستمو ول کنین بزارین بمیرم
همچنان قهر
درود! خخخخهاهاهاها گویند: پسری داشت مادرش را به جایی میبرد-گفتند کجا میبریش؟ گفت: میبرمش بازار بفروشمش-گفتند: آخه مگه کسی مادرشو میفروشه؟ گفت: یه قیمتی میگم که کسی نخردش!!!هههههههههههههاهاهاهاها بع بعبعبعبعبعبعبعبعبع او او مه هه ه ه ه ه ه ه ه معومعومعومعومعومعومعومعومعو معوووووووووو!
چی فکر کردی
هنوز قهرم
ناجی ناجی
نانازمو کی ناراحت کرده
بگو بدم لولو بخوردش اه
اصلا غصه نخور نانازم خودم دوست دارم مگه میزارم اینا ببرن بفروشنت
م خ خ یعنی مگه خدا رو خوش میاد
شکلک ناز کشیدن
شکلک نمیزارم بفروشنت
خخخخخخخ هههههه
بوووووووووووووووـوووووووـووووـووووـووووـوووووـوووووـوووووـوووووووـوووووووـووووووس
مرسی ملیسا جونم
می دوستمت زیاد تر از یه عالمه
بوس بوسک
گاز گازک
شکلک اینا رو بزن دلم خنک بره
اوهوم
درود! قهرم را یه ان میزاریم وسطش میشه قهرمانم!هاهاهاهاهاهاهاهاهاها
ها عدسی
کی گفته رفیق فروش قهرمان میشه
شکلک نمیشه
ببخشید اشتباه شد، قهرم را یه انم میزاریم آخرش میشه-قهرمانم!
ببین هر رقمی حساب کنی قهرمان نمیشی
قهرم
درود! کد پستی یلدا-۹۲۴۱-۳۲۲۶۱۰۱-آهای i q ها تشخیص دهید جایزه بگیرید!هاهاهاهاهاهاهاهاهاها
حح منو کسی مونده نشناسه
با اون صندلی ی داغی که نشستم روش
سلام یلدا جان آخی نازی گناه داشتید. ولی اشکالی نداره یه شب مرد مریخیت بدون غذا میخوابید. همیشه که قرار نیست غذای خوشمزه براش بپذی. من الویه خیلی خیلی دوست دارم. راستی داشت یادم میرفت بگم خیلی قشنگ مینویسی گلم.
بح بح سحر گیگیلی ی من
چقدر خوشحالم که اینجایی
چقدر خوشحالم که به من حق دادی یه بارم که شده شام نداشته باشم برا مرد مریخی
عاشقتم به شدت
بووووووووووووووس بوسک
دمت جیز
بازم بیا پیشم
این مریخی ها رو دعوا کن دلم خنک بشه
ححح
درود!!! قهرم-ق-قربونت برم، ه-هواتو دارم، ر-راضیت میکنم، م-مخلصتم!!!خخخههههه
تهوع
شدید
ها
شدید
سلام شب به خیر، به خاطر تو هم که شده دیگه از محّله بیرون نمیرم، تنهات نمیزارم. بوووووووووووووووووووووووووووووووس.
بح بح کیفورم کیفور
می خوامت به شدت
بوس بوسک
گااااااااااز گازک
درود!چقدر خوب میشد در هر کامنت مشخص میکردی که برای کی نوشتی! حد اقل حرف اول اسم مخاتب را بنویس: مثلا اگه برای من مینویسی بنویس، ع-
ع
ع
بله ع
قهر تا روز قیامت
ههههههههههههه عقرب نیشت زده یا مار کبری نیشت زده! چون هنوز زنده ای مار نیشت نزده، فقط عقرب نیشت زده خیالباف جون!هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
یلدا دلم براا تنگ شده
کاش بیای! کاش بازم برگردی و پیشمون باشی عزیزم.