خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

زنگ نهم از کارگاه آموزشی خط بریل

سلام.
خوبید آیا؟
میگم باز من یه مدت نبودم پشتتون باد خورده هااااااااااا!
فکر کردید چون حروف بریل رو یاد گرفتید کلاسمون هم تموم شده؟
خب اشتباه فکر کردید دیگه!
حالا فعلً مشقا رو میز، تا بعد بهتون بگم درس امروز چیه.
شهروز مشقا رو جمع کن.
شکلک دیدن مشقا.
خب فقط بچه ها حواستون باشه که در طول این مدت باید روخوانی رو هم حسابی تمرین کنید که یه صفحه رو پنج ساعت طول ندید که بخونیدش خخخ.
حالا بریم سراغ درس امروز.
ما یه سری علامت داریم که یه جاهایی به جای حروف استفاده میشن.
قراره توی این جلسه و جلسه ی بعد با این علائم آشنا بشیم.
از همزه ها شروع میکنیم.
البته قبلش بگم که دیگه مَن جمله مثال نمیزنم.
این کار از این پست به بعد بر عهده ی شماست.
یعنی باید توی کامنتها جمله های مرتبط به درس رو بنویسید.
البته بعد از این که نوشتنشون رو حسابی تمرین کردیدهااااااااااا!
خب حالا بریم سراغ همزه ها.
از همزه ی خالی شروع میکنیم.
برای نوشتن همزه باید نقطه ی سه رو بنویسید.
مثل جزء، سوء، استثناء، آراء.
یه سری عبارت مثل سوء استفاده و یا جزءی از یا استثناءی هم میتونه مثالهای خوبی باشه.
حالا بریم سراغ أ.
برای نوشتن أ باید نقطه های سه و چهار رو بنویسید.
مثل رأی، مأمور، مأمن، مسأله.
حالا ؤ.
برای نوشتن ؤ باید نقطه های یک، دو، پنج و شش رو بنویسید.
مثل سؤال، مؤمن، رؤیا، مؤسسه.
خب بیشتر حضور ذهن ندارم مثال بزنم.
امیر نخند. خطکش میخوریهاااااااااا خخخخ.
حالا ئ.
برای نوشتن ئ باید نقطه های یک، سه، چهار، پنج و شش رو بنویسید.
مثل مسئولیت، مسائل، اسرائیل، مطمئن، توطئه.
خب همزه ها رو یاد گرفتیم.
حالا دو نوع علامت مربوط به ا رو یاد میگیریم.
اول ا کوتاه.
برای نوشتن ا کوتاه باید نقطه ی پنج رو بنویسید.
مثل رحمن، یا الله که به جای ا قبل از ه این علامت رو مینویسیم.
البته خیلی وقتها این ا مثل صداهای کوتاه َ، ِ، ُ، نوشته نمیشه.
حالا ا مقصوره.
برای نوشتن ا مقصوره باید نقطه های یک، سه و پنج رو بنویسید.
مثل کبری، مجتبی، مرتضی، مصطفی، موسی.
حالا بریم سراغ آخرین درس امروز یعنی تشدید.
برای نوشتن تشدید باید دقیقً خانه ی قبل از حرفی که میخواید تشدیددار بشه بدون فاصله نقطه ی شش رو بذارید.
مَثَلً برای نوشتن کلمه ی نقاش، باید اول ن، بعد بدون فاصله نقطه ی شش یا تشدید، بعد بدون فاصله حرف ق رو و بعد هم ا و ش رو بنویسید.
اینطوری حرف ق رو تشدیددار مینویسید.
حالا چند مثال دیگه.
تبسم، سجاد، حتی، فعال، عمار، بزاز، مکار، مؤسسه، تخصص، تجسس.
خب دیگه.
درس امروزمون هم تموم شد.
جلسه ی بعد یه سری شبه حروف دیگه رو که بیشتر توی زبان عربی کاربرد دارن یاد میگیریم.
خب ببینم.
امیر، شهروز، عمو چشمه.
خوراکیهایی که از شمال آوردید رو بذارید رو میز وگرنه صفر میدم.
زووووووووووووود.
من کوکی میخوام.
تا من میرم از آبدارخونه چای میآرم کوکیها رو میز باشه.
خب بچه ها من برم چایی بیارم.
تا من میرم چایی بیارم توی کامنتها جمله سازی کنید.
هرکی جمله های بهتری بنویسه بهش مثبت میدم.
من رفتم.
تا بعد خدافسی.

۲۲ دیدگاه دربارهٔ «زنگ نهم از کارگاه آموزشی خط بریل»

مجتبی مسؤولیت سؤال پیچ کردن اسرائیلی ها را بر عهده گرفت.
بر اساس رأیگیری که انجام شد او از طرف **** به این سمت انتخاب شد.
وی در اولین مصاحبه ی خود در این خصوص گفت انشاء الله سؤالات خوبی را آماده کرده ام که خواهم پرسید.
او گفت که اگه جواب دادند که هیچ وگرنه میفرستمشون جهّنم.
خخخ
جمله هایی بهتر از این به نظرم نرسید که بگم
ببین همه ی علامتها هم توش بودند.
راستی اولولولولولولولوووولولوللللولولولولولولولولولووووولولولول
هوعوعوعوعوعوعوهوهوهوهوهوهوهوهووووووووهوهوهو
با.با..با.با..با.با.با.باییییییییییییییییییییی

خانم اجازه سلاااااااام.
مجتبی مامور مومن کردن مصطفی است خخخ.
تبسم نقاش مومنی است.
شهروز یه سوال موثر از معلم دارد، اما نمیداند چطور بپرسد ححح.
امیر از سوال شهروز سو استفاده نکن.
رویا با اینکه کم به محله می آید اما سوالی در باره یک مساله مهم دارد.
طاحا توطیه شهروز را خنثی کرد.
فکر میکنم برای امروز کافی باشه، نه خانم؟
ایام بد جور به کام.

سلام عمو. والا من که نقّاش خوبی نیستم در هیچ نوعش و مخصوصاً از نوع مؤمنش. حالا خطّاطو بگی یه چیزی. آخه دستخطم ای بدک نیست. ولی توی مدرسه تا میگفتن نقاشی بکشید من این نقاشی رو میکشیدم: یه کوه خیلی بلند که نوک قله هاش برف بود. یه آسمون آبی با تکه هایی از ابر که خودنمایی میکردن، یه خورشید فروزان که اون گوشه سمت راست پرتو افشانی میکرد، ولی نمیدونم طلوع رو نشون میداد یا غروب رو؟ ولی فک کنم توی ذهنم طلوع بود. این پایین کوه یه دشت سر سبز پر از گلای رنگارنگ بود با جندتا پروانه. بعدش که پایین تر میومدی یه رودخونه ی زلال بود پر از ماهی قرمز… بعدش داخل اون دشت قشنگ یه خونه ی بزرگ میکشیدم که همیشه ی خدا لامپش روشن بود. پشت بومشم یه آنتن بود و خروجی لوله بخاری…بذار بینم دیگه چی داشت؟ آهان دو گوشه ی جلوی خونه دوتا پنجره داشت با پرده های گل گلی. بعد درب وردی همیشه دوسه تا پله میخورد. حالا بیشتر وقتا حیاط نداشت ولی بعضی وقتا هم که داشت وسطش یه حوض داشت که دورش پر از گلدون بود… آهان تازه یه مرغ و خروس با چندتا جوجه هم داشتم که داشتن دونه میخوردن…. بجان خودم فقط همینو بلد بودم… ای خدای من یادش بخیر رؤیای کودکی هامو…

سلام ملیسا یعنی چیزه خانم معلم. خسته نباشید. منم اودم حضوری بدم و برم. قبلش چندتا مثال براتون میزنم.
بالأخره کلاس به پایان رسید.
برخی از بیمه تأمین اجتماعی برخوردارند.
در کار دیگران تجسّس نکنید.
نکته: دوستان توجه داشته باید که کلماتی مثل مسؤل و مسأله اینگونه هم نوشته میشه: مسئول، مسئله.
خداحافظ

اجازه ما جمله ها نوک انگشت هامونه ولی استرس داریم نمیتونیم تایپ کنیم.
اجازه راست میگند که توی خط بریل و بینایی جای حرکات، علائمی مث تشدید برعکس هستش.
یعنی ما نابینا ها می نویسیم:
تبّسم
و بینا ها می نویسند:
تبسّم
راسته آیا؟

درود! من که چند روز بود که پریده بودم و با زور دیشب خودمو دوباره به اینجا وارد کردم،‏ این اینترنت زوقالی منو دیوانه کردس،‏ خوب من تا جایی که یادمس برای نوشتن کلماتی مانند-حتما-تقریبا -موقتا و…‏ بعد از الف نقات پنج و شش را میزدیم حالا از کی شش را خورده اند یا ملیسا از حول حلیم رفته تودیگ نمیدونم،‏ اصغر ترقه رفت پای تخته میگه مسئله سخته،مؤمنانی که زیاده روی میکنند معمن هستند،‏ آقای هالو شعرهای قشنگی درباره ی من میرم رإی میدم شمام برید رإی بدید گفته است،‏ مجتبی در رإس مغروران سایت قرار دارد،‏ ما در این محله خائن نداریم،‏ من در عاشقی موفق هستم،‏ موقعیت من برای مجددا عاقش شدن فراهم است،‏ بیشتر بچه های محله تقریبا مغرورند،‏ بازم بنویسم یا کافیست؟!‏

درود! طبق تحقیقات به عمل آمده من هم تر زدم و تنوین را اشتباه گفتم برای نوشتن تقریبا بعد از الف باید نقاط دو و سه را بزنیم،‏ خانوم اجازه درست گفتم؟! ممممملییییییساااااا خطکشتو بکش کنار وگرنه با عصای برنجی پنج تکه ی قدیمی میزنمت،‏ خخخخخهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها

سلام خانم معلم عزیز ما “پنجاتومن بده به ما می‌خوایم بریم گل بخریم بابامون می‌گه ما نداریم”
ان شا الله که تک بیت فوق الذکر مسأله ساز نشه و به نحو مقتضی مؤثر هم واقع بشه …. البته سپردیم نّقاشیش رو هم تّبسم خانمی بکشه البته بعدی که از اسرائیل برگشت و حسابی دعوی ش کردیم البته شاید اگه خیلی دیر برگشت نّقاشی رو دادیم کبری خانم زیر همون درختی که کتابش رو جا گذاشت بکشه ….
شکلک عجب معلم زرنگی داریم ما ها شکلک من منتظر مثال های شما بودم شکلک بوی دماغ سوخته به مشام شما نمی‌رسه آیا؟ شکلک ما جدی شاگرد شوماییم خانوم معلم ….

سلاآآآآآآآآآآآآآآآم خانم معلم. بابا مثالها رو خودت بزن ما بیایم اینجا شیطونیمونو بکنیم.
حالا چون الاهی گناهی زحمت میکشی, باشه.
مرتضی مسولیت فرماندهی گردان مومنین برای مبارزه با اسراییل را بر عهده گرفت. مثطفی و
مجتبی هم برای همراهی با این گردان مسر بودند که با موافقت هیات امنا به گردان پیوستند.بسه دیگه کشتم خودمو تا مورد حمله توپخانه ارتش اسراییل قرار نگرفتم, الفراآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاآآآآآآآآآآآر .

سلاااا اااااا ااااام به معلم گرامی. پیشاپیش روزتون مبارک خانم معلم. ۲۳ مهر رو میگم دیگه.
آهان راستی روز خودمون هم مبارک.
خانوم اجازه، من نه درس خوندم، نه مشق نوشتم، جلسه پیش هم که طبق معمول مسافرت بودم کلاس نیومدم، الانم حوصله تمرین ممرین حل کردن ندارم، اما به جاش واستون سوغاتی آوردم.
.
.
حتما میپرسین چی؟
؟
؟
با اجازهتون، گز آوردم سر کلاس.
.
.
آخی. الاهی گناهی. میدونم این گز باید نصیب شما میشد. اصلا ماله شما بود. اما خب نشد دیگه.
.
.
قسمت نبود.
.
.
میدونی خانم معلم، از قدیم میگن قسمت کسی رو کسه دیگه ای نمیتونه بخوره.
.
حالا من برای این که بالاخره به مسئله گز پایان بدیم، یه فایل صوتی میخوام تو کلاس منتشر کنم.
.
.
شما هم فکر کنید دارین گز میخورین دیگه. خخخخ.
از قدیم میگن وصف العیش، نصف العیش.
راستی خانوم معلم. امیدوارم این شهروز گناهی رو ببخشین. بالاخره هر چی باشه این گزها ماله شما بود. نباید میاورد شمال اونجوری پَر پَرِش کنه.
خب بچه ها. همه بلوتوس ها روشن. میخوایم بریم کنار ساحل زیبا کنار، و مراسم رونمایی از گزهای خانم معلم که خورده شد.
https://www.gooshkon.ir/amir/gaz.mp3
اما خانم معلم. میخوام یه چیزی بگم.
دفعه ی قبلم گفتم. این شهروز دیگه صلاحیت مبصری کلاس رو نداره.
من، عمو چشمه، فرهاد، طاها و خیلی از بچه ها ازتون میخوایم که از مبصری برش دارین.
اگر جلسه بعد این کارو کردین که هیچ. اگر نه مجبور میشم دوباره یه فایل صوتی دیگه بلوتوس کنم تا ثابت بشه چرا این شهروز دیگه صلاحیت این کارو نداره.
از ما گفتن بودااا. خخخخخ

سلام.
یعنی نازنین به تعداد تمام کامنتای محله این کامنتت لایک داشت.
حالا میخوام بگم خرس برای کی بوده.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هی.. روزگاااااااااااار
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسوزه پدر عاشقییییییییی.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همونی که تو دریا باهاش با گوشی حرف زد.
.
.
.

.
.
.
.
.
همونی که هی شب تا صبح باهاش sms بازی میکرد.
.
.
.
.
.
.
.
همونی که زیر بارون بهش زنگ میزد تا صدای بارون رو بشنوه.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا در صورت عقبنشینی امیر من هم در بردن اسم صاحب خرس صرف نظر میکنم.
فعلً تا اینجا داشته باشید تا ببینیم چی میشه.

میگم یه چیزی بگم
خانم گفتند برم چای بیارم.
الآن سه روزی میشه که نیومدند. یعنی هنوز دَم نکشیده؟ خخخخخخخخخ.
بذارید یه کم دیگه بدجنسی کنم.
امیر شما گفتی که حال درس خوندن و مخش نه چیزه مشق نوشتن نداری.
خب به نظر من مسافرت بهونه است
آخه کسی که مسافرت میره نهایتش تا سه روز خسته است.
یعنی درس نخوندن و مشق ننوشتن دلیلی نداره جز ………
شکلک خخخخخخخخ یعنی خخخخخخخخ.

با سلام بر خانم معلم خودشون
خانم اجازه ما سرما رو خورده بودیم نه ببخشید سرما ما رو خورده بود نه بازم ببخشید ما نمی دونیم ما سرما خورده بودیم یا سرما ما رو خورده بود رفته بودیم دکتر دکتر دوا داد قرص و شربت و آمپول داد که ما گفتیم با قرص و شربت مشکل نداریم آمپول ما رو بزنید به یه سرما خورده دیگه بعدش به دکتر گفتیم ما یه خانم معلم سخت گیر نه سخت گیره داریم اگه شما نامه استراحت برای ما ننویسید تو کلاس جلوی همه ما رو فلک می کنه دکتر هم دلش برای ما سوخت و ۲روز استراحت نوشت.
حالا اون کاغذ رو آوردیم نشان شما بدهیم که خدایی نکرده فکر نکنید ما دروغ می گیم.
این بود املای مختصر ما
کامتان شیرین شادیتان مدام خدا حافظ تا سلامی دیگر

واااااای نازنین جونم
لاییییک داری شدیداً مدیدا …. خعلی زیااااد “الحق که هم کلاسی خودمی”
بعدشم که هنوز ثابت نشده شهنشاه شاه شاهان صلاحیت مبصری رو نداره قرائن و امارات کمه یعنی یه چندتا بلوتوث که خبرنگار ع ا ش ق مون بفرستند شاید ثابت شد شایدم نه نباید که زود قضاوت کرد باید که منتظر بود ….. شکلک من بلوتوثم روشنه …. شکلک خانم اجازه یک قرن گذشت شما نیامدید ما کماکان هستیم …. شکلک این علفا کی در اومد ما حواسمون نبود …. شکلک کلاس باغبانی بذارید بعد این کلاس …. شکلک دیگه هیچی برم بخوابم …. شب خوش ….

سلام که . من دوش ندالم جمله بساسم . دوش دالم با خط کش بقیه رو بجزونم . دوش دالم خولاکیا رو بخورم پوستشو بدم بقیه نیگر بدارن تا شما بیاینو بزنیشون که چرا همه ی بح بح ها رو خوردیدند . من دوش میدارم به من منفی ندهید . من دخمل خوشمزه ای هستم اجازه . من من من من اجازه مهمون دارم نمیشود جمله بساسم . شیطونی میکنن ذهنم جمله نمیسازد . شکلک معلم را گاز گرفتن . شکلک بوش بوش کردن . شکلک همین چیزا . شکلک بابایی و خدافسی یعنی . با . با . با . با . با . با . ی . ی. ی. ی. ی. ی. یی. یی . یی . یی. یی . یی . یی .

سلام دیشب سوالات زیادی موند. اما من بهشون با قاعده ی خاصی جواب دادم. هههههههه جملات رو دیدی؟ من دارم میرم کره مریخ. صدای صفینه رو گوش بکن. تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت-تتتتتتتتتتتتتتتتت-تتتتتتتتت- متورش قدیمیه صداش کمی بده.بااااااااااااااااااااااااااااای

سلام سلام سلام سلام سلام به همه اونایی که اومدن نظر گذاشتن،،و یه عذرخواهی که من این مدت نتونستم بیام و به پست سرکی بزنم،،،امیدوارم که به بزرگواری خودتون منو ببخشید هاااا
کلا میسی میسی میسی میسی میسی میسی از همه اسم نمیبرم که خدای نکرده کسی از قلم بیوفته از همتون میتشکرم زیاااد فراوون،،،،خدافسی بااااایییییی بابایییییی

سلام اجازه ببخشید حتما براتون سوء تفاهم شده فکر کردید من از مدرسه فرار کردم
نه به خدا باور کنید این طور نیست بهم صفر ندید
الآن براتون میگم چی شده به مرتضی علی من چند روز پیش توی کوچه با شهروز دعوام شد اونم نامردی نکرد یه سنگ برداشت پرت کرد طرفم خورد توی سرم سرم شکست والا به موسی راست میگم
به یکی که بینایی داره بگید بیاد نگاه کنه من رو سرم گچ بستم خلاصه ببخشید دیگه مرسی از درستون من بچه مثبتم نرفتم دنبال گردش و تفریح

دیدگاهتان را بنویسید