سلام به همه ی کوچکولوهای بزرگ و بزرگای کوچکولو خخخ.
امیدوارم حالتون خوف خوف باشه.
بازم براتون نوار قصه آوردم.
این بار نوار قصه ی شنگول و مَنگول.
اونهایی که همسن و سال من هستن، اگر یادشون باشه خیلی وقت پیش، تلویزیون یه فیلم سینمایی نشون میداد که توی اون یه سری بچه مدرسه ای رو میبرن باغ وحش و اونجا حیوانات خشک شده رو به بچه ها نشون میدن و معلمشون شروع میکنه براشون قصه ی شنگول و مَنگول رو تعریف میکنه.
البته این قصه با اون شنگول و مَنگولی که همه بلدیم یه کم فرق میکنه.
بعد از پخش این فیلم، شرکت چهل و هشت قصه، این فیلم سینمایی عروسکی رو چون به شکل موزیکال بود و قابلیت صوتی شدن رو داشت، به نوار قصه تبدیل کرد و منتشر کرد.
البته زمان این داستان تقریبً هشتاد دقیقه هست که فکر کنم اون رو روی نوارهای نود دقیقه ای منتشر کردن.
من قبل از زدن این پست یه بار نشستم گوشش کردم خیلی حال داد خداییش.
اینجا جا داره که ازتون بخوام که برای سلامتی استاد مرتضی احمدی که در بستر بیماری هستن دعا کنید که سلامتیشون رو زودتر به دست بیارن.
ایشون تو این قصه به جای گرگ صحبت کردن.
حالا بریم سراغ لینکهای دانلود.
لبه ی اول نوار رو میتونید با حجم حدودً بیست و شش مگابایت از
اینجا
و لبه ی دوم رو با حجم حدودً بیست و هفت مگابایت از
اینجا
دانلود کنید.
برای یکشنبه هم اگر اتفاق خاصی نیفته، نوار سفیدبرفی رو براتون میذارم.
خب دیگه. برید گوش کنید حالشو ببرید.
تا بعد،
بدرود.
۲۳ دیدگاه دربارهٔ «دانلود نوار قصه ی شنگول و مَنگول»
سلام من دو کوچولو دارم از طرف خودم و اونا از شما تشکر میکنم. هنوز دانلود نکردم خواستم اول بشم. بای باییی
سلام بر آقا رضای عزیز.
خواهش میکنم.
از طرف من لپ کوچکولوهات رو هم بکش.
مرسی از حضورت.
صبح به خیر شهروزی ، من بچ و مچ ندارم ، ولی من میخوام این قصه رو تو محله اجرا کنم.
خودم میشم گرگ شمکو که هوس خوردن کباب بز و بزغاله کرده .خخخخ
به تو چه نقشی بدم.در ضمن من گرگه پخمه و خنگولی نیستم که بتونید منو به دام بندازیدا .
سلام رعد.
خب من اون روباهه بشم خوبه خخخخ.
دیگه کاری بود که از دستمون برمیومد.
خلاصه تعارف نکن خخخ.
مرسی که هستی.
سلام عمو قصه بیار خخخ
مرسی این قصه رو دوست داشتم
هااای جوانی نه ببخشید کودکی کجایی که یادت به خیر!
این همه نگو اگه اتفاقی نیفته چرا همش فکر میکنی که قراره یه اتفاقی بیفته؟ مثبت بیندیش مثبت
سلام پریسیما.
خخخ. عمو قصه بیار کیه دیگه.
عموها پیرن من مگه پیرم خخخ؟
این اگه اتفاقی نیفته رو همینطوری میگم.
ولی اگر جالب نیست دیگه نمیگم.
موفق باشی.
اول سلام و تشکر و اما بعد
چیزی که من رو خیلی دل شاد کرد این بود که شما یادی از استاد مرتضی احمدی کردید
و این نشان از بزرگی شماست
سلام مهرداد.
استاد احمدی خودشون بزرگن و یاد کردن از بزرگا وظیفه ی ماست.
ممنون که نظر دادی.
موفق باشی.
درود بر شما که قصه های قشنگ قشنگ می ذارید….
روز و روزگارتون خوش…
سلام خانم دلیر.
ممنون از حضورتون.
موفق باشید.
هووووٱوووٱوووٱووووٱوووٱووو هوهوهوهوهوهوووووٱوووههههههو یهوووووٱووووٱووو آخ جونمی نوار قصه،،شنگول و منگول رو عااااشقم،،،راستی سلااااآاااا،اااا،ااام شهروزی،،،میسی میسی میسی زیاااد،،آفرین به تو که به فکر ما بزرگای نی نی هستی که،،یعنی ایووووول زیااااد یعنی هوهو هوهو هووووٱووووٱوووو هخخخخ،،،خدا شااااملوییی
سلام ملیسا.
خخخ بزرگای نینی خخخ.
باحال بود.
ممنون از حضور و لطفت.
خدافظی.
سلاااااااااام جناب حسینی بزرگواااااااااااااااااااار
خخخخخخخخخخخخخخخخ
مرسی بابت زحمات جناب عالیییییییییی
خخخخخخخخخخخخخ
هعی خو راسس میگه دیگه انقد نگو اگه اتفاقی نیفته
همیشه نیمه ی خالیِ لیوان رو بشنو خخخخخخخخخخخخخخخ!!!!
خو یه بار یکی بم گف همیشه نیمه پر لیوانو ببین منم گفدم سعی میکنم نیمه پر لیوانو بشنوم …نمیدونم چرا ۲۳ روزه جواب اس هامو نمیده ….
سلام دکتر.
خب آخه سایتمون زده تو کار هوا فضا.
گفتم شاید نباشیم که نوار بذارم خخخ.
بیست و سه رووووووووووووز!
چه تحملی داریییییییییی!
میگم بهش بگو لیوانت تا لب به لب پر بود نتونستی نیمه ی خالیشو بشنوی خخخ.
شاید آشتی کرد.
اول زندگی نذار اختلاف بینتون پیش بیاد خخخ.
الفرااااااااار.
بش گفدم جواب اس ک نداد هیچ زنگ زدم خود به خود ریجکت میشهههههههه
ینی رفتم تو بلک لیست !!۱
شهروز قاتل احساااااس همش تقصیر توئه قاااااااااااااتل محبت خخخخخخخخخخخخخخخ
دیگه چاره ای نیست.
باید در یک اقدام غافلگیر کننده، بری سر کاری خونه ای سر کوچه ای چیزی.
اگر هم خیلی وضعت خرابه که باید گل و شیرینی بگیری و دیگه لیلیلیلیلیلیلیلی.
افتاااااااد؟
سلام شهروزی جونی خوبی والا من که اهل نوار گوش دادن نیستم گفتم یه سری بزنم به داش شهروزی اهوالش رو بپرسم ها فعلا زد زیاد دا
سلام سیروس.
خوش اومدی داداش.
بفرما چایی.
آقا قهوه خونه میبینمت.
دیر نیایی پشت در بمونیم یخ بزنیم خخخ.
سلام.
آخجون خدا من قصه دوست دارم الان چرا باید خجالت بکشم آخه؟ خوب دوست دارم دیگه.
نمی فهمم این چه سریه که من همیشه دیر دیر می رسم. بیخیال اومدم دیگه. خلاصه اینکه ممنون شهروز خیلی زیاد.
راستی میگم احیانا شدنی هست برنامه کرم شبتاب رو جایی داشته باشن که من بتونم پیداش کنم؟ همون داستان عروسکی که کرم شبتاب از نور خودش خوابش نمی برد و رفت دنبال پیدا کردن راز خوابش؟ خیلی دلم می خواد داشته باشمش خیلی. باز هم ممنون بابت این قصه و باقی قصه ها و باقی پست های قشنگ و خوندنی شما که من از دستشون نمیدم حتی اگر دیر برسم.
پیروز باشی.
سلام پریسا.
دیر و زودش مهم نیست.
مهم اینه که هستی.
اون برنامه رو اگر تونستم برات پیدا کنم حتمً توی نوبت میذارم.
میگم حالا که پیدات کردم یه خواهش کوچکولو.
.
.
.
ای کاش
.
.
.
.
ای کاش روی برادر کوچیکتو زمین نندازی و کدورتت با یکی رو کنار بذاری.
تو این محله همه با هم همدلیم و هیچ دلخوری بینمون نباید باشه.
مطمئنم منظورمو فهمیدی پس بیشتر ادامه نمیدم.
ممنون از بزرگواریت.
موفق باشی.
شهروز به خدا من… آخه واقعا درست نیست من الان بخوام اینجا توضیح بدم که این…
باشه. چشم.
چشم.
واقعً ممنون پریسا.
ولی نمیخوام ناراضی باشی.
اگر از ته دلت نباشه فایده نداره.
امیدوارم از ته دلت باشه.
مرسی.
سلام: آآآآآآآآآآآآآآآآ! من از شیره میترسم! بچه ها ما ی بار رفتیم اردو به تاکسی دِرمی: همه ی حِیوونا را دیدیم