سلام، من مهران اسلامی هستم، این اولین پست من و همینطور اولین شعری از خودمه که در اینجا منتشر میکنم.
با تو این لحظه های غریب را دوست دارم
با تو این روزهای عجیب را دوست دارم.
در گریز از شبان سیاه ثانیه هایم
با تو این روزگار فریب را دوست دارم.
نا رفیقان فراوانند و نا نجیبان چه بسیار
با تو این مردم نا نجیب را دوست دارم.
با تو این فکر های لطیف را میپسندم
با تو این آینده ی بس قریب را دوست دارم.
سرنوشتی که تلخ است و روزگاری که نیرنگ
با تو این مردم نا شکیب را دوست دارم.
با تو شب زنده داری با تو هر بیقراری
با تو این سینی بی نصیب را دوست دارم.
م.الف-روشن اردیبهشت 1392
۱۳ دیدگاه دربارهٔ «سلام. من با اولین پست و اولین شعرم اومدم.»
سلام
خیلی جالب و قشنگ بود
آفرین
موفق باشید
سلام پریسیمای عزیز امیدوارم که این دفعه اسمتونو درست نوشته باشم. ممنونم از حضور سبزت.
سلام مهران.
شعر زیبایی بود.
استعداد شاعریت خیلی خوبه.
برات آرزوی موفقیت میکنم.
سلام ممنونم شما لطف داری.
سلام مهران جان عالی بود
منتظر اشعار بعدیت هستم
موفق باشی
سلام آریا جان ممنون از کامنتت
سلام مهران،میسی خیییلییی زیبا بود،آفرین،احسنت،ادامه بده،خدافسی
سلام ملیسا خانم ممنونم از اینکه کامنت گذاشتی
سلام مهران.
چه قشنگ توصیف کردی حس و حالت رو! راستی، من نمی دونستم شعر هم میگی. آفرین! ادامه بده!
ایام به کامت.
سلام خانم معلم عزیزم. ممنونم از حمایتت.
مهران عزیز! من اینجا فقط هم محلی هستم. برای تو و برای همه. اسم معلم خیلی والاست عزیز من! لطفا این بار سنگین رو اینجا روی شونه هام نذار که هنوز شایستهش نیستم. ممنونت میشم.
سربلند باشی!.
سلام آقایی..دلسروده ات دلنشین و زیبا بود..موفق و سربلند باشی زیبا نویس..من هر روز میام محله مطالب دوستان رو می خونم و کامنت میذارم اما نه کامنتم ثبت میشه و نه پستم.امیدوارم اینبار دیگه ثبت شه………
سلام ماریا خانم خیلی ممنونم که کامنت گذاشتی.