سلام بر گوشکنیهای عزیز.
محمد بلوری، روزنامه نگار پیشکسوت کشورمان در روزنامه ایران نوشت:
در آموزشگاه شبانه روزی نابینایان، جمعی از دختران نوجوان توی کارگاه دور میز درازی نشسته بودند و کار روزانهشان را انجام میدادند. مقابل هر دختر نابینا کپه ای از لنگه های قیچی مخصوص گل چینی ریخته بود و آنها با دست کشیدن روی میز لنگه های نر و ماده قیچیها را جفت جفت مییافتند و آنگاه هر جفت را زیر دستگاه پرس قرار میدادند و پرچشان میکردند. این کار روزانهشان بود که در مقابل دستمزدی اندک انجام میدادند. بعد از کار هم عصازنان روانه کلاس درس میشدند و به انتظار معلمشان مینشستند.
آن روز بهاری، خانم معلم با یک شاخه گل مریم وارد کلاس شد و با عطر گل که در فضای کلاس آکنده میشد، رؤیاهایی تلخ یا شیرین در چشمهای بی فروغ دختران سایه انداخت و یکصدا گفتند: سلام خانم معلم.
دختری از آخرین ردیف پرسید: این عطر گل مریم نیست خانم معلم؟ و در چشمهای نابینایش پرسشی همچون بالهای پروانه ای پرپر زد.
– درسته دخترم، یک شاخه گل مریم در دست من است.
از میان جمع دختری پرسید:
– خانم معلم، گلها چه رنگی هستند؟ هیچکس از رنگ گلها چیزی به ما نگفته.
معلم با سرگشتگی به فکر ماند. نمیدانست چه بگوید و رنگ گلها را چگونه توصیف کند. پرسید:
– از شما دخترها کسی هست رنگ گلها را دیده باشد؟
سکوت سنگین و غمناکی روی کلاس آوار شد. همه دختران با چهرههای غمگین، خاموش مانده بودند و سایه گنگ و اندوهناکی بر چشمهای بی فروغشان می نشست.
دختری با اشتیاق سوزانی در نگاه کبود و مرده چشمهایش و با هیجان سوزانی گفت:
– شما توصیف کنید خانم، معلم. ما گلها را نام میبریم و شما از رنگهایشان بگویید.
و دختری از سوی دیگر کلاس بلند شد و پرسید:
– گل بنفشه؟ از رنگ بنفشه های بیشه زار که از زیر برگهای خشکیده سرک میکشند، بگویید خانم معلم.
اشک در چشمهای معلم جوشید، لبخند محزونی بر لبهای لرزانش نشست و با اشک و لبخند جواب داد:
– بنفشههای بیشه زار؟ به رنگ معصومیت.
دختر دیگری پرسید: گل مریم؟
معلم جواب داد: به رنگ صفای عشق!
و دیگری پرسید: گل یخ؟ چه رنگی است خانم معلم؟
– گل یخ! به رنگ تنهایی.
-و گل سرخ؟
– به رنگ عشق.
گل شقایق به چه رنگی است؟
– به رنگ فریاد.
-گل زرد؟
– به رنگ یک آه…
-گل نرگس؟
– به رنگ صبح بهار.
گل اطلسی؟
– به رنگ سلام.
و آخرین نفر پرسید: گل یاس؟
و معلم جواب داد: به صفای جانماز مادربزرگ.
… همهمه ای در کلاس پیچید و از هر طرف زمزمههایی برخاست و دختران شوق زده به فریاد آمدند:
– اوه… گلها چه حرفهای قشنگی هستند… چه شکوهی دارند…
از روز بعد کارگاه تعطیل شده بود، چون دختران حاضر نمیشدند قیچیهای مخصوص گل چینی را پرچ کنند.
منبع: روزنامه ایران.
۴۱ دیدگاه دربارهٔ «رنگهای نابینایی:»
سلام
زیبا بود عمو چشمه. منم اوووووووول شدم
سلام امید جان.
اول شدنت مبارک.
از اینکه در این پست دیدمت هم خیلی خوشحال شدم.
به امید دیدار.
چه با حال من اینو پریروز مامانم واسم خوند, الآن یه خطشو خوندم همونه, ولی نمیدونم چرا خوشم نیومد, حس می کنم این رسانه ها زیادی احساسات مردم رو تحریک میکنن, آخه یه حالی بود اون معلمه رو هم خوشم نیومد ازش, چرند گفته بود به نظرم,!!
البته از شما سپاس مندم
سلام بر مظاهری خانم.
انتشار هر پستی از طرف من صرفا تایید یا تکذیب من و نقطه نظرم نیست.
این جور پستها سلیقه ای هست و به طرز نگرش افراد مختلف مربوط میشه.
همه نظرات و نگرشها هم که مثل هم نیستن.
ممنون که هستی.
سلام محمدرضا ی عزیز. آقا دستت درد نکنه عالی بود. متشکرم.
سلام مهدی جان.
ممنون از لطفت داداش.
سلام بر شما آقای چشمه عزیز و به خوانندگان گرامی خیلی خاطره خوبی بود دسته گل زیبا را هدیه تو میکنم
سلام بر جناب محمدی عزیز.
ممنون که با حضورتون ما رو خوشحال کردید.
موفق باشید.
عموی مهربانی یک سبد گل اطلسی تقدیمتان پس یعنی سلآآآآآآآآم
و یک سبد گل مریم به حضورتان که صفا بخش محله اید.
و یک سبد گل نرگس هدیه تان که چون صبح بهارین
بازم خوشم آمد. من عاشق گل و گلستانم
پس یک سبد گل بنفشه و گل یخ و گل مریم تقدیم خود خودم خخخ
وای وای وای داشت یادم میرفت
اممما یادم نرفت یک سبد سبد سبد گل مریم هم تقدیم شما هم محلی ها
و یک سبد گل سرخ تقدیم شما دوست عزیز که کامنت منو میخونین
بازم از این پست خوشم آمد
آفرین به خانم معلم و آفرین به شما عمو چشمه که هم خانواده گلین چه شود چشمه و گل کلی از همه نوعش اطلسی مریم نرگس و غیره
الهی آن ده که آن به
سلام بر سیتا.
الآن واقعا دارم ذوق مرگ میشم.
بابا من تحمل این همه گل و این همه محبت رو ندارم.
خیییییلی باحالی.
سلاااام
خیلی قشنگ بود کمی احساساتی شدم،
خیلی جالب بود،
راستی من برای شما یه پیام تو skype دادم اما شما ندیدید ببخشید خارج از موضوع صحبت کردم،
ممنون
سلام بر خانم کاظمیان گرامی.
ممنون که اینجا حضور دارید.
در مورد اسکایپ هم شرمنده من خیلی زیاد به اسکایپ سر نمیزنم.
این بار دقت میکنم که اگه شما آنلاین بودید باهاتون تماس میگیرم.
کاش یکی از خانم معلم میپرسید که گل رز هلندی چه رنگیه؟؟؟
راستی بگم که این گل آبی هستش اما توصیف خانم معلم رو هم میخواستم
عمو دیدیدشون ازشون بپرسین خخخخ
سلام مجدد بر سیتا.
لابد میخواد بگه رنگ رز هلندی رنگ زلال مثل آب یا بلندای آسمون رو داره دیگه خخخ.
اینم دو رنگ جدید برای نابینایان محترم.
سلااام عمو جان خیلی خوب بود منم حرف خانم مظاهری رو تعید میکنم خیلی پیاز داغش رو زییاد کرده بودند ممنونم
سلام عادل جان.
اگه پیاز داغشو زیاد کرده باشن که خوشمزه تر میشه که خخخ.
پس احتمالا یه چیزیش کمه.
با این حال از حضور و نظرت ممنونم.
با سلام خدمت شما دوستان عزیز
مرسی از زحمتی که واسه این پست کشیدین ولی منم با خانم مظاهری موافقم
با تشکر خدا نگهدار
سلام مرتضی.
بله، نظر خانم مظاهری کاملا صحیح هستش، اما این پست بیشتر به یک دل نوشته از طرف نویسنده شبیه بود تا یک مطلب واقعی.
ولی باز هم تاکید میکنم که نظرها متفاوته و خیلیها شاید با نویسنده این مطلب موافق باشن یا خودشون رو توجیه کنن.
ممنونم که لطف کردی و نظر دادی.
سلااااااااام بر عموی دوست داشتنی محله!
من کامنت سیتا رو نه یک بار,نه ده بار بلکه هزااااااااااااااااااااااااااااااااااااار بااااااااااااااااااااار لاااااااااااااااااااااااااااایک میکنم!
دستتون طلا عمو!
کامیاب باشید!
مرسی مرسی زیادتا سیتا
سلام بر فرشته.
گفتی چند بار کامنت رو لایک میکنی؟ سی بار؟ سیتا لایک برای کامنت سیتا خخخ.
ممنون از این که اینجایی.
خیلی زیبا بود. ولی جون من از این پستها نذارید آخه گریه مون درآمد!!!! خخخ ولی جدی من که بغض کردم.!!!
نازی نازی شکلک دستمال کاغذی
عمو جان ببخشید که باز پیشقدم شدم و جواب دادم یاد روزهای اولی که اومده بودم سایت بخییییر
که از این شیطنتا زیاد داشتم
ولی هیچوقت یادم نمیره که یکبار تو پست شهروز حسینی جای خودش با نام خودش به کامنتهاشون جواب دادم
اون روز کلی با هم اتاقیام گفتم خندیدم
ببخشید عمو
سلام بر دانای جوانمرد.
اشک ریختن بعضی وقتها دل آدما رو باز میکنه، یه کم دلت سبک شده حالا مگه بده؟
همیشه بخندی داداش من.
سلااام خوبی عمویی،وااای چه جالب و عجیب معلم دل سوزشون رنگا رو براشون توصیف کرده،خعععلی باحااال بود عمو،میسی میسی میسی ههوهو،هههههو ،وهو هوهو،هورااااآاااا،خدافسی
سلام ملیسا.
خب اینم یه جور توصیف رنگه دیگه.
راستی کیفت چه رنگیه؟ ماشین بابات چه رنگیه؟
ممنون که آمدی.
سلام,اول تشکر میکنم بابت پست من با این مطلب کاری ندارم,ولی واقعا برای این روزنامه ها متأسفم به نظر من باید در اینا رو گل گرفت حالا ما نمیبینیم,حالا ما از ندیدن رنگ ها ناراحتیم دیگه چرا انقدر پیاز داغشو زیاد میکنن,دیگه چرا اشک مردمو در میارن؟بعد ما میگیم چرا مردم تو خیابون با ما یه جور دیگه برخورد میکنن,خوب اون مردم بیچاره همینارو خوندن دیگه!منی که خودم نابینا هستم با خوندن این مطلب اشکم نزدیک بود در بیاد,حالا بینا ها دیگه خدا میدونه چه حالی پیدا میکنن
سلام محمد.
اشکال اصلی فرهنگ سازی برای مردم ما هم همینه دیگه.
روزنامه رسمی کشور وقتی مطلبی رو منتشر میکنه دقیقا مثل صدا و صیما میمونه که موضع اصلی دولت و مسوولین رو به ما القا میکنه.
مردم هم که قربونشون برم نود در صد شون بدون فکر و تحلیل همه چیز رو دربست میپذیرن.
بنابر این هرگز من یکی که هیچ امیدی برای بالا رفتن سطح فرهنگ برخورد با معلولین رو ندارم.
ممنون که نظر دادی.
دوستان ببخشید
چون دارم با گوشی نظر میدم
و نظرم هم زیاد شد,یه کم قاطی پاتی شد
شرمنده
سلام مجدد بر محمد.
اصلا هم قاطی پاتی نشد.
سلام
اون گلهای تقدیمی سیتا رو به تقلید از اون تقدیم همتون میکنم
جالب بود و پر از احساس ممنون
سلام بر پری دریایی محله.
ما هم همه اونها رو تقدیم به شما میکنیم.
ممنون از حضور شما.
سلام عمو جالب بود
سلام طاها، ممنون.
سلام بر داداش چشمه مثل همیشه هم خودت و هم پستت عالی حرف نداری
سلام علی جان.
شما به من لطف داری، ممنون.
آقا سلام خالت احوالت خوبی که آره میدونم خوبی خدا رو شکر که خوبی داداش
یعنی پسرا چی میشن من خیلی نگران شدن تو این پست از پسرا حرفی نبود خخخخخ
مرکز کپی عمو چشمه خخخخخخخ
سلام داش علی.
شما نگران پسرها نباش، اونا هم رنگها شون رو پیدا میکنن.
مرکز پرتو پلاگویی علی کریمی خخخ.
سلام بعضی چیزا خیلی بدیهی می رسه دیدن شون و یا کاربردشون اینه که خیلی از ما آدما چون بهشون عادت داریم به راحتی از کنارشون رد می شیم حتی یه تعریف ساده هم ازش نمی کنیم چه برسه به یه تعریف دقیق مثل رنگ زیبایی خوشبختی و غیره متاسفانه عادت به هر چیزی آدمو نسبت به اون بی تفاوت می کنه مثل عادت به دیدن رنگ شاید واسه همینه که این معلم این جوری سعی کرده رنگا رو براشون توضیح بده در واقع اگه به من هم می گفتن شاید معادل های بهتری براش نداشتم این بخاطر تاسف و یا دلسوزی برای نا بینا نیستش بخاطر اینه که ما واقعا معادلی و تعریفی برای هر رنگ نداریم مثل خوشبختی شما خوشبختی واقعی رو می تونین تعریف کنین ؟تعریفی که همه روی اون اتفاق نظر داشته باشن البته موافقم که اینجا دیگه خیلی فانتزی همه چی توضیح داده شده و این اصلا” درست نیست
سلام ترانه.
خب واقعا هم این معلم توصیف بهتری برای این رنگها نتونسته پیدا کنه، البته خیلی از دوستان با این توصیفات مخالف هستن که شاید از نظر علمی هم درست باشه.
البته بحث روانی این موضوع رو بچه های روانشناس بیشتر میتونن توضیح بدن.
ممنون که هستی.
سلام واقعا قشنگ بود خیلی