من هرکی رو اطلاع داشته باشم میگم.
خودم که در خدمت‌تونم، البته فعلا. کار یک ساعت دیگم معلوم نیست. قول نمیدم همیشه باشم.
یلدا خیلی وقتی میشه از محله قهر کرده.
بنفشه هم سر مسائل مذهبی قول داد که دیگه اینجا نباشه و تا این لحظه، به قولش عمل کرده.
اصغر هم خیلی وقتی میشه ترجیح میده جا های دیگه فعالیت کنه.
نغمه هم احتمالا کار واسش پیش اومده کمتر مییادش.
غلط‌یاب هم فکر میکنم وقتش پر باشه وگرنه صحیح و سالمه.
خدیجه عابدی رو من ازش خبر ندارم. امیدوارم به زودی پیداش بشه.
مروارید رو هم نمیدونم.
محمدجواد جمشیدیان و حسین حیدری از دوستای خوبم هم سر‌شون گرم درسه.
مرتضی معصومی سرش شولوغه.
دکتر هم سرش شولوغه.
علیرضا نصرتی هم سرش شولوغه بازی کردنه. هر دو قرن یک بار مییاد کامنتی میده و میره. تازه اونم از بیرون از نام کاربریش که امیدوارم از این به بعد رعایت کنه.
دیگه کی؟ دیگه چی؟
جناب حمزه خاقانی خیلی وقتی نبودش جدیدا پیدا‌شون شده که خیلی هم عالی ظاهر شدند.
نسیم آتش سرش گرم درس و فعالیت های هنری هست پس نیست.
ی آقای دکتری هم بود توی کنفرانس ها از دست‌مون ناراحت شد دیگه نیومدش. آهان. یادم اومد. جناب ترکاشوند. امیدوارم برگردند.
عطا هم تمرکز و ترجیحش به فعالیت در جاهای دیگست.
بهنام نصیری، سعید پناهی و امیر‌رضا رمضانی هم چون شب روشن رو زدند دیگه باید به اون‌جا برسند. اینجا مگر ی کامنت مثلا بدند. سر‌شون شولوغه.
لیلی دوست بینای خودم بود که خیلی وقتی میشه از فضای اینجا خوشش نمییاد پس نمییاد.
چرخ و فلک هم همینطور.
نسیم بانو هم ببین بود. ی زمانی اومد و رفت!
رعد و احسان و ترانه هم از هم‌محلی های ببین هستند و واسم خیلی عجیبه که هنوز هستند. البته مایه ی خوشحالی منه ولی عجیب هم هست.
باقی‌شم فعلا مغزم قندش زده پایین یادم نمییاد.
دیگه کی؟ دیگه چی؟
هرکی هرچی از ببین ها و نبین هایی که توی محله نیستند میدونه بنویسه کامل بشیم.