خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین پست من ده سال دوری از کامپیوتر

سلام دوستان از این که در جمع شماام خوشحالم .حدود ده سالی بود که با کامپیوتر کار نکرده بودم و اطلاعی از صفحه خوان و این جور چیز ها نداشتم تا این که ماه رمضان پارسال از طریق یک نابینا با جاز آشنا شدم الآن هم دارم با nvda این متن را تایپ می کنم .وقتی توی کوچه پس کوچه های محله می چرخم دیگه نگران نیستم که مبادا گم شم دیگه مامانم دستم رو نمی گیره و از این که تنها بیرون برم نگران نمیشه من هم به یاد بچگی توی کوچه های محله ول می گردم.

۴۱ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست من ده سال دوری از کامپیوتر»

سلام به دوست جدید و همشهری گرامی
به این محله ی با صفا خوش اومدین چقدر فامیل شما آشناست ! من عاشق شهر طبس هستم و والدین من هم چند ساله از مشهد به شهر خودشون طبس، که بنظر من عروس کویر هست برگشتن . رشته ی دانشگاهی تون هم که خیلی مورد علاقه ی من و دوستان هست. یک خوش آمد گویی هم از طرف بزرگمهر ، همیشه پیروز باشید و سربلند

اوووووووو….این جاز جازی که می گید پس مربوط به صفحه خوان و ایناس؟!!!!خدای من…. هی با خودم می گفتم خدایا اینا چی می گن؟ من تو ذهنم آلات موسیقی و اینا میومد….
و اما تو مریم جان، دفعه آخری که رفتم خانه ریاضیات دیدم هیشکی مو رو کله ش نداشتا!!! پس کار تو بوده؟!!!فکرکرده بودم بخاطر همسایگی با مرده ها و تخته فولاد موهاشون سیخ سیخ و ویز ویز و ریز ریز شده!!! نکن بچه…نکن همچین…این بندگان خدا خودشون کم گیر و گرفتاری دارن که تو ام کمر به کچل کردنشون بستی؟!!! بگذریم..و اما بعد…
منم ساکن اصفهانم…البته اصفهانی نیستم!!! و چون اصفهانی نیستم، پس همیشه میتونی رو کمک من حساب کنی!!!! خخخخخخخ…شوخی بود..جوش نیار، کچل می شی!
به محله خودتون خوش اومدی…

سلام بر مریم بانو.
ورود دیر هنگام ولی بموقع شما در محله رو تبریک عرض میکنم، خودت این معادله دیر هنگام ولی بموقع رو حل کن جوابش رو به ما هم بده که من خودم جوابش رو هنوز پیدا نکردم خخخ.
امیدوارم که کوچه پس کوچه های محله برات بسیار دل انگیز و مفرح باشه و در هنگام گشت و گذار لزت کافی و وافی رو ببری.
منتظر پستهای بعدیت هستیم بشدت هرچه تمامتر.

با عرض سلام و ادب خدمت سرکار خانم شیبانی ورود و حضورتون رو در محله ی صمیمی خیرمَقدَم و خوشامد عرض میکنم و مثل سایر دوستان منتظر پستهای بعدی و یاد گرفتن از شما هستم شاد پیروز و موفق باشید

سلام بر مریم خانمی عزیز و گرامی
خب یادم نیست قبلتر ها شما رو توی محله دیده باشم شکلک البته گمانم یکی دو بار شاید توی کامنت دونی ها بگذریم شکلک دست دوستی و ارادت بسیار…..
جالب هست ۱۳۶۲ و اصفهان شکلک ارادت بسی بسیار بیشتر و دست توافق …..
البته اولش گفتم من چرا شما رو نمی شناسم که بعد متوجه شدم برگشتید خراسان و دلیل رو خودم کشف نمودم ….. دانشگاه صنعتی هم نزدیک ما هست خوشحال می شم اگر هنوز دانشجوی صنعتی هستی با هم بیشتر آشنا بشیم البته از نظر حضوری ….
راستی در مورد کامپیوتر و محله بله حق با شماست ولی به نظر من تلاش کن خانمی اون قدر مستقل بشی که در عالم واقع و حقیقی هم نیاز نداشته باشی کسی دستت رو بگیره البته به صورت مطلق ها …. با عصات دوست شو مثل دوستیت با نودا و جاز و پارسآوا و ایسپیک…..

سلام دوست من . من اکنون در شهر طبس زندگی می کنم و سال ۸۵فارغ التحصیل شدم و چون هنوز کم بیناام جرات ندارم از عصا استفاده کنم هنوز نمی تونم باهاش کنار بیامحالا تا ببینیم بعد چی پیش مییاد .موفق باشی

درود
عجب ؟! یعنی شما در گذشته از کامپیوتر بصورت بینائی استفاده می کردید و ده سال است که نمی توانید ؟یادش بخیر من هم همینطور بودم در کلاس درس تئوری یادداشت بر می داشتم و در کلاس عملی تند وتند کار میکردم . منو کاملا یاد خودم انداختی که از هشتاد و دو به بعد نتونستم با کامپیوتر کار کنم و خدایا چه مشکلاتی داشتم و بعد از کلی دست و پنجه نرم کردن بالاخره تسلیم می شدم و کامپیوتر را خاموش میکردم .خخخ.
در سال ۸۹ دوست دانشجوئی داشتم که در دانشگاه فردوسی مشهد تصادفا با دو نابینا برخورد میکند و روزنامه بریل برایم آورد و بعد از دوهفته جاز را نسخه هفت بود برایم آورد و در ماه دی همان سال پارس اوا خریدم و آموزش ها را از انجمن خریدم به قیمت سی ودو هزار تومان ! الان هم دارم با کامپیوتر کار میکنم دیگه .آقای ابراهیم بود دانشجوی قرآن و حدیث والان هم گویا در کشور دیگر اقامت دارند این بزرگوار و به امید موفقیت شما خواهر گرامی ماندگار باشید .

بازم سلام مریم خانمی
اومدم بگم استفاده از عصا جرأت نمی خواد چون اصلا استفاده از عصا جرأت رو هم می بره بااالا بااالا بالاااتر …. برای استفاده ازعصا اعتماد به نفسش رو توی خودت ایجاد کنه …. سعی کن با هاش دوست بشی …. هرچی دیرتر به عصا عادت کنی خب سخت تر هست و مشکلاتش بیشتر ….. به امید این که اصلا هیچ وقت عصا نیاز نشی ….. سربلند باشی و شاد کام.

سلام خانم شیبانی، همشهری گرامی، بابت اظهار لطفی که نسبت به من و همسرم داشتید، متشکرم! متأسفم که نتوانستم کمک بیشتری بکنم، از جهتی هم بسیار خرسندم و به شما افتخار می کنم که به این سرعت از روزی که با هم صحبت داشتیم توانستید به این خوبی وارد دنیای مجازی شوید!!! پیروز و موفق باشید…

دیدگاهتان را بنویسید