خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود رمان متنی در چشم من طلوع کن

سلام دوستان عزیز
امیدوارم سلامت باشید
من باز آمدم خخخ
امروز آمدم با رمان در چشم من طلوع کن
نویسنده : اعظم تیاری
حجم : فقط 851 kb

فرمت : docx

 

خلاصه ..

غزاله زنی زیبا که با همسر و فرزند کوچکش در کرمان زندگی میکند برای عروسی خواهر شوهر برای اولین بار به تنهایی راهی شیراز میشود ولی با توطئه یک قاچاقچی,مواد  مخدر جاسازی شده در وسایل او توسط پلیس کشف و او به زندان می افتد با این که در تمام مراحل بازجویی که توسط سروان کیان زاد مهر ،غزاله به بیگناهی خود اصرار

میورزد ولی بازجو بدون دلیل نمیتواند او را آزاد کند و غزاله به زندان میافتد و شوهرش پس از مدتی با تحریک خانواده اش او را طلاق میدهد و مادر غزاله از غصه دخترش

میمیرد و غزاله دچار افسردگی و بیماریهای روحی و جسمانی شدید میشود و وقتی توسط بازجویش کیان زادمهر برای تحویل به کرمان میرود توسط قاچاقچیان مواد مخدر که قصد

به گروگان گرفتن کیان زادمهر را داشتند ربوده میشود و مورد آزار و اذیت قرار میگیرد ولی بلاخره با زرنگی کیان میتوانند از دست قاچاقچیان فرار کنند و…..

رمان زیبایی هست امیدوارم از مطالعه اش لذت ببرید

بفرمایید دانلود

****

 

ای ستاره ها

ای ستاره ها که بر فراز آسمان

با نگاه خود اشاره گر نشسته اید

ای ستاره ها که از ورای ابرها

بر جهان ما نظاره گر نشسته اید

آری این منم که در دل سکوت شب

نامه های عاشقانه پاره میکنم

ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید

دامن از غمش پر از ستاره میکنم

با دلی که بویی از وفا نبرده است

جور بیکرانه و بهانه خوشتر است

در کنار این مصاحبان خودپسند

ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است

ای ستاره ها چه شد که در نگاه من

دیگر آن نشاط ونغمه و ترانه مرد ؟

ای ستاره ها چه شد که بر لبان او

آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد ؟

جام باده سر نگون و بسترم تهی

سر نهاده ام به روی نامه های او

سر نهاده ام که در میان این سطور

جستجو کنم نشانی از وفای او

ای ستاره ها مگر شما هم آگهید

از دو رویی و جفای ساکنان خاک

کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید

ای ستاره ها ستاره های خوب و پاک

من که پشت پا زدم به هر چه که هست و نیست

تا که کام او ز عشق خود روا کنم

لعنت خدا بمن اگر بجز جفا

زین سپس به عاشقان با وفا کنم

ای ستاره ها که همچو قطره های اشک

سر بدامن سیاه شب نهاده اید

ای ستاره ها کز آن جهان جاودان

روزنی بسوی این جهان گشاده اید

رفته است و مهرش از دلم نمیرود

ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟

ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها …

پس دیار عاشقان جاودان کجاست ؟

****

شااد باشید
بدرود
******