جستجو
Close this search box.
جستجو

جشن تولد، چهار‌سالگی محله ی نابینایان مبارک، بیایید تو، جا نمونید!

ضمن تبریک تولد محله، قبل از اینکه هدیه‌تون رو بدم و برم، از اینکه برای بار دوم توسط شهروز خان، سر کار رفتید، متأسفم!   من به عنوان مدیر محله، مسئولیت این سر کاری ای که خوردید رو می پذیرم و بابت همه ی اتفاقات ناگواری که پیش اومد و سر کار رفتید، ازتون پول میخوام. پول. پول بدید. پول زور بدید. خخخ

این شهروز خدا بگم چیکارش نکنه، یا قرص نمیخوره و یا قرص چینی بهش میدند. شایدم گوله‌گچ، جای قرص میخوره. میگید نه؟ این پست سال قبلش رو نگاه کنید، می فهمید من چی میگم.

آخه شما مگه ندیدید من توی کامنت ها تلویحا به شهروز میگم میری که خوب برو به سلامت، مگه دقت نکردید که واسه موندنش ی ذره هم تلاش به خرج ندادم، یعنی حدس نزدید که شاید گاوبندی کرده باشیم آیا؟

جشنواره ی پژواک که شکست نخورده هیچ، تازه شهروز هم هر کاری کردم نام کاربریش رو پس نداد که نداد. یعنی هنوز مث بختک، چمبره زده روی محله!

 

و اما اسامی برندگان دوره ی دوم جشنواره ی پژواک:

1: خانم کاظمیان و خانم امیدی، به طور مشترک.
2: وحید خورشیدی.
3: لیلا عظیمی.
4: رضا انصاری فرد.

از طرف محله و نیز با حمایت ماهنامه ی علم و فرهنگ، به رسم یادبود، برای گسترش فعالیت های فرهنگی انجمن های مشابه، به هر کدام از این عزیزان، یک اشتراک شش‌ماهه ی ماهنامه ی علم و فرهنگ اهدا می گردد.

 

برای انتقام از شهروز، از بخش کامنت ها استفاده کنید.

 

برای دریافت پادکست ویژه ی تولد گوشکن کوچولو با کیفیت خوب و با حجم 15 مگ، از لینک اول یا لینک دوم استفاده کنید.

 

برای دریافت پادکست ویژه ی تولد گوشکن کوچولو با کیفیت متوسط (مونو) و با حجم 7 مگ، از لینک سوم یا لینک چهارم استفاده کنید.

 

توی کامنت ها واسه گوشکن کوچولو سنگ تموم بذاریدا!

 

گوش‌کن.

آدم های این محله را،

خوب می شناسی.

امشب،

در این محله ی چراغانی‌شده،

غوغایی برپاست.

امشب،

همه، آواز شادی و سرمستی سر می دهند.

صدای ترانه هایی که

همه بیت الغزل عشق و معرفت است را

می توانی به آسانی بشنوی.

در این محله ی با‌صفا

همه چشم ها را شسته اند

و زندگی را

زیباتر و پر‌معنا‌تر از آنچه غریبه ها تصور می کنند،

می بینند.

در جشن چهار‌سالگی محله ی مهربانی ها

که تک تک خانه هایش

به دست اهالی محله ساخته شده،

هیچ دلی غمگین نیست.

امشب،

میهمان ها که نه،

میزبان ها

همه

گل و ستاره

به هم هدیه می دهند.

گوش‌کن.

صدای کف زدن ها

و هلهله ها

و آواز ها را

می شنوی؟

گوش‌کن.

جاده صدا می زند از دور

قدم های تو را.

پس تو نیز

قدم به محفل گرم و بی ریای این محله ی باصفا بگذار

و دست‌افشان

و پای‌کوبان

و شادی‌کنان،

تا طلوع سپیده،

غم ها را برای یک شب

رها کن

و از زندگیت لذت ببر!

۱۸۹ دیدگاه دربارهٔ «جشن تولد، چهار‌سالگی محله ی نابینایان مبارک، بیایید تو، جا نمونید!»

سلاااااااااااام منم تولد گوشکن رو تبریک میگم ولی خیلی کلکی شهروز ها علکی سرکار میزاری خخخخخخخخخ من که فکر کردم جدی جدی داری میری بازم خوشحالم از این که هستی بازم تولددت گوشکن مبااااااارک

سلااااٱاااا،اااا،اااا،اااا،ااااٱاااام،هولالااااااٱااااٱااااالالالالاااااییی،دست و جییییغ و هوراااا،تولد تولد تولدت مبااارک ای گوشکن نازنین و همه چیز تموم،من با اینکه وقت ندارم و تقریبا سه ساعت دیگه عازم سفر هستم حیفم اومد نیام و تولد گوشکن که عشقمه رو تبریک نگم،ایشالاه که گوشکن سالهای سال سر پا بمونه،و چشای حسودای گوشکن نانازیمونم کوووور بشه کوووور،خیر نبینه هرکی که بدی گوشکن باصفا و باحاااال رو میخواد….
گوشکن،گوشکن،گوشکن،گووووٱووووٱووووٱووووٱووووشکن،ببین چی دارم بهت میگم،میگم گوشکن که همیشه گوشکن محبوب نابینایان بمونی،شکلک جیییییغان جیییییغاااااان،من رفتم،خدافسی

سلاااام سلاااام سلااام و صدهزاران دروووووود بازم یه تولد دیگه, یه کیک دیگه, البته کیک مجازی خخخ تفلد عید گوشکن بر گوشکن و گوشکنیای عزیز جان مباااارک خووووییییلی خووویییلی مبارک دیگه چی بگم, اوووومممم, آها پارسال بودی دِ داله امسال شدی دار داله چنتا بهالو دیدی؟ چنتا بهالو دیدی؟ بچهها تو رو خدا هوای این کوچولوی ۴ساله رو داشته باشین باهاش بازی کنین نذارین غم تو دل کوچیکش بشینه هاااااا! من برخلاف خیلیها چون منتظر جشن تفلد بودم و برای این جشن لحظه شماری میکردم اول اومدم نظر بدم بعد برم پست جشن تفلدو بخونم خوب دیگه نظر دادم حالا برم پستو یعنی پست رو بخونم ببینم اصلاً اصولاً جریان چی بوده؟ خخخ یعنی میدونستم جریان چی بوده جشن تفلد گوشکناااا ولی بهترترتر میخوام بدونم فعلاً برم پست رو بخونم تا بعد خدافظ بازم مبارک

واااای شهروز حسینی شانس آوردی اصفهان نیستی…به ولله کشته میشدی…خودم با رعد وایمیسادیم اینجا آموزش طبخ حلوا میدادیم واس شب هفتت…شانس آوردی …خیییلی…از صب چن نفرا سر کار گذاشتی بچه؟!!! چه ساده ایم ما…
بسم الله الرحمن الرحیم
من رهگذر هستم،دو ساله از اصفهان، داشتم از اینجا رد میشدم دیدم جشن دارید گفتم تبریک بگم یه وق فک نکنید زبون ندارم…تولد گوشکنمون مبارک… قابل توجه دوستان، گفتم گوشکنمون، گوشکنموووون…
پادکسته رو خیییلی خوب ساخته بودی خادمی…باریک الله…سر صدای طاها کلی خندیدم…خخخخخخخخ

درود. گوش کن تولدت مبارک باشه. شهروز. تو کی درست میشی.
تو این سالروز تولد گوش کن یه دعا میکنم, همه بگید آمین.
خدایا, پروردگارا. یا شهروز را به راه راست هدایت کن, یا راه راست را به سمت شهروز کج کن.
خوشحالم خوشحال. حالا اگه جدی هم گفته بودی ما نمیذاشتیم بری. البته امیدوارم این یکی دیگه کلک نباشه. کلاً تولد امسال گوش کن متفاوته. لابد سال دیگه هم مجتبی میگه میخوام برم دیگه.
مجتبی. شهروز رو آفلود کن رو سایت. بعد یه لینکی به بچه ها بده, تا حسابی اذیتش کنیمو ازش یه انتقام درستو حسابی بگیریم. شهروز. وای به حالت.
بچه ها, من به شهروز دسترسی دارم نگران نباشید. خودم حسابشو کف دستش میذارم.
اینجا فقط شادی کنید, حال کنید, گل بگید گل بشنوید, چون تولده. تولد, تولد, تولد, تولدت مبارک.

در کوچه‍باغهای سبز و با‍طراوتت که قدم گذاردم, نسیم مهربانیت روح و جانم را نوازش داد و شمیم گلهای رنگارنگ دوستیت, مشام زندگیم را پر کرد. خورشید هر روز با دستهای طلایی رنگش از رودخانه‍ی زلال حضور تو به چهره‍ی لحظه‍هایم , قطره‍های شادی می‍پاشد و ماه هر شب به شوق بودنت میهمان خانه‍ی قلبم می‍شود
باش ,همیشه باش سبز ,سرافراز و شاداب.
دوستت دارم. تولدت مبارک. .

خدایا چرا هر وقت خواستیم ما خوب باشیم یکی میاد میزنه خرابش میکنه؟ واقعا چرا؟ مگه افرادی مثل آدم نیستن که خوشی حقشون نباشه یعنی تو حال خوب افرادی مثل من دوست نداری؟ همیشه میخوای مارو غمگین ببینی؟ چرا حالا منم نمیتونم مثل بقیه بچه ها تو تولد و شب تولد گوشکنم خوشحالی کنم؟ بیخیال تا فردا هم حرف بزنم جوابی نمیاد شرمنده که این حرفارو اینجا زدم شادیتون خراب شد ولی خواستم بگم اگه شادی نکردم از حسودیم نبوده به ملا نبوده.‏ ‏

آقاااا!!! مثلاً امشب جشن تولده هاااا! این میکشمتو حسابتو میرسمو انتقام میگیرمو بگیرینو اینا چیه دیگه؟ بعدشم لذتی که در انتقام هست در گذشت, چیزه یعنی لذتی که در گذشت هست در انتقام هم ممکنه باشه ولی احتمالش خیلی کمه فعلاً اونچه مهمه اینه که لذتی که در جشن تولد, اونم جشن تولد گوشکنمون هست در هیچی نیست البته شاید در گذشت باشه ولی در انتقام مطمئناً نیست هرکی فهمید من چی گفتم لطفاً به خودمم بگه چون خودم درست نفهمیدم چی گفتم, مخلَص یعنی خلاصه کلام اینکه لذتی که در گذشت و در جشن تولد گوشکنمون هست در انتقام نیست. فک کنم همینو گفتم دیگه, آره؟ خوب, من برم قرصامو بخورم بعد بیام ببینم میشه چیز دیگه ای نوشت یا نه؟

وای خدا جون. حسابی سورپریز شدم. دلم هوای بچه ها رو کرده حسابی. به خصوص ترنم. افسوس که دور هستند از من. خیلی خوشحالم که تونستند توی جشن ما شرکت کنند. وقتی فایل دیشبی رو برای مامانش فرستاده بودم. توی what’s app برام پیام صوتی گذاشته بود: دَمِت دَرم. به جای دمت گرم.
راستی تغییراتی که در صداها داده بودید، این حس رو در من ایجاد میکرد که انگار توی یه سالن بزرگ تابلوهای رنگی در جای جای دیوارها نصب کرده باشند.
محله گوش کن! تولدت مبارک.

سلام. یه سال دیگه از عمر هممون گذشت!… از پارسال که سه سالگی این محلو جشن گرفتیم تا امسال که داریم چهارمین سالروز تولد گوش کن رو جشن میگیریم. تو این یک سال بسیار به محل و مدیرانش سخت گذشت، به هر حال هر چی یک فضا هرچند مجازی بزرگتر میشه اداره و مدیریتش هم به همون نسبت بزرگتر و سختتر میشه و حواشی خاصشم بزرگتر میشه.
از این نظر لازم میدونم که تولد این محلو اول به مدیران محل که از پارسال تا حالا تعدادشون بیشترم شده و این خودش بزرگترین و محکمترین دلیل برای بزرگ شدن این محل تبریک بگم صرف نظر از همه ی نقدهایی که در بارو ی نحوه ی کارکرد تیم مدیریتی محل مطرح میشه چه منصفانه و چه غیر منصفانه، انجام کارای سایت کار سختی که از دست یه نفر بر نمیاد، پس به همه ی افرادو اعضای تیم مدیریتی صمیمانه خسته نباشید عرض میکنم و براشون تو سال سختی که از سالی که گذروندیم هم سختتر آرزوی صبر و موفقیت دارم و برای خودمون اول هم خودمو عرض میکنم آرزوی کمی مهربانی و انصاف بیشتر دارم.
خب بریم سراغ بزرگترا که وجودشون برکت محل و انشالا که همچنان سایتون بر سر محل و اهالیش مستدامو پایدار باشه.
سپس نوبط به حاضران دیروز و غایبان امروز میرسه، شاید شما محلو از یاد برده باشید اما محل و هممحلیا شما رو فراموش نکرده و یاد شما در حافظه ی تاریخی محل و همه ی اهالیش باقیست. پس تولد محل تولد شما هم هست، پس شدید مبارکتون باشه.
خب! حالا نوبط خود خود خودامون! مبارکمون باشه بودنامون و موندنامون! مبارک باشه بهانه ی دور همنشینیامون.
اگه بخام حرف بزنم کامنتم طولانیتر از این میشه! فقط نکته ی آخرو هم بگم و برم: تو این یازده دوازده کامنتی که خوندم کسی به برندگان جشنواره ی پژواک تبریک نگفت! چرا؟؟؟ خب اشکال نداره! من تبریک میگم به برندگان این جشنواره امیدوارم که در صحنه ی زندگی همیشه برنده باشند.
خب فعلا بریم یه سر به جشن بزنیم تا فرصت مناسب که دوباره بیامو بکامنتم.

۳باره سلام, آقا ما آخرش نفهمیدیم سورپرایز درسته یا سورپریز بعضیام میگن سوپرایز ولی فگ کنم غافلگیر از همش درستتر باشه تا اساتید ادب چون رعد باران بزرگ را چه مقول افتد و چه خوش آید و چه گویند؟!!!

سلاام به همه، سلام گوشکن کوچول مچول!، تولدت مبارک عزیزم، امیدوارم ۱۰۰۰ ساله بشی، شکلک ازراعیل تو رو نگه داره، ما رو از تو نگیره، خخخی،؛ شوخی کردم، زنده و سر بلند باشی، اون دستهای کوچولوتو بده با هم برقصیم!، خخخ!، شکلک خیلی جو گیر شدم، خخخ، مرسی موفق باشید همگی، آهاای کیک کووو!، بده بدهه!، پریسا خدایی اگه این یکی رو نذاری بهمون برسه بی انصافی کردی، این جشن مهمیه، پریسا، من گوشه ی بزرگ کیک که پر از خامه بود رو از مجتبی کش رفتم، بیا ما دوتایی بخوریم!، مث قهوه خونه ها، اینم یه شیطونی از ما!

اون تیکه کیک رو برد! بگیرید‌شون، آهای، نگهبان ها کجا رفتییییید؟!
آهان. کات. می بخشید. گویا همه دارند این وسط ها کش میرند.
راحت باشید. منم از خودتونم. بخورید تا بخوریم این خوراکی موراکی ها رو نگرفتیم که لمس کنیم که، گرفتیم بخوریم!
نوش جااان!

سلااااااام.
وایستید وایستید.
من توضییییح میدم.
بابا اون چوبو بذار کناااار!
تخم مرغ نهههه. تخم مرغ نامردیهههه.
بابا بذارید خب میگم دیگه!
دیشب وقتی زمان جشنواره تموم شد، گفتم بذار این یه روزی که تا تولد مونده رو یه طوری متفاوت بگذرونیم.
بعد رفتم تو کار نقشه. چندتا قضیه و حاشیه که امسال برام پیش اومده بودو گذاشتم کنار هم، بعد چسبوندمش به تعداد کم فایلها، یه متن درست حسابی درآوردم.
این مجتبی هم از همون اول پای قضیه بود. باور کنید حتی چند بار خودم پشیمون شدم ولی این خبیث گفت نه حال میده بزن خخخ.
این شد که پست زدم که آره، اگر بار گران بودیم رفتییییییم.
حتی خودمم باورم شد که رفتم خخخ.
بیچاره عمو چشمه و چند نفر دیگه که زنگ زدن مثلاً منصرفم کنن خخخ.
ولی حقتون بود. تا شما باشید که از این به بعد مثل یه بچه ی حرف گوشکن، گوشکن نه هااا! گوش دهنده خخخ. آره خلاصه. تا شما باشید که مثل یه بچه ی گوش دهنده، وقتی یه جشنواره میذاریم بیایید شرکت کنید که این بلاها سرتون نیاد.
پریساااااا، اصلاً یکی از مهمترین انگیزه های من برای این کار خبیثانه شخص تو بودی. تا تو باشی دیگه حرف گوش بدی. هی میگم فایل بده نمیده خخخ.
ولی خودمونیمهااا! خیلی هم بدتون نیومد من استعفا دادم نامرداااا خخخ.
همه از خدا خواسته میومدن با زبون بیزبونی میگفتن آره خوب کاری کردی، برو، راحت شدیم از دستت خخخ.
ولی بانی خیر شدم. حد اقل اونایی که راستی راستی چشم دیدنمو نداشتن برای یه روزم شده طعم خوشی رو چشیدن.
اصلاً شاد کردن دل دیگران وظیفه ی ماست خخخ.
ولی انصافاً ما دوتا کد بهتون دادیم که بتونید کمی شاید تشخیص بدید که سر کاریه.
اول این که مجتبی خیلی ریلکس با قضیه برخورد کرد. راحت اومد گفت که بذارید به حال خودش باشه و از این حرفا.
دوم این که خب من اگه بخوام هم واقعاً استعفا بدم نمیذارم دم تولد گوشکن این کارو بکنم که جو اینجا به هم بریزه. میذارم تولد که گذشت استعفا میدم. پس اینم کد دوم بود که کسی شکی بهش نکرد خخخ.
حالا انصافاً اگر کسی از این شوخی بیست و چهار ساعته ناراحت شده، به خصوص بزرگترهای سایت، معذرت میخوام. قصد ما فقط و فقط شوخی بود و کمی مردم آزاری خخخ.
به هر چهار برنده هم تبریک میگم و نحوه ی دریافت جایزشون رو باهاشون هماهنگ خواهیم کرد.
نههه.
کفش پاشنه بلند نهههه.
بچه ها اینجا رو !
سوووووسک.
خب تا دوستان در حال کشیدن جیغ ناشی از ترس از سوسک هستن، بگم که گوشکن کوچولوی جیگیلی پیگیلی. تولدت مبااااارک.
اوخ اینا دوباره حمله کردن. الفراااااااار.

چرا دروغ میگی که این خبیث گفت حال میده؟!
چرا؟
من نوشتم که حال میده.
من فقط واست توی اسکایپ نوشتم. من نگفتم.
بچه ها این داره با دروغ، کارشو توجیه میکنه.
من فقط نوشتم واسش که بزن خیلی حال میده ولی قول شرف میدم که بهش همچین چیزی رو نگفتم.
هر نقشه ای هم در کار بوده، من به صورت نوشتاری با شهروز در تماس بودم و بهش خط می دادم. قویا هر گونه شیطنت گفتاری رو رد می کنم.

من که اصلاً اون پست کذایی شما رو نپسندیدم
چه با هماهنگی مجتبی، چه بی هماهنگی ایشان.
خیلی هم لوس و بی مزه بود.
واقعاًً جدی میگم.
من که نپسندیدم.
بسیار بچگانه بود.

بچه ها، من اگه تک تک کامنت ها رو جواب نمیدم، واسه اینه که جشن مال من نیست. جشن مال ماست. اینه که همه با هم ادارهش می کنیم. اگه مثلا شما سی تا کامنت بدید منم سی تا جواب، فکر می کنم صورت خوشی نداشته باشه و تکراری بشه.
بزن دس گشنگه رو به افتخار خودت!
بعله. اینه که من سعی می کنم هر کامنت رو به صورت تکی جواب ندم.
تولد گوشکن رو عشقه!
چه خوب که داری میری توی پنج سال!
ایول!

شهروووز، چیکارت کنم من الان، هااان، خودت بگو، فهمیدم، پریسا بیا اینجا، تو که همیشه هدفت مجازات شهروز بود این بهونه ی خوبیه، خوب این کاسه فلفل کجاست!، آهان، اول تو بگیر که اصل کاری!، بعدشم مجتبی که تو اسکایپ گفته آره بزن حال میده، نه نه حیف که دلم براتون سوخت، ببینید گوشا با منه، خوب آفرین، بخاطر این کوچولو گوش کن توی این تولد کاری بهتون ندارم، ولی از بعد از اون دوتاتون طعم این فلفل زیبا رو بچشید!

ولی خداییش من یکی رو انرژی مغزی بهم بده کارید، اوه اوه آآآخ مغزم!، خداییش خیلی باحال بود، من در حد مرگ هنگ کرده بودم، این از این پستت و اینم از پست پارسال که میخواستی بقله خودت از فضای مجازی خداحافظی کنی! یه تبریک هم به اون چهار برنده ی گرامی و همه دست و جیغ و هورااا، همه در کنار هم، بچه ها پستمم زدم منتظر تعیدش باشید، همه به افتخار این جشن سوتتتت، گیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیتیگیتیتیتیتیااااااااااا!

سلام به بر بچ محترم محله ی گوش کن گوش کن تولدت مبارک امید که با سعی همه این محله واسه همیشه سرپا بمونه مجتبی پادکستت خیلی عالیه بهت تبریک میگم من امشب سر کار هستم و خیلی خوشحالم که موندم سر کار و به اینترنت دسترسی پیدا کردم و تونستم در این جشن صمیمی شرکت کنم و موفق به خوردن پیدزا و کیک شدم از این که شهروز همچنان مدیر هست احساس خوبی دارم به تکتک شرکت کنندگان و برندگان پژواک تبریک میگم به خصوص این که یکی از این برندگان نام خانوادگیش هم نام منه آرزوی بهروزی و شادکامی مداوم برای تکتک اعضای این محله را دارم گوش کن تولدت مبارک

درود.
بچه مون چهار سالش شده.
احتمالا اگه این بچه یه روز بیاد سراغ مجتبی و بگه
بچه: بابا جی
مجتبی: بابا جی نه بابا مجتبی بگو؟
بچه: بیجی مامان کجاست؟

به نظر شما مجتبی چه کار خواهد کرد..
به نظر من زل میزنه تو چشای بچه.
با همین چشما.

یک اتفاق حسابی
گوشکن سر پا و قویتر از پیش.
خیلی ارادت به خیلیها.
سعید شهروز عمو همه و همه. به خصوص مجتبی .

زنده باد اتحاد ما

sghl!
ای بابا؟ اینم همگ میکنه!
منظورم سلاااااااااااااااااااامههههههههههههههههههه
همه خوبین؟ خوب به من چه! من دیشب از شهروز به خاطره پستش خرما با گردو خواستم خخخخخخخخخ تولده گووووووووووووووووووووووووش کُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُن
مُُُُُُُُُُُ
باااااااااااااارک امیدوارم همینطور که برای گوش کن شادی میکنیم همت کنیم بتونیم اتحادمون رو به همه ی دنیا با وروده سایتمون به سرورهای قویتر ثابت کنیم کیی موافقه؟ انگشت کوچولوش و سه تا انگشته دیگش بالا میشه چند تا؟ بگین؟ بگین دیگه اه این چه وضعیه عامین

سلام به همه
شهروز حسینی کاری کردی که من مات و مبهوت بشم و اصلا دستم به کامنت نره البته حالا هم مجتبی کاری کرد که من به مات و مبهوت بودنم ادامه بدم ولی این دفه دستم به کامنت رفت و خوش حالم که تولد داریم خوش حالم که دور هم هستیم و می تونیم تولد محله رو به هم تبریک بگیم
تولد محله رو به همه ی هم محله ای های عزیز و با مرام و با صفا تبریک میگم
موفق و شاد باشید

سلااااام سلااام
اینجا چه خبره؟ خیلی خوشحالم از اینکه تولد گوشکن کوچولو شده ببخشید که دیر اومدم هم مهمون داشتم هم اینکه اینترنت خونه قطع شده،
ای از دست آقای حسینی که نمیدونم چی بگم؟
ممنون که ما را برنده اعلام کردید از همه ی مدیران تشکر میکنم

سلام بر مجتبی من تولد گوش کن رو مجددا تبریک میگم امیدوارم عمرش طولانی باشه خدا تو رو هم حفظ کنه که سالهای سال بالای سرش باشی
پس این شهروز شیطنتش گل کرده بود دیشب به ما ضد حال زد خوشحالم که اون تصمیمها و اون حرفها واقعی نبودن مجتبی بابت اون پادکست زیبا و قشنگ هم ازت تشکر میکنم
از تو و شهروز ممنونم بهتون خسته نباشید میگم

سلام به همگی. جا باز کنید من اومدم. وای ترکیدم از بس تند اومدم. آخجون تولد محله! دیر رسیدم تقصیر شهروزه.
شهروز. یادم افتاد. بچه ها جان ابلیس بیایید بریزیم سرش۱فصل بزنیمش اینقدر خوبه!
ول کن بعدا به حسابش می رسیم.
تولد محله مبارک خیلی هم زیاد.
حقیقی ترین جهان مجازی من! بچه که بودم واسه خودم خیال پردازی زیاد داشتم. شاید به خاطر چشم هام بود که خاله بازی های دختر های همسالم بهم کیف نمی داد این بود که توی جهان رویایی خودم با بازی های متفاوت خودم سرگرم می شدم. بزرگ تر که شدم دیگه نمی شد خیال ببافم. ولی حتی تا همین سن و سال همیشه پیش خودم فکر می کردم چه خوب بود اگر مثل یکی از اون داستان های بچگیم، جهانی بود که می شد هر زمان خواستیم واردش بشیم و برای خودمون نگهش داریم. و اینجا الان واسه من چیزیه شبیه به این تصور عجیبم. دنیایی نادیدنی برای باقی چشم های اطرافم، در دل جهان واقعی دور و بر من. جهانی عزیز که هر زمان دلم بخواد، از راه سیستم کوچیکی که توی بغلم جا میشه واردش میشم، داخلش می چرخم، از بین افرادش دوست پیدا می کنم، با بعضی هاشون دعوام میشه ولی تمامشون رو اگر زمانی توی محله نبینم انگار۱جایی ایراد داره. و این جهان عجیب و عزیز اونقدر واقعی شد که خودم هم با جسم و روح و همه ابعاد حضورم واردش شدم و آدم هاش رو دیدم. دستشون رو گرفتم. باهاشون حرف زدم. باهاشون خندیدم. باهاشون خاطره ساختم. خاطره های مشترک عزیزی که الان فقط۱تیکه آهنگ چند دقیقه ای ازش توی سیستمم یادگاری مونده ولی واسه من مثل۱گنج با ارزشه.
خیلی چیز ها دلم می خواد بگم از همین مدل که به نظرم باید بمونه واسه دفعه های بعد و کامنت های بعد آخه زیاد طولانی میشه. فقط اینکه:
من دوستت دارم محله دوست داشتنی ما! کاش می شد در آباد تر کردنت توانا تر باشم ولی من جز همین دوست داشتن هنر دیگه ای ندارم.
بچه ها محله با اعضاش محله هست. ماییم که اینجا رو بالا و بالاتر می بریمش. ستون هاش رو سفت و سفت تر می کنیم. پس بیایید بیشتر تنگ هم و با هم وایستیم تا محله قرص تر باشه. برای شروع هم بیایید کمتر هم رو سر کار بذاریم و اینقدر سر به سر هم نذاریم. یعنی بعضی ها. یعنی بیخیال استطار کلام این شهروز رو من بلاخره۱جایی دستم می رسه بهش به خدا می بندمش به۱ستونی پایه ای چیزی هرچی دوست داره جمع می کنم۱جا جلوی روی شستهش تا ته ته تهش می خورم تا دلم خنک بشه.
فعلا ایام به کام تا دوباره بیام.

آقا من فرصت نکردم پست رو لایک بزنم. فقط۱بار با گوشی به زور خوندم بعدش اومدم اینجا کامنت زدم الان باید برم تازه پست رو درست درمون بخونم توی کامنت دونی هم بچرخم بعدش دوباره بیام اینجا ببینم آیا کسی هست که جواب سوالم رو بده؟ آآآییی توی شربت ها چی بود خوردید بدون من؟ پاشید پاشید ببینم زود باشید برسید که رسیدم بهتون.

آخیش توی کامنت دونی۱چرخ چرخ عباسی خدا منو نندازی اگه می خوایی بندازی وسط محله یواش بذار پایین که دردم نیاد چی شد الان ببخشید توی کامنت دونی چرخیدم ولی هنوز نرسیدم پست رو۱دفعه دیگه بخونم. حالا جمع بندی تا اینجا.
با ملیسای عزیز دلم شدید موافقم، بی ادعا رو یعنی کامنتش رو از بیخ تا میخ تأیید می کنم وحشتناک، مهدی و کاسه فلفلش رو هم همین الان لازمش دارم واسه مجازات مجرمین، دیگه چی بود، آهان به برنده های جشنواره پژواک هم حساااابی تبریک تبریک تبریک تبریک میگم، چیه خوب۴تا بودن۴تا تبریک نوشتم دیگه! با تمام حرف ها، تبریک ها و دعا های قشنگ هم محلی ها هم موافقم و لایکشون می کنم و باز هم تولد گوش کن دوست داشتنی رو به همه هم محلی های عزیزم تبریک میگم خییییلی بلند و خییییییییلی کشدار. آخجون بچه ها دجشن بعدی خارجه! داریم میریم اون سر آب. بریم که بریم. ببینم دیگه کی ها اومدن!

این حروف اضافی از کجا ریختن توی کامنت من؟ تقصیر شهروزه. وای خدا من به این اسم۱طور هایی الان واکنش های غیر ارادی دارم هر لحظه که میاد توی ذهنم برق۱۰-۱۱فاز به سلول های موجودیتم وصل میشه. شهروز جان ابلیس بیا من۱سری بزنمت حالم خوش نیست از دستت.

میگم جواب سوالم رو کسی نداد پس تا اطلاع ثانوی من مجازم اینجا شلوغ کنم. به من چه که مدیر ها نگفتن شلوغ کاری مجاز نیست؟ مهدی حیف که خوابی. البته بد هم نیست این ها خوابن من هرچی اینجاست رو… ول کن این ها خوابن من برم شهروز رو بکشم کسی نفهمه.

راستی یادم رفته بود من صدا ها رو توی پست شهروز دانلود نکرده بودم دلم می گرفت از شنیدنشون. خوب شد که نکردم. ولی الان اینجا با اینترنت جیبی گوشیم چجوری دانلود کنم این پادکسته رو آخه؟ همه تعریف می کنن دلم چیز شد. یعنی این شد. یعنی بستنی شد که! آخجون بستنی! کیک بستنی! رُلِت بستنی! شکلک شکلک در آوردن واسه شهروز.

چرا من نمی تونم۲دقیقه جدی باشم؟ اسم این مرض چیه یکی بیاد برام توضیح بده؟
جدی.
به۴تایی های محله۱بار دیگه تبریک میگم. ۴تا تبریک جدا جدا جدا جدا. از خدا برای محله گسترش و پیشرفت و همه چیز های خوب رو می خوام. برای۴تا برنده محله هم موفقیت های پشت سر هم و بزرگ و عالی می خوام. برای تمام هم محلی های دوست داشتنیم هم شادی و آرامش و لبخند همیشگی و از ته دل رو می خوام.
هر چیزِ خوبه همون رو می خوام برای همه شما!
تولد گوش کنِ عزیز ما مبارک!
زنده باد محله، پاینده باشید هم محلی ها!

سلام مجدد
از دست شما یادم رفت دیشب به برنده‌های این جشنواره تبریک بگم.
عزیزانی که در این مسابقه برنده شدید, بهتون تبریک می‌‌ گویم.
به نظر من کار همه عالی بود
من که به غیر از صدای خودم از بقیه کارها لذت بردم.
شانس آوردم بلایی که سر آقا طه آوردید سر من نیاوردید.
صدای آقای حاتمی را دوست داشتم, مرا یاد مجری‌های تلوزیون می‌انداخت.
بچه‌های اردوی نجف آباد یادتون نره از خانم رهگذر تشکر کنید, هنوز دیر نشده.
باز هم تولد گوش کن را تبریک می‌ گویم.

سلااااااام گوش کن کوچولو تولدت مبارک سایت همیشه محبوب من
همیشه باش گوش کن کوچولو و بزرگتر شو
حالا برسیم به برندگان مسابقه خانم کاظمیان و اعظم خانم و لیلا جان تبریییک میگم و روی ماهتونو میبوسم
آقای خورشیدی و آقای انصاری‍فرد به شما هم تبریک میگم
امیدوارم این برنده شدن مقدمه ی پیروزیهای متداول بعدیتون باشه
حالا برسیم به مدیرهای دیوونه ی سایتمون
شهروووووووووز شهروووووووز منو گذاشتی سر کار؟ تق ترق تتتق تتتتتق اینم تقدیم تو تا تو باشی منو سر کار نذاری
شکلک پرت کردن تخم مرغ به سمت شهروز
به من چه ایده ی تخم مرغ واسه خودت بود خخخ
مجتبی برای تو هم دارم ولی دیگه زشته پیش بچه کوچولوت فعلا برو خوش باش خخخ
بچه های گوش کنی به شما هم تبریک میگم
همیشه باشید و همیشه یک دل و متحد باشید
پادکست هم عالی بود مرسی مجتبی
طاهاااااا خخخ خخخ خخخ
خعلی باحال بود ممنون

سلام سلام سلا،ا،ا،ا،ا ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،ا،اممممممممم! ببین اینجا چه خبره! جای من، اینجا خیلی خالی ه! واسه تولد گوش کن، خیلی دیر رسیدم. البته، از نظر کامنت میگم که خیلی دیر رسیدم. چون، اولین بار قه پست رو دیدم، ۴۲کامنت خورده بود.. خیلی حیف شد که نتونستم زودتر از اینا بیام و تولد گوش کن رو تفریخ بگم! آخه من، هنوز در تعجبم که این پست کی منتشر شد، حالا این هیچ. کی این همه کامنت خورد آخه؟! به هر حال من، تولد گوش کن رو هم به خود گوش کن کوچولو، هم به مدیر کوچکولوی اون، و هم به تمامی بچه ها، تفریخ میگم. امیدوارم سالهای سال، بر قرار باشه و ما رو تنها نذاره. بدرود.

سلام
خخخخ. میگن مراقب باشید از یه سوراخ چند بار گزیده نشید! خخخ.
یه قراین و امارات دیگه هم بود که اگه بهش دقت می کردیم سر کار نمیرفتیم اساسی! خخخ.
اون پست سنجاق شده سر در محله (مشارکت و همینا) آقای خادمی ایمیل شهروزو به عنوان یکی از پل های ارتباطی گذاشته بودند! به علاوه من متعجب شدم که چرا کامنتای اون پست رو هم شهروز جواب میداد! خخخ. ولی عجب خنگیم من! خخخخخ. وای دیشب عنوان پست تولد رو دیدم ولی فرصت نکردم بخونم! و نمی دونستم اون پست شهروز سر کاریه! خلاصه خیلی ناراحت بودم! خخخخ. اتفاقا از کامنتای آقای خادمی هم که با کامنتای قبلشون تفاوت داشت تعجب کردم! ولی نمیدونم این بار چرا اینقدر خنگ شدم! خدا شفام بده! خخخ. بلند بگو آمین! خخخخ.

خب تولد گوش کن رو صمیمانه تبریک میگم! و به دوستانی که در جشنواره اسمشون به عنوان برنده اعلام شد تبریک میگم و امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشند.

پریسا میگم همه اهل محل میدونند که شهروز چی دوست داره! میگم برو از همون خوراکی یواشکی بخور و یه گزارش توووپ برای آب کردن دل شهروز بده! فسنجون یواشکی اونم خوردنش توسط پریسا آی میچسبه آی میچسبه! خخخخ.
میگم خوبه ببندیمش به یه درخت و با یه ترکه چوب آلبالو خووووب بزنیمش! آآآآآآی می چسبه! آی می چسبه! خخخ.
دیگه زیادی حرف زدم. الفراااااار.

نازنین اینجا۱مشکل کوچولو هست. من فسنجون اون هم شیرین زیاد دوست ندارم. ولی از لج شهروز هم شده کاری که گفتی رو با عششششقققق می کنم. وای ای این شهروز کوش به جان خودم اسمش که میاد دلم کتک زدن می خواد.

سلااااااااا اااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااام به همتون. تولدت مباااااااااااااارک گوشی جون. امیدوارم ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ساله بشی و همیشه اتفاقای شیرین در این محله بیفته. راستی، مجتبی، شهروز کیک منو گرفته بهم نمیده من کیکمو میخووااااااااااااااام.
راستی بچه ها بیاین survive the wild خیلی باحاله حال میده. خوب زیاد حرف زدم فعلا میرم. کیک ما هم فراموش نشه لُفطاً

وای آره منم فسنجون از نوع شیرینش دوست ندارم ولی از لج شهروز هم شده این کارو می کنم! اصلا میگم بستنی، فالوده، کیک خامه ای از نوع نارنجکی و غیر نارنجکی، و اما غذا بریونی اصل اصفهان که خیلی هم دوست دارم! یواشکی آی می چسبه. خخخ.

میگم برای انتقام از شهروز خوبه دست و پاشو ببندیم و وادارش کنیم نون و پفک که هنوز هیچ کسی حاضر به امتحان کردنش نشده، بخوره! خخخ.
میگم راستی امروز چند شنبست! البته تهدیدا رو جدی نمیگیریم! اول انتقام بعد هم انتقام بعدشم انتقام! بعد هم تهدیدا رو جدی نخواهیم گرفت!

خخخ. میدونم! اما منظورم این بود که امروز چند شنبست! خخخ. آخه شهروز تهدیگ چیز تحدید نه چیزه تهدید کرده! ولی بیخیال! اول انتقام بعد و بعد و بعد هم انتقام! بعدشم تهدید رو جدی نمی گیریم! خخخ.

سلام به گوشکن کوچولو.
تولدت مبارک.
امیدوارم که سالها و سالها باشی و باشیم تا بتونیم حسابی از خجالت هم در بیایم.
اما نه با این والدینی که داری.
این از مجتبی ی بی مسوولیت که تو رو میسپاره به روزگار تا تو توی کوچه ها پرسه بزنی و هرکسی که خواست بزنه توی سرت و ازت سو استفاده کنن.
اونم از شهروز بیخاصیت که تو رو و دوستات رو به بازی گرفته و هی مرض میریزه.
اینم از من که زودی خام این خاله بازیهای شهروز میشم و….
و اونها هم از شماها که زود تحت تاثیر قرار میگیرید و زود هم میبخشید و فراموش میکنید.
شهروووووووووز، اگه یک بار دیگه، بله درست شنیدی یک بار دیگه از این بووووووووقها بکنی، من واقعا وادارت میکنم که بری کنار البته یه بوووق محکم که نثارت میکنم پرتت میکنم توی جاهایی که طوفان شن امونت رو ببره.
آدم شو و بشین سر کارت و بوووووق نریز لطفا خخخ.
با همه این احوالات تولد خوبی شد برای این گوشکن کوچولو و امیدوارم که به همگی خوش بگذره.
البته به یکی دو نفر از سر کار گذاشته شده های دیروز خیلی خوش نمیگذره که امید دارم اونها هم سر عقل بیان و خوش بگذرونن.

نازنین عزیز تهدید رو بیخیال فسنجون ملس رو عشقه!
آقای چشمه به نظرم باید۱لایکی بزنم دیگه نمیشه گذشت ازش.
شهروز نواره رو بلاخره میدی ولی به جبران این داستانت من۱سال تموم شام و ناهار فسنجون های سهمیت رو می خورم۱لیوان آب زرشک هم روی سرش تا تو باشی دیگه این مدلی محله رو نچرخونی.

پیام بازرگانی.
مبلغ جمعآوری شده برای خرید سرور تا این لحظه، نهصد و چهل و چهار هزار تومن.
مبلغ باقی مانده برای جمع شدن، هفتصد و پنجاه هزار تومن.
تاریخ اثاث کشی، همین سه شنبه ای که میاد.
پایان پیام بازرگانی.
فسنجون میخوااااااااااام.

درود بچه ها. منم تولد گوشکن عزیز را به همه ی شما عزیزان شادباش میگم. برای گوشکن و شما آرزوی توفیق و سربلندی دارم. بچه ها کمک یادمون نره هااا. بهترین و مهمترین حمایت از محله همین کمک مالی است تا بتونه با امکانات بهتر و بیشتر به فعالیتش ادامه بده. پس اگر کسانی مثل من تا حالا موفق به این اقدام نشده اند بشتابید و بشتابیم تا کدخدایان محله دچار اضطراب و اضطرار نشوند.
درباره جشنواره پژواک و بعدش پست اعلام شکست آن حرف چندانی ندارم. هر کی هرطور دوست داره ازش برداشت کنه. یکی شوخی تلقی کنه یکی جدی. یکی بجا و دیگری بیجا. من حرفی ندارم جز آرزوی پیشرفت و بالندگی محله بزرگ و دوستداشتنی خودمون. فقط درب مورد اینکه من هم یکی از کسانی بودم که موفق به ارسال فایل صوتی نشدم باید عرض کنم که اولا در این یک هفته ای که فرصت بود برای ضبط و ارسال فایل من در سفر بودم و دسترسی درست درمونی به نت نداشتم. اون وقتهایی هم که یه جورایی وصل میشدم برای وارد شدن به قسمتهای مختلف محله مشکل داشتم. مثلا وقتی میخواستم وارد
wp-admin
بشم پیام میآمد که متاسفانه چنین دبلیو ادمینی در محله وجود ندارد و شما احتمالا آدرس را اشتباه وارد کرده اید. خلاصه خیلی مشکل داشتم پایین بودن سرعت هم که دیگه قوز بالا قوز بود.
ثانیا یه بی انگیزگی دیگه این بود که افرادی مثل من از پیش از نتیجه ی کارمون آگاه بودیم و میدانستیم که شانسی برای برنده شدن نداریم چون طبیعیست که گفتن چند کلمه تبریک و شادباش و حتی خواندن یک شعر بختی و شانسی ندارد. اگه بشه برای کارهای بعدی تدبیری دیگر اندیشید چه بسا انگیزه بیشتر بشه. همچنین جلسات مشورتی مدیران و ویرایشگران مدتهاست که تعطیل شده و این شاید کمی به بیبرنامگیها کمک کنه.
باز هم تولد گوشکن کوچولوی بزرگ را تبریک میگم و برای مدیران و کاربران و اعضای پاکدل و با صفای آن بهترینها را خواستارم.

سلام.
من هم تولد گوشکن رو به همه دوستداران محله تبریک میگم.
خوشحالم که الآن ۴ سال از فعالیتش میگذره و حالا دیگه به بزرگترین سایت نابینایان ایران تبدیل شده.

سلام، واقعاْ یکی هستی مجتبی.
تولد نوزاد چهارسال تلاش خستگی ناپذیرت مبارک.
امیدوارم روز به روز شاهد رشد و ارتقای این محله کوچک و صمیمی باشیم.
خیلی خیلی لذت بردم از پاتکست.
واقعاً پاتکست فقط potcast مجتبی.
سایتم فقط gooshkon.ir

سلام به گوشکن و همه گوشکنیهای عزیز و دوست داشتنی. تولد گوشکن رو هم به خود گوشکن و هم به شما عزیزا تبریک میگم و یه تبریک ویژه هم خدمت مدیرای عزیز و زحمتکش عرض میکنم همون مدیرایی که بدون هیچ چشمداشتی دارن این جا رو با هزاران سختی اداره میکنن. شهروز هم خدا هدایتش کنه انشا الله. دیگه کاری از ما بر نمیاد براش. با آرزوی موفقیت برای گوشکن و گوشکنیهای بزرگوار.

سلام دوباره و تبررررررریک هزارتا هزارتا.
توی پادکست مجتبی اون خانم که نمیدونم کی بودن، گفتن ایشالا گوش کن هزار ساله بشه. همیشه باشه تا هر وقتی که نابینا هست.
ای بابا! این دیگه چه دعاییه عزیزم؟
اگه بخاطر گوش کن قراره هی نابینا به دنیا بیاد، هی مردم نابینا بشن،
به حق همین روز تولدش، ایشالا که بوووووووووووق
آخییییییی دلم سوخت، گنا داره گوش کنمون .
ایشالا که همهمون تا دنیا دنیاست، کنار هم خوش باشیم و یه روز هم دیگه کسی نباشه که با صفحه خوان بیاد توی گوش کن.
سایت پر بشه از عکس ها و فیلمامون.
دیگه ننویسیم شکلک فلان چیز که یکی هم فک کنه پارسآواش این شکلکا رو براش توضیح میده.
ایشالا که این سایت باشه ولی یه روزی پر بشه از خاطرات زمان نابینایی.
ایشالا

شهروز کارت هم درست نبود اسش!, من صبح مجتبی رو حضوری دیدم بهش گفتم گفت محله نیاز به شوخی داشت منم گفتم اصلا به جا نبود, خلاصه هرچی من میخوام انتقادهارو به کار بگیرم نذارین, اییشش, اینم کاره, بزرگ و کوچیکو درگیر میکنی, خجاالت بکش بچه!! خخخ

سلام به همه ی دوستان
منم به نوبه ی خودم تولد گوش کن این محله ی با صفا و صمیمی رو به همه ی اعکاربرای عزیز و محترمش صمیمانه تبریک میگم خصوصا به تیم مدیریت زحمت کشش
امیدوارم همه پاینده و عاقبت به خیر باشیم کنار هم.
ازین که یه محله دارم که همه ی همنوعهام با تموم صداقت و صمیمیتشون دور هم جمع شدن و تجربیاتشون رو در اختیار هم میذارن، با هم حرف میزنن، درد و دل میکنن، تولد همدیگه رو تبریک میگن و توی غم و شادی کنار هم هستن به خودم میبالم.
همتون خیلی عزیزید
امیدوارم همیشه مثل امروز شادیامون رو با هم جشن بگیریم

بچه ها کامنت قبلی رو قبل از شنیدن پادکست نوشته بودم. واقعا چکار جالبی بود. چ میییی کنه ای مجتباااااا. بسیار زیبا و عالی بود. از همه عزیزانی که در مسابقه ی پژواک شرکت کرده اند صمیمانه تشکر میکنم البته هنوز فایلهای عزیزان را نشنیده ام ولی مطمئنم که همهشون شنیدنی و دلچسب هستند.
بازم ممنون بازم تبریک. راستی مجتبی میشه اون آهنگ آخری رو لینکشو اینجا بذاری؟ آخه خییییلیییی قشنگه.

سلام دوباره برگشم مهمونهای من استراحت میکنن گفتم ی سر ب محله بزنم
هنوز بصورت کامل پادکست رو نگوشیدم ولی به برندگان عزیز تبریک می گم
بزرگمهر هم هر چی صداشو ضبط میکنیم در مورد شکلات حرف میزنه! شکلات مجازی هم دوست نداره باید یک اردویی در مشهد بذاریم شکلات هم بخوریم تا محله براش واقعی بشه ولی دوباره از طرف خودم و بزرگمهر تولد گوشکن رو تبریک میگم
بهترین هدیه ای که من از گوشکن گرفتم پیدا کردن دوستان خوب برای خودم و بزرگمهر بوده امیدوارم ما دو نفر هم دوستان خوبی برای گوشکن و اعضای محله باشیم با آرزوی سلامتی شادی و پیروزی برای همه ی شما

*****
*****
سلام خدمت همه دوستان و مدیران عزیز محله
من که دیر رسیدم،آخه این روزا خیلی سرم شولوقشده
جا داره تولد گوشکنو تبریک بگم به امید پیشرفت سایتمون و هم دلی ماها با یک دیگر
تفلد تفلد تفلدت مباارک
برم چندتا از کامنتا رو بخونم که از همه جا بی خبرم

درود بر دوستان عزیز من هم تولد سایت خوب و مشدیمونو تبریک میگم البته هنوز چهار سالشه خیلی راه داره تا بزرگ بشه
من از سال نود با این سایت آشنا شدم و اتفاقا آدرس را از خود داش مجی گرفتم
یادمه داداش مجی اون زمون آفیس ضبط کرده بود و میفروخت که به من گفت اگر میخواهی این آموزش را خریداری کنی به این سایت سر بزن که آن موقع وبلاگ بود و عنوان سایت هم این بود گوش دهید یاد بگیرید یاد بدهید و خلاصه اون موقع با الآن قابل مقایسه نیست
من از این محله خیلی چیزها آموختم امیدوارم با حمایتهای ما این سایت بزرگ تا ابد سر پا بماند
باز هم میگویم تولدت مبارک کوچولو گوشکنکم

سلام بر رععععد بزرگ…چطور مطوری؟ فشاری که ازت رفته بود بالا اومد پایین؟ دیدم کسی نیس باش بشینم یوخده غیبتِ این نبینها رو بکنم منتظر تو نشستم…پایه ای یوخده بریم رو اعصابشون؟

درود من اینترنتم قطع بود الآن اومدم اگه کسی به کیک من دست زده باشه با من طرفه اوه اوه بچه ها چرا آشغالای خوراکیا رو از محله جمع نکردین! قرار بود شوخی کنیم بازی کنیم برقصیم، نه اینکه آشغال بریزیم آهای اونی که پوست موز انداختی برو برش دار بچه ها یکی اینجا بستنی سنتی خورده قیفشو انداخته زمینن. مگه دستم بهتون نرسه.
خلاصه حسابی مبارک باشه. از آقای خادمی می خوام که برای این بچه ی توپولوی لپلوی کوچولوی نازنازی یه اسفند دود کنه.
اینقدرم ایرانی بازی در نیارید. گوشکن دشمن فلان نداره این کارا خوب نیست.
بازم مبارک راستی کیک خامش کم بودا نگید نفهمیدما! آردشم خوب ور نیومده بود.
مرسی های فراوان.

شب و شور نه…شب و نصفه شب…این دوتا سردمدارِ عوام اذیت کن رو چطور میشه تنبیه کرد آیا؟
شب و نصفه شب…تمام آشغالای جشنا جمع میکنی…میبری سر کوچه وایمیسی تا آشغالی بیاد بهش میدی برمیگردی…بعد جارو ورمیداری اینجارو جارو میکشی…آشغالاشو میبری سر کوچه وایمیسی تا آشغالی بیاد…بهش میدی برمیگردی…بعد میری درِ خونه رو جارو میکشی…گرد و خاکارو میریزی تو پلاستیک…میبری سر کوچه وایمیسی تا آشغالی بیاد…بهش میدی برمیگردی…بعد آشغالای همسایه این وری رو میبری سر کوچه…وایمیسی تا آشغالی بیاد…بهش میدی برمیگردی…بعدم همسایه اونوری و به همین ترتیب تا ته کوچه…
خادمی رم به تو میسپارمش رعععد…نگاش کن تو را بخدا…پاک کن اون سر و صورتتا کیک ندیده!!! با کله رفته تو خامه…شب و نصفه شب…خادمی رم ورش دار ببرش سر کوچه وایسا تا بازیافتی بیاد بده بهش و برگرد…حواست باشه جاش چن تا کیسه نمک بیگیر…خخخخ

هاهاها . من به مشتبه کاری ندارم .
این شبو شرر آتیش به جون افتاده مارو سر کار گذاشته ،این مشتبه خان هم بعله رو گفته .
باید شبو شررررر رو ببرم بندازم توی سیاه چاله های فضایی . نیست و محوش کنن.

منو بگو چه خوشحال بودم . گفتم پسرم میره دنبال زندگیش . حالا داااااارررم براشون خخ

نه نه…راس میگی با رفتن سر و کوچه و برگشتن جیگرمون خنک نمیشه…سیاهچالم خوب نیس پدر… خب بهتره یه دادگاه صحرایی تشکیل بدیم و مث گاو چرونا همین جا محاکمه ش کنیم…
شهروز حسینی…من به عنوان یک شاکی، وکیل و قاضی تو را به اشد مجازات محکوم میکنم…حبس ابد همراه با اعمال مشقت آمیز در گوشکن…
رعععد تو هنوز تولدشونا تبریک نگفتیا…بگو الان میان میگن پست مارا به حاشیه کشانده اید…شکلک صدای کلفت…

شب و نصفه شب… بپر این شیش تا لینکم بذار سر محل و برگرد..مدیر شدی واس چی؟ خجالت نکشیدی اینهمه پیرزن پیرمردا سر کار گذاشتی؟!!! بزنیم نصف شی؟ تو نمیگی این رهگذر کهولت سن داره؟ تو نمیگی این رعد پاش لب گوره؟!!! آکِله گرفته؟!!!
پاورقی: آکله یک فحش اصفهانیس که من معنیش رو نمیدونم….
ادامه متن…..

شکلک ریسه رفتن از خنده! آآآآآآآآآآآخ واااااای دلم! خخخخخخ. خخخخخخ. خخخخخخخ. آکِلِه گرفته. خخخ. معنیشو میدونم ولی نمیگم. الکی مثلا یعنی خیلی زشته خخخخ. رهگذر خدا خفت کنه! خخخخ.

نازنین حالم خوش نیس و دچار فشارافتادگی مزمن شدم…وگرنه تا خودِ صبح اذیتشون میکردم…شانس آوردن…تازه رععدم اینجا دچار خجالت زدگی و حیا شده…فک کنم چیز خورش کردن…شایدم مدیر زده شده…
شهروز حسینی…آقای مدیر محترم سایت گوشکن…احتراماً بدینوسیله به استحضار میرسانم که اینجانب رهگذر، خیلی خسته و کوفته و درب و داغون و لهیده پهیده گشته ام و به همین مناسبت از خونِ آن جناب گذشته و به حضرت ابالفضل واگذارتون میکنم…
بازم تولدتون مبارک…این رو از طرف رعد گفتم…

پیام با زور گانی! بچه ها من میخوام پنج ریال به حساب محله واریز کنم! حالا شما بگید من چیجوری اینو به تومان بنویسم! پیشاپیش از دست و دل بازی خودم متشکرم! ورشکست شدم رفت پی کارش! خخخخ.

یا امامی زمون…یا حضرِتی عباس…تاریخ انقضای چیپسش یکِ یکِ شصت و هشت بود…ماستشم کم چربِ ارزان قیمت!!!
خب معلومه آدم به همچین روزی می افته…از ظهر دارم شهادتین میخونم…

شکلک رعععد بزرگ با ی کیک بزرگ که خودش ساخته داره میاد . برید کنااااار …
بیییییب بیییییب . میدونید این کیک شبیه چیه ؟؟
این کیک شمایل مشتبه و کادر مدیریتشه هاهاهاها

سلام به عزیزان گوش کنی و تولدت مبارک گوش کن محله ای که با کاربراش شده محله اگر اینجا دهتا مدیر کاربلد نه اینکه مدیرای فعلیش کار بلد نباشند برعکس کارشون رو خیلی هم خوب بلدن ولی اگر اون طور که گفتم هم بود و مدیرای کار بلد بیشتری هم داشت باز هم بدون حضور این همه کاربر عاشق این سایت یه وبلاگ هم نمیشد نه این سایت هر سایت دیگه ای هم بدون کاربراش یه هیچی بیشتر نیست نمیخواستم این کامنت رو زیاد طول بدم ولی انگار من نمیتونم کامنت کوتاه بدم بعضیها میدونن من قصد داشتم توی این جشن چکار بکنم اون بمونه برای کامنت بعدیم که نمیدونم اینجا جاش هست یا نه و اینجا از شهروز یا مجتبی میخوام که یا به این شماره ای که اینجا میذارم یه پیام که من نفهم بفهمم تاکس چی میگه بدن تا بدونم چقدر دیگه از مبلغ باقی مونده یا بهم بگن اجازه دارم بهشون زنگ بزنم و ازشون بپرسم شاید خدا خواست و من و زهرا و مادرش بخشی یا تمامش را جور کنیم حالا هیچ قولی از طرف اونها نمیدم بازم تولد گوشکن رو به همه ی گوشکنیها تبریک میگم منتظر جواب شهروز یا مجتبا هستم تا کامنت بعدیم که خیلی جدی با مجتبی حرف خواهم زد همه رو به خدا میسپارم ۰۹۳۸ ۱۰۹ ۹۸ ۹۵

شلاااااااااااااام گوش کن کوشولوی ناز دوست داشتنی تموم هم محله ایها

تو یه کوشولویتولدت مباااااااالک گوش کوشولوی عزیزم چ
حساااااااابی دوشت دااالم گوش کنی جووووووونم

سلام
سلام!
سلااااااااااااااااااااااااااام
گوشکن جووووووووووووونم تفلدت مبالللللللللللللک
ایشالا بابابزرگ بشی اوشولوووووووووووووو
ناناسی.
شاد و خندون باشید همه تون.

رهای ببین چرا همه میگن گوشکن کوچولو؟؟؟؟من هر چی نیگاش میکنم به بچه مچه هیچ شباهتی نداره به خدا خخخخ
بچچچچچه ؟وا این که مثل ی غول میمونه . بچه که نه غولچس خخخ
رهااااایی تو که ببین هستی بیا بگو که بچچچچچه مچه ای در کار نیست هههه واله ی غولچه ی تخس و حرف گوش نکنی میبینم که داره از درو دیوار بالا میره ولی بچه نه هاهاها
این بچه چه پررررو و چه عجیبه . به کی رفته این؟یا خدا !با ی آجر داره میاد طرف ما رهااااایی . بدو بریم . خیلی زورش زیاده .

سلااااااام سلاااام به منم کیک بدید منم میخوااااام. چهار سالگی محله رو تبریک میگم ایشالا روز به روز این محله واسه خودش شهری بشه و همیشه پا برجا بمونه ببخشید دیر رسیدم شرمنده گرفتارم. به همه اونایی که واسه برپایی محله و نگه داشتنش تلاش میکنن اعم از آقا مجتبی و همه مدیران و نویسندگان و کاربران زحمتکش به همه خسته نباشید و خدا قوت میگم. سربلند باشید.

این وقت شب خانم ها رهگذر و رعد بزرگ بسی بسیار باعث خنده من شدید.
با انواع تنبیهاتتون هم موافقم و یکی هم بهشون اضافه می کنم کاملاً جدید از تولید به مصرف از طرف خودم.
بعد از همه کار هایی که گفتید و شهروز انجامشون داد باید یک آهنگ که خیلی هم دورش تنده چی بهش میگن آهان رپ باید یک رپ با صدای خودش برامون بخونه.
چون ما شهروز رو در موسیقی کلاسیک آزمودیم حالا نوبت به موسیقی های نسل جوان رسیده.
می دونم که بقیه هم با چنین تنبیهی موافقند.

رهااااایی ما توی داهاتمون به بچه های پررو و شیطونو تخس و هیکلی میگیم خررررچه نه بچه هاهاها
خب اینا نبین هستن و هی قربون صدقش میرن ولی منو تو باید بدونیم که این هر سال به اندازه ی ۱۰ سال رشد میکنه خخخ
یعنی ۴۰ سالشه .
حسین آگاهی تو همونی بودی که کلی مشق از روی س نوشتی ؟ همون پسر شیرازی که عاشقیشو کتمان میکنه ؟؟
آخه آدم تا عاشق نباشه که ازون شعرای قشنگ نمیگه .
اونجا هم گفتم لازم نیست ما حتما عاشق آدم باشیم . نه من عااااشق طبیعت هستم. به باران عشق میورزم . البته عاشق همه ی آدمها و در عین حال وابسته به هیچ یک نیستم .

من شیراز درس می خونم الآن روستامون هستم که در گناباد خراسان رضوی می باشد.
عاشقی از نوعی که شیرینی خوردن داره رو کتمان که چه عرض کنم تکذیب می کنم هنوز پیش نیومده اما از نوع غیر اون چرا من واقعاً به طرز دیوانه واری عاشق کتاب خوندن شعر خوندن و افرادی که من رو همین طوری که هستم می فهمند هستم.
من عاشق این ها که گفتم هستم.

زینب جون بپر بیا پیش خودم ، این گوشکن غولچه داره به سمت تو میااااد .
مواظب باش …
این گوشکن چرا همش سمت ونوسیا میره ؟
گویا شستش خبر دار شده که علت رونقه سایت وجود پر برکته ونوسیاس .
بععععله . اندازه ی ی آدم ۴۰ ساله چیز میز میدونه

آخ آره ها…دیدی نامبرده تو پستش گفته بود اگر پست پژواک را رهگذر یا رعد میزد، جماعت میریختن استقبال میکردن از این طرح…من و تو نه…هر خانوم دیگه ای که میزد استقبال شیش برابر میشد…اینا هیچ محبوبیتی ندارن…این سایت به برکت ونوسیا سر پاست….خخخخخ

سلااام بر پرواز خسته .
خوبی پسرم. دیگه من به هیچ مریخی در دنیا اعتماد ندارم.
فهمیدی این شبو شور چه کار کرده ؟
++++
رهاااایی جدی اگه برررسی کنیم اگه ونوسیا نباشن هیچ مکانی برکت نداره .
ده تا مریخیو اگه بندازی توی ی اتاق اونجا میشه پر گوله جوراب .
ولی ونوسیا بهبه .
سایت هم به برکت دخملای خودم سااااااایت شده . پس من احسنت واقعی و تبریک و تقدیرو نثااااار دخترا میکنم.

اوووو…مای گاد….مرسی رعععد…
دخترا…تولد محله تون مبارک…
رعععد من حالم بدجوری بده!!! فک کنم خدا داره می آمرزتم…دیگه نمیتونم ادامه بدم خره…سر مرم گیج میره… تنهایی اذیتشون کن…تو میتونی…خیییلی اذیت کنا…نبینم مراعات حالشونا کرده باشی…

ببین پدررررررررررر ؟؟؟؟درسا در حال پیش رفتنه ..مشهدم ..هعی میگن دعای پدر میگیرهههههههههههههههههه ..هعی یه اتفاقی هست که اگه برام بیفته زندگیم شاید بهتر شهههههههههههه …پس دعا کن که اوکی شههههه …هععععععععععععععععععععععععی …

پروازی من دعا میکنم که تو تبدیل به ی ببین بشی .
ولی خب هر چی که دوست داری انشاله همون بشه .
رهاااااییی عزیزم بدون تو من اینجا چه کنم ؟

گوشکن ۴۰ ساله ی قوی هیکل و گنده و غول بیابووونی تولدت مبارک .
آی رهایی وایسا اومدم . کمی عرق نعنا و عرق هل بخور تا ببینم چته تو

والله من به زن گرفتن و دم به تله دادنو تو ربط ندادم . من توی دلم افتاد که دکترا بهت گفتن که احتمال ببین شدنت هست . ولی قول بده اگه ببین شدی مثل ما ندید بدید نشی .

این پادکستتونم خوشگل بود. خیلی ازش انرژی گرفتم. خب همین کارا را میکنید آدم انگیزه اش واسه شرکت تو سری های بعدی از بین میره ها. حالااااااااا به بر و بچه های سری اول حق میدم. یکی نیست بگه آخه تو که بلد نیستی و خلاقیت نداری واسسسه چی میای ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ها هاه. به امید سری سوم که حسابی میخوام یه تماشاگر خوب و درجه یک بشم.
خییییییییییییلی هنرررررررررررمندین به خدا. تبریک به همه گوشکنی های خوبم به خاطر این که خیلی باحال و خیلی هم همه چی تمومن.
شاد بااااااااااااشید.

سلااااام تبریک مبارک باشه پهلوون بابا رد بزرگ درست میفرمایند این گوشکن که هر سال باید براش یه خونه بزرگتر اجاره کنیم چیش بچه هست حالا هم که تو ایران خونه اندازش نیست باید براش خارجه خونه اجاره کنیم غولی شده برا خودش حالا هم که حصابی جاش تنگ شده روزی چند ساعت به نفس نفس میفته تازه باید دیوار خونش را خراب کنیم تا بشه ببریمش خارج تو این یک سال اینقدر بزرگ شده که خونه ی بزرگ یک سال پیش براش شده قفس

سلام دوستان اگر کامنت شهروز رو چندتا کامنت بعد از کامنت خودم نمیدیدم میگفتم حتما نیستند ولی برام روشن بود و روشن تر هم شد که گوشی برای شنیدن حرفهای من نیست و منم دیگه اصراری برای گفتن ندارم کاری رو که مدتی هست که منتظر این پست برای انجامش بودم رو حالا انجام میدم و به اون دوستانی که از قبل خبر داشتند و خیلی اصرار داشتند که انجامش ندم و صبر کنم رو بهشون میگم من تلاشم رو کردم و بقول یکی از دوستان سایتها سایت هستند و سلامتی ی انسان امانت خدا منم تصمیم گرفتم از این به بعد سایتها رو فقط سایت ببینم و مواظب سلامتیم باشم امروز من تا حالا با دو جا برای همیشه خداحافظی کردم یکی از اونها گروه تفریحات و سرگرمی بود و دیگری کشور عشق که من در اونجا عشقی ندیدم مدیرش ظاهرا نابیناست ولی من پستی که ربط به نابینا داشته باشه از اون ندیدم مگر پستهایی که حدفش تخریب جدایی و تمصخور نابینایان بود و همین طور حسادت و به اون آقا میگم من برای این جدایی هزارو یک دلیل دارم و اگر همه ی دنیا هم جمع میشدند نمیتونستند نظرم رو در موردت عوض کنند مگر رفتار و افکار و عمل کرد خودت آیدی ی اسکایپتون رو هم حذف کردم شماره های شما مدیران اون سایت رو هم حذف کردم که بدونید من یا جایی هستم یا نیستم حالا این سایت از اینجا هم برای همیشه میرم چون دوست ندارم یه عدد برای بالا رفتن آمار یه سایت باشم برای این سایت بعضی وقتها از آبرو شخصیت و غرورم مایه گذاشتم ولی کسی ندید مهم هم نیست چون برای کاربران این کار رو کردم فقط به مجتبی و شهروز میگم بهتر نیست بجای اینکه فکر کسانی که از سایت رفتند باشید یا آمار سایتهای دیگه رو چک کنیم برای موندن کسانی که هستند برنامه داشته باشید و داشته ها تون رو حفظ کنید و برای نظرات کاربران حتی اگر با شما هم نظر نباشند هم ارزش قایل بشید به دوستانم در این سایت هم میگم من از این سایت میرم ولی بنا ندارم دوستیمو با شما هم قطع کنم شاید یه سایت بتونه باعث دوستی بشه ولی نبودن توی اون سایت باعث قطع ارتباطها نمیشه مگر اینکه کسی دوستی رو هم ردیف بودن توی سایت بدونه که از همینجا با اون دوستان هم برای همیشه خداحافظی میکنم بعضیها رو هم خودم دیگه نمیخوام باهاشون ارتباط داشته باشم که کاری رو که در مورد اون سایت کردم در باره ی اون دوستان و مدیران این سایت هم میکنم دوستان دیگری که مایل به ادامه ی دوستی با من هستند میتونند توی سایتهای دیگه و اسکایپ منو پیدا کنند ای کاش اون روز اون کامنت رو توی پست شهروز نذاشته بودم و همون طور خاموش می اومدم تا الان رفتن برام سخت نباشه ولی من خودم هم میدونستم وصله ی ناجور هستم و دیر یا زود باید میرفتم از همه میخوام بدیهام رو به خوبی و بزرگواری ی خودشون ببخشند و منو حلال کنند به مدیران سایت هم میگم با خیال راحت حساب کاربری ی منو میتونند ببندند هرچند من حرفهایی رو که باید میزدم رو توی صندوق دلم نگهداشتم و نگفتم ولی شما اگر خواستید میتونید این کامنت رو اگر تشخیص دادید پست رو به حاشیه میبره و باعث تشنج میشه رو حذف کنید برای من همین قدر که شما مدیران سایت کامنتم رو بخونید کافیه شاید کمی بفهمید چرا من رفتم و برای موندن باقی ی دوستان تلاش کنید همه رو دوست دارم و بخدا میسپارم فدا و کوچیک همه علی

درود به عمو علی عزیز.
آقا کجا ما تازه شما رو پیدا کردیم.
راستش من اگر ساعت آخرین کامنتمو ببینید، مشخصه که کامنت شما رو ساعت یازده شب دیدم.
برای همین گفتم شاید دیروقت باشه و شما در حال استراحت باشید. این شد که تصمیم گرفتم فردا با شما تماس بگیرم.
شما از بزرگان سایت محله هستید و احترام بزرگان محله به همه ی ما واجبه.
اگر از طرف ما به شما بی احترامی شده، من شخصاً از شما معذرت میخوام و مطمئناً در اولین فرصت با شما تماس خواهیم گرفت.
امیدوارم که سوء تفاهم برای شما برطرف شده باشه.
موفق و سربلند باشید.

سلام عمو علی.
من از هشت صبح دیروز تا یک نصف شب دیشب، درگیر کار های مختلفی بودم که اصن نشد درستو حسابی توی سایت بیام.
شرکت توی جلسه معرفی محصولات پکتوس،
شرکت توی جلسه ی معرفی ی بازی مناسب‌سازی شده ی ویژه ی نابینایان،
انجام کار های مقدماتی واسه مهاجرت سایت،
انجام خرید های منزل،
کار کردن بر روی ی کلیپ ویدیویی از عروسی یکی از همنوعان
و مشورت با افراد مختلف جهت انتخاب بهترین سرویس میزبانی.
اینا رو بگذار کنار هم و تصور کن لاش مرده ی من دیشب ساعت یک فقط وقت کرده بیفته توی رختخواب.
بالاخره ما هم ربات یا آدم آهنی یا کامپیوتر نیستیم که تا شما کامنت دادی در همون لحظه بتونیم جواب بدیم که!
شما دیشب ساعت ده کامنت اولت رو نوشتی، چهار ساعت بعدش هم اینطوری موضع خداحافظی و جدایی گرفتی.
حد اقل باید بین دوازده تا بیستو چهار ساعت صبر کنی اگه جواب نگرفتی اینطوری ناراحت بشی.
شما که الگوی همه ای اینطوری باشی پس بقیه چه کار کنند؟!
ما واسه صبر و استقامت بچه ها روی چهار تا بزرگسال با تجربه مث شما حساب باز کردیم. حالا شما هم اینطوری بزنید توی پر‌مون که هیچی دیگه! فاتحه ی ما خونده شده!

سلام
گوشکن کوچکولو تولدت مبارک
اول از همه از کسانی که در جشنواره پژواک شرکت کردند تشکر میکنم
دوم این که به برندگان هم تبریک میگم کارتون عالی بود
سوم به مجتبی هم تبریک میگم پادکست عالی بود دمت گرم
چهارم من خیلی دوست داشتم در جشنواره شرکت کنم کلی هم برنامه داشتم ولی اینقدر سرم شلوغ بود که فرصت نکردم! به شهروز هم قبلش گفتم که فرصت نمیکنم شرکت کنم آخه درگیر پیدا کردن خونه هستم. الان میخوام بگم که خونه پیدا شد و الان در حال جمع و جور وسایل خونه هستم و امروز قراره که اسبابکشی کنم و برم خونه جدید
خوبی این خونه جدید به اینه که خیلی شیکتر از اون خونه قبلی هست تبقه اول هست پکیج شوفاژ داره دیوارهای عایق برای صدا و حرارت پنجره دوجداره آیفون تصویری که ازش میگذریم و کلی امکانات دیگه خخخخ و از همه مهمتر تو همون کوچه فرشته هست یعنی زحمت جا به جایی زیاد ندارم و این که بچه ها هم به راحتی میتونن پیداش کنند. چون آدرس تغییر نکرده فقط ۳تا خونه رفته اونورتر فقط مشکلش اینه که پارکینگ نداره پس بچه های نابینا توجه داشته باشند که نمیتونن با ماشینشون بیان اینجا چون باید تو کوچه پارک کنند خخخخخ 🙂
پنجم این که چون قراره برم خونه جدید به دلیل این که تا بخوام اینترنت رو وصل کنم چند روز طول میکشه پس گفتم تا از اینجا نرفتم بیام یه سر به گوشکن بزنم که دیدم پست تولد رو زدند و من جا موندم گفتم حالا که صندلیها پر شده من همین دم در وایمیسم و یه تبریک میگم که همین فرصت رو از دست نداده باشم
ششم این که اگه نتونستم در جشنواره شرکت کنم پای بیخیالی و عدم توجه من نذارید واقعا فرصت نداشتم معذرت میخوام ولی میخوام بگم به همه دوستان ارادت دارم انشاالله جبران میکنم
هفتم این که من پست شهروز رو خوندم با خودم گفتم حالا که نتونستم شرکت کنم بعدا خودم یه فایل ضبط میکنم خارج از مسابقه جداگانه میفرستم تا ارادت و علاقه خودمو به همه دوستان محله خودم خصوصا شهروز عزیز ثابت کرده باشم! حالا نمیدونم بعد از این که فهمیدم این شهروز پلید ما رو سر کار گذاشته این کارو انجام بدم یا این که به جاش در فکر انتقام باشم خخخخخخ
راستش وقتی پست شهروز رو خوندم با خودم فکر کردم شهروز فقط ناراحت شده ولی اصلا تو ذهنم نیومد که شهروز بخواد جدا بشه چون میدونم شهروز روی این سایت چنبره زده و حالا حالاها ول کن این سایت نیست و باید سالیان سال تحملش کنیم! خخخخخ بچه خوبیه ولی به قول مجتبی باید بذاریمش به حال خودش 🙂 خخخخخخ
هشتم وای من تا حالا صدای رهگذر رو نشنیده بودم یعنی یه کتاب ضبط کرده بود که اینجا گذاشته بود ولی من گوش نکرده بودم! خواستم بگم صداتون عالیه میتونید یه گوینده خوب بشید
نهم از کار دوست جنوبیمون رضا انصاری فرد هم خوشم اومد هم لهجه شیرینی دارند هم صداش مثل بازیگرها بود هم شعر خوندن
دهم صدای لنا خانم خیلی ضعیف بود به سختی میشد شنید ولی مجتبی تو پادکست انگار صداشو تقویت کرده بود یا نمیدونم انگار پارتیبازی شده بود فایلی که مجتبی داشت صداش واضح بود!
یازدهم: بازم تولد چهار سالگی گوشکن رو تبریک میگم.
امیدوارم که روز به روز سایت پیشرفت کنه و از تجربیات و آموزشهایی که به اشتراک میذاریم بیشتر استفاده کنیم و صمیمیت و همدلی بین بچه های محله بیشتر و بیشتر بشه و با هم و برای هم در کنار هم شادی کنیم
دوازدهم این که من دیگه برم وسایل رو جمع جور کنم قرار بود یه کم بخوابم که این وقت هم صرف خوندن کامنتهای بچه ها و این کامنت بلند بالای دوازده قسمتیم شد
امیدوارم شهروز تو هم مثل این کامنت به دوازده قسمت نامساوی تقسیم بشی! خخخخ
دوستتون دارم گوشکنیها
لذت ببرید از زندگی. بای بای

سر کاری بود بچه هاا, فقط به خاطر شماها و خودم این کارو کردم, خخخ خخخ, حالا با خیالی تخت به ادامه ی دستو جیگو هوراهاتون بپردازین خخخ خخخ شهروز ایشالا از اتوبوس یا پروازی که میخوای بری باهاش مسافرت جا بمونی یه کم بخندیم

سلام به مه ی عزیزان. مدت سرکاری من و اعصاب خوردیم خدا را شکر خیلی کوتاه بود، تولد گوشکن را از طرف خودم و خانواده ام و نیز از طرف آقای سرمدی عزیز و خانم محترمشون که به اینترنت دسترسی نداشتند، به همه ی مدیران و کاربران محله تبریک میگم. شاد و سر بلند باشید.

سلام به دوستان و محله ی خودم بازم تولد محله رو به شما و خودم تبریک میگم خدا شاهده نرفته بودم که دوباره برگردم و این کار من ربطی به کارهایی که این چند روزه توی این سایت اتفاق افتاد نداره نمیدونم من چه تحفه ای هستم که شهروز عزیزم باید دو ساعت وقت بذاره و با هم صحبت کنیم خوب بعضی حرفهای شهروز منو واقعا قانع کرد ولی هم از مجتبی و هم از باقی ی مدیران و کاربران عاجزانه اینو میخوام که از این به بعد طوری رفتار نکنیم و پستی نزنیم تا دشمنان با هم بودنمون ازش سو استفاده کنند و شاد بشن اینو یه برادر کوچیک از همه ی مدیران همه ی سایتهای خوب نابینایی میخواد اگر به برادری و کوچیکتری مفتخرش کنید و قبولش داشته باشید من اینو از درکی که از دینم پیدا کردم به کسانی که ادعای مسلمونی دارند و قبول دارند حروم و حلال رو اگر بچه های این سایت و شب روشن اجازه بهم بدن اعلام میکنم کسانی که با این سایتها مشکل و دشمنی دارند و دنبال سوژه و خوراک برای پست زدن توی سایتهاشون هستند اعلام میکنم اگر اعضای این سایتها راذی نباشند شرعن اومدن توی این سایتها و استفاده از مطالب این سایتها بر اونها حرام است حالا برید با خودتون سنگاتون رو وابکنید ببینید آیا مدیران و کاربران این سایتها راذی هستند بیایید از مطالب این سایتها استفاده کنید و بعدش یه چیزی توی این سایتها پیدا کنید و علیه اونها استفاده کنید من که به سهم خودم برای شما حرام اندر حرام میدونم خوب حالا بیام سر وقت دوستای خوب خودم میگم زهره خانم کی این همه راه رو با اتوبوس میره که ازش جا بمونه بهت قول میدم شهروز از شب قبل از پرواز توی هواپیما خوابیده بعدشم دیگه نبینم کسی به شهروز گیر بده من که بهش گفتم همونجا اقامت بگیره و بمونه اگه شد برا منم دعوت نامه بفرسته تا برم اونجا و یه مادرو دختر پیدا کنم مادره برای شهروز چون تجربه ی زندگی ی مشترک نداره و دختره برای من که تجربه ی زندگی ی مشترک دارم درست گفتم بچه ها نه به پریسا هم میگم قبل از این که بیام کامنت بدم یه کاپوچینو و کمی بعدش یه بستنی ی زعفرونی زدم به بدن و در هین خوردن هر جرعه از کاپوچینو هی میگفتم پریسا و در هین خوردن هر قاشق بستنی هم هی میگفتم پریسا خداییش این دوتا خوردنی عجب چسبید حالا من بازم پیش شما هستم و آرزو میکنم دیگه موظوعی پیش نیاد و نیاریم تا کسی از اینجا بره بلکه کاری کنیم تا اونایی هم که رفتن دوباره برگردن و اعضای جدیدی هم به محله مون افزوده بشه به امید خدا

سلام به برادر بزرگوار! جناب سعد الله خانی
کامنتتون تماما لایک
منم به عنوان کوچکترین عضو محله البته نه از نظر سن و سال شناسنامه ای بلکه از نظر سواد و درک ناراحت میشم اگه بزرگواری مثل شما حرف از رفتن برای همیشه بزنه!
امیدوارم سالهای سال زنده باشید و سایتون از خانواده محترمتون و از سر ما کم نشه!
وجودتون برامون مایه افتخاره! شعار نمیدم اینو واقعا میگم.
التماس دعا!

عاااااااااااااااشقتم گوش کن! هرچند که خیلی دیر شده! اما الان تولدت رو تبریک میگم و امیدوارم در کنار هم لحظات خوب و شیرینی رو سپری کنیم! اینو بدون که از وقتی که باهات آشنا شدم خیلی چیزای خوب ازت یاد گرفتم و تا عمر دارم مدیونت هستم! عاشقتم! خدافظ!

درود! محله جون من دیر آمدم ولی خوش آمدم و خوش تر درخشیدم، چهل روز گذشت و من هنوز خودم را پیدا نکرده ام، بگذریم محله جون: محله ی با صفا و صمیمیت تولدت مبارک: مبارک باد هزاران بار، دانلودیدم و گوشیدم، حالا برم نظرات دوستان را بخوانم و…!

درود! تا یادم نرفته یه تیکه به یکی از ویریا پرتاب کنم: شنیده بودیم: هرکی شاده شاد باشه… در عروسی شازده دوماد چشم دشمن کور بشه… البته این تکیه کلام بیناهاست، حالا مفهوم دعای این ویری یعنی افرادی که پس از آمدنشون به محله کور تر شده اند دشمن محله بوده اند، حالا همه حواستون باشه هرکی از این پس کور بشه دشمن محله بوده، محله جون تولدت مبارکه!

درود! چه جشنی چه شادی باحالی که این ورپریده افسار جشن را در دستانش گرفته و جانانه مدیریت میکنه، این ورپریده خوش شانس بوده که من دیر به جشن آمدم و هر کار دلش خواسته کرده، من در اردوی بعدی همه را طلافی میکنم!

درود! من بازیگری شهروز سوسول را هزاران بار میپسندم، سوسول جون بجای معذرت خواهی برای هر یک فصل یک بازی جدید برنامه ریزی کن من خودم پشتتو دارم، راستی نمردیم و دیدیم که یه دوست قدیمی دلش هوامونو کردس!

سلاااااااام همگی.
گوش کن محله ی خودمون, تولدت مبارک.
گرچه خععععععععععععیلیییییییی بیشتر از خعععععععععععیلییییییییی دیر کردم.
شرمنده از همه ی دوستان و مدیران اینجااا هستم.
بازم معذرت.
این روزا خععععععععععععیلی درگیر بودم.
گوش کن تولدت مبارک.
مباااااااارک زیااااااااد.

دیدگاهتان را بنویسید