خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود یه نوار قصه با چهار داستان کوتاه به نامهای لیلیلیلی حوضک، آوازهای کودکان، بزی که گم شد و قصه ی کرم ابریشم

درود بر شما دوستان عزیز.
امیدوارم حالتون خوب باشه.
خب بریم سراغ کادوی تولد من به کوچکولوهای دیروز و امروز خخخ.
یه نوار قصه هست که کار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هست.
توی این نوار قصه، چهارتا داستان داریم.
اول لیلیلیلی حوضک رو میشنوید، بعد چندتا ترانه ی کودک میشنوید، بعد داستان بزی که گم شد رو میشنوید و در پایان هم قصه ی کرم ابریشم رو گوش میکنید.
خب بچه ها سر پریسا رو گرم کنید لینک دانلودو میذارم نبیندش.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
پریساااا، اون بستنی حصیری که اون طرفه مال توئه آیا؟
.
.
.
.
.
بچه ها سریع نوارو با حجم بیست و یک مگابایت از
اینجا
دانلود کنید تا پریسا نیومده.
.
.
.
چی پریسا؟
نبود؟
شاید درست نگشتی بابا من خودم دیدم یه بستنی اونجا بود.
.
.
.
.

.

تا نیومده من در برم.
مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.

۲۳ دیدگاه دربارهٔ «دانلود یه نوار قصه با چهار داستان کوتاه به نامهای لیلیلیلی حوضک، آوازهای کودکان، بزی که گم شد و قصه ی کرم ابریشم»

سلام شهروز.
من به پریسا توسط انواع پیامرسانهای موجود و غیر موجود اطلاع دادم، الآن میاد سر وقتت، پوستت رو مثل پوست موز میکنه و میندازه دور.
شایدم جنازهت رو ببره برای پرواز و بهش اهدا کنه جهت کالبد چکافی. خخخ.
دیگه چه خبر شهروز؟
دیگه نمیخوای مدیر نباشی؟
دیگه دق دلتو نمیخوای خالی کنی؟
دیگه نمیخوای بووووق بریزی؟
ماجرای میدان تقسیم و خیابون آکسارای و بازارش و اون قهوه خونه ایرانیش یادت نره هااااا؟
یه سری هم به استقلال جاده سی بزن و برو توی اون پارک معروفش یه بوراک سیر بزن به بدن، جای ما رو هم خالی کن.
مثل اینکه لو دادم کجا میخوای بری.
حالا من الفرااااااااااااار.

سلام به خانم کمالی.
چندتا پست ترانه های کودکانه آقای محمد هاشمی گذاشتن که میتونید توی جستجوی محله پیداشون کنید.
ولی نوار قصه ها که تموم بشه یه مدت بعدش اگر تونستم چندتا ترانه ی کودک و لالایی هم میذارم.
ممنون از حضورتون.
موفق باشید.

سلام صاحب کوچه. اومدم نبودی.
الان توی سفر هستی شهروز و من دیر رسیدم اینجا. تقصیر شهروزه. می اومدم توی محله ولی با گوشی و به زور. این هم تقصیر شهروزه. نمی شد کامنت بدم. این هم تقصیر شهروزه.
ولی همون موقع با گوشی دانلود کردمش. اگر بدونی چه سخت و چه کند بود. این هم که قشنگ معلومه تقصیر شهروزه.
اون که دیدی بستنی نبود۱تیکه حصیر بود که من خودم گذاشته بودم اونجا گولت بزنم برم۱لیوان معجون توپ یواشکی بخورم حالم جا بیاد.
سفرت، یعنی ادامه سفرت خوش.
ایام به کامت.

دیدگاهتان را بنویسید