سلام و هزاران سلام خدمت شما هم محلیهای عزیزم
امید که حال همگی خوب و سرحال باشین
بعد مدتی اومدم با یک شعر زیبا.
بدونه مقدمه میریم سراغ شعر.
*****
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی،
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی.
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟
بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟
انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست
سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی
من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی
غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی
حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟
حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟
نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
۲۴ دیدگاه دربارهٔ «نم باران،لب دریا،غم تو،تنگ غروب»
سلام شعرت عالی بود ممنون
راستی شما چطور به نقاشی علاقه دارید؟ میتونید چیزی بکشید خیلی خوبه که علاقه دارید.
هوراااا اینجا هم اول شدم هااااا.
سلام به خانم کاظمیان بزرگوار
ممنونم از حضور و کامنت شما
اینم مدال خدمت شما
با سلام خدمت شما دوست عزیز
ممنون بابت شعر
سلام به آقا کیوان گل
خواهش میکنم.قابل شما رو نداره دوست عزیز
موفق باشی
سلام
خیلی زیبا بود
ممنون
فقط یه سؤال
این شعر سروده خودتون بود یا فرد دیگه ای؟
سلاام به زینب خانم عزیز
خواهش میکنم
این شعر برای من نبود
من که به شاعرا نمیخورم
این شعرو تقدیم اون دوستی که دلم براش تنگ شده میکنم که خودشم الآن این پستو خونده و میدونه که با کی هستم
سلام. شعر قشنگی رو انتخاب کردید.
فکر کنم احسان نصری که سراینده اش هستند از آقای مهدی فرجی الهام گرفتند چون ایشون هم شعری دارند که خیلی شبیه این شعر که شما نوشتید است و شاید هم آقای فرجی از آقای نصری الهام گرفتند.
شعر آقای مهدی فرجی رو می نویسم که متوجه رابطه ای که گفتم بشید:
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین نقطه ی دنیا بشوی
ساده نگذشتم از این عشق ، خودت می دانی
من زمینگیر شدم تا تو ، مبادا بشوی
آی ! مثل خوره این فکر عذابم می داد ؛
چوب ما را بخوری ، ورد زبان ها بشوی
من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم ، کاش تو دریا بشوی
دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط
باید از این طرف شیشه تماشا بشوی
گره ی عشق تو را هیچ کسی باز نکرد
تو خودت خواسته بودی که معما بشوی
در جهانی که پر از وامق و مجنون شده است
می توانی عذرا باشی، لیلا بشوی
می توانی فقط از زاویه ی یک لبخند
در دل سنگ ترین آدم ها جا بشوی
بعد از این، مرگ نفس های مرا می شمرد
فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی.
سلاام حسین.مرسی از تو دوست خوبم
از تو هم ممنونم که اینو گفتی.
موفق باشی
منم اینو تقدیم می کنم که خیلی دوسش دارم با این که فقط یک بیته ولی شاه بیته!
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
سلام ترانه خانم
از حضور شما ممنونم
شعر خوبی بود
موفق باشید
پنجره ات را باز کن:
جیره ى شهریورت دارد به اتمام مى رسَد،
هوا دلش هواىِ عاشقى کردن مى خواهد،
هوا دلش قدم زدن روى برگ ها را مى خواهد،
از قدم زدن کنار ساحل خسته شده است،،
بگذار باد پاییزى بر طره ى موهایت بوزد،
اجازه ده که بارانِ پاییز وجودت را خیس کند،
نترس، چتر لازم نیست: اعتماد کن،
خودت را به باران بسپار ،
دستانت را باز کن،
سرت را رو به آسمان نگاه دار،
بگذار قطرات باران خیسىِ چشمانت را بشوید،
نفس بکش،در میان پاییز نفس بکش،
بس است گرما،بس است بى بارانى و بى بادى،
که گفته است پاییز غمگین است؟
وقتى که صداى برگ هایش ،در زیر پاى توست؟
وقتى که وزش بادش لاى موهاى توست؟
وقتى که تلفیق رنگ هایش،به هارمونىِ گونه هایت نزدیک
است…
پاییز خوب است،،
پاییز عاشق است،،
عاشقى کن،پنجره ات را به رویش باز کن،
“هوا هم هوایى شده است،دلش عاشقى مى خواهد”
سلام به رعععععد بزرگوار
خیلی قشنگ بود شعری که گذاشتی
به فکر رفته بودم
سلااام به به
اینجا رو بیبین که هم رععععد غران و هم تراانه جونمی همه در محول عشق جمعند
نم باران
لب دریا
غم تو
تنگ غروب
تنهایی سیتا
شعر کلش یک طرف
زیبایی این مصرع تیترش هم یه طرف
ممنونیم از این شعر
ترانه چرا تو شب شعر ما نبودین خخخخخ
کی بودددد؟ عجب چیزی رو از دست دادم سیتا جووون !شکلک ای وای خواهر حیف شد!ههه
سلام به سیتا خانم شاعر خخخخ
بچهها ببینید سیتا داره استعداد شعرگوییش شکوفا میشه
رعععد و ترانه خانم بدویین کمکش کنید که بتونه تا آخر سال یه کتابی از خودش چاپ کنه
خخخییی
جمع عاشقانه؟ اووووووو…مای گاد…
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن…
این را در معرفی خودم بیان نمودم…
اعصابم خیط خیطی نبود برات شعر میخوندم یوخده…ولی خیط خیطیه…پس شعر نیمیخونم برات یوخده…
سلام رهگذر به جمع عاشقا خوش اومدی
تو هم برو پیش رععد و ترانه خانم و سیتا خانم تا شاید اشعاری هم از شما دیدیم
سلام
گشتن من توی محله یک خوبی داره و اونم اینه که با شعرهای جدید هم آشنا میشم انتخاب بسیار زیبایی بود شاد باشید
سلام به مادر بزرگ مهر عزیز
از شما ممنونم که این شعرو پسندیدین
حضور شما خیلی مؤثر هست توی محله
به بزرگ مهرم سلام منو برسونید
موفق باشید
سلاااااااااااام عباس خان کاظمی! بسیااااار بسیااااااااار زیباااااااااااا بود مررررسی! موفق باشی!
سلاام به خواهر خوبم فرشته خانم بزرگوار
خیلی لطف کردی که کامنت دادی
شما انشاالله که موفق باشییی.
سلام عباس جان خیلی قشنگ بود
سلام عزیز دلم
قابلتو نداشت داداش