دانلود فایل متنی مقاله با حجم هشتصد و چهل کیلوبایت
بررسی اثر استفاده از خدمات توانبخشی در کیفیت زندگی نابینایان
هما اسکندری طاسکوه[1]
معصومه دلفان[2]
چکیده
نقص بینایی کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیرقرارمی دهد و با توجه به اینکه تأثیر خدمات توانبخشی با معیار بهبود کیفیت زندگی اندازهگیری میشود این مطالعه باهدف بررسی میزان تأثیر خدمات توانبخشی در ابعاد کیفی زندگی نابینایان و کم بینایان انجام گرفت. در این پژوهش 25 نفر از دانشآموزان نابینا دختر بالاتر از 15 سال جامعه معلولان ساکن شهر رشت به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات جمعیت شناختی و وضعیت فرد از نظر استفاده از خدمات کمک توانبخشی و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان استفاده شد. این پرسشنامه در سال 1386 توسط توکل به فارسی ترجمه و پایایی آن به روش آزمون مجدد برآورد و مقدار همبستگی آن 89/0 به دست آمد.تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spssانجام گرفت.نتایج آزمون میانگین نمره کیفیت زندگی را در افراد برخوردار از خدمات توانبخشی به طور معناداری بالاتر از افراد محروم از خدمات نشان داد، بررسی آزمون نشان داد؛ که این افراد از تحرک، خودمراقبتی و زندگی اجتماعی دارای کیفیت زندگی بهتر ی هستند و در عین حال میانگین تحرک در آنان از همه کمتر بود، لذا فراهم آوردن تسهیلات حمل و نقل فردی و اجتماعی خاص نابینایان و پیشگیری از پیشرفت نقایص بینایی و تصحیح هر چه کاملتر کاهش بینایی با استفاده از وسایل کمک بینایی جدید و مناسب، نقش موثری در بالا بردن کیفیت زندگی افراد نابینا دارد.
کلید واژگان نابینایان، کیفیت زندگی و توانبخشی
مقدمه
امروزه توجه به کیفیت زندگی به مثابه هدف نهایی توانبخشی در افراد مبتلابه ناتوانی بینایی به طور گسترده مورد پذیرش متخصصین حیطه؛توانبخشی قرارگرفته است(چابونوکلایتون، 1995، کرایوسودیویس، 1992؛ روئسلر، 1990؛تریسچمان 1998).به طور کلی کیفیت زندگی از واژههایی است که تعریف مشخص و یکسانی ندارد؛ اگر چه مردم به شکل غریزی معنای آن را به راحتی درک میکنند. لیکن همانگونه که اشاره گردید این مفهوم برای آنها یکسان نیست. از آنجاکه مانند سایر متغیرها اندازهگیری آن مستلزم وجود تعریف جامع و مشخصی ازآن خواهدبود، همواره تلاش شده است تا تعریف مناسبی برای آن ارائه گردد(fayers,2000: 7).
آنچه که در این تعریف اهمیت زیادی دارد این است که با آن بتوان میان این مفهوم و سایر مفاهیم مرتبط مانند “خوب بودن، وضعیت سلامت”، “رضایت از زندگی” و” امید” تمایز قائل شد.نظریات متفاوتی درمورد کیفیت زندگی وجود دارد. (عنبری، 1389: 151).بعضی از محققین معتقدند تنها درصورتی که توامً چندین بُعد ازسلامتی سنجیده شود می توان آنرا کیفیت زندگی نامید. بنابه تعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است(رستمی و صالحی، 1378:23). پس موضوعی کاملاً ذهنی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگی استوار است((bonomi,2000: 1-3.
اغلب دانشمندان توافق دارند که مفهوم کیفیت زندگی همواره پنج بُعد زیر را دربر میگیرد:
1- فیزیکی:[3] مفاهیمی مانند قدرت، انرژی، توانایی انجام فعالیتهای روزمره و مراقبت از خود، از این دسته هستند.
2-روانی[4] : اضطراب، افسردگی و ترس از این زمرهاند.
3-اجتماعی:[5] این بُعد درمورد رابطه فرد با خانواده، دوستان و همکاران و در نهایت جامعه است.
4-روحی: [6]درک فرد از زندگی و هدف و معنای زندگی را دربر می گیرد. ثابت شده است که بُعد روحی، زیر مجموعه بُعد روانی نبوده و یک دامنه مهم و مستقل محسوب میشود.
5- علائم مربوط به بیماری یا تغییرات مربوط به درمان:در این راستا مواردی مانند درد، تهوع و استفراغ را میتوان نام برد. این بُعد بیشتر در ابزارهای اختصاصی مورد توجه واقع میشود 3):king cr, 2003).
ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی در افراد دارای ناتوانی امروزه بعنوان یک هدف در برنامههای بازتوانی و توانبخشی به شمار میرود)ساجدی، 1387: 22).ازجمله افراد ناتوان جسمی، نابینایان و کمبینایان هستند.(دیکینسون 1998)
نابینایی: طبق تعریف فردی که حدت بینایی وی کمتر از(3/60;0.05) 20/400 باشد یا میدان بینایی در چشم با دید بهتر با بهترین اصلاح ممکنه با حدت بینایی فوق هم خوانی داشته باشد، نابینا میباشد. چنین فردی بدون کمک، ،پیادهروی برایش میسر نیست. امروزه در دنیا 180 میلیون نفر معلول بینایی وجود دارد که از این تعداد حدود 45 میلیون نفر نابینا هستند.(بنابه تعریف، پیادهروی برایشان بدون کمک میسر نیست و نیازمند حمایت اجتماعی میباشند( کودکان نابینا با چالشهای مربوط به رشد رودررو هستند و برای بزرگسالان معلول بینایی فرصتهای شغلی محدود میباشد و معلولیت بینایی در بسیاری از اجتماعات موجب کاهش اعتماد به نفس میشود.
این پیامدها از کیفیت زندگی فرد مبتلا و خانواده او میکاهند. افراد نابینا در مقایسه با افراد سالم از تحصیلات کمتری برخوردارند، فقیرترند و حتی در بعضی از ملیتها(مثل آفریقا) گزارش شده است که افراد نابینا عمر کوتاهتری دارند.(تابستان، 1392: 6).بسیاری از افراد ازجمله دانشجویان نابینا و کمبینا، در رویارویی با مسایل زندگی فاقد تواناییها و مهارتهای لازم و اساسی هستند و همین امر آنها را درمقابله با مشکلات زندگی روزمره آسیب پذیر نموده است(بابا پور، 1387: 4).نابینایی یک وضعیت جدی است که میتواند تعادل روانی و سازمانیافتگی کلی شخصیت فرد نابینا را تحت تأثیر قراردهد، اما نابینایی به خودی خود سازمانیافتگی شخصیت فرد نابینا را از بین نمیبرد، بلکه نگرش فرد نابینا است که در سازمانیافتگی شخصیت او تأثیر می گذارد. بعضی افراد نابینا تحت تأثیر نگرش منفی به نابینایی، مستعد و مبتلابه افسردگی و سایر مشکلات عاطفی میشوند و هرچه طول مدت افسردگی بیشتر شود، سازمان شخصیت فرد نابینا در یک الگوی افسردگی سازمان مییابد(سلبی، 1379:3). درک خود فرد از وضعیت کیفیت زندگیاش بعنوان یکی از نتایج مهم درمان و ارایه خدمات توانبخشی به شمار میرود و کیفیت زندگی، برداشت فرد از موقعیتش در زندگی است که با زمینه فرهنگی و سیستم ارزشی محیط زندگی و اهداف و انتظارات و استعدادهای فرد مرتبط است( سرابندی و همکاران 1392: 48).لذا بررسی کیفیت زندگی و ارزیابی نتایج برنامههای توانبخشی در مناطق و با ب فرهنگی و اجتماعی متفاوت امری مهم و ضروری به نظر میآید. بررسی میزان تأثیر خدمات توانبخشی در وضعیت کیفی زندگی نابینایان میتواند منجر به ارایه خدماتی مفیدتر و متناسب و همسو با نیازهای آنان گردد. متأسفانه علیرغم آمار بالای معلولان نابینا در کشورمان و گوناگونی عوامل اجتماعی و فرهنگی، اعتقادات، آداب و رسوم و بهطور کلی عوامل مرتبط و موثر در کیفیت زندگی، در این زمینه تا کنون هیچ پژوهشی صورت نگرفته است.
مطالعات مختلف نشان داده است که نقض بینایی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و فعالیتهای اجتماعی و استقلال او را کاهش میدهد(سرابندی و همکاران، 1392: 49).بیشتر پژوهش ها حاکی از این است که کیفیت زندگی افراد مبتلابه نابینایی، درمقایسه با جمعیت عادی پایینتر است؛برای مثال، نتایج پژوهش گسترده لوکاس( 2007 :4)نشان داد که ناتوانی جسمی باعث میشود که شادکامی که یکی از مؤلفههای کیفیت زندگی است، به طور متوسط شدیداً، کاهش یابد. بنت، جونز، ملوی، چامبراینو تنانت( 2001))درپژوهشی دریافتند که میزان کیفیت زندگی بزرگسالان مبتلابه ناتوانی بینایی، پایین تر از همتایان عادی آنان است(مرادی، 1388: 50).مطالعات متعدد درداخل و خارج کشور بیانگر اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی است. در پژوهش آتشپوروکاظمی(1387) مشخص شد؛آموزش،باعث افزایش جرات ورزی دختران نابینای مرکز فاطمه الزهرا(س)اصفهان شده است.(اعرابی، 1380)دربررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای شهر تهران نتیجه گرفتند که آموزش مهارتهای اجتماعی در افزایش اعتماد به نفس دختران نابینا موثر بوده است. در مطالعات دیگر(ساجدی، 1387)نشان داده است که در ارایه خدمات توانبخشی به معلولان نابینا به جای تمرکز بر رضایت و توانایی انجام عملکردهای خاص، نتایج باید با معیار بهبود در کیفیت زندگی آنها اندازهگیری شود.استل مک در مطالعهاش در سال( 2001 )نشان داد که معلولیت بینایی باعث افسردگی، کاهش عملکرد فرد و کاهش کیفیت زندگیاش میشود. در مطالعه کویک در سال( 2008 )نیز نشان داده شد که با ارایه خدمات توانبخشی کیفیت زندگی معلولان نابینا در ابعاد عاطفی و فعالیتهای روزانه به طور قابل توجهی بهبود می یابد.
روش بررسی
جامعهی آماری پژوهش حاضر نابینایان دختر15 سال به بالا شهرستان رشت که معلولیت دیگری نداشتند مورد بررسی قرار گرفتند.باهمکاری کارشناس امور نابینایان شهرستان، به طور تصادفی انتخاب شدند و پس از هماهنگی با مسئولین، ابتدا افراد مورد اهداف طرح توجیه و پس از اعلام موافقت آنها جهت همکاری داده ها پرسش نامههای پژوهش به صورت شفاهی اجرا شد. جهت جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان استفاده شد. علاوه بر سؤالاتی در مورد سن، جنس، وضعیت تحصیلات و اشتغال فرد در مورد استفاده از خدمات کمکی توانبخشی شامل وسایل کمک بینایی مانند ذره بین، تلسکوپ برای دید دور، انواع تلویزیونهای لازم در زمینه فعالیتهای روزانه و همچنین استفاده از ابزار جهت یابی و عصای سفید، اطلاعات لازم جمعآوری شد.پایایی پرسشنامه(توسط محاسبه آلفای کرونباخ)موردارزیابی قرارگرفت.دادههای پژوهش به کمک نرم افزار، SPSS آمار توصیفی(جداول فراوانی ونمودارهای میلهای)و تحلیلی(محاسبه ضریب همبستگی تحلیل شد.
یافتهها
شغل بیشتر پدرها به ترتیب کار آزاد(62%)و کارمند(26%)بوده و نیز شغل مادران مورد بررسی بیشتر خانه داری بوده است.فراوانترین رده تحصیلی پدرها و مادران دانشآموزان نابینا مقطع متوسطه میباشد.78% از پاسخگویان حداکثر تا مقطع کاردانی تحصیل و تنها 21% از آنها در مقطع کارشناسی تحصیل کرده بودند.این گروه نمونهی این پژوهش در دامنهی سنی15تا30سال بودند که18نفر از آنها بیکار و7نفر از آنها به کار اشتغال داشتند.
جدول شماره(1) تعیین همبستگی بین استفاده از وسایل توان بخشی و کیفیت زندگی
متغیر |
وابسته | |||
کیفیت زندگی | ||||
مستقل | وسایل توانبخشی | value | sig | n |
539/0 | 000/0 | 25 |
یافتههای پژوهشی جدول شماره(1) نشان میدهد که میان استفاده از وسایل توانبخشی و کیفیت زندگی نابینایان رابطه وجود دارد(539/0 r و 000/0sig). بنابراین میتوان گفت که افرادیکه از خدمات کمک توانبخشی بهرهمند هستند به طور قابل توجهی دارای وضعیت کیفیت زندگی بهتری هستند این نتیجه در سطح معنیداری 99/0 درصد قابل اعتبار است.
جدول شماره 2: توزیع فراوانی میزان هر یک از مؤلفههای کیفیت زندگی پس از دریافت خدمات توانبخشی
موارد | درصد | موارد | درصد | ||
فعالیتهای اجتماعی
|
کم | 4/36 |
تحرک |
کم | 9/49 |
متوسط | 2/32 | متوسط | 9/36 | ||
زیاد | 2/41 | زیاد | 2/13 | ||
جمع | 100 | جمع | 100 | ||
میانگین | 93/2 | میانگین | 16/2 | ||
مراقبت از خود |
کم | 4/33 |
ذهنی |
کم | 9/42 |
متوسط | 2/24 | متوسط | 4/30 | ||
زیاد | 1/42 | زیاد | 7/26 | ||
جمع | 100 | جمع | 100 | ||
میانگین | 27/2 | میانگین | 21/2 |
یافتههای پژوهش جدول فوق بیانگر این امر است که میزان مراقبت از خود در بین پاسخگویان بیشتر از دیگر ابعاد کیفیت زندگی با میانگین93/2 است. تحرک در میان این ابعاد با 16.2 کمترین میانگین را دارد.همچنانکه جدول(2)نشان میدهد میانگین امتیازهای کیفیت زندگی مراقبت از خود، تحرک، اجتماعی و ذهنی درقبل و بعد تجهیز به وسایل توانبخشی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون که نشان داد که میان کیفیت زندگی دو زمان، از نظر جنبههای مراقبت از خود، اجتماعی و ذهنی تفاوت معنیدار وجود دارد و هنگام استفاده از وسایل توانبخشی کیفیت زندگی آنها بالا رفته ولی از جنبه تحرک، دوبرهه طبق اظهار پاسخگویان با یکدیگر تفاوت معنیدار نیست.(03/0p=(مقایسه جنبههای چهارگانه کیفیت زندگی نشان داد که میان میانگین جنبههای اجتماعی و تحرک در گروه مورد بررسی تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری
این مطالعه به بررسی اثر خدمات توانبخشی بر روی کیفیت زندگی معلولان نابینا پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که افرادی که از خدمات کمک توانبخشی بهرهمند هستند بهطور قابل توجهی دارای وضعیت کیفیت زندگی بهتری هستند. بررسی نتایج این مطالعه، تأثیر قابل ملاحظه خدمات توانبخشی را در ابعاد خودمراقبتی، تحرک فراغت و اجتماعی زندگی معلولان نشان میدهد. نقش موثر خدمات ارایه شده در بهبود وضعیت کیفی زندگی افراد به خصوص در ابعاد تحرک و اجتماعی میتواند باعث مشارکت اجتماعی بیشتر این افراد در جامعه گردد و زمینه را برای بهبود وضعیت اشتغال و تحصیل آنها نیز فراهم کند.
به نظر میرسد کیفیت زندگی دانشآموزان نابینا تنها در حوزه تحرک با مشکل مواجه بودهاند این یافته شاید تاحدی مغایر با برداشتهای عمومی از کیفیت زندگی نابینایان بوده باشد…به بیان دیگر برداشت ذهنی آنها از کیفیت زندگی خود با برداشت مردم و مسئولین از زندگی آنها یکسان نبوده و برتر از آنچه که گمان میرود میباشد.
از طرف دیگر نتایج نشان میدهد که اکثر افراد جامعه مورد مطالعه از این خدمات محروم هستند. عدم آشنایی افراد با خدمات توانبخشی، هزینه بالای خدمات و یا عدم ارایه مناسب و کافی خدمات از طرف مسئولین ذیربط نیز میتواند از دلایل محرومیت این افراد از خدمات توانبخشی باشد. امروزه با توجه به توصیه سازمان جهانی بهداشت مبنی بر برابر سازی فرصتها و لزوم مشارکت افراد معلول در جامعه، ارایه خدمات توانبخشی دگرگون شده و از ارایه خدمت به صورت صرفاً نیکوکارانه به سمت احقاق حقوق اجتماعی و انسانی فرد معلول تغییر جهت داده است، بنابراین رویکرد ارایه خدمات توانبخشی باید در جهت توانمندسازی فرد و ارتقا کیفیت زندگی او باشد. افراد نابینا به واسطه محرومیت ازبینایی ممکن است فاقد مجال و توانایی اکتساب مهارتهای اجتماعی از راه مشاهدهی رفتارهای دیگران درموقعیتهای اجتماعی باشند. حتی فراگیری این مهارتها ولو به صورت شنیداری نیز رشد و کاربرد آنها را تضمین نمیکند. افراد نابینا با موانع عمدهای ازجمله ناکامی موقعیتی، وابستگی به دیگران، فقدان بازخوردهای صادقانه ازجانب دیگران و نگرشهای منفی افراد بینا در مورد آنها مواجهند. بدیهی است غلبه بر تمامی این موانع ارادهی آهنینی میطلبد که عملکرد مناسب فرد راحتی پس از شکستهای متوالی در حد مطلوب نگه دارد. آموزش مناسب کودکان، نوجوانان وحتی بزرگسالان نابینا، باتوجه به شرایط ویژه آنها نتایج مطلوبی درپی خواهدداشت و پژوهشهای گذشته مؤید این تأثیرگذاری هستند.
یک محدودیت این پژوهش، شمار کم نمونههای مورد بررسی بود و محدودیت دیگر آن، انتخاب آزمودنیها از یک محدوده جغرافیایی محدود و با ویژگیهای خاص خود بود که این امر تعمیم نتایج به سایر مناطق را محدود میسازد. پیشنهاد میشود این تحقیق در سایر مناطق کشور انجام شود و درصورتی که نتایج یکسانی به دست آید، از نتایج آن استفاده بیشتری شود، ازجمله این که آموزش مهارتهای زندگی در کنار سایر کمکهایی که از طرف مسئولین دست اندرکار برنامههای افراد نابینا و کمبینا عرضه میشود، مورد توجه قرار گیرد. آموزش مهارتهای زندگی میتواند روشی موثر برای کاهش فشار روانی در افراد نابینا باشد و درکنترل این مشکل مورد استفاده قرار گیرد.
برپایه یافتههای پژوهش حاضر پیشنهاد میشود:
1- به دلیل کمبود تحرک و جابجایی دانشآموزان نابینا خانوادهها و مسئولین کوشش بیشتری در زمینه ایجاد تسهیلات حمل و نقل فردی و اجتماعی خاص نابینایان نمایند.
2-با پیشگیری از پیشرفت مشکلات بینایی و بهکارگیری ابزار کمک بینایی نوین میتوان کیفیت زندگی بهتری را برای این گروه فراهم نمود.
3- از نظرات نابینایان در زمینه ابعاد گوناگون کیفیت زندگی بهره گیری شود.
منابع:
آبستان، بهاره(1392)، مجله روابط عمومی فدراسیون نابینایان و کم بینایان.
آتش پور سید حمید، کاظمی احسان(1387)، مهارت زندگی: عزت نفس، اعتماد به نفس، افزایش رفتار قاطعانه(ابراز وجود)، گوش دادن موثر، مقابله با احساس کسالت و. بی حوصلگی. اصفهان: ابوعطا.
اعرابی، شاهین(1380)، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر شرکت کننده در برنامه های اوقات فراغت سازمان بهزیستی استان اصفهان”پایان نامه کارشناسی ارشد”، دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.
باباپورخیرالدین جلیل(1387)، اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی برشیوه های حل مساله دانش آموزان. فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، شماره 10.
رستمی، آرین وصالحی، مسعود(1378(، کیفیت زندگی ومفهوم آن، سمینارکیفیت زندگی، دانشکده پرستاری، دانشگاه تربیت مدرس.
رضوانی، محمدرضاومنصوریان، حسین(1387)، سنجش کیفیت زندگی: بررسی مفاهیم، شاخصها، مدلهاوارائه مدل پیشنهادی برای نواحی روستایی : فصلنامه روستاوتوسعه، شماره3
ساجدی، سهیلا(1387)، اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، ابراز وجود و عزت نفس دختران نابینای مجتمع فاطمه الزهرا(س) “پایان نامه کارشناسی ارشد”، دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.
سرابندی، امین و همکاران(1392) بررسی اثر استفاده از خدمات توانبخشی در کیفیت زندگی نابینایان، مجله توانبخشی نوین – دانشکده توانبخشی- دانشگاه علوم پزشکی تهران، دوره 7 شماره 4
سلبی دیوید(1379)، برنامه آموزش مهارتهای زندگی. نیکپورریحانه، عبدالصمدی.ثمره. دفتر موسسه بین المللی آموزش جهانی، یونیسف.
غفاری، غلامرضا و امیدی، رضا ) 1388(، کیفیت زندگی شاخص توسعه اجتماعی، تهران: نشر شیرازه.
کلینکه، کریس.ال(بیتا)، مجموعه ی کامل مهارتهای زندگی، ترجمه ی ش. محمدخانی(1386) تهران: رسانه تخصصی.
مرادی، اعظم(1389)، مقایسه اثرات آموزش های عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ناتوانی جسمی – حرکتی، مجله پژوهش در حیطه کودکان استثنایی ،سال دهم، شماره 1
Bonomi A, Patric D, Bushnell D. Validation of the unitedstates’ version of the World Health Organization Quality of LifeWHOQOL) instrument. Journal of Clinical Epidemiology 2000;53: 1-12
Bullinger, M.(1991). Testing and evaluationquality of life measures for German clinical trials.Controlled Clinical Trial. 12: 915-919.
Chubon,R.A.,andClayton,K.S.(1995).Anexploratorystudycomparingthequality of lifeSouth Carolinians with mental retardation andspinal cord injury. Rehabilitation CounselingBulletin,39,107- 118.
Dickinson, C.(1998): Low vision principles andpractice. USA: Saunders.
FayersPM, MachinD. Quality of Life Assessment, Analysisand Interpretation, Jhon Willy, New york: 2000
King CR, Hinds PS. Quality of Life from Nursing and PatientPerspective. Jones and Bartlett publishers.Massachusettes2003
Krause,J.S., and Dawis,R.(1992).Prediction of lifesatisfaction after spinal cord injury: A four-yearlongitudinal approach. RehabilitationPsychology, 37,49-59.
Roessler,R.T.(1990).AqualityoflifeperspectiveonRehabilitationCounseling. RehabilitationCounseling Bulletin,34,2,82-91.
[1]کارشناس ارشد الهیات و علوم قرآن (نهج البلاغه)
[2]کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی
[3] Physical
[4] Psychological
[5] Social
[6] Spiritual
۱۵ دیدگاه دربارهٔ «چهارمین مقاله ی ارائه شده در همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا. بررسی اثر استفاده از خدمات توانبخشی در کیفیت زندگی نابینایان»
اومدم بگم که اولم ،و،حالا ،حالا ها ،قهرمانم
همیشه اول و قهرمان باشی پهلوان. ولی مدال پدال در کار نیستاااا. آخه میدونی که ما اصفانیا همسایه شما یزدیا هستیم. خخخخ. ممنون از حضورت محمدرضا. ولی سعی کن مقاله ها را بخونی بلکه نتیجه ای عاید شود.
عمویی خوندنم که تموم شد، احساس کردم خداییش سرم گیج رفت.
باید یه پست دیگه بزنی و این چیزایی که گفتی رو به زبون زیر دیپلم باز توضیح بدی.
به قول بعضیا کار بالا مَََمدباد بود.
سلام مسعود. اگه چکیده رو یکی دو بار بخونی متوجه میشی که در این مقاله چی خواسته بگه. با مطالعه ی این نوع مقالات و پژوهشها میتونیم با زبان علم و تحقیق آشنا بشیم و به مرور هضم و درک مطالب علمی برامون آسانتر و راحتتر میشه.
تشکر از حضورت و این که وقت گذاشتی و خوندی.
سلام آقای موحدزاده عزیز با تشکر و سپاس از زحمات شما بنظر من بعضی از مطالب این مقاله جای تأمل و گفتگو دارد به هرحال اجر و ارزش زحمات جناب عالی محفوظ است….موفق و پیروز و سربلند باشید….
درود بر شما دوست گرامی. اول اینکه این مقالات مال من نیست که نیاز به تشکر داشته باشه. دیگران زحمتشو کشیده اند و بنده فقط تقدیم شما عزیزان میکنم.
دوم اینکه کاش به اون مطالبی که میگید جای بحث و گفتگو دارند اشاره ای میکردید تا من و دیگران هم با نظرات و احیانا انتقادات شما به این مقاله آشنا میشدیم.
من این مقالات را اینجا میذارم برای همین که به بحث گذاشته بشه و سعی کنیم با زبان علم آشنا بشیم. البته برای برخی از نویسندگان هم ایمیل میزنم و ازشون میخوام که بیایند و درباره مقالهشون توضیح بدهند که هنوز متاسفانه کسی اجابت نکرده است.
تشکر از حضور ارزشمندت دوست من
سلام
منم از شما تشکر میکنم
درود منم از شما تشکر میکنم بانوی بزرگوار محله
سلام.
بازم ممنون عمو.
فقط متأسفانه هنوز استقبال از این مقاله ها به حد خوبی نرسیده که امیدوارم در پستهای بعدی ارزش این کار شما بیشتر درک بشه.
این سایت همون قدر که به تفریح و سرگرمی و نرم افزار و کتاب صوتی و متنی و آموزش احتیاج داره، به این مقالات تخصصی هم احتیاج داره.
امیدوارم بچه ها همه جانبه از مطالب سایت استفاده کنن.
بازم ممنون و به دو نویسنده ی این مقاله هم خسته نباشید میگم و براشون آرزوی موفقیت دارم.
پیروز باشید.
درود شهروزم. سخت نگیر عزیزم. کسانی که باید استفاده کنند و بکارشون میاد چه الآن و چه در آینده از این مقالات بهره خواهند برد. نمیشه از دوستان انتظار داشت که مطالبی را که خوششون نمیاد و یا در اون زمینه تحصیل و مطالعه نکرده اند حتما بخوانند. بسیار دانشآموز هستند که فعلا براشون زوده و بسیاری هم دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند و قطعا این تحقیقها و پژوهشها چندان براشون مأنوس نیست. بالاخره مطالب علمی با مطالب خودمونی و محاوره ای فرق داره.
من روزی که تصمیم به انتشار این مجموعه گرفتم پیشبینی میکردم که استقبال از این پساتها به اندازه ی پستهای عادی و چتی نیست ولی هدف اصلیم این بود و هست که این مقالات و پژوهشها در سایت و محله ی محبوبمون بار بشه و ماندگار بمانند تا چه الآن و چه برای آیندگان منبع و مرجع مطمئنی بشه و هر کس قصد تحقیق و پژوهش جدید داشت و در اینترنت اقدام به سرچ و جستجو کرد به اینجا ارجاع داده بشه.
ولی خب اینم هست که در اینجور مواقع و در این نوع شرایط میتونیم به نقاط قوت و ضعفهامون پی ببریم و متوجه بشیم که جامعه نابینایان تا تبدیل شدن به یک جامعه ی محقق و اهل علم و دانش فاصله ی زیادی داره. که امیدوارم این کار یک قدم کوچک در پیش رفتن به سمت علم و تحقیق و پژوهش باشه.
ممنون از حضورت و طلب پوزش از زحمتهایی که من مرتب برات دارم.
سلام بر عموی مهربون خودم. وقت خوش. وای که چه کار خوبی میکنید خیلی خیلی ممنونم من دوست داشتم در همایش شرکت کنم اما همایش شیراز سبب شد که جا بمونم اما شما کار من رو راحت کردید. عموجون لطفا ادامه بدید. راستی عموجون آخر شناسنامه شما رو که میشنوم دلم میگیره کاش نبود. ان شا الله که صدها سال در کار زندگی باشید و باز نشست نشید. در پناه حق.
درود بر استاد و دختر مهربونم مرضیه ی عزیز. از ابراز لطف و محبتت کمال تشکر و قدردانی دارم.
نکنه تو همایش شیراز بودیییی. اگه بودی و ندیدمت که وااای بر من. ولی فکر نمیکنم چون تقریبا همه بچهها رو میشناسم و تو خوابگاه تقریبا همه دور هم بودیم. به هر حال مشتاق دیدارت هستم استاد. مهرت پایدار.
سلام به شما عمو حسین گرامی .. بشخصه از این همه تلاش صادقانه تشکر می کنم می دونم که هدف شما جز رفع مسائلی که بر سر راه نابینایان هست نیست .. موزوعاتی که شما مطرح می کنید و مقالاتی که برای خوندن تو پست هاتون میزارید مطالب دقیق و بجایی رو میرسونه و من از این بابت قدر دان شما هستم
درود بر زینب یا زینت محله. خواهش میکنم مهربان. اگه کاری انجام میدم جز وظیفه نیست. امید که مثمر ثمر باشد و یک قدم ما را به جلو ببرد. سپاس از حضورت.
مهرت پایدار مهربانو
سلامی دو باره بر عموی یکی یدونه خودم. عموجون کاملا حق با شماست چون قرار بود که شیراز رو بیام کاشان رو جدی نگرفتم. بعد هم که اون اتفاق تلخ سبب شد شیراز رو هم از دست بدم وای حالا دلم خیلی بیشتر سوخت. من هم خیلی مشتاق دیدار عموی مهربونم هستم پس به امید دیدار. در پناه حق.