خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

روایت ۱۸۰ – گفتگو با رامین فرجاد و سعید صادق پور، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل پکتوس (قسمت اول)

الف) تاریخچه شرکت

پکتوس یکی از شرکت های دانش بنیان است که از ۲۰ سال پیش، مشغول به فعالیت در زمینه ی تولید تجهیزات کم بینایان و نابینایان بوده و یکی از معدود تولیدکنندگان ایرانی وسایل و لوازم دسترس پذیر به شمار می آید. در ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ گفتگویی حضوری در محل شرکت با مدیران و مسئولین پکتوس از جمله جناب آقای مهندس رامین فرجاد رئیس هیئت مدیره و جناب آقای مهندس سعید صادق پور مدیرعامل داشتیم که در زیر، مشروح آن به سمت و نظر دوستان می رسد.
حسینی:
جناب آقای مهندس فرجاد، ضمن تشکر از وقتی که به این گفتگو اختصاص دادید، لطفاً خود را معرفی کنید و بفرمایید در چه رشته ای و چه سالی فارغ التحصیل شده اید؟
فرجاد:
من فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق قدرت دانشگاه شریف هستم. در سال ۶۳ همراه با مهندس صادق پور و مهندس بحری وارد آن دانشگاه شدیم. در سال ۷۰ به اتفاق مهندس صادق پور و دو نفر دیگر از دوستان، شرکت پکتوس را تاسیس کردیم.
حسینی:
جناب مهندس صادق پور، لطفاً درباره ی تاریخچه ی فعالیت های این شرکت بفرمایید و این که از کجا شروع کرد و چه مراحلی را پشت سر گذاشت تا به اینجا رسید. چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید در حوزه ی نابینایان فعالیت کنید؟
صادق پور:
ضمن خوشآمدگویی و تشکر از حضور شما در شرکت پکتوس، ایده ی اولیه ی تاسیس پکتوس به زمان دانشجویی ما بر می گردد. ۴ نفر هیئت موسسه ی اینجا همگی دانشجوی رشته برق در دانشگاه شریف بودند. دو نفر از این دوستان بعدها از ما جدا شدند. کسانی که از قدیم با مدرسه ی شهید محبی آشنا بودند افرادی مثل آقای عبدی پور، آقای لواسانی و آقای دکتر گلچین را به خاطر دارند. آن موقع امکان چاپ بریل در سازمان آموزش و پرورش استثنایی وجود نداشت. تنها پرینتر بریل در مدرسه نابینایان شهید محبی بود. سال ۶۶ یا ۶۷ هنگامی که هنوز جنگ ایران و عراق تمام نشده بود این چاپگر به مشکلی برخورد و آن زمان نه مراودات بین المللی وجود داشت و نه اینترنت که بتوانند برای تعمیرش راهنمایی بگیرند. چاپ کل کتب مدارس نابینایان کشور متوقف شده بود و برای تعمیر دستگاه به مرکز تحقیقات الکترونیک دانشگاه شریف مراجعه نمودند.
تعمیر آن چاپگر به ما دانشجویان مربوط نمی شد ولی از همان جا فهمیدیم فناوری چه نقش موثری در زندگی نابینایان دارد. ضمناً در شهر زیبا، محل زندگی خودمان همسایه ی خوبی به نام آقای شفیعی داشتیم که دوستان قدیمی شهید محبی به یاد دارند سال ها معاون مدرسه شهید محبی بودند و یک بار ما را در زمان تحصیل به مدرسه ی مذکور بردند. قبل از انقلاب اسمش مدرسه ی رضا پهلوی بود. در مرداد سال ۱۳۷۰ به فکر تاسیس شرکتی افتادیم که یکی از شاخه های فعالیت خود را به فناوری در خدمت نابینایان اختصاص دهد. همکاری اصلیمان با مرکز نابینایان رودکی از جمله سرکار خانم ارجمندخواه، آقای گیلانی و دیگر دوستان بود و آقای دکتر خوانین زاده که الآن هم تشریف دارند. مرکز نابینایان رودکی مشاور اصلی ما در این حوزه محسوب می شد. امروز بر همه روشن است که فناوری در زندگی نابینایان نقش بیشتری نسبت به افراد بینا دارد. مثلاً فرد بینا بدون رایانه هم می تواند بنویسد و بخواند ولی برای نابینا بسیار سخت خواهد بود.

ب) تولید اولین سخت افزارها و نرم افزارهای ویژه نابینایان در ایران

صادق پور:
امروز بر همه روشن است که فناوری در زندگی نابینایان نقش بیشتری نسبت به افراد بینا دارد. مثلاً فرد بینا بدون رایانه هم می تواند بنویسد و بخواند ولی برای نابینا بسیار سخت خواهد بود. همین ایده ها منجر به طراحی کامپیوترهای امید و اسفندیار در سال ۷۲ شد. خاطرات شیرین و جالبی برای ما بودند. آن موقع پیشرفته ترین کامپیوترها مدل ۲۸۶ بود. فقط Omega کارت صوتی داشت که به عنوان خروجی صدای موسیقی ارگ هم می شد از آن استفاده کرد، ولی ۲۸۶ و ۳۸۶ فاقد هر گونه کارت صوتی بودند. فقط یک PC Speaker به عنوان Beeper رویشان بود. ما برای ارائه ی خروجی صوتی به نابینایان، کارت صدا را از صفر درست کردیم و روی کامپیوتر قرار دادیم. سپس برای کامپیوتر امید، موتور تبدیل متن به گفتار نوید را ساختیم که اولین Text To Speech فارسی در جهان به شمار می رفت. امید به حالت تک حرف خوان کار می کرد. به جای سلام می گفت س ل ا م.
هنوز خروجی بریل نداشتیم. یک کیبورد بریل مشابه پرکینز به عنوان ورودی ساختیم. خاطره ی بسیار شیرین که به عنوان یادگار نگه داشته ایم این بود که آقای مرتضی هادیان، تز فوق لیسانس خود را با همین ابزار توانستند خودشان تایپ کنند و در آن نوشتند «این اولین تز فوق لیسانس است که یک نابینای فارسی زبان خودش تایپ و تصحیح می کند». رشته ی مدیریت آموزشی بودند. غیر از آن، تنها راه دیگر دیکته کردن به فرد بینا بود.
حسینی:
یعنی اولین tts خود را در محیط DOS نوشتید؟
صادق پور:
نوید در محیط dos کار می کرد و حتی هنوز از JAWS هم استفاده نمی کردیم. خودمان یک dos Screen Reader ساختیم. بعدها پکجاز را هم برای Dos درست کردیم ولی این هم یک Screen Reader بود و هنوز جاز در ایران وجود نداشت. ویندوز رایج نبود. ابتدا Dos Screen Reader خود را به نام dsr ثبت کردیم و سپس Windows Screen Reader یا wsr را خلق نمودیم. جاز به قدری سریع پیشرفت می کرد و محیط های مختلف را پوشش می داد که صفحه خوان ما به پای آن نمی رسید لذا تصمیم گرفتیم به سمت پشتیبانی فارسی جاز بیاییم. از همین جا بود که پکجاز از یک صفحه خوان مستقل تبدیل به پشتیبان فارسی جاز شد. نوید هنوز هم بی نیاز از Screen Reader است چون از ابتدا به همین صورت ساخته شده!
دستگاه های کامپیوتر که به نام اسفندیار ثبت کردیم کیبورد بریل در ابعاد کوچک قابل حمل و خروجی صوتی تک حرف خوان داشتند. درگاه هایشان Serial RS232 بود. هنوز USB وجود نداشت.
حسینی:
امیر علیزاده می گوید زمانی که کامپیوترها پورت Serial یا LPT داشت برجسته نگارهایی بود که محیط BIOS کامپیوتر را هم که هیچ صفحه خوانی نمی تواند بخواند می توانستیم با آن بخوانیم. آیا شما در این زمینه سابقه ای داشتید؟
صادق پور:
برجسته نگار ۱ را به جای سریال به صورت Parallel ساختیم و این امکان اگر نرم افزار مخصوصی برایش می نوشتیم فعال می شد ولی هرگز ننوشتیم. روی دستگاه سریال ۸۰ کاراکتری که الآن در موزه ی کتابخانه ی رودکی قرار دارد و اولین دستگاه برجسته نگار ایرانی محسوب می شد نیز چنین امکانی نداشتیم. تمام برجسته نگارها نوع سریال بودند ولی در سال ۷۶ اولین نوع پارالل را ساختیم و برنده جشنواره خوارزمی شدیم. رتبه سوم ابتکار را گرفتیم. در کنارش طرح فرهاد را داشتیم که جالب بود ولی ادامه نیافت. پرکینز را الکتریکی کردیم که موقع تایپ بی نیاز از فشار باشد. اسفندیار را هم در آن گنجاندیم. یعنی تا دو صفحه را می توانست قبل از این که روی کاغذ بیاورد حرف به حرف بخواند و ویرایش کند. نمونه اش را در شرکت داریم ولی مثل سروش موفق نبود.
بعداً سروش ۱ را ساختیم که می توانستیم صد نقطه را برنامه ریزی کنیم و با لمس هر نقطه از کاغذ، فایل صوتی مخصوص به خودش پخش شود. الآن تعداد این نقاط در سروش ۲ خیلی بیشتر شده! می دانید که دستگاهی مثل سروش می تواند کاربرد زیادی برای مدارس و افراد جویای علم داشته باشد ولی متاسفانه به دلیل عدم حمایت از افراد و نهادهای مرتبط با نابینایان برای تامین این تجهیزات، تولیدکنندگان ایرانی هرگز به تیراژ بالایی نمی رسند. سروش می تواند برای کتابخانه های کانون و بخصوص جهت کودکان و نوجوانان تحول بزرگی باشد.

ادامه این گفتگو را در روایت ۱۸۲ می خوانید.

گوش دادن به فایل صوتی

برای دانلود فایل صوتی کلیک کنید روی این لینک. اگه دانلود نشد از مرورگر دیگه یا از صفحه اول راوی بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید