خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

آشنایی با رؤیا مطلبی، یکی از موفقترین نابینایان ایران و محله ی خودمون

موسیقی که تمام می شود صدای کف زدن ها بالا می گیرد به مدت پنج دقیقه حضار کف می زنند، برخی می ایستند و برخی اشک شوق در گوشه چشمشان آماسیده. میان ۹ نفر اعضای گروه «روح افزا» به مانند نگینی می درخشد.

لبخند می زند و تا تشویق حضار تمام شود با دیگر اعضای گروه چند بار تعظیم کرده است. به سراغش می روم و قبل از اینکه به لبه سن برسم دوستش به کمکش می آید. دستش را می گیرد و راه را با قدم هایش نشانش می دهد تا پله ها را یکی یکی پایین بیاید.

همچنان اشکها روی صورت ها ماسیده است. کسی ناراحت نیست. اینها اشک شوق است. از موفقیت دختر نابینای ۳۲ ساله ای که در مقابل سختی زندگی یک تنه ایستاده و این روزها به ستاره تبدیل شده است.

«رویا مطلبی» زمانی که در دوران ابتدایی وارد مدرسه باغچه بان اردبیل شد کودکی آرام و در عین حال دقیق بود. به گفته رویا معلم ها از دقت و ریز بینی اش شگفت زده بودند و همین ها موجب شد تمایزی با سایر شاگردان کلاس پیدا کند.

دقت و ریز بینی رویا وقتی نمود عینی و عملی گرفت که سازهای موسیقی با هدف تربیت شنیداری معلولان اولین زمزمه ها و گفتگو های خود را با وی آغاز کردند.

«از صدای موسیقی شاد می شدم و سعی می کردم با دقت هر چه تمام تر گوش کنم» اینها را رویا می گوید.

آواهای اولیه ای که در روح این کودک ریخته شد جرقه استعدادی بود که سال ها بعد او را به یکی از افتخارات شهر اردبیل تبدیل کرد.

آغاز پیکار با ناملایمات

رویا تا دو سالگی بینایی داشته است. البته تصویری از رنگ ها در ذهن ندارد و حتی به یاد ندارد از تمامی موجودات و هستی این دنیا حتی یک کدامشان را دیده باشد. با این وجود در دو سالگی بیماری در اعصاب بینایی او می تازد و تا آنجا رشد می کند که تمام سوی دو چشم رویا را از وی می ستاند.

بیماری که شاید غفلت اطرافیان و شاید ناتوانی پزشکان درمان آن را امکان پذیر نمی سازد و دخترک با استعداد بی آنکه فرصت کشف رموز رنگ ها، آدم ها، کوه ها، درختان، دریا، گل ها و ماه و خورشید را پیدا کند به کل نابینا می شود.

رویا به این وضع عادت کرده است و یک خواهر نابینا هم دارد. حتی خانواده اش به این وضع عادت دارند و کار از گله و ناراحتی گذشته و این روزها نابینایی را بخشی از وجود خود ساخته و هر روز با عصای سفید رنگ خود از در خانه با هزاران امید و آرزو پا به بیرون می گذارد.

دختر نابینا

نت ها همدم زندگی من هستند

سال ها بعد در پی تمرین های مکرر وقتی سازهای دوران ابتدایی دیگر پاسخگو نیست رویا در دوران دبیرستان ارگی تهیه می کند و آهنگ هایی را که نت به نت شنیده است به سرودهای زیبا متصل می کند با این هدف که روزی درسش را تمام کند و روی موسیقی متمرکز بشود.

سال ۸۲ درست یک سال بعد از اخذ دیپلم در باشگاه خبرنگاران جوان یک سال فرصت آموزش موسیقی برای این نوازنده پرذوق فراهم می شود و همین یک سال کافی است تا در اولین جشنواه موسیقی معلولان در تنکابن رویا روی سن برود و مقام اول کشوری را با نواختن یک آهنگ خود ساخته و یک آهنگ شناخته شده از آن خود کند.

همدم رویا نت های موسیقی است. اعتقاد دارد موسیقی به بینا یا نابینا بودن فرد ربطی ندارد و همه از آن احساس می پذیرند. رویا روزهای بسیاری و در واقع تمام روزهای عمرش را با موسیقی زیسته است. گاه خندیده. گاه گریسته و هر زمان همدمی خواسته نت های موسیقی در ذهنش ردیف بسته اند تا زمزمه زیبای زندگی دوباره در روحش نقش بندد.

شرکت در چند جشنواره موسیقی و شرکت در کنسرت بزرگ موسیقی گروه «شیدا» آنهم در وضعیتی که تنها نابینای گروه محسوب می شد را به عنوان فعالیت های کاری اش برایم تعریف می کند.

رویا می گوید برخی ها در موسیقی فقط سرگرمی می بینند. برخی به دنبال یکی از احساسات غم یا شادی یا خشم به سراغ موسیقی می روند و برخی موسیقی را یک عشق می پندارند؛ به عقیده من موسیقی عشق است.

به ذهنم خطور می کند که شاید عشق در موسیقی را رویا به واسطه همان دقت ریزبینانه ای که از کودکی به همراهش بوده پیدا کرده است.

رام کردن روح خسته معلول ذهنی

سال های ۸۸ تا ۹۱ تجربه نو و متفاوتی برای این آهنگساز روشندل است. رویا در آموزشگاه توانبخشی ساعی برای معلولان ذهنی، معلولان حرکتی و دو معلوله ها کارگاه های آموزشی برپا می کند.

رویا در ادامه گفتگو با خبرنگار مهر اضافه کرد: گام به گام کار می کردم و آنقدر تمرین و ممارست داشتم تا آهنگی را برای سرود حفظ کنند. جالب اینجا است که در حرف زدن معمولی مشکل داشتند اما در موسیقی به درستی شعر را از بر می کردند.

در این سه سال او هشت شاگرد را در یک گروه سرود تربیت می کند. خودش تاکید دارد کار کردن با معلول ذهنی خیلی سخت است اما با آرامش و حوصله با تک تکشان جدا کار می کردم تا یاد بگیرند.

رویا نه تنها شب ها خواب های خود را رویایی می کند بلکه معلولان ذهنی ساعی به مدت سه سال خواب های طلایی خود را مدیون نواهایی بودند که عاشقانه از زبان مربی نابینایشان تراوش می کرد.

این روزها نت نویسی و آهنگ سازی برای اشعار دانش آموزی بخشی از مشغله های این آهنگ ساز است.

رویا معتقد است احساسات آدم ها را می توان در صدایشان تشخیص داد و می گوید آدم ها شاید فیزیک چهره را عمدا تغییر دهند و تظاهر به احساس خاصی کنند اما در صدایشان می توان موج شادی، خشم، غم، سرخوردگی و افسردگی را تشخیص داد.

رویا در کنار آهنگ سازی گاهی در گروه کر همخوانی می کند که با همت نابینایان شکل گرفته است و معتقد است اگر کسی به موسیقی علاقه مند باشد و آن را درک کرده باشد از تلاش نابینایان دچار حیرت می شود و اگر نه که بی تفاوت خواهد بود.

منتظرم دانشگاه موسیقی به اردبیل بیاید

علاوه بر نوازندگی کیبورد و پیانو رویا مدتی برای نابینایان در انجمن نابینایان استان تدریس موسیقی کرده است. برای اینکه بتواند نت خوانی کند روی نت نویسی با خط بریل کار می کند اما آرزویی دارد که وقتی طرحش می کند آرزوی ما نیز می شود.

رویا منتظر ایجاد دانشگاه موسیقی در اردبیل است. به دلیل موقعیتی که دارد رفتن و تحصیل در شهر دیگر برایش حقیقتا سخت خواهد بود.

وی در خصوص استفاده از کلاس آموزشی مناسب در خود شهر بیان داشت: نتوانستم کلاسی برای خودم دست و پا کنم و محدودیت های مختلف نیز مانع از رفت و آمد به شهرهای دیگر می شود. دوست دارم در تهران دوره های آموزشی را طی کنم.

رویا یکی از چند صد معلول اردبیلی است که استعداد و اراده خود را به نمایش گذاشته اند، معلولان بسیاری در این استان به مانند این دختر با استعداد درخشیده و محدودیت ها را کنار زده اند. با این وجود خیلی از معلولان نیز به دلیل عدم وجود حمایت های لازم و یا فقر امکانات نتوانسته اند استعدادهای خدادادی را شکوفا کنند.

بهزیستی متولی این معلولان است اما امروزه علاوه بر حمایت از معلولان شناسایی شده، افزایش جمعیت معلول این استان از دغدغه های مدیران این سازمان عنوان می شود.

دختر نابینا

چنانچه مدیر کل بهزیستی استان اردبیل تاکید دارد که نه تنها معلولیت در اردبیل کاهش نیافته بلکه رو به افزایش است و این خود نگرانی به دنبال دارد.

رویا احمدیان در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه هم اکنون بهزیستی اردبیل ۱۷ هزار و ۵۰۰ معلول را تحت پوشش دارد، تصریح کرد: به غیر از معلولیت مادر زادی در حال حاضر عمده نگرانی ما از معلولیت تصادفی است و متاسفانه آمار افزایشی این گروه از معلولیت نشان می دهد باید بیشتر مراقب بود و گمان نکرد معلولیت متعلق به گروه خاص بوده و از من و شما جدا است.

وی در عین حال حمایت از معلولان را در دو حوزه مشخص و مجزا دانست و متذکر شد: در وهله اول در معاونت پیشگیری، پیشگیری از معلولیت را دنبال می کنیم و بر همین اساس سه طرح غربالگری بینایی، شنوایی و مشاوره ژنتیک را ساماندهی کردیم.

احمدیان با تاکید به اینکه مشاوره ژنتیک برای اولین بار در استان فعال شده است، افزود: این طرح اعتبار مناسب به خود اختصاص داده و قرار است در سال جاری مشاوره لازم برای گروه های سنی ۱۵ الی ۲۵ سال ارائه کند.

وی تاکید کرد: در بخش دوم حمایت ها، حمایت از فرد معلول است که در حوزه های مختلف از جمله مشاوره، کمک هزینه تحصیل و مستمری، تامین دارو و تجهیزات توانبخشی، کمک به اشتغال، ازدواج و از همه مهمتر توانمند سازی معلولان تمرکز دارد.

به گفته مدیر کل بهزیستی استان معاونت توانبخشی در هشت حوزه مختلف که به برخی اشاره شد حمایت از معلولان را به عهده گرفته است و تلاش بر این است تا حد امکان به نیازهای معلولان توجه شود.

وی از جمله سیاست های حمایتی سال جاری را پیگیری مناسب سازی معابر، به صفر رساندن کاشت حلزون، صدور کارت معلولیت و توانبخشی مبتنی بر خانواد برشمرد وگفت: با این وجود برخی حمایت ها به مشارکت خیرین و مشارکت دستگاه های اجرایی نیاز دارد تا بتوان زندگی را برای یک فرد معلول تسهیل کرد.

استعدادهایی مانند رویا که در سال ۸۴ به عنوان بانوی برتر در حوزه موسیقی از او تجلیل می شود شاید قابل توجه نباشند، اما تمایل به بخش هنری که دیدن و ادراک بصری در آن یک ضرورت تصور می شود نشان دهنده توان معلولان اردبیل است.

نباید فراموش کرد که رویا بدون بهره گرفتن از هیچ استادی خود را به جایگاهی رسانده است که به عنوان یکی از مدرسان مطرح معلولان شناخته می شود اما آرزوهای کوچک اما دست نیافتنی این هنرمند همچنان پابرجاست.

خبرنگار: ونوس بهنود

منبع: خبرگذاری مهر

۴۴ دیدگاه دربارهٔ «آشنایی با رؤیا مطلبی، یکی از موفقترین نابینایان ایران و محله ی خودمون»

درود! بچه های بیکار یاد بگیرید… مانند رویا تلاش کنید تا به نتیجه برسید… راستی خیلی عجیبه که منبعش را نوشتی وگرنه من فکر میکردم خودت این مطلب را ننوشتی و از جایی کپی کردی! خخخخهاهاهاهاهاهاها شهروز هنرمند… هنر در کپی کردن مطالب از جایی به سایتی!

سلام.
من به جرات میتونم ادعا کنم که یکی از افتخارات مهم زندگی من دوستی با رویا مطلبی هست که همیشه به این امر میبالم و احساس غرور میکنم.
رویا خارج از بحث هنر بسیار مهربون و قابل احترام هست و شاید این آرامش و تسلط بر رفتارش هست که انگیزه هاش رو در مسایل هنری هم تحت الشعاع قرار داده.
من برای این دوست عزیز و ارزشمندم آرزوی پیشرفت و سعادت روز افزون رو دارم و از همینجا برای تمامی مقامها و ارزشهایی که داره بهش تبریک میگم.

سلام.
فقط میتونم بگم آفرین به این دختر. من هم با رویا موافقم من خودم خیلی دوست دارم که سهطار یا سنتور یاد بگیرم ولی کلاس مناسب توی شهرستانها وجود نداره ولی این دختر توانا هیچ چیزی مانع پیشرفتش نشده.
امیدوارم که هرچه زودتر به آرزوش که رفتن به دانشگاه موسیقی هست برسه.
مرسی حسینی باز هم مثل همیشه عالی بود.

وااااااای خدای من… ببین تجربه ش کردمااااااااا… چهار سال با یکی از بهترین اساتید موسیقی اصفهان سه تار کار کردم ولی آخرش نشد که نشد… یعنی اگه این ساز را میدادن دس یه گلابی بهتر از من ساز میزد…خخخخخخخ… حالام داره تو کمد خاک میخوره بدبخت.. به این امید که یه روز دوباره برم دنبالش… حالا این رویای ما بدون استااااااااااااد؟ یا خدااااااااااااا… بزنم ب تخته… تق تق تق… یکی اسفند بیریزه رو آتیش…
نیچه س که میگه اگر موسیقی نبود حقیقت ما را خفه میکرد؟ حتمی خودشه دیگه…
آفرین به رویا… استعداد موسیقی استعدادی نیس که خدا به هر گلابی یی بده هاااااااااااااا… بهش بگید قدر بدونه… ایشالله موسیقی ام میاره دانشگاه اردبیل… اردبیل اصلاً دانشگا هنر داره؟

راسی سی دیای خودآموز داریماااااااااا… جلال ذولفنون که داشت… وقتی تا اینجاش اومده از اینجا به بعدشم میتونه بدون استاد پیش بره ها… یا یه ارتباطی بگیره با یکی از اهالی هنر تو یکی از شهرای بزرگ و براش سی دی و کتاب بفرسته… من حاضرم چنین کاری بکنم… اگه خودش بخواد البته…

سلاااااااااام .کاش تو یکم از ایشون یاد بگیری دیپلم فلسفه شرق از دانشگااهه آزاد کجا بودی ؟؟؟؟
یادم نمیاد بس که اسم شهرش طولانیه …خدای من ..چطوری بدون استاد میشه یاد گرفت >>>؟؟؟؟
خب این از این ..
و اما .بچا …من ..پرواز بارانی سنگاله ..بدین وسیله اعلوم میدارم ک زین پس هییییییییییچ نسبتی .با رهگذر بارانی منگاله ندارم و او عمه من نیس .
خااااااااااااااک .ینی خااااااااااااااااااااک.
خدایی تو چی استعداد داری شما عمه سابق ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببین مطمئنی نقاشیا تونسی درستا تموم کنی یا اونم جز افسوس و حسرت چیزی نداشه واست …
هعععی …

بمیر پرواز ماه پیشونی…خخخخخخخ… من حالا اینجا فروتنی نشون دادم شوما سواستفاده نکن خیر ندیده ی خدا مرگ داده…هاهاهاهاهاههاهااها..
هی برادرزاده ی اسبق من تا حالا به همه دروغ میگفتم… نقاشی کجا بود؟ من تا سوم ابتدایی بیشتر درس نخوندم… جشن تکلیف که برامون گرفتن تو مدرسه دیگه بابات نذاش درس بوخونم… گف دیگه بزرگ شدی نباس نامحرم بیبینتت… این بابای جزی جیگر گرفتت خیلی در حق یه دونه خواهرش ظلم کرده… وااااااای بعد که ننه ی سرخپوستتا گرف رفتیم تو جنگل زندگی کردیم… بابات گاو وحشی شکار میکرد خودشون میخوردن و بمن نیمیدادن… من برگ درخت میخوردم …این شد که خنگ شدم… عمه من رو درخت با حشرات بزرگ شدم… آدم با این تغذیه دیگه از آدمیتم می افته چه برسه به هوش و حواس…خخخخخ

سلام بع خانم سیتا .و رهگذر جیز ب جیگر خونین …
جیگرت خال بیفته عمه ک انقد منا حرص ندی ..
ای آکله بیگیری ۲۴ ساعته جونت تموم بشه …!
ای حلوای شب هفتتا خودم بپزم ..
ای شناسنامتا خودم باطل کنم ب حق همین شب عزیییییز..
چرا خنگی خودتا ب ننه بابای من نسبت میدی …..هععععععععععی .
خودت عقب افتاده ذهنی هسییییییییییییی …چیکارت کنم ..میگم ی مدارسی هس برا کم توانان ذهنی …..میخوای ثبت نومت کنم بری ؟؟؟
و اما در مورد سوال سرکا خانم سیتا .الهی عمم قربونتون بره .هر چی خاک رهگذره عمر شما باشه ..
وااااااای ماه گرفتگی چیه ؟؟؟
هلال ماهم من ک ..هلاااااااااااااااال ….
هعععععی ..خخخخخخخخخ

سلام گلپریجون خخخ.
ببین عزیزم من مدرک فلسفه از برره هم داشته باشم بهتر از اینه که با پول و رشوه دکترا بگیرم مثل تو.
یعنی خاک بر سرت که با این چرک کف دست حتی دانش رو هم داری میخری.
خجالت داره واقعاً خخخ.

سلام
منم به رویا تبریک میگم و ازش میخوام که بیشتر تو محله باشه و اگه میتونه با گوش کنیها هم تعامل داشته باشه و آموخته هاشو با ما هم به اشتراک بذاره
اگه خودش استادی نداشته میتونه استاد گوش کنیها باشه و به ما آموزش بده.
ممنون از معرفی این نابینای موفق در عرصه ی موسیقی.

سلام
چند روز پیش قطعه ای به آهنگسازی خود رویا گوش کردم که بسیار زیبا بود , خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم . از گروه من و تو برام فرستادند , . دوست داشتم بیشتر با ایشان آشنا بشم . و از راهنمایی هایش استفاده کنم .
حرف کلیدی و خوبی زد . منم فکر میکنم که راز موفقیت هر کسی در موسیقی , خوب گوش دادن هست . این دقت رو ایشون در ابتدای تحصیل نشون دادند.
موسیقی کلام خداست . زبان بین المللی همه انسان هاست . از از هر نژاد و رنگ و زبانی .
به تلاوت قرآن توجه کنید , اگر با صوت معمولی و به اصطلاح کتابی خوانده بشه زیبا تره یا با صدا و آهنگ عبد الباسط ؟
نقش ساز ارگ در کلیسا , یا آهنگ اذان از گلدسته ها …
پس نادانی محض هست اگه کسی بخواد بگه موسیقی زیبا , حرام هست .
ای کاش میشد خانم رویا تو محله فعالیت میکردند و این هنر رو به بقیه هم ارایه میکردند .
ممنون

سلام، من به خانم مطلبی تبریک عرض میکنم که تونستند پله های پیشرفت رو به سرعت طی کنند. از ایشون سپاسگزارم که من رو در گروه موسیقیشون عضو کردند. صمیمانه برای خانم مطلبی آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم. در پناه خدای متعال باشید

احساسات آدم ها را می توان در صدایشان تشخیص داد،،،
خب آفرین باریک الله رویا خانمی، انگاری با اینکه استاد نداشته ولی از ظواهر داخل پرانتز عکسهای ایشون، اینطور بر میاد که عشق کتاب دارند، آخه پشت سرشون یک کتابخانه کتاب هست،
رویا جان موفق باشید، به امید درخشش رویاهای بیشتر.
مرسی حسینی گردو شکن، هی یادش بخییییر فرهاد کوه کن،

سلام بر جناب شهروز خان حسینی و سلاااام ویژژژژه بر رویا خانمی مطلبی عزیزم
رویا جان فقط می تونم بهت افتخاااار کنم اونم از ته ته ته قلبم و صمیمانه و برات آرزوی موفقیت روز افزون دارم…. می دونم سخت بوده تا به اینجا برسی و سخت هم هست که همین جا بمونی و جلوتر بری ولی همیشه یادت باشه تو رویایی همونی که اگه بخواد می تونه … همونی که همیشه خدا کنارش بوده و هست…..

سلام بانو.
خب ببین الآن اگر تو از یه آهنگی خیلی خوشت بیاد یعنی تونستی باهاش ارتباط برقرار کنی و این یعنی تونستی موسیقی رو درک کنی.
حتی اگر یه تلاوت قرآن به دلت بشینه به خاطر آهنگین بودنش هست چون ممکنه یه قاری دیگه بخونه و تو خیلی باهاش ارتباط برقرار نکنی.
یا حتی یه دعا که خونده میشه.
همیشه موسیقی به سازها ختم نمیشه.
موسیقی خیلی وقتها توی صدای یه پرنده یا حتی تو صدای یه آبشار وجود داره.
بستگی به حال اون لحظت داره.
مرسی از حضورت.
موفق باشی.

سلام شهروز ازت ممنونم به خاطر این پست واقعا پیشرفت ایشان در زمینه موسیقی و موفقیتهایی که کسب کردن برای من قابل تحسینه و همین طور مبارزشون با سختیها و ناملایمات زندگی
من بهش تبریک میگم و امیدوارم همیشه در تمام مراحل زندگیش پیروز و سربلند باشه.

با درود
سپاس فراوان آقای حسینی برای فرستادن این مطلب و تمامی دوستانی که با کامنتهای خود مرا مورد تشویق و محبت خود قرار دادند.
از آقای چشمه گرامی این انسان بزرگوار هم تشکر ویژه میکنم.
دوستانی که مایلند کارهایی از من بشنوند اعم از آهنگ بی کلام و یا ترانههایی که توسط گروه روح افزا در شهر اردبیل تهیه شده اند که من آهنگساز آنها بوده ام و در نوازندگی و همخوانی در گروه کُر همکاری داشته ام, میتوانند به بخش آشنایی با همسرنوشتیهای هم میهن بر روی سایت شما مراجعه بکنند.
http://shoma.diskstation.org
سپاس از مدیریت گوش کن و تک تک اعضای گروه
رویا مطلبی

سلام رؤیا.
ممنون که به این پست سر زدی.
خب میگم حالا نمیشه افتخار بدی کارهاتو اینجا هم آپلود کنی خودت توی پستهات منتشرشون کنی آیا؟
خب ما هم میخوایم خخخ.
به هر حال اگر خواستی بگو که برات قفسه درست کنم که بتونی این کار رو انجام بدی.
اگر هم دوست نداشتی که کم سعادتی از ما بوده.
موفق باشی.

سلام. اول این که برای ایشون و دیگرانی که آرزو هایی در سر دارند و برای رسیدن بهشون تلاش هم می کنند آرزوی موفقیت و نیل به اهدافشون رو دارم
ثانیاً اگر سوء برداشت نشه که من حسادت می کنم باید عرض کنم که این متن خصوصاً اون جایی که به معرفی خانمِ مطلبی پرداخته بود بسیار احساسی و اغراقآمیز بود که البته ویژگی متن های ژورنالیستی شاید این باشه ولی به نظر من اگر به گفتن حقیقت اکتفا می کرد بهتر بود تا بازی با این همه واژه.
مثلاً این جای متن با این وجود که نویسنده خواسته چهره ادبی بهش بده ولی به نظر من خیلی مصنوعی شده:

همدم رویا نت های موسیقی است. اعتقاد دارد موسیقی به بینا یا نابینا بودن فرد ربطی ندارد و همه از آن احساس می پذیرند. رویا روزهای بسیاری و در واقع تمام روزهای عمرش را با موسیقی زیسته است. گاه خندیده. گاه گریسته و هر زمان همدمی خواسته نت های موسیقی در ذهنش ردیف بسته اند تا زمزمه زیبای زندگی دوباره در روحش نقش بندد.
موفق باشی شهروز.

سلام وقت خوش:

موفقیت خانم مطلبی را به ایشان و خانواده محترمشان, تبریک عرض می کنم و تداوم موفقیت هایشان را آرزومندم.

همچنین, از جناب حسینی عزیز بابت انعکاس خبر موفقیت های دوستان نابینا و کم بینا, کمال تشکر و سپاس گذاری را دارم.
پیوسته پیروز و پایدار باشید.

با درود
سپاس از آقای عبیدی و آقای آگاهی.
من با شغل خبرنگاری آشنایی ندارم و با فوت و فنهای آن بیگانه هستم.
ولی همین که موضوعات و مشکلات جامعه نابینایان در رسانه ها بازتاب پیدا میکنند خود میتواند یک پدیده مثبت باشد.
خبرنگار تمام حرفهایی را که من گفته بودم صادقانه ولی با شیوه ادبی و خبرنگاری خودش نوشته و از نظر محتوایی دخل و تصرفی در آن نکرده است.
به هر حال کار من آهنگسازی و نوازندگی و خوانندگی و در مجموع موسیقی هست.
در امور دیگر که رشته من نیستند نمیخواهم نظر بدهم.
آقای حسینی مرسی از پیشنهادتان.
ولی اگر به حساب خودستایی من نگذارید من به جهت مشغله زیاد
چندان توی اینترنت نمیام و اگر وقتی بشه بیشتر در واتساپ هستم زیرا موبایل را میشود با خود به هرجایی برد و در اوقاتی که پیش میآید سری به سایتها زد.
دوستان میتوانند کارهای مرا خودشان در گروهها و سایتهای خود قرار بدهند.
شما میتوانید این کارها را از سایت شما بگیرید و برای همگروهیها اینجا بگذارید.
باز هم سپاس از همگروهی های خوبم و ببخشید اگر دیر اومدم و نوشتم.
رویا مطلبی

دیدگاهتان را بنویسید