دوستان مفتخرم که چهاردهمین مقاله را تقدیم میکنم، اما این بار لینک دانلود را همین اول کار، قرار میدهم. در ضمن جناب علی بشیر از دوستان کمبینای اهل سبزوار هستند که براش آرزوی موفقیت دارم.
شما میتوانید متن را از
812KB
دانلود فرمایید. عزت زیاد مهرتان جاودانه.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکلگیری هویّت شخصیّت در افراد نابینا و کمبینا
علی بشیری کیذوری[1]
چکیده
هویّت و هویّتیابی از جمله ابعاد بسیار مهم و سرنوشت ساز برای هر انسانی بهشمار میرود. زندگی افراد به واسطهی هویّت آنان، معنا و مفهوم و هدفی خاص میگیرد. هویّتیابی افراد میتواند تأثیری شگرف در پیشرفت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر جامعهای داشته باشد. نابینایان و کمبینایان نیز همچون دیگر اقشار جامعه میتوانند با یافتن هویّت و جایگاه اصلی خویش، در پیشرفت جامعه تأثیرگذار باشند. گفتنی است وجود برخی مسایل همچون واکنش نامناسب افراد بینا در برخورد با نابینایان و کمبینایان و نیز شیوهی برخورد والدین و عدم کنار آمدن آنان با مشکل بینایی فرزندانشان و توجّه بیش از حد به آنان و… روند هویّتیابی افراد نابینا و کمبینا را مختل کرده است. بدین ترتیب این افراد بهخوبی نمیتوانند به ارایهی توانمندیهای خود در سطح جامعه بپردازند و این روند نتیجهای جز منزوی شدن آنان را در پی نخواهد داشت.
این پژوهش بر آن است تا با هدف بررسی عوامل مؤثر در عدم شکلگیری هویّت شخصیت مطلوب در افراد نابینا و کمبینا، به شیوهای توصیفی به شناسایی عوامل بازدارنده در شکلگیری هویّت شخصیّت نابینایان و کمبینایان بپردازد.
واژگان کلیدی نابینایان، کمبینایان، هویّتیابی، شخصیّت.
- مقدمه
موضوع و ماهیت هویت[2]، یکی از مسایل چالش برانگیز و پر دامنه است که در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از روشنفکران،اندیشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است و از آنجایی که بیشتر این تاملها ،فاقد وجهۀ تجربه و عینی هستند؛به طور معمول بر پایهی پیش فرض ها، ذهنیات و گرایشهای شخصی(نه الزامات به صورت نظریهای)درباره هویت قضاوت میشود (ر.ک: صدیق سروستانی و همکاران،1387: 35).
از آنجایی که انسانها موجوداتی اجتماعی هستند؛پس دارای هویت اجتماعی[3] نیزهستند.«زندگی اجتماعی انسان بدون وجود راهی برای دانستن اینکه دیگران کیستند و بدون نوعی درک از اینکه خود ما کیستیم غیر قابل تصور است[…]بدون وجود چارچوبی برای مشخص ساختن هویت اجتماعی و هویتهای فردی،من همان بودم که شما هستید؛هیچ یک از ما قادر نمی بود با دیگری نسبت معنی دار یا سازگاری برقرار کند؛ در واقع بدون هویت اجتماعی جامعهای در کار نیست»(جنکینز،1381: 81).
بنابر این هویت اجتماعی به عنوان مبنایی برای آشکار ساختن شباهت ها ،تفاوت ها،امکان برقراری ارتباط معنی دار و مستمر را میان افراد جامعه به وجود میآورد؛«انسانها ذاتا در پی آن هستند که نسبت به دیگران متمایز جلوه کنند و از این تمایز خود احساس سربلندی کنند» (مجتهد زاده،1378: 20). به عبارت دیگر میتوان چنین گفت که هویت اجتماعی، نه فقط ارتباط اجتماعی را امکانپذیر میکندبلکه به زندگی افراد هم معنا میبخشد. هویت نه فقط فرآیندی برای خود شناسی کنشگران اجتماعی است بلکه معنیسازی نیز به واسطهی آن صورت میگیرد (ر.ک: فکوهی، 1389: 286).
هویتیابی از اوایل سنین نوجوانی آغاز میگردد. اینکه نوجوان میخواهد دریابد که کیست؟ و چیست؟ چه راهی را میخواهد در پیش بگیرد؟ و … همه و همه دلالت بر این نکته دارد که نوجوان در پی کسب هویت خویش است. متأسفانه همهی نوجوانان موفق به کسب هویت مطلوب خویش نمیشوند، زیرا گاهی با برخوردهای منفی از سوی اطرافیان خویش مواجه میشوند و این مهم، جامعه را با مشکلاتی روبهرو خواهد ساخت؛ پرورش افرادی با ارزشهای درونی و با هویت و یا به بیان دیگر، پرورش نیروهایی که بیشتر بر مبنای ارزشها و باورهای درونی خود عمل میکند و یا به تعبیری، معمار و سازندهی شخصیت خویش هستند، از جمله عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در پیشرفت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعهای بهشمار میرود. افراد نابینا و کمبینا نیز به عنوان قشری از جامعه، در راه دستیابی به هویت شخصیت مطلوب، با مشکلاتی روبهرو هستند و از آن رو که این دسته افراد با توجه به استعدادهایی که دارند میتوانند نقش مؤثری در پیشبرد اهدف جامعه داشته باشند، شکلگیری هویت شخصیت مطلوب در آنان از اهمیت بهسزایی برخوردار است. در این مقاله بر آن خواهیم بود تا پس از بررسی مفهومی واژهی هویت و شخصیت، دریابیم که چه عواملی در عدم شکلگیری مطلوب هویت شخصیت افراد نابینا و کمبینا تأثیرگذار خواهد بود.
- مفهومشناسی هویت
به نظر آنتونی گیدنز[4] هویت عبارت است از «خود[5]آنطوری که شخص از خودش تعریف میکند. انسان از طریق کنش متقابل با دیگران است که هویتش را ایجاد میکند و در جریان زندگی پیوسته آن را تغییر میدهد؛ هویت امر پایداری نیست بلکه یک پدیدهی پویا و سیال و همواره در حال ایجاد شدن و عوض شدن است »(گیدنز ، 1385: 93)؛ وی میگوید: نیروی اساسی اغلب کنشها(در جامعه جدید) مجموعهای ناآگاهی نه برای کسب احساس اعتماد در کنش متقابل با دیگران است» به اعتقاد او، یکی از نیروهای پراکنده و موتور حرکتی کنش نیاز به رسیدن به امنیت هستی شناختی(یا حس اعتماد)است. چون انسانها میل دارند در روابط اجتماعی از میزان اضطراب خود بکاهند؛ این فرایند ناآگاهی نه قبل از مکانیزم زبانآموزی و آگاهی قطعی بوجود میآید و منشأ کنش است و به همین دلیل سیال و پویاست. از نظر وی هویت در واقع همان چیزی است که فرد به آن آگاهی دارد؛ به عبارت دیگر هویت شخصی چیزی نیست که در نتیجه تداوم کنشهای اجتماعی فرد به وی تفویض شده باشد؛ بلکه چیزی است که فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره ایجاد کند و در فعالیتهای بازتابی خویش مورد حفاظت و پشتیبانی قرار دهد ( ر.ک: گیدنز ، 1385: 97).
گیدنز معتقد است که خود یک امر منفعل نیست که فقط از طریق تأثیرات درونی شکل بگیرد، افراد ضمن اینکه اقدام به ساختن و پرداختن هویت شخصی خویش می کنند به علاوه در ایجاد بعضی از تأثیرات اجتماعی دنیای اطراف خود مشارکت دارند در نتیجه افراد با انتخابهای متعددی روبرو می شوند که جوامع امروزی در پیش روی آنها قرار داده است و این وضعیت سبب می شود که افراد در تشکیل هویت خود دارای تنوع و گوناگونی مراجع هویتساز باشند. گیدنز بر این باور است که تغییر شکل هویت شخصی و پدیده جهانی شدن در دوران متأخر دو قطب دیالکتیک محلی و جهانی را تشکیل می دهند ( همان: 56 ).
گیدنز معتقد است: هویت شخصی را باید خلق کرد و تقریباً به طور مداوم آن را با توجه به تجربیات متناقض زندگی روزمره و گرایشهای تطمیع کننده نهادهای امروزین مورد تنظیم و تجربه قرار داد(گیدنز، 1385: 73).
به باور کاستلز[6] هویت سرچشمه معنا و تجربه برای مردم است[…] اصطلاح هویت در صورتی که سخن از کنش گران اجتماعی باشد؛ عبارت است از فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعهی به هم پیوستهای از ویژگیهای فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشوند. هویت منبع معنا برای خود کنشگران است و بهدست خود آنها از رهگذر فرایند فردیت بخشیدن، ساخته میشود. با این حال ممکن است هویتها از نهادهای مسلط نیز ناشی شوند اما حتی در این صورت نیز فقط هنگامی هویت خواهند بود که کنش گران اجتماعی آنها را درونی کنند و معنای آن را حول این درونی سازی بیافرینند(کاستلز ،1380: 54).
با توجه به مباحث روانشناسی در زمینهی احساس هویت، شاید بتوان گفت که هویت هر فرد برآیند همهی تجربههایی است که درجریان تعلیم و تربیت وی در خانه، مدرسه و جامعه روی داده است. از این رو علمای تعلیم و تربیت ظهور و قوام هویت را در گرو کمیت و کیفیت تعلیم و تربیت افراد میدانند.
- سَبکهای گوناگون هویت
سَبکهای هویت یکی از موضوعات مهم در حوزهی روانشناسی رشد است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. برونسکی برای پردازش اطلاعات مربوط به هویت افراد، به ارایهی سه سَبک پرداخته است. این سه سَبک عبارتند از: 1) سَبک اطلاعاتی، 2) سَبک هنجاری، 3) سَبک سردرگم یا اجتنابی.
افرادی که دارای سَبک اطلاعاتی مدار هستند، به طور فعال اطلاعات مربوط به خویش را جستجو و ارزیابی میکنند و سپس آنها را مورد استفاده قرار میدهند. آنها درباره سازههای مربوط به خویش، شک میکنند و برآنند تا آن را آزمون کنند و هنگامیکه با بازخوردهای متفاوتی روبهرو میشوند؛ میخواهند در ویژگیهای هویت خود تجدیدنظر کنند.
افراد دارای سَبک هنجاری به سوالهای هویت و موقعیتهای تصمیمگیری با پیروی از تجویزها و انتظارهای افراد مهم پاسخ میدهند. مارسیا معتقد است که این افراد دارای هویت زودرس هستند.
افراد دارای سَبک سردرگم یا اجتنابی از رویارویی با مسایل و تصمیمهای شخصی گریزانند. اگر این افراد زیاد معطل بمانند و با تعلل روبهرو شوند؛ واکنشهای رفتاری نشان میدهند. تحقیقات نشان داده است که جهتگیری هویتی سردرگم با مقابلۀ اجتماعی، خود ناتوانسازی، هدایت از سوی دیگران، سطح پایین مهارتهای تحصیلی و مشکلات سازشی رابطۀ مثبت دارد (ر.ک: استریت متر، 1993: 212).
- انواع هویت از دیدگاه نظریههای موجود
با واکاوی در نظریههای موجود در زمینهی هویت، نظریههای جامعهشناسی (دیدگاه منش متقابل نمادین) و نظریههای روانشناسی (دستهبندی خودی) میتوان برای هویت انواع گوناگونی را برشمرد. هویت تمامی افراد، از جمله افراد کمبینا و نابینا نیز در یکی از این دستهها جای میگیرد.
- هویت فردی: عبارت است از اکتشاف و تعهد نسبت به نقشها که انتخابهای حرفهای، مذهبی، سیاسی و اخلاقی فرد را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
- هویت جمعی: عبارت است از توانایی کار با جمع یا گروه به گونهای که فرد قادر به ابراز عقاید و نظرات خود و پذیرش عقاید و نظرات دیگران باشد.
- هویت دینی (مذهبی): فرایندی است که افراد یک گروه طی آن با برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک، پایبندی و وفاداری خود را به آن حفظ می کنند.
- هویت فرهنگی: عبارت است از پایبندی به آداب و رسوم و سنتها، جشنها و اعیاد فرهنگ عامه.
- هویت تاریخی: یعنی آگاهی و دانش نسبت به پیشینهی تاریخی و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان.
- هویت شغلی و تحصیلی: فرایند پاسخگویی آگاهانۀ هر فرد نسبت به موقعیت تحصیلی و شغلی خود است؛ اینکه آیا باید درس بخواند یا نه و یا اینکه چه شغلی داشته باشد و چه راهی را در پیش گیرد.
- هویت جنسی: این که یک دختر پسر ویژگیها و تمایزهای خود را با جنس مخالف بشناسد و از جنسیت خود راضی باشد (رک: قمرانی و جعفری، 1382: 28).
- مفهومشناسی شخصیت
شاید بتوان شخصیت را اساسیترین موضوع علم روانشناسی دانست. لغت شخصیت که در زبان لاتین [7]و در زبان انگلوساکسون [8]خوانده میشود؛ ریشه در کلمه لاتین پرسونا [9]دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته میشود که در یونان قدیم، بازیگران تیاتر بر چهره خود میزدند.
بنابراین مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری ظاهری و اجتماعی است که بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی میکند؛ قرار دارد. یعنی در واقع، فرد به اجتماع خود شخصیتی را ارایه میدهد تا جامعه بر اساس آن وی را ارزیابی کند (ر.ک: شاملو، 1382: 15).
کمپل[10] در تعریف شخصیت میگوید: « شخصیت، یعنی منش، خصوصیات و تا حدی الگوهای واکنش رفتاری قابل پیشبینی که هر فردی چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه، به عنوان سَبک و شیوه زندگی از خود نشان میدهد. به عبارت دیگر، به مجموعه صفات هیجانی، رفتاری، منش و خصوصیاتی که در شرایط معمولی معرف شخص بوده و برای هر فردی نسبتا ثابت و قابل پیشبینی است؛ شخصیت اطلاق میشود. به نظر وی، شخصیت از دو عامل اصلی تشکیل شده است:
- خصوصیات ارثی
- تجارب زندگی، به خصوص تجارب سالهای اولیه زندگی» (اسدی نوقابی و روانپرستی به نقل از کمپل، 1384: 191).
شخصیت در یک معنای کلی، یعنی جنبههای بیهمتا و نسبتا پایدار درونی و بیرونی منش فرد، که در موقعیتهای مختلف بر رفتار وی تاثیر میگذارند. روان شناسان در بحث از شخصیت ، بیش از هر چیز به تفاوت های فردی توجه دارند ؛ یعنی ویژگیهایی که یک فرد را از افراد دیگر متمایز می کنند.
افراد نابینا و کمبینا نیز چون دیگر افراد جامعه از لحاظ شخصیتی تفاوتهایی با یکدیگر دارند. بدون شک، روند هویتیابی این افراد، در چگونگی شکلگیری شخصیت آنان تأثیر بهسزایی خواهد داشت.
- عوامل بازدارندهی شکلگیری هویت شخصیت مطلوب در نابینایان و کمبینایان
حُسن بینایی، به عنوان یک موهبت الهی، فرد را به سمت آگاهی از دنیای پیرامون و تعامل با افراد، اشیا، هدایت تعاملها و موفقیت در تعاملها سوق میدهد. به اعتقاد هانت و مارشال[11] «بینایی فعالیت حرکتی و اکتشاف و شناسایی محیط را تسهیل کرده و از این رو باعث شکلگیری پایههای رشد شناختی و در نتیجه رشد هویت میشود» (هانت و مارشال، 2002: 68).
اگرچه نابینایان و کمبینایان از حس بینایی، بیبهره و یا کمبهره هستند اما برای شناخت دنیای پیرامونی خود از دیگر حواس خویش بهره میبرند.
وجود نقص در زمینهی آگاهی پیرامون توانمندیهای افراد نابینا و کمبینا و نیز نگرشهای منفی نسبت به استعدادهای آنان، ممکن است به صورت غیرمستقیم، افراد نابینا و کمبینا را از تجربههای محیطی ارزنده در محیطهای پیرامونی خویش محروم سازد.
محرومیت از تجربههای تحول شناختی و هویتیابی، نابینایان را با مشکلات عدیدهای روبهرو میسازد (ر.ک: سالو، به نقل از هانت و مارشال، 2002: 70). شایان ذکر است؛ افزون بر مورد یاد شده «حمایت بیش از حد والدین و اطرافیان، به تمامیت روانی و فردیت نابینا لطمه خواهد زد زیرا منجر به شکلگیری احساس فقدان کفایت و اعتماد به نفس در شخص میشود و این احساسات به نوبهی خود بر هویت وی تأثیرمنفی خواهد گذاشت» (شریفی درآمدی، 1379: 37).
گفتنی است؛ شکلگیری هویت درنابینایان با عواطف، خودانگاره و عزت نفس آنها رابطهی جدایی ناپذیری دارد.
بهطور کلی عوامل مؤثر در عدم شکلگیری هویت شخصیت به شیوهای مطلوب در افراد نابینا و کمبینا عبارتند از:
- نقص بینایی.
- عوامل مربوط به والدین و اطرافیان.
- احساس مخرب والدین از قبیل احساس غم، شرمندگی در برخورد با کودک نابینا.
- حمایت افراطی والدین و اطرافیان.
- برخورد ترحمآمیز والدین و اطرافیان.
- رفتار فرد نابینا و کمبینا و تأثیر آن بر واکنش دیگران.
- دستیابی آسان به امکانات آموزشی، رفاهی و تفریحی.
- رشد شناختی.
- رسانههای گروهی (قمرانی و جعفری، 1382: 28).
نتیجه گیری
با توجه به آنچه گفته شد؛ بسندگی در هویتیابی افراد نابینا و کمبینا، وی را در ساختار جامعه و خانواده، از حالت مسخ شدگی و انفعال میرهاند و از وی فردی فعال میسازد. هویتیابی مطلوب افراد نابینا و کمبینا، افزون بر آنکه باعث یکپارچگی در میان افراد با معلولیت بینایی میشود؛ رشد و تحول فردی و بین فردی را نیز در آنان تسهیل میکند.
افراد نابینا و کمبینا اگر در زمینههای گوناگون هویت از جمله هویت فردی، جمعی، شغلی، تحصیلی و … رشد و پیشرفت کند، قادر خواهند بود در تصمیمگیریهای شغلی، حرفهای، آموزش و … موفق عمل کنند. از این رو است که هویتیابی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی افراد با معلولیت بینایی، مهمترین مانند مؤلفهی پیشبینی کنندۀ آیندهای خوشبینانه و یا تأثیرگذارندهای منفی در زندگی وی نقشی اساسی بازی خواهد کرد. پس اهمیت این امر ضروری مینماید که علمای تعلیم و تربیت با برنامهریزی صحیح و هدفمند در پیشبرد هر چه بیشتر این امر مهم، همت گمارند.
منابع
- اسدی نوقابی، احمدعلی، روانپرستاری (1384)، بهداشت روان 2، چاپ پنجم، تهران: بشری.
- جنکینز، ریچارد(1381)، هویت اجتماعی. ترجمه تورج یار احمدی، چاپ اول، تهران: نشروپژوهش شیرازه.
- شریفی درآمدی، پرویز (1379)، روانشناسی و آموزش کودکان نابینا، چاپ اول، تهران: گفتمان خلاق.
- شاملو، سعید (1382)، مکاتب و نظریهها در روانشناسی شخصیت، چاپ هفتم، تهران: رشد.
- صدیق سروستانی، رحمت الله و ابراهیم حاجیانی(1387)، «مطالعه ی تجربی منابع هویت در ایران»، فصلنامه مطالعات ملی، سال نهم، شماره 2.
- قمرانی، امیر، جعفری، حمیدرضا (1382)، «هویتیابی در نابینایان»، مجلهی تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، شمارهی 24-25.
- فکوهی،ناصر(1389)، همسازی و تعارض در هویت و قومیت، چاپ اول، تهران: انتشارات گل آذین.
- کاستلز، مانویل(1380)، عصر اطلاعات،اقتصاد، جامعه و فرهنگ، قدرت هویت. جلد دوم، ترجمه حسن چاووشیان،تهران: طرح نو .
- گیدنز، آنتونی(1385)، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، چاپ پنجم، تهران: نی.
- مجتهد زاده، پیروز(1378)، «ایران و ایرانی بودن در آستانه قرن بیست و یکم»، ماهنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره های147-148.
- Hantnancy & marshal، (2002)Exceptional children and youth. Houghaton miflin company.
- Sueimater I (1993) Identity status and Identity style. Journal of adolescence.
[1] . دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار.alibashiri313@yahoo.com
[2]. Identity
[3]. Social Identity
[4]. Anthony Giddens
[5]. self
[6]. Castells
[7] Personalite
[8] personality
[9] persona
[10]. Campbell
[11]. Hunt & Marshal
۸ دیدگاه دربارهٔ «چهاردهمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، بررسی عوامل مؤثر در عدم شکلگیری هویّت شخصیّت در افراد نابینا و کمبینا»
سلام عمو حسین بابت این مغاله ممنونم بله هویت یابی خیلی خوبه ولی به شرط این که محیط و مسئولین هم مانع ایجاد نکنن یعنی اون روز کی میرسه نمیدونم چی بگم والله
درود وحیدم. تشکر از حضورت. امیدوارم که با شناسایی این موانع و عوامل بازدارنده، نابینایان بتوانند از شخصیتی استوار و سالم بهرهمند شوند. پیروز باشی.
بچهها یه خاطره از خودمون و آقای بشیری بگم. وقتی ما به کاشان رسیدیم تقریبا شب شده بود. به دفتر انجمن کاشان رفتیم، از ما یعنی من و دو تن از دوستان همراهم، پذیرایی کردند، کمی صحبت کردیم و تقریبا بعد از نیم ساعت ما سه نفر رو با یه ماشین آژانس به قمصر فرستادند. به راننده گفتند که برو ویلاهای شهرداری. خلاصه رفتیم قمصر ولی راننده محل ویلاها را بلد نبود. از چند نفر پرسید تا بالاخره پیدا کرد. یه جایی ما را پیاده کرد بعد خودشم پیاده شد و آمد برای راهنمایی. اینو بگم که اونجا یک محیط بسیار ساکت و خلوتی بود هیچ کس نبود. خلاصه ما را از چند پله بالا برد خیلی پله بود خیلی هم مناسب نبود برخی جاهاش خاکی و به هم ریخته بود. ما از این وضعیت ناراحت شدیم. داد کشیدیم اینجا کسی نیست؟ آهاااای کسی اینجااا نیست، که دیدیم شخصی از ساختمانها بیرون آمد و گفت که من اینجا هستم، بابا این چه وضعیه منو از بعد از ظهر آورده اند و گذاشته اند و رفته اند. گفتیم که اینجا چطوریه؟ ساختمانها چطوری هستند در ضمن اسمشو گفته بود که بشیری هستش. جناب بشیری گفت که اینجا هیچی نیست. من زنگ زدم به دفتر انجمن که چرا ما را اینجا فرستاده اید اینجا که بیابونه، کسی به کسی نیست، چرا یه راهنما با ما نفرستادید؟ بندگان خدا عذرخواهی کردند و گفتند که هتل جا نداشت و شهرداری این ویلاها را در اختیارمان قرار داده است. یکی از دوستان همراه من که تصمیم گرفت که همون شبانه برگردد و گفت که این رفتار رو توهین بخودش تلقی میکنه، آقای بشیری هم گفت که فردا خواهد رفت. در همین کشو قوسها بودیم که دو نفر از راهنماها آمدند کلی عذرخواهی کردند و ما را از یک راه دیگه که سطح شیبدار بود به داخل ویلا راهنمایی کردند. با کلی عذرخواهی رفتند و گفتند که برای شام باز خواهند گشت و ما را به رستوران خواهند برد. تو ویلا آقای بشیری و اون دوست معترض و شاکی همراهم جایی نشستند و به مباحث فلسفی و اجتماعی و روانشناسی پرداختند ولی من و دوست دیگرم به جستجوی ساختمان پرداختیم. به اتاقها رفتیم دیدیم که چقدر همه چیز مرتب و تمیزه. یه تختخواب دو نفره در یک اتاق با پتو و ملافۀ مرتب و تمیز. در اتاق دیگر که بالا بود یک تختخواب یک نفره بود. حمام و آشپزخانه و تلویزیون را کشف کردیم. دیدیم که کلی میوه و شوکولات روی میز چیده شده. بخاری گازی هم در گوشه ای بود که روشن کردیم و گرم شدیم. خلاصه ویلای بسیار تمیز و مرتبی بود که اگه الآن بخواهیم برای استراحت به آنجا برویم فکر نمیکنم کمتر از صد هزار تومان بگیرند.
از آنچه گفتم میخواهم نتیجه بگیرم که نباید در قضاوت عجله کنیم و باید صبور بود تا جزئیات هر چیزی مشخص و روشن بشه آنگاه به قضاوت بپرردازیم. در همینجا از عزیزانمان در انجمن کاشان از زحمات بی دریغشان تشکر و قدردانی میکنم و برایشان آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
سلام عمو مرسی از پست
خواهش میکنم گرافیک طاها خخخخ. ممنون از حضورت.
سلام عمو
مرسی از مقاله خوب و آگاهی رسونیت .
قمصر کاشان نرفتم ولی خیلی از فصل گلاب گیریش شنیدم و در ایامی از سال که وقت چیدن گلها هست , مردم میرن تماشا و کشاورزان هنوز آفتاب نزده , به چیدن گلها مشغول میشند . حتی شنیدم خانه خدا رو هم با این گلاب معروف جهانی میشورند.
راستی ما رو هم میبردی مگه چی میشد .
قول میدادم شیطونی نکنم . خخخ
راستی حالا که میکروفون خریدم , هیچ کی آن لاین نیست تو اسکایپ , از این تنهایی در بیاییم
سلام مهدی جااان. راست میگییااا.کاش هماهنگ کرده بودیم باهم میرفتیم. من از این بابت پوزش میخوام. امیدوارم در سفرهای بعدی با هم باشیم البته به شرط تامین اعتبار فعلا که یه لپتاپ خریدم و به دندونهام رسیدم و کفگیر به ته دیگ خورده خخخخ. تشکر از حضورت دوست خوبم. اسکایپ رو هم سعی میکنم نصب کنم و در خدمتت باشم.
سلام عمو حسین
عمو من این مقاله ها را بشدت پیگیرماااااااااا
عمو این همایش دقیقاً کی بوده و چن تا مقاله دیگه مونده؟ واس یه کاری دارم ازشون استفاده مینمایم آخه…