درود یاران همراه. دانلود مقالۀ 26
مطالعه جرمشناختی چالشهای فراروی نابینایان و کمبینایان و توانمندسازی آنان در نظام عدالت کیفری
جلالالدین حسانی
دانشجوی دوره دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی، باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان، واحد رباط کریم، دانشگاه آزاد اسلامی، رباط کریم، ایران
E-mail: hassanijalal@gmail.com, Tel:09107003996
چکیده
نابینایان و کمبینایان در شمار شهروندانی توانخواه هستند که برای حضور خود در جامعه با چالشهایی
روبهرو هستند. بزهدیدگی در جرایم گوناگون جسمانی، مالی و آسایش عمومی از این جمله است. در پیشگرفتن رویکردهای بزهدیدهشناختی در قبال آنان که در راستای پاسداشت کرامت ذاتی این
بزهدیدگان کنونی یا احتمالی این توانخواهان نیز هست، فرصتهای مناسبی را برای نقشآفرینیهای اجتماعی آنان پدید میآورد. تصویب قوانین مناسب حمایتی و نیز بهرهگیری از توانمندیهای
سازمانهای مردمنهاد، گامهای اثرگذاری در راستای حمایت از نابینایان و کمبینایان در فرآیند کیفری است. این نوشتار به روش توصیفی نگاشته شده و میکوشد تا راهبردهایی کارآمد را برای حمایت از نابینایان و کمبینایان و بهینه ساختن حضور آنان در نظام عدالت کیفری پیشنهاد دهد.
واژگان کلیدی: نظام عدالت کیفری، نابینایان و کمبینایان، جرمشناسی، بزهدیدهشناسی، فرآیند کیفری
مقدمه
بر پایه منشور بینالمللی حقوق بشر، همه انسانها دارای حقوقی بنیادین هستند و دولتها ناگزیر از
در پیشگرفتن رویکردهایی برای تحقق بیشینهای آنها هستند. طبیعی بودن ارتکاب بزهکاری در جوامع انسانی ضرورت پاسداشت برخی از این حقوق بنیادین را برای انسانها به میان آورده که از جمله مهمترین آنها میتوان به حق دادخواهی اشاره کرد.
حقوق به واسطه رسالت عمیق و اولیه خود که ایجاد نظم اجتماعی است، نهتنها از تأثیر تحولات گوناگون اجتماعی در امان نمانده، بلکه دقیقاً در متن این تحولات قرار دارد. این تحولات قطعاً بر مسائل کیفری، میزان جرایم، نوع و ویژگی های آن تأثیر می گذارد و نظام کیفری باید قادر باشد خود را با سرعت این تحولات هماهنگ نماید و کنترل بزه کاری را در دست گیرد. (آشوری، میرزایی،11:1391) روشن است که برخی از شهروندان به دلایل گوناگون مانند کاستیهای جسمانی، روانی، ساختاری و…نمیتوانند همه حقوق خود را آنگونه که باید پیگیری نمایند؛ بنابراین از این جهت وجود راهکارهایی برای توامندسازی آنان ضروری است و دولتها باید با عمل به تعهدات حقوقی بینالمللی و پذیرفتهشده خود بسترهای مناسبی را برای جبران کاستیهای پیشگفته پیشبینی نمایند که یکی از آنها سازماندهی نظام مناسب تقنینی در اینباره است.
نابینایان و کمبینایان در شمار افرادی هستند که نمیتوانند به طور دلخواه و آزادانه حقوق خود را
در فرآیند دادرسی اعمال نمایند؛ از همینرو نیازمند سازوکارهایی هستند که بتوانند با بهرهگیری از آنها حقوق دادرسی خود را بیشینه سازند.
به بیان دیگر، این توانخواهان به طور کلی با چالشهایی جرمشناختی و نیز مربوط به دادرسی رویارو هستند و نظامهای عدالت کیفری باید با بهرهگیری از اندیشههای روزآمد و سنجیده تا آنجا که ممکن است در برچیدن این چالشها کوشیده و زمینه مناسبی را برای اعمال حقوق این دسته از شهروندان فراهم سازند.
افزون بر این، توجه ویژه به بایستههای جرمشناختی بزهدیدگانی مانند نابینانایان و کمبینایان و فراهمنمودن زیرساختهای مناسب برای حضور آنان در فرآیند دادرسی نشاندهنده کوشش حاکمیت در راه پاسداشت کرامت انسانی این شهروندان است. امروزه رعایت کرامت انسانی و حقوق آدمی به عنوان سپر نگهداری از کرامت ، از بنیادهای مهم نظم اجتماعی به شمار می آید و حکومت ها در این باره وظیفه سرنوشت ساز و حیاتی دارند و اساساً مشروعیت حکومت ها را باید با رعایت کرامت انسانی و حقوق برگرفته از آن ارزیابی کرد.(قماشی،82:1390) از همین رو می توان بر این باور بود که توجه به نابینایان و کمبینایان و کوشش در راه برچیدن و یا به حداقل رساندن چالشهای جرمشناختی فراروی آنان، گامی مهم برای پاسداری از کرامت انسانی این توانخواهان است.
هدف این تحقیق پیشنهاد راهکارهایی مناسب به منظور توانمند نمودن و فرصتسازی برای حضور بیشتر و سازندهتر نابینایان و کمبینایان در نظام عدالت کیفری از رهگذر کاهش امکان بزهدیدگی آنان در جرایم گوناگون و نیز پررنگتر نمودن سازوکارهای حمایتی موجود از آنها در فرآیند دادرسی کیفری است.
بررسی پیشینه تحقیق:
موضوع این نوشتار از این جهت تازه است که نوشته های پیشین در این حوزه هرگز درباره توانمندسازی نابینایان و کمبینایان در روندهای دادرسی سخنی نگفتهاند؛ در حالی که در مقاله پیشرو کوشیده شده که این افراد به عنوان مراجعهکنندگان به نظام عدالت کیفری از فرصتهای مناسبی برخوردار باشند.
روششناسی تحقیق:
این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی و با بهرهگیری از رویکردهای مطالعات میانرشتهای نگاشته شده است. دادهها از منابع گوناگون گردآوری و آنگاه در پرتو تحلیل قوانین موجود، پردازش شدهاند.
1-نابینایان و کمبینایان از دیدگاه جرمشناسی
جرمشناسی نابینایان و کمبینایان از چشمانداز حضور اجتماعی و نیز نقشآفرینی حضور آنها در فرآیند دادرسی اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا از این راه میتوان رویکردهای حمایتی قابلتوجهی را درباره آنها به کار بست.
از همینرو در ادامه پس از مفهومشناسی فشرده دانش جرمشناسی، مهمترین چالشهای جرمشناختی فراروی نابینایان و کمبینایان از نظر گذرانده میشود.
1-1جرمشناسی
دانش جرمشناسی به علتشناسی پدیده مجرمانه پرداخته و از این راه زمینه مناسبی را برای پیادهسازی
هر یک از رویکردهای اصلاح و درمان، پیشگیری و…فراهم میآورد؛ زیرا به نظر می رسد که جامعه ما
به گونه فزاینده ای سرشار از جرایم و در نتیجه نقشآفرینی نظام عدالت کیفری است.(Goodey,2009:3) از همینرو، انجام بررسیهای جرمشناختی در همه سطوح جرمخیز در جامعه دارای اهمیتی انکارناپذیر است.
طبق باور ما بررسیهای جرمشناختی درباره نابینایان و کمبینایان از اینرو دارای اهمیت است که یکی از مهمترین آرمانهای حمایت از این افراد، توانمند ساختن آنها برای حضور در جامعه است. جرمشناسی کنشهای اجتماعی نابینایان و کمبینایان میتواند آشکارا گامهای چشمگیری را برای پررنگسازی
نقشآفرینی این توانخواهان برداشته و به برابرسازی بیشینهای جایگاههای گوناگون اجتماعی آنان با دیگر شهروندان یاری رسانَد.
1-2. بزهدیدهشناسی نابینایان و کمبینایان
بزهدیدهشناسی نیز به عنوان یکی از گرایشهای کمابیش نوپدید علوم جنایی بر نقش و جایگاه
بزهدیدگان در تحلیل جرایم تمرکز دارد.
اهمیت توجه به رویکردهای این گرایش درباره نابینایان و کمبینایان آشکار است؛ زیرا کمترین پیامد احتمال بزهدیدگی این افراد مفهوم جرمشناختی ترس از جرم است که یکی از مسائل جوامع معاصر به حساب میآید و در سطوح مختلف فرد، محله و جامعه دارای اثرات و و پیامدهای مهمی است.
(صدیقه سروستانی، نصر اصفهانی،150:1391)در پیشگرفتن آموزههای بزهدیدهشناسی حمایتی میتواند آگاهی فراگیری را از چالشهای جرمشناختی فراروی این توانخواهان به دست دهد.
در ادامه این نوشتار و در هنگام بررسی مهمترین جرایم فراروی نابینایان و کمبینایان، گونهای راهبرد
بزهدیدهشناختی دنبال شدهاست. چرا که کوشش این تحقیق بر این است که حمایتهای مناسب
جرمشناختی و دادرسی را از این بزهدیدگان در نظام دادرسی کیفری کشورمان ارائه دهد.
1-3. بزهدیدگیهای نابینایان و کمبینایان
کمبود و یا نبود تواناییهای دیداری این شهروندان آنها را در معرض بزهدیدگیهایی قرار میدهد که دارای اهمیت بسیار هستند؛ زیرا آشکار است که بزهکاران همواره میکوشند که آماجهای بزهکارانه خود را از میان بیخطرترین موارد برگزیده و آن گاه با ارتکاب جرم علیه آنها به مقاصد مجرمانه خود دست یابند.
با توجه به این موارد در ادامه مهمترین جرایمی که میتوانند خطراتی را برای نابینایان و کمبینایان
به همراه آورند، بررسی میشوند. دانستن مهمترین موارد جرایم احتمالی ارتکابیافته علیه نابینایان و
کمبینایان میتواند زمینه مناسبی را برای پیشبینی رویکردهای مناسب حمایتی و روندهای توانمند نمودن آنها در فرآیند دادرسی به همراه آورد.
1-3-1. جرایم علیه تمامیت جسمانی
نابینایان و کمبینایان همواره در معرض خطر بزهدیدگی در جرایم علیه تمامیت جسمانی هستند. این خطر در جرایم عمدی و غیرعمدی وجود دارد؛ چنانکه برای نمونه در تصادفات جادهای نیز امکان بزهدیدگی و وارد آمدن آسیب بر آنها وجود دارد.
رشد زندگی شهری و نیز پیچیدگیهای پدیدآمده در زندگی اجتماعی ضرورت افزایش حضور این توانخواهان انجامیده است. بدیهی است که نابینایان و کمبینایان به دلیل مشکلات خود نمیتوانند در هنگام مواجه شدن با این جرایم واکنشهای مناسب و شتابانی را از خود نشان دهند؛ از همینرو به نظر میرسد که دامنه آسیبهای وارد بر بزهدیدگان نابینا و کمبینا در جرایم علیه پیکره جسمانی بسیار زیاد است.
1-3-2. جرایم علیه اموال و مالکیت
نابینایان و کمبینایان به دلیل کاستیهای دیداری خود بزهدیدگانی مناسب برای جرایم علیه اموال و مالکیت هستند. جرایمی مانند سرقت و کلاهبرداری میتوانند در اینباره سزاوار یادآوری هستند.
یکی از قدیمیترین جرایم علیه اموال که شاید از همان ابتدای پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری ارتکاب مییافته، جرم سرقت است.(میرمحمدصادقی،246:1393)با آن که به دلیل دگرگونیهای فناورانه زندگی انسان هزاره سوم میلادی، بسیاری از داراییهای شهروندان در دنیای مجازی پاسداری میشود؛ اما برخی اشیا همواره در دست آنان و از جمله نابینایان و کمبینایان است. برای نمونه، گوشیهای تلفن همراه این افراد آماج مجرمانه مناسبی برای بزهکاران مالی است؛از همینرو یکی از مهمترین و متعارفترین جرایمی که ممکن است علیه نابینایان و کمبینایان ارتکاب یابد، جرم سرقت است.
افزون بر این کلاهبرداری نیز در شمار جرایم مالی است که امکان بزهدیدگی نابینایان و کمبینایان در آن بسیار وجود دارد. از آنجا که یکی از ارکان جرم کلاهبرداری توسل به وسایل متقلبانه و به دنبال آن فریب خوردن بزهدیده است میتوان بر این باور بود که کاستیهای دیداری نابینایان و کمبینایان زمینه مناسبی را برای کلاهبرداران فراهم نموده که با آگاهی از این مشکل ایشان انگیزههای مجرمانه خود را دنبال نمایند.
امکان بالای بزهدیدگی نابینایان و کمبینایان، حساسیتهای را در سامانههای دادگری جنایی کشورها برانگیخته است. گسترش جرایم مالی در میان الگوهای رایج بزهکاری، به طور اجتناب ناپذیری
سازمان های رسمی و غیررسمی عهده دار حفظ نظم، عدالت کیفری و کنترل جرم را به تکاپو انداخته است.(Obrein,Yar,2008:133) در ادامه این نوشتار نقش مهم سازمانهای مردمنهاد از این دیدگاه و در راستای حمایت از نابینایان و کمبینایان بررسی میشود. چنانکه نهادهای رسمی نیز نسبت به دنبال کردن حقوق نابینایان و کمبینایان حساسیتهایی را از خود نشان داده و یا دستکم بر پایه قوانین موجود، توانمندی انجام این کار را دارند.
1-3-3. جرایم علیه آسایش عمومی
یکی از دستههای جرایم بزههای ارتکابیافته علیه آسایش عمومی است. برای نمونه، افرادی که در اماکن عمومی و یا در نیمههای شب و به هنگام استراحت شهروندان اقدام به برهمزدن آرامش آنان
میکنند، مرتکب این دسته از جرایم میشوند.
بدیهی است که نابینایان و کمبینایان به دلیل شرایط خاص جسمانی خود نیازمند بهرهمندی از استراحت
و فراغت کافی از کنشهای روزمره هستند. اهمیت این موضوع از چشمانداز پاسداری آنان در برابر بیماریهای روان-تنی و… نیز آشکار است. اما مرتکبان جرایم علیه آسایش عمومی صرفنظر
از انگیزههای خود در ارتکاب این بزهها و یا دامنه و شمارگان بزهدیدگان مستقیم و غیرمستقیم،
آسیبپذیری نابینایان و کمبینایان را از بزهکاریهای خود به همراه میآورند.
2-. بایستههای دادرسی نابینایان و کمبینایان در فرآیند دادرسی
پس از مطالعه جرمشناختی نابینایان و کمبینایان ضرورت دارد جایگاه ایشان را در فرآیند دادرسی نیز بررسی نمود. هدف از این بخش دانستن مهم رویکردهای توانمندساز این توانخواهان در مراجع قضایی و پلیس است.
برای نمونه؛ هنگامی که نابینایان و کمبینایان بزهدیده مورد جرمی واقع میشوند، ضروری است که برخی راهکارهای حمایتی برای آنان اندیشیده شود تا بتوانند بهتر و آسودهخاطرتر به هدف خود در دادرسی و تحقق عدالت دست یابند.
1-2. فرآیند کیفری
از لحظه کشف جرم تا پایان مرحله پساکیفری فرآیند کیفری نامیدهمیشود. در این فرآیند، کنشگران گوناگون نظام عدالت کیفری دارای رسالتهایی هستند که بر پایه قوانین موضوعه و بویژه قانون آیین دادرسی کیفری 1392 ه.ش در انجام آنها میکوشند.
فرآیند کیفری از مراحل کشف، تعقیب، تحقیق، دادرسی، اجرای حکم و سرانجام مرحله پساکیفری تشکیل شدهاست. پیادهسازی هر یک از راهبردهای ممکن در نظامهای گوناگون دادرسی بر پایه این مراحل انجام میشود.
از آنجا که بهطور کلی فرآیند کیفری در کشور ما همانند نظامهای دادرسی سرتاسر جهان در دو مرحله دادسرا و دادگاه سامان داده شده است، طبیعی است که قضات این دو مرجع باید با آگاهی از بایستههای چگونگی رفتار با بزهدیدگان نابینا و کمبینا، در راه پیگیری هر چه بیشتر حقوق آنان بکوشند؛ برای نمونه از آنجا که ضابطین دادگستری زیر نظر و تعلیمات دادستان انجام وظیفه میکنند یادآوریهای لازم درباره حقوق بزهدیدگان نابینا و کمبینا از سوی این مقام قضایی به ضابطان انجام خواهد شد.
2-2. جلوههای حمایت از نابینایان و کمبینایان در فرآیند کیفری
با بررسی مواد قانون آیین دادرسی کیفری میتوان برخی رویکردهای حمایتی از نابینایان و کمبینایان را دریافت؛. به بیان دیگر در حقوق ایران نیز توجه به حقوق بزهدیده بهویژه در قانون آیین دادرسی کیفری1392 مشاهده میشود که در موارد متعددی به ارتقاء حقوق بزهدیده-و از جمله نابینایان و
کمبینایان- در مرحله دادرسی توجه نموده است.(شیری،414:1392)اگرچه این امر هنوز به برپایی یک دادرسی افتراقی برای این افراد نهانجامیده و هنوز تا آن هنگام زمان بسیاری مانده، اما هنوز هم میتوان به منظور قانونگذار از حمایت از برخی افراد دارای شرایط و از جمله نابینایان و کمبینایان دست یافت.
برای نمونه ماده 187 این قانون بیان داشته:«هرگاه شخصی که دستور احضار یا جلب او داده شده به علت بیماری و…نتواند نزد بازپرس حاضر شود، در صورت اهمیت و فوریت امر کیفری و امکان انجام تحقیقات، بازپرس نزد او میرود و تحقیقات لازم را انجام میدهد. » در واقع با وجود شأن قضایی بازپرس و جایگاه مهم او در پیگرد جرایم در مواردی که فردی نابینا و کمبینا شاهد ارتکاب جرمی بوده بازپرس میتواند در صورت تحقق شرایط بیانشده در این ماده نزد او رفته و در آنجا تحقیقات خود را درباره جرم ارتکابی انجام دهد.
درواقع دلنگرانی رعایت کرامت انسانی شهروندان در دادگستری در مراحل مختلف فرآیند رسیدگی کیفری بویژه در مرحله تحقیقات مقدماتی موجب تصویب این مقررات توسط قانونگذار شده است(ساقیان،117:1393)به عقیده ما این ماده توانمندی بسیار چشمگیری را برای نهادینه ساختن نگاه حمایتی از نابینایان و کمبینایان در فرآیند کیفری ایجاد نموده که تحقق بیشینهای بایستههای آن، مستلزم توجه هر بیشتر سازمانهای حمایتکننده از نابینایان و کمبینایان است.
2-3. پیشگیری از بزهدیدگی دوباره
پس از ارتکاب جرم، بزهدیده در راستای اعمال حق دادخواهی خود به نظام عدالت کیفری مراجعه می کند و انتظار دارد که دستاندرکاران این نظام بر پایه قوانین موجود در راه پیادهسازی عدالت و ترمیم زیانهای وارد بر او بکوشند.
اما در این روند ممکن است بزهدیده با دشواریها و ناملایماتی از سوی مقامات یادشده و یا حتی جامعه رویارو شود. برای نمونه، فشارهای روحی و روانی ناشی از باور-درست یا نادرست-او به کمکاری مأمورین نظام عدالت کیفری سزاوار یادآوری است. همچنین امکان دارد جامعه نیز او را در بزهدیدگی خود مقصر دانسته و از همینرو، واکنشهایی غیررسمی و جامعوی را بر او بار نماید. این پدیده،
بزهدیدگی دوباره یا تشدید بزهدیدگی خوانده شده و چارهاندیشی برای آن گامی مهم برای پاسداشت کرامت و حیثیت بزهدیدگان جرایم است.
از آنجا که نابینایان و کمبینایان در معرض انواع گوناگون بزهکاریها قرار دارند، توجه به روندهای مناسب برای پیشگیری از بزهدیدگی دوباره آنان ضروری است. در این راستا مقامات نظام عدالت کیفری باید آموزشهای لازم را مبنی بر چگونگی برخورد با خواستههای بزهدیدگان نابینا و کمبینا در مراجع قضایی ببینند. این بزهدیدگان به دلیل کاستیهای دیداری خود از امکان جایگاهی برابر با بزهکار در فرآیند دادرسی محروم هستند و از همینرو، درپیشگرفتن رویکردهای حمایتی از آنان مانند کوشش در راه پیشگیری از بزهدیدگی دوباره این افراد، گام مهمی برای دستیابی به اصل دادرسی منصفانه تلقی
میشود.
3-. رویکردهای حمایتی دربرابر بزهدیدگیهای نابینایان و کمبینایان
پس از بررسی جرمشناختی نابینایان و کمبینایان و نیز بایستههای دادرسی آنها مناسب است که به تبیین مهمترین رویکردهای حمایتی ازآنان در نظام عدالت کیفری پرداخته شود. ساماندهی نظام تقنینی و نیز شکوفایی سازمانهای مردمنهاد و پشتیبان نابینایان و کمبینایان مهمترین رویکردهای پیشگفته هستند که در ادامه به گونهای فشرده بدانها پرداخته میشود.
1-3. قوانین حمایتی از نابینایان و کمبینایان
یکی از مهمترین بسترهای حمایت از نابینایان و کمبینایان در نظام عدالت کیفری و فراتر از آن، نظام تقنینی جامعه است. در واقع، قوانین مجموعه استانداردهای تعریف شده رفتاری قابل قبول یک جامعه هستند که در جهت هدف خاصی تدوین شده اند. (سیروس،207:1390) هنگامی که ضرورت حمایت از افرادی همانند نابینایان و کمبینایان در اندیشه یک نظام اجتماعی باشد میتواند بسادگی و در پرتو تصویب قوانین مناسب و پشتیبان به این هدف دست یابد.
همانگونه که پیش از این نیز بیان شد، هنوز تا زمان رسیدن به یک نظام دادرسی کیفری افتراقی برای نابینایان و کمبینایان در کشورمان راه درازی مانده است؛ اما بیگمان افزایش توجه به نیازهای این افراد در جامعه و برانگیختن حساسیتهای سیاستگذاران و دولتمردان به فراهم نمودن بسترهای سیاسی و اجتماعی سزاوار برای آنها میتواند امیدواریها را به ساماندهی یک نظام پیشرفته قانونگذاری در حمایت از این دسته از توانخواهان افزایش دهد.
2-3. سازمانهای مردمنهاد پشتیبان نابینایان و کمبینایان
سازمانهای غیر دولتی و مردم نهاد، جمعیتها، گروهها و نهادهای انسانی خودجوش و برآمده از بطن جامعه هستند که با فعالیتهای غیرانتفاعی و داوطلبانه در جهت رفع معضلات اجتماعی و خدمترسانی عمومی فعالیت مینمایند. سازمانهای مردم نهاد از جمله سازمانهای مدنی نوپایی هستند که با مشارکت داوطلبانه شهروندانِ دارای انگیزه، برای فعالیت گروهی در چارچوب یک ساختار و سازمان منسجم با هدف خدمت برای توسعه و رفاه اجتماعی و توانمندسازی افراد جامعه بدون هرگونه وابستگی به دولت تأسیس و مشغول فعالیت گردیده اند.
یکی از نوآوریهای ستونی قانون آیین دادرسی کیفری1392ه.ش که در بازخورد از
دگرگونیهای اجتماعی ملی و فراملی پدید آمده، توجه به سازمانهای مردمنهاد در فرآیند دادرسی کیفری است که تا پیش از آن هرگز در قوانین شکلی کشورمان پیشینهای نداشته است.
در همین راستا، ماده66قانون یادشده مقرر میدارد:«سازمانهای مردمنهادی که اساسنامه آنها درباره حمایت از اطفال و نوجوانان، زنان، اشخاص بیمار و ناتوان جسمی یا ذهنی…است میتوانند نسبت به جرایم ارتکابی…اعلام جرم کنند و در تمام مراحل دادرسی جهت اقامه دلیل شرکت و نسبت به آراء مراجع قضایی اعتراض نمایند. » سازمانهای حامی نابینایان و کمبینایان بر پایه این ماده میتوانند حقوق بزهدیدگان نابینا و کمبینا در فرآیند کیفری پیگیری نموده و از همه ابزارهای قانونی و مناسب نیز برخوردار باشند.
3-3. ترمیمی شدن عدالت کیفری برای نابینایان و کمبینایان
عدالت ترمیمی یکی از رهیافتهای بنیادین عدالت کیفری در دهههای اخیر است که بهمنظور
دوری از الزامات عدالت کیفری سرکوبنده و پرهیز از تمرکز صرف بر سزادهی بزهکار شکوفا شده است.
همانگونه که درباره چالشهای جرمشناختی فراروی نابینایان و کمبینایان سخن به میان آمد، وضعیت خاص و کاستی نمایان دیداری این بزهدیدگان بالقوه در بسیاری از موارد نقش مهمی در تحریک بزهکار به ارتکاب جرم دارد؛ از همینرو هنگامی که بزهکار در نظام عدالت کیفری گرفتار می شود میتواند در صورت وجود بسترهای مربوط با رویآوری به بایستههای نظام عدالت ترمیمی و کوشش در راه کاستن از آلام برخاسته از جرم بزهدیده نابینا و کمبینا، در شتابدهی به بازسازی به زیانهای او بکوشد.
در این راستا، مقامات دادسرا و دادگاه و بویژه کنشگران یاور نظام عدالت کیفری همانند مددکاران اجتماعی میتوانند با آگاهانیدن بزهکار از وضعیت خاص بزهدیده نابینا یا کمبینا و پدیدار ساختن احساس پشیمانی از بزه ارتکابی، او را به جبران زیانهای وارد بر بزهدیده و دستکم برانگیختن احساس پشیمانی از ارتکاب جرم وادار کند.
پیشنهادها
1-آموزش دستاندرکاران نظام عدالت کیفری در سطوح گوناگون برای آشنایی با بایستههای دادرسی نابینایان و کمبینایان
2-پدیدآوردن زیرساختمناسب جرمشناختی برای نابینایان و کمبینایان بهمنظور کاهش هر چه بیشتر امکان بزهدیدگی آنها
3-ساماندهی نظام دادرسی افتراقی برای نابینایان و کمبینایان
4-بهرهگیری از فناوریهای نوین در راه پیشگیریهای جرمشناختی از جرایم علیه نابینایان و کمبینایان
5-تشویق سازمانهای مردمنهاد پشتیبان نابینایان و کمبینایان به حمایت از این افراد در فرآیند دادرسی و فراهم نمودن تسهیلات مربوط
6-تصویب قوانین حمایتی مناسب از نابینایان و کمبینایان
7-تلاش در جهت کاستن از امکان بزهدیدگی دوباره نابینایان و کمبینایان از راه بهرهمندی از دانش مددکاران و نیز سازمانهای مردمنهاد پشتیبان آنها
نتیجهگیری
طبیعی بودن ارتکاب جرم در جامعه و احتمال بزهدیدگی همه شهروندان صرفنظر از پایگاه اجتماعی و یا ویژگیهای گوناگون فردی ایشان ضرورت توجه به رویکردهای مناسب بزهدیدهشناختی را درباره آنان به میان آورده است.
نابینایان و کمبینایان در شمار توانخواهانی هستند که به دلیل کاستیهای دیداری خود با خطر
بزهدیدگی بیشتری روبهرو هستند. در واقع، بیبهرگی یا کمبهرگی آنان از نعمت بینایی، بزهکاران آینده را
برمیانگیزَد تا با ارتکاب جرم علیه این بزهدیدگان کمابیش بیدفاع درصدد دستیابی به آماجهای
بزهکارانه خود باشند.
جرایم جسمانی، جرایم علیه اموال و مالکیت بویژه سرقت و جرایم علیه آسایش عمومی مهمترین جرایمی هستند که امکان دارد علیه بزهدیدگان نابینا و کمبینا روی دهد؛ از همینرو راهبردهای توانمندساز ایشان میتواند بر پایه آشنایی با این جرایم پیریزی و دنبال شود تا میزان آسیبهای وارد آمده بر این توانخواهان به کمترین میزان خود برسد.
قانون آیین دادرسی کیفری1392 با برخورداری از نوآوریهایی ستودنی، ظرفیتهای بسیاری را برای انجام حمایت از نابینایان و کمبینایان در فرآیند کیفری دارد. مهمترین نوآوری قانون یاد شده در این زمینه، فراهم کردن امکان مشارکت سازمانهای مردمنهاد حمایتکننده از نابینایان و کمبینایان
در دادرسی است.
اگرچه نقطه آرمانی برنامههای حمایت از نابینایان و کمبینایان در فرآیند کیفری، سازماندهی یک نظام دادرسی کیفری افتراقی برای ایشان است، اما تا آن هنگام میتوان با در پیش گرفتن رویکردهای حمایتی
از این توانخواهان همانند مشارکت سازمانهای مردمنهاد پشتیبان آنان و نیز تصویب قوانین مناسب ضمن برچیدن هر چه بیشتر چالشهای فراروی این افراد و تحقق مقتضیات دادرسی عادلانه به پاسداشت بیشینهای کرامت انسانی آنان نیز یاری رساند.
یکی دیگر از رویکردهای مهم حمایتی از بزهدیدگان نابینا و کمبینا توجه به عدالت ترمیمی و روندهای غیررسمی رسیدگی است. بزهکار در بیشتر موارد با توجه به کاستی نمایان دیداری نابینایان و کمبینایان آنان را بزهدیده خود میسازد. از همینرو، مقامات قضایی و نقشآفرینان همکار آنها همانند مددکاران اجتماعی میتوانند با توجه دادن بزهکار به این امر و برانگیختن حس همدردی با بزهدیده در وجود او، نقش مهمی در شتابدهی به فرآیند جبران زیانهای وارد آمده بر بزهدیدگان و بویژه پیشگیری از بزهدیدگی دوباره نابینایان و کمبینایان داشته باشند.
سپاس
از دستاندرکاران گرامی همایش ملی شهروند نابینا، جامعه بینا در جامعه اسلامی نابینایان کاشان، دانشگاه کاشان و دیگر نهادهای همکار برای اندیشهورزی در جهت کاستن از چالشهای فراروی این توانخواهان و نیز از رئیس محترم باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد
رباطکریم به پاس انجام پشتیبانیهای لازم از این پژوهش، صمیمانه سپاسگزاری میشود.
منابع
1-آشوری، محمد، میرزایی، اسدالله، حقوق کیفری و توسعه اقتصادی_صنعتی، مجله آموزههای حقوق کیفری، شماره4، پاییز-زمستان1391، صص27-11
2-ساقیان، محمدمهدی،(1393)، “تقویت حقوق و آزادی های متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی آیین دادرسی کیفری مصوب 92” پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، صص 136- 113
3-سیروس، داود، صبوری نیا، میرزاعلی، مرزی علمداری، جبرئیل،(1390)، “چالشهای قانونگرایی، اعتبار و پایایی قانون” مجله پژوهش های حقوقی، شماره19،صص27-10
4-صدیق سروستانی، رحمتالله، نصر اصفهانی، آرش،(1391)، “مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم در محلههای شهری” دوفصلنامه مسائل اجتماعی ایران، سال سوم، شماره1، صص176-149
5-شیری، عباس،(1392)، “رفتار کرامتمدار با بزهدیده در مرحله دادرسی” دایرهالمعارف علوم جنایی(مجموعه مقالات)، نشر بنیاد حقوقی میزان، چاپ اول، تهران، صص431-412
6-قماشی، سعید،(1390)،”کرامت انسانی، راهبرد نوین سیاست جنایی” مجله آموزههای کیفری، شماره1، دوره جدید،صص97-73
7-میرمحمدصادقی، حسین،(1393)، “حقوق جزای اختصاصی، جرایم علیه اموال و مالکیت” تهران، نشر بنیاد حقوقی میزان
8-قانون آیین دادرسی کیفری1392
9-Goodey, Jo, Victims and victimology, research, policy and practice, Longman press, first published,London,2009
10-Oberin, Martin, Yar, Majid, Criminology: Key Words, first published, Ruteldge, Newyork, 2008