خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

معرفی مشهورترین رمان های جهان

سلام
در وبگردی امروز برخوردم به سایتی که مطلبی در معرفی مشهورترین رمان های جهان آورده بود. از این میان خیلیها خوشبختانه گویا شده و بعضیها نشده. من بر اساس موجودی آرشیو جلوی اسم هر رمان نوشته ام که شده یا نشده. امیدوارم یک روزی برسد که نابینا هر کتابی را ارده کرد بتواند بخواند. میدانید دوستان؟ به نظرم می آید که داستان و رمان خواندن, چطور بگویم, آدمیزاد را اهلی می کند. و باز امیدوارم زمانی برسد که مردم ما نابیناها را از اقشار فرهیخته اجتماع بدانند, نه پشت تریبون و با شعار هایی که خودشان باور ندارند, بلکه در عمل, موقع گزینش های استخدامی, توی تاکسی موقع بحث سیاسی, توی تریای دانشکده موقع بحث های اجتماعی, توی انجمن اسلامی موقع مجادله های ادبی. راستش حس میکنم الان چنین تصوری از ما ندارند. خب یک وقتی امکاناتش نبود؛ ولی حالا که هست, حیف نیست خودمان را معطل بگو مگو های کم مایه درونگروهی بکنیم؟ امیدوارم به کسی برنخورد. وای که چقدر امروز امیدوارم. الان تمامش میکنم و میروم سروقت رمان ها: اگر مطلبی راجع به رمان های مطرح ایرانی هم پیدا کردم حتما منتشر میکنم.
رمانهای معرفی شده: غرور و تعصب، بر باد رفته، بلندی های بادگیر، صد سال تنهایی، کیمیاگر،قلعه حیوانات، ربه کا، طاعون، جین ایر، جنایت و مکافات، مکتوب، کنت مونت کریستو، درنده باسکرویل، برادران کارامازوف، جنگ و صلح، سقوط، عروس فرانسوی، تفکرات تنهایی،آ خرین لحظه،ا ز عشق و شیاطین دیگر، موش‌ها و آدم‌ها، خوشه های خشم، سیذارتا و…

غرور و تعصب. گویا شده.
نویسنده: جین استین
ترجمه: رضا رضایی
غرور و تعصب (۱۷۹۶)، نام کتاب بسیار مشهوری از نویسنده انگلیسی، جین آستن است.
این کتاب،دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، در حالی که تنها ۲۱ سال داشت, نوشت، اما چاپ آن تا سال ۱۸۱۳ به طول کشید.
اکثر منتقدین غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن می‌دانند و خود او آن را «بچه دل بند خود» می‌نامد. با این حال، این کتاب، که ابتدا با نام «تأثرات اولیه» نوشته شده بود، تا مدت‌ها توسط ناشر ها رد می‌شد .این اثر حدود سال 1812 بازنویسی شد و در سال 1813 با نام غرور و تعصب به چاپ رسید.
… خانم بنت نگران است و می خواهد که پنج دخترش ازدواج های موفقی داشته باشند.
هنگامی که مرد جوان مجرد و ثروتمندی، به نام چارلز بینگلی، به ندرفیلد وارد می شود، خانم بنت به همسرش اصرار می کند تا به ملاقات بینگلی برود و ترتیب آشنایی شان را بدهد…

بر باد رفته. گویا شده.
نوشته مارگارت میچل
ترجمه پرتو اشراق
کتاب بی نظیر بر باد رفته که شاهکار مارگارت میچل است و در سال 1939 پرفروشترین کتاب جهان شد و متعاقب آن فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد که در سراسر جهان رکورد فروش را برای یک فیلم شکست . فیلم به کارگردانی ویکتور فلمینگ و بازی تحسین بر انگیز کلارک گیبل و ویویان لی ساخته شد که جوایز اسکار 1940 را درو کرد و در زمانی که سیاهپوستان تنها حق نشستن در ردیف آخر سینما را داشتند هتی مک دانل ( بازیگر زن سیاهپوست ) برای نقش مکمل زن برنده جایزه اسکار شد که باعث اعتراضات بسیاری در سطح جامعه آمریکا شد .

بلندی های بادگیر . گویا شده.
نویسنده: امیلی برونته
مترجم: علی اصغر بهرام بیگی
بلندی‌های بادگیر (Wuthering Heights) رمانی است نوشته امیلی برونته، شاعر و نویسنده انگلیسی. این کتاب در فارسی با عنوان عشق هرگز نمی‌میرد نیز ترجمه شده‌است.
اصل انگلیسی این کتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. واژه Wuthering از کلمه‌ای اسکاتلندی گرفته شده است و به توفانی که اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد اشاره می‌کند و نمادی از فضای پر سر و صدای داستان است.
کتاب بلندی‌های بادگیر تنها رمان امیلی برونته است که شهرتی جهانی یافته‌است. ویژگی متمایز کننده این رمان در زمان انتشارش لحن شاعرانه و دراماتیک بیان آن، عدم توضیح از نویسنده و ساختار غیر معمولش بود.

صد سال تنهایی . گویا شده.
“صد سال تنهایی” عنوان رمانی به زبان اسپانیایی نوشته نویسنده مشهور “گابریل گارسیا مارکز” و ترجمه “بهمن فرزانه” است که چاپ نخست آن در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد.
این کتاب در مدتی کوتاه شهرتی جهانی پیدا کرد و به 27 زبان دنیا ترجمه شد .
“صد سال تنهایی” حاصل 15 ماه تلاش و کار “گابریل گارسیا مارکز” است که به گفته ی خود در تمام این 15 ماه خود را در خانه حبس کرده بوده است .
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده است که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می‌شود. سبک این رمان رئالیسم جادویی است.مارکز با نوشتن از کولیها از همان ابتدای رمان به شرح کارهای جادویی آنها می‌پردازد و شگفتی های مربوط به حضور آنها در دهکده را در خلال داستان کش و قوس می‌دهد تا حوادثی که به واقعیت زندگی در کلمبیا شباهت دارند با جادوهایی که در این داستان رخ می‌دهند ادغام شده و سبک رئالیسم جادویی به وجود آید.ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت های داستان به جادویی شدن روایت ها می افزاید.

کیمیاگر. گویا شده.
نوشته پائولو کوئیلو
ترجمه فریبا ریاضی
رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده‌ مشهور برزیلی، از رمان‌های بسیار پرفروش دهه‌ی پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از 150 کشور منتشر شده و به بیش از 52 زبان ترجمه شده است. این رمان درباره ی چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک می کند و به شمال افریقا می رود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه می داند، و یک کیمیاگر آشنا می شود و عاشق فاطمه، دختر صحرا می‌شود. همه ی این افراد، سانتیاگو را در مسیر جست و جویش هدایت می کنند. هیچ کس نمی داند این گنج چیست و آیا سانتیاگو می تواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟ اما چیزی که در آغاز ماجراجویی کودکانه به نظر می رسید، سرانجام به جست و جوی گنجی مبدل می شود که فقط در درون می توان آن را یافت.

قلعه حیوانات . گویا شده.
نویسنده: جرج اورول
قلعه حیوانات، با نام اصلی “مزرعه حیوانات” رمان کوتاهی تمثیلی درباره گروهی از حیوانات است که انسانها را از مزرعه‌ای که در آن زندگی میکنند بیرون میکنند و خود اداره مزرعه را به دست میگیرند، ولی پس از مدتی این حکومت به حکومتی خودکامه با شرایط مشابه قبل تبدیل میشود. این رمان در طول جنگ جهانی دوم نوشته شد و در سال ۱۹۴۵ میلادی منتشر شد، ولی در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی محبوب شد. معروفترین جمله این کتاب «همه حیوانات باهم مساویند، اما برخی مساوی ترند» است در زبان انگلیسی به صورت یک ضربالمثل و جمله کنایه آمیز وارد شده‌است.

ربه کا . گویا شده.
نویسنده: دافنه دوموریه
مترجم: عنایت الله شکیباپور
لیدی براونینگ دافنه، که بیشتر به اسم دافنه دوموریه در عالم ادبیات شناخته شده‌ یکی از معروفترین رمان نویسهای انگلستان است. او به خاطر نوشتن داستان کوتاه پرندگان و همچنین رمان ربکا معروف شد، که هر دوی این داستانها بعدها توسط آلفرد هیچکاک به تصویر کشیده شد؛ گفتنی است این فیلم که در سال 1940 میلادی ساخته شد، جایزه بهترین فیلم اسکار را کسب کرده است.

طاعون . گویا شده.
نویسنده : آلبر کامو
ترجمه : رضا سید حسینی
آلبر کامو رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس و مقاله‌نویس فرانسوی در سال 1913 در الجزایر زاده شد، پس از پایان تحصیلات عمیق و وسیع در ادب و فلسفه، در الجزایر به تدریس پرداخت و به علل مزاجی دنباله آن را رها کرد و به تئاتر روی آورد. میان سالهای 1937 و 1941 آثاری درباره جنگ انتشار داد که او را به شهرت رساند. در 1937 «پشت و رو» و در 1938 «مراسم ازدواج» را انتشار داد. که مجموعه‌ای از خاطرات بود. اثری کوتاه، آمیخته با نگرانی که در آن احساس درباره عالم طبیعت به نوعی عرفان وتصوف می‌رسید. در 1942 «بیگانه» کامو را به توده وسیع مردم شناساند و موفقیت فراوان به دست آورد. «افسانه سیزیف» در سال 1942 مقاله‌ای فلسفی است که کامو در آن مانند «ژان پل سارتر» فلسفه اصالت وجود انسان را عرضه کرده است. کامو سالها از دوستان و همکاران وهمفکران نزدیک سارتر بود .نمایشنامه «کالیگولا» در دسامبر 1945 اولین بار برصحنه آمد و پس از تجدید نظر در 1958 بار دیگر به نمایش گذارده شد.
کامو پیوسته درصدد نابود ساختن ستمگری و خشونت و مکر و خدعه از پهنه جهان است . تسلیم در برابر ستمگری را خود گناهی بزرگ می‌شمرد، طغیان و ازنو ساختن را یگانه وظیفه بشر می‌داند و مقاومت و کوشش خستگی‌ناپذیر و مشترک را در برابر تقدیر می‌ستاید. کامو به نیروی پایداری بشر ایمان دارد. انتشار کتاب «مرد عصیانگر» 1951 ، تحلیلی از انقلاب روسیه، موجب شد که رابطه معنوی و همفکری کامو و سارتر قطع گردد. مناظره و مشاجره قلمی این دو متفکر با قطعه‌های گوناگون دیگر که میان سالهای 1948 تا 1953 نوشته شده بود، در دو جلد از مجموعه نوشته‌های جاری وجود دارد که در 1953 انتشار یافت.
در رمان «سقوط»(1956) به نظر می‌آید که کامو به جانب یأس و سرخوردگی کشیده می‌شود کامو در 1957 در مجموعه «تبعید و دیار خویش»، 6 داستان کوتاه فراهم آورد که موضوع همه آنها برادری در عالم بشریت و دشواریهایی است که در این راه وجود دارد.
در همین سال یعنی 1957 کامو به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل آمد و جوانترین نویسنده‌ای بود که این افتخار را به دست آورد.
کامو در 4 ژانویه 1960 در حادثه اتومبیل جان سپرد.

جین ایر . گویا شده.
نوشته شارلوت برونته
ترجمه محمد تقی بهرامی حران
جین ایر معروف ترین اثر شارلوت برونته خواهر امیلی برونته (نویسنده بلندی‌های بادگیر) و آنا برونته است، که در سال ۱۸۴۷ به چاپ رسید. بر اساس این کتاب فیلمی نیز ساخته شده است.
این کتاب راجع به زندگی دختری است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست می‌دهد و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ می‌شود ؛او سپس با سمت معلمی به خانه‌ای اشرافی می‌رود، ارباب خانه(آقای روچستر) به تدریج به او علاقه مند می‌شود ولی جین می فهمد که او قبلا ازدواج کرده و …

جنایت و مکافات . گویا شده.
نویسنده: فئودور داستایوسکی
مضمون و درون مایه این اثر فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی، تحلیل انگیزه‌های قتل و تأثیر قتل بر قاتل است که نویسنده مسئله رابطه میان خویشتن و جهان پیرامون و فرد و جامعه را در آن گنجانده است. رفتار «راسکولنیکف» در این داستان را میتوان در دیگر آثار نویسنده همچون یادداشتهای زیرزمینی و برادران کارامازوف نیز مشاهده کرد، او میتواند با توجه به توانایی‌هایش کار خوبی برای خود پیدا کند درحالیکه بسیار فقیرانه زندگی میکند. و همچنین «رازومیخین» وضعیتی مشابه با او دارد ولی بسیار بهتر از او زندگی میکند و هنگامی که به راسکولنیکف کاری پیشنهاد میکند او از این کار سرباز میزند و به رغم اینکه که پلیس هیچ‌گونه مدرکی علیه او ندارد او آنها را به خود مشکوک میکند.
داستایوسکی سه بار تلاش کرد تا این اثر را از زبان شخصیت اصلی داستان روایت کند؛ نخست به شکل یادداشت‌های روزانه شخصیت اصلی، سپس به شکل اعتراف او در برابر دادگاه و سرانجام به صورت خاطراتی که او به هنگام آزادی از زندان می‌نویسد ولی در نهایت آن را به روایت ساده سوم شخص مفرد که قالب نهایی رمان بود نوشت. او این داستان را از ژانویه ۱۸۶۶ تا تابستان آن سال، در نشریه «روسکی وستنیک» به چاپ رسانید. این نخستین رمان از رمانهای بزرگی است که نام داستایوسکی را در خارج از کشورش بلند آوازه ساخت. در میان آنها این رمان، شاید به سبب تأثر آنی و جذابیتی که لامحاله یک موضوع پلیسی در خواننده ایجاد میکند،‌ از همه مشهورتر و عامه‌پسندتر بوده باشد ‌و امروز هم چنین است.

مکتوب . گویا شده.
نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم: دکتر بهرام جعفری
مجموعه‌‌ نوشته‌های‌ کوتاه، حکایت‌ها و تاملات‌ و برداشت‌های‌ پائولو کوئلیو، نویسنده‌ی‌ صاحب‌نام‌ برزیلی، از جهان‌ هستی‌ و زندگی. مجموعه‌ی‌ نگرش‌ها و برداشت‌های‌ کوتاه‌ پائولو کوئلیو که‌ در ظاهر بدون‌ پیوستگی‌ می‌نمایند، اما در این‌ مجموعه‌ به‌ تار و پود هم‌ بافت‌ زیبایی‌ می‌بخشند که‌ هریک‌ وظیفه‌ و افسانه‌ی‌ شخصی‌ خود را دارد. این قطعات که از منابع و فرهنگ ها و کشورهای گوناگون الهام بخش پائولو کوئلیو بوده اند، حاصل همکاری او با روزنامه فولیا است. او خود می گوید: “این کتاب، پندنامه نیست، تبادل تجربه است.”
کوئلیو در مقدمه این کتاب می‌گوید: «مکتوب، کتابی از نصایح و پند نبوده، بلکه مجموعه ای از تجربیات حاصله می‌باشد. قسمت اعظم آن تشکیل شده از آموزشهای استادم به من در طی 11 سال طولانی از همزیستی در کنار یکدیگر میباشد. بخشهای دیگر، قطعه داستانهائی از دوستان و یا اشخاصی میباشد که با آنها حداقل یکبار تماس و برخورد داشته ام، اما برای من پیامهائی فراموش نشدنی به همراه داشته اند.
سرانجام، کتابهایی وجود دارند که من آنها را خوانده و یا داستانهایی که در هر حال متعلق به میراث روحانی نسل بشر هستند و مورد استفاده من قرار گرفته اند.
مکتوب در واقع متولد یک تماس تلفنی آلیسنو لیته، نوه پسری رئیس بنگاه نشد “دفترچه ای با ورقهای درخشان” در سائوپائولو می‌باشد. من در آن زمان در آمریکا بوده و پیشنهادی در زمینه تالیف این کتاب، بدون آن که دقیقا بدانم که قصد نوشتن چه مطلبی را دارم، دریافت کردم. اما آن دعوت به همکاری، تحریک آمیز بوده و من تصمیم به رفتن به جبه و روبرو شدن با مخاطرات گوناگون آن گرفتم.
با مواجه شدن با نوع کاری که می‌طلبید، تقریبا از انجام آن منصرف شدم، چرا که علاوه بر آنکه برای معرفی کتابهایم باستی سفرهای زیادی به خارج از کشو انجام می‌دادم، ستون روزنامه ای که در آن من هر روز مطلب مینوشتم دچار وقفه میشد. معذالک نشانه هایی به من میگفتند که در آن کار را انجام دهم: نامه ای از یک خواننده به دستم می‌رسید، دوستی دست به انجام تفسیری میزد، شخصی به مکن بریده هائی از جراید را نشان می‌داد..
به تدریج این مطلب را آموختم که در متون تالیفی خود مستقیم و بی طرف باشم. همچنین مجبور به خواندن مجدد متونی که مینوشتم بودم و لذت این کار زایدالوصف بود. در ضمن به هنگام استفاده کردن و نوشتن کلمات و سخنان استادم احتیاط بیشتری به خرج می‌دادم. درکل، به تمام چیزهائی که در اطراف و حول و حوشم می‌گذشت، بعنوان انگیزه و دلیلی برای نوشتن مکتوب توجه داشته و نگاه می‌کردم. و این امر تا اندازه ای مرا غنی ساخت که حتی امروز هم بابت این وظیفه روزانه، احساس شعف می‌کنم.»

کنت مونت کریستو . گویا شده.
نویسنده: الکساندر دوما
مترجم: محسن فرزاد
ادمون دانتس, دریانوردی جوان, به خاطر حسادت بدخواهانش, سالهای تلخی را در جزیره ای وحشتناک زندانی میشود و از عشقش دور می افتد.
روزی در زندان راز گنجی در جزیره ی مونت کریستو بر او فاش میشود. اما او باید نخست از زندان مخوف بگریزد ….

درنده باسکرویل . نشده.
نویسنده:سر آرتور کانن دویل
درنده باسکرویل نام یک رمان جنایی است که به قلم سر آرتور کانن دویل نوشته شده است که سومین داستان بلند شرلوک هولمز محسوب می‌شود.این داستان را کانن دویل در مدت کوتاهی پس از بازگشت از آفریقای جنوبی که در آن او به عنوان یک پزشک داوطلب در بلومفونتن استخدام کرده بودند نوشته بود.او این داستان را به همراه روزنامه نگاری به نام برترم فلچر رابینسون (1907 – 1870) به اتمام رساند.ایده‌های او از افسانه ریچارد کبل که با الهام از افسانه باسکرویل بود سر چشمه گرفت.آرامگاه وی در شهر دوون از بوکفستلای است.لرد ریچارد کبل در سال 1600 زندگی می‌کرد و یکی از اراباب های محله بوکفستلای بود.او علاقه زیادی به شکار داشت و در آن روز ها لقب او “انسان هیولا” بود.او با این لقب تبدیل به یک شیطان شده بود.در آن زمان شایعه شده بود که همسرش را به قتل رسانده.در پنجمین روز از ژوئیه 1677 او فوت کرد و او را در گورستان دفن کردند.بعضی ها روح او را در آرامگاهش می دیدند که در حال جیغ زدن بود. کانن دویل شرح می‌دهد که عمارت باسکرویل را از عمارت کرومر در نورفوک الهام گرفته.برخی از شخصیت های داستان از اقامت کانن دویل در هتل رویال لینکس در کرومر الهام گرفته شده.

برادران کارامازوف . گویا شده.
نویسنده:فئودور داستایوفسکی
مترجم:صالح حسینی
برادران کارامازوف [Brat’ja Karamazovy]. رمان فئودور میخایلوویچ داستایفسکی(1821-1881)،‌که در سالهای 1879-1880 منتشر شد. این رمان مهمترین اثر این نویسنده بزرگ روس است که هرچند از« جنایت و مکافات» از نظر ساخت نازل‌تر باشد، دارای آنچنان قوت و شدت دریافت و تحلیلی است که آن را به شمار یکی از باارزش‌ترین دستاوردهای ادبیات اروپایی نیمه دوم سده نوزدهم درمی‌آورد.
مان برادران کارامازوف در وضع موجود به صورت وقایع‌نگاری ناقصی به نظر جلوه می‌نماید که داستان کینه شدید برادران کارامازوف را نسبت به پدر، در چارچوب یکی از شهرهای کوچک روسیه، روایت می‌کند.
این رمان نمونه آن چیزی است که در دوران افول ناتورالیسم، «رمان افکار» خوانده شد و صحنه نمایش اضطرابهای روح اروپایی گردید. داستایفسکی در هیچ‌یک از آثار دیگر خود به این خوبی نشان نداده است که ادبیات باید برای آشکار ساختن مسائل بی‌شماری به کار رود که برآدمی بار شده‌اند، بی‌انکه در دل به وجود آنها اذعان کنیم یا جرئت مقابله با آنها را داشته باشیم. برادران کارامازوف در مجموع تحلیل مشروح نفسانیات انسانی از دیدگاه اخلاقی محض است.
جوهر رمان برادران کارامازوف در همین افسانه نهفته است:‌ جلوه عشقی که در این افسانه مستتر است- عشقی که در دل زوزیم سالخورده وآلیوشا مملو است- اساساً جنبه عرفانی دارد. این افسانه از آن جهت بسیار مهم است که دو نیروی فایق در نفس داستایفسکی را می‌نمایاند: از سویی، ایمان به نیکی پنهان در فطرت آدمی، آن نیکی که صورت مسیحایی همبستگی بی‌حد و مرز انسانی بروز می‌کند؛ از سوی دیگر، علم به وجود شقاوتی انسانی که پیوسته به راندن آدمی به سوی غرقاب گرایش دارد. با این تلقی کاملاً پاسکال‌مآبانه- چیزی بیش از آنچه بتوان سایه‌ای نسبتاً نحس و نامیمونش خواند- با هم درمی‌آمیزند و این دو عامل چندان خلط می‌شوند که تمیزشان از یکدیگر دشوار است. در این بازی پنهانی، که نیکی و بدی در یکدیگر رخنه می‌کنند و در کارگردانی این عناصر، بدان‌سان که ناچیزترین پندار یا کردار بازیگران اصلی، بازتاب آنها باشند، می‌توان یکی از انگیزه‌های اساسی فلسفه وهنر داستایفسکی را بازشناخت و مقصود از بسط و پرورش بعدی این رمان، که حاوی سرگذشت آلیوشا در زمان اعتکاف او در صومعه‌ای است، اثبات پیروزی وضع عرفانی است بر منطق غیرانسانی ایوان و ثنویت ذاتی آدمی-وضعی عرفانی که با نشان اخوت و صلح کل شاخص می‌گردد. داستایفسکی نیز همواره تلاش داشت به همین اخوت و صلح کل برسد بی‌آنکه، به خلاف تولستوی، هرگز بتواند آن را در دستاورد هنری خود جامه عمل بپوشاند.

جنگ و صلح . گویا شده.
نویسنده: لئو تولستوی
از مجموعه خلاصه رمان های بزرگ جهان
رمان «جنگ و صلح» اثر «لئون تولستوى» اوضاع تاریخی و اجتماعی روسیه را در سالهای 1805 تا 1820 به تصویر میکشد. یعنی یک فاصله زمانی پانزده ساله از زندگی قهرمانان خود را دربر میگیرد. وقایع این رمان، بر بستر دو جنگ بزرگ بین روسیه ‏تزاری به سرکردگی «تزار الکساندر» و دولت فرانسه به رهبری «ناپلئون بناپارت»، و یک دوره فترت کوتاه بین این دو جنگ، جریان ‏دارد. کتاب حاضر به نقد و بررسی این رمان که به عنوان ابر اثر «تولستوى» شناخته شده است، میپردازد. در ابتدای کتاب‏ خلاصه ‏ای از قصه ارائه شده و در پی آن نویسنده تمام اجزاء داستان: شخصیتها، ساختار، نثر و پرداخت، درونمایه، را مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد.

سقوط . گویا شده.
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: شورانگیز فرخ
سقوط با نام اصلی اLa Chute داستانی از آلبرکامو، نویسنده شهیر فرانسوی است که برای نخستین بار در سال 1956 منتشر شده است. صحنه وقایع در آمستردام می‌گذرد؛ بندری که ملیتهای مختلف در آن گرد آمده‌اند و شهری که جماعتی از ملیتهای مختلف در آن رفت و آمد می‌کنند. آمستردام داستان سقوط، ناکجا‌آبادی زیر دنیای ما است. مردی زندگی گذشته خود را برای مخاطبی ناشناس شرح می‌دهد، تنها او حرف می‌زند، از مخاطب نه صدایی شنیده و نه چهره‌ای دیده می‌شود. مرد سخنگو خود را ژان باتیست کلامانس می‌نامد، ولی این نام مستعار بوده و متعلق به او نیست. پس او کیست؟ برای دادن پاسخ به این پرسش است که او سخن می‌گوید و گذشته‌اش را شرح می‌دهد. زمانی در پاریس وکیل دعاوی بوده است، متخصص دعاوی والا و بزرگوار، وکیلی مشهور، وکیلی معزز، و محبوب نزد مردم و خشنود از خود. تا اینکه شبی فریاد زنی را می شنود که خود را در رود سن افکنده است ولی به آن جواب نداده و بی توجهی میکند. لذا پس از مدتی دورویی و ریاکاری‌ مجرمیتش را باور میکند. از فرط نومیدی مدتی به عیاشی و لهو و لعب رو می‌آورد، اما آبرو خود را هدر می‌دهد بی‌آنکه بتواند بار گناه خود را سبک کند. آنگاه به محاکمه خود برمی‌خیزد، اما تاب این بازخواست دائمی را نمی‌آورد. ناچار ناپدید می‌شود: شهرش را ترک می‌گوید، نامش را عوض می‌کند، و اکنون در محله‌های پست و بدنام آمستردام «قاضی تائب» شده است. مورسو، قهرمان کتاب دیگر کامو در کتاب “بیگانه” با معصومیت تام به مقابله پوچی می‌رفت؛ ولی ژان باتیست کلامانس می‌گوید: «هرانسانی به جنایت همه انسانها گواهی می‌دهد، این است ایمان من و امیدواری من.» یعنی چه؟ یعنی اینکه راه حقیقی انسان از اعتراف به گناهکاری خود آغاز می‌شود و به سوی بی‌گناهی می‌رود، می‌داند که این بی‌گناهی هرگز متعلق به او نیست، اما برای حصول آن باید بی‌آرامش و آسایش بجنگد، تا ابد بجنگد. کامو، که با کتاب عصیانگر گویی می‌خواست قاعده‌ای برای آرامش وجدان به ما عرضه کند، در این کتاب می‌کوشد تا چشم‌بند از چشمان خود بردارد و این درس را برای ما به ودیعه گذارد که برای شایسته نام آدمی شدن دائما باید جهد کنیم.

عروس فرانسوی . نشده
نویسنده : ایولین آنتونی
مترجم : فاطمه سزاوار
این کتاب در مورد دختری که عاشق پسری می شود و با این که می داند پسر دوستش ندارد با او ازدواج می کند و سعی می کند زندگیشان را حفظ کند…
این داستان بسیار زیبا و لطیف احساسات و وقایع را به تصویر کشیده است.

تفکرات تنهایی . نشده
نویسنده:ژان ژاک روسو
ژان ژاک روسو (Jean-Jacques Rousseau) (١٧١٢ ـ ۱۷۷۸) متفکر سوئیسی، در سده هجدهم و اوج دوره روشنگری اروپا می‌زیست.
مادر این نویسنده رمانتیک چند روز بعد از تولدش در گذشت .پدرش یک ساعت ساز سوئیسی بود و تا سن 10 سالگی از او مواظبت کرد . روسو تحت سرپرستی پدر نتوانست تحصیلاتی بکند ، اما پدرش او را بخواندن داستانها و آثار پلوتارک ترغیب میکرد.
اندیشه‌های او در زمینه‌های سیاسی، ادبی و تربیتی، تأثیر بزرگی بر معاصران گذاشت. نقش فکری او که سال‌ها در پاریس عمر سپری کرد، به عنوان یکی از راه‌گشایان آرمان‌های انقلاب کبیر فرانسه قابل انکار نیست.

آخرین لحظه . نشده.
نویسنده: آلفرد هیچکاک
مترجم: کامران سلحشور
یک خانم میانسال کشف می کند که در خانه اش کسی کشته شده و بعد از پیدا کردن شخص قاتل، با کارآگاه ماجرا ازدواج می کند و …
آلفرد هیچکاک مردی که پیوسته از دنیای اسرار آمیز و مافوق دیدی اسانها سخن رانده است, مردی که همواره از دیدی روانشناسی خاص خود مسائل اجتماعی, جنایی را شکافته و فلسفه را به معنای دیگر تجزیه و تحلیل کرده است. جنایات جامعه ی انسانی را نیز بر همان اساس و پایه, ارزیابی و روشن ساخته و روش روانکاوی خاصی ابداع نمود که به تعبیر و تاکید اکثر روانشناسان و روانکاوان معتبر دنیا, یکی از ویژگی هایش ایجاد ابهام و معما در ذهن خوانندگان و بینندگان کتابها و فیلمهایش بوده است, که این خود روشی بسیار موثر در ایجاد انگیزه برای مخاطبینش در پی گیری و استنتاج مسائل اجتماعی بوده است.

از عشق و شیاطین دیگر . نشده.
نویسنده:گابریل گارسیا مارکز
مارکز این رمان را به شکلی هنرمندانه و با زبانی انباشته از تصویر ارائه کرده است. ماجرا به ((سییروا ماریا)) دختر ((مارکز دِ کاسالدوثرو)) مربوط می شود. رمانی آسمانی، زمینی، و انباشته از اندیشه های انسانی.

موش‌ها و آدم‌ها . گویا شده.
نوشته جان اشتاین بک
رمان کوتاه موش‌ها و آدم‌ها توسط برنده جایزه نوبل ادبیات، جان اشتاینبک در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. نویسنده در این کتاب از داستان غم انگیز جورج میلتون و لنی اسمال که دو کشاورز مهاجری بودند که در رکود بزرگ آن روزگار در کالیفرنیا تغییر مکان داده بودند می‌گوید.مبنای این داستان از تجربیات اشتاین بک که زندگی بی‌خانمان را به تصویر می‌کشیده برگرفته‌است. عنوان این کتاب از شعر رابرت برن برگرفته شده‌است.رضا میر لوحی بر اساس این کتاب فیلم تپلی را ساخته است .

خوشه های خشم . گویا شده.
نویسنده : جان اشتاین بک (John Steinbeck)
مترجمان : شاهرخ مسکوب ـ عبدالرحیم احمدی
جان اشتاین بک (۲۷ فوریه ۱۹۰۲ – ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸) یکی از شناخته شده ‎ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکا است. او در سال ۱۹۶۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. مشهورترین آثار او کتاب موش‎ها و آدم‎ها و کتاب خوشه‎های خشم هستند که هر دو نمونه‎هایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند .کتاب خوشه های خشم از جمله شاهکارهای نویسنده ، جان اشتاین بک ، می باشد که در سال ۱۹۳۹ منتشر و به دریافت جایزه پولیتزر نایل شد و رمانی بسیار جذاب و شیرین است .

سیذارتا . گویا شده.
نویسنده: هرمان هسه
ترجمه: امیر فریدون گرگانی
سیذارتا (Siddhartha) نام کتابی است که به تحول معنوی یک مرد هندی برهمن می‌پردازد. این کتاب در سال ۱۹۲۲ و پس از آنکه هسه مدتی در دهه ۱۹۱۰ در هند به سر برد منتشر شد. سیذارتا در زبان سانسکریت، یعنی «کسی که به هدفش رسیده‌است». ماجرای داستان مربوط به دوران هند باستان و هم‌زمان با بودا (سده ۶) است.

سینوهه پزشک مخصوص فرعون . گویا شده.
نویسنده: میکا والتاری
مترجم: ذبیح الله منصوری
من این کتاب را برای مدح خدایان نمی‌نویسم زیرا از خدایان خسته شده ام. من این کتاب را برای مدح فراعنه نمی‌نویسم زیرا از فراعنه هم به تنگ آمده ام؛ من این کتاب را فقط برای خودم می‌نویسم بدون اینکه در انتظار پاداش باشم یا اینکه بخواهم نام خود را در جهان باقی بگذارم. آنقدر در زندگی زجر کشیده ام که از همه چیز حتی امیدواری تحصیل نام جاوید، سیرم؛ من این کتاب را فقط برای این می‌نویسم که خود را راضی کنم. هرچه تا امروز نوشته شده، یا برای این بوده که به خدایان خوشامد بگویند یا برای اینکه انسان را راضی کنند. من فرعونها را جزو انسان می‌دانم زیرا آنها با ما فرقی ندارند و من این موضوع را از روی ایمان می‌گویم. هرکس که چیزی می‌نویسد امیدوار است که دیگران بعد از وی کتابش را بخوانند و تمجیدش کنند و نامش را فراموش ننمایند به همین جهت ایمان خود را زیر پای می‌گذارد و همرنگ جماعت می‌شود و مهمل ترین و سخیفترین گفته ها را که خود بدان معتقد نیست می‌نویسد. من در مدت عمر خود چیزها دیده ام، مشاهده کردم که پسری مقابل چشم من پدر خود را کشت. دیده ام که فقرا علیه اغنیا حتی طبقه خدایان قیام کرده اند، دیدم کسانی را که در ظروف زرین شراب میآشامیدند، کنار رودخانه با کف دست آب مینوشیدند، دیدم کسانی که زر خود با قپان وزن میکردند، زن خود را برای یک دستبند مسی به سیاهپوستان فروختند تا اینکه بتوانند برای اطفال همان زن، نان خریداری کنند. من در زندگی همه چیز داشتم، میخواستم چیزی به دست بیاورم که لازمه بدست آوردن آن این است که انسان همه چیز را از دست بدهد. من می‌خواستم حقیقت حکم فرما باشد و ریا و دروغ و ظاهرسازی از بین برود و نمی‌دانستم که حکم‌فرمایی حقیقت در زندگی انسان امری محال است و هرکس که راستگو باشد و با راستگویی زندگی کند باید همه چیز را از دست بدهد و من باید خیلی خوشوقت باشم که هنوز ثروت خویش را حفظ کرده ام.

تعلیمات دون خوان . نشده.
نویسنده: کارلوس کاستاندا
اولین کتاب کاستاندا که در واقع یک پایان نامه دانشگاهی است گزارش مستند یک دانشجوی مردم شناس غربی از اعمال حیرت آور یک جادوگر پیر سرخپوست است . این کتاب که در زمان انتشار غوغایـــی بپا کــرد ، نتیجـه یادداشـت برداریهــای کاستاندا در شمال مکزیک بین سالهــای 1960 – 1965 است و بر مبنای این اعتقـاد نویسنده شکل گرفته که رویدادهائی از این دست ، شگفت انگیـزتر از آن اســت که در دنیای واقعی روی دهد و مسلما در ذهن او و تحت تاثیر گیاهان روانگردانی بوقوع پیوسته که همـواره قبل از هــر تجربه ، وادار به مصرف آنها می گردیده است .

هدیه سال نو . نشده.
نوشته ویلیام سیدنی پورتر (ا.هنری)
اُ هنری O’Henry نام مستعار، (نام واقعی ویلیام سیدنی پورتر William Sydney Porter) نویسنده امریکایی (1862-1910) اهنری فرزند پزشکی بود ساکن کارولینای شمالی. در پانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و مدت پنج سال در درمانگاه پدر و داروخانه عمویش به کار اشتغال یافت و از نوجوانی استعداد خود را در هنر نویسندگی آشکار کرد. در 1882 به تگزاس رفت، دو سال در مزرعه ای به سر برد و کمی زبان فرانسوی و آلمانی و اسپانیایی آموخت و کار نوشتن را آغاز کرد. از 1885 تا 1894 به شغلهای گوناگون مانند حسابداری و صندوقداری بانک اشتغال یافت، سپس با روزنامه فری پرس Free Presse که در دیترویت Detroit انتشار می‌یافت، همکاری کرد و داستانهای خود را در آن انتشار داد. در 1895 به هیوستن رفت و در روزنامه دیلی پست Daily Post ستون وقایع را به عهده گرفت و در 1896 به اتهام سرقت از بانکی که در آن کار می کرد، به دادگاه احضار شد. ظاهراً از این اتهام تبرئه می شد، اما به سبب هراسی که یافته بود، به امریکای جنوبی گریخت و تا 1898 در آنجا ماند و همین که به علت بیماری همسر به میهن بازگشت، به دادگاه احضار شد. این بار به پنج سال زندان محکوم گشت که به سبب رفتار پسندیده اش به سه سال و نیم تقلیل یافت. اهنری در زندان داستانهای مختلفی با نامهای مستعار انتشار داد و پس از آزادی در 1902 در نیویورک ساکن شد و داستانهای متعددی که غالب آنها از مشاهدات و تجربه های او در این شهر بزرگ مایه گرفته بود، انتشار داد که او را به شهرت رساند. اهنری در حدود ششصد داستان کوتاه نوشت که ابتدا در مجله های گوناگون منتشر می شد و هرسال تا هنگام مرگ یک یا دو جلد از مجموعه آنها را انتشار می داد. چهار جلد نیز پس از مرگش به چاپ رسید.

سرگذشت هکلبری فین . خیلی بد گویا شده. یعنی تقریبا نشده.
نویسنده: مارک تواین
مترجم: نجف دریابندری
بی‌شک شاهکار سمیوئل لنگهورن کلمنز، نویسنده امریکایی،‌ و از لحاظی دنباله ماجراهای تام سایر است. این کتاب،‌ که در 1885 انتشار یافته است،‌ حماسه گسترده امریکای ماجراجویان و حماسه شهرهای نکبت‌بار و ابتدایی دره میسوری و اوهایو در دوره استعمار و زندگی سراپا خشونت است. تام سایر و هکلبری فین – و مخصوصاً هکلبری فین که سخنگوی مارک تواین در دوره کودکی است – تصویرهای نمادین «بچه» امریکایی آن دوره هستند. در امریکا، معاصران تواین کتاب او را با شاهکارهای سروانتس و مولیر برابر دانستند، اما منتقدانی چون وان وایک بروکس و س.ب.لیکاک،‌ وارث و ولیعهد طنز‌ و مخصوصاً شروود اندرسون در داوریهای خودشان درباره این کتاب به جدول ارزشهای درست‌تری مراجعه کرده‌اند. ماجراهای هکلبری فین برای نویسنده فرصتی فراهم میآورد که به هجو بشریت بپردازد، و از این لحاظ میتوان این کتاب را با سفرهای گالیور، اثر سویفت، مقایسه کرد. این دو کتاب،‌ به عنوان آثاری که پیش از هر چیز برای سرگرمی بچه‌ها و دلخوشی خواننده‌ای در بند «وقت کشی» نوشته شده‌اند، با اقبال مشابهی رو به رو شدند. اما اگر چه این دو شاهکار، از سوی دیگر، این وجه اشتراک را دارند که به هجو بشریت میپردازند چنین به نظر میرسد که ادعانامه مارک تواین را واعظی بر زبان میراند که کوشش دارد تا روح ایدئالیستی را در اعماق وجودش خفه کند.

نیکلاس نیکلبی . نشده.
نوشته چارلز دیکنز
ترجمه ترزا شاهین
*** این داستان به نام طغیان در کتابی که پیش روی شماست منتشر شده است ولی در اصل ماجراهای نیکلاس نیکلبی میباشد.
داستان نیکلاس نیکلبی مجموعه‌ای از وقایع و ماجراهای کوچکی است که دیکنز شرح می‌دهد. همین ساختار پیکارسک رمان است که موجب می‌شود تا نیکلاس در مسیر خود با شخصیت‌ها و ماجراهای بسیار ملاقات کند. به عبارتی دیگر، دیکنز بیش از آن که به خلق موقعیت بیاندیشد، ماجراهای اتفاقی را اساس کار قرار می‌دهد و شخصیت خود را با گذر از این اتفاق‌ها به پایان رمان می‌رساند.درونمایه‌های اصلی این رمان، همچون بیشتر کارهای دیکنز، سوءاستفاده از کودکان، بدرفتاری و آموزش نادرست به آن‌ها، شکاف طبقاتی میان دارا و ندار، و حفظ شرافت و پاکی در بدترین شرایط است، دیکنز صحنه‌ها و شرح‌های بسیار خنده‌دار و کمیکی بر موضوع‌ها می‌افزاید تا آن جا که برخی داستان نیکلس نیکلبی را از خنده‌دارترین رمان‌های انگلیسی زبان به شمار آورده‌اند. شخصیت نیکلس نیکلبی، از شخصیت‌های جالب و تقریبا منحصر به فرد در میان دیگر شخصیت‌های آثار دیکنز است.

کوری . گویا شده.
نویسنده: ژوزه ساراماگو
مترجم: مینو مشیری
برنده جایزه نوبل 1998
ساراماگو در سال 1992 در نزدیکی لیسبون در خانواده ای تنگدست به دنیا آمد و به دلیل فقر نتوانست تحصیلات دانشگاهی اش را به پایان برساند. در یک آهنگری به کار مشغول شد تا بتواند به طور پاره وقت به درسش ادامه دهد.
رمان “کوری” در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می گوید:” این کوری واقعی نیست، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسان ها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی کنیم….”
“کوری” یک اثر خاص است؛ یک رمان معترضانه اجتماعی – سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسانهای سردرگم را در دایره افکار خویش و مناسبات اجتماعی تفسیر می کند.
کوری مورد نظر ساراماگو در این کتاب کوری معنوی است. قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است.می توان این نکته را در سخنان شخصیت های داستان مخصوصا در پایان در سخن زن دکتر که می گوید:” چرا ما کور شدیم، نمی دانم، شاید روزی بفهمیم، می خواهی عقیده ی مرا بدانی، بله، بگو، فکر می کنم ما کور شدیم، ما کور هستیم کور اما بینا، کورهایی که می توانند ببینند اما نمی بینند.”

خاطرات خانه اموات . گویا شده.
فئودورمیخائیلوویچ داستایوفسکی
مهرداد مهرین
چکیده :
«الکساندر بتروویچ» در اصل یک نجیب‌زاده روسی بود. او بر اثر حسادت، همسرش را کشت و فورا خود را به پلیس معرفی کرد. پلیس او را به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد و پس از پایان این مدت او به اقامتگاه محکومین واقع در شهر «ک» فرستاده شد تا عمر خود را در آن‌جا به پایان آورد. یعنی او به یک کولونی محکومین، که کمی دورتر از شهر واقع شده بود، تعلق داشت، اما می‌توانست در شهر «ک» به سر برد. او در این شهر با تدریس زبان فرانسه و… لقمه‌نانی به دست می‌آورد. البته تدریس برای محکومین در شهرهای سیبری امری بعید، نبود زیرا کسی غیر از آنها از زبان فرانسه و رشته‌های مختلف تعلیم و تربیت اطلاعی نداشت. خاطرات خانه اموات، اثر داستایوسکی به سرگذشت ده ساله الکساندر پتروویچ در زندان با اعمال شاقه اختصاص یافته‌ است. داستایوسکی در بخشی از این داستان ماجرای محبوبیت خود در زندان سیبری را شرح می‌دهد و ضمن معرفی زندانیان دیگر سرگذشت غم‌انگیز آنها را به طرزی بدیع، حکایت کرده و پرده ازبرخی اسرار درونی انسان برمی‌دارد.

محاکمه ژاندارک . نشده.
نویسنده: برتولت برشت
اثر دیگر برشت نمایشنامه ” محاکمه ژاندارک ” است که در مورد قرون وسطی و اختلاف بین دو کشور اروپایی فرانسه و انگلیس در سال 1338 میلادی است که برشت به تصویر کشیده است.این اثر اشغال کشور فرانسه توسط انگلیس و ضعف مقامات فرانسه را در مقابل آن نشان می دهد.خیانت اشراف و بخصوص کلیسا در این اثر بیشتر به چشم می خورد.این اثر برشت نیز به لحاظ تاریخی سندیت دارد و برگرفته از یک واقعیت تاریخی است.
در این شرایط است که دختری 17 ساله از روستا به فرمان صداهائی که خیال می کرد از جانب خدا و ملائک اعظم به او الهام می شود خود را به شکل مردان در می آورد و به خدمت شارل هفتم می رسد و در صف سپاهیان او قرار می گیرد .
ژاندارک قهرمان ملی، مذهبی، سیاسی فرانسوی نماد شجاعت، شهامت و عرق میهن پرستی، از جان گذشته و بی باک، باکره و پرهیزگار، در عین سادگی کودکانه اش، خشن و خستگی ناپذیر است. شنیدن نداهای آسمانی و قوه درک فرازمینی اش، وجوهی متعالی و والا به او می بخشد، که این زوایای دینی و الهی محبوبیت مردمی اش را می افزاید. او برای جنگیدن با دشمن، ظاهر و آرایشی مردانه به خود می گیرد. در میدان رزم، لباس مردانه به تن کرده و جنسیت اش را فراموش می کند. او با انجام این عمل بر حاکمیت مردسالار دورانش صحه می گذارد، گویی خود نیز با ظاهری زنانه، خویشتن را لایق میدان نبرد نمی داند و اساساً اعتراض، شهامت، مخالفت و قهرمانی را اعمالی مردانه می پندارد، که انجام آنها، هیئت و هیبتی مردانه می طلبد. اما به نظر می رسد ژاندارک هم جایگاه قهرمانی خود را تا اندازه یی مرهون جنسیت اش است و هم مکافات سنگین آن قهرمانی را. براساس تفکر اسطوره یی، زن پذیرنده و رویابین است و مرد مهاجم و جنگجو. در قرن 14 میلادی، ژاندارک این تعریف ازلی – ابدی را درهم می شکند و وارونه می کند و دست آخر، شهید همان نگرش و روش مردمدار، کلیسامحور و قربانی گیرنده می شود.
ناگفته پیداست که ژاندارک باکره اورلئان دارای تمام خصوصیاتی است که او را بدل به اسطوره یی ماندگار می کند. ژاندارک چنان تصویر نمونه یی و بی خدشه یی از خود بر جای می گذارد، که نه تنها به مثابه الگوی تهور در ذهن و جان سرزمین اش حک می شود، که از او به بعد با تاثیر عمیقی که در حافظه تاریخ بر جا گذاشته است، هر کجا و در هر زمان در موقعیتی مشابه، قهرمانی او در خاطره بشر زنده، تکرار و ستایش می شود.
ژاندارک به قهرمان های دیگر برشت بی شباهت است. او رویه یی باستانی را پیش می گیرد، با رویکردی حسی و عاطفی خود را به دست طبیعت می سپارد و تراژدی می آفریند. این رویه برخلاف آن شیوه برخوردی است که برشت و مرام سیاسی اش توصیه می کنند. وجه تمایز ژاندارک از دیگر قهرمان های برشت، ماندن او در حصار باورهای مسیحی و قرون وسطایی است؛ بدون وجود نشانی از موضع انتقادی برشت در مقابل آن. از روحیه انقلابی و پرشور برشت در این نمایشنامه خبری نیست. تنها مولفه آشنای متن برشت، آزادیخواهی ژاندارک است آن هم نه ناشی از عقلانیت و تفکری که ویژه قهرمانان مورد تایید برشت است.
برشت می گوید؛ «تماشاگر این آرامش خاطر را نخواهد یافت که دعوتش کرده باشند شریک احساس های روی صحنه شود، قهرمان نمایشنامه را نمونه مجسم خود ببیند و به این ترتیب که خود را در عین حال در دو نسخه مشاهده می کند، گمان برد فناناپذیر و بااهمیت است. نوع باارزش تری از علاقه هم وجود دارد؛ علاقه به قیاس، به تفاوت، به چیزی که در موردش نشود وسعت دید داشت، به چیزی که تعجب می آورد.»
تفاوت دیگر این نمایشنامه با دیگر آثار برشت پوشیدگی موضع نویسنده آن در مقابل عملکرد قهرمان است. ژاندارک از سوی برشت نه تحسین می شود نه تکفیر، نه تایید و نه تکذیب، تنها روایت می شود؛ موضعی تقریباً خنثی و بی طرفانه که برشت در دوره فعالیتش به ندرت اتخاذ کرده بود. به نظر می رسد برشت در این نمایشنامه، آگاهانه و تعمداً از منظری متفاوت به قهرمان و فرآیند قهرمانی می نگرد. گویی نگرش انتقادی او این بار اندیشه سیاسی خودش را به چالش گرفته است.

هیچ کس آنطرف خط نیست . نشده.
نویسنده: آلفرد هیچکاک
مترجم: کامران سلحشور
مردی به علاقه مندی همسرش به مرد دیگری ظنین می شود و دشمن فرضی را می کشد!!! بعد وقتی می فهمد که مردی که کشته شده است غیر از مرد مورد علاقه زنش بوده است همزمان هم معلوم می شود که شش نفر شاهد قتل عمد بوده اند!!!

گهواره گربه . نشده.
نام نویسنده:کورت ونه گات
مترجم: علی اصغر بهرامی
گهواره گربه کتابی است درباره بازی‌های ساده روزگار ما. درباره بازی‌های نظامی و بازی‌های مذهبی. درباره بازیچه بودن علم در دست دانشمندان بی‌مسئولیت. دانشمندانی که خود ونه‌گات با خوشنودی نسل آنها را منقرض شده می‌داند. دانشمندانی که تربیت شده فرهنگ جنگ‌های جهانی بوده‌اند. کل کتاب توضیح همین فرهنگ جنگ است. سیاست‌مدارها، تاجرها، دیکتاتورها، رهبران مذهبی، همه و همه تحت تاثیر جنگ‌های جهانی بوده‌اند. شاید حرف ساده این کتاب این باشد که چیزهایی هست که خیلی دیر از خاطره بشریت پاک می‌شوند.
کتابی است درباره بازیچه بودن دین در دست حکومت‌ها و درباره نیاز انسان‌ها به بازیچه‌ها. انسان‌هایی که هرچه پیچیده‌تر به بازی گرفته شوند، راضی‌تر خواهند بود و زندگی برایشان قابل تحمل‌تر خواهد بود. حکومت‌هایی که هر چه هنرمندانه‌تر مردم را به بازی بگیرند موفق‌تر خواهند بود. و مذهبی که هر دو را به بازی می‌گیرد.
“کتابی است که به یکی از چندین و چند روش موجود برای پایان دادن به دنبا می‌پردازد.”

سلاخ خانه شماره پنج . گویا شده.
نویسنده: کورت ونه گات جونیور
ترجمه: علی اصغر بهرامی
سلاخ‌خانه شماره پنج رمان مشهور کورت ونه‌گات نویسنده معاصر آمریکایی است. عنوان فرعی کتاب جنگ صلیبی کودکان است که اشاره به واقعه‌ای تاریخی در دوران جنگ‌های صلیبی‌ دارد.
ونه‌گات کتاب را بر اساس تجارب شخصی خویش در جنگ جهانی دوم درباره واقعه بمباران درسدن آلمان توسط متفقین نوشته‌است. کتاب درباره بیلی پیل گریم سرباز آمریکایی است که در زمان جنگ جهانی دوم در شهر درسدن حضور دارد و در زمان بمباران در سلاخ‌خانه‌ای در زیرزمین پناه می‌گیرد.
کتاب از جمله رمان‌های پست‌مدرنیستی قرن بیستم است

بیگانه ای با من است . گویا شده.
نویسنده:جوی فیلدینگ
درباره نویسنده:
جدیدترین نویسنده عامه پسند خارجی که در بین خوانندگان ایرانی مطرح شده، این خانم نویسنده کانادایی است که داستان هایش با زمینه سایکودرام و گرایش های روان شناسی، طرفداران خودش را بین خانم ها پیدا کرده است.
زنان مطلقه، زندگی های در حال فروپاشی و زنان مرگبار از ایده های دوست داشتنی خانم فیلدینگ هستند که نام فامیلی اش را با احترام به هنری فیلدینگ، (نویسنده انگلیسی) انتخاب کرده است.
جوی فیلدینگ برای زنان نمی نویسد بلکه از مسائل و مشکلات زنان سخن می گوید که شاید در تمامی جوامع مشترک باشد.
جوی فیلدینگ مدتی هم هنرپیشه آماتور سریال ها و فیلم های تلویزیونی بود و افتخارش این است که یک بار با الویس پریسلی همبازی شد. کتاب بوسه خداحافظی با مادر که در سال۱۹۸۰ انتشار یافت، از نظر نیویورک تایمز تکان دهنده ترین کار فیلدینگ عنوان شده است.
جوی فیلدینگ با اینکه مدت زمان کوتاهی است به خوانندگان ایرانی معرفی شده، اما کتاب هایش به چاپ های متعدد رسیده اند. نکته جالب اینکه مترجم اصلی کتاب های او شهناز مجیدی، مادر تکین حمزه لو از نویسندگان معروف عامه پسند است.
«نیویورک تایمز»:
«جوی فیلدینک» توانایی شگرفی در به تصویر کشیدن زندگی افراد، با شرایط خاص دارد:
شرایطی که ممکن است برای هرکسی پیش آید…
رمان برگزیده «نیو پورت دیلی نیوز»
کتاب حاضر اولین اثر ترجمه شده از این نویسنده در ایران است که استقبالی بی نظیر را در پی داشت.

بارون درخت نشین . گویا شده.
نویسنده: ایتالو کالوینو
مترجم: مهدی سحابی
مقدمه ی کتاب:
چگونه می‌توان هم از مردم گریخت و هم از نزدیک با ایشان، و برایشان، زندگی کرد؟ چگونه می توان هم به زندگی آدمیان و قراردادهای دیرینه آن پشت پا زد و هم برای آنان، و به کمک خودشان، زندگی نو و نظم نوینی را جستجو کرد؟ بارون درخت نشین به این پرسش ها پاسخ می‌گوید. پاسخی نه با وعظ و نظریه‌پردازی که با خود زندگی‌اش، با شیوه زیستن اش می‌آموزد که برای آدم همه چیز شدنی است؛ تنها به این شرط که بخواهد و بهای آن را بپردازد.
بارون روندو از سنت های کهنه و قیدهای بی چون وچرای اجتماعی می‌گریزد و شیوه‌ای زیستن را برای خود برمی‌گزیند که دیگر کوچکترین همانندگی با زندگی مردمان ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می‌کند و به زندگی در راه پیچاپیچ و لرزان بالای درختان می‌رود، یعنی می‌توان گفت که دنیای دیگری را جایگاه خود می‌کند. اما نه این که در« برج عاج» بنشیند. فاصله گرفتنش از زمین برای دوری جستن از مردم نیست. برعکس؛ پنداری در جستجوی میدان دید گسترده تری به میان شاخ و برگ درختان می‌رود تا همه چیز را بهتر و بیشتر ببیند، تا بهتر بتواند به آنچه برایش « شورش» کرده است عمل کند.

لیدی ال . نشده.
نوشته ی رومن گاری
برگردان مهدی غبرایی
لیدی ال” عنوان کتابی است از “رومن گاری” که درونمایه اصلی آن را رویارویی عشق و ایده آل های عقیدتی تشکیل می دهد. داستان یک ماجرای عاشقانه در اواخر قرن نوزدهم. دختر جوانی به نام آنت که همانند هر دختر دیگری دلباخته مردی جوان می شود و غرق در نیاز و خواهش بوسه و نوازش و توجه است و پسری به نام آرمان که شدیداً پایبند به اصول و اعتقادات سیاسی و مبارزاتی خود است. او آنارشیست جوانی است که صادقانه زندگی اش را برای بهبود اوضاع جهان فدا می کند.او برای رهایی میلیون ها انسان از چنگال دولت های حاکم و برقراری برابری و برادری تا پای جان تلاش می کند.
عشق سرنوشت این دو جوان را بهم پیوند می دهد. عاشق می شوند و دل می بازند اما می باید از بین طلب معشوق و کامیابی احساسی و آرمانخواهی مفرط و پایبندی به عقاید یکی را برگزید. یکی سودای رسیدن به محبوب را در سر می پروراند و دیگری آرزوی نابودی حکومت های خونخوار و مستبد از روی زمین را در ذهن دارد.اما نمی توان در آن واحد سودای پاکسازی دنیا از نابرابری را داشت و خود را وقف مردم کرد و همزمان تمام و کمال از آن ِ معشوقی بود که سرتا پا خواهش است.اینجاست که باید تلخ ترین انتخاب ممکن صورت بگیرد.

کارد شکاری . نشده.
نویسنده: هاروکی موراکامی
برگردان: محمد شفیعی
موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه نویسنده جدید گونزو را دریافت کرد و در سال ۱۹۸۰ رمان پینبال (اولین قسمت از سه گانه موش صحرایی) را منتشر کرد. در سال ۱۹۸۱ بار جازش را فروخت و نویسندگی را پیشه حرفه‌ای خودش کرد. در سال ۱۹۸۲، رمان تعقیب گوسفند وحشی از او منتشر شد که در همان سال جایزه ادبی نوما را دریافت کرد.
در اکتبر ۱۹۸۴ به شهر کوچک فوجیتساوا در نزدیکی کیوتو نقل مکان کرد و در سال ۱۹۸۵ به سنداگایا. در سال ۱۹۸۵، کتاب سرزمین عجیایب و پایان جهان را منتشر کرد که جایزه جونیچی را گرفت.

چرم ساغری . گویا شده.
نویسنده: اونوره دو بالزاک
مترجم: محمود اعتماد زاده
چرم ساغری[La Peau de chagrin] این رمان کوتاه انوره دو بالزاک (1799-1850)،‌ نویسنده فرانسوی،‌ متعلق به دوره آغاز آفرینندگی ادبی حقیقی اوست. او با چرم ساغری، ‌که به سال 1831 انتشار یافت، ‌رشته قصه‌هایی را آغاز می‌کرد که بعداً مجموعه کمدی انسانی جایگاه ویژه‌ای به نام « بررسیهای فلسفی» یافت. مارکی جوانی به نام رافائل دو والانتین، که یتیم و سخت تنگدست مانده است،‌ دستخوش وسوسه اثر بزرگی است که مایه امید و تسلای خاطر اوست: این وسوسه نگارش «نظریه اراده» است که اثری بدیع و مبهم، و مانند خود ماجرای داستان ملهم از مسمریسم و علوم خفیه است. ولی چون از وسعت کار نومید می‌شود می‌خواهد خودکشی کند. در این هنگام با شخصیت عجیب نیمه عتیقه فروش و نیمه جادوگری ملاقات می‌کند. این شخص تکه‌ای چرم ساغری به او هدیه می‌کند که دارای قدرت برآوردن کلیه آمال و همه آرزوهای کسی است که آن را در اختیار داشته باشد ولی ….

تکه گوشت پر از درد . نشده.
نویسنده: روبن سواگ
تک داستان کوتاه
سرما! سرما! سرمایی که تا مغز استخوانها فرو می رفت و آنها را یخ میزد. طوفانی مهیب از کوههای آلپ به پاخاست و آهنگ شهر کرد، به این سو و آن سو می دوید و در دره ها می چرخید و چون دیوانگان، درختها را از ریشه بیرون می کشید و با خود می برد. برفها گلوله میشدند و به هوا می پریدند و از برابر او می گریختند و در سوراخها و شکافهای درشکه پناه می جستند، یا در چشم اسب فرو می رفتند و حیوان را از دیدن و رفتن باز می داشتند.

دیوانه وار . گویا شده.
نویسنده:کریستین بوبن
داستان کتاب دیوانه وار از کودکی دخترکی آغاز و با بزرگسالی اش پایان می گیرد.دخترکی که از همان کودکی رفتار متفاوتی دارد و این تفاوت تا بزرگسالی با اوست.داستان بسیار شبیه به شعر بوده و نثر آن به قدری روان و زیبا است که انسان با خواندن آن علاوه بر لذتی که از داستان می برد،از نوشته های آن به تنهایی هم لذت می برد.

ساعتی قبل از پیروزی . نشده.
اثر: سامرست موآم
ترجمه: شاهرخ باصری
سامرست موآم رابیشتر به خاطر جملات قصارش میشناسندکه نمونه اش درزیر آمده است:
” ما می نویسیم چون مجبوریم که بنویسیم. “
” عشق واقعی عشق یک طرفه است بدون هیچ چشم داشت و پاداشی. “
در یادداشتهای موآم، خاصه در سالهای آخر که به 1944 می‌رسد، علاقه شدیدی به زندگی پرشور و رنگارنگ دیده می‌شود. علاقه به کشف و آموختن و پی بردن به اختلاطهای اسرارآمیز روح و سرنوشت بشری. موآم در برابر همه حوادث و برخوردها، وضع دانشمندی زیست‌شناس و همچنین مردی ماجراجو را به خود می‌گیرد تا بتواند به معرفت وسیعتری دست یابد، حتی می‌توان گفت طرز نگریستن او به تقدیر، همراه با معرفتی که از زندگی با آن همه تجربه‌های گوناگون به دست آورده، او را به نوعی فلسفه خاص رسانده است.

مه دود . نشده.
داستان مه دود از مجموعه داستان مورچه آرژانتینی نوشته ایتالو کالوینو
ایتالو کالوینو در سال1923 در سانتیاگو دِلاس وگاس که در کوبا قرار دارد به دنیا امد
تا 5 سالگی در کوبا ماند و سپس به ایتالیا رفت و تا 18 سالگی را در سان رمو گذراند .سپس در سال 1941 به تورین رفت و دو سال بعد از ان یعنی در سال 1943 به نهضت مقاومت ایتالیا و پس از ان به حزب کمونیست ایتالیا پیوست . کالوینو در سال 1947 در رشته ی ادبیات و از دانشگاه تورین ، فارغالتحصیل شد . وی در بعد از دوران فارغاالتحصیلی اش به همکاری با روزنامه ای وابسته به حزب کمونیستی پرداخت . کالوینو در دهه ی 60 با همکاری ویتورینی نشریه ی ادبی مونابو را منتشر کرد . در همین دهه و بعد از سال 1966 ایتالو سری سفر های خود را به پاریس اغاز کرد و در طی این سفر ها با رولان بارت ملاقات کرد و فعالیت هایی نیز در زمینه ادبیات کلاسیک در دانشگاه های فرانسه و از جمله دانشگاه سوربن انجام داد غعالیت های او در دهه ی 1981 نشان افتخار فرانسه را برای وی با ارمغان اورد .
و سرانجام در 62 سالگی بعلت بیماری خونریزی مغزی در گذشت . فضای انتقادی اثار کالوینو باعث شد تا تا او را همواره یکی از مهمترین داستان نویسان ایتالیا در قرن بیستم بدانند.

منبع سایت: www.forum.parsigold.com
والسلام

۱۶ دیدگاه دربارهٔ «معرفی مشهورترین رمان های جهان»

سلام.
در مورد امیدواری هاتون من هم صمیمانه امیدوارم محقق بشن.
و البته امیدوارم بتونم همه این کتاب ها رو روزی بخونم.
اکثر گویا شده هاشون رو خوندم ولی هنوز چندتایی مونده که امیدوارم بتونم به زودی بخونم.
با حرف های دیگه تون هم شدییییید موافقم.

سعید عابدی میگوید:
به نظرم می آید که داستان و رمان خواندن, چطور بگویم, آدمیزاد را اهلی می کند. و باز امیدوارم زمانی برسد که مردم ما نابیناها را از اقشار فرهیخته اجتماع بدانند, نه پشت تریبون و با شعار هایی که خودشان باور ندارند, بلکه در عمل,
سلام سعید جان. اول که ممنون و تشکر از اینهمه آگاهیرسانی مفید. دوم اینکه سعید و دیگر دوستان آیا فکر میکنید آدم با خواندن رمان و داستان فهییم و فرهیخته میشه؟ اینو واقعا بعنوان یه سؤال مطرح میکنم و دوست دارم که شماها جواب بدید و در واقع بنوعی تبادل نظر کنیم. من که فکر نمیکنم رمان ما را خیلی به سر منزل مقصود برسونه درسته یه حس و غریزه رو ارضا میکنه و یه سری اطلاعات کلی بدست میده ولی نمیشه انتظار داشت که با مطالعۀ رمان تبدییل به یک فرد صاحب اندیشه و نظر شد رمانها اطلاعات تاریخی موثقی اکثرا ندارند و خلاصه خودتون دیگه تا آخرش برید که چی میخوام بگم من قلمم قاصره. ولی فکر میکنم مطالعۀ کتابهای چی میگند جدی یا چیز دیگری، بهتر میتونند به ما اطلاعات بدهند و به بالا رفتن بینش و دانش ما کمک کنند.

سلام بر عمو حسین.
بله البته که رمان های آبکی و عمده رمان های ایرانی جز آن ها که در اوج هستند خواندنشان جز اتلاف وقت یا برای برخی پر کردن وقت نیست ولی رمان های بزرگ دنیا که در این لیست هم تعداد زیادی از آن ها موجود است علاوه بر اطلاعات دقیقی که در مورد شناخت انواع شخصیت ها به انسان می دهند باعث می شوند خوانندگانشان را با شهر یا کشوری جز آن که خود ساکن آن هستند آشنا کنند.
اتفاقاً بهترین کتاب های تاریخی آن هایی هستند که به صورت رمان نوشته شده اند و همین طور کتاب های ژول ورن که عمدتاً تخیلی هستند خود در ایجاد انگیزه برای اکتشاف سرزمین های ناشناخته بسیار مفید هستند.
در ضمن اگر همین متن را با دقت بخوانید از فواید خواندن رمان که بسیار بیش از ارضای یک نیاز غریزی هستند آگاه می شوید.
مثلاً در کتاب بر باد رفته خواننده می تواند مظاهر انواع شخصیت ها را به طور کامل مشاهده کند از اسکارلت اوهارا که فقط خودش را می بیند و برای رسیدن به اهدافش هم حاضر به انجام هر نوع کاری می شود گرفته تا ملانی همیلتون در همین کتاب که آن قدر خوب است که در تمام زندگی فقط خوبی های افراد را می بیند نه این که متوجه بدی ها نشود بلکه در هر انسانی که با او برخورد می کند به دنبال کشف خوبی هایش می گردد و معتقد است همه ذاتاً خوبند مگر این که خلافش ثابت شود و حتی در صورت اثبات بدی کسی باز هم به بدی او کاری ندارد و حتی سعی در پوشاندن آن زشتی نیز دارد.
و خلاصه مثال هایی از این دست که در متن پست به آن ها اشاره شده است.
هم چنین از نظر علمی اثبات شده که برای آموزش تمثیل و بهره گرفتن از داستان بهترین راه آموزش افراد است و مخصوصاً کودکان با داستان بیشتر چیز یاد می گیرند تا نکات اخلاقی صرف که فقط به آنان باید ها و نباید ها را اعلام کند.
یا در همین کتاب قلعه حیوانات ساده ترین افراد که اطلاعات سیاسی ندارند و به قولی نه کاری با سیاست دارند و نه از آن سر در می آورند پس از خواندنش بینشی سیاسی کسب می کنند و می توانند صفات قدرتمندان جامعه خود را بشناسند و پس از این معرفت به دنبال اصلاح بر آیند.
موفق باشید.

مهدی جان، باید از آقای عابدی که اتفاقا هم فامیل هم هستید بگیری. یعنی یا خودت یا والدینت بروید دروازه تهران، خیابان فروغی، جنب بانک صادرات، کتابخانه فاطمه زهرای شهرداری اصفهان، صوتی رمان های گویا شده را روی فلش یا دیویدی دریافت کنی.

سلام
این پست محشر بود
آفرین به همت شما که زحمت کشیدید و این پست رو به این تمیزی آماده کردید
امیدوارم گویا نشده ها زودتر گویا بشن و واقعا روزی بیاد که هیچ کتابی نباشه که ما نتونیم به خاطر گویا نشدنش بخونیمش.
راستی صحبتهای آقای آگاهی رو لایک میکنم.

سلام به روی ماهت حسین واقعا آگاه و آگاهیم. ممنون که به سؤالم جواب دادی و در بحث شرکت کردی. ولی حسین عزیز بحث فرهیخته شدن نابینایان و یا هر کس دیگر بود که من پرسیدم آیا با مطالعۀ بیش از حد رمان و داستان میتوان به این منظور یعنی فرهیخته شدن رسید. درسته در رمانها مطالب زیادی گنجانده شده است مثل همین بر باد رفته ولی برای مطالعۀ رمان باید بینش و شناخت کافی داشت، که خب بسیاری از ما نداریم و فقط تحت تاثیر احساسات قرار میگیریم مثل خود من یا با بعضی بخشهاش گریه میکنم یا با برخی دیگر میخندم. گاه دوست دارم جای یک شخصیت باشم و گاه از شخصیت دیگر متنفر میشوم ولی واقعا یک رمان شناس نیستم که تشخیص دهم نویسنده چه هدف یا اهدافی را در رمانش پیگیری میکرده است. ولی واقعا وقتی یه رمان را خواندیم و تمام کردیم آیا در زمینه خاصی متخصص و متبحر شده ایم مثلا واقعا پس از خواندن
غرش طوفان یا سه تفنگدار یا کلیدر و….. دست آخر چه بدست آورده ایم آیا با خواندن غرش طوفان میتوانیم ادعا کنیم که ما انقلاب فرانسه را بخوبی میدانیم آیا در بحثهای تخصصی میتوانیم به این کتاب بعنوان یک مرجع استناد کنیم آیا قضیه ژوزف بالسامو یک افسانه بیش نیست. پس میخواهم بگویم که خواندن رمان در جای خود و بخصوص برای کارشناسان ادبیات بد نیست ولی اگر به خواندنشون معتاد بشیم و فکر کنیم که میتونیم به آگاهی یا تخصصی دست یابیم اینگونه نیست، مثلا شما که حقوق میخونی باید بیشتر مطالعاتت در همین زمینه و رشته باشه تا روزی بعنوان یک حقوقدان نابینا بتونی نظر کارشناسی بدی کتاب بنویسی تدریس کنی و خلاصه فردی کارشناس و متخصص و فرهیخته بشی یا من که علوم اجتماعی خوانده ام باید بیشتر در زمینۀ رشتۀ خودم مطالعه کنم تا حرفی برای گفتن داشته باشم. سارتر یه تمثیلی دربارۀ نثر و نظم داره که برای بحث ماهم بی ارتباط نیست، سارتر نثر مثل راه رفتن میدونه که انسان به قصد خاصی قدم راه میره و میره تا به مقصد برسه ولی نظم را مثل رقصیدن میدونه که هرچند اونم خوبه ولی فرد را بجایی نمیرسونه در جای خود ایستاده و حرکات موزونی را انجام میده. رمان و شعر خواندن در جای خود خوب و پسندیده است ولی بودن و ماندن در آنها سبب ایستایی و رکود میشه.امیدوارم که حسین عزیز توانسته باشم مقصود و منظورم را برسونم. فکر میکنم بحث کمی تخصصی است که کار من عامی و بی سواد نیست فقط یه احساسی داشتم که بیان کردم. طرح مسئله کردم تا متخصصین افتخار داده ما را مستفیض کنند..

عمو جان ارادت داریم. به بیانات حسین آقا اضافه کنم که ما هم نگفتیم فقط و فقط باید رمان و داستان بخوانیم. قطعا هرکسی در زمینه تخصصی خودش باید مطالعه داشته باشد. ولی رمان در کنار این مطالعات باعث گسترده تر شدن افق دید آدم ها می شود. شما ممکن است یک کتاب اخلاق بخوانید و به نظرتان بیاید که حد و مرز خوب و بد, درست و نادرست را بیچون و چرا فهیمده اید. اما در داستان ها است که نویسنده با خلق موقعیت هایی به شما نشان می دهد قواعد آنقدر ها هم که فکر میکردید مطلق نیستند.
ضمنا مسلم است که از رمان انتظار متخصص شدن نمی شود داشت. و فرهیختگی هم با متخصص شدن فرق دارد به نظرم. آدم فرهیخته یکی از خصوصیاتش این است که امور عالم را فقط سیاه و سفید نمی بیند؛ از جزمیت فاصله می گیرد و می فهمد که جز خودش و فرهنگش و مذهبش و خلاصه دنیایش و سبک زندگی اش, سبک های دیگری هم هست به همان اندازه موجه. با چنین دیدگاهی دیگر مجال تعصب باقی نمی ماند. خیلی استفاده های دیگر هم از رمان می شود کرد. ولی بنده شخصا به این جنبه که گفتم بیشتر توجه دارم. در کنارش تحلیل های روانشناختی از شخصیت ها و اوضاع اجتماعی هم خیلی آموزنده است. گاهی هم دشوارترین مباحث فلسفی را در قالب بحث های میان شخصیت های داستان یا مثلا به صورت خودگویی های قهرمان و نیز روایت نویسنده عرضه می کنند. یک نمونه جالبش رمان سیاسی-فلسفی “ظلمت در نیمروز” اثر آرتور کستلر است که به زودی همینجا منتشر خواهد شد.

وقتی “فرستادن دیدگاه” را زدم, یک تکمله ای هم یادم آمد که عرض می کنم: تازگی ها رسم شده حتی در کتب فلسفی هم برای توضیح مطلب و بیان تمثیل به رمان های مشهور ارجاع می دهند. مثلا در “برادران کارامازوف” یکی از شخصیت ها می گوید بدون خدا هر کاری مجاز است. چندین بار دیده ام که موقع بررسی ارتباط دین و اخلاق, نویسنده گریزی هم به این مطلب زده است.
راستی نقل غرش طوفان شد. ترجمه ذبیح الله منصوری از آن رمان هفت جلدی البته حرف و حدیث زیاد دارد. ولی سال ها پس از خواندن همان ترجمه هم من احساس می کنم تصور روشنی از وقایع منتهی به انقلاب فرانسه در ذهنم باقی مانده و محو هم نشده است. حال آنکه اگر همین مطالب را در یک کتاب تاریخ خوانده بودم, قطعا بخش عمده اش از یادم میرفت.

سلام آقای عابدی
دیشب که مطلبتونو خوندم…لیست کتابهای گویا نشده رو یادداشت کردم.
امروز رفتم کتابخونه سرکوچمون…دیدم۲ مورد از کتابهایی که نوشتید گویا نشده داره…همونها را امانت گرفتم اگر تونستم بخونمشون.
درنده باسکرویل ….سرآرتورکنان
نیکلاس نیکلبی…چارلز دیکنز

درمورد رمانهای مشهور این مطلبو بگم که….شهرت یک داستان به نظرم نشان دهنده ی ارزش ادبی و خوب بودن داستان نیست.عرصه ادبیات آنقدر با سیاست و رفاقت وغیره گره خورده که نمیشه گفت مشهورترین داستان در حقیقت بهترین داستان هم باشه.

در مورد بحث دوستان هم بگم من خیلی وقتا رمانی رو میخونم همون رمان باعث میشه خیلی مطالب دیگه رو بخونمو درمورد رمان تحقیق کنم برای خودم که چی بوده.
مثلا کتاب…وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم …رو خوندم رفتم درمورد تمام شخصیت های داستانش و زندگیهاشون خوندم ببینم کی بودند…چون بعضی هاشو نمیشناختم و بعضی هاشو میشناختم خیلی برام جالب بودند….درسته صرف خوندن رمان نمیشه که پی به حقایق وقایع برد…ولی به نظرم خوندن رمانهایی که شخصیت های حقیقی دارند برای آدم انگیزه ایجاد میکنه بره درموردشون بیشتر بخونه…. و همچنین کتاب محمدرضا بایرامی به( اسم مردگان باغ سبز) باعث شد برم درمورد حکومت دموکراتها و خودمختاری آذربایجان بیشتر مطالعه کنم….ولی چیزی که از تاریخ دستگیرم شد این بود که تاریخ در هر دوره ای جعل شده و چهره افراد به گونه ای دیگه نشون داده شده…پس خوندن تاریخ هم میتونه مثل خوندن رمان باشه…وقتی حقیقت و دروغ با هم آمیخته است…هرچند که خیلی از نویسندگان هم به دلیل همین جعل تاریخ رو آوردن به نوشتن رمان و داستان و من باور دارم که بعضی مطالب داستانها و انگیزه نویسنده از نوشتن …بهانه قرار دادن رمان برای بیان واقعیاتی هست که توی تاریخ جعل شده و هیچ چاره ای جز اینکه در قالب داستان بیاره نداشته…و این همون رسالت قلم هست….همونطور که امام سجاد علیه السلام هم در زمان خودش به دلیل خفقان اصول تربیتی و سیاسی خودشو از طریق ادعیه به مردم آموزش میداد.
تعلیمات خداوند هم بیشتر در قالب داستان هست.

من خیلی از دوستان بینایی که دارم با اینکه تحصیل کرده هستند سالی یک کتاب هم نمیخونند.زیاد هم نگران بیناها نباشید چون بیشترشون اصلا مطالعه ندارند….از لحاظ سطح مطالعه دوستای بینا و نابینامو با هم مقایسه کنم خندم میگره چون دوستای بینام بیشترشون هیچی نمیخونند.

سربلند باشیدهمیشه

با سلام خدمت شما گرامیان. هر چند خیلی دیر به این پست سر زدم. ولی جا داره از زحمات جناب عابدی عزیز سپاسگزاری کنم. داستان دو شهر از چارلز دیکنز و همچنین کتاب پرواز بر فراز آشیانه ی فاخته رو هم به این لیست اضافه کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید