جستجو
Close this search box.
جستجو

منو انتظار بارون،بوی کاهگل که روانیم کرد

سلام
چطورین
بچه ها میخوام یک خاطره چند لحظه ای بنویسم
نظرتون چیه
میگن فقط یک لحظه راست میگن
حوالی دیشب بود که یکی از بچه های نبین از اونایی که راحت با موبایل کار میکنه پیشم بود
خلاصه بهش گفتم بوی بارون میاد
گفت بابا چی میگی اصلا امکان نداره

گفتم برو بیرون از عمق وجودت بو بکش نم باران نوازش میکنه دماغت را
رفت برگشت و گفت بابا ستاره ها پیدا هستن

گذشت و شب رفت خونشون و من هم رفتم لالا
صبح بیدار که شدم
چشم که باز کردم
سرحال بودم
کوک کوک
ساعت ۶،۳۰ دقیقه صبح بود
اول حدس زدم که امروز هوا متفاوت هست
ولی نفهمیده بودم که چی شده
رفتم دوش گرفتم
لباس پوشیدم
وسایلمو برداشتم و آماده شدم برم سر کار
کفشامو که پام کردم
از خونه زدم بیرون
شنیدم که ماشین ها صدای فیششششششششششششششششششش فیششششششششششششش میکردن
خب فهمیدم باران زده
به خودم گفتم که ای باریکلا حدست درست بوده
ماشین گرفتم که برم بسوی کارم
اولی کاری که کردم شیشه را دادم پایین
خب
هوا که عالی
منم که کوک کوک بودم

بوی ادکلنم که همه را دیوانه میکنه خود نمایی میکرد
لطافت بارانم که باهاش

با امید که میخون
باران میبارد امشب
دلم غم دارد امشب
آرامه جانه خسته
ره میسپاره امشب
در نگاهت مانده چشمم
شاید از فکر سفر برگردی امشب
از تو دارم یادگاری
سردیه این بوسه را پیوسته بر لب
هی خوند خوندو خوند
منم گاهی باهاش زیر صدا میرفتم
ولی کاملا درون گلو
لذتی داشت که تا حالا هیچ روز کاریم را اینجور شروع نکرده بودم
حالا رسیدیم به کاه‍گِل
آخ آخ
بالاخره پس از ۲۰ دقیقه رسیدم به محل کارم
محل کارم یک مرکز درمانی هست که شما حساب کنید یک آپارتمان وسط خونه قدیمیهای کاه‍گِلی ساخته اند
رسیدم
از ماشین که پیاده شدم بوی کاه‍گِل تازه آب خرده و خیسیده به مشامم خورد
آخ آخ
اینجا بود که دیگه روانیم کرد
از خود بیخودم کرد
اصلا بیچارم کرد
نرفتم داخل قشنگ یک ۱ساعتی وایسادم
هر دکتری هم میامد چند دقیقه نگهش میداشتم
با شوخی میگفتم حال کن
لذت ببر
امروز خداوند در حق من و شما نوعی لطف کرده
از دستش نده
عجب چیزی بود
جای همه شما ها خالی
حالا واستون میگم که کاه‍گِل چی هست
کاه‍گِل ترکیبی از خاک ملک و کاه و آب تشکیل میشه
باید با یک روش خاص مخلوط کرد و هم زد که کاه کاملا با خاک یکی بشود
بعد این قدیمها یزدی ها با همین خونه درست میکردن
یا دیوار میذاشتن و یا با همین سقف میزدن و  ۲۰۰سال هم عمر میکرده
ههااهاهاهاه
اونا مغز بودن نه اوستا های حالا
بله بچه ها
این بود خاطره قشنگ من
در کل بهتون بگم
عشق کنید
حال کنید
سرحال باشین و ملت هم سرحال کنید
ببینید
ببخشید
فردا میمیریم
میکننمون زیر خاک
بعدشم چی
خدافظ خوشیییییییی
خدافظ خوشیییییییی

۳۰ دیدگاه دربارهٔ «منو انتظار بارون،بوی کاهگل که روانیم کرد»

سلام الان داره اینجا هم بارون میاد اینجا هم روستاست جات خالی

سلام ابراهیم
ای کاش اسم روستاتون و شهرتون هم میگفتی

پاسخ

اول که سلاااآٱاااام خوشیییی،خوبی آیاااا،میگم منم بالون دوشت آله،بالون نااازه،بالون کلا روحیه آدمو رفرش میکنه که،خعععلی خاطره باحالی بود،منم بارون میخوااااام،بعدشم که خدافسی خوشیییی،خخخخ

سلااااااام ملیسا
چیییی بالون
هاهاهاهاهاهاها
بارون خیلی حال میده خیلی
مرسی

پاسخ

سلام برادر گرامی
خدا گر ببندد ز حکمت دری
ز رحمت گشاید در دیگری
طرف رفته بیرون نفهمیده شما از تو خونه متوجه بارونی که هنوز نباریده شدید
ما یکی از بچه های نابینا تو دانشگاه داشتیم که وقتی شماره تلفن می گرفتیم از روی صدا می گفت که چه شماره تلفنیو گرفتیم یکی دیگه هم هست که اسکناس که بهش میدی می تونه بفهمه چند تومنیه اینا رو گفتم چون من که یه مقدار بینایی دارم این توانایی ها رو ندارم خداست دیگه قدرتنمایی می کنه البته برای شما خیییلی جالب بود قبل از اینکه بارون بیاد متوجه بارون شدید
موفق باشید

سلام خوشی جون.
تو فکر کن که همین فردا بجای امروز این اتفاق افتاده بود.
روز ششم بهمن.
این تاریخ تو رو به یاد چیزی نمیندازه؟
اون وقت بوی بارو و کاه گل چه صفایی داشت همراه با بوی کیک تازه.
باران میبارد امروز، دلم قش دارد امروز.
آرام جان خسته.
ره میسپارد امروز.
شااااد و خش باشی.

سسلام عمو چشمه
های های
اونوقت که دیوانه بازی در میوردم
آخ آخ
مرسی مرسی

پاسخ

سلام شهروز یزدی
هاهاهاهاهاها
ایول به خودت
فدات خان

پاسخ

سلام
حدیثه خانم
بله
امروز با یکی همکار هام داشتیم راجب خداوند حرف میزدیم
من داشتم بهش میگفتم که اگر به حساب کتاب خداوند شک کنی
باید به وجود خودت شک کنی
خدا کارش درسته
مرسی

پاسخ

هر جا بوی بارون بیاد سرو کله رعد بارونی پیدا میشه . هر چند که نت ضعیف باشه و خودش در سفری دور .
بوی کاهل منو دیوانه میکنه

سلام
ایول
اونجا شما باید
زیاد بارون داشته باشین
نهههه

پاسخ

سلام آقای خوشی.
خاطرهی جالبی بود مرسی که به اشتراک گذاشتید.
دیروز غروب هم اینجا بارون میومد تا شب بارون اومد و از صبح برف داره میاد. خدا را شکر گویا امسال بارندگی زیاد داریم. امیدوارم که بعد از این هم باز بارندگی داشته باشیم.
مادربزرگ من خونش کاهگلی هست گاهی وقتها زمستونها که با دختر داییم پیشش میموندم با تمام وجودم حس میکردم که این خونه ها چقدر گرمن, نمیدونم چرا ولی همیشه گرمتر از خونه داییم بود که تازه ساختن.
پست شما کلی خاطره برام زنده کرد مرسی.

سلام خانم حسینی
برففففف
های های
میگما ما یزدی ها
همیشه باید تو آرزو باران بمانیم
جدی نعمت خدا را حال کن
خاطره های قدیمی را عشقه

پاسخ

واااااااااااااااااای عاشق بوی بارون و بوی کاهگلم اتفاقا دوستان توی چهاربرج هم همینجوری بود صبح که از خونه بیرون رفتم واقعا شاداب بودم و هستم

واقعا هزاران لاااااااااااااااایک به پست قشنگتون میدونید زیر بارو راه رفتن آدم رو از خود بیخود میکنه خیلی قشنگ بود مرسی از پستتون موفق باشید

بازم ممنونم ازتون
آره
واقعا زیره بارون نفساشو دوست دارم
هاهاهاهاهاه

پاسخ

سلام
من عاشق بارونم چقدر حس قشنگیه وقتی بارون میباره و میتونی بوی خاک رو حس کنی
و بازم چقدر حس قشنگیه وقتی قبل از اومدن بارون متوجه اومدنش بشی.
هر دو حستون قشنگ بودن و خوب نوشتیدشون.
امیدوارم بازم بارون بیاد و شما لذت ببرید.

سلام
آره
قبل از بارون بوی داره که خیلی خیلی لذت بخش هست
عین نم ساحل داره

پاسخ

درود! خیلی باحال گفتی منو هم یاد صندوق خونه ی قدیمی خونه ی مادرم انداختی که هنوز هم کاهگلیه و اگه آب به دیواراش بپاشیم بوی خوش کاهگل استشمام میکنیم، تا چند سال پیش که هنوز پشتبام هارو ایزوگام نکرده بودیم وقتی باران میبارید بوی خوش کاه گل محله را پر میکرد!

سلام. خدایا بارون و عطر خاک! بارون هنوز هم هست ولی عطر خاک و کاهگل کم شده. خوش به حالت محمدرضا! امروز صبح اینجا هم بارون می بارید و هوا عالی بود. خیلی خوش گذشت بهم ولی بوی کاهگلش کم بود که حسابی کمبودش واسه من حس می شد. الان هم داره بارون میاد ولی هوا چنان سرده که من در رفتم توی شومینه قایم شدم و بارون و خاک و کاهگل و همه چی یادم رفته از بس سردمه.
پست قشنگی بود و حس های قشنگت که قشنگ منتقل شدن!
شاد باشی.

سلام پریسا
خاک که فرسوده بشود دیگه هرچند هم آب بخورد دیگر فایده نداره

ما آدم ها هم فرسوده شدیم

پاسخ

سلام.
این جا هم یعنی روستای یونسی در شهرستان گناباد خراسان رضوی امروز صبح بارون اومد و هوا تر و تازه شده.
خیلی قشنگ نوشتید
دقیقاً می فهمم.
هم بارون و هم بوی کاهگل های بارون خورده.

سلام حسین
شیر های خوبی داره گناباد
خیلی هم هوای پسندی داره
آخ آخ

خودت قشنگ میشنوی
مرسی

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *