خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

ماشین پرکینز از آغاز تا امروز

ماشین تایپ پرکینز را میشود یکی از مشترکات نابینایانِ آشنا به بریل در سر تا سر دنیا به حساب آورد. دشوار میتوان نابینایی را پیدا کرد که بریل بداند و تا به حال نامی از این دستگاه نشنیده باشد یا برای نوشتن، به آن اعتماد نکرده باشد. علیرغم این شهرت جهانی، اما کم پیدا میشوند آنهایی که بدانند قصه تولید و جهانی شدن این ماشین چیست و در طول سالیان، چه بر آن گذشته است.
وقتی «Michael Anagnos» در ۱۸۷۶ به عنوان دومین مدیر مرکز پرکینز انتخاب شد، از عمر چاپخانه بریل این مرکز چیزی حدود چهل سال میگذشت. در طول این چهار دهه، این چاپخانه همیشه با کمکهای مردمی که عموماً هم با زحمت بسیار فراهم میشد سر پا مانده بود، اما اناگنوس مصمم شد تا تمام تلاشش را بر روی بینیاز کردن این چاپخانه از جمعآوری کمکهای مردمی متمرکز کند. او که در جمعآوری کمکهای مردمی ید طولایی داشت، توانست مبلغ ۱۰۰ هزار دلار را به عنوان وقف برای این چاپخانه فراهم کند تا این مرکز دیگر نیازی به کمکهای خیریه برای گرداندن چاپخانه اش نداشته باشد. چاپخانه را هم به نام Samuel Gridley Howe، بنیانگذار پرکینز و پدرزن خود، نامگذاری کرد. به کمک همین پشتوانه مالیِ فراهم شده، مدیران پرکینز توانستند کار این چاپخانه را گسترش دهند و کتابهای بریل و انواع ابزارهای آموزشی مثل لوح ریاضی و نوشت افزار را برای نابینایان در سراسر آمریکا تولید کنند.
در دهه پایانی قرن نوزدهم، تلاشهایی برای طراحی یک ماشین تایپ بریل در آمریکا آغاز شد که اولینش متعلق به فردی است به نام Frank H. Hall که در آن زمان، مدیر مرکز آموزشی نابینایان ایالت ایلینوی بود. این ماشین با طراحی ساده و تر و تمیزش توانست انقلابی را در صنعت تولید ماشین تایپ به وجود آورد. چرا که به دنبال این اتفاق، پرکینز و سایر تولید کنندگان محصولات نابینایی به فکر تولید ماشین تایپ افتادند. همه تولیداتی که در آن زمان انجام شد، یک اشکال مهم و کلیدی داشتند و آن هم اینکه به دلیل دستساز بودن دستگاهها، هر ماشین طراحی خاص خود را داشت و کاربران در هنگام تایپ ممکن بود با مشکلات پیشبینی نشده ای مواجه شوند. ماجرای دستساز بودن همچنین باعث شده بود تعمیرات این دستگاهها و در مواقعی تعویض قطعات خراب آنها کاری بسیار دشوار باشد. مؤسسه پرکینز، در طول سی سال، انواع مختلفی از ماشینهای تایپ را طراحی و تولید کرد که همگی با همین اشکال مواجه بودند. در سالهای بعد از ۱۹۳۰، فدراسیون نابینایان آمریکا با همکاری L.C. Smith، از تولید کنندگان ماشین تایپهای معمولی، ماشین نسبتاً مناسبی را تولید کرد، اما این ماشین، هم بسیار سنگین بود و هم اینکه نمیشد آن را جزو ماشینهای با دوام به حساب آورد. این شد که این فدراسیون تصمیم گرفت برای ادامه تولیداتش، به سراغ مرکز پرکینز برود.
پرکینز، تولید ماشینهای تایپ امروزیش را مدیون یک مهاجر انگلیسی است که گویا دستی هم بر آتش حوزه های مختلف طراحی و تولید داشته است. «David Abraham»، در میانه دهه سی در مؤسسه پرکینز مشغول به کار شد. در واقع آنچه که مسؤولین پرکینز را نسبت به جذب او متمایل میکرد، توانایی و خلاقیت بسیار بالای این تولیدگر در عرصه های مختلف بود. از همان موقع، تلاشهای شبانه روزی آبراهام برای طراحی یک ماشین قابل اعتماد شروع شد. به مدت پنج شش سال، عصرها و شبها را بیوقفه در کارگاه خود در زیرزمین خانه اش تلاش کرد تا توانست به الگوی قابل اتکایی از ماشین تایپ بریل دست پیدا کند.
تلاشهای آبراهام، سر انجام در ۱۹۴۱ نتیجه داد، اما در آن روزها، آمریکا درگیر جنگ جهانی دوم بود و محدودیتهای سنگینی در حوزه تولیدات داخلی در آن کشور وضع شده بود. همین مسأله، باعث شد این دستگاه تایپ به تولید انبوه نرسد و فقط دانشآموزان ساکن در مؤسسه پرکینز بتوانند از آن استفاده کنند. ماشین تولید شده به سرعت توانست رضایت دانشآموزان را به خود جلب کند. سیستم کاغذ گذاشتن ساده تر شده بود. فاصله گذاریها منطقیتر انجام میشد. ماشین نسبت به ماشینهای قبلی بسیار سبکتر طراحی شده بود و دکمه ها به گونه ای سبکتر و قابل دسترستر در اختیار کاربران قرار گرفته بودند.
در سال ۱۹۴۶ و با پایان یافتن جنگ جهانی، هیأت امنای پرکینز تصمیم گرفت ماشین تایپی را که آبراهام طراحی کرده بود، به تولید انبوه برساند. بیتردید، انجام این پروژه، بدون استفاده از کمکهای خیریه امکانپذیر نبود. از همین رو، از سوی این مرکز، تلاشهایی در سر تا سر آمریکا برای جذب کمکهای خیریه آغاز شد. نمایشگاههایی برای ارائه ماشین تایپ جدید برگزار شد و در کنار آن، رایزنیهایی هم با مراکز مختلف خیریه به انجام رسید. فرایندی که بیش از پنج سال به طول انجامید و در این پنج سال، نیمی از سرمایه ای که انتشارات پرکینز اندوخته بود، به این کار اختصاص یافت. سر انجام، تلاشها به ثمر نشست و پرکینز توانست با همکاری بنیاد نابینایان آمریکا، بیش از چهل هزار دلار وام دریافت کند و اولین خط تولید ماشین تایپ پرکینز را با ظرفیت دو هزار دستگاه و به قیمت ۷۰ دلار برای هر دستگاه راه اندازی کند. آنچه امروز به عنوان ماشین پرکینز شناخته میشود، با تغییراتی بسیار اندک، همان ماشینی است که آبراهام، هشت دهه پیش از این طراحی و تولید کرده بود.
به نقل از ستون از شش نقطه جهان روزنامه ایران سپید

۵ دیدگاه دربارهٔ «ماشین پرکینز از آغاز تا امروز»

سلام آقای سرمدی, ممنون بخاطر پست من همیشه فکر میکردم ماشین پرکینزهای قدیمی خیلی با الآن فرق میکردند به نظر من ماشین پرکینز یکی از مهمترین وسایل نابیناهاست البته الآن note taker میتونه جای این ماشین رو کاملن پر کنه! چون به هیچ چیزی غیر از باتری نیاز نداره و میتونیم مطالب زیادی رو به آسونی حمل کنیم باز هم ممنون.

سلام به محمدجواد عزیز.
آره. با پیشرفت تکنولوژی و پیرو اون، توسعه نوشت ابزار های جدید برای نابینایان، Braille Notetaker به خوبی جای ماشین های پرکینز رو در کشور های توسعه یافته گرفته و امیدوارم به زودی پیشرفت های اینچنینی در کشور ما هم اتفاق بیفته.

سلام: خوشم اومد که خودت گفتی این طراحی ماله حد اقل ۷۰ سال پیش هست ولی ما در ایران هنوز نمیتوانیم به صورت همه جانبه از امکانات روز نوشت افزاری استفاده کنیم.سؤالات و ابهامات جدیدی برایم پیش
مثل note taker و چیز هایی از این دست.
البته راجع به برجسته نگار ۳ که ظاهراً کار note taker رو انجام میده سؤالات جدیدی پیش آمد که اگر هنوز در شرکت پکتوس هستی حتماً مزاحمت خواهم شد.

سلام محسن جان. هر سؤالی باشه در خدمتم.
البته برجسته نگار سه، کار NOTETAKER رو انجام نمیده و باز هم نیاز داره با یک کابل USB به کامپیوتر وصل بشه.
فقط تفاوتش با ورژن دو اینه که ۲۰ کاراکتر بریل رو پوشش میده و برای مصارف انفرادی کاربران تهیه شده.
البته متأسفانه نهاد های حمایتی در ایران برای خرید تجهیزات با فناوری های گران قیمت پیش قدم نمیشن. در نتیجه عمده قشر تحصیل کرده نابینایان و کمبینایان از تجهیزات مربوطه محروم شدن.

دیدگاهتان را بنویسید