خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
پنیر، آن هم پنیر خانگی

شیرها را گذاشتم روی پیشخوان آشپزخانه و رفتم تا لباسهایم را عوض کنم.

امروز تعدادی از دانش آموزان به مدرسه نیامده بودند؛ سهم شیر آنها به من رسید. من هم شاد و مسرور، تصمیم گرفتم با آنها پنیر درست کنم. مدتیست که پنیرهای صنعتی دیگر به دلم نمینشیند و پنیرهای سنتی را بیشتر میپسندم؛ حالا هم که چند وقتیست خودم در خانه پنیر درست میکنم. اگر از مدرسه شیری به من برسد که خوب است؛ اگر نه، یک پاکت شیر میخرم و پنیر درست میکنم.

تعداد شیرها هفت تا بود. هفت لیوان کوچک. با نوک چاقو، یک برش نیم دایره روی درِ آلومینیمی آنها زدم. قابلمه ای را روی گاز گذاشتم و شیرها را یکی پس از دیگری، در آن ریختم. ظرف را طوری انتخاب کردم که تمام شیرها نصف آن را پر کند و نصف دیگرش باشد برای حجم گرفتن شیر.

موبایلم را برداشتم؛ از برنامه ساعت، گزینه تایمر را انتخاب کردم. آن را روی هفت دقیقه تنظیم کردم و گذاشتم تا در زمان لازم از آن استفاده کنم. خوب میدانم که در آن زمان، دستم بند خواهد بود و فرصت چندانی برای این کار، نخواهم داشت.

زیر شیر را روشن کردم. به شعله گاز، آرام دمیدم تا شعله به صورت ملایم تنظیم شود. شیر را حدود پنج دقیقه به حال خود رها کردم. دلم میخواست پوره سیبزمینی درست کنم. در لحظه آخر تصمیم گرفتم یکی از شیرها را در ظرف نریزم.

یک لیوان بزرگ برداشتم آن را پر از دوغ کردم؛ آن هم دوغ کفیر؛ آن هم از نوع خانگیش؛ آن را هم خودم درست کرده ام. بعد از پنج دقیقه، گوشهایم را تیز کردم. صدای فس و فس شیر، به من فهماند که شیر به جوش آمده و همین حالاست که اگر دیر بجنبم، از قابلمه سرریز میشود. شعله را کم کردم. دوغ را در ظرف شیر ریختم؛ تایمر را روشن کردم؛ دوباره شعله را به صورت ملایم تنظیم کردم و شروع کردم به هم زدن. به آرامی، دایره وار، شیر را هم میزدم. بخار ملایم شیر، دست بیزیورِ مرا نوازش میکرد. احساس میکردم دستهایم هیچوقت به این نرمی و لطافت نبوده اند. در دنیای خودم بودم که زنگ تایمر،مرا به خود آورد.شعله را خاموش کردم؛ تایمر را هم.

یک دستمال نخی تمیز، که مخصوص همین کار کنار گذاشته ام، در سبد قرار داده بودم و سبد را در سینک ظرفشویی. قابلمه شیر را در سبد به آرامی خم کردم و محتویاتش را در آن ریختم. کمی نمک بررویش پاشیدم؛ گوشه های دستمال را به صورت ضربدری روی هم آوردم و کمی با دست، به سمت پایین فشار دادم. یک سینی زیر سبد گذاشتم و آن را از سینک خارج کردم. بعد از این که کمی خنک شد، سبد را در یخچال گذاشتم تا پنیر، زودتر ببندد.

شب، پیش از خاب، پنیر را از دستمال خارج کردم و در آب نمک، کنار بقیه پنیرها گذاشتم.

جای شما خالی!

۲۲ دیدگاه دربارهٔ «پنیر، آن هم پنیر خانگی»

خیلی هم عالی دخترم .
راستی عزیزکم ،نبینکم اگه میخوای شیر سر نره ی دونه نلبکی بنداز توی قابلمه .
نترس نمیشکنه . برو دنبال کارات و بدون محاله شیر سر بره .
منم عاشق اینم که خودم ماستو دوغو پنیر و حتی نون درست کنم .
دعا کن که رعد بزرگ هم ازین شهر دودآلود به ی شهر خوش آبو هوا هجرت کنه . بعد به میمنتش
میام خونت و همه پنیرارو ی لقمه میکنمو تموووووم هاهاها

ی حرف گهر بار دیگه بگمو برم .
هیچ موقع لب به این شیرایی که مواد نگه دارنده داره نزن .
آخه لامصبا چی میزنید به این شیرا که ۶ ماه در انباری و یا شوفاش خونه مدارس که گرمه میمونه و خراب نمیشه ؟؟
شیر واقعی اگه دو سه ساعت در دمای بیرون از یخچال باشه ،میگنده بعد چطوره که این شیرهای مدارس ۶ ماه در دمای گرم زیر پله یا شوفاژخونه مدارس آخ نمیگن ؟
خدایا مرا از مواد نگه دارنده دور بفرما ههههه

تشکر میکنم از پست چیزیتان یعنی پنیریتان. من عااااشق پنیرم. پس یاد گرفتیم که پنیر را باید با شیر جوشیده و دوغ درست کرد. راستی وقتی شیر را توی دستمال که داخل سبد است که سبد هم توی سینک هست میریزید همۀ شیر از درون دستمال و سبد خارج نمیشه البته شاید با جوشیدن دوغ در شیر سفت شده باشند.
به هر حال سپاس از آموزش مفیدتون. راستی از این جمله خوشم اومد:
زیر شیر را روشن کردم. به شعله گاز، آرام دمیدم تا شعله به صورت ملایم تنظیم شود.
این آرام دمیدن یعنیییییی چه؟

سلام خانم جوادیان, وای دهنم آب افتاد باید خیلی خیلی خوشمزه باشه اون هم پنیر خونگی من یکی که دیونه ی پنیر شیر و هر چی که با شیر درسته میشه هستم بجز کره چون که کبدم چربه نمیتونم بخورم راستی اگر چیزی از پنیر اضافه اومده برای من هم کنار بگذارید چون که خیلی وقت هست که پنیر خونگی نخوردم و دلم برای یک پنیر خونگی تنگ شده, در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام پستتان خیلی آموزنده بود
شما اینجا یه ابتکار جالبی رو ابداع کردید و به جای مایع پنیر از دوغ استفاده نموده اید اما یه سوال اگه مقدار شیر بیشتر باشه مقدار دوغ هم باید زیادتر بشه؟ یا نه؟
راستی اگه امکان داره کمی از آب پنیر واسه من کنار بذارید چون شنیدم درمان دیابته خیلی مرسی

سلام خانوم جوادیان.
چه جالب, من یه خاله دارم که اون هم خودش پنیر درست میکنه اما اون با شیر گوسفند درست میکنه.
من در کل با پنیر و کره میانهی خوبی ندارم اصلا کره نمیخورم ولی خیلی کم پیش میاد تا پنیر بخورم اما این نظر شما را در باریه پنیرهای بازاری لایک میکنم.
ما ماست را خودمون درست میکنیم اما پنیر را نه.
همیشه از خوندن پستهای شما هم احساس غرور و توانمندی میکنم و هم لذت میبرم زیاد.
مرسی از شما.

سلام بر دوستان خوبم.
آقای ملکی! سرتونو بیارید جلو، یه کم جلوتر، آهان. این هم مدال؛ انداختم گردنتون. خب. حالا شما با هر دوغی میتونید پنیر درست کنید. به همین سادگی.
باران عزیز! از راهنماییتون ممنونم. باید میفهمیدم کی شیر به جوش میاد که همون وقت مایه رو بریزم. شیرهایی با مواد نگهدارنده به من نمیسازه. شیرهای مدرسه و شیرهای پلاستیکی که من میخرم، شیرهای روز هستند و تاریخ مصرفشون یکی دو روزه.
من زمانی که در تهران زندگی میکردم، باز هم خوراکیهای خانگی تهیه میکردم. فرصتها خیلی عزیزند.
و اما عمو حسین گرامی!تکه های پنیر، از دستمال خارج نمیشوند؛ البته بعضیها دستمال هم نمیگذارند. ضمن این که پنیر با شیر درست میشود و مایه آن میتواند دوغ، پنیر، قرص پنیر، سرکه و یا چیزهای دیگر باشد. من با دوغ درست کردم. چون همه اندازه ها دستم بود، اینجا نوشتم تا اگر کسی بخواهد، بی هراس، آن را تهیه کند.
من از صدای شعله، هنگام دمیدن، متوجه کم، زیاد یا ملایم بودن آن میشوم. همزمان، پیچ شعله را نیز به آرامی تنظیم میکنم.
جناب گوشه نشین، بیسایه، آقای چشمه، آقای عبداله پور، محدثه جان و فاطمه عزیز! از لطف شما هم بسیار ممنونم. خوشحالم که این پست رو دوست داشتید.
فاطمه جان شاید پنیر را با سیاه دانه نخورده باشی؛ من گاهی وقتها به پنیرها سیاه دانه هم میزنم که طعمی رؤیایی دارد.
راستی برای هر چهار لیوان شیر، حدودا یک استکان بزرگ دوغ کافیست.
لحظه اضافه کردن دوغ و زمان هم زدن، بسیار مهم است.

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام خانم جوادیان.
نمیدونم چی بگم.
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی.
میشه بگین چطوری کفیر درست میکنید؟
عااااااااااااااااااااااااااااالی بود.
ممنووووووون. ممنووووووووووووووووووووووون.

سلام عزیزم
پستت عالی بود خیلی خوب و نابینایی آموزش میدی.
من پنیر دوست ندارم اما ماست رو خودمون درست میکنیم.
ما هم از شیرهایی که تازه هستن استفاده میکنیم و شیر با مواد نگهدارنده نمیخوریم.
بازم اگه آموزشی داشتی بیا که اومدنت خیلی خوشحالمون میکنه.
شاد و موفق باشی.

سلام خانم جوادیان کدبانو ,
بسیار خوشحالم که دوباره پای درس شما میشینم . واقعا استفاده کردم , واقعا .
من عاشق خودکفایی در منزل هستم . اصلا به همین دلیل بود که رو به انگولک کاری لوازم منزل آوردم و حتی تا گچ کاری سقف و سرامیک کاری open آشپزخانه و کف منزلمون رو هم برای اولین بار انجام دادم و خیلی هم خوب از آب در اومد .
من دوست داشتم تمام سس های منزل رو خودمون تهیه کنیم مثلا صص گوجه فرنگی بسیار آسان هست یا پیتزا که من در پیتزا فروشی کار کردم و میدونم که کاری نداره و کمی لوازم میخواد و غیره .
از پنیر میترسیدم … یعنی مطمین نبودم که با شیر های کم چرب شهری بشه درستش کرد و انجام نداده بودم که ترسم رو ریزوندید خخخ . راستی خیلی هم خوب توضیح دادید , از قلم خوبتون به بهترین شکل استفاده کردید .
خوب جدیدا من هم کدبانو شدم و مجبورم خیلی چیزا رو یاد بگیرم . خوب تنهایی هم این خوبی ها رو داره دیگه خخخ .
بسیار استفاده کردم و باز هم از تجربیاتتون برامون بنویسید.

دوستان خوبم! باز هم سلام. واقعا از محبت و لطف تک تک شما سپاسگزارم.
من برای تجربه ها ارزش زیادی قائلم؛ اینست که زمان انجام برخی کارها، دقت بیشتری میکنم تا در زمان انتقال راحتتر مطالب را ارائه دهم.
امیدوارم مورد استفاده شما مهربانان باشد.
خدمت آقا مهدی عرض کنم که قارچ کفیر را باید از یک دوست مورد اعتماد تهیه کنید. او خود، بقیه ماجرا را برایتان توضیح میدهد.
آقای ترخانه! من پیتزا را روی گاز در ماهیتابه تهیه میکنم.
امیدوارم شما هم از تهیه پنیر با شیر کم چرب، لذت فراوان ببرید.
خانم کاظمیان، آقا محسن گرامی،ساناز عزیز، پری سیمای مهربان و سارای دوست داشتنی از لطف شما هم ممنونم.
روزگارتون خوش.

دیدگاهتان را بنویسید