خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

z

f

۳۴ دیدگاه دربارهٔ «z»

سلام خانم مظاهری.
حرفهایتان واقعا زیبا بود و از خواندنش لذت بردم.
منم خوشحالم که دوباره به تحصیل خود ادامه دادید. واقعا درس خواندن و علم آموزی یکی از زیبایی های زندگی است.
امیدوارم در مراحل دیگر زندگیتان هم همین طور موفق باشید.
با احترام فراوان

سلام عزیزم….مرسی که برامون نوشتی…منم دارم فکر میکنم برم توی یه رشته ی دیگه باز درس بخونم….این جمله که گفتی درس و همیشه میشه خوند نمیدونم چقدر میتونه توی این شروع برای من صادق باشه…آرزو میکنم سال خوبی را شروع کنی…شاد باشی همیشه.

سلااام گلبانو،
ببین بستگی داره درس اولویت چندمت باشه خخخ، به یه چیزی دست یافتیدم، بیش از نصف مردم ما درس رو به خاطر مدرک و بی کاری میخونن، اندک اند کسانی که صرفا از روی علاقه درس بخونن، چرا؟! چون جامعمون مدرک گراست، چون عقل مردم تو چششونه، جسارت به شما نبودا، کلی گفتم،
نظر شخصیم اینه که اگه یه مدرک لیسانسی چیزی داری برو بچسب به کار،
بیستا مدرک هم که داشته باشی با وجود شرایط کشور ما به جای خاصی نمیرسی،
شمام که خدا رو شکر محدودیت بینایی نداری که، برو پوووول بزن به جیییب خخخ،
مرسی از حضورت

سلام زهره جان
آفرین بهت گرفتن اولین دستمزد را تبریک می‌گم.
ولی درستو حتما بخون
می‌دونم سخته ولی تمام می‌شه
شاید مدرکت به کارت اومد, کی می‌دونه؟
فقط رشتت را نگفتی؟
منم رشته دانشگاهیم محیط زیست بود
با وجودی که دو قران از بابت این رشته توی جیبم نرفت
ولی, همیشه دوستش دارم و پشیمان هم نیستم که اومدم دانشگاه صنعتی و چقدر هم اذیت شدم.
برات در سال جدید آرزوهای خوبی دارم
راست می‌گم باور کن, متنهایت بهم انرژی می‌ده
موفق باشید

سلااام دوست خوووبم،
ممنونم از لطفت عزیز،
حضور شماها هم به من انرژی میده،
من علوم تربیتی هستم، یکی از اقوام روان شناسیه خخخ،
کار خوبی کردی رفتی دنبال علاقت،
درستش هم همینه، مگه آدم چقدر زندگی میکنه،!؟
فدای مهربونیت

سلام و درود بر خانم مظاهری, مرسی بابت پستتان واقعاً خیلی خیلی عالی بود و شما هم خوب نوشته بودید میگم خوش به حال کسی که شما معلم و مدرس کامپیوترش هستید شکلک حسودی به شاگرد کلاس کامپیوتر شما همین در پایان هم فرا رسیدن عید باستانی نوروزُ پیشاپیش بهتون تبریک میگم و امیدوارم سال ۹۵ براتون سالی پر از خیر و برکت و پر از پول باشه در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام بر وکیل آینده،
لطف دارین به من،
ولی جدی خیلی تلاش میکنم که معلم خوبی باشم،
البته من به درجه ای نرسیدم که خودم رو لایق حتی اسم معلمی بدونم، تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف!,
چقدر من فروتنم آخه خخخ،
مرسی از حضورتون، منم متقابلا سال پر برکت رو برای شما و همه ی دوستانی که تبریک گفتن آرزومندم،

سلام به خانم مظاهری کم پیدا
بابت دستیابی به اولین شغل بهتون تبریک میگم
و خیلی خوبه که درس رو ادامه دادید
راجع به سختیهای درس خوندن هم نگید که دلم خینه!!! خخخ!
واقعا انگیزه ای برای درس خوندن تو این مشکلات نمی مونه!
ولی خب، همینه که هست
به امید اینکه یه روز خودمون بتونیم تغییر شرایط بدیم
در پایان سال نو رو
پیشاپیش بهتون تبریک میگم
امیدوارم تو سال جدید یه کار ثابت و مناسب پیدا کنید

سلااام بر شمااا،بزرگوارین، ممنونم از تبریک، مطمئنا افراد پر تلاشی مثل شما در تصمیم گیری من بی تإثیر نبودین،
آدم خجالت میکشه اصن اینجا بگه دیپلم دارم ههه،
آره کم پیدا بودم میدون دادم یه مدت به جوونا خخخ،
در مورد انگیزه هم کاملا موافقم به خصووص که من خودم یه آدم فوق العاده انگیزشیم،
دیگه چی میخواستم بگم؟! خخخ،
همین دیگه، ایشالا شما هم یه شغل درخور با حقوق عالی به دست بیارین،
دل عالی پر شادی!

اول اینو بگم که پارسال میرفتم بیرون بین مردم و از صدای ترقه لذت می بردم ولی حالا دستمال‌کاغذی گوشمه تا از گوشم محافظت کنم. نمیدونم این پست مال کیه و خیلی کم ازش فهمیدم. فکر کنم صاحب پست شهروزه معتاده و فقط هم خانواده اش از موضوع خبر دارند. خجالت نمیکشی پسر؟؟؟ نه نه فکر کنم مسعود، یا شایدم مجتبی که ولمون نمیکنه خخخ. نه نه انگار خانم مظاهری با درس آشپزی تشریف آوردن. هرکی هستی باش ولی اینو بدون که اصفهانی جماعت از حقوقی که میگیرند خوشحالند اما زمانی خوشحالتر ترند که همه حقوقشون رو فقط و فقط برا خودشون خرج کنند. خخخخ. خارج از شوخی خوشحالم که خوشحالید. بعد که دستمال‌کاغذی رو برداشتم یکی بهم بگه چی گفتم

من الآن میگم که چی گفتین،! هاهاها،
اولش که سلامتون رو درسته قورت دادین،
بعدشم گفتین بعضی از مردمان سنندج، درررر صوورتیی از حقوقشان لذت میبرن که،!!
همه ی حقوقشان را برای خودشان خرج کنن، هاهاهاهوهوهاها،

سلام بر زهره عزیزم. این که مطلبی از تو این جا بود، خیلی منو خوشحال کرد؛ و خوشحالتر این که کار مناسبی پیدا کردی و دستمزد گرفتی. پیشنهاد میکنم چند تا از هدفهاتو بنویسی و داشته باشی. البته نه به صورت کلی. بلکه بسیار جزءی اون موقع برای انجام کارهایی که از تو خواسته میشه، سوای علاقه ای که بهشون نداری، انگیزه زیادی برای رسیدن به اهدافت خواهی داشت که کار رو برات جذابتر هم میکنه.
بهترینها رو برات آرزو دارم نازنین.

سلااام دوست عزیزم،
منم خوشحالم که قابل میدونی وقت میذاری پستهامو میخونی،
کلا من اگه برنامه ریزی داشتم خیلی وضعیت بهتری داشتم، چند باری نوشتم ولی در حد نوشتن بوده،
ممنونم از راهنماییت،
فدای محبتت، شادی و سلامتی رو برات آرزومندم،

سلام به زهره.
اول از هر چیزی بهت برای پیدا کردن کار تبریک میگم و امیدوارم که هر چه زودتر یه کار ثابت با حقوق عالی پیدا کنی, البته من نمیدونم که حقوق عالی از نظر دوستان اصفهانی چی هست هه, اما به نظر من الان توی این جامعه اهل هر شهری که باشی حقوقی را که دلت میخواد نمیگیری خخخخخخ, خو اینجا …….
راستی من هم دانشجوی پیامزور بودم خخخخخ وای نمیدونی چه کرد با من تا تموم بشه من هر ترم به خودم گفتم که حماقت کردم و الان که دارم به ارشد فکر میکنم پیام نور عمرا. آبجیم هم که امسال میخواد کنکور بده میگه که هر جا به جز پیامنور.
برات در تمام مقاطع زندگیت آرزوی موفقیت دارم.

سلاااام، فاطمه جاانم،
الآن سیاهرگهای قلبم دارن به رنگ آبی فیروزه ای در میان!! دندونای آسیابم قیام کردن،
آخآخآخ!!
واااای!!
اسم منو چرا همچین نوشتی!
هاهاهاها!
مرسیی از لطفت، حقوقم هم بسته به سطح خانواده داره، مثلا ما که یه میلیون واسمون پول خرد حساب میشه خودت حساب کن حقوق عالیمون چیه!!
ههههاهااااهاا!
ایشالا دولتی اصفهان بیاری!
الآن من دارم خجالت میکشم دستمال بدین عرق جبین پاک کنم،!
منم الآن باید هم سطح تو باشمااا خخخخ،
لطف کردی خوندی خانم گل، شاد باشی نازنینم،

درود! بهبه خاله زهره: راه گم کردی… خوب گفتی اولین شغل… پس مدیریت موج نور جز شغلهات حساب نمیشه… خدا میدونه شما دخیا چندتا شغل نون و آبدار داشته باشید و فقط یکیشو لو بدهید… راستی این همه حرفه هم داری و از هر انگشتت یه هنر میباره… خوب ما که از موفقیتهای دوستان خوشحالیم… همیشه شاد و خوشبخت و موفق باشید و به محله بیشتر بیایید…!

سلااام بر جناب عدسی خان گرامی،
وای چقدر دلم یه اردو مثل پارسال، خواست، نه بابا اون که میرم یه نظارتی میکنم برمیگردم،
هاهاهااا،
امان از دست شمااا!
وای بذارین بباره اینقدر که انگشتام سنگین شدن اصن یه بار ناخنم شکست، خخخخ خخخخ
ممنونم از حضور سبز و همیشگیتون

سلام
زهره جون چه کم پیدا شدی!
خوبی؟
سلامتی؟
کیفت کوکه؟
خب حتما که کوکه
حالا راستی اول بگم پست خیلی خوبی هست بعد هم بگم خاطرات دوران تحصیلم را دوباره زنده کردی
با همه ی حرف هات هم کاملا موافقم
من کتاب های دیپلمم دو هفته قبل از امتحان معارفه گیرم اومد به غیر از کتاب زبان که اونم شب امتحان بهم دادند
راستی بیشتر کتابها مون هم روی نوار بود که چون دست به دست گشته بود همش پاره میشد و ما باید با اون چسب باریک ها به هم میچسبوندیم و دوباره از اول گوش میدادیم وسطش هم صدا هی زعیف و قوی میشد وااااای چه دردسرت بدم یه مکافاتی کشیدم که نگو و نپرس
واااای راستی که ما چه دردسرها که نمیکشیم
وقتی فوق دیپلمم را گرفتم یکی از دوستام میگفت فوق دیپلم تو مساوی با دکترایی که ما بگیریم چون خودش دیده بود چقدر سخته تهیه کردن کتاب دادن به یکی که برات بخونه و اونم چقدر سخت پیدا بشه تازه بعدشم خدا کنه خوب بخونه که اکثرا هم خوب نمیخونند
واااای سرتون را درد اوردم خودش یه پست شد ببخشید.

سلام خواهرم نوشته تان بسیار ساده و صمیمی بود چون سخن از دل براید. لاجرم بر دل نشیند. من هم در یک مورد مثل شما هستم یعنی اگر به کاری علاقه مند نباشم به هیچ وجه نمیتوانم آن کار را ادامه بدهم ضمناً حیف اسم دانشگاه که به روی پیام نور بگذاریم فرصت را مغتنم شمرده و سال جدید را تبریک عرض نموده و بهترین ها را در این سال برایتان آرزو مینمایم.

سلاام بر صدرنشین محله، راستی من برادر ندارم، ممنون که منو خواهر خودتون میدونین،
فقط تو بحث خوراکی و اینا هم همین سمت رو حفظ کنید خخخخ، من هم پیشاپیش این عید بزرگ باستانی و فرخنده رو به شما و همه ی دوستان شادباش عرض میکنم،
دل عالی پر شادی

سلام به زهره ی عزیز دوباره.
راستش من دیشب به قدری با لپتاپم به خاطر اینکه جاز ۱۷ نصب کردم درگیر بودم و زمان نوشتن کامنت تو چون قصد داشتم بنویسم مظاهری برای همین اسمت را اشتباه نوشتم شرمنده هه.
حالا تو میخوای در سطح چی من باشی هان خخخخخخخخخ.
وای بچه پولدار خو به نظر من ده ملیون خوبه خخخخخخخ.
اما بی شوخی با این که گفتی کاملا موافقم به نظر من هم حقوق گاهی در مقابل خانواده ای که شخص درش بزرگ شده خیلی منافات داره.
امیدوارم که این بار مشکلی نداشته باشه کامنتم چون دیروز حالم خوب بود اون شد امروز که ۴ انگشت دست چپم سوخته خخخخخخخخخخ.
باز هم بخاطر اسمت شرمنده.
شاد باشی.

باریک الله دُخدِری خُب… کار جُسی؟ تدریس میکونی؟ آ باریک الله…
وااااااای زهره خره بمن بگن بین تدریس و مرگ یکیشا انتخاب کون حتمی مرگا انتخاب میکونم بسکی شلم شوربام نمیتونم تدریس بکنم… واااااااااااای هر بار که یه کلاس بزور میکنن تو حلقم با بدبختی و گریه سر و تهشا هم میارم… بسکی بدم میاد سرِ وق برم و سرِ وق بیام و رفتارم خوب باشه و خانوم باشم و مقررات رو رعایت کنم… ولی اگه آدم آدم باشه و تدریسا دوس داشته باشه، خییییلی خُبس… من که نیسم.. شوما ایشالله موفق و مؤید و پیروز و سربلند باشی… از حالا تا همیشه…
سال نوتم مبارک و مبارک ایشالله مبارکت باد…هاههاهاهاهاهاههاهااهاها…

سلام.
تبریک میگم.
با حرف هاتون شدییییییییید موافقم و معتقدم ما اسیر زندگی هستیم و باید فرصت طلبانه شادی های کوچک رو جست و جو کنیم و در یابیم و سعی کنیم در این مسابقه برد هامون از باخت ها بیشتر باشند.
موفق و سربلند باشید.

دیدگاهتان را بنویسید