سلام دوستان
امیدوارم که حالتان خوب باشد.
در این پست می خواستم دل نوشته دیگری از خودم با نان «پدر، تکیه گاه وجود» را برایتان بگذارم.
وقتی نام تو در گوشم طنین انداز می شود
به یاد روز های خسته ام می افتم
روز هایی که گریه هایم
با لبخند مهر تو به فنا می رفت
و دستان گرمت
مرا شیفته ی عطر وجودت می کرد
و با باران مهربانت
و عطر نوبهارت
سبزه می زدم
و تو در میان آغوش تنگت
نفس هایت را با من قسمت می کردی
تا دیگر دلم احساس تنهایی نکند
و حال سال هاست
که با تکیه گاه وجودت
زندگی می کنم
و اگر یک روز نباشی
دلم که هیچ،
حتی دنیا هم تنگ می شود
مگر نه این است
که از کودکی آموخته ام
بابا آب داد.
اما چه کسی می داند که تو
برای همین تکه نان،
جوانیت را گذاشته ای
و هنوز با سپیدی موهایت
همچو سپیدی که از افق شب می دمد
و با استواری وجودت
طوفان های بی رحم زندگی را در هم می شکنی
و در میان ازدحام غریبی
و بنبست زندگی
به من می آموزی
که با بودنت
غصه، ممنوع
تقدیم به همه پدران مهربون
روزتان مبارک
دوستتون دارم
۲۴ دیدگاه دربارهٔ «پدر، تکیه گاه وجود»
ای کاش اگه اگر نوشته میشد
تشکر
قشنگ بود
سلام آقای ملکی گرامی.
ممنونم از حضورتان.
من در هنگام ارسال پست حضور ذهن نداشتم که از کلمه اگه استفاده کرده ام. به همین لحاظ از مدیران سایت خواهش می کنم کلمه اگه را به اگر تغییر دهند.
مرسی از دقت و توجه شما.
شاد باشید.
سلام وحید جان.
خیلی خوب نوشته بودی.
واقعا معلوم بود که حرفهات رو از ته قلبت آورده بودی.
تشکر از انتشار این پست.
سلام عمو جان.
خواهش می کنم شما زیبا می خونید.
آدم هر چقدر هم از ته دلش برای پدر بنویسه بازم کمه و با هیچ چیزی نمیشه محبت های پدر را جبران کرد.
من هم از حضور ارزشمندتان تشکر می کنم.
شاد باشید.
سلاااام و درود بر آقا وحید عزیز واقعاً مرسی بابت این دل نوشته خیلی عالی گیرا و دلنشین بود من هم میگم پدر ای سرو قامت زندگیم ای بهترین حامی تو در ایام جوانی با اینکه میتوانستی به خوشیهای خودت بپردازی اما از ۱۴ سالگی تا الآن که دیگر قامتت خمیده شده داری با استقامت کار میکنی واقعاً و واقعاً من چه جوری میتونم قدر دان زحمات تو باشم اگه روزی هزاران بار بر دستان و پاهای تو بوسه بزنم اگه ده هزار بار عرق خستگی تو را خشک کنم اگه هزاران شادیی که توی دنیا وجود داره را نثار تو کنم بازم پاسخگوی زحماتت نیست پس تنها میگویم پدر روزت مبارک و صدها میلیون بار بر دستان و پاهایت بوسه میزنم و میگویم بخاطر همه ی رنجها و زحماتی که برایم کشیدی متشکرم و سپاسگزار خدا هستم که چنین پدر نازنینی را به من داده
بازم پیشاپیش فرا رسیدن روز پدر را به همه ی پدران ایران محله و به خصوص به پدر خودم تبریک میگویم و از همه ی هم محله ای ها میخواهم برای پدرانی که امسال در بین ما نیستند و به جهان ابدی پیوسته اند یک فاتحه قرائت کنند بازم مرسی بابت این دل نوشته و مرسی بابت این پست در پناه حق بدرود و خدا نگه دار
سلام آقای عبدالله پور.
بله دقیقا درسته. ما هر کاری هم بکنیم نمی تونیم ذره ای از محبت های پدران عزیز را جبران کنیم و من امیدوارم که خدا همه پدران بزرگوار را حفظ نماید و امیدوارم روح پدران از دست رفته هم شاد باشد و با خوبان محشور باشند.
ممنونم از لطف و حضورتان.
شاد باشید.
سلام آقا وحید.خیلی زیبا بود.امیدوارم پدرهایی که زنده هستن سایه شون همیشه بالای سر فرزندانشون باشه و اون پدران عزیزی که رفتن رو خداوند مورد مهر و رحمت قرار بده و به فرزندانشون صبر عطا کنه.من امسال قدر بابامو بیش از هر سال میدونم هر چند همیشه خوب و مهربون بوده ولی امسال هر نوشته ای درباره پدر رو واژه واژه نفس می کشم و لمس میکنم.بازم مرسی از دلنوشته خوبتون.شاد باشید و لحظه لحظه تون سرشار از عشق به زیستن!
سلام لِنا خانم.
خواهش می کنم قابل شما را نداشت.
خدا پدرتان را حفظ نماید و برایشان آرزوی سلامتی می کنم.
ممنونم از حضور سبزتان.
شاد باشید.
سلام آقا وحید خیلی خوب بود سپاس
سلام خانم عظیمی.
خواهش می کنم.
ممنون از حضورتان.
سلام…دل نوشته زیبایی بود
لذت بردم…خدا پدرومادر شما را نگه داره
میلاد حضرت علی علیه السلام و روز مرد را هم به شما تبریک میگم.
سلام خانم سارایی گرامی.
خواهش می کنم قابل شما را نداشت.
امیدوارم پدر و مادر شما هم سالیان سال زنده باشند.
ممنونم از لطف و حضور سبزتان.
شاد باشید.
بنده هم این روز مبارک را به شما و خانواده محترمتان تبریک می گویم.
با سپاس
سلام آقا وحید
بسیااااااار زیبا و دلنشین … خیلی خوشم اومد
ممنون بابت پست
واسه پست قبلیت کامنتمو جواب ندادیا چرا آیا ؟
سلام به روشنک خانم عزیز.
خواهش می کنم قابلت را نداشت.
شما زیبا می خونید.
من واقعا شرمنده شما هستم. من کامنت شما را در پست قبلی ام کمی دیر دیدم که دیروز آنرا جواب دادم و می توانید ملاحظه کنید.
باز هم ازت عذرخواهی می کنم.
ممنونم از حضور ارزشمندت و خیلی خیلی خوشحال شدم.
شاد باشی.
سلام وحید.
اولش نوشتی نان پدر!
دمت خیلی گرم.
پسر تو ترکوندی!
عالی بود مثل خودت.
مِقسی
سلام کامبیز جان.
مرسی از لطفی که به من داری.
دم تو هم گرم عزیزم.
مرسی که هستی.
شاد باشی همیشه.
سلام
عااالی بود
شما یه نویسندۀ فوق العاده هستید.
با اجازه تون این متنو تقدیم میکنم به پدرم.
پدرهای محله روزتون مبارک.
درستش کردم.
اگه شد اگر
و یه شد یک
سلام پریسیما خانم.
خواهش می کنم. شما عالی می خونید.
شما همیشه بیش از ارزشم به من لطف دارید.
اختیار دارید. خوشحال میشم به پدرتان تقدیم کنید.
من هم روز پدرتان را بهتون تبریک می گویم و امیدوارم که سالیان سال زنده باشند.
ممنونم از لطف و حضورتان.
شاد باشید.
دست گلتون درد نکند.
ولی کلمه بن بست سر هم نیست هااااااا خخخخ
بن بست رو کی ویرایش کرده؟ خخخخ
سلام آقا وحید.
من هم این روز را به تمام پدران تبریک میگم خصوصا پدر خودم که جدا همه جا و همیشه مثل یه کوه همراهم بوده و هست.
مرسی برای دل نوشتهی زیباتون, جدا از خوندنش لذت بردم عالی مینویسید.
شاد باشید همیشه.
سلام فاطمه خانم.
خواهش می کنم قابل شما را نداشت.
من هم این روز را به پدرتان تبریک می گویم و امیدوارم سایه ایشان همیشه بر سرتان باشد.
مرسی از لطف و حضور سبزتان.
شاد باشید.