خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین پست از سری پستهای مربوط به انتشار مواد قانون آیین دادرسی کیفری

سلااام سلااام و دروود بر همه ی دوستان هم محلهی گلم من میخوام در چند پست مواد قانون آیین دادرسی کیفری را در محله منتشر کنم این جرقه چندین پیش در ذهنم بود اما در پستی عمو حسین چنین پیشنهادی داد که من هم دیگر جای درنگ و تردید ندیدم و قرار است در هر پست هر چند وقت یک بار چند ماده برایتان بگذارم
بگذارید کمی واستون از این قانون بگویم قانون آیین دادرسی کیفریاولین بار در سال 1290 به تصویب رسید البته بعدها در طول زمان دستخوش تغییرات و تحولاتی شد و این قانون با تمامی تحولات و تغییراتش تا سال 1373 به قوت خودش باقی بود اما در سال 1373 دادسرا حذف گردید و دادگاه های کیفری 1 و 2 حذف گردید و تمامی صلاحیتها در اختیار دادگاه قرار گرفت و اما در سال 1376 دادگاه ویژه ی اطفال به جرایم اطفال اختصاص یافت در سال 1378 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب کتاب دوم در امور کیفری در تاریخ 28 فروردین سال 78 تصویب گردید که این قانون به مدت سه سال به طور آزمایشی به تأیید شورای نگهبان رسید تا این که در سال 1381 دادسرا دوباره احیا گردید و قانونی هم در همین زمینه با عنوان قانون احیای دادسرا تصویب شد البته در لسان حقوقی به این قانون احیای دادسرا گفته میشد وگرنه عنوان این قانون هست قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 15 تیر ماه 1373 و اصلاحات بعدی تا 28,7,81 که قانون آئین دادرسی کیفری 78 سیصد و هشت ماده و هشتاد و چهار تبصره بوده و قانون احیای دادسرا نیز دارای سی و هشت ماده بوده و تا سال 1392 لازم الاجرا بود اما در سال 1392 قانون جدید آئین دادرسی کیفری در تاریخ 4,12,92 تصویب شد این قانون مشتمل بر پانصد و هفتاد ماده و دویست و سی تبصره در جلسه ی مورخ چهارم اسفندماه یکهزار و سیصد و نود و دو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم (85) قانون اساسی تصویب گردید و مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت سه سال در جلسه علنی مورخ نوزدهم بهمنماه یکهزار و سیصد و نود موافقت نمود و در تاریخ 26,12,92 به تأیید شورای نگهبان رسید اما این قانون هم در اجرا با اشکالاتی رو به رو شد تا این که نحایت الامر قانون آئین دادرسی کیفری در تاریخ 24,3,1394 اصلاحاتی نسبت به آن ایجاد گردید یعنی قانون آئین دادرسی جرائم نیروهای مسلح و دادرسی الکترونیکی مصوب سال 1393 هم نیز به آن الحاق گردید و ماده ی پانصد و شصت و نه قانون سال 92 هم به موجب ماده 698 قانون آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح و دادرسی الکترونیکی مصوب 8,7,1393 ملغی گردید.
حال من قصد دارم در چند پست مواد این قانون را به صورت متنی در اختیار شما عزیزان قرار دهم این متن برگرفته شده از نسخه ی بریل قانون آیین دادرسی کیفری که توسط بهزیستی رودکی در اختیار من است و نسخه ی گویایی که انجمن کتب شنیداری حقوقی ضبط کرده و هم اکنون آن را از آنان دریافت داشته ام برایتان مینویسم انشالله در هر پست حدود چهل تا پنجاه ماده از این قانون برای شما عزیزان نگاشته میشود
اما حال متن قانون
قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب ۴ /۱۲ /۱۳۹۲)
با اصلاحات جدید (24/3/94)
بخش اول – کلیات
فصل اول – تعریف آیین دادرسی کیفری و اصول حاکم بر آن
ماده ۱- آیین دادرسی کیفری مجموعه مقررات و قواعدی است که برای کشف جرم، تعقیب متهم، تحقیقات مقدماتی، میانجیگری، صلح میان طرفین، نحوه رسیدگی، صدور رأی، طرق اعتراض به آراء، اجرای آراء، تعیین وظایف و اختیارات مقامات قضایی و ضابطان دادگستری و رعایت حقوق متهم، بزه دیده و جامعه وضع میشود.
ماده ۲- دادرسی کیفری باید مستند به قانون باشد، حقوق طرفین دعوی را تضمین کند و قواعد آن نسبت به اشخاصی که در شرایط مساوی به سبب ارتکاب جرایم مشابه تحت تعقیب قرار میگیرند،
به صورت یکسان اعمال شود.
ماده ۳- مراجع قضایی باید با بی‌طرفی و استقلال کامل به اتهام انتسابی به اشخاص در کوتاه‌ترین مهلت ممکن، رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ نمایند و از هر اقدامی که باعث ایجاد اختلال یا طولانی شدن فرآیند دادرسی کیفری می‌شود، جلوگیری کنند.
ماده ۴- اصل، برائت است. هرگونه اقدام محدودکننده، سالب آزادی و ورود به حریم خصوصی اشخاص جز به حکم قانون و با رعایت مقررات و تحت نظارت مقام قضایی مجاز نیست و در هر صورت این اقدامات نباید به گونه ای اعمال شود که به کرامت و حیثیت اشخاص آسیب وارد کند.
ماده ۵- متهم باید در اسرع وقت، از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره‌مند شود.
ماده ۶- متهم، بزه‌دیده، شاهد و سایر افراد ذی‌ربط باید از حقوق خود در فرآیند دادرسی آگاه شوند و سازوکارهای رعایت و تضمین این حقوق فراهم شود.

ماده ۷- در تمام مراحل دادرسی کیفری، رعایت حقوق شهروندی مقرر در «قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۵ /۲ /۱۳۸۳» از سوی تمام مقامات قضایی، ضابطان دادگستری و سایر اشخاصی که در فرآیند دادرسی مداخله دارند، الزامی است. متخلفان علاوه بر جبران خسارات وارده، به مجازات مقرر در ماده (۵۷۰) قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب ۲ /۳ /۱۳۷۵ محکوم می‌شوند، مگر آنکه در سایر قوانین مجازات شدیدتری مقرر شده باشد.
فصل دوم – دعوای عمومی و دعوای خصوصی
ماده ۸ – محکومیت به کیفر فقط ناشی از ارتکاب جرم است و جرم که دارای جنبه الهی است، می‌تواند دو حیثیت داشته باشد:
الف- حیثیت عمومی از جهت تجاوز به حدود و مقررات الهی یا تعدی به حقوق جامعه و اخلال در نظم عمومی
ب- حیثیت خصوصی از جهت تعدی به حقوق شخص یا اشخاص معین

ماده ۹- ارتکاب جرم می‌تواند موجب طرح دو دعوی شود:
الف – دعوای عمومی برای حفظ حدود و مقررات الهی یا حقوق جامعه و نظم عمومی
ب – دعوای خصوصی برای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم و یا مطالبه کیفرهایی که به موجب قانون حق خصوصی بزه دیده است مانند حد قذف و قصاص

ماده ۱۰- بزه‌دیده شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان می‌گردد و چنانچه تعقیب مرتکب را درخواست کند، «شاکی» و هرگاه جبران ضرر و زیان وارده را مطالبه کند، «مدعی خصوصی» نامیده می‌شود.

ماده ۱۱- تعقیب متهم و اقامه دعوی از جهت حیثیت عمومی بر عهده دادستان و اقامه دعوی و درخواست تعقیب متهم از جهت حیثیت خصوصی با شاکی یا مدعی خصوصی است.

ماده ۱۲- تعقیب متهم در جرایم قابل گذشت، فقط با شکایت شاکی شروع و در صورت گذشت او موقوف می‌شود.
تبصره – تعیین جرایم قابل‌گذشت به موجب قانون است.

ماده ۱۳- تعقیب امر کیفری که طبق قانون شروع شده است و همچنین اجرای مجازات موقوف نمی‌شود، مگر در موارد زیر:
الف – فوت متهم یا محکومٌ‌علیه
ب – گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم قابل گذشت
پ – شمول عفو
ت – نسخ مجازات قانونی
ث – شمول مرور زمان در موارد پیش بینی شده در قانون
ج – توبه متهم در موارد پیش بینی شده در قانون
چ – اعتبار امر مختوم
تبصره ۱- درباره دیه مطابق قانون مجازات اسلامی عمل میگردد.
تبصره ۲- هرگاه مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون شود، تا زمان افاقه، تعقیب و دادرسی متوقف می شود. مگر آنکه در جرائم حق الناسی شرایط اثبات جرم به نحوی باشد که فرد مجنون یا فاقد هوشیاری در فرض افاقه نیز نتواند از خود رفع اتهام کند. در این صورت به ولی یا قیم یا سرپرست قانونی وی ابلاغ می شود که ظرف مهلت پنج روز نسبت به معرفی وکیل اقدام نماید. در صورت عدم معرفی، صرف نظر از نوع جرم ارتکابی و میزان مجازات آن وفق مقررات برای وی وکیل تسخیری تعیین می شود و تعقیب و دادرسی ادامه می یابد.
ماده ۱۴- شاکی میتواند جبران تمام ضرر و زیان‌های مادی و معنوی و منافع ممکن الحصول ناشی از جرم را مطالبه کند.
تبصره ۱- زیان معنوی عبارت از صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی، خانوادگی یا اجتماعی است. دادگاه میتواند علاوه بر صدور حکم به جبران خسارت مالی، به رفع زیان از طرق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن حکم نماید.
تبصره ۲- منافع ممکن الحصول تنها به مواردی اختصاص دارد که صدق اتلاف نماید. همچنین مقررات مرتبط به منافع ممکن الحصول و نیز پرداخت خسارت معنوی شامل جرایم موجب تعزیرات منصوص شرعی و دیه نمی‌شود.
ماده ۱۵- پس از آنکه متهم تحت تعقیب قرار گرفت، زیان دیده از جرم میتواند تصویر یا رونوشت مصدق تمام ادله و مدارک خود را جهت پیوست به پرونده به مرجع تعقیب تسلیم کند و تا قبل‏ از اعلام‏ ختم‏ دادرسی، دادخواست ضرر و زیان خود را تسلیم دادگاه کند. مطالبه ضرر و زیان و رسیدگی به آن، مستلزم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی است.
ماده ۱۶- هرگاه دعوای ضرر و زیان ابتداء در دادگاه حقوقی اقامه شود، دعوای مذکور قابل طرح در دادگاه کیفری نیست، مگر آنکه مدعی خصوصی پس از اقامه دعوی در دادگاه حقوقی، متوجه شود که موضوع واجد جنبه کیفری نیز بوده است که در این صورت میتواند با استرداد دعوی، به دادگاه کیفری مراجعه کند. اما چنانچه دعوای ضرر و زیان ابتداء در دادگاه کیفری مطرح و صدور حکم کیفری به جهتی از جهات قانونی با تأخیر مواجه شود، مدعی خصوصی میتواند با استرداد دعوی، برای مطالبه ضرر و زیان به دادگاه حقوقی مراجعه کند. چنانچه مدعی خصوصی قبلاً هزینه دادرسی را پرداخته باشد نیازی به پرداخت مجدد آن نیست.

ماده ۱۷- دادگاه مکلف است ضمن صدور رأی کیفری، در خصوص ضرر و زیان مدعی خصوصی نیز طبق ادله و مدارک موجود رأی مقتضی صادر کند، مگر آنکه رسیدگی به ضرر و زیان مستلزم تحقیقات بیشتر باشد که در این صورت، دادگاه رأی کیفری را صادر و پس از آن به دعوای ضرر و زیان رسیدگی مینماید.
ماده ۱۸- هرگاه رأی قطعی کیفری مؤثر در ماهیت امر حقوقی باشد، برای دادگاهی که به امر حقوقی یا ضرر و زیان رسیدگی میکند، لازم الاتباع است.
ماده ۱۹- دادگاه در مواردی که حکم به رد عین، مثل و یا قیمت مال صادر می‌کند، مکلف است میزان و مشخصات آن را قید و در صورت تعدد محکومٌ‌علیه، حدود مسؤولیت هر یک را مطابق مقررات مشخص کند.
تبصره – درصورتی‌که حکم به پرداخت قیمت مال صادر شود، قیمت زمان اجرای حکم، ملاک است.
ماده ۲۰- سقوط دعوای عمومی موجب سقوط دعوای خصوصی نیست. هرگاه تعقیب امر کیفری به جهتی از جهات قانونی موقوف یا منتهی به صدور قرار منع تعقیب یا حکم برائت شود، دادگاه کیفری مکلف است، در صورتی‌که دعوای خصوصی در آن دادگاه مطرح شده باشد، مبادرت به رسیدگی و صدور رأی نماید.
ماده ۲۱- هرگاه احراز مجرمیت متهم منوط به اثبات مسائلی باشد که رسیدگی به آنها در صلاحیت مرجع کیفری نیست، و در صلاحیت دادگاه حقوقی است، با تعیین ذی‌نفع و با صدور قرار اناطه، تا هنگام صدور رأی قطعی از مرجع صالح، تعقیب متهم، معلق و پرونده به صورت موقت بایگانی می‌شود. در این صورت، هرگاه ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه بدون عذر موجه به دادگاه صالح رجوع نکند و گواهی آن را ارائه ندهد، مرجع کیفری به رسیدگی ادامه میدهد و تصمیم مقتضی اتخاذ میکند.

تبصره ۱- در مواردی که قرار اناطه ‏توسط بازپرس صادر میشود، باید ظرف سه روز به نظر دادستان برسد. در صورتی که دادستان با این قرار موافق نباشد حل اختلاف طبق ماده (۲۷۱) این قانون به عمل میآید.
تبصره ۲- اموال منقول از شمول این ماده مستثنی هستند.
تبصره ۳- مدتی که پرونده به صورت موقت بایگانی میشود،
جزء مواعد مرور زمان محسوب نمیشود.
بخش دوم – کشف جرم و تحقیقات مقدماتی
فصل اول – دادسرا و حدود صلاحیت آن
ماده ۲۲- به منظور کشف جرم، تعقیب متهم، انجام تحقیقات، حفظ حقوق عمومی و اقامه دعوای لازم در این مورد، اجرای احکام کیفری، انجام امور حسبی و سایر وظایف قانونی، در حوزه قضایی هر شهرستان و در معیت دادگاه‌های آن حوزه، دادسرای عمومی و انقلاب و همچنین در معیت دادگاه‌های نظامی استان، دادسرای نظامی تشکیل میشود.
ماده ۲۳- دادسرا به ریاست دادستان تشکیل میشود و به تعداد لازم معاون، دادیار، بازپرس و کارمند اداری دارد.
ماده ۲۴- در حوزه قضایی بخش، وظایف دادستان بر عهده رییس حوزه قضایی و در غیاب وی بر عهده دادرس علی البدل دادگاه است.
ماده ۲۵- به تشخیص رییس قوه قضاییه، دادسراهای تخصصی از قبیل دادسرای جرایم کارکنان دولت، جرایم امنیتی، جرایم مربوط به امور پزشکی و دارویی، رایانه ای، اقتصادی و حقوق شهروندی زیر نظر دادسرای شهرستان تشکیل میشود.

ماده ۲۶- انجام وظایف دادسرا در مورد جرایمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاهی غیر از دادگاه محل وقوع جرم است، به عهده دادسرایی است که در معیت دادگاه صالح انجام وظیفه میکند مگر آنکه قانون به نحو دیگری مقرر نماید.
ماده ۲۷- دادستان شهرستان مرکز استان بر اقدامات دادستان‌ها، مقامات قضایی دادسرای شهرستانهای آن استان و افرادی که وظایف دادستان را در دادگاه بخش برعهده دارند، از حیث این وظایف و نیز حسن اجرای آراء کیفری، نظارت می‌کند و تعلیمات لازم را ارائه مینماید.
فصل دوم – ضابطان دادگستری و تکالیف آنان
ماده ۲۸- ضابطان دادگستری مأمورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات دادستان در کشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمعآوری ادله وقوع جرم، شناسایی، یافتن و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم، تحقیقات مقدماتی، ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی، به موجب قانون اقدام میکنند.
ماده ۲۹- ضابطان دادگستری عبارتند از:‌
الف – ضابطان عام شامل فرماندهان، افسران و درجهداران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که آموزش مربوط را دیده باشند.
ب – ضابطان خاص شامل مقامات و مأمورانی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محول شده ضابط دادگستری محسوب میشوند؛ از قبیل رؤسا، معاونان و مأموران زندان نسبت به امور مربوط به زندانیان، مأموران وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و مأموران‏ نیروی‏ مقاومت‏ بسیج‏ سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب ‏اسلامی. همچنین سایر نیروهای مسلح در مواردی که به موجب قانون تمام یا برخی از وظایف ضابطان به آنان محول ‌شود، ضابط محسوب میشوند.

تبصره – کارکنان وظیفه، ضابط دادگستری محسوب نمیشوند، اما تحت نظارت ضابطان مربوط در این مورد انجام وظیفه میکنند و مسؤولیت اقدامات انجام شده در این رابطه با ضابطان است. این مسؤولیت نافی مسؤولیت قانونی کارکنان وظیفه نیست.
ماده ۳۰- احراز عنوان ضابط دادگستری، علاوه بر وثاقت و مورد اعتماد بودن منوط به فراگیری مهارت‌های لازم با گذراندن دوره‌های آموزشی زیر نظر مرجع قضایی مربوط و تحصیل کارت ویژه ضابطان دادگستری است. تحقیقات و اقدامات صورت گرفته از سوی اشخاص فاقد این کارت، ممنوع و از نظر قانونی بدون اعتبار است.
تبصره ۱- دادستان مکلف است به طور مستمر دوره‌های آموزشی حین خدمت را جهت کسب مهارت‌های لازم و ایفاء وظایف قانونی برای ضابطان دادگستری برگزار نماید.
تبصره ۲- آیین نامه اجرایی این ماده ظرف سه ماه از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون توسط وزیر دادگستری و با همکاری وزرای اطلاعات، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و کشور و فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تهیه میشود و به تصویب رییس قوه قضاییه میرسد.
ماده ۳۱ – به منظور حسن اجرای وظایف ضابطان در مورد اطفال و نوجوانان، پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل میشود. وظایف و حدود اختیارات آن به موجب لایحه ای است که توسط رییس قوه قضاییه تهیه می‌شود.
ماده ۳۲- ریاست و نظارت بر ضابطان دادگستری از حیث وظایفی که به عنوان ضابط به عهده دارند با دادستان است. سایر مقامات قضایی نیز در اموری که به ضابطان ارجاع میدهند، حق نظارت دارند.
تبصره – ارجاع امر از سوی مقام قضایی به مأموران یا مقاماتی که حسب قانون، ضابط تلقی نمیشوند، موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.
ماده ۳۳- دادستان به منظور نظارت بر حسن اجرای وظایف ضابطان، واحدهای مربوط را حداقل هر دو ماه یکبار مورد بازرسی قرار میدهد و در هر مورد، مراتب را در دفتر مخصوصی که به این منظور تهیه میشود، قید و دستورهای لازم را صادر میکند.

ماده ۳۴- دستورهای مقام قضایی به ضابطان دادگستری به صورت کتبی، صریح و با قید مهلت صادر میشود. در موارد فوری که صدور دستور کتبی مقدور نیست، دستور به صورت شفاهی صادر میشود و ضابط دادگستری باید ضمن انجام دستورها و درج مراتب و اقدامات معموله در صورتمجلس، در اسرع وقت و حداکثر ظرف بیست و چهار ساعت آن را به امضای مقام قضایی برساند.

ماده ۳۵- ضابطان دادگستری مکلفند در اسرع وقت و در مدتی که دادستان یا مقام قضایی مربوط تعیین میکند، نسبت به انجام دستورها و تکمیل پرونده اقدام نمایند.
تبصره – چنانچه اجرای دستور یا تکمیل پرونده میسر نشود، ضابطان باید در پایان مهلت تعیین شده، گزارش آن را با ذکر علت برای دادستان یا مقام قضایی مربوط ارسال کنند.
ماده ۳۶- گزارش ضابطان در صورتی معتبر است که بر خلاف اوضاع و احوال و قرائن مسلم قضیه نباشد و بر اساس ضوابط و مقررات قانونی تهیه و تنظیم شود.
ماده ۳۷- ضابطان دادگستری موظفند شکایت کتبی یا شفاهی را همه وقت قبول نمایند. شکایت شفاهی در صورتمجلس قید و به امضای شاکی می‌رسد، اگر شاکی نتواند امضاء کند یا سواد نداشته باشد، مراتب در صورتمجلس قید و انطباق شکایت شفاهی با مندرجات صورتمجلس تصدیق میشود. ضابطان دادگستری مکلفند پس از دریافت شکایت، به شاکی رسید تحویل دهند و به فوریت پرونده را نزد دادستان ارسال کنند.
ماده ۳۸- ضابطان دادگستری مکلفند شاکی را از حق درخواست جبران خسارت و بهره مندی از خدمات مشاوره ای موجود و سایر معاضدت‌های حقوقی آگاه سازند.
ماده ۳۹- ضابطان دادگستری مکلفند اظهارات شاکی در مورد ضرر و زیان وارده را در گزارش خود به مراجع قضایی ذکر کنند.

ماده ۴۰- افشای اطلاعات مربوط به هویت و محل اقامت بزه دیده، شهود و مطلعان و سایر اشخاص مرتبط با پرونده توسط ضابطان دادگستری، جز در مواردی که قانون معین میکند، ممنوع است.
ماده ۴۱- ضابطان دادگستری اختیار أخذ تأمین از متهم را ندارند و مقامات قضایی نیز نمیتوانند أخذ تأمین را به آنان محول کنند. در هر صورت هرگاه أخذ تأمین از متهم ضرورت داشته باشد، تنها توسط مقام قضایی طبق مقررات این قانون اقدام میشود.
ماده ۴۲- بازجویی و تحقیقات از زنان و افراد نابالغ در صورت امکان باید توسط ضابطان آموزش دیده زن و با رعایت موازین شرعی انجام شود.
ماده ۴۳- هرگاه قرائن و امارات مربوط به وقوع جرم مورد تردید است یا اطلاعات ضابطان دادگستری از منابع موثق نیست، آنان باید پیش از اطلاع به دادستان، بدون داشتن حق تفتیش و بازرسی یا احضار و جلب اشخاص، تحقیقات لازم را به عمل آورند و نتیجه آن را به دادستان گزارش دهند. دادستان با توجه به این گزارش، دستور تکمیل تحقیقات را صادر و یا تصمیم قضایی مناسب را اتخاذ میکند.
ماده ۴۴- ضابطان دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم، در جرایم غیرمشهود مراتب را برای کسب تکلیف و أخذ دستورهای لازم به دادستان اعلام میکنند و دادستان نیز پس از بررسی لازم، دستور ادامه تحقیقات را صادر و یا تصمیم قضایی مناسب اتخاذ میکند. ضابطان دادگستری درباره جرایم مشهود، تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ آلات، ادوات، آثار، علائم و ادله وقوع جرم و جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم و یا تبانی، به عمل می‌آورند، تحقیقات لازم را انجام میدهند و بلافاصله نتایج و مدارک به دست آمده را به اطلاع دادستان میرسانند. همچنین چنانچه شاهد یا مطلعی در صحنه وقوع جرم حضور داشته باشد؛ اسم، نشانی، شماره تلفن و سایر مشخصات ایشان را أخذ و در پرونده درج میکنند. ضابطان دادگستری در اجرای این ماده و ذیل ماده (۴۶) این قانون فقط در صورتی میتوانند متهم را بازداشت نمایند که قرائن و امارات قوی بر ارتکاب جرم مشهود توسط وی وجود داشته باشد.

ماده ۴۵- جرم در موارد زیر مشهود است:
الف- در مرئی و منظر ضابطان دادگستری واقع شود یا مأموران یادشده بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند و یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.
ب – بزه دیده یا دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده‌اند، حین وقوع جرم یا بلافاصله پس از آن، شخص معینی را به عنوان مرتکب معرفی کنند.
پ – بلافاصله پس از وقوع جرم، علائم و آثار واضح یا اسباب و ادله جرم در تصرف متهم یافت شود و یا تعلق اسباب و ادله یادشده به متهم محرز گردد.
ت – متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، قصد فرار داشته یا در حال فرار باشد یا بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود.
ث – جرم در منزل یا محل سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود مأموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند.
ج – متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
چ – متهم ولگرد باشد و در آن محل نیز سوء شهرت داشته باشد.

تبصره ١- چنانچه جرایم موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (۳۰۲) این قانون به صورت مشهود واقع شود، در صورت عدم حضور ضابطان دادگستری، تمام شهروندان می‌توانند اقدامات لازم را برای جلوگیری از فرار مرتکب جرم و حفظ صحنه جرم به عمل آورند.
تبصره ٢- ولگرد کسی است که مسکن و مأوای مشخص و وسیله معاش معلوم و شغل یا حرفه معینی ندارد.

ماده ۴۶- ضابطان دادگستری مکلفند نتیجه اقدامات خود را فوری به دادستان اطلاع دهند. چنانچه دادستان اقدامات انجام شده را کافی نداند، می‌تواند تکمیل آن را بخواهد. در این صورت، ضابطان باید طبق دستور دادستان تحقیقات و اقدامات قانونی را برای کشف جرم و تکمیل تحقیقات به عمل آورند، اما نمی‌توانند متهم را تحت نظر نگه‌ دارند. چنانچه در جرایم مشهود، نگهداری متهم برای تکمیل تحقیقات ضروری باشد، ضابطان باید موضوع اتهام و ادله آن را بلافاصله و به طور کتبی به متهم ابلاغ و تفهیم کنند و مراتب را فوری برای اتخاذ تصمیم قانونی به اطلاع دادستان برسانند. در هر حال، ضابطان نمی‌ توانند بیش از بیست و چهار ساعت متهم را تحت نظر قرار دهند.
ماده ۴۷- هرگاه فردی خارج از وقت اداری به علت هریک از عناوین مجرمانه تحت نظر قرار گیرد، باید حداکثر ظرف یک ساعت مراتب به دادستان یا قاضی کشیک اعلام شود. دادستان یا قاضی کشیک نیز مکلف است، موضوع را بررسی نماید و درصورت نیاز با حضور در محل تحت نظر قرار گرفتن متهم اقدام قانونی به عمل آورد.
ماده ۴۸- با شروع تحت نظر قرار گرفتن، متهم میتواند تقاضای حضور وکیل نماید. وکیل باید با رعایت و توجه به محرمانه بودن تحقیقات و مذاکرات، با شخص تحت نظر ملاقات نماید و وکیل می‌تواند در پایان ملاقات با متهم که نباید بیش از یک ساعت باشد ملاحظات کتبی خود را برای درج در پرونده ارائه دهد.
تبصره- در جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی و همچنین جرائم سازمان یافته که مجازات آنها مشمول ماده (۳۰۲) این قانون است، در مرحله تحقیقات مقدماتی طرفین دعوی، وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه باشد، انتخاب می نمایند. اسامی وکلای مزبور توسط رئیس قوه قضائیه اعلام می گردد.
ماده ۴۹- به محض آنکه متهم تحت نظر قرار گرفت، حداکثر ظرف یک ساعت، مشخصات سجلی، شغل، نشانی و علت تحت نظر قرار گرفتن وی، به هر طریق ممکن، به دادسرای محل اعلام می‌شود. دادستان هر شهرستان با درج مشخصات مزبور در دفتر مخصوص و رایانه، با رعایت مقررات راجع به دادرسی الکترونیکی، نظارت لازم را برای رعایت حقوق این افراد اعمال مینماید و فهرست کامل آنان را در پایان هر روز به رییس کل دادگستری استان مربوط اعلام میکند تا به همان نحو ثبت شود. والدین، همسر، فرزندان، خواهر و برادر این اشخاص میتوانند از طریق مراجع مزبور از تحت نظر بودن آنان اطلاع یابند. پاسخگویی به بستگان فوق درباره تحت‌ نظر قرار گرفتن، تا حدی که با حیثیت اجتماعی و خانوادگی اشخاص تحت نظر منافات نداشته باشد، ضروری است.
ماده ۵۰- شخص تحت نظر میتواند به وسیله تلفن یا هر وسیله ممکن، افراد خانواده یا آشنایان خود را از تحت‌ نظر بودن آگاه کند و ضابطان نیز مکلفند مساعدت لازم را در این خصوص به عمل آورند، مگر آنکه بنا بر ضرورت تشخیص دهند که شخص تحت نظر نباید از چنین حقی استفاده کند. در این صورت باید مراتب را برای أخذ دستور مقتضی به اطلاع مقام قضایی برسانند.
ماده ۵۱- بنا به درخواست شخص تحت نظر یا یکی از بستگان نزدیک وی، یکی از پزشکان به تعیین دادستان از شخص تحت‌ نظر معاینه به عمل میآورد. گواهی پزشک در پرونده ثبت و ضبط میشود.
ماده ۵۲- هرگاه متهم تحت نظر قرار گرفت، ضابطان دادگستری مکلفند حقوق مندرج در این قانون در مورد شخص تحت نظر را به متهم تفهیم و به صورت مکتوب در اختیار وی قرار دهند و رسید دریافت و ضمیمه پرونده کنند.
ماده ۵۳- ضابطان دادگستری مکلفند اظهارات شخص تحت نظر، ‌علت تحت ‌نظر بودن، تاریخ و ساعت آغاز آن، مدت بازجویی، مدت استراحت بین دو بازجویی و تاریخ و ساعتی را که شخص نزد قاضی معرفی شده است را در صورتمجلس قید کنند و آن را به امضاء یا اثر انگشت او برسانند. ضابطان همچنین مکلفند تاریخ و ساعت آ‎غاز و پایان تحت نظر بودن را در دفتر خاصی ثبت و ضبط کنند.

تبصره – در این ماده و نیز در سایر مواد مقرر در این قانون که أخذ امضاء و یا اثر انگشت شخص پیش بینی شده است، اثر انگشت در صورتی دارای اعتبار است که شخص قادر به امضاء نباشد.
ماده ۵۴- ضابطان دادگستری پس از حضور دادستان یا بازپرس در صحنه جرم، تحقیقاتی را که انجام داده‏ اند به آنان تسلیم میکنند و دیگر حق مداخله ندارند، مگر آنکه انجام دستور و مأموریت دیگری از سوی مقام قضایی به آنان ارجاع شود.

ماده ۵۵- ورود به منازل، اماکن تعطیل و بسته و تفتیش آنها، همچنین بازرسی اشخاص و اشیاء در جرایم غیرمشهود با اجازه موردی مقام قضایی است، هر چند وی اجرای تحقیقات را به طور کلی به ضابط ارجاع داده باشد.

ماده ۵۶- ضابطان دادگستری مکلفند طبق مجوز صادره عمل نمایند و از بازرسی اشخاص، اشیاء و مکان‌های غیرمرتبط با موضوع خودداری کنند.

ماده ۵۷- چنانچه ضابطان دادگستری در هنگام بازرسی محل، ادله، اسباب و آثار جرم دیگری را که تهدیدکننده امنیت و آسایش عمومی جامعه است، مشاهده کنند، ضمن حفظ ادله و تنظیم صورت‌مجلس، بلافاصله مراتب را به مرجع قضایی صالح گزارش و وفق دستور وی عمل میکنند.

ماده ۵۸- ضابطان دادگستری باید به هنگام ورود به منازل، اماکن بسته و تعطیل، ضمن ارائه اوراق هویت ضابط بودن خود، اصل دستور قضایی را به متصرف محل نشان دهند و مراتب را در صورتمجلس قید نمایند و به امضاء شخص یا اشخاص حاضر برسانند. در صورتی که این اشخاص از رؤیت امتناع کنند، مراتب در صورتمجلس قید می‌شود و ضابطان بازرسی را انجام می‌دهند.

ماده ۵۹- ضابطان دادگستری مکلفند اوراق بازجویی و سایر مدارک پرونده را شماره‏ گذاری نمایند، در صورتمجلسی که برای مقام قضایی ارسال می‌کنند، تعداد کل اوراق پرونده را مشخص کنند.

تبصره – رعایت مفاد این ماده در خصوص شماره ‏گذاری اوراق پرونده توسط مدیر دفتر در دادسرا و دادگاه، الزامی و تخلف از آن موجب محکومیت به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی است.

ماده ۶۰- در بازجویی‌ها اجبار یا اکراه متهم، استفاده از کلمات موهن، طرح سؤالات تلقینی یا اغفال کننده و سؤالات خارج از موضوع اتهام ممنوع است و اظهارات متهم در پاسخ به چنین سؤالاتی و همچنین اظهاراتی که ناشی از اجبار یا اکراه است، معتبر نیست. تاریخ، زمان و طول مدت بازجویی باید در اوراق صورتمجلس قید شود و به امضاء یا اثر انگشت متهم برسد.

ماده ۶۱- تمام اقدامات ضابطان دادگستری در انجام تحقیقات باید مطابق ترتیبات و قواعدی باشد که برای تحقیقات مقدماتی مقرر است.

ماده ۶۲- تحمیل هزینه‌های ناشی از انجام وظایف ضابطان نسبت به کشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمع‌آوری ادله وقوع جرم، شناسایی و یافتن و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم، دستگیری وی، حمایت از بزه دیده و خانواده او در برابر تهدیدات، ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی تحت هر عنوان بر بزه دیده ممنوع است.

ماده ۶۳- تخلف از مقررات مواد (۳۰)، (۳۴)، (۳۵)، (۳۷)، (۳۸)، (۳۹)، (۴۰)، (۴۱)، (۴۲)، (۴۹)، (۵۱)، (۵۲)، (۵۳)، (۵۵)، (۵۹) و (۱۴۱) این قانون توسط ضابطان، موجب محکومیت به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی است.

اوف دستام دیگه داره خسته میشه و داره میگه احمد بسه خسته شدما این قد نوشتم خب دوستان این بود تا ماده ی 63 قانون آیین دادرسی کیفری انشالله در پست بعدی از ماده ی 64 ادامه خواهیم داد اگر مفید بود برایم در کامنتا بنویسید و اگر هم مفید نبود بگویید تا این پست ادامه نیابد حال تصمیم با شماست اگر هم غلط املایی داشتم به بزرگواری خودتان ببخشید در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

۴۰ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست از سری پستهای مربوط به انتشار مواد قانون آیین دادرسی کیفری»

سلاام سلاام و دروود درود بر پریسیما خانم ممنونم از نقطه نظرتون این که کاری نیست و وظیفه ای بیش نیست انشالله کمی سرم خلوت تر بشه بازم از این پستا در محله خواهم گذاشت قصد من فقط اطلاع دوستان عزیز از مواد و مفاد این قانون هست امیدوارم که به هدفم برسم به هر حااال مرسی که به این پست سر زدید و اونُ خوندید با سپاس و تشکر از شما در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلاام سلاام و دروود بر محمد سرآشپز خوبی داداش چه خبرا مارو نمیبینی خوشحالی آیا میگما مث اینکه تو دوتا مجازاتهات رو یادت رفتها یاااالااا بجمب و اون دو مجازات رو انجام بده مرسی محمد که این جا اومدی امیدوارم که این پست بتونه کمک خوبی واسه هم دوستان حقوقی و غیی حقوقی باشه بازم مرسی که میخوای از دنبال کنندگان این پست باشی باشد که رستگار شوی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلاااام سلاااام و درووود درووود بر آبجی فرزانه مرسی که این پست رو خوندی والا صوتی میشه ضبط کرد ولی اولاً من قفسه ندارم در ثانی بعداً هم حاااالااا فعلاً متنی منتشر میکنیم تا ببینیم خدااا رو چی دیدی شاید در آینده یا قانون بعدی بعد از این قانون ضبط هم کردیم بازم مرسی که به این جا سر زدی و خوندی با سپاس از تو که اینجایی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلااام و دروود بر آقا محسن خان مرسی که این جا سر زدی خواهش میکنم به چشم اگه دوستان خوششان بیاید ادامه میدهیم این مورد جزو دغدغه های خودم هم بود که چرااا در محله ی ما نباید مطالب حقوقی هم باشه البته اون قدیما بانو مطالبی مفید در زمینه ی حقوق میگذاشت که خودم هم دارم ازش استفاده میکنم ولی قصد دارم فعلاً این قانون رو این جا منتشر کنم تا بعد ببینیم چی پیش میاد بازم ازت ممنونم که این جا سر زدی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

آخییییی یادش بخیر یاد زمانی که واسه کانون میخوندم افتادم
تازه قانون جدید تصویب شده بود و من با ورد میخوندم
چقدر دنبال اصلاحیه ها و… بودم
رشته حقوقم درد سریه واسه نابیناها با این قوانین هر روز در حال تغییر
من که این قانون رو حفظ شدم خخخخ

آره منم الآن دقیقاً همون حس تو را دارم باید بشینم این قانون رو بحفظم به هر حااال حقوق هست و این مسائل شیرین که باید باهاش کنار اومد اونم من که یه کم کیفری و جزا واسم نچسبه بازم مرسی و بای

سلااام سلاام و دروود درووود بر آقا کامبیز خان میگما کم پیدایی کجا هستی کلاً خعععلی کم میای محله چشم چون دنبال میکنی یا دنبال خواهی کرد ادامه خواهیم داد امتحان امتحان از چی از کی از کجا باید از مطالب انگلیسی محله امتحان گرفته بشه که بدرد همه میخوره اما من این قانون رو این جا صرفاً فقط واسه اطلاع بیشتر گذاشتم بازم مرسی که اومدی اینجا و به ما یه سری زدیا ممنون از حضورت در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

ببین محمد میشه ضبط کردا اونم با رکوردر ولی از اون جایی که رکوردر من کیفیت صداش ۱۹۲ هست خعععععلی حجم میگیره و فک کن همین مواد مثلاً نیم ساعت یک ساعت وقت ببره میشه یه چیزی حدود صد مگ اگه یک ساعت بضبطه در صورتی که من واسه تو هر سری بیشتر از ۲۵ مگ نمیتونم دانلود کنم حاااالااا بذار ببینم واسه قوانین کوچولو تر مث قانون پیشفروش آپارتمانها شاید این کار را کردم آخه حدوداً ۲۵ ۳۰ تا ماده بیشتر نداره یا قانون صدور چک حاااالااا شااااید رفتم ساندفرج آموزشش رو یاد گرفتم با اون ضبطیدم فعلاً شماها همین رو به صورت متنی از من بپذیر تا بعد ببینیم که چی میشود بازم ممنونم که این قد جدی و مسمم پیگیری ازت بابت این پیگیری هم ممنونم فعلاًبای

سلااام سلااام سلااام و درووود درووود بر داش شهروز خواهش میکنم من که کاری انجام ندادم اینا جز وظیفه چیزی نیست چشم اطاعت میشه بذار تموم بشه هر وقت تموم شد در آخرین پست همه اش رو توی یک فایل ورد میگذاریم واسه دانلود البته به کمک دوستان بازم مرسی که اینجا اومدی و به کلبه ی درویشی ما سرکی کشیدی ممنون که این پست رو خوندی در پناه حق بدرود و خدااااااااا نگه داااااار

سلام کاکو احمد. خوبی؟ میگما من یه سؤال حقوقی دارم خیلی هم دنبال جوابشم. در مورد اجاره به شرط تملیک میشه توضیح بدی؟ آخه میخوام یه خونه اگه خدا بخواد بخرم منتها با همین شرایط. ممنون میشم جواب بدی دوست مهربون و گلم. شاد باشی

سلااام سلااام و درووود درووود بر داش پوریای خاننده شاعر و آشپز ای به چشم اما میریم سراغ سؤال پوریا ببین من مختصر در خصوص اجاره به شرط تملیک این جا واسط مینویسم
اول تعریفی از اجاره به شرط تملیک که در آیین نامه ی تسهیلات بانکی بیان شده که این گونه تعریف کرده است اجاره به شرط تملیک عقد اجاره ای است که در آن شرط میشود که مستأجر در پایان مدت عقد اجاره و در صورت عمل به شرایط مندرجه در عقد مالک عین مستأجره میشه یعنی در این جا که تو میخوای این خونه رو به صورت اجاره به شرط تملیک بخری وقتی که اون اقساط را پرداختی تمام و کامل پرداخت شد یعنی با پرداخت آخرین قسط تو مالک خونه میشی خب این جا اگر قرارداد بیع یا همان خرید و فروش خانه بود تو به محض انعقاد عقد مالک میشدی اما در اینجا به محض انعقاد اجاره به شرط تملیک مالک نمیشی بلکه با پرداخت آخرین اجاره بها یا همان قسط آخر مالک میشی اما آن خانه به محض انعقاد اجاره به شرط تملیک مث اجاره های معمول در اختیارت قرار میگیرد در ضمن مجموعه اقساطی که تو در این خصوص داری میپردازی مساوی با قیمت مال است زیرا که تو داری بهای خانه رو قسطی پرداخت میکنی و در نتیجه با پرداخت تمامی اقساط مالک میشوی در خصوص ماهیتش هم بین حقوقدانان اختلاف است اما نحایت الامر این یک قرارداد خصوصی موضوع ماده ی ۱۰ قانون مدنی بوده حال اگر تو و طرف قرارداد که حالا یا بانک است یا هر شخصی خودتان شرایط و آثار و احکام قراردادتان را معین کرده باشید که بر همان اساس و بر طبق توافقتان به قرارداد عمل میشود در غیر این صورت این قرارداد تابع قواعد عمومی قراردادهاست
فقط بهت بگم که اگر میخواهی این قرارداد را منعقد کنی سعی کن با یک جای معتبر باشد اگر بانک باشد خصوصاً بانکی که از طرف بانک مرکزی تأیید شده که چه بهتر بعدش سعی کن که اول تمامی شرایط و آثار و مندرجات مذکور در قرارداد را به طور کامل بخوانی و از صحت و این که هر بند چه تعهد و چه تکلیفی را بر دوشت میگذارد به طور کامل مطلع شوی و بعد آن قرارداد را امضاء کنی چون که اگر چیزی را امضاء کردی دیگر به صورت یک سند حد اقل عادی در آمده و تو نسبت به آن متعهد بوده و باید به آن پایبند باشی سعی کن در هنگام انعقاد قرارداد دو شاهد با خودت ببری اگر باشند بهتر است چون که اگر اختلافی پیش آید شاید بشود به آنان به عنوان ادله استناد کرد سعی کن شهودت هم نسبت فامیلی خیلی نزدیکی باهات نداشته باشند مثلاً پسر خالهی پسر عمهی چون بعضی از دادگاه ها اگر بفهمند که برادرت شاهدت است آن شهود را نمیپذیرند خب این بود جواب تو و توصیه های من به تو بازم اگر سؤالی در این خصوص داشتی یا از طریق کامنت بهم بگو یا باهام با شماره ی تماسم که هست ۰۹۱۷,۸۱۷,۵۹,۸۵, باهام در تماس باش یا به ایمیلم یه میل بزن تا جوابت رو بدم ایمیلم هم هست abdallahpour88@gmail.com
بازم ممنونم که به این پست سر زدی و منُ مورد لطف و عنایت خودت قرار دادی اگر هم جواب من به تو قانع کننده نبود معذرت میخوام بازم مرسی از حضورت در اینجا در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلااام و درود بر عمو چشمه ی عزیز خواهش میکنم من که کاری نکردم این چیزی جز وظیفه نیست و امیدوارم به کار همه ی دوستان چه حقوقی و چه غیر حقوقی بیاید بازم از لطفی که به من داشتی سپاس گذارم در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

احمد جان سلام. آفرین و هزاران درود بر تو که اینقدر زود خواهش عمو را برآورده کردی نَمُردیم و یکی پیدا شد که به یه خواهش و درخواستممون جواب مثبت بده خخخخ.
اما جسارتا یکی دو مورد را یادآور میشوم. یکی اینکه اگه خودت یا ویرایشگران محترم مواد را هدینگبندی کنی یا کنند کار خیلی قشنگتر میشه. چون راحت میشه با زدن کلید h روی مواد حرکت کرد و مجبور نیستی همه را با هم بخونی. البته من الآن میتونم این متن را بردارم و برای خودم هدینگبندی کنم ولی بهتره که در پستها هم عمل بشه تا خواندن سهل و آسان شود.
مورد دوم اینکه دوستانی گفتند که بصورت ضبط شده در اختیار قرار بگیره ولی ببینید دوستان عزیز ما باید هرچه بیشتر به نوشته و کتابت روی بیاریم. تا کی باید با صوت و صدا کار کنیم که دیگه تقریبا از مد افتاده و یه روش قدیمی شده وقتی این امکانات برامون فراهم شده و میتونیم متنی را با صفحه خوانها بخونیم چرا باید بدنبال یک کار و روش نسبتا قدیمی بریم و خودمون رو آپدیت نکنیم. وانگهی هدف این است که این متن قوانین در محله و سایتمون قرار بگیره تا اگر کسی در گوگل سرچ کرد قانون مجازات کیفری به سایت گوشکن هدایت بشه و بتونه سریع به مادۀ مورد نظرش دست پیدا کنه و سریعا مشکلش حل بشه نه اینکه مجبور بشه یک قانون را با اینهمه ماده و تبصره و دهها و صدها فایل و با یک حجم بالا دانلود کنه و ساعتها بشینه و فایل گوش بده تا روزی روزگاری به ماده و تبصره مورد نظرش برسه. یعنی بعبارت دیگر حتی بیناها هم بتونند از این پستها و زحماتی که کشیده میشه استفاده کنند وانگهی میشه با پارسآوا و احیانا صفحه‌خوانهای دیگر متون را به صوت تبدیل کرد برای کسانی که صدا را بیشتر از متن میپسندند.
در ضمن هدف آموزش و آشنایی با قوانین است. مثلا من الآن میتونم این مواد را مطالعه کنم و اگر مورد و موضوعی را متوجه نشدم از دوستان حقوقی بپرسم آنها اگر توانستند که جواب میدهند و اگر نتوانستند میروند تحقیق میکنند سؤال میکنند و جوابم را میآورند پس اینجوری همه از هم یاد میگیریم.
پس از احمدآقای نازنین و دیگر حقوقیهای خوب و فعال محله خواهش میکنم که با این دیدگاه و رویکرد به مسئله نگاه کنند و گذاشتن قوانین بصورت متن را ادامه دهند. مثل همون کاری که ما برای مقاله ها میکنیم وگرنه میشد همۀ مقالات را در یک پست و یک لینک در اختیار گذاشت ولی هم خواستیم بار علمی سایت و محله بیشتر بشه و هم اینکه اگر کسی در گوگل مثلا برای مناسب‌سازی محیط برای معلولین سرچ کرد به محله راهنمایی بشه و همونجا و همون وقت بتونه به مطلب و مقالۀ مورد نظرش دسترسی پیدا کنه.
امیدوارم که تونسته باشم مقصود و منظورم را بقول شما حقوقیها منعقد کنم.
و اما یه خواهش کوچولوی دیگه هم دارم که امیدوارم کسی را و بخصوص احمد عزیز و دوست‌داشتنی نرنجاند و اون اینکه درسته لازم هست که در بعضی جاها با کلمات را جوری بنویسیم که نوعی تاکید و القای یک حس خوب در آن باشد مثل سلااام یا خخخخ که البته این در جای خود خوب و لازم است و نشانگر محبتها و دوستیهای بیشتر است ولی بپذیریم که اگر اینها هم از حد بگذرند ممکن است سبب رنجش و خستگی گوش و روح و روان شنونده بشه این است که بعنوان یک دوست کوچک این درخواست شخصی رو دارم که در صورت امکان و صلاحدید قدری کمتر از این نوع نگارش استفاده بشه ولی در هر صورت من مشتاقانه کامنتها و دیدگاههای پر از مهر و محبت شماها نسبت به یکدیگر را میخونم و لذت میبرم که اینهمه انس و مهربونی بین دوستان و فرزندانم وجود دارد، شرمنده که طولانی شد. پیروز و مهربان باشید.

سلااام و درود بر عمو حسین عزیز و بزرگوار خواهش میکنم این وظیفه ای بیش نیست و من کاری نکردم در ضمن ممنونم که این قد دقیق این پست را مورد مطالعه قرار دادید و ممنونم بخاطر نقطه نظرات دقیق و ظریف شما در خصوص هدینگ بندی من تازه رفتم که آموزش هدینگ بندی توی پستایی که توی محله قرار میدیم را بخوانم تا اگه تونستم از پست بعدی این کار را بکنم الآن هم هر یک از ویرایشگران محله که میتواند خواهش میکنم این کار را انجام دهد, در خصوص صوتی بودن منم با نظر عمو موافقم البته به نظر من فایل صوتی یا همون گویا خوبه ولی الآن اگه ما ندونیم که فلان کلمه چه جور نوشته میشه و اگر فقط فایل صوتی فلان قانون را در اختیار داشته باشیم نمیتوانیم بفهمیم که املای آن کلمه چه گونه است اما با داشتن نسخه ی بریل یا ورد آن میتوانیم بفهمیم که آن کلمه چه طور نوشته میشود.
در خصوص خواهشتان هم به چشم عمو از این به بعد بیشتر دقت میکنم که این نوع نگارش زیاد نبوده و در حد معقول و منطقیش باشد بازم از توجه و دقت نظر عموی عزیز خودم ممنونم و ازش تشکر میکنم که اینجا حضور یافتند در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلااام مجدد به چشم عمو من در این پست بعد از نوشتن این مواد یادم رفت که بگویم از مواد یک تا شصت و سه در این پست نوشته شده از پست بعدی این را هم مد نظر قرار میدهم فعلاً بای

خب دو کامنت قبلی را نخوانده نوشتم و الآن همه را خواندم و برگشتم. واقعا ازت تشکر میکنم احمد جان قطعا وقت زیادی صرف کردی زحمت زیاد کشیدی ولی کارت بسیار بسیار ارزشمند است. حالا یکی دو مورد یکی اینکه منظور از دعوا همون ادعا کردن است یعنی اگر کسی علیه کسی ادعایی بکند میگویند طرح دعوا کرده است؟ درسته؟ دوم اینکه لطفا کمی درباره جرمهای حقوقی و کیفری توضیح دهید که به چه جرمهایی حقوقی میگویند و به چه جرمهایی کیفری. لطفا اگه میشه ماده ۱۶ را با ذکر مثالی روشنتر توصیف کنید. خیلی چیزها یاد گرفتم. بازم ادامه بده. پیروز باشی.

ببین عمو دعوا به سه معنا آمده اول دکتر مرحوم متین دفتری گفته دعوا عملیست که به منظور تثبیت حقی که مورد انکار و تجاوز واقع شده است صورت میگیرد در واقع یعنی هر کسی که حقش تضییع و یا انکار میشه برای تثبیت حقش میاد اقدامی را انجام میده و میره دادگاه ایشان این را دعوا میگویند
دکتر شمس که از مفاخر شهر شیراز هستند و ما ایشان را پدر علم آیین دادرسی مدنی میدانیم دعوا را این گونه تعریف میکند دعوا عبارت است از توانایی قانونوی مدعی حق تضییع یا انکار شده در مراجعه به مراجع صالح قانونی جهت به قضاوت گذاردن وارد بودن یا نبودن امر مورد ادعا و ترتب آثار قانونی به آن
اما دعوا در مفهوم دوم به معنای اختلاف و منازعه ایست که در دادگاه مطرح شده و در حال رسیدگیست که عرف این مفهوم را از دعوا بهتر فهمیده و همین را از دعوا برداشت میکند یعنی همین که بین دو نفر اختلاف هست و میرن دادگاه میگن بینشون دعوا به وجود آمده
اما دعوا در مفهوم سوم به معنی ادعاست هر جا ما دیدیم که قانونگذار ادعا را به کار برد نیاز به ارائه ی دادخواست نیست بلکه صرف درخواست کافیست هر چند که بعضی اوقات عرف هم این ادعا را به منزله ی دعوا میداند. ببخشید که این بخش کمی طولانی شد
اما میرویم سراغ قسمت دوم این کامنت ببین عمو ما دادگاه هایمان به دو بخش کیفری(جزایی) و حقوقی تقسیم میشود و شاید منظور شما این بوده البته ممکن است که از امور حقوقی هم جرمی تراوش شود مثل این که شما مال دیگری را غصب میکنید که اگر سوء نیت داشته باشید خودش عنوان مجرمانه دارد اما اگر سوء نیت نداشته باشید فقط غاصب محسوب میشوید البته اگر دوستان حقوقی در این زمینه اطلاعات بیشتری دارند لطفاً پاسخگو باشند
در واقع به دادگاه های حقوقی پرونده ی حقوقی داده میشود و به دادگاه های کیفری پرونده های کیفری یعنی اگر مثلاً من به شما مالی فروختم و بهتون نمیدم شما باید به دادگاه حقوقی مراجعه کرده و دادخواست تسلیم مبیع تسلیم دارید اما اگر مالتان را سرقت کنم باید به دادگاه کیفری مراجعه کرده و از طریق شکواییه از من از بابت جرم سرقت شکایت کنید که شکایت شما یا همان شکواییه هیچ ترتیبات و مقررات خاصی ندارد اما دادخواست قواعد خاص خود را دارد که باید حتماً رعایت شود
اما قسمت سوم کامنت شما یعنی توضیح ماده ۱۶ قانون آیین دادرسی کیفری من این قسمت را با توجه به کتاب نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری دکتر علی خالقی جواب میدهم که در پایان همین کامنت نسبت به تهیه آن جواب خواهم داد
۱_ حق مدعی خصوصی برای مراجعه به یکی از دو دادگاه حقوقی یا کیفری برای مطالبه ی ضرر و زیان ناشی از جرم حق انتخاب نامیده میشود ماده ی سه برای اعمال این حق محدودیتهایی شناخته است با این حال اگر خروج از این اصل به استثنا طرح دعوای خصوصی در دادگاه کیفری محتاج دلیل است ناشی شدن ضرر و زیان از جرم ارتکابی اما رجوع از استثنا به اصل یعنی انصراف از دادگاه کیفری و مراجعه به دادگاه کیفری و مراجعه به دادگاه حقوقی نباید با شروط و موانعی مواجه باشد در ماده ی فوق یعنی همان ماده ۱۶ برای مورد اخیر نیز این قید را گذاشته که صدور حکم کیفری به جهتی از جهات قانونی با تأخیر رو به رو شود یکی از جهات قانونی که صدور حکم کیفری را با تأخیر رو به رو میکند صدور قرار اناطه است.
۲_ در دو مورد فوق طرح دعوای خصوصی در دادگاه کیفری پس از طرح اولیه ی آن در دادگاه حقوقی همچنین طرح این دعوا در دادگاه حقوقی پس از طرح اولیه ی آن دادگاه کیفری مستلزم استرداد(یعنی پس گرفتن دعوا) دعوا از دادگاه اول و احراز آن توسط دادگاه دوم است
اما حال برای در اختیار داشتن کتاب نکته ها میتوانید با آقای نیکفر که مسؤول انجمن واتسآپی کتب شنیداری حقوقی هستند درخواست کنید که این کتاب را با پرداخت هزینه آن برای شما پست کنند البته اگر گوشیتان هوشمند بود و اندروید داشت بهتر میتوانید با ایشان در ارتباط باشید شماره ی ایشان هست ۰۹۳۸,۱۷۳,۷۱,۱۳ که با ایشان تماس بگیرید تا این کتاب را در اختیار شما قرار دهند هم چنین کتاب خانه ی امیر کبیر هم این کتاب را دارد میتونید با عضویت در این کتاب خانه هم این کتاب را تهیه کنید به هر حال راهنماییست برای بهتر فهمیدن این قانون اما شماره ی کتاب خانه ی امیر کبیر این است ۰۲۶,۳۲,۲۰,۷۹,۹۰
اوف خود این کامنت شد یک پست خب عمو حسین و دیگر دوستان امیدوارم که تونسته باشم جواب سؤالاتتون رو بدم بازم اگر سؤالی بود من در خدمتم فعلاً در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام به داش احمد خودمون.
کارت واقعا حرف نداره و به وقت و انرژی زیادی نیاز دارد.
به ایده و تفکرت تبریک می گویم. این مطالب باعث می شود تا ضمن بالا رفتن بار علمی سایت، معلومات ما در زمینه مسایل حقوقی نیز افزایش یابد.
از زحمتت خیلی خیلی تشکر می کنم. اما من پیشنهاد می کنم که این کارها را به صورت ورد انجام بدهی. چون روش های صوتی دیگه تقریبا قدیمی شده و به نظرم بهترین راه برای انجام کارت همین روش متنی است که وقت و هزینه کمتری نیز لازم است و به خصوص اینکه افراد بینا هم می توانند از این روش به خوبی استفاده کنند.
برایت بهترین ها را آرزو می کنم.
شاد باشی.

سلااام سلااام و درووود بر داش وحید اول که ممنونم که منُ مورد لطف و عنایت خودت قرار دادی بعداً هم که من کاری نمیکنم جز وظیفه در مورد ورد بودن این مطلب هم چشم تا آن جایی که وقتم اجازه دهد به صورت ورد قرار میدهم تا هم ببینها و هم نبینها بتونن ازش استفاده کنند بازم مرسی بابت حضورت در این جا با تشکر از تو که این جایی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

درود
با تشکر ویژه از دوست ارجمندمان آقای عبدالله پور عزیز ، مطالب بسیار ارزشمندی را ارائه نموده اید و جای تشکر ویژه دارد .به این کار ادامه دهید .نظرات ارزشمند عمو حسین را ارج می نهم .ابتدا اگر عنوان تحت عنوان قانون دادرسی کیفری مواد … اصلاح شود بهتر است .علاوه بر آن واقعا ضمن ابراز علاقه در کامنت ها دوستان اگر سوالات و ابهامات را مد نظر قرار داده و بپرسند همانطور که عمو حسین انجام دادند بهتر است .من هم در کامنت بعدی طرح مسئله خواهم کرد و امیدوارم که موضوعیت داشته باشد .باز هم احمد جان سپاسگزاریم و متن بسیار عالی بود .

درود
مدتی قبل دچار مشکل شدم از نوع بررسی های اداری و در بایگانی ماموران شرکت … متوجه شدند که کنتور من تنبل و خراب است ! البته به این سادگی هم متوجه نشدند ها بلکه از دیوار منزلم بالا رفتند که متوجه شدم و در قبض بعدی هم تحت عنوان مامور مخابرات بالا رفتند از دیوار که مشخصاتش را گرفتم ولی قابل اثبات نیستند این موارد .بعد ورود غیر قانونی داشتند تحت عنوان مامور کنتور خوان و وقتی فهمیدم برای تعویض کنتور آمده اند به دلیل عدم اطلاع به اینجانب توسط کنتور خوان و سایر ماموران مانع از انجام تعویض شدم جالب اینکه شخص مذکور شرکتی بود و فاقد هر نوع لباس و کارت شناسائی و برگ ابلاغ و با ماشین شخصی آمده بود ؟ خلاصه تعقیب و گریز و اصرار بالا گرفت و لجاجت به جائی رسید که روزی سرد با حضور پلیس ۱۱۰ صورتجلسه ممانعت امضا شد و من خودم در منزل نبودم و رعب و وحشت در خانه بروز کرده بود .همسرم با تاکید که مرد در خانه نیست و زمانی دیگر بیائید برای مامور تاثیری نداشته و کار به جائی رسید که با حکم دادگاه آمدند اما مرا نیافتند ! خلاصه وضعیت ادامه یافت تا ححدودا دو ماه بعد که از بیرون سوخت مرا قطع کردند و با تعهد نیمه شب کنتور را تعویض نمودند .حالا جرم من فقط ممانعت از انجام کار توسط ماموران بود و این در حالی است که این ماموران قبل از انجام بررسی ها اقدام به تعویض نموده اند و حقوق شهروندی مرا با همان مستندات قانونی تضییع نموده اند .البته هنوز قبض مصرفی من نیامده است ولی قصد دارم به جهت قطع مصارف حیاتی و نغز حقوق شهروندی خودم شکایت نمایم .البته با مشاوره با شما حقوقدانان و در این شکایت از رئیس ، کارمند امور اداری ، مشترکین ، مامور تعویض و کنتور خوان بعلاوه نماینده حقوقی شرکت به دلیل مستند سازی کذب و عدم بررسی موارد شکایت کنم تا شما چه راهنمائی بفرمائید و خدا چه بخواهد .اما قصد گذشت ندارم و نمی توانم از چنین اقدام عجیبی که موجبات انتفاع برای اینان را داشته بدون توجه به حقوق اساسی و شهروندی بگذرم .لطفا خلاصه مرا راهنمائی کنید .از اینکه زیاد نوشتم ببخشید .خیلی از موارد را حذف کردم .تا این شد .

سلام بر عمو قنبر اول مرسی بخاطر نوشتن این دو کامنت بسیار عالی و ثانیاً ممنونم که مرا مورد لطف خودتان قرار دادید در خصوص مشکلی که برایتان پیش آمده فعلاً کمی فکر من درگیر است اما تا آنجا که میدانم اول که مأمور کنتور خان هر نحادی که باشد باید از شما اجازه گرفته و بعد هم کنتور شما را بخواند و حتی اگر شما در منزل نباشید حق ندارد غیر قانونی و غیر مجاز حتی از طریق بالا رفتن از دیوار وارد منزلتان شود و اگر شما خانه نباشید باید طی یک اختاری برگی چیزی خلاصه شماره ی تماس خود را بگذارد و شما تماس گرفته و ارقام مندرجه در روی کنتور را برای او بخوانید حال میرویم سراغ قسمت بعد این مأموران اگر هم کنتور شما مشکل داشت باید ابتدا از شما اجازه گرفته و بعد اگر نقصی وجود داشت پس از این که قانوناً وارد منزل شما شدند نسبت به تعویض کنتور مبادرت میکردند در خصوص این که صورت جلسه را به را با فشار و اجبار امضا کرده اند حق چنین کاری را نداشته اند حال شما اول باید ثابت کنید که آن شخصی که غیر قانونی وارد منزل شده ورودش غیر قانونی بوده در ثانی باید ثابت کنید که او مأمور کنتور خوان نبوده حالا به فرض این که مأمور بوده باید ثابت کنید که خرابی و تعویض کنتور به شما اخطار داده نشده یعنی در قبض مصرفی نیامده است بعد هم معمولاً تعویض کنتور در روز انجام میشود نه در شب فعلاً اینا به فکر ناقص من میآمد ولی بازم با دیگرانمشورت میگیرم و بهتر به این مسئله ی شما پاسخ میدم از تمامی دوستان حقوقی هم خواهشمندم که به هر طریق که میتوانند بهتر از من که نتوانستم خیلی خوب پاسخگو باشم جواب سؤال عمو قنبر را بدهند عمو بازم شرمنده ام که خیلی خوب نتونستم پاسخگو باشم بازم بیشتر پرس و جو میکنم اگر پاسخی بهتر یافتم در خدمتتان خواهم بود فعلاً در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلاام مجدد بر عمو قنبر عزیز من الآن با یکی از اساتیدم صحبت کردم ایشون گفتن که شما حالا چه در جواب شکایتی که از شما شده و یا این که بخواهید شکایت کنید باید همان طور که در بالا هم گفتم ثابت کنید که این افراد مأمور نبوده اند چگونه یعنی بگوید که اولاً نه کارت داشته اند و نه به شما نشان داده اند و نه هم دستور کتبی برای انجام چنین کاری داشته اند فرق هم نمیکند که دولتی یا شرکتی باشند در ثانی باید مشکل کنتور به شما اخطار میشده که نشده است و همان طور که در کامنت قبلیم گفتم تعویض کنتور نباید در شب بلکه در روز انجام میشده و اصلاً معقول نبوده که چنین کاری انجام شود بعد هم مأموران کلانتری یا همان ۱۱۰ یک ضابط بیشتر نیستند و فقط کارشان را انجام میدهند و این صورت جلسه هم برای دادن گذارش برای مافوق است و همچنین شما باید به این استناد کنید که آنان بدون مجوز و غیر قانونی و از طریق دیوار وارد منزل شده و نه از طریق راه قانونی که همانا اجازه گرفتن از شما و از طریق درب منزل باید وارد میشده اند حتی قطعی کنتور هم باید به شما گوشزد میشده و بعد از چند اخطاریه و اگر شما به آن اخطاریه ها عمل نمیکردید باید مبادرت به قطع کردن کنتور شما میشدند
پس شما عمو در شکایت یا جواب به شکایت آنها اول به این استناد کنید که آنان اصلاً نه کارت داشته و نه به شما نشان داده و نه هم دستور کتبی مبنی بر دیدن و تعویض کنتور شما را داشته اند بعد استناد کنید به این که هیچ اخطاری مبنی بر این که کنتورتان خراب شده است به شما نشده و اصلاً بهتان اطلاع نداده اند که برای بررسی کنتور خراب شما و تعویض آن به منزل شما مراجعه میکنند و در مراجعه ی اول که از دیوار شما بالا رفته اند باید استناد به غیر قانونی بودن ورود به منزلتان استناد کنید و بعدش هم به این استناد کنید که قطعی کنتور به شما اطلاع داده نشده و کنتور هم در زمان غیر مناسب یعنی شب نصب گردیده است
عمو این جوابها را از من داشته باشید انشالله که بتونید حقتون را از اونا بگیرید من بازم اگه تونستم تحقیق و تفحص بیشتری میکنم و اگر به جواب بهتری رسیدم بازم بهتون میگم. فعلاً بای

درود
از احمد جان معذرت می خواهم بابت اینکه اینقدر شما به بنده لطف دارید اما من با تاخیر اینجا حاضر شدم البته با گوشی خواندم جوابتان را اما نمی توانم با گوشی پاسخ بدهم .از پیگیری های مجدانه و پاسخ مناسب و کارشناسی شده شما بسیار سپاسگزارم .اما توضیحاتی بابت نوشته و درخواست من که باعجله نوشتم و ابهاماتی داشته :
متاسفانه در کنتور خوانی های متعدد در تابستان عوامل شرکت مذکور متوجه عدم کارکرد کنتور من شده بودند ؟اما من نمی دانستم ! تذکری هم به بنده نداده بودند که همانطور که شما هم فرمودید باید به اطلاع بنده می رسید و روال معمول هم همین است .بعد همانطور که در قانون دادرسی آمده بود حتم بر برائت است نه جرم .اما این بزرگواران و ماموران خدمت رسانی روال اداری را طور دیگری اجرا نمودند .اینکه به جای اشتباه در کنتور خوانی بدهند
، حتم به سرقت توسط اینجانب بداده بودند و بخاطر همین هم نامحسوس از دیوار بالا آمدند تا ببینند که من کنتور را جابه جا نموده ام یا خیر ! ولی لو رفتند ومن به جای قطع حالا شیرهای گاز منزلم به درب منزل رفتم و مشخصات اینان را گرفتم و بهدلیل اینکه با خودروی شرکت آمده بودند در ذهنم تاریخ این عمل را ثبت نمودم این هم نوعی پلیس بازی توسط من بود .در موعد کنتور خوانی بعدی هم چیزی به من نگفتند و در حالی که در خرابی کنتور یا باید کنتور خوان گزارش دهد و یا اینکه مشترک درخواست خرابی دهد یا شفاهی یا کتبی .ولی هیچ اقدامی نشد و دوباره از دیوار منزلم بمنظور کنترل کنتور نه ورود به منزل برای مشخص شدن سرقت توسط من بالا آمدند .. و چند روز بعد گویا دیگر مطمئن شده بودند که سرقتی نداشته ام به اطمینان رسیدند که کنتور بنده خراب است و شخص مزبور تحت عنوان مامور گاز بدون اجازه بابت تعویض کنتور و بدون ابلاغ قبلی و یا آنی وارد منزل شد و من که با سادگی تمام برای اخذ قبض مصرفی رفته بودم متوجه بر زمین گذاشتن جسم سختی شدم و او گفت برای تعویض کنتور آمدم که سخت برآشفتم و اجازه تعویض به دلایل عدم اطلاع و ابلاغ ندادم و تهدید به قطع گاز شدم ولی ایشان رفت .فرد شخصی بود و شرکت ملی گاز بیان کرد که برای اثبات آن باید حتما فیلم می گرفتی والا که ما قبول نمی کنیم وادعای شما باید مستند باشد .خلاصه قبض من آمد و من برای ایام عاشورا قصد روشن نمودن شعله داشتم که شماره کنتور را همسرم خواند و روز بعد ۲۵ متر من مصرف داشتم اما مامور امداد آمد و تلاش کرد تا کنتور را عوض کند که من بیان کردم که کنتور من چرخش دارد و این اشتباه کنتور خوان بوده است و دوباره نگذاشتم البته بعد از تعویض کنتور این بار به درخواست خودم آمدند .رفتند و برای کنتور خوانی نیامدند من به فرمانداری گزارش کردم که با مامور ۱۱۰ آمدند و پاسخ فرماندار را هم هنوز نداده اند .در روز پلیس آمده بود خارج از وقت اداری بود و هوا سرد و من هم در منزل نبودم و همسرم درب را با بیان اینکه همسرم نیست و در زمان دیگری بیائید برای اینان نگشود .بعد همین قضیه برای کنتور خوانی بعدی پیش امد که مطابق قانون باید کنتور خوانده می شد ولی دستور داده بود رئیس که نخوانند و اطلاع هم نمی دادند و با همکاری همسایه ها گزارش کراکرد را میدادم .خلاصه جالب بود این قضیه و در روز پنجشنبه روز تعطیلی این شرکت با رای دادگاه آمدند که باز هم در باز نشد و با وساطت فرماندار در روز شنبه مامور غیر مرتبط آمد و در آن زمان ۲۸۶ متر کار کرد داشت کنتور و رفت و بعد از ده روز آمد که ۱۲۷ متر کارکرد داشت و ناخواسته بعد از سه روز دیگر آمد که متر کار کرد داشت و این نشان می داد که کنتور من سالم است ولی بهانه آوردند و سرانجام با وصول شکایت سازمان بازرسی من به دست اینان و بدون رای دادگاه و بدون اطلاع من کنتور از بیرون قطع شد در آخر وقت اداری روز اسفند و من باز هم با مساعدت دیگران و سپردن تعهد در ساعت شب کنتورم وصل شد و در قانون اساسی هم داریم که قطع برق و گاز و آب توسط شرکت ها غیر قانونی است و باید با حکم دادگاه باشد و همانطور که گفتید با تذکرات متعدد باشد و همین عدم تذکرات موجب شد تا شرکت ملی گاز تهران بعد از صحبت با من تذکر جدی بدهند به اینان و حق من تا حدی احیا شد ولی تا وصول قبض مصرفی من ناگزیر از عدم انجام هر کاری هستم که اینان هیچ حقی به مشترک نمیدهند و هیچ ادله قانونی هم ندارند فقط انتفاع حرف اول و آخر اینان است .

سلام مجدد به عمو قنبر به هر حال من فعلاً همان جواب بالا را دارم ولی با چیز هایی که خودتان گفتید و با توجه به اوضاع و احوال پیش آمده به همان مسائل استناد کنید و حتی اگر سرقتی هم پیش بیاید و یا حتی خدا نکرده حتی اگر شما کنتور را جا به جا یا دست کاری میکردید بازم باید در حضور شما و با اجازه ی شما که کنتور به نامتان است بررسی مینمودند که چنین امری اتفاق افتاده یا نه پس بازم این کار آنها ورود غیر قانونی به حریم شما است در ثانی امر ابلاغ به درستی به شما انجام نشده و باید به شما اخطار میدادن که کنتور خراب است و و فعلاً از کنتور استفاده نکنید که این کار را انجام داده اند بعد هم انجام تعویض کنتور در وقت غیر اداری و حتی قطع آن بدون اخطار قبلی مجاز نیست که در قانون اساسی هم به آن اشاره شده است حال شما بجای آن فیلم اگر شاهدی مث همسایه ها داشته باشید که با شما بد برخورد شده یا موارد ذکر شده این هم خوب است پس بازم تأکید میکنم اول اثبات کنید که مأموران مأموران قانونی نبوده که این امر هم با این قضیه که آنان نه کارت شناسایی به شما ارائه داده اند و نه دستور کتبی داشته اند قابل اثبات است و بعد اثبات کنید که ورود غیر قانونی به منزلتان داشته اند اگر برای این امر که آنان از دیوار بالا رفته اند شاهدی وجود داشته باشد عالی است اما در مورد قطعی ی گازتان هم چون که به شما اخطار نشده به این هم استناد کنید که قطعی بدون اخطار بوده و به من اطلاع داده نشده و بعد به این استناد کنید که قطعی و تعویض در زمان غیر مناسب انجام شده و باعث عسر و حرج شما شده و همچنین به این استناد کنید که از این قطعی هم شما دچار مشقت شده اید به این موارد به طور مستند و مستدل استناد کنید یعنی اگر شاهدی هست به آن شاهد استناد کنید حتی اگر مطلعی هست که بر تضییع حقوق شما آگاه هست از دادرس یا قاضی رسیدگی کننده بخواهید او را به عنوان مطلع احضار کند در ضمن اگر توانستید با یک حقوق دان و وکیل خبره تر از من هم مشورت کنید به امید خدا با این پاسخها و مستنداتی که ارائه میدهید بتوانید حقتان که به ناحق تضییع شده مسترد دارید بازم من شرمنده ام که در همین قد توانستم شما را راهنمایی کنم به امید موفقیت شما در این مسئله در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

ببخشید آن قسمت از کامنت که نوشت ه ام این کار انجام شده است منظور انجام نشده است مربوط به قسمتی که گفتم در ثانی امر ابلاغ به درستی به شما انجام نشده و باید به شما اخطار میدادن که کنتور خراب است و و فعلاً از کنتور استفاده نکنید که این کار را انجام داده اند منظور انجام نداده اند است بازم امیدوارم که مشکل حل شود من اگر تونستم با کسای دیگه مشورت کنم نتیجه را از همین طریق اطلاع میدهم بازم مرسی و در پناه حق بدرود

درود
وای خدای من شما چقدر مطلع و دانا هستید و همچنین پیگیر ، شرمنده اخلاق شما شدم .امیدوارم بتوانم روزی برایتان جبران نمایم .بله تمام سخنان و کلام شما در کامنت ها کاملا قانونی بوده است و دقیقا بصورت کامل مرا راهنمائی نمودید .همین قابلیت اثبات و مستندات کمی دردسر ساز شده است .البته برای استناد خودم در همان زمان قطع گاز به ۱۱۰ تماس گرفتم و صادقانه گفتم که درخواست گشت برای قطع گازم دارم که اینان گفتند برای ۱۱۰ فوریت ندارد ؟ و با ۱۹۷ هم تماس گرفتم متاسفانه ضابطین محترم را اعزام نکردند ! و حتی به ضبط مکالمه ام هم توجهی ننمودند تا بتوان استناد داشته باشم .اما گویا ثبت دارند اینان هنگامی که امداد را به ماموریت می فرستند و شاهد من همانا خود ماموران امداد هستند .بطوریکه اینان عنوان کردند که ممانعت داشته ام از انجام وظیفه و نتوانستند ثابت کنند و نامه ای را برای مافوقشان فرستاده اند که به من ابلاغ نشده بود و این در حالی است که حدودا یک ماه قبلش وارد منزلم شده بودند تا کنتو ررا عوض کنند .راستش من با خواندن این مطالب مواد قانونی دردم ورم کرد و نوشتم و جالب اینکه برای تجربه می نویسم و همین امروز عصر اتفاق افتاد .به خانه بازگشتم و منتظر قبض گاز هستم چند روزی و همسرم گفت که امروز عصر مامور آمده و دوباره کنتور را خوانده است و عنوان کرده که شک دارند برای کارکرد کنتور و اینکه در بیست و سوم اردیبهشت کنتور مرا خواندند البته نبودم و تلفنی اعلام کردم و چون مصرف روزانه کمتر از پنج متر بود اینان دوباره مشکوک شده اند و دوباره وارد حیات منزلم شده اند تا کنتو را بخوانند و چقدر احمق هستند این افراد و ناتوان از درک مشتریان کم مصرف و یا شاید هم از خودشان می ترسند .ولی خدائی اش که می توانم تصور کنم که بر سر چند خانواده بدبخت بلاهائی بدتر از این را در آورده باشند .در نگاه اولی تعداد ۱۵۰ کنتور در شهر ما بود و چقدر جریمه داشته باشند که به ناحق دریافت کرده اند .من با اتفاق امروز فهمیدم که مصرفم کم بوده است و حتی این کنتور که تند تر می چرخد هم در برابر مصرف من کم آورده است .جالب است بدانید که میانگین مصرف من در گذشته ۶.۵ متر در روز بود و این در حالی است که امروز میانگین مصرف من همانطور که بالا آمد و با احتساب هیجده روز اخیر چهار متر در روز بود .حالا هر طور که حساب کنند قابل اثبات نیست برای من و دیگران و حتی خود احمقشان که این بازی ها را در می آورند و آسایش را از ما گرفته اند .واقعا نمی توانم از این اشتباهات اینان بگذرم که حتی به کنتور جدیدشان هم شک دارند و در واقع به من شک دارند که مبادا کنتور را دست کاری کرده باشم . خلاصه احمد جان من باید وکیل بگیرم تا خودم راحت باشم .استناد ها فقط نغز حقوق شهروندی من توسط همان جلسه ۱۱۰ است و بعد هم صورتجلسه تعویض کنتور و شماره کارکرد کنتور قبلی من که در آن نوشته شده است و باید صورتجلسه ۱۱۰ را از دادگاه بگیرم .کارکرد من توسط ماموران امداد گاز نوشته شده است و کاملا نغز انجام وظیفه توسط شرکت مشهود است و فقط شهود ندارم و شهودم دائی ام است که تمام مصارف من به او نشان داده شده است و این هم خلاف امور اداری است و پیامک ایشان که بیان کرده من مصرف سالانه شما را دیده ام و بیا و همکاری کن و کنتورت خراب است و حتی برای بررسی هم نیامدند و من قصد دارم تا به اینان یاد بدهم که مردم دزد نیستند و باید اصول اداری را رعایت کنند این ماموران ناکارآمد ولی ترس هم دارم که واسطه بیاید و مرا از اقامه دعوا و یا پیگیری منع کند .البته این را بنویسم به دلیل از سرگیری صادرات گاز به اروپا لزوما امسال نباید مردم دچار فشار توسط این شرکت شوند .به امید خدا .این انتفاع چقدر بیچاره کننده است و مردم بیچاره هم باید ظلم اداری را تحمل کنند .وضعیت من مطلع که دوستان دانشکندی همچون شما دارم این است تصور بفر بفرمائید مردم مستضعف چطور است وضعیتشان ! احمد جان به دسهایت برس و بسیار ممنون که تا این حد کامل مرا راهنمائی فرمودید .همیشه بهترین ها نصیبتان باد .از مصاحبت با شما خرسند شدم .

سلام مجدد بر عمو قنبر خواهش میکنم این تنها کاری بود که از دست من بر میآمد به هر حال شاید بشود به همان داییتان که شاهد شما هم بوده تمسک جست و بشود از شهودش استفاده کرد به هر حال امیدوارم که این مسئله شما هم حل بشود به امید خدا انشالله در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلااام احمد.
بی تردید از این دست پست ها میتونه برای محله بسیار پربار و مفید باشه.
چقدر خوبه هر کدوم از هم محلی ها در هر زمینه ای که تخصص دارن، فعالیت کنن و متناسب با تخصصشون اینجا پست های سریالی مثل پست تو منتشر کنن.
حتما ادامه بده.
خیلی ماهی.

سلااام سلااااام و دروود دروود بر داش امیر خبرنگار محله ی خودمون مرسیییی که این جایی انشالله نحایتاً تا جمعه ی هفته ی دیگه پست دومش هم وارد محله میشه و انشالله که بدرد بچا بخوره میگما من به دنبال هدینگ بندی این پستا هستم آموزشش توی محله هست آیا چون توی بخش مربوط به راهنمای گردش توی محله هم نبود به هر حااال مرسی امیر جان که با این همه مشغله ی کاری به این جا سر زدی و ممنونم که حضور داری چشم انشالله بعد از این قانون بقیه ی قانونها هم در محله انتشار خواهیم داد بازم مرسی از حضور سبزت در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

دیدگاهتان را بنویسید