خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

با من تا همیشه بمان

امروز صبح هم مثل هر روز، وقتی خواستم از آغوشت جدا شوم، انگار میخواهند دنیا را از من بگیرند. وقتی با هر زحمتی تو را عاشقانه بوسیدم و از تو جدا شدم و سر کار رفتم، دلم حسابی برایت تنگ شد. به خصوص وقتی ساعتها گذشت و من به دور از تو و مهربانیهایت به روزمرگی گرفتار شدم. هر چه بیشتر میگذشت بیشتر آرزویت را داشتم. دوست داشتم زودتر به خانه و پیش تو برگردم. میخواستم بار دیگر تو را در آغوش بگیرم. میخواستم بار دیگر نرمی اندام نحیفت را در آغوشم حس کنم. میخواستم وقتی سر بر سینه ی لطیفت میگذارم، از عطر بهشتی بدنت مدهوش شوم. میخواستم وقتی لبهایمان به هم گره میخورد، طعم شیرین عسل را از لبانت به تمام وجودم منتقل کنم.

میخواهم تمام شبهای عمرم را با همآعغوشی با تو به صبح برسانم. خیلی زیباست که تو هر شب عاشقانه خود را به من میسپاری و هیچ اعتراضی از بابت با من بودن نداری. هیچ گلایه و شکایتی از هیچ چیز نداری. بهانه نمیگیری و همیشه مطیع هستی. حتی در عشقبازیها همیشه همان میکنی که من میخواهم و هیچ وقت خلاف میل من نیستی. اگر شاد باشم و تو را سخت بفشارم، حتی ناله هم نمیکنی. اگر غمگین باشم، در کمال بردباری، به درد دلم گوش میدهی و پناهگاه اشکهایم میشوی.

چه قدر عشق تو خالصانه و زیباست. عشقی بدون هیچ چشمداشتی. بدون هیچ توقعی. بدون هیچ هوسی. هرگز به منفعت خودت در با من بودن فکر نکردی. هرگز دروغ نگفتی. هرگز به من خیانت نکردی. هرگز حتی به من اخم هم نکردی چه برسد به قهر و دعوا. همیشه فقط و فقط به فکر آرامش من بودی و اصلاً برایت مهم نبوده که این آرامش من به چه قیمتی باید به دست بیاید. فقط باید به دست بیاید و بس. تو عاشقانه با من و در کنارم و در آغوش شبانه ام هستی.

وقتی شبها با تو در تختمان هم آغوش میشوم، تمام آرامش دنیا به سراغم میآید. وقتی تن عریانمان به هم میخورد، گرمای عشق را با تمام وجودم حس میکنم. چه قدر بودنت زیباست عزیزم. همیشه با من و در کنارم بمان که هیچ همدم و عشقی زیباتر و شیرینتر از تو نیست. هیچ خوابی شیرینتر از خواب عاشقانه تا صبح در آغوش گرم و نرم تو نیست. با من تا همیشه بمان.

تقدیم به بالش عزیزم خخخ.

۵۳ دیدگاه دربارهٔ «با من تا همیشه بمان»

سلام بر آقا شهروز کاری و سحر خیر که اصلا اهل تنبلی نیست و سر کار هم خوابش نمیاد و دلش به بعضی ها تنگ نمیشه
عهههههههه
ولی من شنیدم اختلاف خانوادگی دارید
اون پرهای بالشت همیشه میزنه بیرونو سوراخ سوراخت کرده
هی…
یه جوری نوشته حالا
یعنی
همه چی آرومه من چقدر خوشبختم
عهههههه
یعنی چیزی از بالشتت مونده پرهاشو هی میکنی ؟!
بدبخت بالشتت
عههههههههه
راستی
نگفتی شماره محل کارت چی بود؟
من یه کار اداری دارم میخوام یه زنگی بزنم به مدیر شرکت
عهههههه

سلااااآآآااآآآاااآآآاااآآآم و درووود بر داش شهرووووز وااااییی این دیگه چه پستی بودااا واااییی راستش رو بگو منظورت کی بوووودد منُ که دیگه نمیتونی بپیچونیییی راستش رو بگو تو آغوش کی آرام میگری و به عشق کی شب رو به صبح میرسونییی به من دروغ نگو که خووودم هفت خط رووووزگارم پس بچا واسش بخونید بادا بادا مبارک بادا ایشالله مبارک بادااا خب من در برم تا شهرووووز نتونه منُ بگیره و اعمال قانون کنه پس الفراااااااار مواظب خودت و بالشتت چی یعنی همون عشقت باش خب ما بریم پی زندگیمون در پناه حق بدرود و خدا نگه دااار

سلام احمد.
ببین تو مثل این که دوست داری کار دستت بدمااا! ببینم اون خانمه کی بود تو واتساپ داشتی باهاش چت میکردی هاااان؟
حالا برو دنبال اثبات بیگناهیت تا حالت جا بیاد خخخ.
مرسی از حضورت.
موفق باشی.

سلام شهروز. با خوندن متنت بدجور دلم گرفت و ناخودآگاه گوشه چشمم اشک جمع شد! یاد بالش قدیمیم افتادم کهه حالا دیگه پیشم نیست! کجایی بالش قدیمییییییییی ی که چقدر باهات عشق بازی میکردم! خدا واسه هیچ کس دوری از بالشش رو نیاره! واست آرزو میکنم که تا همیشه با بالش محبوبت بمونی و هیچ وقت رهاش نکنی و همینطور مجرد بمونی و فقط بالشت رو دوست داشته باشی و تا آخر عمر فقط همین بالشت رو بغل بگیری و هوس عشق دیگری به سرت نزنه! تاکید میکنم مجرد بمونی تا همینطور از این پستها بذاری

سلام شهروز.
اه اه اه، حالم دگرگون شد از اون بالش بو گندوی پر ریخته بیرونت.
بس که ماچش کردی داره هرز میره بدبخت.
وقتی میری سر کار بذار توی کمدت درش رو قفل مفل کن در نره یه وقت خخخ.
مرد شور این پارسآوای سه کاربره ی منو هم ببره که این جوری میخونه.
مرد شور سه نقطه خخخخ.

سلام من اولش فکر کردم خطاب به پتو هست بعد یه کمی شک کردم که شاید این دفعه خوب شده باشین و یه مخاطب واقعی داشته باشه کلی داشتم خوشحال میشدم براتون بعدشم که با مشاهده جناب بالش کلا مطمین شدم که خووب نمیشین فرزانم یه چیزی گفت حالا خیلی به حرفاش امیدوار نباشین الفرااااار

به دین وسیله از دست رفتن فرزند برومند محله شهروز حسینی را به تمام هم محلی ها تسلیت می گویم به مناسبت این ضایعه دردناک مراسمی در مسجد محل برگزار میشه وسیله رفت و آمد موجود می باشد ناهارم هست تازه میهمانان با بستنی و آب میوه پذیرایی میشن شهروز جان یادت بخیر حیف که ناکوم از دنیا رفتی بالشتم کنارت می گذاریم

دیدگاهتان را بنویسید