خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود دو تا نوار قصه برای هم محله ای های مهربان

سلام به شما دوستای خوب، حالتون چطوره همسایه ها؟
تو محله ی دوست داشتنی گوشکن بهتون خوش می گذره؟
امیدوارم که دل هاتون خوش و شاد و سالم باشید!
یه خسته نباشید ویژه هم میگم به دوستایی که دیروز تو آزمون های استخدامی شرکت کردن
آرزو می کنم که بهترین نتیجه برای شرکت کننده ها از جمله خودم رقم بخوره
و اما بریم سراغ هدیه هایی که امروز می خوام تقدیمتون کنم!
احتمالا تعدادی از شما بچه های خوب دلتون برای نوار قصه تنگ شده!
به همین خاطر دو تا قصه ی کوچولو موچولو براتون اوردم که امیدوارم بگوشید و کیف کنید
این قصه ها از مجموعه قصه های خاطره انگیز شب به خیر کوچولو هستن!
پس این شما و این هم قصه ها با صدای زیبای مریم نشیبا
برای دانلود قصه ی یک دانه گندم
از این لینک
و برای دانلود قصه ی یک حرف خوب
از این لینک
استفاده کنید
شاد باشید تا همیشه

۲۲ دیدگاه دربارهٔ «دانلود دو تا نوار قصه برای هم محله ای های مهربان»

سلااااام شهروز عزیز
بسی از کامنتت خوشحال شدم
خوشحالم که برگشتی و کنارمون هستی
تو در زمینه ی پست های نوار قصه پیش‌کسوت هستی
و ما خدمت پیش‌کسوت ها ارادت داریم!
همین طور که تو گفتی برنامه شب به خیر کوچولو لحظات خوشی رو تداعی می کنه
امیدوارم باز هم از این برنامه های عالی به وسیله صدا و سیما ساخته بشه
پیروز باشی

همیشه زیر تخت یکی از بزرگتر ها توی خوابگاه با صدای گنجشک لالا مهتاب لالا خوابم می برد. آخه نمیخواستم مثل بچه های دیگه توی دستو پای بزرگتر ها باشم که بهم بگن برو گوش نده و چقدر میلولی؟ می رفتم زیر یه تخت روی زمین دراز می کشیدم قصه که تموم میشد، منم اون شب تموم می شدم تا صبح! گاهی هم نصف شب سرپرست شب بدون اینکه بیدارم کنه، بغلم کرده بود گذاشته بودم توی تخت خودم! گاهی هم یه سرپرست بد اخلاق، با لگد و مشت بیدارم می کرد که برم توی تخت خودم بخوابم و نه زیر یه تخت که کاری هم با کسی نداشتم. نهایتا دلچسبترین لحظاتم توی اون شب ها، شروع شدن خوابم همزمان با تموم شدن اون گنجشک لالا بود!

سلام مجتبی
احساستو درک می کنم! زیاد برام پیش اومده که بزرگترا منو تو دست و پاشوو می دونستن
به همین خاطر معمولا ازشون فاصله می گرفتم!
اون سرپرست بد اخلاق هم خدا لعنتش کنه
برنامه شب به خیر کوچولو خیلی عالی بود!
و چه قد بده که بچه ها تو این دوره همچین برنامه هایی ندارن
یا اگرم داشته باشن زیاد به سمتش نمیرن

سلام. قصه آخجون! شب به خیر کوچولو! یادش به خیر! چه حال خوشی بهم می داد قصهش و شعر آخرش. حس می کردم پرانتز اون روز و اون شب دیگه بسته شده و دیگه میشه خوابید. البته همچین خوردسال هم نبودم ولی من هیچ زمانی، حتی همین الانش هم چندان بزرگ نشدم! اولش دلم نخواست، بعدش هم نشد.
ممنون از قصه ها! شنیدنشون باشه واسه امشب، به یاد گذشته های شیرین و دور!
پیروز باشید!

درود بر شما
حق با شماست، هرچی از خو بی های این برنامه بگیم به نظرم کم گفتیم
البته نباید از صدای زیبا و جذاب استاد نشیبا هم بگذریم
دنیای بچگی خیلی خوبه! همیشه من میگم ای کاش میشد اصلا بزرگ نشم!
امیدوارم شنیدن قصه ها براتون لذتبخش باشه!
ایامتون همیشه به کام

با سلام و تشکر از زحمتتان. من هم این دو قصه را دانلود کردم فقط مثل اینکه نام یکی از قصه ها که در پست خود نام بردید اشتباه است قصه زنجیر زن کوچولو را نوشته اید یک حرف خوب.البته این یک اشتباه کوچک است و هیچ اهمیتی هم در برابر زحمتی که شما برای هم محله ای ها کشیدید ندارد . ببخشید موفق و سربلند باشید

شریفی من به حاج سعید میگم سعید خالی . سعید ویسی پور و سعید درفشیان هم داریم . دو تا از سعید ها متولد آذر ماهن و مثل رعد خاص و بی همتا خخخ
سعید تنها یا همون سعید خالی کم حرف و به غایت مودبه. ازش بپرس متولد چه ماهی ؟اگه مثل ما ماهه ی جشن تولد برای سه تامون بگیرم خخخ

دیدگاهتان را بنویسید