خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

درد دل حمید با هم سایتیای عشقش!!!بخون روشن شی!

سلاااااااااااااااااااام و درووووووووووووووووووووود به همتون.
باز هم اومدم برای پست میخوام باهاتون حرف بزنم دلم می خواد تا آخر بیاین.یه پست کوتاهه.می دونید چیه احساس می کنم همه با من لجن(البته به جز شما)همه منو حرص میدم(بهجز شما)همه ی دوستای صمیمی امو از دست دادم و حسابی تنها شدم.(به جز شما)تو هیچ کاری موفق نبودم یا بهتر بگم:
بد شانسی پشت بد شانسی
از تو قلب همه رفتم از چشم همه افتادم دلم غم داره ! این پستو خلاصه می نویسم که زیاد ناراحت نشید!ولی دوست داشتم همه چیزم با شما قسمت کنم!هیشکی درکم نمی کنه احساس می کنم در اسرع وقت خودمو باید به پزشکی روان پزشکی چیزی نشون بدم.
منتظر جوابم می رم یک کم گریه کنم شما ها تو این فرصت کامنت بدین.

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «درد دل حمید با هم سایتیای عشقش!!!بخون روشن شی!»

وا، حمید چرا اینطوری فکر میکنی پسرم. اینا تصورات و تخیلات خودت هستند، ذهنیت تو عوض کن میبینی که اینطوری نیست، میبینی که همه دوستت دارند. بشین دلایلت را برای اینکه میگی دیگران دوستت ندارند را بنویس بشمار ببین واقعا دلیلی داری یا نه. همینطوری درباره دیگران و اطرافیانت قضاوت نکن. اگه موج منفی بفرستی و اینطور تصور کنی که کسی دوستت نداره از چشم اطرافیان افتاده ای همین موج به دیگران هم منتقل میشه یعنی باعث میشه تو ذهنت در مقابل همه موضع بگیری همه رو مقصر و خطاکار بدونی و خلاصه این ذهنیت و تصور و تخیل باعث میشه که واقعا خودت رو از دیگران دور کنی، منزوی بشی، و واقعا سروکارت به دکتر و روانپزشک و روانشناس و اینجور چیزا بیفته. پس باید ذهنتو از خیالبافی رفا کنی موج مثبت بفرستی و تصور کنی که رفتار هیچ کس عوض نشده همه دوستت دارند تو هم همه رو دوست داری. کار خوبی کردی که درد دل کردی پسرم. همیشه پیروز و مهربان و دوست داشتنی باشی.

سلام آقا حمیدرضا هم سایتی با محبت و خلاق و پر انرژی
خب بیا خودت بگو چرا اینطور فکر می کنی و از چی به این نتایج رسیدی؟
آخ که منم دیشب چقدر باز دردم سر باز کرده بود گرگه کردم

پسر خوب تا میتونی از ۱۲ سالگیت لذت ببر بزرگ بشی دردهات اینقدر بزرگ میشه باهات مثل ماها که مجبوری اون موقع بچگی کنی تا دردهاتو کوچولو کنی و فراموش کنی
بخند شاد باش بچگی کن
منم فقط با بچگی کردن و مثل بچه ها زود فراموش کردن میتونم
سرپا بمونم
دنیای بچه ها خوبه
زود قهر می کنند
زود آشتی می کنند
زود فراموش می کنند
انگار نه انگار چیزی وجود داشته
صاف و صادق و صمیمی

البته شما آقایی ماشاء الله اما بچگی کردنو یادت نره
بچگی کن
شاد باش

درود بر شما
منم با بچگی کردن موافقم پسرم این موجای منفی را برای خودت ارسال نکن همه دوستت دارن بگذریم از این که گرفتاری های بزرگ تر ها این قدر زیاد شده که تو فکر می کنی به تو توجهی نمی کنن ولی واقعا این جوری نیست تمام دوندگی بزرگتر ها واسه شما هست تا می تونی از بچگیت لذت ببر از شیطنت یک دم غافل نشو حالا که نمی تونی زنگ همسایه را بزنی و دربری یه راه دیگه واسه تخلیه انرژی پیدا کن خلاصه شاد باش و شاد زی

سلام حمید رضا

حمیدرضا این فکرا رو از خودت دور کن! شما الان نوجوونی و کلی فرصت و کلی اتفاقای خوب در انتظارته

مطمئن باش هم خونوادت بسیار دوستت دارن! و هم دوستانت

از بچگیت نهایت استفاده رو بکن و شاده شاد باش

سلام داداشم سلام دوستم
اولا خوب باش بزار خوب بودنتو همه ببینن
دوما غصه این آدما رو نخور زندگی کن
سوما به هیچ کی بیشتر از حدش بها نده ک بدی میشکننت

هر کی کنارت بود کنارش باش هرکی خاستت بخواه اما لحظاتتو تلخ نکن و بهترین استفاده رو کن به خاستهایت برس
هیچکی بفکر ماها نیست خودمون باید فکر باشیم. شاد باش شاد بودن حقه مسلمه توست محکم باش من نمیگم بچگی کن چون ماها از بچگی فقط باید بزرگی کنیم بزرگ باشیم نزاریم همین آدما هرکاری میخان کنن
منم همه شکستنم همه ضربه زدنم همه خوردم کردن همه ازم دور شدن تنهام گزاشتن اما یه ماهه دیگه به خودم اومدم ازشون گزشتم زندگیمو شروع کردم شروعی ک فقط خودم باشم هرکی بود هستم هرکی رفت بسلامت مهم نیست حالا محکم دنبال زندگیم هستم و به هیچ بشری فکر نمیکنم
تو هم تنها نیستی اولا دوستایی داری توی محله که دوستت دارن و از اینا گزشته ما خدا رو داریم آدما هیچکارن تا خداست هیچ وقت تنها نیستی. آفرین اومدی درد دل کردی

وااای حمیدرضای ۱۲ ساله شما باید الآن لذت ببری از زندگی
غم و غصه و افسردگی رو بنداز بره بی خیالش شو ……
دوست صمیمی وقتی دوست صمیمی هست که موندنی باشه وگرنه کسسانی که رفتند دوست صمیمی نبودند که
خب بذار این طوری برات برم منبر خخخخ شکلک یه بانو رو منبر با بلندگو دستش که بلندگو رو هم گذاشته روی گوش حمیدرضای کلاس ششمی خخخخ فقط بپا کر نشیاااا من مسوولیت نمی پذیرم …..
آدم ها هر کدومشون یه طوریند برای خودشون یه دنیای خاص خودشون رو دارند, هر کدومشون چه بزرگ چه کوچیک مشکلات و مسائل و شادیها و خوشیها و علایق مخصوص خودشون رو دارند
و همه هم اگه بخواند با هم برخورد داشته باشند انتظارات خاص خودشون
ممکنه این وسط من در روابطم با شما متوقع یه چیزهایی باشم شما متوقع یه چیزهای دیگه و بعد گاهی هم سو تفاهم پیش میاد …. کلا منظورم این هست که خودت رو بشناس و مثبت ها ت رو در بیار سعی کن از دیگران توقع و انتظار نداشته باشی و اونها رو به خاطر خودشون بخوای این طوری اگه باشند خوشحالی از بودنشون اگه نباشند هم خوشحالی از خوشحالیشون و در کل میشی یه آدم خوشحال که این خوشحالی به خودت کمک می کنه …..
هیچ وقت هم نگو غم گینم همیشه اگه غم داری بگو خداااا و بعد برای خدا که همیشه حواسش بهت هست بگو و ازش کمک بگیر….
راستی اصلا پیش مشاور رفتن هم بد نیست خیلی خیلی هم خوبه و اگه راهی رو ندونی نشونت میده و کمکت میکنه خوشحالیت رو پیدا کنی…..
شاد باش اونم حقیقی در دنیای حقیقی

سلام امیدوارم دیگه الان با این حرفای دوستان که البته یه علتش این باشه حسابی بهتر شده باشین
من از وقتی دوستمو از دست دادم دیگه وابستگی و توقعم از آدمای زمینی حتی دیگر دوستام رو به کاهش رفت و این باعث آرامش عجیبی برام شد
از حالا همه رو خوب و دوست دار خودتون ببینین نتیجش هم ببینین البته اینو باور داشته باشینو بدونین دروغ نیست و اینکه کسی شما رو دوست نداره فقط یه احساسه و دلیل محکمی نداره خوب شاید حوصله ندارن شاید نمیتونن شما رو درک کنن و دست خودشون نیست یا وقتشون پره یا نمیتونن محبتشون رو بروز بدن شاید خودشون عصبی و ناراحتن یا اصلً فکر نمیکنن که رفتارشون باعث میشه شما ناراحت میشی و کلی چیز دیگه
به نظر من آدما هدف زندگی و علت خوشبختی ما نیستن یه وسیله یا واسطه واسه رشد و دستیابی به خوشحالی خوشبختی و هدفهای ما گاهی میتونن باشن که اونم ثابت نیست و نباید برا این چیزای بزرگ روی کسانی حساب کرد که اختیار خواب یا مرگ خودشونم ندارن و اصلً دوستی که میخواد آدمو تنها بذاره چه بهتر که از همون اول اینو بپذیریمو خیال خودمونو راحت کنیم
شما میتونی توی این سن کم که ظرفیت آماده ای داری اون چیزی رو انتخاب کنی که شما رو به اوج میبره و میرسونه به خواسته های پایدار
و البته اینم هست وقتی تو تغییر میکنی دنیا تغییر میکند
بعضی وقتا از روی سادگی و پاکیمون بدیهایی به ما میکنن که در برابر این جور افراد من میگم باید قوی شد تا جرإت و اجازه ناراحت کردن ما رو نداشته باشن و همونی بشیم که باید
کتابهای آقای حورایی رو بخونین مناسب سن شما هم تقریبً هست
شما کلی کارای خوب و شاد میتونی بکنی که هم بیخیال بشی هم ارزش خودت و لحظه هات رو برا خودت حفظ کنی
نمیدونم تبلیغ در کامنت این سایت کار خوبیه یا نه ولی به هر حال میرم و فرار
سایت داداش رضا و کانال عزت نفس رو سرچ و ازش استفاده کنیدو لذت ببرید

سلام حمیدرضا.
ای کاش الان دیگه رو به راه باشی!
ببین به نظرم گاهی هر کسی این مدلی میشه که تو شدی. این حال و هوا واسه هر کسی پیش میاد فقط تو نیستی. ولی در هر کسی کم و زیاد داره. خود من زمان هایی که می زنه به سرم از تو بد تر میشم. پیش از این افتضاح می شدم ولی این روز ها مدل بهار خانمی و بانویی طی می کنم حالم حسابی بهتره. ولی وای بر زمان هایی که روی دنده نگیر می رفتم. حمیدرضا باور کن ملت گناه داشتن اگر باهام برخورد می کردن. طرف۱چیزی می گفت مطمئنم اصلا هم نیتش منفی نبود ولی من داخل سرم می چرخید که ببین! ببین! این فلان فلان شده می دونه من بدم میاد عمدا این مدلی میگه و این مدلی می کنه از حرص من! می خواد اذیت کنه! اصلا این مرض داره! اصلا این اصلا این اصلا این، …
خلاصه اینکه زمان هایی واسه هر کسی هست که هر چیزی رو منفی می بینه. حس می کنه همه جهان بر علیهش بسیج شدن که اذیتش کنن. حس می کنه هیچ کجای دنیای خدا جاش نیست. حس می کنه که هیچ کسی خیالش بهش نیست. ولی این ها حس های زمان های تاریکن حمیدرضا. بهشون توجه نکن. این مدلی که شدی به خاطر بیار توصیه های بهار و بانو و عمو و بقیه رو. و سعی کن همیشه این رو خاطرت باشه که اگر به حس های تاریک مجال بدی پیشرفت می کنن و لحظه های قشنگت رو به افتضاح می کشن. تو فقط۱دفعه امسالت رو در عمرت زندگی می کنی. لحظه به لحظهش ارزش داره. اجازه نده حال و هوا های این مدلی خرابش کنه. هر زمان این طوری شدی۱بی خیالش بگو و رد شو. فراموش نکن که هیچ تیرگی اونهمه ارزش نداره که لحظه های فقط۱دفعه خودمون رو سرش ببازیم. عمر ما تکرار نمیشه. پس هرچی می تونیم کمتر به حس های تاریک ببازیمش. خاطرت جمع باشه که خیلی ها هستن که تو واسشون حسابی عزیزی. فقط شاید در۱زمان و موقعیت خاص اطرافیانت در موقعیت ابراز محبتشون بهت نیستن. زمانی که این حس های منفی میاد سراغت سعی کن ندیده بگیری و رد بشی. یواش یواش حالت جا میاد و رو به راه میشی. من خودم این ها رو خیلی دیر فهمیدم. خیلی دیر! حالا حرصم از خودم در میاد که چه خنده هایی رو به تاریکی های بی محتوا باختم. کاش شما جوون های امروزی فردا از مدل ای کاش های من نداشته باشید!
خدایا این وراجیم رو۱طوری درمونش کن!
من رفتم ولی حمیدرضا نبینم دیگه این مدلی باشی!
به امید شادی هات!

حمیدم؟ عشقم؟ اصلا غصه نخور! لذت ببر از زندگی! شاد باش! کیف کن! واجب شد بیام تهران یه شهر بازی باهم بریم خصوصا سالتو! سالتو مییییکککککشششششتتتت! سالتو؟ نه فقط سالتو! بلکه باید سورتمه و پرش از ارتفاع رو هم بریم تجربه کنی تا بهت بگم فراموشی غصه ها توی دنیای الانت چقدر با جیغو فریاد کشیدن و خنده های آزادو رها آسونه!
البته، بهت حق میدم. گاهی وقتا ما آدما اینجوری میشیم و کاریشم نمیشه کرد. متأسفانه کوچیکو بزرگم نداره. همه گاهی وقتا این ریختی حالمون به هم میریزه و طوری خوب میشیم که بعدش به ناراحتی های خودمون می خندیم!
گاهیا کمتر، گاهیا بیشتر. ولی اینا توی همه هست.
حد اقلش اینه وقتی اینا رو مینویسی با همه به اشتراک میذاری، خودت آروم میشی.

خیلی سخته ببخشید نمی تونم جلو زار زدنمو بگیرم بهم حق بدین بچه ها که باید گریه کنم که خالی بشم و به قول معروف سبک بشم جواب همه ی کامنت هارو هم تو یه کامنت دادم بهتون.
موفق باشین همتون.

خب جواب اینم بده اسکایپی چیزی نداری با هم حرف بزنیم داداش

نگران نباش هنوز دوستایی برات باقی موندن الان خود من تو مجازی نابینایان شاید دو سه تا دوست بیشتر نداشته باشم ولی گریه نکردم چون میگیم مجازی یعنی واقعیت نداره دوستامون رو که تو دنیای واقعی نمیبینیم براش گریه کنیم ولی اگه به این بلا در دنیای واقعی دچار شدی خیلی بده خیلی خییییییییییلییی سخته

دیدگاهتان را بنویسید