سلام دوستان
حال و احوال چطوره؟
امیدوارم خوب و سرحال باشید.
بچه ها بازم براتون دو فصل تازه از آنه شرلی رو آوردم.
متاسفانه کلا خیلی محله ی کتاب خونی نداریم! جای تاسف و ناراحتیه که اینجوریه اما هست دیگه! الان اگه عنوان پست من یه چی جنجالی بود یا مثلا همین پست رو آقا یا خانم فلانی منتشر میکرد هفتاد هشتاد تا کامنت میرفت پاش!!!!! متاسفانه ما بچه های محله بیشتر فرستنده پست برامون مهمه تا متن پست! من وقتی میبینم اینقدر کم استقبال میشه از پست آنه، کلی انگیزه و ذوقم تحلیل میره. یقینا خیلی ها هم مثل من هستن. شاید کلی چیز واس انتشار دارن اما چون میدونن که چقدر سرد ازشون استقبال میشه، از انتشار پستشون منصرف میشن. بچه ها کاش یکم کتابخون شیم.
اینجوریاست دیگه!
در هر صورت من همچنان این پست آنه شرلی رو به خاطر همین چندتا طرفدار کمی هم که داره ادامه خواهم داد.
تا اینجا دیدیم که آنه شرلی یه دختر یتیم بود که توی پرورشگاه زندگی میکرد و یک روز کاملا تصادفی برای فرزند خوندگی به خواهر و برادری سپرده شد که نباید میشد! یعنی اون خواهر و برادر درخواست یک پسر کرده بودن نه دختر! خلاصه توی این دو جلد و نیم، آنه توی اون خونه و اون روستا بزرگ شد و رفت دانشگاه. اتفاقات زیادی توی زندگی آنه روی داد و همچنان میده و آنه رو توی مسیر زندگی به پیش میبره. داستانهای تلخ و شیرین زیادی توی روز و شب آنه اتفاق میفته و این دختر حساس و زودرنج و مهربون رو کم کم پخته و بزرگ میکنه.
حالا بریم ببینیم توی فصلهای 33 و 34 از جلد سوم چه خبره:
پیروز باشید کتابخون های محله!
