خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

من برنامه های قدیمی رادیو جوان میخوام

سلام
همین یک کلمه خودش کامل و زیباست
این لحظه های قشنگی که توش هستم و هستیم پر خیر و یاد لحظات شیرین گذشته هم به خیر
روزایی که خودمو شناختم عجیب با خاطرات رادیوییم پیوند خوردن
خاطرات برنامه هایی که باهاشون زندگی میکردم و حالا با یه نکته کوچیک ذهنمو مشغول کردن
دلتنگ داشتن گزارش صوتی از اون برنامه ها شدم و به دنبال شون هستم
و در اصل دنبال اون لحظه ها و روزهایی که پر از معصومیت بودم
چقدر مهربانی داشتم و عجب صفایی داشت رادیو
از اون آدما نیستم که بگم هی یاد گذشته به خیر که دیگه الان مثل اون موقع ها نیست
و حاضر به برگشتن به گذشته هم نیستم بلکه موهبت زندگی حتی عالیتر از گذشته رو به همراه یادآوری خاطرات خوش و درس گیری از عبرتهای شیرین الهی برای تکمیل آینده ای که خدا میخواد و آدمی رو رستگار میکنه دوست دارم
همیشه هر جا خوب باشیمو خوبی ببینیم ارزشمند بوده و هست
وقتی قلبی صاف و آماده پذیرش حقیقت باشه رادیو همیشه قشنگه
ولی یه وقتایی یه چیزایی میخواد انگار آدمو به جایی ببره که فراموش نمیشه
عالمی که ازش یاد میکنم به تولد به تحول و به خاطرات هدایای تاثیر گذار
و دوست دارم دنیای بی پیرایگی ها بخشندگیها کودکیها پاکیها و آسون گیریهام در خودم و نه فقط آرمانهام جلوه گر بشن
تا زیباییهای دنیای پر از سادگیم برام دو چندان بشه
تا یادم بمونه از یه رادیوی ساده هم میشه لذت برد و با امکانات کم هم میشه مثل اون وقت ها خوش بود
و تا بدونم همون طور که روزی با یک اشاره از عشق به هستی پر شدم حالا هم میتونم فقط با قدری تلاش دنیای مهربونی ها رو به دست بیارم و طلای ناب وجود رو حفظ کنم
همیشه چیزهایی هست که آینده بگی یادش به خیر کاش بود اما وقتی که از دست بدی یا حفظ شون نکنی و اگه همت کنی هر روزت بهتر از دیروز میشه
و من دنیای پر از صفای اون روزها رو حفظ و نهادینه نکرده بودمو از دست دادم و حالا در دستیابیش با تلاش و به آرومی موفق میشم تا قدر بدونم و هر لحظه رو غنیمت بشمرم
و اما اون برنامه ها یکی از اون بهونه های قشنگ برای شاد بودن بود از اونا که هرچی شاد باشی اون جای خودشو داره
به ویژه اینکه موجب و پایه تغییرات زندگی و پیدا کردن خودمون باشن
هر چند از این اسباب کلی داشته باشی
سالهای هشتاد و هفت تا نود سالهای رادیویی من بود که میتونم بگم مطابق همه سلایق و لذت بخش برای همه میتونست باشه و یه تفاوت خاصی داشت اون طوری هم که از شنونده های قدیمی فهمیدم
وقتی برنامه ای مثل اون وقتا پخش میشه یه حس عجیب پیدا میکنم و واقعً راغب میشم و دلم میخواد بتونم اون برنامه ها رو به دست بیارم
الفبای جوانی هفت ترانه پر خاطره برنامه طنز سه کنج
هفت تاییا برنامه های مناسبتی پر شور و اجراهای طنز علی ضیا و افشین حسین خانی
این جا شب نیست سعید پور محمودی کوچه رادیو و گزارش و طنزهای ندا راد مهر و الهه دهقان نفس عمیق و اما
برنامه ای که بیشترین علاقه رو بهش داشتم بخاطر ویژگیهای ممتازی که برام داشت زیر نور ماه جمعه شبهای شبکه جوان بود
اگه اون موقع هم تلگرامی بود حالا شاید میشد آیتم هاش رو دریافت کنم بخشهایی که سعی میکردم یه ذره هم از دست ندمشون
یه ضبط بزرگ داشتم که وقتی روز تعطیل هم به روستا میرفتیم با خودم میبردمش تا رادیو گوش بدم آنتنش رو بالا میکشیدم و هر طوری بود تحت هر شرایطی توی ماشین مهمونی حیاط توی رفت و آمد بین اتاقها و پذیرایی دستم میگرفتم و باید میفهمیدم داره چی میشه
و پسر دایی نابینام ازم دفاع میکرد وقتی یکی گفت چرا این همه رادیو گوش میدم و با خودم باید ببرم
بله وقتی خیلیها دنیای عالی تو رو نمیفهمن و شادیت رو حس نمیکنن دلیل بر همرنگ شدنت با بیرنگیها نمیشه
همین که برنامه پر از صمیمیت دانش شادی و نشاط و معنویت زیر نور ماه رو داشته باشم انگار که همه اون خاطرات رو دوباره تجربه میکنم
خلاصه اگر دوست دارید خوبه که خاطرات و حس هاتون با رادیو رو به اشتراک بذارید و یا اگه اطلاعاتی دارید که چطور میشه برنامه های اون سالها رو که شاید کسانی یا خود شبکه داشته باشن رو به دست آورد ممنون میشم با ما در میون بذارید

۱۰ دیدگاه دربارهٔ «من برنامه های قدیمی رادیو جوان میخوام»

سلام ثناجان. آخ رادیو و صفاش! یادش به خیر! زیر نور ماه رو به نظرم یادمه! و۱عالمه برنامه های دیگه که دلم واسشون حسابی تنگ شده. من از بچگی هام خاطرات رادیویی داشتم. قصه شب ها. صبح جمعه ها. برنامه های مختلف از نمایش هفته های صبح۲شنبه هاش بگیر تا طنز ها و قصه ها و ترانه هاش! چه دوران خوشی بودن! ۱رادیو فسقلی داشتم و واسه خودم خوش بودم! الان رادیو ندارم. از اون دستگاه گنده ها گوشه خونه هست که همه کار می کنه ولی من رادیوش رو اگر داشته باشه راه ننداختم. مسخره هست ولی حس می کنم برنامه ها از داخل رادیوی ساده کوچولوی خودم انگار قشنگ تر بودن. این بزرگ مجهز هاش انگار اخلاص ندارن. بخند خودم هم به این حس و حالم می خندم ولی، … شیطونه میگه این دفعه۱رادیو فسقلی واسه خودم بخرم ها!
ایشالا برنامه هایی که می خوایی رو پیدا کنی! من خودم زمانی که از این چیز ها می خوام اولین جایی که میرم گوگل هست. اسم رو می نویسم در بخش سرچ و اینتر و بعدش با شیفت اینتر هرچی سایت در بخش نتایج اومد رو تکی تکی باز می کنم ببینم چی گیرم میادش!
چه قدر من حرف می زنم. ثنا دلم رادیو فسقلیم رو خواست الان نصفه شبی چیکار کنم؟
به امید بازگشت صبح های صاف و خالص به دل هامون!
همیشه شاد باشی!

سلام عزیزم آره واقعً برا اکثر ماها و هم بیناها همین یاد و خاطره ها هست من که زندگیم انگار از همون روزها شروع شد الان من بیشتر تلویزیون گوش میدم و چون آسان رسانه هاست برنامه های رادیو رو میسپرم به دانلود ولی تا جایی که بررسی کردم از مهر نود و سه آرشیو شدن من نمیدونم اون قبلیها رو چرا نمیدن یا میخوان چی کارش کنن شایدم میدن من خبر ندارم گوگل که هیچ سروش که فقط تی وی و روابط عمومی خودشونم پاسخگو نیست پس واقعً هیچ تدبیری آیا اندیشیده نمیشه خوب اینا هم بیان مثل شرکت سروش سیما بکنن
راس میگی منم احساس میکنم قبلنا یه خلوص دیگه ای داشت اتفاقً قصد دارم یه رادیو کوچولو بگیرم برا جاهایی که میرم و هیچ یک از امکانات دیجیتالی قابل استفاده نیست تا باز بعضی برنامه ها رو که آرشیو هم نمیشه و زندست از دست ندم مثل شب فیروزه ای که سه شنبه شبها از شبکه های استانی رادیو و زنده از جمکران پخش میشه
مرسی از نظر قشنگت منم همیشه از گوگل لذت میبرم

سلام

رادیو اصلا یه حس قشنگی داره من که خیلی وقتا رادیو میشنیدم! البته قبلا بیشتر میشنیدم!

الان کمتر شده

خب با برنامه خاصی خاطره ای ندارم اما خیلی از ساعاتم با شنیدن برنامه های رادیویی پر میشده و الانم یه وقتایی سراغش میرم!

موفق باشید

درود! منم خاطراتی از رادیو جوان دارم که بارها در این محله گفته ام اما کسی نتوانسته کمکم کنه…
البته من پستی برای خواسته هایم نزدم و فقط در کامنتهای بعضی از پستها درخواستم را گفتم…
امیدوارم افرادی پیدا شوند و خاتراتت را به دستت برسانند…
من قسمتهایی از مجله بامدادی صبحها را با صدای مهران دوستی میخواهم که داستان لیلی و مجنون را تعریف میکرد و من با علاقه گوش میکردم… یاد مهران دوستی گرامی باد…!

سلام مرسی امیدوارم شما هم به خواسته ها برسید واقعً یادش گرامی باید راهی باشه برای دریافت اون برنامه ها یه خانمی همون موعه ها فکر کنم توی عابران سپیده شبکه جوان زنگ زده بود که من از شبکه چندین نوار ضبط کردم نمیدونم چند صد یا هزار نوار ولی اون قد زیاد که خود عوامل برنامه متعجب بودنو مجری میگفت آرشیو شما از ما قوی تره اگه این شنونده از این طریق درآمد زایی هم میکرد نتیجه بخش هم بود من که میخریدم

سلام.
منم از بچگی عاشق رادیو بودم.
هنوزم البته هستم!
واقعا خاطرات شیرینی هستن حیف که دنیای منم دیگران نمیتونستن درک کنن و بدونن چقدر شیرینه!
آره به نظرم با ۱۶۲ یا ایمیل سازمان تماس بگیر شاید بتونی برنامه های مورد علاقه رو به دست بیاری.

سلام عزیزم
ای چه جالب نمیدونستم رادیو دوست داری
مرسی والا ما برا هر چی زنگ زدیم صدا و سیما گویا اطلاعات من از اونا بیشتر بوده یا توقعم ازشون زیاد
رادیو جوان هم زنگ زدم گفتن نداریم گفتم یعنی اصلً وجود نداره گفتن بایگانی میشه ولی در اختیارتون قرار نمیگیره
به هر حال خدا رو شکر که خاطرات خوشی از این برنامه ها دارم

دیدگاهتان را بنویسید