خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

30 روش تقلب کردن در امتحان!

سلااام خدمت گوش کنیهای گرامی

حالو احوال که انشا الله خوبه

آقا به سرم زد یه پستی بزنم دیگه، معمولا ما نابیناها با اکثر این روش های تقلب کار نمیکنیم ولی بد نیست بدونیم بیناها چطوری تقلب میکنند

خوب بریم سر این 30 تا راه تقلب

1- روش جیبی:

هر نکته، سوال، جواب یا قصه ای را که به نظرشان واجب و اساسی است روی کاغذ نوشته، محموله را درون جیب جاسازی کرده و در شرایط مناسب استفاده اش می کنند.

2- روش جامدادی:

از جامدادی غافل نشوید. این کیف کوچک یکی از استراتژیکی ترین ابزار در هر امتحانی است و از هر دوست و هم کلاسی ای بیشتر به کمک می آید. هرچه دل تنگشان می خواهد روی کاغذ نوشته و محموله را داخل جامدادی جاسازی می کنند.

3- روش تای آستین:

خیلی ها کاغذ کدگذاری شده شان را میان تای آستین بلوز یا پاچه ی شلوار جاسازی می کنند.

4- روش جورابی:

جوراب ساق بلند در کنار خودکار و لاک غلط گیر یکی از ملزومات هر امتحانی است. کاغذ کدگذاری شده شان را زیر کش جوراب مخفی کرده و با دور شدن مراقب استفاده اش می کنند.

5- روش کفشی 1:

محموله یا همان کاغذ کدگذاری شده درون کفش یا چکمه، به راحتی مخفی می شود.

6- روش مقنعه ای:

نیاز به توضیح نیست که این روش کاملا دخترانه است. خیلی از دخترها محموله را میان تای مقنعه به راحتی مخفی کرده و با هر بار مرتب کردن مقنعه سری به اطلاعات کدگذاری شده می زنند.

7- روش گیسو‌کمند:

عده ای هم کاغذهای کدگذاری شده را لوله کرده و میان انبوه گیسوان پنهانشان می کنند.

هشدار بزرگان: اجراکنندگان این فن به موهای فرفری و پرپشت مجهز بودند به شکلی که کاغذ جاسازی شده میان موها با چشم غیرمسلح قابل تشخیص نبود.

8- روش دستی:

هرچه را لازم است روی کف دست می نویسند.

9- روش انگشتی:

هرچه را لازم است بین انگشتان دست می نویسند.

10- روش ساعدی 1:

هرچه را لازم است روی ساعد دست می نویسند.

11- روش ساعدی 2:

هرچه را لازم است روی ساعد پا می نویسند.

هشدار بزرگان: استفاده از روان نویس یا خودکارهای کهنه باعث جوهر پس دادن آنها شده و رسوایی های بزرگی به بار آورده است.

12- روش دستمال کاغذی:

اطلاعات مورد نیاز را روی دستمال کاغذی به تفکیک نوشته، دستمال کاغذی ها را تا کرده و مثل حالت اول درون بسته بندی اش قرار می دهند. هیچ مراقبی به یک بسته دستمال کاغذی شک نمی  کند. به این ترتیب به یک سلاح تقلب مجهز می شوند.

هشدار بزرگان: پاک کردن دست یا صورت عرق کرده شان با دستمال های کدگذاری شده و تعارف دستمال به دوستانشان از خطرات لو رفتن این روش است.

13- روش دسته صندلی:

مطالب مورد نیاز را روی دسته ی صندلی یادداشت می کنند..

14- روش کفه ی صندلی:

اطلاعات مورد نیاز را روی کفه ی صندلی یادداشت می کنند.

15- روش ساقه طلایی:

این روش علاوه بر خوشمزگی، ظرافت و مهارت بالایی نیاز داشت، یک بسته بیسکویت ساقه طلایی خریداری کرده و کاغذهای کدگذاری شده را به اندازه ی یک قرص بیسکویت درآورده میان هر بیسکوییت قرار می دهند. پایین افتادن قند خون در هر امتحانی طبیعی است و یک بسته بیسکویت ساقه طلایی این موقع هاست که به کار می آید.

16- روش دیواری:

در صورتی که میز یا صندلی کنار دیوار است مطالب مورد نیاز را روی دیوار کناری یادداشت می کنند.

17- روش پشت گوشی:

کاغذ کدگذاری شده را رول کرده و مثل مداد پشت گوش خود قرار می دهند. پوشاندن منطقه ی اطراف گوش با موها از نکات اصلی اجرای این تکنیک است.

18- روش کارتی:

همه ی اطلاعات لازم را پیش از شروع امتحان روی کارت ورود به امتحان یادداشت می کنند.

19- روش رونیمکتی:

بعضی هم مطالب مورد نیاز را روی میز می نویسند. در صورتی که مراقب شک کرد و جایشان را تغییر داد جای هیچ نگرانی نیست؛ در روزهای امتحان همه ی میزها حال و روز یکسانی دارند. هیچ بعید نیست جایی که فرستاده می شوند اطلاعات کامل تری از میز قبلی داشته باشد.

20- روش ماشین حسابی:

ماشین حساب های کامپیوتری شاید در نگاه اول چیزی به جز عدد و رقم برای عرضه نداشته باشند اما یک متقلب حرفه ای هر تهدید را به فرصت تبدیل می کند. همه ی اطلاعات مورد نیاز را با مداد پشت ماشین حساب مورد نظر یادداشت می کنند. شاید خواندنش برای مبتدی ها سخت به نظر برسد اما کافی است کمی نور روی ماشین حساب بیفتد. کلمات به شکلی جادویی روشن و خوانا می شوند.

21- روش کاوری:

در این روش محل استقرار مجرم در جلسه ی امتحان بسیار اهمیت دارد. هر کجای سالن که مستقر باشند مهم است رو به رویشان صندلی قرار گرفته باشد. در این روش کاغذ کدگذاری شده را روی صندلی جلویی چسبانده و روی آن را با کاپشن یا گرمکن می پوشانند. در این حالت به هنگام دور شدن مراقب کاور را کنار زده و از اطلاعات استفاده می کنند.

22- روش کفشی 2:

عده ای کاغذ کدگذاری شده را روی زمین دقیقا کنار کفش ها قرار می دهند. به طوری که در طول جلسه کفش ها روی برگه قرار گیرد. زمانی که مراقب حواسش نیست پایشان را از روی کاغذ برداشته و اطلاعات را یادداشت می کنند. هر موقع هم مراقب سر و کله ش پیدا شد، پایشان را روی برگه گذاشته و سوت می زنند.

23- روش کفشی 3:

روش بالا یک شیوه ی آپدیت شده هم دارد. به این ترتیب که کاغذ کدگذاری را با آدامس جویده شده به کفه ی کفش می چسبانند. به این ترتیب با یک بار زانو خم کردن اطلاعات مورد نظر به دست می آید.

24- روش عینکی:

یک عینک دودی غیرقابل استفاده را انتخاب کرده و اطلاعات لازم را با خودکار آبی روی شیشه ی آن می نویسند. حالا فقط لازم است عینک را روی برگه ی سفید امتحان قرار دهند. کلمات به وضوح مشخص می شوند.

هشدار بزرگان: اجرای این شیوه ترجیحا در اواخر امتحان مناسب تر است.

25- خودکار تقلب:

آنها که برای اولین بار خودکارهای «رولی» را به قصد تبلیغات وارد بازار کردند هیچ وقت فکرش را هم نمی کردند که در مدت کوتاهی محصولشان تغییر کاربری داده و با نام جدید «خودکار تقلب» پرفروش ترین محصول فروشگاه های لوازم التحریر شود. خلاصه که این هم شیوه ای است. کافی است سری به شهر کتاب محله تان بزنید.

26- روش واکمنی:

همه ی اطلاعات لازم را یک بار با صدای رسا خوانده و روی نوار کاست ضبط کرده، نوار را در واکمن و در حالت آماده باش قرار می دهند. حالا کافی است دکمه ی پخش را فشار دهند تا جواب ها یکی یکی در گوششان خوانده شود.

27- روش ام. پی. تری پلیر- آی پادی:

همانند روش 26 است منتها کمی پیشرفته تر.

28- روش تماس تلفنی:

یک سال بالایی پایه را قبل از امتحان توجیه کرده، با شروع امتحان هنگامی که مراقب حواسش نیست با موبایل با او تماس می گیرند. سوال ها را به آرامی برایش می خوانند و او جواب ها را روخوانی می کند. مناسب برای درس های حفظ کردنی. داشتن هندزفری سالم و قوی یکی از واجبات اجرای این تکنیک است.

29- روش واکی تاکی:

همانند روش قبل است منتها به جای موبایل از واکی تاکی استفاده می شود.

30- روش شفاهی:
یکی از اصیل ترین شیوه های تقلب است. به آرامی سوال یا جواب را برای پشت سری یا رو به رویی خوانده و از کار گروهی لذت می برند.

خوب بیناهای محترم باید به عرضتون برسونم که اکثر دبیرا این 30 تا روشو میدونند برید روش های جدیدی ابداع کنید که حد اقل به درد ما هم بخوره، حخخ!

موفق باشید

۳۵ دیدگاه دربارهٔ «30 روش تقلب کردن در امتحان!»

سلام. خخخخخخخخ آ شیخ جون منم یکی اضافه میکنم که اتفاقاً به کار نابینایان هم میاد و اونم اینه که مطالب رو روی برگه بریل نوشته و بین اون چند تا برگه خالی که واسه پاسخ امتحان آماده کردی یا بهت میدن بذارین.

سلام ماهان جان، خواهش میکنم، مرسی که نظر دادی، خخخ روش جالبی گفتی ولی آدم کلا خدا نکنه تقلبش لو بره، اعتبار لامذهبش خراب میشه ححح، آدم خوب درس بخونه بهتره به این دردسراش نمیرزه ولی خوب حیفه این همه بخونی یه سوال بلد نباشی ارزش تقلب داره!، دمت گرم، موفق باشی

سلام نیایش، مرسی که نظر گذاشتی، بابا خوبه ولی منم یه چیز دیگه سراغ دارم، از این هنسفیرین کوچیکا بذاری در گوشت البته بازم خطر داره که لو بریم، کلا میگم که، تقلب از درس خوندن سخت تره، البته تا وقتی که احتمال لو رفتنش باشه، مرسی موفق باشی

ههههههخ ححخخخخخ خخخخ روشا تکراری بود من ک ز روش تلفنی و اسمسی می استفادم و اینکه سوال جوابام ضبط شده توی گوشی خخخخ از همونجا درش میارم همشمونم از زیر چاااادره نازنینم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
حال کنید و این که همه رو آماده باش گزاشتم تا گیر کردم مزاحم همشون بشم با یه تل
و اینکه خخخ از طریق ویس توی واتس وااااای عجب حالیه اینا راهایین ک هم نوعان گلم میشه راحت استفاده کنن و اونایی ک منشی دارن دیگه بهتر یه زبون چرب نرم میخاد ک راهاتو راحتر انجام بدی هاهاهاهاها برم تا نیومدن بیرون ننداختنم

سلام داش مهدی, یه روش دیگه من میگم, ولی وقتی دانشجو شدی به درد میخوره.
روش اینترنتی, به این ترتیب که عنوان سؤالا تو گوگل سرچ میکنی و اولین لینکی که به جواب سؤالت مرتبط باشه را باز میکنی و سریع متنا مینویسی.
فعلاً خداحافظ عزیزم

توصط علیرضا نصرتی روشهای نابینایی کشف شدن. ولی… تنبل! کار گروهی پارسال که عصلش بود یعنی همش کار گروهی ششم هم که نوبت دوم رو کار گروهی انجام میدادیم ولی میرسوندم من اون موقع درسم خوب بود. نوبت دوم رو به همه رسوندم.ما خیلی زیاد انجام میدیم

درود
وای عجب شیطونک هائی در اینمحله هستند .مهدی عجبا و احسنت بر شما حالا تخلف و تقلب را به بچه های گلم یاد می دهی .این بدآموزی داره به خدا .آهای مدیرا شکست خورده بیائید این پست را با همه این افراد حمایت کنند ه منهای عمو حسین ببرید و پاکشان کنید .این دیگه چیه . تقلب کردن برای نابینایان مثل فرو کردن در برف هستش و اینکه گمان کنی هیچ کسی نمی بیندت ! نه آقا اینطوری ها هم نیست این بینا ها با مشاهده این وضعیت بر حماقت و نادانی ما میخندند ودلشان به رحم مثلا می آید اما بعضا هم عقده ای هستند و بچه ها را اذیت می کنند .

سلام عمو قنبر، آره دیگه من شیطونم، ولی نگفتم که تقلب کنید یا نکنید، باید سفت نشست درس خوند که استرس تقلب هم نباشه، گفتم اینو بذارم که همه بدونند بیناها چطور تقلب گرایانی هستند، ححح، این پستم پاک بشه یه جور دیگه به اطلاع مردم میرسونم، هاهاها، مرسی از نظر، موفق باشی

درود
این بینائی ها را نوشتی یادم از حماقت ها آمد بیست سال قبل این حقیر مراقب امتحانات نهائی دیپلم بودم .وای خدای من این شبانه ها چقدر نادان و پرادعا بودن البته بینا ها را م یگویم .چند تا تقلب ناز گرفتم ولی صدایم در نیامد با خودم داشتم و فقط تذکر دادم .همین سخت گیری ها باعث شد تا بعضی از همکاران التماس دعا بعضی ها را به من بگویند و تمام الان هم این همکار معاون اداره است .من سرم را تکان دادم و دقیقا در روز امتحان سخت مراقبش بودم و مردد که بگیرمش یا نگیرمش اخلاقا مدیون بودم ولی دلم هم نمی خواست این بچه پررو مرا مسخره حکند .در همانلحظات اولیه رئیس حوزه امتحانی آمد سرکشی و بدون مکث مستقیما رفت سر دانش آموز و او را گرفت ولی اقدام قانونی انجام نداد .منو می گی بد حالی داشتم و حالم خراب شد .شاید جسارت اون بچه که دو بار متوجه شدم که کاغذهایش را از پنجره بیرون می انداخت و گزارشات خدمتگزار باعث شد اما در پاسخ سوالم گفت من مدیراینها هستم و می دانم کدام اینها متقلب هستند .حالا این بود تا من ثابت کنم که مراقب خوب هستم از رئیس جلسه سوال کردم آیا در حال تقلب زدن بود گفت نه .و من برای ثابت کردن اینکه مراقب خوبی هستم چند تکه تقلب که از روزهای قبل داشتم را رو کردم و اون تعجب کرد و گفت چرا به من نگفتی و من گفتم تذکر دادم و همان امری که شما کردید را با حفظ آبروی اون انجام دادم و سر به راه شدند .و مدیر خندید .حالا بشنوید از اون ور قضیه که عصر با ناراحتی همکارمان مرا دید و گفت خیلی چاپلوسی و اشتباه کرده که به من اعتماد کرده و تصورش این بود که من گزارش کردم .خخخخ خخخ چقدر پررو هستند مردم والا .

درود
البته من یک دانش آموز نابینا در زمان بینائی ام داشتم که خاطرات خوبی با هاش داشتم و اعتراف می کنم که اصلا نمی توانستم درکش کنم . ولی ما از خط بریل نمی دانستیم و اگر هم می گفت جواب سوالات درسم هست ما قبول می کردیم .خخخخ خخخ این زیاد ماهرانه نیست . سعی کنید در مدارس عادی درس بخوانید تا مدارس استثنائی هر چند که در محل ما استثنائی هم زیاد بلد نیستند .
منشی هم کار مهمی انجام می دهد .من از طریق همین منشی توانستم کسی که اصلا سواد نداشت رو وارد دانشگاه رشته حقوق نمایم اما چون مایه نداشت رهایش کرد .اینو می گند تقلب .یا دانش آموز دیگری را که دو سال مرکز استان می رفت و مسئول جلسه اذیتش میکرد و نمرات یک و ن یم و دو در کارنامه اش داشت را با همکاری منشی عادل و با تقوا و کاردان قبول کردم .اما حیف که دیگر توان ادامه تحصیل را نداشت و ندارد .ببینید کلا تقلب کردن فقط در درس نیست در همه امورات هستش ام این را قبول دارم که کار سختی است خیلی سخت به جای اینکه اینقدر بنویسیم و یا ضبط کنیم و حرمتمان زیر سوال برود بیائیم بخوانیم ..یکی از روش های خواندن اینگونه است که الان من دارم امروزها درس می خوانم .من هم امتحان دارم .این روش محشره ها الان من صوتی را کتاب صوتی را دوستمان در محله گذاشته آقای هژبری و من دان کردمش و الان دارم گوش می کنمش فقط اون داره می خوانه و من نمی فهمش .حالا من کتاب را خواندم روز پنجشنبه یک نفر دیگر به جای من امتحان می دهد و تمام ببینید درس خواندن چه فوایدی دارد خخخخخخ خخخخ
بچه های گلم شما هم خوب درسهایتان را بخوانید .مثل من .آینده از آن شما است بدون روشهای بینائی .موفق باشید .

سلام به شما.
من خودم وقتی بینا بودم بیشتر از روش دستمال کاغذی استفاده می کردم. یعنی روی دستمال کاغذی می نوشتم و هیچ کس هم شک نمی کرد. یه روش دیگه هم داشتم و اونم این بود که مطالبم را با خودکار و با خط معمولی روی کاغذ a4 می نوشتم و در آخر از اون کاغذ یه کپی می گرفتم تا شبیه سوالات امتحانی بشه. بعد اون کاغذ را اصلا تا نمی کردم و لا به لای پیراهن یا زیر تیشرتم می گذاشتم و بعد که می رفتیم سر جلسه من اون برگه رو می گذاشتم روی برگه سوالات امتحانی. یعنی انگار که من برگه سوالات امتحان رو تو دستم گرفته ام. هیچ کس هم متوجه اون برگه نمی شد و من به راحتی در چندین بار تونستم به همین روش تقلب کنم. خخخخ
مرسی از پست جالبتون که برام تجدید خاطره هم شد.
شاد باشید.

سلام وحید، خخخ، روشت واقعا لایک داره، موندم اونی که تقلب میکنه و خاطرش جمعه که لو نمیره چه لذتی میبره هاااا، ولی جدی خیلی وقت هایی که صرف تقلب ها میکنیم اگه آدم بشینه مث بچه ی آدم درس بخونه مطمئنا نتیجه ی دلچسب تری خواهد داشت، مرسی از نظر، خودتم شاااد و موفق باشی

درود!
روشهای تقلب برای بیناها بسیار آسان است…
یادش بخیر من برای امتحانات سال سوم راهنمایی به حوزه ی امتحانی ابابصیر معرفی شدم که برای امتحان دینی و انگلیسی چند برگه ی تقلب به خط بریل نوشتم و بالای برگه ها نوشتم امتحان فلان دوم راهنمایی که اگر بیناهای مراقب گرفتند یا دیدند باور نکنند که تقلب است…
خوشبختانه کسی برگه ها را ندید و من پنج نمره از انگلیسی را و سه نمره از دینی را تقلب کردم…
من برگه های تقلب خط بریل را داخل جعبه ی ماشین آلمانی قرار دادم و موقع امتحان با برگهه ی سؤالات داخل میز گذاشتم و به آسانی از روی آن نوشتم… من چهار نمره ی انگلیسی که جای اندازی حروف انگلیسی در کلمات بود را تقلب کردم…
خخخخخهاهاهاهاهاهاهاهاهاها کجایند آن بیناهایی که مراقب بودند و من به آسانی تقلب کردم و سیکلمو گرفتم…
من شیطون را درس میدهم…
راستی من بیسوادترین فرد این محله هستم…!

سلام مهدی. ایول یعنی خودتی آیا؟ مهدی کجا بودی نبودی از حالا بیشتر باش اگر بدونی تنها شلوغ کردن اینجا چه چیزه؟ یعنی اینه؟ یعنی هیچ چی بیشتر ببینیمت!
خوب حالا تقلب!
چنین گفت رستم به اسفندیار، تقلب بزن تا شوی رستگار!.
من بیسکویتیش رو نمی دونستم ایول! ولی تقلب کیف داره. بیستی که با تقلب میاد آخ می چسبه خخخ شبیه مال دزدی که میگن خوردنش کیف میده! این دومی رو موافق نیستم۱دفعه من با چند تا شیطون رفته بودم دزدی نزدیک بود داخل انباریه محل مورد نظر گیر کنم و خاک بر سر دشمن خیر سرم از تمامشون بزرگ تر بودم این چه کاری بود کردم؟ بیخیال تقلب رو عشقه که جدی حالیه واسه خودش!
جوون های عزیز این ها که نوشتم چیزی نبود جز اباطیله سره صبحه۱متقلب دیروزی. لطفا نخونید، اگر می خونید جدی نگیرید، اگر جدی می گیرید باهاش موافق نباشید، اگر موافقید بهش عمل نکنید، و اگر بهش عمل می کنید زمانی که سر تقلب لو رفتید به من فحش ندید ها! به من چه من که گفتم نکنید تقصیر خودتون شد!
خوشحالم اینجایی مهدی. بیشتر باش تا بیشتر خوش بگذره!
همیشه شاد باشی!

سلام پریسا، بله خود خودمم، آره سعی میکنم بیشتر باشم، میگما الحق که شیطونیت مث خودمه، آخه تا اونجایی که میدونم شما هم معلمی، پس وااای به حالت اگر روزی بشنوم سوالات امتحان رو به بچه ها ندادی، یا به تقلب کردنشون گیر دادی، خخخ، مرسی موفق باشی

سلاااااااااااااااااااااااااااااام!
اَی متغلب!
بیاین بگیرینش! داره تغلب یاد میده!
مگه نمیدونستی اینجا بینام داره؟
بزارین یه چیز بگم، دیگه نرین سراغ تغلب!
من تو تلویزیون شنیدم، از معصوم حدیث داریم و فکر کنم از پیامبر بود، یادم رفته از کی بود.
ایشان گفته اند که تغلب، مانند اینه که از دیوار کسی پایین بیای و چیزهایی ازش بدزدی.
واقعً هم که اینجوریه!
آخه اونی که درس خونده چه گناهی کرده تو باهاش برابر یا بالاتر نمره بگیری؟
چه گناهی کرده که درس خونده و از تغلب استفاده نکرده؟
حالا میاد از استرس یه سؤالی از یادش میره.
تو اگه تغلب نکنی، خب شاید اون شاگرد اول بشه با اون نمره.
اما تو حق اونو میخوری و در قیامتم بازخواست میشی.
حالا بگین ببینم تغلب فایده داره؟
فایده داره آدم حقّ انّاس به گردنش باشه؟
اونوقت تو بیا از صبح تا شب، از شب تا صبح نماز بخون.
به چه دردت میخوره؟
همش میره به اون تا تو رو ببخشه دیگه!
تغلب هیییییییییییییییییچ وقت لذت نداره برای احل ایمان.

سلام بر آقای خویی، کسی نمیاد منو بگیره چون مخ همه رو شستشو دادم و همه اکثریت رعی با منه، خخخ ولی خارج از شوخی حرف هاتونو قبول دارم ولی نمیشه که این تقلبا از دنیا برداشته بشه، همینطور که بالا بریم پایین بیاییم آدم دزد زیاده، کسی که با عرق پیشونیش کار میکنه یه هیچ کار نکرده میاد حقشو میخوره، مرسی که نظر دادی، موفق باشی

دیدگاهتان را بنویسید