خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شما چطوری ترجمه می کنید؟

سلام. وقت بخیر. اگه در زمینه ترجمه تخصص یا تجربه دارید, خیلی ممنون می شوم که در این بحث شرکت کنید. عرض شود سرعت من در ترجمه خیلی پایین است. علتش هم روشی است که بکار میبرم. اوایل تصمیم داشتم مثل بعضی دیگر از همنوعان گرامی با گوش دادن به جمله ها, با صدای جاز یا کرزوایل, ترجمه کنم. ولی چندتا اشکال پیش می آمد: اولا وقتی جمله ها طولانی بود, به سختی میتوانستم کل جمله را توی ذهنم نگه دارم و ترجمه ای بدون جا افتادن بعضی عبارات و واژه ها ارائه کنم. البته می شود جمله را بشکنی و به شکل چندتا جمله کوتاه ترجمه کنی اما مشکل همیشه با این روش حل نمی شود. بعضی وقتها برای حفظ دقت جمله اصلی یا برای رعایت امانت باید جمله را با حفظ ساختار طولانی اش ترجمه کرد. یادم می آید یکی از همنوعان فاضل و پرکار متنی را با همین شیوه ترجمه کرده بودند. وقتی متن را می خواندم دیدم جمله ها گاه بدون ضرورت کوتاه شده اند. حدس زدم که پای جاز وسط بوده است. ازشان پرسیدم و حدسم تأیید شد. بعد یک متن دیگر را که با در اختیار داشتن نسخه بریل ترجمه کرده بودند خواندم. این دومی خیلی دقیقتر و جمله ها شیواتر بود.
ثانیا انگار سر و صدای نرم افزار یکجور خستگی عصبی زودرس ایجاد می کند و بعد از مدتی تمرکز را پایین می آورد. سوم اینکه چنین روشی لازمه اش کار مداوم و طولانیمدت پشت کامپیوتر است که اصلا آن حس آرامش را که قلم و کاغذ دارد, ایجاد نمی کند.
خلاصه این روش را کنار گذاشتم. در عوض اینجور ترجمه می کنم: متن را پرینت بریل می گیرم, ترجمه را روی نوار به صورت جمله به جمله ضبط می کنم, و بعد که نوار به اصطلاح پیاده شد, یک ویرایش نهایی روی متن انجام می دهم. حاصل کار, اقلا به نظر خودم, خوب و دقیق از آب درمی آید ولی این فرایند بسیار زمانبر است. خب شما چه روشی دارید؟ لطفا از تجربه هایتان بنویسید. اگر هم مایل باشید در اسکایپ در موردش صحبت کنیم که خیلی بیشتر استفاده خواهم برد.
Skype name: saeed.abedi4
متشکرم.

۱۱ دیدگاه دربارهٔ «شما چطوری ترجمه می کنید؟»

خب من چطوری ترجمه می کنم. راستش به پولی که قراره گیرم بیاد فکر می کنم، کیفور میشم و بعد عین اسب ترجمه می کنم. من با همون سیستم جاز کرزویل کار می کنم که مخ آدمو می خوره. ولی چون من مخ درست و درمونی ندارم چیزی واسه خوردن پیدا نمیشه. از اونجایی هم که خودت گفتی با این روش حال نمی کنی، فقط می تونیم واسه هم آرزوی موفقیت کنیم، واسه هم دست تکون بدیم و از کنار هم رد شیم. باز هم واسه خاطر همه زحماتی که می کشی ازت ممنونم.

درود آقای عابدی گرامی.چقدر کار شما سخته ولی خیلی بااراده هستید ,شایدم من زیادی تو ترجمه کردن تنبلم.اصولا هیچ وقت پشت سیستم ترجمه نمیکنم و از متون پرینت میگیرم. بازم اگه فونت نوشته ریز باشه ترجمه رو پس میدم,اگه اصلا نشه سایز فونتو بزرگ کرد. حالا میدونم خیلی بیربط بود ولی انصافا ترجمه کار واقعا سختیه من که مثل قبل دوسش ندارم مگه اینکه متنش جالب باشه.براتون آرزوی موفقیت میکنم.

تشکر از شما لنا خانم گرامی. آره. سخته. ولی وقتی به یه جمله هی ور میرم و اصلاحش میکنم تا اون چیزی که میپسندم درمیاد, خیلی لذت میبرم. از شما چه پهنون گاهی به وجد میام و بافته های خودمو بلند بلند میخونم تا ببینم طبیعی هست به گوش خودم یا باید بیشتر اصلاح بشه. قطعا برای ترجمه های فوری و اورژانسی اصلا کاربردی نداره. منم فقط برای ترجمه کتاب از این روش استفاده می کنم. هدفم اینه که شاید با همفکری شماها بتونم یه راهی ابداع کنم که بدون کاهش دقت کار, سرعتش افزایش پیدا کنه.

اول بگم من خودمو صاحب نظر و متخصص نمیدونم ولی چون آدم روشنی هستی و بهم گیر نمیدی واست می نویسم:
من در حالی که دارم چیز می خورم، با دوستام صحبت می کنم، متنامو با جاز می خونم، کلماتی که نمیدونمو توی دیکشنری یا گوگل سرچ می کنم و هرچی از جمله یادم باشه می نویسم و هرچی یادم نباشه دوباره می گوشم و به کار و وبگردی و ترجمه و همه ی کارام همزمان ادامه میدم. یعنی یه وقت خاص رو واسه ترجمه نمیذارم. مثلا دنبال یه کلمه که میرم شاید به دلیل همین جستجویی که انجام میدم، خصوصا اگه مثلا اسم یه ماشین یا یه نوع فرایند یا هر چیز تخصصی باشه، چندتا مقاله و خبر مورد علاقه و حتی بی ربطم وسطش بخونم. یعنی ترجمه رو حین کارای دیگه انجام میدم که نفهمم چی شد چی نشد!
در خصوص متون عمومی هم اصلا دیکشنری خیلی کم استفاده می کنم و هرچی فهمیدمو می نویسم. همینجوری شَپَلشورتی!
نمونه اش ترجمه های خنده‌داری که در خصوص نکاتی جهت رعایت بینا ها در خصوص نابینایان و تعمیرکار نابینا انجام دادم و چند روز پیش همینجا منتشر کردم! اونا رو وقتی که داشتم ناهار می خوردم انجام دادم. خخخ!

اول بگم که من تو را صاحبنظر میدنم. بعدشم یا همون ثانیا, روش تو یه جورایی خارق العاده است, عین خودت. ببین نگفتم استثنائی که یه وقت بهت برنخوره ولی اگه پیش خودمون بمونه, منظورم همون بود. مخلصیم.

سلام مجدد.چه جالب بود کامنت آقای خادمی! فکرشو کن من وسط ناهار بشینم ترجمه کنم خخخ ینی جون همه ب لب میرسه تا من ی کاری مخصوصا ترجمه کنم.کسی نباید کاری ب کارم داشته باشه.نبایس بام حرف بزنه و دیگه اینکه باید کلی تا دیکشنری انگلیسی و فارسی و idiom و collocation و انواع و اقسام دور و برم باشه.کلا ی مکافاتیه که نگو.ترجمه هام خیلی بد از آب در نمیان ولی خب خیلی ازم وقت و انرژی میگیره و دلزده ام میکنه.البته این در مورد ترجمه متون فارسی ب انگلیسی چندان صدق نمیکنه چون بیشتر دوست دارمش تا انگلیسی به فارسی.هر چقدرم وقت بگیره,چون خوشم میاد اذیت نمیشم. اینم نظرات کارشناسی کسی که خیلی بلد ترجمه نیست.موفق باشید.

سلام وقت بخیر. خب بستگی داره ترجمه رو واسه چه امری بخواین. من معمولا فقط برای استفاده از متن انگلیسی در پایاننامه یا مقاله ترجمه میکنم. خب واسه این کار نیازی به ترجمه دقیق و تحتاللفظی نیست. من با همین نرمافزارهای معمول متن رو جمله به جمله گوش میکنم و برداشتم از جمله رو مینویسم. البته من زبانم خیلی خوب نیست اما خب با این روش کارم راه میافته.

سلام من خیلی ترجمه نمیکنم ولی یه راه میگم به عنوان یه کوچیکتر شاید به درد بخوره این بستگی داره که فایل صوتی باشه یا متن اگه این جوری که فهمیدم متن باشه با یه صدای خوشگل موشگل کرزوایل به صوت تبدیل میکنی یه خروجی mp3 ای چیزی میگیری حالا ۲ تا راه داری ۱ میتونی از EZTranscrib استفاده کنی که به نظر من خیلی این جاها به درد میخوره
یا این که اگه اسپل اینها برات خیلی مهم اگه یه راهی پیدا کنی که به فرمت دیزی تبدیلش کنی خیلی به کارت میاد برای انگلیسی هم فکر نمیکنم کار سختی باشه یعنی تو هم صدا رو داری هم متنو

درود مجدد آقای عابدی.نکته خوبی رو اشاره کردن آقای حمید,اگه بتونید فایل رو صوتی و با نرم افزار ایزی ترنسکرایب پیاده کنید عالی میشه. حالا من که از این کارای تکنولوژیکی هیچی سر در نمیارم ولی اگه بشه عالی میشه,راحت میتونید استاپ کنید و فوکوس کنید رو جمله ها.امیدوارم ی راه عالی پیدا بشه در نهایت ولی ب نظرم شما هم خیلی دقت ب خرج میدید در این امر و اینم یکی از دلایل پایین اومدن سرعت در ترجمه هست و اجتناب ناپذیر.پیروز باشید.

دیدگاهتان را بنویسید