خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
آموزش ساختن shortcut برای برنامه ها در ویندوز 10 و کمی هم حرف

سلام به همه.

حال و احوال خوبه؟؟؟

مگه میشه کسی هم باشه توی هوای اسفند حالش بد باشه؟؟؟

من عالیم فقط از این آدما کمی شاکیم!!!

میدونید؟ آدمی نیستم دنبال این باشم که فلانی با رفتارش بهم ترحم کرد و اون مدلی باهام حرف زد و از این حرفها. نه واقعا اصلا برام مهم نیست. من نابینام و شرایطم رو کاملا پذیرفتم و اصلا دوست ندارم خودم رو محدود کنم. وقتی یه بینا زمین میخوره یا سرش به یه جایی برخورد میکنه یا از این سوتیها میده اطرافیان بهش میخندن چون اون رو از خودشون میدونن. من هم طوری بین دوستهام و خانوادم باب کردم که وقتی برای من هم از این اتفاقها افتاد اطرافیان هم از روی شوخی بخندن. یعنی اول خودم شروع میکنم به خندیدن. البته این هم بگم. بستگی به آدمی داره که کنارمه. اگر یه غریبه باشه و با دنیای نابینا آشنا نباشه و من رو زیاد نشناسه طوری باهاش برخورد میکنم که تاآخر عمرش بترسه بخنده. خخخخخ. اما اونهایی که من رو میشناسن مشکلی ندارم با این کارشون.

خب از این حرفها که بگذریم میخواستم این رو براتون بگم. بعضی از آدمها چرا ذاتا باید بد اخلاق باشن که وقتی فهمیدن تو نابینایی شروع کنن به خاطر رفتار بدشون معذرت خواهی کردن؟؟؟ از این آدمها حالم به هم میخوره. توی همین هفته برای یه کاری

رفته بودم دبیرخونه دانشگاه. یه خانمی اونجا بود باید نامه ام رو مهر میکرد. من اصلا نگاه نکردم و واقعا متوجه نشدم. نامه رو برعکس گذاشتم روی میزش. یعنی اون سمت کاغذ که سفید بود بالا قرار گرفته بود. اول متوجه نشده بود که من نابینام. یعنی واقعا سرم داد زد!خانم این چه وضعشه؟من الان باید کجارو مهر بزنم؟من رو مسخره ی خودت کردی؟من همینطوری موندم!خدایا این دیگه چی میگه!خیلی بهم بر خورد. نه به خاطر اینکه نابینا بودم و متوجه نشدم. به خاطر اینکه یه انسان انقدر به خودش زحمت نداد کاغذ رو برگردونه. من هم با لحن تندی گفتم: خانم کاغذ رو برگردونید. من متوجه نشدم. بعد نگام کرد و فهمید که نابینام. شروع کرد به عذرخواهی کردن و کجا میری بیا من کمکت کنم و از این حرفا. واقعا چرا نباید تو وجودشون مهربونی باشه و وقتی میفهمن ما یه مشکلی داریم شروع کنن به ادای مهربونی در آوردنن؟؟؟؟

نمیخوام بگم رفتار خانمه دلمو شکوند و این چیزا. فقط برام سوال شد پس مهربونی آدمها کجا رفته؟این اولین موردی نبوده که برام پیش اومده. این چون به تازگی اتفاق افتاده بود برای شما تعریف کردم.

وای!من چهقدر زیاد حرف زدما. میخواستم مثلا یه آموزشی بذارم و برم

دیگه برم سراغ آموزشم.

آموزش shortkat ساختن از برنامه های ویندوز 10

ببینید وقتی ما ویندوز 10 داشته باشیم و برنامه ای رو نصب کنیم نمیتونیم از اون برنامه روی صفحه دسکتاپمون short kat داشته باشیم. من الآن راهی رو بهتون میگم که بتونید به راحتی این کار رو انجام بدید.

اول وارد run بشید. و بنویسید: cmd

اینتر بزنید و این رو تایپ کنید.

Explorer shell:apsfolder

اینتر بزنید.

اینجا همه ی برنامه هاتون رو میاره.حتی برنامه های سیستمی

روی اون برنامه ای که میخواید ازش short kat داشته باشید اپلیکیشن  بزنید

و روی create short kat اینتر بزنید

امیدوارم خوب توضیح داده باشم.

زندگیتون سرشار از حضور خدا

**********************

آدمها فقط آدم هستند…

اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای…

و اگر بیشتر از چیزی که هستند حسابشان کنی, آنها تو را میشکنند!

بین این آدمهای آدم, فقط باید عاقلانه زندگی کرد!

نه عاشقانه…

۳۸ دیدگاه دربارهٔ «آموزش ساختن shortcut برای برنامه ها در ویندوز 10 و کمی هم حرف»

سلام نیایش. خانمه اعصاب نداشت ها! خب چی میشد نامه رو مثل آدم برمیداشت و برعکسش میکرد! در این صورت نه اون عصبی میشد و نه تو ناراحت میشدی. خدا به بعضیا عقل بده. مرسی از آموزش مفیدت عزیزم. متن پایانی هم زیبا و تامل بر انگیز بود. موفق باشی خانم گل.

سلام
آموزش خوبی بود
من بلد نبودم,ولی الآن یادش گرفتم
ممنون از شما
راجع به اون خاطره ای هم که تعریف کردین باید بگم همیشه هم همه ی آدما بد اخلاق نیستن
حالا برین ببینین اون خانوم توی اون روز چه مشکلی داشته
مثلا شاید همون روز صبح با شوهرش دعواش شده باشه!
یا هر مشکل دیگه ای
شک ندارم واسه شما هم پیش اومده که یه روز الکی به ملت بپرین ولی واقعا دلیلشو ندونین!
ترحم کردن هم که دیگه شده جزوی از زندگی ی ما!!
یعنی من اگر یه روز ترحم نبینم ترحم خونم میاد پایین!!
دیگه عادت کردم,تازه از شما چه پنهان بعضی اوقات هم من از این ترحم ها خیلی استفاده کردم و کار خودمو راه انداختم
خخخ
خداییش خیلی حال میده
راستی یه سؤال!
شما این همه متن های قشنگ رو از کجا میارین که همیشه یکیشو میزارین ته پستتون؟
یعنی تا حالا نشده که متن کم بیارین؟
ببخشیدا ولی همیشه این واسم سؤال بوده
خخخ
موفق باشی

سلام آقای میرقاسمی
ممنون از اینکه به پستم سر زدید.
حق با شماست. شاید بعضی از وقتها برای آدمها مشکل پیش بیاد. برای خودم زیاد پیش اومده. اما من اون خانم رو میشناسم. دفعات پیش هم رفتم پیشش دقیقا همین رفتار رو داشت.
ترحم خونتون میاد پایین؟؟؟؟ خخخخخ. البته همه همینیم. خودم هم مثل شمام. یه جاهایی از این ترحمها استفاده میکنم. مخصوصا سر کلاس درس. یادش بهخیر. دوره ی دانشآموزیم بیشتر این کارو میکردم.
راجعبه متنها که باید بگم شما لطف دارید. قشنگ میخونید. این یه رازه. خخخخخخخ
ممنون از حضور ارزشمندتون. بهاری باشید

سلام ممنون از آموزش در مورد این جور آدما هم باید بگم وقتی که پشت میز میشینن کلاً فراموش میکنن که چه شخصیتی بودن و هستن فکر میکنن که دیگه همه چی تمومه فرقی نمیکنه که کارمند باشه یا استاد دانشگاه یکی نیست بگه میز فقط یه وسیلست پست و مقام چیزیه که ما خودمون ساختیم همه آدمیم اینو متإسفانه یادشون رفته و همین باعث شده که تو جامعه کسایی به قدرت برسن که لایق هیچی نیستن

سلام به شما. ممنون
بله متاسفانه بعضیها یاد نگرفتن با کسی که پایینتر از خودشونه چطوری برخورد کنن. اگر کارش سنگین باشه بهش حق میدیم که از رو خستگی بد اخلاق شده باشه. اما آخه بعضی از این افراد کار سنگینی هم ندارند. خدا کنه همه این رو بفهمن. موفق باشید

درود بر شما… اساسا من فکر می‌کنم زمین خوردنِ یک فرد، چه بینا و چه نابینا، چیزِ خنده‌داری نیست، چرا که عموما با درد و حتی گه‌گاه خراشیده شدنِ بدن و یا زخمی شدن همراهه و طبعا مشاهده‌ی رنج یا دردِ دیگران خنده‌دار نیست… اما چیزی که زمین خوردنِ یک نابینا رو دردناکتر می‌کنه اینه که به دلیلِ ندیدنِ مانع،، گودال، جوی و… چیزهایی از این دست این اتفاق می‌افته اما یک فردِ بینا، اغلب به دلیلِ بی‌احتیاطی، حواس‌پرتی، درگیر بودنِ ذهن و… مواردِ مذکورُ نمی‌بینه و زمین می‌خوره… پس طبیعتا کسی که از احساس و عاطفه برخوردار باشه با دیدنِ زمین خوردنِ ما بیشتر ناراحت می‌شه… ربطی به ترحم هم نداره… در موردِ بد‌اخلاقیِ آن کارمندِ دانشگاه هم باید بگویم، طبعا در هر شرایطی خوشخلقی بهتره و نباید با اون لحن صحبت می‌کردند اما ما هم به ویژه آن‌هایی که ظاهرِ چشمانمون طبیعی هست، بهتره همیشه عصای سپید در دست داشته باشیم، برای خودِ من بارها پیش آمده بود تا پیش از این سال‌ها که عصا دست می‌گیرم، به عنوانِ مثال در خیابان اگر ناخواسته حتی برخوردی کوچک با خانمی داشتم عموما تصور می‌کردند نیتِ شومی داشتم و می‌خواستم تنه بزنم، یا مواردی که کسانی فکر می‌کردند مثلِ آن کارمندِ دانشگاهِ شما، قصدِ تمسخرشان را دارم، اما این سال‌ها که همیشه عصای سپید در دست دارم حتی وقتی که شخصی همراهی‌ام می‌کند، دیگر خوشبختانه چنین مشکلاتی برایم پیش نیامده، هرگونه برخوردی هم اگر با شخصی داشته باشم، پیش از ابرازِ عذرخواهیِ من، خودشان عذرخواهی می‌کنند، چرا که می‌فهمند من آن‌ها را نمی‌دیده‌ام و آن‌ها بایستی بیشتر دقت می‌کردند… پیشنهاد می‌کنم شما هم همیشه عصا در دست داشته باشید… بهترین‌ها رو براتون آرزومندم…

سلام به شما. ممنون بابت حضور و نظراتتون
بله خب هرکسی یه نظر خاصی داره و نظر شما هم محترمه. اما برای شوخی و خنده با دوستان من فکر نمیکنم اشکالی داشته باشه و در صورتی که خود فرد راضی به این کار باشه.
اگر دوستی موقع زمین خوردن من میخنده همون آدم هم وقتی ببینه برام اتفاقی افتاده با تموم وجود برام سنگ تموم میذاره تا درد نکشم
شاد باشید

خواهش می‌کنم، بارِ نخست که حرف‌هایتان را خواندم، با توجه به این بخش: «وقتی یه بینا زمین میخوره یا سرش به یه جایی برخورد میکنه یا از این سوتیها میده اطرافیان بهش میخندن چون اون رو از خودشون میدونن. » تصور کردم می‌گویید اگر با بروزِ چنین اتفاقاتی دوستانِ بینای ما نخندند، این نخندیدن از روی ترحم است، بخشِ نخستِ حرف‌هایم نیز با توجه به آن برداشت بود، الآن پس از خواندنِ دیدگاهتان رفتم دوباره حرف‌هایتان را خواندم، منظورتان را بهتر دریافتم، طبیعتا اگر اهلِ شوخی باشیم، دوستانِ صمیمی پس از زمین خوردن یا برخوردمان با دیوار یا چیزهایی مشابه، اگر منجر به آسیبِ جدی نشده باشد، اشکالی ندارد با ما مطایبه کنند، اما چنان که در این بخش: «بستگی به آدمی داره که کنارمه. اگر یه غریبه باشه و با دنیای نابینا آشنا نباشه و من رو زیاد نشناسه طوری باهاش برخورد میکنم که تاآخر عمرش بترسه بخنده. » فرمودید اگر شخصی که ناآشناست و با او شوخی نداریم، بخندد، حسِ ناخوشایندی ایجاد می‌کند… امیدوارم با بخشِ دومِ حرف‌هایم موافق باشید و با همراه داشتنِ عصا، کمتر با برخوردهایی نظیرِ برخوردِ کارمندِ دانشگاه که حاصلِ بروزِ یک سوءتفاهم بود، مواجه شوید… از بخشِ آموزشی هم سپاسگزارم اگر در آینده ویندوز ۱۰ بگیرم، قطعا از این ترفند استفاده خواهم کرد…

سلام دوباره به شما. بله دقیقا من برای حریمهای نابیناییمون خیلی ارزش قائلم. کسی که با دنیای ما آشنایی نداره یا اصلا کسی که با اخلاق کسی آشنایی نداره اگر بخواد این کار رو بکنه واقعا به روش نمیخندم.
بله با بخش دوم حرفاتون بابت عثا گرفتن هم موافقم.
امیدوارم آموزشم هم روزی به دردتون بخوره.
همیشه موفق باشید

سلام عزیزم

بگم که خیلی خوب در قالب آموزش متنی مطلب رو منتقل میکنی. لایک

اما رفتار اون خانم. ببین من هم فکر میکنم محبت ها نسبت به سابق کمتر شده. اما خب تا حدی این به اقتضای شرایط جدید زندگی افراده! الان تقریبا اکثریت کم حوصله و عجول شدن. دغدغه های فکری هم همینجور افراد رو تحت فشار میذاره! نمیخوام رفتار های نظیر رفتار اون خانم رو توجیح کنم اما بنظرم یه وقتایی هم لازمه هم رو بیشتر درک کنیم.

موفق باشی

با عرض سلام خدمت شما. اول در رابطه با آموزشتون بسیار خوب بود، اما شما میتونی در هر ویندوزی هر فایلی رو که بخواهید روی دِکس تاپ شُرکات کنید با استفاده از send too. به این دسته از آدمها اعتنایی نشه بهترِ نه اعصابِ تونُ خورد کنید نه دل سوزی؛ متن آخر بسیار زیبا بود
چون لایقش نیستند

سلام من متن پایانی رو میلایکم ولی فقط با جمله ی آخرش موافق نیستم
این رو قبول دارم که مهربونی آدمها کمتر شده ولی خودمون رو جای اون فرد هم بزاریم اگه بینا بودی و نامه رو برعکس میزاشتی خیلی بد بود با این که اون آدم باید برش میگردوند ولی یه جور حکمه سر کار گذاشتن اون رو داشت من میگم بعضی اوقات همون طوری که دوست داریم آدمها خودشون رو جای ما بزارن ما هم باید خودمون رو جای اونها بزاریم فرض کن یکی برات یه کاغذ بینایی بده دستت بگه بخون این رو عصبانی نمیشی؟

سلام.ممنون که به پستم سر زدید.
من متوجه ارز شما نشدم راستش.بحث من مسخره کردن نیست.بحث من اینه که چرا آدمها باید زمانی که میفهمن یه نفر مشکلی داره مهربون بشن؟؟؟
اصلا من یه فرد بینا.شاید تو اون لحظه از بس فکرم درگیر بود که نفهمیدم کاغذ رو برعکس دادم.
چرا باید زود قضاوت کنیم و بعدش خودمون شرمنده بشیم؟؟؟؟بهاری باشید.

دیدگاهتان را بنویسید