با سلام به هم محلی های گرامی.
باز هم شهر خبر، و باز هم اخبار و گزارش هایی از جامعه ی نابینایان و کمبینایان کشور و حتی خارج از کشور، تقدیم شما عزیزان میشود.
در چهلمین شمارگان این مجموعه، 9 خبر برای شما گرداوری شده است.
ایران سپید: رقابت سامسونگ و اپل به نفع مشتریان تمام میشود
یکی از رقابتهای دامنه دار عرصه مبایلها، رقابت یا حتی بهتر میتوان گفت، دعوایی است که سالها است میان سامسونگ و اپل به عنوان دو کمپانی بزرگ تولید کننده دستگاههای هوشمند همراه در جریان است. بیگمان برنده این دعوا هم البته نه اپل است و نه سامسونگ. برنده اصلی مصرف کننده است که این دو کمپانی برای جلب نظرش حاضرند در هر دستگاه تازه ای که عرضه میکنند، چندین امکان خلاقانه بگنجانند. این بار هم سامسونگ در پرچمدارِ تازه اش، Galaxy S8، امکانات جالبی تعبیه کرده تا مگر بازارها را از دست Iphone، رقیب همیشگیش خارج کند. ما در این نوشتار بر آنیم که نگاهی داشته باشیم به امکاناتی که سامسونگ در حوزه دسترس پذیری ویژه معلولین در این گوشی قرار داده است. Bixby، نام یکی از جدیدترین امکاناتی است که به s8 اضافه شده و قرار است علاوه بر دریافت فرمانهای صوتی از کاربر و پاسخگویی به سؤالات کاربر، -یعنی همان کاری که SIRI هم در IOS انجام میدهد- در زمینه تشخیص تصاویر هم به کارِ کاربران نابینا بیاید. کاربر خواهد توانست با استفاده از گزینه هایی که در بخش Vision در اختیارش قرار گرفته، از Bixby بخواهد که در میان تصاویرِ موجود در اینترنت هم جستجو کند یا حتی محتوای تصاویر را به کمک هوش مصنوعی برایش توضیح دهد و حتی شرحِ هر آنچه را که در مقابل دوربینِ گوشی قرار میگیرد، در اختیار کاربر نابینا بگذارد. این ابزار حتی این امکان را به کاربر نابینا میدهد که بتواند به شکلی آسانتر، از فروشگاههای اینترنتی خرید کند. در عین حال، DeX هم نام امکان دیگری است که به کاربر اجازه میدهد گوشی را به یک نمایشگر بزرگ متصل کند و تصاویر را روی آن نمایشگر ببیند و حتی با کیبورد و موس، عملیات مورد نظرش را در گوشی انجام دهد. تم High Contrast هم البته برای بسیاری از کاربران کمبینا تمی آشنا به حساب میآید که در این گوشی بسیار بهبود یافته است. این تم نه تنها برای کاربران کمبینا کاربرد دارد، بلکه کاربرانی هم که میخواهند در محیطی تاریک یا به مدت طولانی مطالعه کنند، میتوانند برای جلوگیری از خستگی چشم، از آن استفاده کنند. Color Options هم این امکان را در اختیار کاربران قرار میدهد که رنگ صفحات را به دلخواه خود و با توجه به کیفیت بیناییشان تنظیم کنند. تغییرات مثبتی هم در خصوص ذره بینِ گوشی رقم خورده، به طوری که کاربران میتوانند از این ابزار برای درشتتر کردنِ هر آنچه در گوشی میبینند، استفاده کنند. Voice Assistant هم که پیشتر در گوشیهای سری s سامسونگ به عنوان صفحه خوانِ پیشفرض به جای TalkBack استفاده میشد، همچنان صفحه خوانِ محبوب سامسونگ است و در این گوشی هم دیده میشود. برای آنها که مشکل شنوایی دارند هم سامسونگ همچنان این امکان را داده که گوشی در مقابل صدای زنگ یا گریه نوزاد، عکس العمل نشان دهد.
روزنامه ایران: سر انگشتان پرسشگر، کاوشگران هماره تاریخ. گزارشی از تنها موزه مناسب سازی شده برای نابینایان
قدم که در محیط مسقف موزه ایران باستان می گذاری، اگر اندکی مطالعه در باب تاریخ ایران باستان داشته باشی، با مشاهده هر کدام از آثار محفوظ در محفظه های مخصوص، بی درنگ مستغرق احوال دوران هایی می شوی که آن آثار، از آن اعصار روایت می کنند. انگار عقربه های زمان به گذشته باز می گردند و تو را از دنیای این روزهایت جدا می کنند. گویی که شکوه دوران شهریاری شاه هخامنشیان را بر لوح ضمیرت احساس می کنی. پیکره داریوش بزرگ را می بینی که انگار جان گرفته و با صلابت بر تخت پادشاهی هخامنشی جلوس کرده و کارگزاران ساتراپ ها «ایالت ها»ی ایران بزرگ مثل خوارزم، پارت، مرو، لیدیه و… هدایا و خراج هایشان را تقدیم پادشاه می کنند. سربازان پارس را در گوشه گوشه دربار می نگری که ایستاده و گوش به فرمان پادشاهند.
در موزه، سفالینه هایی می بینی که حکایت دست های هنرآفرین، رنج دیده، اما عاشق بر لبانشان جاری است. حکایاتی که تو را به دورترین اعماق سرگذشت این مرز و بوم می برند، مرز و بومی که مهد تمام هنر های دستی بود و شاید امروز، بارقه های آن هنر ها را در سرزمین های آسیای میانه بتوانی ببینی.
گوشه گوشه این مجموعه، حافظ آثاری است که در باب هر کدام از آن آثار، پژوهش های فراوان از سوی محققان داخلی و مستشرقان بزرگ خارجی صورت گرفته است.
اما اتفاق جالبی که در بدو ورود به موزه ایران باستان توجه هر بازدیدکننده را جلب می کند، وجود نمونه های قالب گیری شده از آثاری است که در گنجینه موزه نگه داری می شوند. بیش از یک سال است که موزه ملی ایران، اقدام به متناسب سازی برخی از آثار موزه ایران باستان ویژه نابینایان کرده است. در این حرکت فرهنگی، چند قطعه از آثار تاریخی روی یک میز چوبی چیده شده است. میز مذکور درست در پیشانی سالن موزه و کاملاً رخ در رخ بازدیدکننده ها، روبه روی در ورودی قرار دارد.
برخی از آثار موزه مثل نقش برجسته های شمشیر دوران هخامنشی یا پایه مجسمه داریوش، در قالبی از جنس گچ یا رزین، با کیفیتی بالا برای استفاده نابینایان قالب گیری شده است. برخی دیگر از آثار مثل سفال های مربوط به دوران پیش از تاریخ، در فضایی کنار هم قرار گرفته که طلقی پنجره گون، روی آن را پوشانده، به طوری که بازدیدکننده نابینا براحتی بتواند هر یک از آثار سفالین قرار گرفته در آن محفظه را لمس کند. فیروزه سپیدنامه، مسئول موزه ایران باستان و کارشناس آثار باستانی، در خصوص انتخاب این قطعات به منظور مناسب سازی ویژه بازدید نابینایان اظهار می کند: «بر اساس جدول زمان سنجی و گاه نگاری، حدود 6-7 قطعه از ابزار های سنگی مربوط به دوران قبل از تاریخ (قبل از اختراع خط بر اساس واژه نامه باستان شناسی) و دوران تاریخی مناسب سازی شده است. این قطعات شامل سفال های پیش از تاریخ و سفال های دوره تاریخی و یکی دو سفال لعابدار برای تشخیص تفاوت های هر کدام است. قطعات کوچک سفال مربوط به دوران قبل از تاریخ، از نظر ترکیب خطوط برای سر انگشتان حساس نابینایان قابل تشخیص هستند.» سپیدنامه موادی مثل گچ و رزین را برای قالب گیری آثاری که باید مناسب سازی شوند، با کیفیت می داند: «از آنجا که هیچ بازدیدکننده ای مجاز به لمس اصل آثار نیست، برای اینکه نابینایان بتوانند به طور عینی با آثار آشنا شوند، با استفاده از گچ و رزین که کیفیت بالایی دارند، این قطعات قالب گیری شده اند.»
در گوشه دیگر میز، نمونه ای از خط میخی و در قسمت دیگر، نقش برجسته دو سرباز هخامنشی چنان خود نمایی می کنند که گویی با لمس هر کدام، نکته ها از انجمن ها را نه بر گوش باد و باران و سنگ بیابان، بلکه خطاب به انسان دمساز و همراز تاریخ بیان می کنند. مخصوصاً قطعه مکعب شکل خط میخی که در کنار میز چوبی، با سکوتی که هزار گونه سخن دارد، می خواهد فریاد بزند که ای بیننده! ای کاش توان آن را داشتی که سطور مرا بخوانی! سپیدنامه در خصوص این قطعه اظهار می کند: «مکعب خط میخی، از جمله قطعاتی است که اخیراً به این مجموعه اضافه کرده ایم. این کتیبه از شوش به دست آمده است.»
کمی از میز که فاصله بگیری، تابلوی بزرگی می بینی که روی دیوار مقابل میز نصب شده که نقش هایی از کاسه های مفرغی با تاریخی سه هزار ساله، مهر استوانه ای سنگی، ظرف سنگی (یکی از آثار به دست آمده از آثار باستانی جیرفت)، ظرف سفالین مربوط به هزاره چهارم، سکه سیمین و مجسمه داریوش برای آشنایی نابینایان برجسته سازی شده است.
مسئول موزه ایران باستان این طرح را حاصل تعامل مشترک میان موزه ملی ایران و شرکت پکتوس، تولیدکننده نرم افزار ها و سخت افزار های ویژه نابینایان می داند.
«حدود سه سال پیش، شرکت پکتوس که در حوزه تولید فناوری های رایانه ای ویژه نابینایان فعالیت می کند، نرم افزار سروش (نرم افزار برجسته ساز تصاویر) را که قبلاً برای استفاده در مرکز رودکی (مرکز ارائه دهنده خدمات فرهنگی به نابینایان) طراحی کرده بود، با تغییراتی به اداره کل موزه ها ارائه کرد. بعد از آن بود که موضوع به موزه ملی ایران ارجاع داده شد و طی تعامل موزه ملی ایران با این شرکت، آثاری که روی تابلوی بزرگ برجسته سازی شده، به اضافه نمایشگر برجسته نگار بریل، از طرف این شرکت برای استفاده نابینایان آماده شد.»
سرت را که از تابلوی برجسته سازی شده برگردانی، در امتداد میز یک دستگاه رایانه با نمایشگر «برجسته نگار» بریل را می بینی که آماده ارائه مطالب راهنماست. این سخت افزار به همراه نرم افزار گویا، این امکان را به بازدیدکننده نابینا داده تا با مرور روی عناوین هر کدام از آثار مناسب سازی شده و با اینتر روی اسم قطعه مد نظر خود، اطلاعات مفصلی درباره آن اثر کسب کند.
سپیدنامه از بازخورد مثبت اجرای این طرح می گوید: «بعد از اینکه نرم افزار سروش آماده بهره برداری شد، ما به تمام مراکز مرتبط با نابینایان اعلام کردیم که چنین امکانی در موزه ایران باستان مهیا شده است. با پیگیری های آقای معینی، مدیر شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان و آقای دکتر صابری، عضو شورای اسلامی شهر تهران، کم کم گروه های مختلف نابینایان برای بازدید آمدند. جالب اینکه یکی از آن گروه ها، دانش آموزان یکی از مدارس دخترانه بود. نکته قابل توجه درباره حضور آنها در موزه این بود که در پایان بازدید، با شادمانی و روحیه ای سرزنده موزه را ترک می کردند. جالب تر آنکه در میان دانش آموزان، محصلان پایه اول و دوم مقطع ابتدایی هم به عنوان بازدیدکننده گروه را همراهی می کردند.»
مسئول موزه ایران باستان به عکس العمل بازدیدکنندگان خارجی اشاره کرده و از تحسین آنها در مواجهه با بخش نابینایان می گوید: «ما دو دسته بازدیدکننده خارجی داریم؛ بازدیدکنندگانی که زبان انگلیسی زبان اولشان است و بازدیدکننده هایی که انگلیسی زبان دومشان است؛ مثل گروه هایی که از کشور های شرق دور می آیند. هر دو دسته از این بازدیدکننده ها از مشاهده آثار مناسب سازی شده برای نابینایان در بدو ورود به موزه، به وجد می آیند و ارزشی به اندازه سایر بخش ها برای این قسمت قائل می شوند؛ مثلاً اگر برای گرفتن عکس از نقشه بزرگ ایران وقت صرف می کنند، برای عکاسی از آثار مناسب سازی شده هم وقت می گذارند. نکته جالب آنکه برخی از میهمانان خارجی ما اظهار می کنند که نظیر این کار را در جای دیگر ندیده اند؛ البته من نمی توانم این نظر را رد یا تایید کنم. یک بار گروهی فرانسوی برای بازدید آمد که خانمی جوان نابینا با والدینش همراه آن گروه بود. وقتی من متوجه حضور او شدم، به راهنمای همراهش گفتم که از بخش نابینایان بازدید کنند. تاکید کردم که کمی بیشتر وقت بگذارند تا این خانم بتواند آثار مناسب سازی شده را لمس کند. ظاهراً بعد از ترک موزه داخل اتوبوس، آن خانم نابینا اظهار کرده بود که اگر والدینش نبودند، یک روز کامل را برای بازدید از بخش نابینایان اختصاص می داد.»
توجه به مفاهیم آثار، یکی از مهم ترین ویژگی های بازدیدکننده های نابینا از موزه است. این نکته را خانم سپیدنامه ضمن ابراز خرسندی از بازخورد گروه های داخلی و خارجی از بخش نابینایان موزه ایران باستان اظهار می کند: «خوشبختانه بخش نابینایان موزه ایران باستان، توانسته نظر گروه های مختلف خارجی و داخلی را به خود جلب کند. بسیاری از نابینایان به همراه خانواده هایشان از موزه بازدید می کنند. جالب آنکه اغلب این بازدیدکننده ها به مفاهیم آثار اهمیت می دهند. مثلاً یک بار گروهی از نابینایان اسپانیا و ایتالیا آمده بودند. وقتی صحبت از گل نیلوفر در دوران هخامنشی شد، به مفهوم گل نیلوفر در آن دوران توجه کرده و درباره آن مفهوم سوال کردند.»
می ماند همان دغدغه مهم که عبارت از مناسب سازی مسیر تردد نابینایان به محیط داخل موزه است. در این مورد مسئول موزه ایران باستان خبر از انجام طرحی در این زمینه در آینده نزدیک می دهد: «موضوع مناسب سازی محیط تردد نابینایان را از مدت ها پیش مد نظر قرار داده ایم، اما به دلیل مواردی مثل پاره ای تعمیرات، انجام این طرح کمی با تاخیر مواجه شده، اما بزودی برای امر مناسب سازی تردد نابینایان در محیط موزه مثل ایجاد خطوط عاجدار و همچنین تعبیه رمپ ویژه معلولان جسمی-حرکتی، اقدامات لازم را انجام خواهیم داد. ضمن اینکه امیدوارم در کنار این فعالیت ها که از سوی موزه ملی ایران و سازمان میراث فرهنگی صورت می گیرد، اقداماتی برای برگرداندن بروشور های موزه به خط بریل و انتشار آنها از سوی مراجع ذیربط صورت پذیرد تا نابینایان با داشتن آن نسخه ها، با اطلاعات کاملی از موزه و بخش نابینایان دیدن کنند.»
صحبت های فیروزه سپیدنامه و مشاهده آثاری از موزه ایران باستان که برای استفاده نابینایان مناسب سازی شده است، این نتیجه را به دست می دهد که نابینایان می توانند در قالب گروه های منسجم، به اتفاق چند همراه که از سوی یک تشکل یا نهاد یا موسسه خدمات رسان به نابینایان سازمان دهی می شوند، از موزه بازدید کنند، اما باید این فرهنگ در بین گروه های مختلف نابینایان جا بیفتد که بی نیاز از فلان موسسه یا تشکل، با بهره مندی از حقوق شهروندی، مستقلاً اقدام به بازدید از اماکن فرهنگی-تاریخی مثل موزه ایران باستان کنند و اگر محیط شهری برای رفت و آمدشان استانداردسازی نشده، باید متولیان امور شهری مثل شهرداری را با استناد به قانون جامع حمایت از معلولان مکلف به انجام این کارکرده، بر ضرورت آن تاکید کنند.
رایان عمران: استفاده انتخاباتی از افراد دارای معلولیت ممنوع
متاسفانه ستاد مناسب سازی فضای شهر تهران نزدیک یک سال است که تشکیل جلسه نداده است.
نخستین مناظره کاندیداهای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری که به مسائل اجتماعی اختصاص داشت روز جمعه گذشته برگزار شد. پس از صحبت کردن یک کاندیدا در مورد خانواده ای با 8 فرزند معلول حرکتی در تهران و اینکه مورد التفات و رسیدگی قرار گرفته اند، نامه این خانواده نیز در شبکه های مجازی پخش شد شاید همین بهانه کافی باشد تا نکاتی کوتاه را از نظر بگذرانیم. فارغ از تمامی نکاتی که در مناظره فوق مطرح شد توجه ویژه کاندیداها به افراد کمتر دیده شده در جامعه که همان افراد دارای معلولیت و مستمری بگیران سازمان بهزیستی و کمیته امداد باشند از چند منظر حائزاهمیت است و به نظر می رسد که باید مورد کنکاش و واکاوی قرار بگیرد اول اینکه همین توجه به این گروه از افراد جامعه نشان می دهد که مسئولان و دست اندرکاران امور برای کسب رای به رضایت همه افراد جامعه نیازمند هستند که مهم ترین شان افراد دارای معلولیت و مستمری بگیران هستند و برخی از کاندیداها نیز از این راه وارد شده اند و سعی دارند با شعارهای پوپولیستی و وعده های سوزناک دل و رای این گروه از جامعه را به دست آورند. غافل از اینکه افراد دارای معلولیت عموماً جزو اقشار تحصیلکرده جامعه هستند و به خوبی آگاهند که با شعار مشکلات افراد دارای معلولیت حل نمی شود. مشکلات افراد دارای معلولیت با بازدیدهای سرزده دم دمای انتخابات حل نمی شود! مشکلات افراد دارای معلولیت با بذل و بخشش حل نمی شود، مشکلات افراد دارای معلولیت زمانی حل می شود که معلول جسمی – حرکتی بدون دغدغه از مناسب نبودن امکانات شهر بتواند با ویلچرش براحتی در شهر تردد کند. هنوز متاسفانه عمده شهروندان معلول نمی توانند از سیستم اتوبوسرانی بی آرتی استفاده کنند، به دلیل اینکه نه اتوبوس ها به لحاظ فنی مجهز به رمپ اتوماتیک هستند و نه کادر حمل و نقل آموزش دیده اند که با شهروندان معلول چگونه تعامل کرده و آنها را هدایت کنند. هنوز در تهران پر از تقاطع نابینایان ما امکان استفاده از چراغ گویا را ندارند و هنوز در ایستگاه های مترو پایتخت شاهد حوادثی برای افراد دارای معلولیت هستیم از سوی دیگر، بسیاری از پارک هایی که ایجاد می شوند همچنان ضوابط دسترس پذیری را به طور کلی رعایت نمی کنند.
برای مثال در ورودی پارک رمپ می گذارند و وقتی معلولان حرکتی وارد پارک می شوند همچنان سرویس های بهداشتی، رستوران ها، کافی شاپ ها، فضای ورزشی و تفریحی برای آنها قابل استفاده نیست. از این رو زمانی می توان از دسترس پذیری حرف زد که همه خدمات قابل دسترس باشند، در حالی که این گونه نیست. به گفته مسئولان امور شهری، تهران برای افراد دارای معلولیت شهری امن نیست به همه اینها اضافه کنید که به اذعان اعضای شورای شهر و دست اندرکاران امور معلولان متاسفانه ستاد مناسب سازی فضای شهر تهران نزدیک یک سال است که تشکیل جلسه نداده است در حالی که قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به طور مشخص شهرداری ها را موظف به پیگیری و اجرای مناسب سازی معابر و ساختمان ها کرده است! از این گذشته همچنان شاهد هستیم که در ایجاد بسیاری از معابر، نکات ایمنی ویژه عبور معلولان حرکتی و نابینایان رعایت نمی شود، حتی هنوز بسیاری از فضاهای تجاری و فرهنگی جدید مکلف نیستند ضوابط را رعایت کنند. به طور کلی باید اذعان داشت که توجه به مسائل و مشکلات افراد دارای معلولیت امری بسیار خوب و پسندیده است به شرط آن که نگاهمان به مسائل این گروه از افراد جامعه نگاه «خیریه ای» و «صدقه ای» نباشد. مشکلات افراد دارای معلولیت نه با حرف که با عمل و برنامه ریزی بلند مدت و صحیح حل شدنی است وگرنه اگر قرار باشد که هر مسئولی به کمک های موردی و خیریه ای اکتفا کند نه تنها مشکلی از افراد دارای معلولیت حل نمی شود بلکه تنها به جای توانمند شدن و فراهم کردن شرایط مناسب برای رشد اجتماعی آنها را به سمت نامه نگاری و بست نشستن و امتیاز گیری از مسئولان و دست اندرکاران می کشاند در حالی که با برنامه ریزی های درست و منسجم باید شرایط رشد و توانمندی تک تک افراد دارای معلولیت را در شهر و جامعه فراهم کنیم.
ایران سپید: تشکیل فراکسیون معلولان مجلس، گام بلندی به سوی کامیابیهای بعدی
سهیل معینی: سر انجام پس از ماهها تلاش فراکسیون جدید حمایت از حقوق معلولان در مجلس دهم تشکیل شد. این امر که گامی بلند برای تحقق کامیابیهای بعدی در عرصه برابر سازی حقوق شهروندان معلول است، بر تمام عزیزان دارای معلولیت و همه کسانی که قلبشان برای سربلندی این شهروندان میتپد، مبارک باد. لازم به یادآوری ست، تشکیل و داشتن فراکسیونی در بدنه مجلس شورای اسلامی به عنوان مهمترین نهاد قانونگذاری و نظارتی کشور، برای پیشبرد حقوق هر گروه اجتماعی دستاوردی بزرگ است که خوشبختانه از مجلس ششم به بعد شهروندان معلول کشورمان به این توفیق نایل آمده اند و انتظار آن بود که در مجلس دهم نیز که دغدغه بیشتری در زمینه تحقق حقوق اقلیتهای اجتماعی از خود نشان داده بود، فراکسیون دفاع از حقوق معلولان با ترکیبی جدید و جانی تازه در تار و پود خود تشکیل شود که متأسفانه این مهم در ماههای آغازین کار مجلس میسر نشد، اما تا این هفته تلاش مستمر ما برای تشکیل آن ادامه داشت تا سر انجام این تلاش به بار نشست و فراکسیون جدید با حضور 60 نماینده در انتخابات اولیه تشکیل و اعضای جدید هیأت رئیسه، دبیران و سخنگوی فراکسیون مشخص شدند. اکنون برنامه فعال شدن فراکسیون در روزهای پیش رو و با هدف اولیه و بسیار عمده “تصویب لایحه حمایت از حقوق معلولان” کشورمان است که میتواند نخستین کامیابی مورد انتظار از تشکیل فراکسیون باشد. بار دیگر این پیروزی را به همه فعالان حقوق مدنی ایران تبریک میگویم و به آنانی که در این ماهها بر طبل یأس و نا امیدی میکوبیدند، یادآور میشوم که مهمترین سلاح معنوی شهروندان معلول برای تحقق زندگی بهتر، امید به بهبود و اعتقاد راسخ به این امر است که سرمایه ما برای تلاش مداوم و خستگی ناپذیر، وحدت و یکپارچگی پشت تشکلهای فعال معلولان و حمایت از فعالیت با برنامه فعالین حقوق مدنی شهروندان معلول است.
باشگاه خبرنگاران جوان: پزشکی بازساختی به کمک نابینایان می آید
یک فوق تخصص قرنیه از درمان برخی از بیماریهای صعبالعلاج یا درمانناپذیر چشمی به کمک پروتزهای زیستی پیشرفته خبر داد.
سید فرزاد محمدی فوق تخصص قرنیه در خصوص چشم پزشکی ترجمانی بیان کرد: جنبشی از ۱۰ سال گذشته در سراسر دنیا شکل گرفته است که هدف از این جنبش ایجاد ارتباط نزدیکتر بین پژوهشهای پایه با تحقیقات بالینی است؛ بنابراین وقت و سرمایه مالی که در راستای پژوهش صرف میشود، با طی مسیرهای روشن و راهبردیتر به کاربردهای بالینی در بستر بیمار خاتمه پیدا میکند.
وی اظهار داشت: این جنبش در حوزه چشم پزشکی باعث شده که در سالهای اخیر فناوریهای جدید در حوزه هایی فنی، مهندسی، سلولی و مولکولی بتوانند راهکارهای جدیدی را در جهت رفع مشکل نابینایی و برخی بیماریهای دیگر ارائه دهند؛ از این رو میتوان امیدوار بود که طی پنج تا ۱۰ سال آینده برخی از بیماریهایی که صعب العلاج یا درمانناپذیر بوده از قبیل شب کوری ارثی یا اختلال سلولهای بنیادی سطح قرنیه در اثر آسیبهای شیمیایی را بتوانیم به کمک پزشکی بازساختی یا پروتزهای زیستی پیشرفته درمان کنیم.
این فوق تخصص قرنیه افزود: ما اکنون توانسته ایم با کار گذاشتن پروتزهایی در فردی که درکی از نور ندارد، سبب شویم که وی بتواند یک درک سیاه و سفید از جامعه اطراف خود پیدا کند.
وی در این خصوص توضیح داد: پروتز آرگوس ۲ که به شکل بیسیم است به یک عینک اتصال پیدا میکند، در نتیجه با حرکت کردن فرد عینک پیامها را به مجاور شبکیه چشم فرد منتقل کرده و با بایپس آن لایهای از شبکیه که نقص دارد، پیامها را به عصب بینایی انتقال میدهد.
وی ابراز داشت: البته این روش درمانی بسیار گران قیمت و تجربی بوده، ولی باعث میشود که فردی که به طور کامل نابینا است به صورت خیلی جزیی به درکی از عالم روشنایی دست یابد.
محمدی با بیان اینکه به وسیله سلولهای بنیادی و بازساختی آنها میتوانیم بافتهای انسانی را به صورت تقلید شده بسازیم، عنوان کرد: در این خصوص هم اقدامات محدودی انجام شده هر چند این امر خطراتی را نیز به همراه دارد. ما در مناطقی از کشور آمریکا با انتقال سلولهای بنیادی برای افرادی که شب کوری یا کاستی عصب بینایی داشته، موفق شدیم این گروه از اشخاص را درمان کنیم.
وی تاکید کرد: البته افراد باید توجه داشته باشند که وقتی میگوییم توانسته ایم نابینایی را درمان کنیم، منظور این است که تنها موارد محدودی از این بیماری را در حالت هایی خاص درمان میکنیم. ایران در زمینه کاربرد سلولهای بنیادی در مقایسه با حوزههای دیگر جایگاه بالایی داشته، اما برای پیشبرد هر چه بهتر این علم زنجیرههای متعددی در اقتصاد دخیل هستند.
این فوق تخصص قرنیه تصریح کرد: در حوزه اقتصاد، کارآفرینی، سرمایه گذاری داخلی و سیاستهای گوناگونی در کشور وجود دارند که باید بتوانیم تمامی این زمینهها را کنار هم گرد آوریم.
محمدی یادآور شد: تسهیل ارتباطات بین المللی، تاسیس و گسترش شرکتهای فراملی در حوزه علم و فناوری سبب میشود که بتوانیم محصولات زیستی درمانی ایرانی را در عرصه جامعه عرضه و حتی آنها را صادر کنیم؛ بنابراین استفاده کردن از این تولیدات رونق صنعت توریسم درمانی کشور را به همراه دارد.
ایران سپید: قلب هایی که به نور قرآن روشن اند. مصاحبه با نابینایان کشور های مختلف حاضر در مسابقات بین المللی قرآن
در تمام محیط مصلای بزرگ تهران در ایام بعثت رسول مکرم اسلام (ص)، آیههای وحی از گلوی مؤمنان متقی به پرواز درآمدند تا نوا گسترِ ایمان، عزت انسان، تقوا، اخلاق انسانی، پاکی و پاکدامنی، بر دل های دست و پا زده در غفلت شوند.
چه نوایی از این خوش تر و چه کلامی از این بهتر! نوایی که دل و جان آدمی را صیقل می دهد و وقتی پژواک آن در سراسر مصلی از بلندگوها برخاسته و از ستون ها و دیوار های ستبر عبور می کند، تو دیگر احساس نمی کنی که این نوا محصور آن محیط است، بلکه صیت صوت خوش الحان آن، سراسر گیتی را احاطه می کند؛ تا جایی که احساس می کنی عبد الله بن مسعود و مصعب بن عمیر (قاریان خوش صدای صدر اسلام در زمان حیات پیامبر اسلام)، از عالم بالا بر قراء خوشنوای به گرد هم آمده، بارک الله می گویند.
در گرماگرم این محفل بزرگ قرآنی و در میان طنین آوای وحی، نوای قاریان نابینا از ایران و سایر کشورهای جهان اسلام، عالم دیگری ساخته و همگنان را یک دل نه، صد دل، شیفته شنیدن کلامالله از حنجره آن دلدادگانِ وحی کرده است.
سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم در حالی برگزار شد که میزبان 400 میهمان قرآنی بود. در میان این میهمانان، حضور نابینایان برای دومین بار در مسابقات بینالمللی قرآن کریم، حال و هوای این گردهمایی بزرگ قرآنی را دگرگون ساخت. امسال نابینایان علاوه بر رشته حفظ، در رشته قرائت تحقیق نیز شرکت کردند. این میهمانان از 23 کشور افغانستان، اردن، اتیوپی، ترکیه، پاکستان، الجزایر، اندونزی، سوریه و… در کنار دیگر گروههای شرکت کننده، مسابقات بخش نابینایان را تشکیل دادند. به همین بهانه، با چند نفر از این قاریان در حاشیه برگزاری مسابقات گفتوگو کردیم. هر چند که میهمانان خارجی ما چندان رغبتی به صحبت نداشتند و ترجیح میدادند تا در حال و هوای خود باشند و تلاوتهای مختلف را استماع کنند، اما با اصرار ما حاضر شدند چند کلمه از خود بگویند و تصویری کوتاه از اوضاع نابینایان کشورشان ارائه دهند. غوطه خوردن در دریای بیپایان کامل ترین کتاب آسمانی، به عینه در رفتار این میهمانان مشهود بود. در طول مسیر سالن مصلی تا هتل در داخل اتوبوس، به محض نشستن بر صندلیها، هر کدام از قراء و حفاظ، به سراغ دستگاههای پخش صدای خود میرفتند تا باز گوش جان به آیات کلام خدا بسپارند. بعد از صرف شام در هتل، از گوشه و کنار سالن انتظار، زمزمه تلاوت چند قاری شنیده میشد. برخی هم با صدایی وسیع، به تلاوت آیات قرآن میپرداختند و تو گویی میخواستند اعلام کنند که در همان ساعات پایانی شب، آماده رقابت و اجرای تلاوتی قراء هستند. خلاصه محیط هتل اقامتی با نوای میهمانان قرآنی، نورانی بود. با یکی دو نفر در سالن بزرگ مصلی و با چند نفر دیگر، در هتل محل اقامتشان گپ زدیم.
به هنگام صحبت درباره اوضاع نابینایان کشورشان، برخی لحن گلایهآمیز داشتند و برخی دیگر، واکنش عادی نشان میدادند اما همه در مقابل سؤالی مبنی بر تأثیر قرآن در زندگیشان، همصدا اظهار میکردند که هرچه دارند، از قرآن دارند و قرآن را تنها چراغ راه زندگی در مسیر کسب خوبیها میدانند.
پدر و مادرم، مشوقان همیشگی ام بودند
از سرزمینی آمده که در روزگاران دور، جایگاه نبطیان بود. سرزمین صحرا و بیابان که این روزها میزبان بخشی از آوارگان سوری است. با همان دشداشه سفید عربی که بر تن داشت، میخواست لباس بومی خود را بهعنوان پوشش رسمی در همه جا تثبیت کند البته در این راه، دیگر میهمانان از کشورهای عربی با او همداستان هستند و همین اصرار بر حفظ این پوشش، هیبت اصیل عربی به دور از تجدد به او و همزبانانش بخشیده است. نامش یحیی محمد سعید جاعونی است و از اردن آمده، آمده تا در رشته حفظ کل قرآن کریم، با دیگر همنوعانش رقابت کند.به قول خودش، 7 سال است که به شکل حرفهای به امر حفظ کل قرآن پرداخته و این موهبت را مدیون والدینش است: «پدر و مادرم در تمام این هفت سال با مهربانی، عشق و علاقه یادگیری و حفظ قرآن را در من تقویت کردند و من هم به حکم قرآن که توصیه اکید بر اطاعت از امر پدر و مادر نموده، از توصیههای آنها پیروی کرده ام.»
گوش کردن به تلاوتهای مختلف را مهمترین روش در راه حفظ قرآن میداند: «تلاوتهای استادان مختلف را تهیه و ضبط میکردم و بارها آن تلاوتها را در خانه گوش میکردم تا ملکه ذهنم شود.
از همین راه، موفق شدم کل قرآن، بجز یک جزء را در خانه با استفاده از نوارها و فایلهای صوتی تلاوتهای مختلف، حفظ کنم. آن یک جزء را در مدرسه و البته از راه گوش کردن حفظ کردم. هر آیه را که حفظ میکردم، به محض رسیدن به خانه برای پدر و مادرم میخواندم و آنها اشکالاتم را برطرف میکردند.»
به صحبت درباره نابینایان اردن که میرسیم، لحنش کمی تغییر میکند و گلایه آمیز، از نابینایان کشورش و وضعیت اجتماعی آنها میگوید: «به طور کلی نابینایان اردن دو دسته اند؛ دستهای که سعی در مشارکت در امور مختلف دارند و به دنبال نشان دادن استعدادهایشان هستند و دسته دیگر، کنج عزلت گزیدهاند و خود را از جامعه پنهان میکنند.»
او خودش را از دسته اول میداند و نابینایی را کار خدا میداند: «نابینا شدن من دست پدر و مادرم نبود و این حادثه، کار خداست؛ به همین علت من سعی میکنم در میان جامعه و شکرگزار نعمتهای الهی باشم.»
از گرانی تجهیزات مختلف ویژه نابینایان گلایه میکند: «تمام وسایلی که مورد نیاز من و امثال من است، بسیار گران است و ما امکان خرید آنها را نداریم. خود من برای تهیه این تجهیزات، خیلی وقتها مجبور میشوم دست نگه دارم تا پول لازم را تهیه کنم یا نهایتاً از طریق کسانی که در کشورهای دیگر میشناسم، با مبالغی پایین تر تهیه کنم.»می گوید در اردن چیزی به نام بخش خصوصی در زمینه حمایت از نابینایان نیست و هر حمایتی انجام میشود، از جانب دولت است: «دولت تمام حمایتهای خود از نابینایان را در ادارهای متمرکز کرده که مشابه سازمان بهزیستی ایران عمل میکند.»
هرچه دارم، از برکت قرآن و نماز اول وقت است
به نمایندگی از همسایه دیوار به دیوارمان آمده است. از سرزمینی که زمانی بخشی از خراسان بزرگ بود. از افغانستان، سرزمین ادبیات و عرفان، سرزمینی که سوز آه شبانه پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری را در سینهاش حفظ کرده و با وجود ترکشهای باقی مانده از جنگهای 23 ساله –که ظاهراً پایان ندارد- نام خواجه عبدالله انصاری را مدال سینهاش ساخته و بر هر اهل دلی، تفاخر میکند. نامش ولی محمد امیری و ساکن هرات است، شهری که بهلحاظ فرهنگی و حتی گویش، قرابتش به ایران را حفظ کرده است. 47 ساله است و به امر تدریس قرآن مشغول است. شلوار و پیراهن سفید و کت مشکی ای که بر تن دارد، تشخصی به چهرهاش داده و با صدایی رسا، آماده گفتوگو با ما میشود، مشروط بر اینکه گپ مان کوتاه باشد، چون باید خود را به نماز اول وقت برساند. «من با خط بریل آشنا نیستم. طی سه سال قرآن را با کمک یکی از دوستان حفظ کردم؛ به این صورت که او هر روز یک صفحه از قرآن را برایم میخواند و من هم با تمرینات فراوان به خاطر میسپردم.»
هم حافظ قرآن است و هم قاری و معتقد. هرچه دارد از برکت قرآن و نماز اول وقت است: «من وضعیت اقتصادی چندان مطلوبی ندارم اما هرچه هست، از برکت قرآن و نماز اول وقت است. خداوند دو فرزند پسر به من عطا کرده که یکی را داماد کرده ام، اما هر دو قرآن را تا مرحله تکمیل تجوید، صوت و لحن آموختهاند.»
با تشکلهای نابینایان ارتباطی ندارد و ترجیح میدهد به امر تدریس قرآن بپردازد: «در افغانستان چند ان جی او مخصوص نابینایان فعالیت میکنند که عموماً به اموری مثل آموزش بریل و رایانه میپردازند اما من به لحاظ شرایط سخت اقتصادی امکان آموختن رایانه را نداشتم؛ به همین دلیل ترجیح دادم به امر تدریس قرآن بپردازم.»
از مشاهده شکوه مسابقات قرآن در ایران، جداً متعجب شدم
با پوست سیاه و ریش نسبتاً بلندش، با چهرهای به ظاهر تکیده اما صدایی آکنده از نوعی سرزندگی، با وقاری ستودنی، آمده بود تا بگوید با وجودی که سرزمین او و همسایههایش دیر زمانی در استثمار استعمارگران بود، اما هنوز حس انساندوستی و آزادگی و نوع پروری در وجود او و هموطنان و همرنگانش موج میزند. حضورش ناخواسته یادآور تعبیر احمد شاملو و تعبیر جالبش (سیاه همچون اعماق آفریقایی خودم) بود. تو گویی تمام رؤیاهای لنگستون هیوز را میتوان در چهره این جوان جست و جو کرد. نامش محمد حبیب است و از سرزمینی آمده که حق دارد به وجود آن بنازد. به هر حال سرزمین او ماترک سرزمین بزرگ حبشه است که به وجود نجاشی، حاکم نیک سیرت در زمان بعثت پیغمبر اسلام(ص) خوشنام و مشهور است. آری! از اتیوپی آمده و میگوید اگر سرزمینش فقیر است، اما صاحب مردم مهربان است: «من قرآن را با کمک دوستان و برادران دینی ام در مسجد آموختم. در سرزمین من، همه ادیان آزادانه میتوانند فعالیت کنند.»
25 ساله است و از مشاهده شکوه مسابقات بینالمللی قرآن کریم در ایران تعجب کرده و با صدایی حاکی از تحسین، با لبخندی بر لب ابراز احساس میکند: «من برای نخستین بار است که در مسابقات بینالمللی شرکت میکنم. جداً از برگزاری باشکوه این مسابقات در ایران متعجب هستم.»
حمایتهای دولتش از نابینایان را محدود میداند: «دولت اتیوپی از فعالیتهای قرآنی نابینایان تا حدی حمایت میکند و حتی امکان برگزاری مسابقات در سطح محدود را هم دارد اما همان طور که گفتم، این حمایتها محدود است. آن دسته از نابینایانی هم که به امور قرآنی گرایش ندارند، با حمایت دولت در امور فنی مشغول آموزش میشوند.»
ما را هم ببینید
از سرزمین مردمان صبور، سرزمین آسیابهای بادی، سرزمینی که میتوان وحدت شیعه و سنی را به وضوح در آن دید، سرزمین پر از تاریخ و افسانه ایران زمین، سیستان و بلوچستان آمده است تا در کنار برادران مسلمانش از سایر کشورهای اسلامی، مأنوس با آیات وحی به رقابت بپردازد. عبدالله محمدینژاد، نابینای مطلق و ساکن شهر به قول خودش «پیشین» سرباز در رشته حفظ کل قرآن و برای دومین بار در مسابقات بینالمللی قرآن کریم شرکت کرده است. 38 سال سن دارد و با این سن نه چندان بالا، صاحب 5 پسر و 3 دختر است. در یک دارالقرآن خصوصی به تدریس قرآن میپردازد و همیشه شاکر الطاف خداوند است. با لباس مخصوص بلوچها و با لبخندی همراه با نوعی طمأنینه، از نحوه برگزاری مسابقات ابراز رضایت میکند: «مسابقات امسال به نظر من هم در بخش اجرا و هم در بخش داوری به شکلی خوب و قابل قبول برگزار شد. از این جهت بخش داوری را قابل قبول میدانم که علاوه بر داوران ایرانی، داوران بینالمللی از دیگر کشورها هم مسابقات را قضاوت میکنند.»او برای بالا رفتن سطح کیفی مسابقات، حتی راهکار هم ارائه میدهد: «خیلی از شرکتکنندگان از کشورهای دیگر به ما میگویند که شما ایرانیها خیلی قوی و حرفهای در مسابقات حاضر شده اید. ما هم در پاسخ به آنها علت این قدرت را عبور از چند فیلتر بیان میکنیم چرا که در ایران مسابقات قرآن در چند مرحله برگزار میشود که یکی از بهترین نمونهها، مسابقاتی است که از سوی سازمان اوقاف برگزار میشود. پیشنهاد من به مسئولان امر برای بالاتر رفتن سطح کیفی مسابقات بینالمللی، تهیه و تولید سلسله فیلمهای مستند از مسابقات سازمان اوقاف است چراکه به نظر من سطح این مسابقات از مسابقات بینالمللی بالاتر است. فیلم مستند میتواند کمک فکری خوبی به متولیان مسابقات بینالمللی بدهد.»
حضور نابینایان در مسابقات بینالمللی قرآن را حرکتی مثبت میداند: «این اتفاق به ما کمک میکند که در سطحی جهانی بتوانیم خودمان و استعدادهایمان را به جهان اسلام نشان دهیم.»
از سازمان بهزیستی گله مندانه درخواست حمایت میکند: «متأسفانه سازمان بهزیستی آن طور که به سایر استانها خدمات ارائه میدهد، به استان محرومی مثل سیستان و بلوچستان توجه نمیکند. مثلاً همین دوره قبل، اطلاعرسانی درستی درباره مسابقات بینالمللی نشد و من به زحمت خودم را به زاهدان رساندم و موفق به تهیه بلیت شدم، اما بهزیستی هزینه ایاب و ذهاب من از شهر خودم تا زاهدان که معادل 800 کیلومتر است، نپرداخت. من میخواهم از مسئولان فرهنگی سازمان خواهش کنم که ما را هم ببینند و در برگزاری مسابقات قرآنی، به ما هم توجه کنند.»
به رغم انتظار من، سطح مسابقات خیلی بالا بود
وقتی نام شهرش به میان آید، نیاز چندانی به توصیف نمیبینی چرا که همه چیز در آن نام نهفته است. صفا، صمیمیت، غیرت، سرزندگی و…. از دامنه سرسبز زاگرس آمده تا دیگر نماینده ایران در کنار عبدالله محمدینژاد، استعداد خود را نشان دهد. اعلام نام محمد بهرامی بهعنوان نفر اول در رشته قرائت تحقیق از لرستان، شهر خرم آباد در بخش مسابقات نابینایان سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن، بهترین شاهد بر ادعای عبدالله محمدینژاد درباره بالا بودن سطح کیفی حضور ایرانیان در این مسابقات بود. بهرامی از 8 سالگی به طور جدی آموزش قرآن را شروع کرد و در طول 20 سال، موفق به کسب 30 مقام اول در رشتههای قرائت ادعیه، قرائت تحقیق قرآن، مدیحه سرایی و اذان شده است. کارمند دادگستری است و مثل هموطنش عبدالله، کیفیت مسابقات امسال را در سطح بالا ارزیابی میکند: «به رغم انتظار من، مسابقات امسال در سطح بالایی برگزار شد. من فکر میکردم که بخش نابینایان به طور ساده و سرسری برگزار میشود، اما امسال با شنیدن تلاوتهای مختلف از دیگر کشورها، احساس کردم که واقعاً سطح مسابقات بالا رفته است.»
به همنوعانش پیشنهاد میکند که برای بالا بردن کیفیت آموزش قرآن، از خط بریل فاصله نگیرند: «به نظر من نابینایان اگر بخواهند مرتل و قاری خوبی شوند، باید بریل آموزی را سرلوحه کارشان قرار دهند. به من خط بریل به صورت کامل آموزش داده نشد و الآن من با دو انگشت میتوانم مطالعه کنم، در حالی که باید با 8 انگشت بتوانم مطالعه کنم که سرعت خواندنم هم بالا برود.»
وی حمایت سازمانهای ذی ربط در ارتقای سطح آموزشهای قرآنی برای نابینایان را ضروری میداند و می گوید: «در استان لرستان به طور منسجم بحث آموزش قرآن پیگیری نمیشود. خود من با استفاده از نوارها، سی دیها و فایلهای صوتی تمرین کرده ام. من تا سه چهار سال پیش که در کوهدشت زندگی میکردم، به شکل خودجوش قرآن را آموختم، اما وقتی به اقتضای شغلم به خرم آباد آمدم، از محضر استادانی مثل آقایان عزتالله گوشهای، حسن رضا مرادی و سید عباس پورهاشمی بهرهمند شدم که این عزیزان از نخبههای قرآنی استان ما هستند.»
حضور در جمع کسانی که با وجود معلولیت بینایی تنها با کلام آسمانی مأنوس و مألوف هستند گرچه کوتاه، اما تأملی عمیق در ذهن ایجاد میکند و این تردید را کاملاً دور میسازد که این افراد و امثالشان در سراسر جهان اسلام با اتکا به نیروی معنویت و استعانت از الطاف خداوند، بیتوجه به معلولیت شان آمدهاند تا نشان دهند که توانایی، ارتباطی با معلولیت ندارد و باز نشان دهند که برای رسیدن به قلههای اوج از هر مانع پیش روی عبور میکنند.
پایگاه خبری الیوم السابع، کرهجنوبی پیشتاز صدور گذرنامه به خط بریل در جهان
کرهجنوبی برای جلوگیری از سوءاستفاده افراد سودجو از نابینایان، گذرنامه آنها را به خط بریل صادر کرد.
وزارت امور خارجه کره جنوبی اعلام کرد به مناسبت روز نیازمندان که مصادف با بیستم ماه آوریل است، گذرنامه افراد نابینا را به خط بریل صادر می کند.
در بیانیه این وزارت خانه آمده، کره جنوبی قصد دارد برای نخستین بار در جهان، گذرنامه افراد نابینا را به خط بریل صادر کند؛ زیرا نابینایان از اطلاعاتی که در گذرنامه آنها درج شده هیچ اطلاعی ندارند و ممکن است از سوی برخی از سودجویان مورد سوءاستفاده قرار گیرند. با این روش افراد نابینا از محتوای گذرنامه خود مطلع می شوند و می توانند به راحتی برای خود هتل رزرو کنند.
شایان ذکر است؛ در گذرنامه های افراد نابینا شماره گذرنامه، تاریخ صدور و انقضای آن که با خط بریل نوشته شده بر پشت جلد جلویی گذرنامه قرار دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: اصلیترین وظایف سازمان بهزیستی چیست
عمدهترین نهاد دولتی در جهت ساماندهی طیف آسیبپذیر جامعه، سازمان بهزیستی است.
بیشک عمدهترین نهاد دولتی در جهت ساماندهی طیف آسیبپذیر جامعه، سازمان بهزیستی است. بهزیستی از چندین جهت وظایف و مسئولیتهای سنگینی را عهدهدار است. از سویی مسئولیت تامین رفاه خیل عظیمی از معلولان جامعه به این سازمان محول شده است و از سوی دیگر وظیفه سر و سامان دادن به وضعیت بسیاری از زنان و کودکان محروم نگه داشته شده جامعه نیز در حیطه مسئولیتهای سازمان بهزیستی جای میگیرد که البته در ادامه به برخی از وظایف اصلی این سازمان حمایتی نیز اشاره خواهد شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان بهزیستی کشور از ادغام سازمانهای خیریه و حمایتی که در این بخش فعالیت میکردند، آغاز به کار کرد. پس از بررسی و مطالعات محمد علی فیاض بخش، سازمان بهزیستی کشور به موجب لایحه قانونی مورخ ۱۳۵۹/۴/۲۴ و در جهت تحقق مفاد اصول سوم، بیست و یکم و بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از ادغام ۱۶ سازمان، نهاد، موسسه و انجمن خیریه تشکیل شد تا با اتخاذ تدابیر و ارایه خدمات و حمایت های غیربیمهای و با تکیه بر مشارکت های مردم و همکاری نزدیک سازمانهای ذی ربط در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری، پیشگیری از معلولیتها و آسیبهای اجتماعی و نیز کمک به تامین حداقل نیازهای اساسی گروه های کم درآمد اقدام کند. در تیرماه سال ۱۳۸۳ بر اساس قانون ساختار وزارت رفاه و تامین اجتماعی، سازمان بهزیستی کشور به همراه سازمان های تامین اجتماعی و بیمه خدمات درمانی از وزارت بهداشت، درمان و آموزش منفک و به زیر مجموعه وزارت رفاه و تامین اجتماعی ملحق شد.
شورای انقلاب و دولت موقت مهندس بازرگان با ادغام چند نهاد حمایتی موجود در سال ۵۸ و ۱۳۵۹، سازمان بهزیستی را ایجاد کردند. پیشنهاد دهنده اصلی محمدعلی فیاضبخش بود که در جریان هفت تیر و در انفجار حزب جمهوری به شهادت رسید. این سازمان از ابتدا مخالفانی داشت. دلایل مخالفان عمدتاً در چند نکته است: 1ـ این سازمان با کپیبرداری از کشورهای سوسیالیستی شکل گرفته و هدفش افزایش اقتدار و اختیارات دولت در همه شئون جامعه است. 2ـ این سازمان مجموعهای ناهماهنگ با مأموریتهای متنوع و گسترده است که تجمیع آنها در یک سازمان کار دشواری است. 3ـ سپردن معلولان به این سازمان موجب مغفول ماندن آنان میشود چون دیگر بخشهای سازمان جذابیت دارد و با پرداختن به بخشهای جذاب، از معلولان به عنوان قشر فقیر، غفلت میشود. 4ـ برای امور اساسی و زیربنایی معلولان مثل فرهنگسازی، طرح و برنامه و مدیریت خاصی در سازمان پیشبینی نشده است.
اما کسانی هم همواره از سازمان بهزیستی و عملکرد آن دفاع کردهاند. بالاخره ارزیابی و بررسی و داوری درباره عملکرد این سازمان در عرصه معلولان نیاز به زمانی واسع و اطلاعات کامل دارد. اما خدمات بهزیستی در تمامی شهرها و حتی روستاهای ایران بینظیر بوده است. این سازمان، با استناد بر دو اصل از قانون اساسی مشروعیت یافت.
برنامهریزی و نظارت برآموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی، نابینا و ناشنوا از اهم کارهای مربوطه این سازمان است. در تیرماه سال ۱۳۸۳ بر اساس قانون ساختار وزارت رفاه و تأمین اجتماعی این سازمان از وزارت بهداشت جدا و به وزارت رفاه ملحق شد.
از جمله وظایف بهزیستی
1- حمایت از خانوادههای بیسرپرست و نیازمند و ارایه خدمات مختلف به آن ها
2- ارایه خدمات مختلف به عموم کودکان و نوجـوانان
3- حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بیسرپرست
4- ساماندهی، حمایت و نگهداری از کودکان خیـابانی
5- تجدید تربیت منحرفان اجتماعی
6- ارایه خدمات مختلف به آسیب دیدگان اجتماعی و افراد در معرض آسیب
7- بـیمه اجـتماعی زنان خانـهدار کشور
8- تأمیــن جهیـزیه مورد نیاز ایتام، معلولان و آسیبدیدگان نیازمند
9- ارایه خدمات درمانی و توانبخشی به معلولان، سالمندان و بیماران روانی مزمن
10- حمایت و نگهداری معـلولان غیرقابل توانبـخشی
11- ساماندهی، حمایت و نگهداری سالمندان نیازمند
12- ساماندهی، حمایت و نگهداری بیماران روانی مزمن
13- ارایه خدمات آموزشی به معلولان
14- خدمات تربیت بدنی و ورزش ویژه معلولان و کمتوانان
15- ارائه خدمات حمایتی و توانبخشی به بیماران جذامی
16- پیشگیری از معلولیتها
17- پیشگیری از آسیبهای اجتماعی (از جمله طلاق ـخودکشی ـ کودک آزاری)
18- ارایه خدمات مشاورهای روانشناختی به جامعه
19- آموزش مهارتهای زندگی (فردی و اجتماعی)
20- پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر
21- درمان و بازتوانی معتادان
22- ارایه خدمات تخصصی به منظور کاهش آسیب ناشی از اعتیاد
23- حمایت از معتادان بهبود یافته و توانمند سازی آن ها
24- تحتپوشش قراردادن گروههای هدف از نظر بیمه خدمات درمانی
25- تأمین موجبات و تشویق جلب مشارکتها و فعالیت گروههای داوطلب و مؤسسات غیردولتی
26- صدور پروانه فعالیت برای متقـاضیان تأسـیس مهدکودک، شیرخوارگاه، خانه کودکان بیسرپرست، مرکز نگهداری کودکان خیابانی، خانه سـلامت دخــتران و زنان، کلینـیک مـددکاری اجتماعی، اورژانـس خدمات اجتماعی، مرکز مشاوره اجتمـاعی، مرکز مشاوره ژنتیک، مرکز توانبخشی روزانه معلولان، سالمندان و بیماران روانی مزمن، مراکز توانبخشی و نگـهداری شبانهروزی معلولان و سالمـندان، مرکز توانـبخـشی و درمانی شبـانهروزی بیماران روانی مزمن، مرکز درمانـی و بازتــوانی معتـادان، مرکز حرفهآموزی معلولان و نظارت بر فعالیت آن ها
27- صدور پروانه فعالیت برای متقاضـیان تأسیس انجـمـنها و مؤسسات غیردولتی و خیریه که در راسـتای اهداف بهزیستی فعالیت میکننـد و نظارت بر فعالیت آن ها
28- آموزش مهارتهای فنی و حرفهای گروههای هدف
29- ایجاد فرصتهای شغلی برای گروههای هدف سازمان و توانمندسازی آن ها
30- کمک به تأمین مسکن موردنیاز گروههای هدف سازمان
31- آموزش نیروی انسانی مورد نیاز خدمات بهزیستی در کشور
سازمان بهزیستی با تصویب شورای انقلاب کارش را در سال ۱۳۵۹ آغاز کرد. اکنون حدود ۳۵ سال از عمرش میگذرد. از منظر حقوق بشر، خدمات بسیاری داشته که از مصادیق حقوق بشر است. در جهان متعارف است هر نهادی خدمات انسان دوستانه داشته باشد، مطلوبتر و مقبولتر است و در سراسر جهان بیشتر به آن توجه میشود. اما صرف فعالیت عملی در جهت حقوق انسانی اقشاری مانند معلولان کافی نیست و لازم است این فعالیتها ضبط و ثبت و به جهان گزارش شود؛ تا نسلهای آینده و پژوهشگران کنونی در جریان قرار گیرند و تجارب و دستاوردها منتقل شود.
ایران سپید: قهرمانی آذربایجان غربی و خوزستان در مسابقات قهرمانی کشور گلبال بصیر
رقابتهای قهرمانی کشور گلبال جانبازان بصیر که در رامسر برگزار شد، با قهرمانی آذربایجان غربی در دسته برتر و خوزستان در دسته اول به پایان رسید.
این مسابقات با با حضور 9 تیم در دسته برتر و 7 تیم در دسته اول برگزار شد. مسابقات دسته برتر قهرمانی کشور جانبازان بصیر در دو گروه پیگیری شد که در گروه الف: آذربایجان غربی، تهران ب، آذربایجان شرقی، شهرستانهای تهران و تهران الف حضور داشتند. در گروه ب نیز مازندران الف، کرمان، اصفهان و کردستان به مصاف هم رفتند. در دسته اول، 7 استان شرکت داشتند که در گروه الف، خوزستان، گیلان و اصفهان ب و در گروه ب، قم، خراسان رضوی، فارس و لرستان به صورت دوره ای با هم به رقابت پرداختند. پس از پایان مسابقات در مرحله گروهی، از رقابتهای دسته اول، چهار تیم خوزستان، قم، خراسان رضوی و گیلان به مرحله نیمه نهایی راه یافتند و از رقابتهای دسته برتر نیز چهار تیم آذربایجان غربی، کردستان، مازندران و تهران الف به نیمه نهایی صعود کردند. در مسابقات نیمه نهایی دسته اول، خوزستان 11 بر 4 قم را شکست داد و خراسان رضوی 9 بر 1 از سد گیلان گذشت و فینالیست شد. در مسابقه رده بندی این دسته، قم 13 بر 8 گیلان را شکست داد و سوم شد و در دیدار نهایی نیز خوزستان 13 بر 3 خراسان رضوی را شکست داد و قهرمان شد. در مسابقات دسته برتر و در مرحله نیمه نهایی، آذربایجان غربی 14 بر 4 کردستان را مغلوب کرد و مازندران 8 بر 4 از سد تهران الف گذشت و فینالیست شد. در دیدار رده بندی دسته برتر، تهران الف 7 بر 6 مقابل کردستان به پیروزی رسید و سوم شد. در رقابت نهایی نیز آذربایجان غربی با نتیجه 12 بر 11 مازندران را از پیش رو برداشت و قهرمان شد. ابو طالب باقری از مازندران با 31 گل آقای گل دسته برتر و حسین رجبپور از خوزستان با 21 گل زده، عنوان آقای گلی دسته اول را از آن خود کردند.
۲۰ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 9 خبر در شمارگان چهلم»
با سلام و عرض ادب خدمت شما از پست متشکرم
امیدوارم موفق باشید
درود صادق. مرسی که هستی.
بارش ماهی
باران ماهی، موضوعی عجیب در بین مردم هندوراس نیست. این اتفاق هر ساله بین ماههای مه و جولای در منطقه «دیپارتا منتو دیورو» رخ می دهد. شاهدان می گویند این پدیده با آمدن ابرهایی در آسمان منطقه آغاز می شود و سپس رعد و برق و توفان شدیدی روی می دهد و باران به شدت می بارد.
این توفان و باران حدود ۲ الی ۳ ساعت به طول می انجامد و وقتی تمام می شود می توان ماهی های زنده زیادی را روی زمین پیدا کرد. مردم این منطقه این ماهی ها را جمع می کنند و با آنها غذا می پزند. از سال ۱۹۹۸ نیز هر ساله در شهر «یورو»، «جشنواره باران ماهی» برگزار می کنند و در آن غذاهایی که با این ماهی پخته شده عرضه می شود.
سلام امیر. مرسی که با وجود کمبود وقت این مجموعه ی ارزشمند رو تنظیم میکنی.
عکس جدید لطفا
سلام محمد. قربانت. باشه عکس رو واست تا فردا میفرستم.
رعدوبرق اسرار آمیز
رعد و برق اسرارآمیز کاتاتومبو که با گویش محلی آ ن را «رلامپاگو دل کاتاتومبو» می نامند یک پدیده منحصر به فرد در دنیاست. در این منطقه ۱۴۰ تا ۱۶۰ شب سال و هر شب به مدت ۱۰ ساعت و هر ساعت به تعداد حداقل ۲۸۰ بار رعد و برق می زند. این رعد و برق ها بر فراز مرداب روی می دهند و بزرگ ترین ژنراتور دنیا با بیشترین فرکانس محسوب می شوند ولی موجب یک میلیون و صد و هفتاد و شش هزار قطعی برق تا شعاع ۴۰۰ کیلومتری منطقه می شوند. این رعد و برق ها از دیرباز یکی از علائم سودمند برای جهت یابی کشتی ها بوده اند.
برخورد بادهایی که از سوی رشته کوه «آند» به این منطقه می رسند سبب پیدایش توفان های نسبتاً همیشگی می شوند و رعد و برق ها حاصل تخلیه الکتریکی گازهای یونیزه شده بویژه «متان» که در نتیجه تجزیه مواد آلی موجود در مرداب به وجود می آید هستند. این گازها که از هوا سبک تر هستند بالامی روند و با ابرها برخورد می کنند و سبب پیدایش رعد و برق و شدت یافتن توفان می شوند. برخی محیط شناسان ونزوئلادرصدد هستند این منطقه را تحت حمایت یونسکو قرار دهند زیرا این پدیده ویژه بزرگ ترین منبع از نوع خود برای بازسازی لایه ازن سیاره زمین است.
شدیدا مفید بود
سلام خسته نباشی ممنون از زحمتات موفق باشی
سلام ابراهیم. خواهش و ممنون بابت پیگیری.
خورشید سیاه
در فصل بهار در کشور دانمارک، حدود نیم ساعت قبل از غروب خورشید، بیش از یک میلیون «سار» اروپایی از گوشه و کنار دور هم جمع می شوند تا یکی از باورنکردنی ترین و ناب ترین مناظر طبیعت را به ما نشان دهند. این پدیده در کشور دانمارک به نام «خورشید سیاه» معروف است و هر کسی می تواند آن را از ماه مارس تا اواسط آوریل برفراز مرداب های غرب دانمارک ببیند. این سارها از جنوب به دانمارک می آیند تا یک روز در مرغزارهای این مرداب ها غذا پیدا کنند و شب در میان نیزار بخوابند.
سلام امیر جان بسیار آلی و مفید
و تنها حرفم به شما
خدا قوت
درود شادمهر عزییییز. ممنون از توجهت.
بزرگ ترین موج های دنیا
دو بار در سال بین ماههای فوریه و مارس آبهای اقیانوس اطلس با آب رود آمازون در برزیل درهم می آمیزد و بزرگ ترین موج اقیانوس ها را به وجود می آورد. این پدیده که «پوروروکا» نام دارد به دلیل مد اقیانوس است. این اتفاق باعث می شود که موج های بزرگی ایجاد شود که ارتفاع آنها گاهی به ۱۲ فوت می رسد و عمر بعضی موج ها به ندرت نیم ساعت به طول می انجامد. مردم این منطقه می گویند هر وقت موج پوروروکا می آید از نیم ساعت قبل از رسیدن صدای مهیب آن به گوش می رسد.
این موج آنقدر قدرتمند است که می تواند هر چیزی را بر سر راه خود ویران کند. موج «پوروروکا» برای موج سواران اهمیت خاصی دارد. از سال ۱۹۹۹ تاکنون هر ساله مسابقه قهرمانی موج سواری در شهر «سائودومینیگو» انجام می شود. رکورد موج سواری بر پوروروکا از آن یک موج سوار برزیلی به نام «پیکوروتا سالازار» است که در سال ۲۰۰۳ در طول ۱۲/۵کیلومتر مدت ۳۷ دقیقه بر روی آب پوروروکا ماند.
سلام. جدی؟ فراکسیون تشکیل شد؟ عالیه.
آیا بیشترین نمایندگان از کدام حزب هستند؟
از مجلس ۶ حرف نزن! خطرش ناکِ.
دوستت دارم و تشکر
سلام کامبییییز.
خوابی مگه پسر.
خبر تشکیل فراکسیون و اینکه کی رئیسشه، کی دبیرشه و از این حرفا رو در شهر خبر سی و نهم منتشر کردم.
بزهای درختی
تنها در مراکش می توان بزها را روی درخت پیدا کرد. این بزها به این دلیل از درخت بالامی روند که میوه درخت خاصی به نام «آرگان» را خیلی دوست دارند. آرگان نوعی درخت شبیه به درخت زیتون با میوه ای شبیه به زیتون است. کشاورزان پشت سر بزها به راه می افتند و از درختی به درخت دیگر می روند.
اشتباه نکنید آنها این کار را به این دلیل انجام نمی دهند که از بالارفتن بزها حیرت زده می شوند، بلکه میوه آرگان دارای هسته ای است که بزها نمی توانند آن را هضم کنند به همین دلیل آن را از دهان بیرون می اندازند و یا از بدن خود دفع می کنند. سپس کشاورزان این هسته ها را جمع می کنند و با آسیاب کردن روغن آن را می گیرند. این روغن در آشپزی و صنایع آرایشی استفاده فراوان دارد.
ارادت به تو و بز های درختی.
خخخخ
درود بر امیر جان گلگلاب
مهرت مستدام و عشقت با دوام باد گلم
سلام دکتر محمدی گرامییی.
از ابراز لطف شما صمیمانه سپاسگزارم.
باران سرخ
در فاصله ۲۵ جولای تا ۲۳ سپتامبر
سال ۲۰۰۱ چندین نوبت باران عجیب در ایالت کرالاواقع در جنوب کشور هند بارید. این باران ها از این جهت عجیب خوانده می شوند که رنگ قطرات آن سرخ بود و وقتی بر روی لباس ها می چکید مثل آن بود که خون باریده است.
در این مدت باران های سبز، زرد و سیاه هم گزارش شده است. اوایل گفته می شد رنگین شدن قطرات باران به خاطر انفجار یک شهاب سنگ در آن منطقه است ولی بعدها و پس از تحقیقات سازمان های دولتی هند، اعلام شد که این رنگ ها به دلیل هاگ های هوایی و جلبک های دریایی فراوان موجود در آن منطقه است. درسال ۲۰۰۶ توجه جهان ناگهان به این موضوع جلب شد و دو دانشمند به نام های «گادفری لوییس» و «سانتوش کومار» اعلام کردند باران سرخ منشا زمینی دارد و به دلیل مقادیر بالای کربن و نیتروژن به این رنگ درآمده است.
سلام. تمام خبر ها رو پسندیدم بخصوص، مناسب سازی موزه ایران باستان و بریل شدن گذرنامه های کره جنوبی.
این نوعشو خدا قسمت ما هم بکنه.
سلام مسعود. ممنون از توجهت.
ما به همون بیناییش هم راضی هستیم خخخ.
سلام و درود بر داش امیر
خوبی آیا
خب همه ی خبرات توووپ بودن ولی اون خبری که در خصوص موزه ی ایران باستان بود خععععلییی عالی شد اگه روزی روزگاری گذرم به این موزه افتاد حتماً از بخش نابینایانش دیدن میکنم و خیلی خوشحالم که بالاخره فراکسیون معلولین مجلس تشکیل گردید و امیدوارم که ایجاد این فراکسیون منتج بشه به سر انجام رسیدن قانون حمایت از حقوق معلولین به هر حال مرسی روزت خوش و خدا نگهدار
سلام احمد. اومدی تهران حتما بازدید کن.
خالی از لطف نیست.
سلام امیر جان.
خبر های جالبی بودند. مثل همیشه از زحماتت ممنونم.
یه بوووس آبدار هم تقدیم خودت خخخخخخخخخخخخ
شاد باشی.
سلااام وحید. قربااانت.
آقا نکن این کارارو شامل مصادیق مجرمانه میشیم بعدا کمیته فیلترینگ میاد وسط به جرم بوق میگیرتت خخخخ.