خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

آرزو

در همین نزدیکی،
من به دنبال دلی می گردم،
تا به نامم بزنم.
تا بگویم برایش از عشق.
تا بخوانم برایش نغمه.
می دانم سخت است،
یافتن همچین دلی.
آرزویم این است،
که به دنبال نگاهی باشم،
شب و روز به دنبال نگاهم باشد.
بکشد دست نوازش روی موهای بلندم،
با من از عشق بگوید،
بخواند آواز بنویسد نامه.
آرزویم این است، دل من هر لحظه به یادش باشد.
باز باران می بارد!
چتر من گم شده است!
ای یار کجایی!
من سردم شده است!
چتر تو جایی برای من نیست!
ای یار کجایی!
باران بند آمد تو چرا نیامدی؟
دستم می لرزد.
قلبم چشم به راه، پس بیا ای همدم روز و شبم.
قلب تو مال من است به امانت ندهی!
من نیازش دارم.
#یلدا_دلنوشته#

۸ دیدگاه دربارهٔ «آرزو»

درود یلدا. واقعا دلنوشتۀ دلنشینی بود. ساده و بی تکلف. به دور از آرمانگراییهای خیالی و دست نایافتنی. آرزو میکنم که سریع پیدایش کنی.
سپاس از به اشتراکگذاری این دلنوشتۀ زیبا و واقعی.
مهرت پاینده مهر دخت نازنین ایرانی.

دیدگاهتان را بنویسید