خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 9 خبر در شمارگان سی و نهم

با سلام و احترام به هم محلی های گرامی و پیگیران مجموعه شهر خبر معلولین.
در سی و نهمین شماره این مجله خبری، 9 خبر و گزارش برای شما گرداوری شده است که توجهتان را به آن جلب میکنم.

 

خانه ی ملت: زهرا ساعی رئیس فراکسیون معلولان شد

معصومه آقا پورعلی شاهی، نماینده مردم شبستر در مجلس با اشاره به جلسه (دوشنبه 4 اردیبهشت) فراکسیون متبوعش، اظهار داشت: در جلسه فراکسیون معلولان که به منظور تعیین اعضای هیئت رئیسه تشکیل شد، بیش از 60 نفر از اعضای فراکسیون حضور داشتند. وی افزود: در این جلسه زهرا ساعی به عنوان رئیس و حسین رضازاده نماینده کازرون و بنده به عنوان نواب اول و دوم فراکسیون معلولین انتخاب شدیم. وی تصریح کرد: همچنین در این جلسه، فاطمه ذو القدر، نماینده تهران به عنوان سخنگو و یوسف داودی، نماینده سراب و رسول خضری، نماینده پیرانشهر نیز به عنوان دبیران فراکسیون معلولان انتخاب شدند. آقاپور گفت: این فراکسیون به منظور رفع مشکلات معلولان در زمینه های مختلف شکل گرفته است.

 

ایران سپید: از شش نقطه ی جهان، پیوند ناگسستنی نابینای کانادایی با چوبهای اسکی: «بخش دوم»

در شماره پیش، با نابینای کانادایی و روش اسکی کردن او آشنا شدیم. امروز میخواهیم از نحوه راهنمایی گرفتنش و جزئیات بیشتری از شیوه اسکی کردنش بدانیم.

مکیور میگوید: «وقتی یک فرد نابینا را راهنمایی میکنید، در واقع دارید تصمیمات صدم ثانیه ای در ذهن فردی دیگر میگیرید.» این یعنی کارلتون باید استراتژی مکیور را بداند و به خوبی با او آشنا باشد. او باید بداند که چه موقع عقب بماند و اجازه دهد رقبا پیش بیفتند، بدون اتلاف وقت در مورد نقاط خطرناک مسیر صحبت کند و در بهترین زمان پیش بیفتد. آنها برای اینکه به مقام اول مسابقات برسند و بتوانند رقبای روسی و اهل اسکاندیناوی خود را از پیش رو بردارند، باید به این هماهنگی برسند.

اما برای آنکه مکیور پیروز باشد، کارلتون باید بیش از یک راهنمای ساده باشد؛ او باید جایگزین راهنمای قبلی رابین، برادر مکیور باشد.

مکیور از دوران کودکی میخواست مسیر رابین را ادامه دهد. رابین یک اسکیباز صحرا در سطح بین المللی و نماینده کانادا در المپیک سال ۱۹۹۸ بود. مکیور در ۱۸ سالگی در مسابقات جهانی جوانان شرکت کرد. یک سال بعد به ناگاه متوجه شد که نمیتواند علائم و تابلوهای خیابان را بخواند؛ او فهمید که به بیماری استارگارت مبتلا شده است. این بیماری مربوط به شبکیه چشم است و باعث میشود مبتلایان به آن بینایی خود را از دست دهند.

این بیماری هم دنیا را برای او تیره و تار کرد هم آرزوهای ورزشیش را. در سال ۱۹۹۹ سرمربی تیم ملی اسکی معلولان با او تماس گرفت و پیشنهادی مطرح کرد: «با تیم تمرین کن و اگر همه چیز به خوبی پیش رفت، نماینده بین المللی کانادا باش.»

مکیور برای آنکه دوباره به میدان برگردد نیاز به انگیزه داشت. در مسابقات جهانی معلولان در آلمان، مکیور از دید محدود خود استفاده کرد و در جایگاه دوم قرار گرفت. برنده مسابقه فرانک هافل بود که در زمان کودکی بهخاطر یک تصادف، ۹۵ درصد از بینایی خود را از دست داده بود. هافل که از یک فرد راهنمای همراه برای اسکی کردن کمک میگرفت به مکیور پیشنهاد داد که همین کار را بکند. هافل به او گفت: «احتمالاً اگر راهنمای همراه داشتی، امروز از من جلو میزدی». آنجا بود که مکیور فهمید برای قهرمان شدن نیاز به یک راهنما دارد.

با اینکه راهنماها اجباری نبودند اما به هر حال یک مزیت رقابتی به حساب میآمدند. آنها مدام فریاد میکشیدند و گاهی در سرازیریهای خطرناک مثل یک چوپان اسکیبازها را هدایت میکردند. راهنماها به اسکیبازها اجازه میدادند با کمترین تلاش به سرعتهایی بیشتر از سرعت معمول برسند. راهنمای ایده آل برای مکیور کسی بود که از لحاظ جسمی و توانایی با او در یک سطح باشد؛ چه کسی بهتر از برادرش؟ در شماره بعد، بخش پایانی ماجرای اسکی کردن مکیور را خواهید خواند.

 

ایران سپید: از مستمری تا حق معیشت، حکایتی همچنان باقی

سهیل معینی: روز های اخیر پس از انتظار نسبتاً طولانی، خبر افزایش مستمری مددجویان بهزیستی اعلام شد. افزایشی که چند درصدی نیست و اگر چه میزان جدید مستمریها باز فاصله بسیار با تأمین نیازهای اولیه افراد دارد، اما جهشی محسوس در این زمینه است. به عنوان مثال دریافتی یک نفر از 53 هزار تومان به 193 هزار تومان افزایش مییابد که البته این افزایش شامل دو مبلغ یارانه ای نیز میشود. در این زمینه باید به دو نکته اشاره کرد؛ نکته اول خطاب به خود افراد نابینا و کمبینا است و آن، این است که با صرف نق نق کردن و غر زدن هیچ چیزی تغییر نمیکند. اگر افزایش مستمری تا سطح تأمین کننده نیاز مستمری بگیران حق آنها هست که هست، اما راه رسیدن به آن فقط شکایت به ایران سپید و غر غر کردن نیست. راه پیگیری این امر توسط انجمنها و از طریق کار رسانه ای و همزمان رایزنی با نمایندگان مجلس و همچنین فشار قانونی به مسئولان برای تأمین منابع لازم برای افزایش مستمریها تا سطحی است که نیازهای اولیه زندگی را بپوشاند. اما نکته دوم خطاب به مسئولان است. افزایش مستمریها بر اساس استفاده از منابع حاصل از هدفمندی یارانه ها است. از همان آغاز طرح هدفمندی یارانه ها بسیاری از فعالین آگاه به علوم اجتماعی به دولت وقت یادآور شدند در هیچ کجای دنیا به همه مردم، از جمله متمولین یارانه نمیدهند و این اتلاف منابع است. همان موقع به مسئولان سازمان بهزیستی و وزارت رفاه پیشنهاد دادیم مستمری مددجویان را از محل هدفمندی یارانه ها به حدی افزایش دهند که نیاز اولیه افراد رفع شود. اما به این پیشنهادها توجه ای نشد. بنا بر این مشکل تأمین حق معیشت افراد دارای معلولیت فاقد درآمد، کمبود بودجه نیست، بلکه مدیریت منابع و تخصیص عادلانه آن است. کاری که امسال شد؛ از همان آغاز اجرای هدفمندی یارانه ها نیز قابل تحقق بود.

 

ایران سپید: صدای خاطره ها. ارزش مرکز رودکی به اندازه ارزش قانون جامع حمایت از معلولان است

من اوایل انقلاب با مرکز رودکی آشنا شدم

آشنایی من هم به خاطر کتابهای درسی بود. در آن مقطع، بعضی از کتابهای درسی در استودیوهای مرکز رودکی ضبط میشد. محل مرکز، در ساختمان آموزشگاه دکتر خزائلی واقع بود. از آنجا که به امور صدا و صدا برداری علاقه مند بودم، کم کم با دوستان صدابردار مرکز مثل آقایان قاسم طاهری، مظاهر آقاجانی و بهرام حامدیگو و دوستان دیگری که در استودیوها مشغول فعالیت بودند مثل آقای یوسف مسکینی و آقای قدیمی دوستی صمیمی پیدا کردم. این علاقه انگیزه من به رفت و آمد و مصاحبت با دوستان در مرکز را روز به روز قویتر کرد. محیط مرکز هم به قدری جذاب بود که هر کس اولین روز وارد آن جا میشد، بلافاصله به رفت و آمد و بودن در کنار کسانی که مشغول فعالیت بودند، علاقه پیدا میکرد. علت این جذابیت به نظر من، صمیمیتی بود که در بین کارکنان و مراجعه کنندگان مرکز حکمفرمایی میکرد. بعضیها با اسم کوچک مورد مخاطب واقع میشدند و برخی دیگر با اسم خانوادگی، اما در کمال گرمی و دوستی و مهربانی. همین عوامل محیط مرکز را پر جنب و جوش ساخته بود؛ چیزی که امروز اثری از آن را در مرکز نمیبینیم. وقتی به خاطرات آن روزهای مرکز رودکی فکر میکنم، در کنار سرزندگی دوستانه و فضای مهرآمیز حاکم بر محیط، تصویر کسانی از ذهنم عبور میکند که نمیتوانم نامی از آنها نبرم. در مقطعی از فعالیتهای مرکز، ساختمان دیگری به نام «ساختمان سعدی» برقرار بود. این ساختمان هم به مرکز رودکی یا همان سازمان ملی رفاه نابینایان سابق اختصاص داشت و اموری مثل برخی آموزشها، مثل اپراتوری تلفن و چاپ کتاب بر کاغذهای پلاستیکی موسوم به ترموفرم در آن ساختمان انجام میشد. جا دارد در اینجا یادی از آقای خانیان که مسئول چاپ ترموفرم بود بکنم که همیشه با گرمی از بچه ها استقبال میکرد. شاید لازم به این توضیح مختصر باشد که در یک مقطع، بعضی از کتابهای درسی بر روی کاغذهای ترموفرم چاپ میشدند و علت آن، دوام طولانی مدت آن کاغذها بود. کار به این شکل بود که کتابها توسط عده ای از گوینده های داوطلب خوانده میشد و متن کتاب، توسط چند نفر با استفاده از ماشین تایپ پرکینز به بریل برگردانده میشد. سپس آن نسخه بریل بر روی کاغذهای ترموفرم چاپ میشد. من این افتخار را داشتم که مدتی به آقای خانیان کمک کنم. این چاپخانه در طبقه چهارم ساختمان سعدی واقع بود. طبقه اول ساختمان، کتابخانه بود که مسئولیت آن را خانم زری عسگریان، بانوی بسیار مهربان بر عهده داشت که همیشه به عنوان یک خواهر مهربان با ما همدلانه درد دل میکرد. امیدوارم هر جا که هست، سالم و سرحال باشد. کمی هم از مدیران مرکز بگویم؛ در مقطع کوتاهی از دهه 80، شخصی به نام آقای اسماعیلی مدیریت مرکز را عهده دار شد که به نظر من با وجود مدت زمان کوتاه مدیریتش، یک اتفاق فرهنگی و قابل ستایشی را رقم زد که بعد از او تکرار نشد و آن، راه اندازی نمایشگاه ویژه نابینایان در زمینه های مختلف، به مناسبت روز عصای سفید بود. در این نمایشگاه که برگزاری آن با ایام ماه مبارک رمضان مقارن بود، ما هر روز شاهد جنب و جوش رفت و آمد نابینایان بودیم و مسئولان غرفه های مختلف، به گرمی از ما استقبال میکردند. یکی از آن غرفه ها، توسط دکتر صادقینژاد اداره میشد و ما به عشق ایشان دائماً به آن نمایشگاه میرفتیم. اما یک خاطره هم از مدیریت خانم ارجمندخواه نقل کنم. از جمله نسخه های قرآن کریم که به بریل برگردانده شد، نسخه با ترجمه ای بود که به «قرآن 11 جلدی» شهرت داشت. متأسفانه این نسخه دارای اغلاط زیادی بود. یادم هست چند روز به اتفاق دوست عزیزم آقای عباس پورفرد، از قاریان خوب و حرفه ای مسابقات قرآن وقت گذاشتیم و 5 جلد و نیمی از جلد ششم را بررسی کردیم. در این بررسی حدود 67 غلط املایی پیدا کردیم. قرار شد من این موارد که به صورت منسجم دسته بندی کرده و روی کاغذ آورده بودیم را طی مراجعه به دفتر خانم ارجمندخواه، به اطلاع ایشان برسانم. برای اینکه موردی از قلم نیفتد، تمام جزئیات مثل نام سوره، آیه، صفحه، جلد و حتی سطری که غلط داشت را ثبت کرده و دسته بندی کرده بودیم. من به خانم ارجمندخواه گفتم که این موضوع باید حتماً در اولویت پیگیریهای شما قرار بگیرد؛ چرا که وجود این اغلاط، باعث میشود تا یک علاقه مند به قرائت قرآن دچار اشتباه شود و اگر قرار باشد در مسابقه ای شرکت کند یا جایی قرآن بخواند، این اشتباه را تکرار کند. پس لطفاً این نسخه ها را جمعآوری کنید و اگر حمایت میکنید، ما حاضریم اغلاط نیم دیگر این نسخه را استخراج کنیم. ایشان با جمعآوری نسخه هایی که دست نابینایان است، موافقت نکردند، اما اظهار کردند که در چاپ نسخه های بعدی این موارد را لحاظ خواهند کرد. اما متأسفانه بعداً معلوم شد که نه تنها پیگیری نکرده اند، بلکه همان نسخه پر غلط مجدداً چاپ شد. این مرکز برای ما ارزش بالایی دارد. به نظر من اهمیت پیگیری وضعیت کنونی مرکز، به اندازه قانون جامع حمایت از معلولان مهم است.

“با سپاس از کریم عباسی”

 

پانا: مستمری معلولان پس از دریافت وام اشتغال حذف نمی‌شود

رئیس سازمان بهزیستی درباره قطع شدن مستمری معلولان پس از دریافت وام اشتغال گفت: مستمری معلولان بلافاصله پس از دریافت وام قطع نخواهد شد و این موضوع پس از اطمینان از رونق حرفه ای افراد معلول لحاظ می شود.

انوشیروان محسنی بندپی در پاسخ به مشکلات پیش آمده برای برخی معلولان نسبت به قطعی مستمری پس از دریافت وام اشتغال توضیح داد: مستمری معلولان بلافاصله پس از دریافت وام قطع نخواهد شد. در سازمان بهزیستی بررسی می شود که آیا وام دریافتی منجر به توانمند سازی فرد یا خانواده می شود و یا اینکه توانسته اند با کمک وام، حرفه ای را گسترش دهند و به استقلال مالی برسند. اینگونه نیست که فرد وام را بگیرد و مقروض شود و سازمان هم مستمری را قطع کند.

رئیس سازمان بهزیستی کشور افزود: بنابراین سیاست سازمان بهزیستی در سه سال اخیر در این راستا است که پس  از ارزیابی و بررسی در صورتی که فرد به توانمندی لازم مالی رسیده باشد یکسال بعد از زمان دریافت وام، مستمری قطع می شود.

وی با اشاره به قطع شدن مستمری فردی معلول به دلیل اشتباه در سیستم سازمان بهزیستی گفت: این موضوع حتما رسیدگی شده و مستمری معوقه به فرد معلول پرداخت خواهد شد. ضمن اینکه به کارشناس پرونده این فرد تذکرات لازم داده می شود.

محسنی بندپی در توضیح زمان قطع شدن مستمری معلولان پس از دریافت وام از بهزیستی بیان کرد: سازمان بهزیستی بعد از اطمینان از توانمند شدن و حصول اطمینان از رونق حرفه ای فردی که وام دریافت کرده، یکسال پس از دریافت وام مستمری آن ها قطع خواهد شد.

رئیس سازمان بهزیستی همچنین به پایین بودن میزان مستمری معلولان اشاره کرد و گفت: بسیاری از معلولان اگر این حداقل ها را از بهزیستی دریافت نکنند زندگی آن ها با مشکل مواجه می شود.

 

 ایران سپید: تحصیل دختران را جدی بگیرید حتی اگر نابینا باشند

با به دنیا آمدن فرزند هر پدر و مادری، دغدغه جدی برای آینده زندگی کودکش دارد که مهمترین بخش آن تحصیل است، آنچه آینده خوب و درخشان را میتواند برای هر فردی رقم بزند، تحصیل به موقع، خوب و با کیفیت است، اما در این گزارش زندگی کسی را ورق میزنیم که به موقع پایش به مدرسه باز نشد و برای رسیدن به جایگاهی که دارد، فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده است. اما برای آنکه دیگران با این مشکلات دست و پنجه نرم نکنند، سعی کرده در حد توان راه را برای دیگر همنوعانش هموار سازد؛ همنوعانی که از جنس خودش نیستند و به خاطر جنسیتشان شرایط سخت تری را پیش رو دارند. کامیاران یکی از صدها روستای استان کردستان است که نصر ا… ابراهیمی سال 1344 در آنجا متولد شد. وقتی 7 ساله شد نتوانست همچون دیگر همسن و سالهایش به مدرسه برود، چرا که روشنایی چشمانش را از دست داده بود و نمیتوانست ببیند. 12 ساله شد و در این سالها به پدر در کارهای کشاورزی و دامداری کمک میکرد. پدر شاهد قد کشیدن فرزند نابینایش بود و برای تحصیل فرزندش به هر دری زد. سال 56 به یکی از نمایندگان وقت مجلس نامه ای نوشت تا بتواند راه حلی برای تحصیل نصر ا… بیابد. بعد از 8 ماه جواب آمد و این پدر و پسر را به سازمان رفاه تهران معرفی کردند و به آموزشگاه نابینایان «شهید محبی» راه یافتند. به خاطر سن بالا نمیخواستند قبولش کنند، اما با وساطت پدر که پسرم میتواند خودش را به بقیه برساند، او را ثبت نام کردند. نصر ا… ابراهیمی از تجربیات و تحصیل در مدرسه برایمان میگوید: «وقتی وارد مدرسه شهید محبی شدم، تست و مصاحبه دادم و به طور موقت من را ثبت نام کردند. طی دو سال و سه ماه دوره ابتدایی را با جهش تحصیلی تمام کردم و هنگامی که به پنجم ابتدایی رسیدم، متوجه شدم اسمم را به عنوان دانشآموز متفرقه نوشتند. زمانی که علتش را جویا شدم، گفتند: «تا الان هم به صورت رسمی در مدرسه نبودی» کلاس پنجم را به صورت متفرقه پشت سر نهادم و به پایه راهنمایی رسیدم و سه سال راهنمایی را به صورت عادی درس خواندم. به طور کلی، کلاس اول ابتدایی تا دبیرستان را در مدت 8 سال و نیم به پایان رساندم. سال 65 در رشته فلسفه وارد دانشگاه شدم و سال 1370 فارغ التحصیل شدم. دوران اشتغال و کسب و کار را در بنیاد جانبازان به عنوان تلفنچی از سال 67 آغاز کردم. سال 1372 با قبولی در آزمون استخدامی آموزش و پرورش، از بنیاد جانبازان استعفا دادم و به این سازمان پیوستم. به خاطر آنکه در شرایط سختی درس خواندم، همیشه به دیگر همنوعانم فکر میکردم که آنها با وجود سکونت در روستاهای دور افتاده چگونه تحصیل میکنند. با این فکر و انگیزه که بتوانم برای آنها در آموزش و پرورش استثنایی کاری کنم، وارد این سازمان شدم. در سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان مسئول روابط عمومی و مشارکتهای مردمی کار میکردم و بعد از آن به عنوان کارشناس مسئول توانبخشی فعالیت میکردم. سال 1375 تصمیم گرفتم ادامه تحصیل دهم و در کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی قبول شده و ادامه دادم. سال 77 به آموزش و پرورش عادی منتقل شدم و کارم را در این سازمان ادامه دادم. شاید برای من که یک معلم نابینا بودم داشتن مقطع تحصیلی ارشد کفایت میکرد، اما احساس میکردم هنوز روحم سیراب از این دنیای اطلاعات نشده؛ برای همین تصمیم گرفتم در مقطع دکتری در رشته فلسفه دین درس بخوانم و در حال حاضر روی پایان نامه دکترایم کار میکنم.» نصر ا… ابراهیمی به تهران آمد تا به دیگر همسن و سالهایش برسد و از جامعه عقب نماند، اما این شرایط چقدر برای دیگر پسران روستایی مهیا است؟ دختران نابینای روستایی چقدر توانستند جزو تحصیلکرده ها باشند؟ نصر ا… گزارش ما با تلاش بسیار نه تنها خود را به دیگر دوستانش رساند، بلکه از آنها سبقت هم گرفت. آقای ابراهیمی با اشاره به فعالیتهای اجتماعی و «ان .جی.او» یی که دارد، میگوید: از سال 70 که به استان کردستان برگشتم، در بسیاری از امور خیریه و تشکلها شرکت داشتم و در سال 79 انجمن نابینایان را تشکیل دادیم.

10 سال مدیریت انجمن نابینایان را بر عهده داشتم، در این سالها به دو طرح می اندیشیدم؛ اول اینکه باید به کمبینایان در انجمن اهمیت بیشتری دهند که بر این اساس اسم انجمن را به انجمن نابینایان و کمبینایان تغییر دادیم. دو پیشنهاد را در انجمن مطرح کردم؛ یکی اینکه باید به کمبینایان بهای بیشتری دهیم که در این راستا اسم انجمن را به انجمن نابینایان و کمبینایان تغییر دادیم. پیشنهاد دوم ایجاد مرکزی شبانه روزی برای آموزش نابینایان روستایی بود.

هنگامی که در آموزش و پرورش استثنایی مشغول کار شدم، با همکاری دوستان و مسئولان، یک مدرسه شبانه روزی ویژه پسران را در بیجار به صورت مشترک با استان زنجان راه اندازی کردیم که بعد از مدتی تعطیل شد.

در ادامه، به فعالیتهای اجتماعی آقای ابراهیمی برای با سواد شدن دختران بازمانده از تحصیل میپردازیم.

آقای نصر ا… ابراهمی با اشاره به تأسیس یک مرکز آموزشی برای بازماندگان از تحصیل گفت: «سال 87 بود که برای تأسیس یک مرکز آموزشی برای نابینایان بازمانده از تحصیل به سراغ مسئولان بهزیستی استان رفتم، اما دستم به جایی نرسید و به توصیه یکی از دوستانم برای ایجاد این مرکز به سمت خیریه ها و مؤسسات مردم نهاد رفتم. مؤسسه خیریه «دار الاحسان» کارش نگهداری و ارائه خدماتی به دانشآموزان بی سرپرست و بد سرپرست از 6 تا 18 سال است و طی گفتگو با هیأت امنای این مؤسسه، آنها موافقت کردند یک واحد را به دختران نابینا و کم بینای روستایی اختصاص دهند. این بخش را به دختران روستایی با مشکل بینایی اختصاص دادیم، چرا که این گروه مشکلات بیشتری برای تحصیل دارند و اکثراً خانواده ها حاضر نمیشوند دخترانشان را به شهرهای دورتر برای تحصیل بفرستند. بعد از راه اندازی این مرکز توانستیم 20 نفر از نابینایان و کم بینایان را جذب کنیم که از این تعداد چهار نفر به دانشگاه دولتی راه پیدا کردند و چند نفر را هم برای آموزش بیشتر و تخصصیتر به مراکز شهرها فرستادند، دو نفر هم پشت کنکورند. در حال حاضر 9 نفر از دختران نابینا و کم بینا در این مرکز زندگی میکنند. بیشتر این دختران از بدو ورود به مرکز آموزشی بیسواد بودند و با تلاش و کوشش خود و معلمان مرکز آموزشی به مقاطع بالا دست یافتند. ابراهیمی با اشاره به رده سنی این دختران میگوید: دختران با رده سنی متفاوت به این مرکز میآیند؛ به عنوان مثال ما دختر 14 ساله نابینا تا دختر 33 ساله بیسواد داشتیم که برای آمدن به این مرکز چندین مرحله با خانواده هایشان صحبت کردیم تا حاضر شوند دختران نابینای خود را به مرکز آموزشی بسپارند. در این مرکز آموزشی باید برای تک تک دختران برنامه جداگانه طراحی شود تا بتوانیم با توجه به سن و سال، آموزشهای مورد نیازشان را به آنها ارائه کنیم. با این 9 دانشآموز حدوداً 30 معلم کار میکنند تا بتوانیم شرایط خوبی از لحاظ تحصیل برای آنها ایجاد کنیم. وی با بیان آنکه تمام هزینه های این مرکز آموزشی را مردم تأمین میکنند، می افزاید: اگر کمکهای مسئولان در سازمانهای مختلف را داشتیم، میتوانستیم واحد آموزشی پسران را هم تأسیس کنیم. اما متأسفانه این کمک هزینه ها مشمول مرکز آموزشی ما نشده و فقط خیرین هستند که با شناختی درست از مرکز آموزشی دختران روستایی به ما کمک مالی میکنند.

سازمان بهزیستی برآورد مالی که برای مراکز نگهداری خود داشته است، ماهانه هر نفر یک میلیون و 700 هزار تومان هزینه دارد، اما مرکز آموزشی ما به خاطر محدودیت مالی که دارد ماهانه 900 هزار تومان برای هر نفر هزینه میکند. تمام هزینه های توانبخشی، آموزشی و رفاهی بچه ها با کمکهای مردمی و بر عهده مؤسسه خیریه دار الاحسان است. کمکهای سازمان بهزیستی بیشتر فکری و ارائه وسایل توانبخشی بوده است. آموزش و پرورش استثنایی در تأمین موارد درسی و معلم رابط به ما کمک رسانی میکند، اما بار اصلی کمکها و هزینه های نگهداری بر دوش افراد خیر است. این مرکز نه تنها به دختران روستایی، بلکه به همه دانشآموزان نابینا خدمات میدهد و کلاسهای تقویتی مختلفی همچون ریاضی، عربی و انگلیسی را برای آنها برگزار میکند. این نکته بسیار مهم است که تمام معلمهایی که در این مرکز به دانشآموزان آموزش میدهند به صورت داوطلبانه و خیرخواهانه حضور دارند. هنگامی که این مرکز را راه اندازی کردیم، متوجه شدیم سازمان بهزیستی هیچ دستور العملی برای نابینایان بازمانده از تحصیل روستایی ندارد و توجیهشان هم این است که بچه ها باید کنار والدینشان باشند. اما خوب است این نکته را یادآوری کنم که در شهرستانها، روستاهای دور افتاده بسیاری هستند که برای تردد به نزدیکترین شهر، باید حد اقل 4 ساعت در راه باشند که این زمان طولانی برای نابینایان است. یک دختر نابینا و کم بینا اگر بخواهد هر روز در این مسیر رفت و آمد کند، بعد از چند روز پشیمان شده و قید درس و آموزش را میزند. تعصب ناآگاهانه راه پیشرفت دختران نابینا را بسته است. مرکز آموزشی که ما برای دختران روستایی تأسیس کردیم مکانی است تا افرادی بتوانند به صورت شبانه روزی در آن حضور داشته باشند و با حضور در کلاسهای پشتیبانی، عقبماندگی تحصیلی خود را جبران کنند. این مرکز مدرسه نیست، بلکه مکانی است که بچه ها را از لحاظ درسی پشتیبانی میکند تا بتوانند سالهایی را که از درس و مشق جا مانده اند، جبران کنند. در این مرکز آموزشی ما کلاسهای مختلفی برای این 9 نفر برگزار میکنیم تا هم در تقویت درسهایشان کمکی کرده باشیم، هم مهارتهای زندگی را به آنها آموزش دهیم. کلاسهایی مثل آموزش آشپزی، نگهداری، انجام کارهای روزمره که یادگیری آنها برای یک دختر نابینا بسیار حائز اهمیت است. کلاسهای ورزشی همچون دو و میدانی، شطرنج، گلبال و شنا را هم داریم؛ البته آموزش ورزش به دختران بسته به علائق و توانشان دارد؛ همچنین کلاس آموزشی قرآن و آموزش بافت تابلو فرش را هم برای مشتاقان هنر برگزار کردیم.

از این 9 نفر دختر بازمانده از تحصیلی که در مؤسسه خیریه دار الاحسان, قسمتی که مربوط به نابینایان است، زندگی میکنند، سه نفر کم بینا و مابقی نابینا هستند.

آقای ابراهیمی در خصوص استقبال خانواده ها از این مرکز میگوید: «استقبال خانواده های روستایی بد نیست، اما با توجه به میزان دختران نابینای روستایی میتوان گفت کم است، چرا که مسائل فرهنگی و تعصب خانواده ها این اجازه را نمیدهد که دختر نابینایشان در یک مرکز و به دور از خانواده زندگی کند. البته اهمیت درس خواندن این دختران هنوز برایشان جا نیفتاده است و راضی کردن خانواده ها برای تحصیل دخترانشان بسیار دشوار است. پیشرفت کردن در زندگی خواسته و نیاز اساسی هر انسانی است؛ حال اگر آن فرد دختر نابینای روستایی باشد، با توجه به مهیا نبودن شرایط محیطی برایش، این پیشرفت و ارتقاء سطح زندگی بسیار

دشوارتر است.» نصر ا… ابراهیمی با توجه به فراز و نشیبهای بسیاری که در زندگی تجربه کرده است، اما هیچ گاه دیگر همنوعان خویش را فراموش نکرد. به گفته خودش هر قدمی را که برای کار خیر برداشته، خداوند اجرش را در زندگی شخصیش نشان داده است و موفقیتهایش را مدیون همراهی خانواده و همسرش است. وی علاوه بر فعالیتهای ذکر شده در این گفتگو، مشاور مدیر کل بهزیستی استان در امور معلولان است.

 

ایران سپید: پیگیری، معلولان در نوبت افزایش مبلغ یارانه

با گذشت چند ساعت از واریز اولین یارانه سال ۱۳۹۶ اخباری مبنی بر عدم واریز مبلغ اعلامی به حساب برخی مددجویان شنیده شد و تعدادی از معلولان و کسانی که تحت پوشش نهادهای حمایتی بودند، اعلام کردند که طبق روال ماههای گذشته همچنان مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان را دریافت کرده اند و مبلغ مازاد در حسابهای آنها منظور نشده است. در همین راستا طی تماس با نهادهای مربوطه این موضوع پیگیری و مشخص شد یارانه همه افراد نیازمند و تحت پوشش سازمان بهزیستی ۲۶ فروردین ماه امسال افزایش یافته و به حساب آنها واریز شده است، اما در این مرحله یارانه برخی افراد مثل معلولان هنوز پرداخت نشده و این عده اصطلاحاً پشت نوبت هستند؛ یعنی تا زمانی که منابع مالی برایشان پیشبینی شود، باید در نوبت بمانند که به احتمال زیاد ظرف ماههای آینده افزایش مبلغ شامل حال آنها نیز خواهد شد. در همین راستا، احمدی میدری، معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از شناسایی ۱۰۰ هزار نفر از کسانی که همزمان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی بودند خبر داده و گفته است: طبق بررسیهای انجام شده این عده از هر دو نهاد مستمری دریافت میکردند که شناسایی و همپوشانی اطلاعاتی آنها حل شد تا تنها از یک نهاد حمایتی مستمری بگیرند. به گفته وی در این فرآیند، اطلاعات افراد واجد شرایط از سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) دریافت شده و از آنجا که این احتمال وجود داشت بعضی افراد از دو نهاد استفاده کنند، برای حل این مشکل و سایر مشکلات این حوزه تصمیم بر این شد که واریز مبلغ به صورت متمرکز از طریق سازمان هدفمندی صورت گیرد که در مقاطع بعدی نیز این پرداخت با همین ساز و کار انجام خواهد شد. ناگفته نماند که مطابق ماده (۷۹) قانون برنامه ششم، واریز یارانه ها باید به سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد واگذار شود. مددجویان بهزیستی و کمیته امداد فروردین ماه امسال علاوه بر مستمری ثابت و یارانه ها، یک دریافتی دیگر هم داشتند که به نوعی جبران خلأ بین مستمری و یارانه است. بنا بر اعلام معاونت رفاه وزارت کار، مبلغ این افزایش مستمری از طریق سازمان هدفمندی به حساب افراد تحت پوشش واریز شده، اما به معنای افزایش میزان یارانه افراد نیست. در بخش مصارف تبصره (۱۴) قانون بودجه، مطابق ماده ۷۹ قانون برنامه ششم توسعه، موضوع افزایش حد اقل مستمری خانوارهای مددجویان تحت حمایت کمیته امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی متناسب با سطح محرومیت، بر مبنای متوسط ۲۰ درصد حد اقل دستمزد مصوب شورای عالی کار مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس، در قانون بودجه از ۴۸ هزار میلیارد تومانی که برای مصارف هدفمندی پیشبینی شده، رقمی معادل ۴۰۰۰ میلیارد تومان به این منظور در نظر گرفته شده است.

 

 وبسایت پارالمپیک: پدیده جدید دوومیدانی نابینایان، در مسابقات فزاع استرس زیادی داشتم

پدیده جوان دو و میدانی نابینایان ایران بعد از درخشش و کسب دو مدال برنز در مسابقات بین المللی فزاع، این روزها با انگیزه بیشتری تمرین میکند تا جواز حضور در مسابقات جهانی جوانان در امارات را کسب کند. هاجر صفرزاده که برای حضور در مسابقات قهرمانی کشور تمرین میکند، گفت: تمریناتم را برای حضور در مسابقات قهرمانی کشور انجام میدهم تا نتیجه خوبی به دست آورم و بتوانم رکوردم را ارتقا دهم. وی افزود: از مرداد ماه سال ۹4، فعالیتم را در رشته دو و میدانی آغاز کردم و در مسابقات قهرمانی کشور و دانشآموزی در مواد دوی ۱۰۰ متر و پرش طول، روی سکو رفتم. از همان زمان و با تشویق مربیم انگیزه بیشتری پیدا کردم، چون مربیم میگفت تا دو سال دیگر، میتوانم عنوان قهرمانی جهان را به دست آورم. از این رو، من عزمم را برای کسب نتیجه بهتر جزم کردم. ملیپوش دو و میدانی نابینایان هدف خود را بهبود رکوردش در دوی ۲۰۰ و ۴۰۰ متر دانست و اظهار داشت: هدفم این است که رکوردم را ارتقا دهم. اما تمرکزم بر روی دوی ۴۰۰ متر است و میخواهم در مسابقات پاراآسیایی جوانان و جهانی سوییس نتایج خوبی کسب کنم. وی درباره مسابقات بین المللی فزاع که صاحب دو نشان برنز در دوی ۲۰۰ و ۴۰۰ متر شد، گفت: در این مسابقات به عنوان کوچکترین شرکت کننده حضور داشتم و با دیدن توان جسمانی رقبایم استرس پیدا کردم و فکر نمیکردم بتوانم مقامی کسب کنم. البته در این مسابقات، خط پایان را اشتباه دیدم و با صدم ثانیه سوم شدم، وگرنه میتوانستم عنوان قهرمانی را کسب کنم. صفرزاده درباره معرفی شدنش به عنوان پدیده و یکی از امیدهای کسب مدال در بازیهای پاراآسیایی اظهار داشت: امیدوار است بتواند پدیده باشد و به انتظاراتی که از وی دارند، دست یابد. سفرزاده در پایان گفت: بعد از مسابقات جهانی، به بازیهای پاراآسیایی جاکارتا فکر میکنم که سال آینده برگزار میشود.

 

قدس آنلاین: قانون جامع حمایت از حقوق معلولان زمینگیر شده است

لایحه حمایت از معلولان همچنان در انتظار رفع ایرادها و سپس اجرای آن است.جامعه معلولان کشور از چرایی و تاخیر در تصویب نشدن این لایحه می پرسند.

معاون توانبخشی بهزیستی کشور با بیان اینکه قانون فعلی حمایت از حقوق معلولین مصوب سال ۱۳۸۳ بوده و ضمانت اجرایی مناسبی ندارد توضیح می‌دهد: علت نداشتن ضمانت اجرایی این قانون، تصویب شدن آن در مجلس و تامین نشدن منابع مالی آن بود که سبب شد بسیاری از بندها اجرایی نشود.

 

قانونی ۱۳ ساله، در انتظار رفع ایرادات شورای نگهبان

 

دکتر حسین نحوی‌نژاد، در ادامه تشریح می‌کند: در این مدت تمام تلاش صورت گرفت تا ایرادهای قانون قبلی توسط دولت برطرف و شرایطی ایجاد شود که مواد تصویب شده ضمانت اجرایی داشته باشد، یعنی محل تامین اعتبار مشخص شده باشد. تلاش‌هایی که منجر شد در شهریور ماه ۱۳۹۴، دولت لایحه را تکمیل و به مجلس تقدیم کند.

 

وی می‌افزاید: در مجلس نهم کمیسیون ویژه‌ای برای بررسی تعیین و موارد زیادی برای بهبود وضعیت معلولان به آن اضافه شد. اما از آنجا که برای آن موارد منابع مالی مشخص و تامین اعتبار نشده بود، توسط شورای نگهبان رد شد. پس از رفع ایرادهای آن، در اسفند ماه ۱۳۹۴ پس از تصویب در کمیسیون، مجلس اجازه داد بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی،  ۵ سال بصورت آزمایشی قانون جدید اجرا شود. اما فرودین ماه ۱۳۹۵ مجدد توسط شورای نگهبان رد شد.

 

پس از آن و بدنبال تغییر مجلس از نهم به دهم، مجدد کمیسیون جدیدی تشکیل و بعد از وقفه‌ای کوتاه شروع به کار کرد. البته سال گذشته قانون برنامه ششم و بودجه ۹۶ وقت زیادی از مجلس را گرفت که در سال جدید، کمیسیون مربوطه رسیدگی و پیگیری به این موارد را شروع کرده است که از ابتدای سال تا کنون سه جلسه در کمیسیون بوده و بند به بند ایرادها را برطرف می‌کنیم.

 

تاخیر در تصویب لایحه حمایت از معلولان قانونی است

 

معاون توانبخشی بهزیستی کشور خاطر نشان می‌کند: پیش بینی ما این است که تا یکماه آینده ایرادهای این طرح برطرف شده و قانون در صحن علنی تصویب و اجرایی شود.

 

نحوی نژاد با رد ادعای برخی افراد مبنی بر فراموشی دولت از معلولان در هیاهوی انتخابات بیان می‌کند: این حرف اصلاً صحت ندارد، چرا که دولت از شهریور ۱۳۹۴، طرح را در اختیار مجلس گذاشته و مسئولیت با آنهاست. علاوه بر آن شهادت می‌دهم که مجلس نیز تقصیری در این زمینه نداشته است، حتی بسیار جدیت و تلاش هم داشته، اما اشکالاتی قانونی در راه تصویب این لایحه وجود دارد که باید رفع شود.

 

نحوی‌ نژاد در پایان تصریح می‌کند: با هر قانونی، قرار نیست همه مشکلات یک شبه حل شود. باید حداقل‌هایی را در نظر داشت و وسواسی در این زمینه به خرج نداد. همچنین باید به مقدورات، ملاحظات و محدودیت‌های کشورمان توجه کرده و همین که تلاش شده ردپایی از معلولان در قوانین توسعه کشور باشد را به فال نیک گرفت، تا در آینده نزدیک وضعیت بهتر از این شود.

 

تاخیر در تصویب لایحه ، زندگی معلولان را سخت کرده است

 

در این میان معلولان کشور بیکار ننشسته و با ایجاد کمپین سراسری پیگیری تصویب لایحه حمایت از معلولان و جذب افراد درخواست تصویب سریعتر این لایحه و رفع مشکلاتشان را دارند. احمد بیگ، از بنیانگذاران این کمپین به خبرنگار ما با هر قانونی، قرار نیست همه مشکلات یک شبه حل شود. باید حداقل‌هایی را در نظر داشت و وسواسی در این زمینه به خرج نداد می‌گوید: مشکلات حوزه معلولان متنوع، متعدد و مختلف است و اقدامات موثری در دو دهه گذشته برای رفع این مشکلات صورت گرفته است. اما دلایلی مختلف مانند محدودیت های مالی و فزونی تقاضا، فشار تورم و افزایش قیمت ها، تخصیص بهینه منابع صورت نگرفته به افراد نیازمند و مبتلابه، همچنان درگیر و دار مشکلات بوده و گشایش محسوسی در روند زندگی آن ها مشاهده نمی‌شود. هر چند که سازمان بهزیستی و سایر نهادهای مرتبط با تلاش و جدیدت بیشتری نسبت به گذشته در این خصوص همت گماشته و عملکرد بهتری ارائه داده‌اند.

 

این فعال حوزه معلولان تشریح می‌کند: تاخیر در تصویب لایحه حمایت از معلولان و به تبع آن عدم پیش‌بینی اعتبارات در بودجه سالیانه، معیشت و زندگی معلولان را با مشکلات عدیده و دشواری مواجه کرده و سازمان ها و دستگاه‌های مرتبط و پاسخگو را عاجز و ناتوان از ارائه خدمات کرده است. بیگ به نمایندگی از جامعه معلولان کشور می‌گوید: توجه ویژه دست اندرکاران این امر بخصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌تواند در گشودن این گره و حل معضلات آن نقش  بسیار مهمی ایفا کند.

 

خرداد؛ ماهی با خبرهای خوب برای معلولان

 

دکتر همایون هاشمی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان نیز در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: لایحه حمایت از معلولان، قانونی مربوط به سال ۸۳ بود و نیاز به بازنگری و اصلاح داشت. به همین دلیل در زمان داشتن مسئولیتم در سازمان بهزیستی، با حضور معلولان و نماینده‌های وزارت‌خانه‌های مرتبط جلسات متعددی گذاشته و موارد مختلف قانونی بررسی و پیش‌نویس آن به مجلس دهم ارائه شد. پیش‌نویسی که متاسفانه در کمیسیون اجتماعی مجلس قبل توقف زیادی داشت.

 

رئیس کمیسیون مشترک مجلس در ادامه عنوان می‌کند: در مجلس جدید کمیسیونی با حضور نمایندگانی از کمیسیون‌های بهداشت، اجتماعی، مسکن و شهرسازی و سایر کمیسیون‌های مرتبط تشکیل و جلساتی با حضور ذینفعان، معلولان و نخبگان برگزار شد. در این جلسات ۳۲ ماده این قانون در حال بررسی است که امیدواریم سریع‌تر با تغییراتی جزیی آماده و مسیر خودش را برای تصویب طی کند.

 

دکتر هاشمی در پایان با توجه به تعطیلات پیش رو، پیش‌بینی کرد در خرداد ماه این طرح در صحن علنی ارائه و تصویب شود.

۲۸ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 9 خبر در شمارگان سی و نهم»

سلام هیوا.
در مصاحبه ای که هفته اخیر با دکتر بندپی رئیس سازمان بهزیستی داشتم، گفت هدف ما اینه که مؤسسه ی رودکی رو بدیم به خود نابینایان و کسانی که خودشون در این حوزه تجربه دارن.
البته قطعا هیچ کدوم از NGO های مرتبط با نابینایان اسپانسر های مالی قدرتمندی همراه خودشون ندارن و در نتیجه نمیتونن مثل گذشته با همون نیروی انسانی به کار ادامه بدن.

سلام امیر،
اتفاقاً آقای معینی هم اشتباه کردند.
نه با غر غر کردن نابینایان مشکل مستمری و افزایشش حل می شود و نه با انجمن های نا بخرد نابینایان.
فقط نابینایان باید به قالیباف رأی دهند تا هم رایانه ای بابا نه یارانه ی ۱۵۰ هزار تومانی دریافت کنند و هم حقوق معلولیتی بالغ بر ۲۵۰ هزار تومان.
بعد هم نابینا ها برن تو قهوه خونه ها چلچل کنند و عمر گران هم بیهوده سپری شود.

درود منچستر.
مشکل ریشه ای تر از این حرفاست.
آقایونی که همینجوری رو هوا وعده افزایش دو سه برابری یارانه ها رو میدن، هیچ آشنایی با ساختار های اقتصادی و مسائل مرتبط با اون در کشور ما ندارن.
عدم آگاهی مردم هم شده دست مایه شعار های بی اساس و نابخردانه ی برخی از کاندیدا ها.

سلام و درود بر داش امیر گلم
خوبی یا چطوری آیا
خوش میگذره یا نه
مرسی از بابت تمامی این اخبار و مرسی که اینا رو اینجا قرار دادی
خب امیدوارم که این قانون حمایت از حقوق معلولین به زودی تکلیفش روشن بشه
و از اون قانون مهمتر تکلیف رودکی هم روشن بشه و این شریان حیاتی ما نابیناها یعنی کتابخانه ی بریل و گویای مرکز رودکی مث سابق با قدرت کتب عالی برای ماها تولید کنه واقعاً باید دستان پر مهر و توانای آقای ابراهیمی رو بوسید که چنان مجدانه به فکر دختران نابینای از تحصیل دور مانده ی کشورم هستند
امیر جان بازم مرسی شبت خوش و خدا نگهدار

درود احمد جان.
در خصوص رودکی، اعتراض های آرام و حتی نامه نگاری هایی هم صورت گرفت.
اما این اعتراضات مجدانه و پیگیرانه نبود و در نتیجه این مرکز همچنان در یک رکود کاری به سر میبره..
در حال حاضر، نیاز به شکلگیری یک جنبش مدنی در قالب یک انجمن پویا و فعال کشوری واقعا حس میشه.
جنبشی که کارش پیگیری مجدانه محدودیت های پیش رو در همه ی حوزه ها باشه.

سلام هیوا. نه دروغ محضه.
مرکزی که تعداد نیروهاش از ۵۵ نفر رسیده به ۱۹ نفر که از این ۱۹ نفر چند نفر تنها در حوزه اداری هستن نه در حوزه ی خدمات رسانی، چطور میشه گفت همه چیز آرومه و ما چقدر خوشبختیم.
مسئولین فعلی مرکز میخوان همه چیز رو عادی جلوه بدن، تا مبادا تغییرات بنیادین و واگذاری به یک NGO دیگه صورت بگیره.

سلام وحید عزیز. ممنون از لطفت.
این عزیز دل هم تازگی ها یاد گرفته همش دست میخوره.
چه شیر خورده باشه چه نخورده باشه، ۲۴ ساعته این دستشو میکنه تو دهنش انگشتاشو میک میزنه چنان ملچ مولوچی راه میندازه که هر کی از بیرون بیاد ببینه، فکر میکنه از قحطی فرار کرده خخخخ.

ا سلام خدمت جناب آقای سرمدی ضمن تشکر از زحمات بیدریغ شما میخواستم بدانم این مبلغ ۹۵ هزار تومانی که به همراه مستمری ۵۳ هزار تومان واریز شده همان مستمری افزایش یافته شده است یا ارتباطی با آن ندارد اگر مستمری قرار است افزایش یابد مقدار آن با زمان واریز آن را بفرمایید تشکر از پاسخ شما سپاس

سلام دریا.
بله ۵۳ هزار تومان مستمری ماهیانه از طرف بهزیستی و ۹۵ هزار تومان مستمری از محل هدفمندی یارانه هاست.
اون ۹۵ تومان که همزمان با واریز یارانه ها ریخته میشه و اون ۵۳ تومان هم کما فی السابق.
البته در مصاحبه ای که با دکتر بندپی داشتم، گفت احتمال داره از خرداد اون مستمری یارانه ها اعتباراتش به خود بهزیستی داده بشه و از این پس یکجا مبلغ ۱۴۸ هزار تومان برای خانواده های یک نفره واریز بشه.

دیدگاهتان را بنویسید