خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اصلاحیه مسابقه ادبی

بچه ها سلام. خوبید؟ چ خبرا؟

بچه ها اگه یادتون باشه دو سه هفته پیش یه پست مسابقه ادبی گذاشتم و گفتم تا اول آذر نوشته هاتون رو برام بفرستید. تا الانم که کسی نفرستاده. مشکلی نیست البته وقت زیاده. ولی یادتون نره. می خوام یه سری فعالیت های ادبی تو محله راه بندازم. این اولین قدمه. ببینم چه جوری همکاری می کنید.

به هر حال اومدم که بگم من یادم اومد که روز جهانی نابینایان قبل از روز جهانی معلولینه. تصمیم گرفتم زمان مسابقه رو به روز جهانی نابینایان تغییر بدم. پس شما باید نوشته هاتون رو تا آخر شهریور برام بفرستید. زیاد وقت دارید. ولی سعی کنید زودتر بفرستید که اگه اشکال جزئی داشته باشه، بهتون بگم که اصلاح کنید. اینم ایمیلم:

montakhabyeganeh@gmail.com
همون طور که یادتونه موضوع مشکلات نابینایان در جامعه بود. شما باید یه داستان یا شعر و دلنوشته یا خاطره در باره مشکلاتی که نابیناها وقتی وارد جامعه میشن، با اونا روبرو میشن بنویسید. این مشکلات حتما باید مربوط به جامعه و مردم باشه. نه حکومت نه خانواده و نه هیچ چیز دیگه ای. این مسابقه ویژه اعضای محلست. همون طور که قبلا گفتم، بیناها هم می تونن شرکت کنن. همه شونم ما شا الله ادبیاتین.
شرایط شرکت در مسابقه:
۱- لطفا اسم، فامیل، اسم گوشکنیتون و قالب اثرتون رو (داستان، شعر، خاطره)تو قسمتی که متن ایمیل رو می نویسید بنویسید.
۲- اثرتون باید تو vord نوشته شده باشه و بیشتر از ۳ صفحه نباشه و فونتش ۱۴ باشه.
۳- هر کس فقط می تونه یه اثر بفرسته و فقط تو یکی از این قسمت ها شرکت کنه.
۴- اگر تعداد کسانی که اثرشون رو می فرستن کمتر از ۱۰ نفر باشه مسابقه کنسل میشه.
۵- فقط اعضای سایت گوش‌کن می تونن تو این مسابقه شرکت کنن. مگر اینکه تعداد شرکت‌کنندهها به حد نصاب نرسه.

۶- اگه شعرتون موزون باشه باید حتما قواعد شعر موزون توش رعایت شده باشه.

۷- موضوع حتما باید مشکلاتی که نابینایان با افراد جامعه دارن باشه. نه با دولت نه هیچ چیز دیگه و این موضوع باید کلیت اثر رو پوشش بده و موضوع اصلی اثر باشه. نه این که مثلا یه داستان با موضوع بیکاری باشه و لا به لاش یه نابینا بیکار هم باشه.
۸- راوی اثرتون باید نابینا باشه. یعنی از زبان یه نابینا گفته شده باشه.
اصولی که برای برتر شدن بهتره رعایت بشن:
۱- شعر شما باید ارزش ادبی داشته باشه نه زیبایی ظاهری. اصلا نباید تو شعر و تا حدودی داستانتون شعار بدید. باید غیر مستقیم حرف بزنید و خواننده رو به فکر فرو ببرید. تا خودش بتونه کشف کنه و برداشت خودشو از اثر داشته باشه.

۲- هیچ وقت تو داستانتون نتیجه رو به خواننده نگید. شما باید اتفاق هایی رو بنویسید که خواننده با خوندن اونا نتیجه ای که باید رو بگیره. مثلا به جای این جمله (مردم ما رو به شکل صندوق صدقات میبینن). بگید که با تاکسی رفتم فلان جا و وقتی خواستم کرایه بدم. مرده گفت نمی خواد فقط برام دعا کن. یا چیزی شبیه این.

۳- باید زبان اثرتون یه دست باشه. مثلا یه بخش با زبان محاوره نباشه و یه بخش زبان معیار که باهاش آثار علمی رو می نویسن. مگر این که گفتگوهاش محاوره و متن اثر زبان معیار باشه.

۴- باید حتما شخصیتپردازیتون درست و متناسب و یه دست باشه. یعنی وقتی یه نفر که تو داستان وجود داره، مثلا آدم بی حوصله و کم صبریه. نباید هیچ جا اونو با حوصله نشون بدید.

با وجود این شما نگران نشید و فکر نکنید که تواناییشو ندارید. می دونم که همه یا اکثریتتون تواناییشو دارید. فقط بنویسید. هدف من اینه که بنویسید. منم هرقدر بتونم بهتون کمک می کنم. هر کس بخواد می تونم اثرشو یعنی شعر یا داستانشو در حد سوادم اینجا یا هرجا که خواست نقد کنم.

به نفر اول هر بخش یه کتاب ادبی تقدیم می کنم. منتظر نوشتههای قشنگتون هستم. فعلا خُدافِظ

۲۱ دیدگاه دربارهٔ «اصلاحیه مسابقه ادبی»

خخخخ پول! ب جون دوتامون تا فردا میرسم به ته دیک. راستی کار سراغ نداری؟ میخوام تابستون کار کنم. دخلم با خرجم جور در نمیاد. اگه یه ۲۰ ملیون وامم جور کنی برام ممنون میشم. قول میدم یه تومنشم بدم به تو
بنویس. هرچی میخوای بنویس. به قول شاعر، آن را که حساب پاک است از محاسب چ باک است.
راستی تو هم باید داستان بنویسی بفرستی ها! گفته باشم! وگرنه مثل علی باید جریمه بدی. همینه که هست.

سلام یکی از ما. جدی یادم رفته بود ولی، … ببین راست میگم من کوتاه نوشتن بلد نیستم چه مدلی برسونمش به۳صفحه آخه! درضمن۱سؤال. میشه۱دونه از ماجرا هایی که زدم داخل محله رو بفرستمش آیا؟ میشه آدرس بدم بری بخونی دیگه ایمیلش نکنم آیا؟ اصلا میشه کتابه رو بدی به خودم آیا؟ چه کاریه خوب اینهمه دردسر کتابه رو بده به من خودت رو خلاص کن دیگه خخخ! ولی سؤال هایی که اون بالا پرسیدم جدی بود وایی کتاب کاش من ببرمش آخ جون! از فضولیه دونستنِ مشخصات کتابه دارم می ترکم.
موفق باشی!

سلام پریسا.
یادت رفت! خخخخ پس باید بگم مجتبی یه ماه پستو سنجاق کنه.
آره بابا اون نوشتههای تو که خودشون یه کتابن. میخوای بفرست به عنوان جایزه به بچهها بدم.
نه ولش کن با اون نوشتههای تو دیگه هیچکس تو این برنامهها شرکت نمیکنه. از ادبیاتم زده میشه. بفرست حالا یه کارش میکنم. تا ۴ ۵ صفحه هم میشه یه کاریش کرد.
آره مشکلی نداره یکی از همونا رو بفرست.
اینجور که میبینم این به صرفه تره. جایزه رو به خودت میدم. بگو ببینم تو کدوم بخش میخوای برنده بشی؟
آها. تو خاطره نویسیت خیلی خوبه. خب از همینجا اعلام میکنم که پریسا رتبه اول خاطره نویسی رو گرفت. زودتر نوشته هاتونو بفرستید تا بعدی نیومده.
راستی پریسا تو پست غزل یه کامنت گذاشتم و تو رو نصیحت کردم. بخون به کارت میاد.
مرسی که اومدی.

راستی یادم رفت بگم این رهگذر رو اجازه نده از پستت رهگذری رد بشه این خیلی قشنگ می نویسه می تونی بهش گیر بدی مثلا از زاویه برعکس به ماجرا نگاه کنه و داستان بنویسه. ما نابینا ها ماجرا هامون با بینا ها رو می نویسیم رهگذر به عنوان۱بینا یکی از ماجرا هاش با۱نابینا رو بنویسه که میشه داستانش کنه! جدی رهگذر و یکی از ما به این پیشنهادم فکر کنید به جان خودم چیز خوبی در میاد!

آفرییین عباس. بهت امیدوار شدم. خوب مینویسی. متاسفم که نمیتونم همکاری کنم ولی از دوستانی که ذوق و قریحه ای دارند میخوام که دست بکار بشند اثر خلق کنند و مخلوقشان را در اختیار ما هم بذارند. راستی دیدم تو تهران این کار شده نابیناها آثاری را تهیه کرده اند و الآنم تبدیل به کتاب شده ولی از نظر من که خیلی ساده و سطحی بود اسمش ظاهرا مسابقه قصه نویسی بوده که بچهها خاطراتشون را در قالب داستان بیان کرده اند اگه دوست داشتی بخونی با علی هماهنگ کنم بری ازش بگیری و میتونی یه جورایی اون کتاب و بچهها را هم وارد این قصه کنی.
پیروز باشی عباسم.

عمو حسین منظورت چیه؟ یعنی تا حالا نوشتنم از نظر شما افتضاح بوده؟
خب من معمولا ساده مینویسم و تو نوشتههام همیشه طنز به کار میبرم. اما اینجا بحث جدی بود.
عمو متاسفانه تو ایران نقد ادبی به شکل تخصصی و علمی خیلی کمه. معمولا افراد نمیتونن نقد رو بپذیرن. حتی خیلی شاعرها و نویسندههای معروف داریم که اثرشون ارزش ادبی نداره و پر از سرقت ادبیه. ولی کتابشون چاپ شده و کلی مخاطب داره. اینجا نمیخوام اسم بیارم. بیشتر نقدها هم سلیقه ایه. بخاطر همینه که اون داستانا فاقد ارزش ادبی بودن و به قول شما سطحی بودن.
مرسی که اومدی و تشویق کردی

۱ سلام آقای معلم
۲ چقدر سخت گیرید شما
۳ اصلا ما پست قبلیتون رو ندیده بودیم
۴ ولی چرا وقتمون رو کم کردید آیا
۵ حق مکتسبه ما بود اون زمان قبلی
۶ ما هم طبق قواعد خودمون و البته با عنایت به هنجار های شما اگر حس ادبیمون اومد چیزکی می نویسیم
۷ فقط اولیم دیگه نه آیا؟
۸ من جایزه ده کیلو شیرینی نارنجکی و چهارصد و دوازده تا پفک نمکی می خوام
۹ خخخخخ
۱۰ همیشه شاااد باشید و سرحال و پر انرژی

۱. سلام.
۲. همینه که هست.
۳. اون مشکل خودتونه. خخخخخخخ خوب تو محله دور نزدی.
۴. اینم خودش زیاده. دو صفحه میخوای خاطره بنویسی ها.
۵. ای که الان گفتی، یعنی چه؟!
۶. آفرییین! خیلی خوبه. بنویس بفرست.
۷. نه دیگه. پریسا اول شد. تو زورت زیاده. ولی نه به اندازه پریسا.
۸.۱. خانم مسابقه ادبیه. جایزه شم ادبیه. ۸.۲ اینا همه شون ضرر دارن. ۸.۳. اگه بازم اصرار داری به این جایزه، برو از پریسا بگیر که حقتو خورده.
۹. هخخخخخخخخخخخخ
۱۰. مرسییی. شماهم.
۱۱. مگه تو هم پریسایی! این چه وضعیه به من حمله کردی. برم لینک گروهتو پیدا کنم بزارم تو سایت. همه آقایون بیان تو گروه! خخخخخخ
۱۲. ببخشید خیلی دیر جواب دادم.
۱۳. چرا جواب کامنتای منو نمیدی؟
۱۴. راستی چجوری باید کامنتهای پستمونو مدیریت کنیم که اگه مثل الان کامنتی تو پستم اومد، بتونم بموقع جواب بدم.
۱۵. تا حالا که کسی هیچی نفرستاده. خیلی حیف میشه اگه شرکت نکنن. برنامههایی برای متنها و نویسندههاشون دارم.
۱۶. این مقدمه فعالیتهای ادبی من تو محلس که توشون آموزش هم گنجونده بودم. برنامههای نسبتا خوب ادبی برای محله دارم.
۱۷. پریسا و رهگذر و علی کریمی و کامبیز و شهروز و مجتبی و شما نیز حتما باید شرکت کنید. وگرنه جریمه میشید و هر کدوم باید یه کتاب بخرید و بدید برام بخونن.
۱۸. خب چکار کنم! تقصی خودته. خواستی ایراد بنی اسراییلی نگیری ازم. منم هرچی حرف نگفته داشتم اینجا گفتم.
۱۹. این چه وضعیه!
۲۰. خدافظ

دیدگاهتان را بنویسید