خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اگه موفق بشیم سرور اختصاصی برای محله بگیریم، چه مزایا و چه خصوصیاتی داره؟

قبل از هر چیز، جا داره یادی بکنم از تمام دانشجو ها، استاد ها، دانش آموز ها، و معلم های داغدار و مصیبت‌دیده و مصیبت‌زده واسه فرا رسیدن فصل امتحانات و مژده بدم که اندکی صبر، سحر نزدیک است! یه کوفتتون بشه ی خوشمزه هم عرض کنم خدمت تمام بچه دبستانی هایی که با تعطیل شدن زودهنگام اونم بدون امتحان، بالا تا پایین ملت رو سوزوندید رفت پی کارش!

خب اما در خصوص بحث خودمون، شاید واسه خیلیا سوال پیش بیاد که خب چه تأثیری داره ما بریم روی یه سرور جدید؟ اون با اینی که الان هستیم چه فرق هایی فوکوله؟ اونم به زبان ساده ی مجتبی فهم؟

اول که هارد الان ما صد گیگه. اون موقع، دو عدد هارد داریم روی هم به گنجایش هشت هزار گیگ. این یعنی هشتاد برابر حجم فعلی.

میتونیم یکیش با ظرفیت چهار هزار گیگ رو برای دانلود و قفسه های گنده گنده اختصاص بدیم، اون یکی دیگه اونم با ظرفیت چهار هزار گیگ رو هم بذاریم واس پشتیبان گیری از چیزامون به صورت روزانه.

بعدشم گاهیا دیدید من توی قفسه دادن جدیدا دیر جواب میدم؟ دیدید خساست به خرج میدم و اصفهانی بازی رو تا درجه ی آخرش گذاشتم اون دنده؟ قضیه تمام شدن حجم فعلی، و تلاش برای بقاست. خخخ! وگرنه من کی باشم بخوام قفسه ندم؟ خب اون موقع دیگه این خبرا نیست. حد اقلش اینه همه یه فضای باز و آزاد داریم تا با خیال راحت، موارد حجیم رو هم با هم به اشتراک بگذاریم.

دوم که پهنای باند ما الان هزار گیگ در ماهه. اون موقع، میشه بیست هزار گیگ در ماه. خب به چه دردی میخوره؟ اصراف نیست این همه زیاد زیاد پول بدیم و بیش از حد نیاز بخریم؟ نع! قضیه اینه که دانلود های ما گاهی به دو سه هزار گیگ در ماه میرسه که فعلا رپید پارس داره تأمینش می کنه و اون موقع دیگه خودمون بدون وابستگی تأمینش می کنیم. بعدشم. بعدشم. بعدشم. اینکه گپ صوتی راه می اندازیم و اون پهنای باند زیااااد میخواد. مثلا تصور کنید ما صد نفر نشستیم داریم با هم توی اتاق های مختلف به صورت صوتی می گپیم. خب این سرور که الان داریم هزار گیگش توی کمتر از یه هفته می پره و هیچی دیگه. میریم رو هوا. ولی اون بیست برابر این یکی ظرفیت داره و خیلی باید تلاش کنیم تا بتونیم تمومش کنیم بریم رو هوا. خخخ!

سوم که حافظه ی موقت یا حافظه ی رم، الان چهار گیگ بیشتر نداریم. اون موقع، میشیم 32 گیگ رم.
یعنی برای اجرای برنامه ها، بازی ها، گزارش گیری ها، و موارد پر حجم و درگیر کننده ی رم، دیگه مشکلی نخواهیم داشت!

چهارم که الان یه پردازنده ی اشتراکی داریم. اون موقع، یه پردازنده با فنآوری پیشرفته، در ظرفیت کامل، در اختیار خود ماست. یعنی برنامه هایی که در آینده داریم، با کمبود مغز متفکر کامپیوتری، مواجه نمیشن.

و اما از هرچه بگذریم، بحث قیمت، شیرین‌تره. خب وقتی قراره یه کامپیوتر، اختصاصی محله ی نابینایان، از جعبه اش باز بشه، دو عدد هارد چهار ترا‌بایتی روش قرار بگیره، به برق همیشگی وصل بشه، به شبکه ی اینترنت پرسرعت وصل بشه، روش یه سیستم عامل توووپ نصب بشه، اطلاعات ما بهش منتقل بشه، ضد ویروس و محافظ روش سوار بشه، بالای سرش مدام کولر گازی کار کنه، و اسمش بشه گوش کن دات آی آر، حدود 110 یورو خرج بر میداره تا یکی همه ی این کاراشو به نیابت از ما به بهترین و دلسوزانه‌ترین حالت، انجام بده. تازه حالا که راه افتاد، باید ماهیانه حدود 72 یورو هم اجاره بدیم. اجاره ی خود این کامپیوتره که اسیر ماست، پول برقش، پول خط اینترنتش، و پول شرکتی که فراهم کننده ی این امکانات برای ماست، همه ی این ها میشه 72 یورو در ماه. البته من خودم از طرفدار های پر و پا قرص اینجام و به همین خاطرم هست که اگه بدونم به همون اندازه که من مشتاقم، بچه محل هامم مشتاقن که این اتفاق خوب حتما رخ بده، از لابیگری برای تخفیف گرفتن دریغ نمی کنم. ولی الان نمیتونم. چون پول در بساط نیست، زبونمم طبیعتا پیش فروشنده کوتاهه. مطمئنا من از اصل اصفهانی بودن برای چونه زدن در این مسیر پر پیچ و خم و چم و دره و تپه و دشت و دمن، استفاده خواهم نمود! خخخ

راستی از افغانستان چند نفر پیام فرستاده بودید که ما اگه بخواهیم حق عضویت بدیم باید چه کار کنیم. شما یا باید به اقوام یا آشنایان معتمد در ایران پول بدید واسه شما واریز کنند، یا باید صبر کنید تا فرصت پرداخت واستون به طوری فراهم بشه. نهایتا هر طوری بشه، نگران نباشید چون از چیزی محروم نمیشید.

در خصوص اینکه آیا اگه طرح موفق شد، من محبوبیت و مشروعیت لازم برای بودن به عنوان گرداننده ی اینجا رو دارم یا نه، میتونیم فکر کنیم و اونم مثل همین طرح، به نظرسنجی بگذاریم. خودم که فکر می کنم وقتی طرح من رو قبول می کنید، نشونه ی اینه که خود من رو هم قبول کردید. پس اینه که به این نتیجه می رسم که با بودنم موافقید و بهش شک ندارید. ولی اگه تعداد مردد ها زیاد باشه، میتونیم روی این مسئله هم فکر کنیم. من با اکثریتم. هرچی اکثریت بگه همون اجرایی میشه. فعلا از حدود هفتاد ورودی ای که بوده، 99 درصد پیام های دلگرم کننده فرستاده بودید.

خلاصه که ایشالا هرچی خیر هست همون پیش میاد. به نظرم تا پنجم ششم یا نهایتا هفتم خرداد صبر کنیم ببینیم به کجا می رسیم. الان کلاف سردرگمی از رویا و افکار بافتن و تحویل شما دادن شاید کار خوبی نبود من کردم ولی خب هیجان داشتم گفتم به شمام منتقلش کنم. دیدید آدم یه کسی بهش قول میده مثلا فلان چیزو واسش بخره یا آدم خودش میخواد واس خودش یه چی بگیره هی ذوق داره قبل از خریدش واس همه تعریف می کنه که فلان چیز چه چیز خفن و باحالیه و این حرفا؟ منم الان همون شلکی شدم. حس کردم گوشکن کوچولو دیگه شش سالش که بشه، باید بره مهد و اگه بچه های هم مهدیش ببینند کلی چیز میز لوکس خریده و خودشو به شدت نو‌نوار کرده، چقدر خوشحال میشن!